عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

نویسند و گردآورنده مطالب : محمد رضا زارع
#نشر مطالب باذکر نشانی این وبلاگ بلامانع است!
_____________________

حدیث روز:

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ مِنَ الْخَیْرِ مَا یُعَجَّلُ
اصول کافى جلد3 صفحه: 212 روایة:4

ترجمه :
رسول خدا (ص) فرمود: همانا خدا کارهاى خیر، زود انجام شده را دوست دارد.

__________________________
*دوستان مارا در لینک زیر حتما دنبال کنید.*

دوستانی که بنده را دنبال میکنند، در صورتی که آدرس سایتشان نیز در فهرست دنبال کنندگانمون ثبت باشه و لینک دنبال کردن هم داشته باشند دنبال خواهند شد


۳۱۲ مطلب با موضوع «تفسیر قرآن» ثبت شده است

«٢٠٢»أُولئِکَ‌ لَهُمْ‌ نَصِیبٌ‌ مِمّا کَسَبُوا وَ اللّهُ‌ سَرِیعُ‌ الْحِسابِ‌ 
آنها از کسب(و دعاى)خود بهره و نصیبى دارند و خداوند به سرعت به حساب هرکس مى‌رسد. 
نکته‌ها: 
به«بهره»،«نصیب»مى‌گویند.گویا سهمى را براى انسان نصب کرده‌اند. ٢
حضرت على علیه السلام مى‌فرماید:خداوند حساب همه‌ى خلق را یک‌باره مى‌رسد،همان گونه که همه مردم را دفعةً‌ رزق مى‌دهد. ٣
پیام‌ها: 
١-بدون کسب و تلاش،بهره‌اى نیست. «لَهُمْ‌ نَصِیبٌ‌ مِمّا کَسَبُوا» 
٢-سرعت در حسابرسى،یک امتیاز است. «سَرِیعُ‌ الْحِسابِ‌» 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۸ ، ۱۶:۰۹
محمدرضا زارع

«٢٠١»وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ یَقُولُ‌ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً‌ وَ فِی الْآخِرَةِ‌ حَسَنَةً‌ وَ قِنا عَذابَ‌ النّارِ 
(اما)بعضى از مردم مى‌گویند:پروردگارا! در دنیا به ما نیکى عطا کن و در آخرت نیز نیکى مرحمت فرما و مارا از عذاب آتش نگه دار. 
نکته‌ها: 
یکى از راههاى شناخت مردم،آشنایى با آرزوها و دعاهاى آنان است.در آیه قبل، درخواست گروه اوّل از خداوند مربوط‍‌ به دنیا بود و کارى به خیر و شرّ آن نداشتند،ولى در این آیه درخواست گروه دوّم از خداوند، «حَسَنَةً‌» است در دنیا و آخرت.در دیدگاه گروه اوّل؛ دنیا به‌خودى‌خود مطلوب است،ولى در دید گروه دوّم؛دنیایى ارزشمند است که حسنه باشد و به آخرت منتهى گردد. 
در روایات نمونه‌ها و مصادیقى براى نیکى‌هاى دنیا و آخرت نقل شده است ١،ولى حسنه در انحصار چند نمونه نیست. 
امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه فرمود:مقصود خشنودى خدا و بهشت در آخرت و زندگى دنیا و خوش‌اخلاقى در دنیا مى‌باشد. ٢
در دعاها،هدف‌هاى کلّى مطرح شود و تعیین مصداق به عهده خداوند گذاشته شود.ما از خداوند حسنه و سعادت مى‌خواهیم،ولى در اینکه رشد و صلاح ما در چیست‌؟آن را به عهده‌ى خداوند مى‌گذاریم.چون ما به خاطر محدودیّت‌هاى علمى و عدم آگاهى از آینده و ابعاد روحى خودمان،نمى‌توانیم مصادیق جزئى را تعیین بنمائیم. به‌همین‌جهت توصیه شده است از خداوند وسیله کار را نخواهید،خودِ کار را بخواهید.زیرا ممکن است خداوند از وسیله‌ى دیگرى که به فکر و ذهن ما نمى‌آید،کارى را براى ما محقّق سازد.مثلاً از خداوند توفیق زیارت حج را بخواهید،امّا نگویید:خدایا مالى به من بده تا به مکّه بروم.چون خداوند گاهى سبب را به گونه‌اى قرار مى‌دهد که ما فکر آن را نمى‌کردیم. پیام‌ها: 
١-دنیا و آخرت با هم منافاتى ندارند،به شرط‍‌ آنکه انسان به دنبال حسنه و نیکى باشد. «فِی الدُّنْیا حَسَنَةً‌ وَ فِی الْآخِرَةِ‌ حَسَنَةً‌» 
٢-هر رفاهى مذموم نیست،بلکه زندگانى نیکو،مطلوب نیز هست. «رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً‌» 
٣-دوزخ،حساب جدایى دارد. بااینکه از خداوند نیکى آخرت را مى‌خواهند، ولى براى نجات از آتش،جداگانه دعا مى‌کنند. ١«قِنا عَذابَ‌ النّارِ»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۸ ، ۱۵:۵۶
محمدرضا زارع

«٢٠٠»فَإِذا قَضَیْتُمْ‌ مَناسِکَکُمْ‌ فَاذْکُرُوا اللّهَ‌ کَذِکْرِکُمْ‌ آباءَکُمْ‌ أَوْ أَشَدَّ ذِکْراً فَمِنَ‌ النّاسِ‌ مَنْ‌ یَقُولُ‌ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا وَ ما لَهُ‌ فِی الْآخِرَةِ‌ مِنْ‌ خَلاقٍ‌ 
پس چون مناسک(حج)خود را انجام دادید،خدا را یاد کنید،همان گونه که پدران خویش را یاد مى‌کنید،بلکه بیشتر و بهتر از آن.پس بعضى از مردم کسانى هستند که مى‌گویند:خداوندا! به ما در دنیا عطا کن.آنان در آخرت بهره‌اى ندارند. 
نکته‌ها: 
گروهى از اهل مکّه،بعد از پایان مراسم حج در محلّى اجتماع کرده و با یاد کردن پدران و نیاکان خود به آن تفاخر و مباهات مى‌کردند.قرآن دستور مى‌دهد به جاى تفاخر به نیاکان، خدا را یاد کنید ١و از نعمت‌ها و توفیقات او سخن بگویید و در این کار جدّى‌تر باشید. 
یاد هرکس یا هر چیز،نشانه‌ى حاکمیّت آن بر فکر انسان است.کسى که یاد نیاکان را دارد و به آنان افتخار مى‌کند،فکر و فرهنگ آنان را پذیرفته است و این یادکرد مى‌تواند فرهنگ جاهلى را بر جامعه حاکم کند.به همین دلیل حضرت موسى گفت:من گوساله طلائى و پرقیمت سامرى را آتش مى‌زنم و خاکسترش را به دریا مى‌ریزم.زیرا تماشاى آن،فرهنگ و تفکّر شرک را در انسان زنده مى‌کند. 
پیام‌ها: 
١-جهت‌دهى به ایام فراغت،یکى از وظایف مربّى است. «فَإِذا قَضَیْتُمْ‌... فَاذْکُرُوا اللّهَ‌» 
٢-یاد خدا،هم از نظر کمّیت باید کثیر باشد؛ «وَ اذْکُرُوا اللّهَ‌ کَثِیراً» و هم از نظر کیفیّت،عاشقانه و خالصانه. «أَشَدَّ ذِکْراً» 
٣-سطحى‌نگر نباشیم.گروهى در بهترین زمان‌ها و مکان‌ها،تنها دعاى آنها رسیدن به زندگى کوتاه مادّى است. «رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا وَ ما لَهُ‌ فِی الْآخِرَةِ‌ مِنْ‌ خَلاقٍ‌» 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۸ ، ۱۸:۳۶
محمدرضا زارع

«١٩٩»ثُمَّ‌ أَفِیضُوا مِنْ‌ حَیْثُ‌ أَفاضَ‌ النّاسُ‌ وَ اسْتَغْفِرُوا اللّهَ‌ إِنَّ‌ اللّهَ‌ غَفُورٌ رَحِیمٌ‌ 
سپس از همان‌جا که مردم کوچ مى‌کنند،کوچ کنید و از خداوند طلب آمرزش نمایید که خداوند آمرزنده‌ى مهربان است. 
نکته‌ها: 
در این آیه ضمن دستور به حرکت دسته‌جمعى همراه مردم،به اهل مکّه تذکّر مى‌دهد مبادا خیال کنید که چون اهل حرم یا از قبیله قریش و امثال آن هستید باید حرکات عبادى شما با دیگران فرقى داشته باشد،این خودبزرگ‌بینى‌ها را کنار گذاشته و همچون عموم مردم باشید. 
اساساً یکى از آثار و فلسفه‌هاى حج،کنار زدن امتیازات پوشالى است.در آنجا انسان از کفش، کلاه،لباس،همسر و مسکن خود مى‌گذرد و قطره‌اى مى‌شود که به دریا ملحق شده است. 
در این آیه،دو بار و در آیه قبل یک‌مرتبه کلمه«افاضة»به کار رفته که به معناى حرکت دسته‌جمعى است،این تکرار و اصرار نشان مى‌دهد که حرکت دسته‌جمعى در انجام عبادات ارزشمند است. 
استغفار و ذکر خداوند،بهترین اعمال عرفات و مشعر است.گرچه در این سرزمین‌ها اصل توقف،شرط‍‌ است و هیچ عمل دیگرى واجب نیست،امّا در این آیات،قرآن ما را به ذکر خدا و یاد سوابق پرخطا و اشتباه خود و طلب آمرزش درباره گذشته‌ى خویش دعوت مى‌کند. 
مگر مى‌توان در سرزمینى که اولیاى خدا اشک ریخته‌اند بى‌تفاوت نشست. 
پیام‌ها: 
١-امتیازطلبى،تحت هر نام و عنوانى،ممنوع است. «أَفِیضُوا مِنْ‌ حَیْثُ‌ أَفاضَ‌ النّاسُ‌» 
٢-حرکت دسته‌جمعى ،ارزش دارد. «أَفِیضُوا مِنْ‌ حَیْثُ‌ أَفاضَ‌ النّاسُ‌» 
٣-هرگز مأیوس نشویم،گذشته‌ها هرچه باشد استغفار چاره‌ساز است.زیرا او غفور و رحیم است. «وَ اسْتَغْفِرُوا اللّهَ‌ إِنَّ‌ اللّهَ‌ غَفُورٌ رَحِیمٌ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۸ ، ۱۷:۱۳
محمدرضا زارع

«١٩٨»لَیْسَ‌ عَلَیْکُمْ‌ جُناحٌ‌ أَنْ‌ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ‌ رَبِّکُمْ‌ فَإِذا أَفَضْتُمْ‌ مِنْ‌ عَرَفاتٍ‌ فَاذْکُرُوا اللّهَ‌ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ‌ وَ اذْکُرُوهُ‌ کَما هَداکُمْ‌ وَ إِنْ‌ کُنْتُمْ‌ مِنْ‌ قَبْلِهِ‌ لَمِنَ‌ الضّالِّینَ‌ 
گناهى بر شما نیست که(به‌هنگام حج)به سراغ فضل پروردگارتان (و کسب و تجارت)بروید.پس چون از عرفات کوچ کردید،خدا را در مشعر الحرام یاد کنید،و او را یاد کنید از آن روى که شما را با آنکه پیش از آن از گمراهان بودید،هدایت کرد. 
نکته‌ها: 
عرفات،نام سرزمینى است در بیست کیلومترى مکّه که بر زائران خانه خدا واجب است از ظهر روز نهم ذى‌الحجه تا غروب در آنجا بمانند و اگر قبل از غروب به عمد از آنجا خارج شوند باید یک شتر جریمه دهند.واژه‌ى«عرفات»از«معرفت»به معناى محلّ‌ شناخت است.در آنجا آدم و حوا علیهما السلام یکدیگر را شناختند و به گناه خود اعتراف کردند.به فرموده امام صادق و امام باقر علیهما السلام جبرئیل در این مکان به حضرت ابراهیم گفت:مناسک و وظایف خود را بشناس و فراگیر. ١
در حدیث مى‌خوانیم:حضرت مهدى علیه السلام هر سال در عرفات حضور دارند.زمین عرفات خاطراتى از ناله‌ها و اشک‌هاى اولیاى خدا دارد.در روایات مى‌خوانیم:غروب عرفه،خداوند تمام گناهان زائران خانه خود را مى‌بخشد.و براى روز عرفه دعاهاى خاصّى از امام حسین و امام سجاد علیهما السلام نقل شده است. ٢
از نشانه‌هاى جامعیّت اسلام آن است که در کنار اعمال عبادى حج،به زندگى مادّى و کسب معاش نیز توجّه دارد.همان گونه که در سوره جمعه در کنار دستور به شرکت در نماز جمعه،مى‌فرماید:بعد از پایان نماز به سراغ کسب معاش بروید. ٣آرى،حج در عین عبادت،اقتصاد است. 
امام صادق علیه السلام فرمودند:یکى از آثار حج،تشکیل یک اجتماع بزرگ از مسلمانان نقاط‍‌ مختلف جهان و نقل و انتقال انواع تجربیات مى‌باشد و زمینه‌ى انجام مبادلات تجارى و اقتصادى است. ١
پیام‌ها: 
١-مبارزه با تحجّر از برنامه‌هاى قرآن است.گروهى فکر مى‌کردند دین امرى یک بُعدى و حج یک عبادت خشک است،اسلام این تفکّر را ردّ مى‌کند. «لَیْسَ‌ عَلَیْکُمْ‌ جُناحٌ‌» 
٢-درآمد حلال،فضل الهى است.قرآن بجاى واژه«کسب»،کلمه‌ى«فضل»را به کار برده تا بگوید:درآمد حلال فضل الهى است. «فَضْلاً مِنْ‌ رَبِّکُمْ‌» 
٣-گرچه تلاش و طلب از شماست؛ «تَبْتَغُوا» امّا رزق،فضل خداوند است. «فَضْلاً مِنْ‌ رَبِّکُمْ‌» 
٤- رزق‌رسانى،از شئون ربوبیّت الهى است. «فَضْلاً مِنْ‌ رَبِّکُمْ‌» 
٥-در رزق‌رسانى،دست خداوند باز است.کلمه«فضل»نکره آمده است. «فَضْلاً مِنْ‌ رَبِّکُمْ‌» 
٦-انجام عبادات باید طبق دستور باشد. «وَ اذْکُرُوهُ‌ کَما هَداکُمْ‌» 
٧-توجّه به توفیق الهى از یک‌سو و خطاها و گناهان گذشته‌ى خود از طرف دیگر،عشق و علاقه انسان را به الطاف خداوند زیاد مى‌کند. «هَداکُمْ‌ وَ إِنْ‌ کُنْتُمْ‌ مِنْ‌ قَبْلِهِ‌ لَمِنَ‌ الضّالِّینَ‌» 
٨-سابقه خودتان را فراموش نکنید،او بود که شما را هدایت کرد. «إِنْ‌ کُنْتُمْ‌ مِنْ‌ قَبْلِهِ‌ لَمِنَ‌ الضّالِّینَ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۸ ، ۱۶:۲۰
محمدرضا زارع

«١٩٧»اَلْحَجُّ‌ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ‌ فَمَنْ‌ فَرَضَ‌ فِیهِنَّ‌ الْحَجَّ‌ فَلا رَفَثَ‌ وَ لا فُسُوقَ‌ وَ لا جِدالَ‌ فِی الْحَجِّ‌ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ‌ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ‌ اللّهُ‌ وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ‌ خَیْرَ الزّادِ التَّقْوى‌ وَ اتَّقُونِ‌ یا أُولِی الْأَلْبابِ‌ 
(موسم عمره و)حج(در)ماههاى معیّنى است(شوّال،ذى‌القعده، ذى‌الحجه)،پس هرکه در این ماه‌ها فریضه‌ى حج را ادا کند،(بداند که) آمیزش جنسى و گناه و جدال در حج روا نیست و آنچه از کارهاى خیر انجام دهید خدا مى‌داند.و زاد و توشه تهیه کنید که البتّه بهترین زاد و توشه،پرهیزگارى است.اى خردمندان! تنها از من پروا کنید. 
نکته‌ها: 
کلمه«رفث»به معناى آمیزش جنسى و«فسوق»به معناى دروغ و ناسزاگویى و جدال و گفتنِ‌«لا و اللّه»و«بلى و اللّه»است. 
زمان مطرح شده در آیه،ناظر به حج و عمره با هم است.عمره تمتّع در طول سه ماه شوال،ذى‌القعده و ذى‌الحجّه انجام مى‌شود،ولى زمان حج ماه ذى‌الحجّه است. 
پیام‌ها: 
١-در عبادات اسلامى،زمان نقش مهمّى دارد. «اَلْحَجُّ‌ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ‌» 
٢-محیط‍‌ و فضاى با صفاى حج و مکّه را نباید با ارتکاب گناه و کدورت آلوده نمود. «فَلا رَفَثَ‌ وَ لا فُسُوقَ‌ وَ لا جِدالَ‌ فِی الْحَجِّ‌» 
٣-اعتقاد و یقین به آگاهى خداوند،رمز نشاط‍‌ و امید در انجام وظائف است. «ما تَفْعَلُوا مِنْ‌ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ‌ اللّهُ‌» 
٤-در هر سفرى،زاد و توشه لازم است،بهترین زاد و توشه سفر حج تقواست. 
«خَیْرَ الزّادِ التَّقْوى‌» 
٥-پرهیزکارى نشانه‌ى خردمندى است. «وَ اتَّقُونِ‌ یا أُولِی الْأَلْبابِ‌» 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۸ ، ۱۹:۰۷
محمدرضا زارع

«١٩٦»وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ‌ وَ الْعُمْرَةَ‌ لِلّهِ‌ فَإِنْ‌ أُحْصِرْتُمْ‌ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ‌ الْهَدْیِ‌ وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَکُمْ‌ حَتّى یَبْلُغَ‌ الْهَدْیُ‌ مَحِلَّهُ‌ فَمَنْ‌ کانَ‌ مِنْکُمْ‌ مَرِیضاً أَوْ بِهِ‌ أَذىً‌ مِنْ‌ رَأْسِهِ‌ فَفِدْیَةٌ‌ مِنْ‌ صِیامٍ‌ أَوْ صَدَقَةٍ‌ أَوْ نُسُکٍ‌ فَإِذا أَمِنْتُمْ‌ فَمَنْ‌ تَمَتَّعَ‌ بِالْعُمْرَةِ‌ إِلَى الْحَجِّ‌ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ‌ الْهَدْیِ‌ فَمَنْ‌ لَمْ‌ یَجِدْ فَصِیامُ‌ ثَلاثَةِ‌ أَیّامٍ‌ فِی الْحَجِّ‌ وَ سَبْعَةٍ‌ إِذا رَجَعْتُمْ‌ تِلْکَ‌ عَشَرَةٌ‌ کامِلَةٌ‌ ذلِکَ‌ لِمَنْ‌ لَمْ‌ یَکُنْ‌ أَهْلُهُ‌ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ‌ وَ اتَّقُوا اللّهَ‌ وَ اعْلَمُوا أَنَّ‌ اللّهَ‌ شَدِیدُ الْعِقابِ‌ 
و حج و عمره را براى خدا به اتمام رسانید و اگر محصور شدید(و موانعى مانند ترس از دشمن یا بیمارى اجازه نداد که پس از احرام بستن،حج را کامل کنید) آنچه از قربانى فراهم است(ذبح کنید و از احرام خارج شوید.)و سرهاى خود را نتراشید تا قربانى به قربانگاه برسد و اگر کسى بیمار بود و یا ناراحتى در سر داشت(و ناچار بود سر خود را زودتر بتراشد،)باید کفّاره‌اى از قبیل روزه یا صدقه یا قربانى به‌جاآورد و چون(از بیمارى و یا دشمن)در امان شدید،پس هرکس بدنبال عمره تمتّع،حج را آغاز کرده آنچه را از قربانى که میسّر است(ذبح کند.)و هرکس که قربانى نیافت،سه روز در ایام حج روزه بدارد و هفت روز به هنگامى که بازگشتید،این ده روزِ کامل است.(البتّه)این(حج تمتّع)براى کسى است که خاندانش ساکن(مکّه و)مسجد الحرام نباشند.و از خدا پروا کنید و بدانید که او سخت کیفر است. 
نکته‌ها: 
در این آیه،کلیّات و گوشه‌اى از احکام حج و عمره آمده است،ولى تفصیل آن در روایات و فتاواى علما مى‌باشد. 
«حج»مناسکى است که بنیان‌گذار آن حضرت ابراهیم علیه السلام بوده و در میان عرب از زمان آن حضرت متداول بوده و به فرمان خداوند این برنامه در اسلام نیز امضا شد و تا روز قیامت نیز خواهد بود. 
«عمره»به معناى زیارت است و هرکس وارد مکّه شود باید با لباس احرام به زیارت کعبه و طواف آن برود.حج و عمره مثل اذان و اقامه،دو عمل مشابه هستند که اندکى تفاوت دارند. 
«هَدى»،نام قربانى حج است. 
این آیه،عمره تمتّع را در کنار حج تمتّع آورده است؛ «فَمَنْ‌ تَمَتَّعَ‌ بِالْعُمْرَةِ‌ إِلَى الْحَجِّ‌» ،لکن یکى از خلفا به اجتهاد خود آن را منع کرد.البتّه این اجتهاد در برابر فرمان صریح خداوند است. 
حکم مسائل اضطرارى،محدود به زمان ضرورت است.و لذا برخلاف موارد عادّى که در سفر روزه جایز نیست،در این سفر در صورت عدم ذبح قربانى،روزه واجب است و آن هم باید در سه روز هفتم،هشتم و نهم ماه باشد،چرا که روز دهم عید قربان است که روزه‌ى آن حرام مى‌باشد. 
امامان معصوم در تفسیر جمله‌ى «أَتِمُّوا الْحَجَّ‌» فرمودند:حجِّ‌ تمام،حجى است که در آن کلام زشت،گناه و نزاع نباشد و از محرّمات پرهیز شود. ١و انسان توفیق یابد امام زمان خود را ملاقات کند. ٢پیام‌ها: 
١-وظایف دینى را باید تمام و کمال به انجام رسانید.بعد از شروع اعمال حج، نمى‌توان آن را ناتمام و ناقص گذارد. «أَتِمُّوا» 
٢-در اعمال حج،قصد قربت و عبادت لازم است.به انگیزه‌ى جهانگردى و سیاحت نمى‌توان حج به‌جاآورد . «أَتِمُّوا... لِلّهِ‌» 
٣-احکام اسلام،در مقام سخت‌گیرى بر مردم نیست.تمام نمودن حج و عمره بر کسى که از درون مریض یا از بیرون ترس دارد،واجب نیست. «فَإِنْ‌ أُحْصِرْتُمْ‌ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ‌ الْهَدْیِ‌» 
٤-مکان در عبادات سهم دارد. «یَبْلُغَ‌ الْهَدْیُ‌ مَحِلَّهُ‌» 
٥-بیمارى در مواردى سبب تخفیف در احکام است،نه تعطیل آن.لذا در حج، افراد معذور باید با روزه یا صدقه یا قربانى،وظایف خود را جبران کنند. «فَمَنْ‌ کانَ‌ مِنْکُمْ‌ مَرِیضاً أَوْ... فَفِدْیَةٌ‌ مِنْ‌ صِیامٍ‌ أَوْ صَدَقَةٍ‌ أَوْ نُسُکٍ‌» 
٦-ملاک وجوب قربانى در حج،در توان بودن آن است. «فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ‌ الْهَدْیِ‌ فَمَنْ‌ لَمْ‌ یَجِدْ فَصِیامُ‌ ثَلاثَةِ‌ أَیّامٍ‌...» 
٧-قانون عمره و حج تمتّع،وظیفه حجاجى است که ساکن مکّه نباشند،حج ساکنان مکّه نوع دیگرى است. «أَتِمُّوا الْحَجَّ‌ وَ الْعُمْرَةَ‌... ذلِکَ‌ لِمَنْ‌ لَمْ‌ یَکُنْ‌ أَهْلُهُ‌ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ‌» 
٨-توجّه به کیفر الهى،زمینه‌ساز تقواست. «وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ‌ وَ الْعُمْرَةَ‌... وَ اتَّقُوا اللّهَ‌ وَ اعْلَمُوا أَنَّ‌ اللّهَ‌ شَدِیدُ الْعِقابِ‌» 
٩-توّجه به تقوا،در انجام فرمان‌هاى الهى مطرح است. «أَتِمُّوا الْحَجَّ‌... وَ اتَّقُوا اللّهَ‌» 
١٠-اعمال حج،قبل از اسلام به نحو دیگرى بوده است.لذا قرآن بر مراعات این تغییرات تأکید نموده است. «أَنَّ‌ اللّهَ‌ شَدِیدُ الْعِقابِ‌» ١١-براى کسانى که در احکام حج تغییرى دهند،کیفر شدیدى است. «شَدِیدُ الْعِقابِ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۸ ، ۲۰:۵۰
محمدرضا زارع

«١٩٥»وَ أَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ‌ اللّهِ‌ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ‌ إِلَى التَّهْلُکَةِ‌ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ‌ اللّهَ‌ یُحِبُّ‌ الْمُحْسِنِینَ‌ 
و در راه خدا انفاق کنید(و با ترک انفاق،)خود را به دست خود به هلاکت نیاندازید.و نیکى کنید که خداوند نیکوکاران را دوست مى‌دارد. 
نکته‌ها: 
پنج آیه پى در پى،مسلمانان را به دفاع از دین و مقابله با کفّار فراخواند،این آیه پایان آن را با انفاق و احسان تمام کرده است. 
خودکشى و ضرر به نفس،حرام قطعى است که از آیه استفاده مى‌شود.امّا شهادت طلبى در مواردى که اساس اسلام در خطر باشد،افتادن در تهلکه نیست. 
این آیه در کنار سفارش به انفاق،مسلمانان را از هرگونه افراط‍‌ و تفریط‍‌ بازمى‌دارد.زیرا اگر ثروتمندان بخل ورزند و به فکر محرومان نباشند،اختلاف طبقاتى روز به روز توسعه پیدا کرده و عامل انفجار جامعه و نابودى آنان خواهد گردید.چنانکه اگر میانه‌روى در انفاق مراعات نشود و انسان هرچه را دارد به دیگران ببخشد،به دست خویش،خود و خانواده‌اش را به هلاکت کشانده است.قرآن در آیات دیگر نیز مسلمانان را به میانه‌روى در انفاق سفارش نموده و به پیامبرش مى‌فرماید: «وَ لا تَجْعَلْ‌ یَدَکَ‌ مَغْلُولَةً‌ إِلى‌ عُنُقِکَ‌ وَ لا تَبْسُطْها کُلَّ‌ الْبَسْطِ‍‌» ١اى پیامبر! نه دست‌بسته باش که چیزى نبخشى و نه آن‌چنان‌که هرچه دارى یکجا ببخشى.امام صادق علیه السلام نیز در ذیل این آیه مى‌فرماید:انفاق شما،نباید در حدّى باشد که دستِ‌ خودتان خالى و به بدبختى کشیده شوید. ٢
انسان علاقه دارد که محبوب باشد،لذا قرآن از این فطرت استفاده کرده و مى‌فرماید:نیکى کن که نیکوکاران محبوب خداوند هستند. پیام‌ها: 
١-اقتصاد،پشتوانه‌ى هر حرکتى است. «أَنْفِقُوا...» جهاد نیز بدون پشتوانه مالى و گذشت از برخى امکانات،امکان ندارد.اگر مردم به هنگام هجوم دشمن و در راه دفاع از حقّ‌،اموال خود را به کار نگیرند،گرفتار شکست قطعى مى‌شوند. 
٢-با انفاق،خود و اموالتان را بیمه کنید. «أَنْفِقُوا... وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ‌ إِلَى التَّهْلُکَةِ‌» 
٣-در اسلام جبهه و جنگ و کمک‌هاى مالى همه باید رنگ الهى داشته و براى رضاى خداوند باشد. «فِی سَبِیلِ‌ اللّهِ‌» 
٤-محبوب خدا شدن،سبب تشویق براى احسان است. «إِنَّ‌ اللّهَ‌ یُحِبُّ‌ الْمُحْسِنِینَ‌» 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۸ ، ۱۶:۲۴
محمدرضا زارع

«١٩٤»اَلشَّهْرُ الْحَرامُ‌ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ‌ وَ الْحُرُماتُ‌ قِصاصٌ‌ فَمَنِ‌ اعْتَدى‌ عَلَیْکُمْ‌ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ‌ بِمِثْلِ‌ مَا اعْتَدى‌ عَلَیْکُمْ‌ وَ اتَّقُوا اللّهَ‌ وَ اعْلَمُوا أَنَّ‌ اللّهَ‌ مَعَ‌ الْمُتَّقِینَ‌ 
ماه حرام در برابر ماه حرام و(اگر دشمنان احترام آن را شکستند و با شما جنگ کردند،شما نیز حقّ‌ دارید مقابله به مثل کنید.زیرا)حرمت‌ها را(نیز)قصاص است و هرکس به شما تجاوز کرد، به‌مانند آن تجاوز،بر او تعدى کنید و از خدا بپرهیزید(که زیاده‌روى نکنید)و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است. 
نکته‌ها: 
قبل از اسلام در میان عرب‌ها،هر سال چهار ماه احترام خاصّى داشت که در آن ماهها جنگ،حرام و ممنوع بود،سه ماه آنها پى در پى که عبارتند از ذى‌القعده،ذى‌الحجّه و محرم، و یکى هم ماه رجب که جداست.حتّى یکى از علل تسمیه ماه ذى‌القعده آن گفته‌اند که در این ماه قعود از جنگ لازم است. 
اسلام این سنّت را پذیرفت و در هر سال چهار ماه را آتش‌بس اعلام نمود،ولى دشمن همیشه در کمین است تا از فرصت‌ها سوءاستفاده کند و چه‌بسا با خود فکر کند که چون مسلمانان در این ماهها موظف به رعایت آتش‌بس هستند،پس به آنها حمله کنیم.این آیه مى‌فرماید:اگر مخالفان شما در این چهار ماه به شما هجوم آوردند،شما نیز در برابرشان بایستید و در همان ماهها با آنان بجنگید و ماه حرام را در برابر ماه حرام قرار دهید.زیرا حرمت خون مسلمانان و حفظ‍‌ نظام اسلامى از حرمت این ماهها بیشتر است،و هرکس حرمت‌ها را شکست باید مورد قصاص قرار گیرد.سپس به عنوان یک قانون کلّى مى‌فرماید:هرکس به شما تجاوز کرد،به همان مقدار به او تعدّى کنید.و تقوا داشته باشید و بیش از مقدار لازم قصاص نکنید و بدانید که خداوند با متّقین است. 
صاحب مجمع البیان در ذیل آیه مى‌گوید:در مورد غصب نیز مى‌توان با استدلال به این آیه تقاص کرد،یعنى از مال غاصب تقاص نمود. 
پیام‌ها: 
١-همه‌ى زمان‌ها یکسان نیستند،حرمت و ممنوعیت بعضى ماهها باید حفظ‍‌ شود. «اَلشَّهْرُ الْحَرامُ‌» 
٢-در اسلام بن‌بست وجود ندارد.حفظ‍‌ اسلام و جان مسلمان‌ها بر حفظ‍‌ احترام مکان‌ها و زمان‌ها مقدّم است. «فَمَنِ‌ اعْتَدى‌ عَلَیْکُمْ‌ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ‌» 
٣-اسلام،دین تجاوز و تعدّى نیست،ولى تعدّى و تجاوز دیگران را نیز نمى‌پذیرد. «فَمَنِ‌ اعْتَدى‌ عَلَیْکُمْ‌ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ‌» 
٤-حتّى در برخورد با دشمنان،عادل باشیم. «فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ‌ بِمِثْلِ‌ مَا اعْتَدى‌ عَلَیْکُمْ‌» 
٥-سیستم قانون‌گذارى باید به نحوى باشد که موجب یأس مسلمانان و جرأت کفّار نگردد واصل مقابله به مثل به همین خاطر است. «فَاعْتَدُوا... بِمِثْلِ‌ مَا اعْتَدى‌» 
٦-رعایت تقوا حتّى به هنگام جنگ،از اصول تربیتى اسلام است. «اِتَّقُوا اللّهَ‌» 
٧-اگر در جنگ از مرز عدالت خارج نشوید،از امدادهاى الهى نیز برخوردار خواهید بود.و گمان نکنید عدالت و تقوا پیروزى شما را به تأخیر مى‌اندازد. 
«بِمِثْلِ‌ مَا اعْتَدى‌... وَ اتَّقُوا... وَ اعْلَمُوا أَنَّ‌ اللّهَ‌ مَعَ‌ الْمُتَّقِینَ‌» 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۸ ، ۱۹:۰۳
محمدرضا زارع

«١٩٣»وَ قاتِلُوهُمْ‌ حَتّى لا تَکُونَ‌ فِتْنَةٌ‌ وَ یَکُونَ‌ الدِّینُ‌ لِلّهِ‌ فَإِنِ‌ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ‌ إِلاّ عَلَى الظّالِمِینَ‌ 
و با آنها بجنگید تا فتنه(بت‌پرستى و سلب آزادى از مردم،)باقى نماند و دین،تنها از آنِ‌ خدا شود.پس اگر(از روش نادرست خود)دست برداشتند،(مزاحم آنها نشوید.زیرا)تعدّى جز بر ستمکاران روا نیست. 
نکته‌ها: 
هدف اسلام از جنگ، کشورگشایى و کسب غنائم یا انتقام گیرى نیست،بلکه غرض از جنگ و جهاد در اسلام،برچیده شدن بساط‍‌ شرک و کفر است.فتنه به معناى شرک،کفر، آزمایش و شکنجه آمده است.در این آیه مى‌فرماید:اگر مشرکان دست از فتنه و قتال برداشتند،دیگر با آنها دشمنى و جنگ نخواهد شد.زیرا برخورد نظامى تنها با ستمکاران و متجاوزان است. 
تعبیر به عدوان،به خاطر رفتار آنهاست وگرنه اسلام اهل عدوان نیست. مثل‌اینکه مى‌گوییم:جواب بدى،بدى است. بااینکه جواب بدى با بدى،عدالت است،لکن به خاطر عمل او،نامش را بدى مى‌گذاریم. پیام‌ها: 
١-هدف از جنگ در اسلام،برچیدن شرک و فتنه و استقرار دین و قانون خداست. «حَتّى لا تَکُونَ‌ فِتْنَةٌ‌» 
٢-پاکسازى،قبل از بازسازى است.ابتدا فتنه برداشته شود تا بعد دین الهى مستقر گردد.اوّل کفر به طاغوت،بعد ایمان به خدا. «حَتّى لا تَکُونَ‌ فِتْنَةٌ‌ وَ یَکُونَ‌ الدِّینُ‌ لِلّهِ‌» 
٣-راه برگشت و توبه بر هیچ‌کس و در هیچ شرایطى بسته نیست.حتّى دشمن سرسخت نیز اگر تغییر مسیر دهد،خداوند او را مورد عفو قرار مى‌دهد. «فَإِنِ‌ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ‌...» 
٤-در آیه‌ى قبل بخشش خداوند نسبت به گناه کفّار مطرح شده است؛ «فَإِنَّ‌ اللّهَ‌ غَفُورٌ رَحِیمٌ‌» در این آیه به مردم سفارش مى‌کند که در صورت دست برداشتن دشمن از جنگ،شما هم از جنگ صرف نظر کنید. «فَلا عُدْوانَ‌» 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۸ ، ۲۱:۰۳
محمدرضا زارع

«١٩٢»فَإِنِ‌ انْتَهَوْا فَإِنَّ‌ اللّهَ‌ غَفُورٌ رَحِیمٌ‌ 
و اگر دست کشیدند،همانا خداوند آمرزنده و مهربان است. 
نکته‌ها: 
در اینکه مشرکان باید ازچه چیز دست بردارند تا بخشیده شوند،دو احتمال وجود دارد: 
الف:از جنگ و فتنه.به دلیل آیات قبل که سخن از جنگ بود. 
ب:از کفر.به دلیل دریافت مغفرت الهى که مخصوص مؤمنان است. پیام‌ها: 
١-مسلمانان باید آتش‌بس واقعى دشمنان را بپذیرند. «فَإِنِ‌ انْتَهَوْا» 
٢-اسلام،راه بازگشت را حتّى براى کفّار باز گذارده است. «فَإِنِ‌ انْتَهَوْا...» 
٣-اگر کفّار دست از فتنه و جنگ برداشته و ایمان آوردند،آنان را به کارهاى قبل ملامت نکنید. «فَإِنَّ‌ اللّهَ‌ غَفُورٌ رَحِیمٌ‌» 
٤-انسان باید خود زمینه‌ى دریافت رحمت الهى را بوجود آورد. «فَإِنِ‌ انْتَهَوْا فَإِنَّ‌ اللّهَ‌ غَفُورٌ رَحِیمٌ‌» 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۸ ، ۱۷:۰۳
محمدرضا زارع

«١٩١»وَ اقْتُلُوهُمْ‌ حَیْثُ‌ ثَقِفْتُمُوهُمْ‌ وَ أَخْرِجُوهُمْ‌ مِنْ‌ حَیْثُ‌ أَخْرَجُوکُمْ‌ وَ الْفِتْنَةُ‌ أَشَدُّ مِنَ‌ الْقَتْلِ‌ وَ لا تُقاتِلُوهُمْ‌ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ‌ حَتّى یُقاتِلُوکُمْ‌ فِیهِ‌ فَإِنْ‌ قاتَلُوکُمْ‌ فَاقْتُلُوهُمْ‌ کَذلِکَ‌ جَزاءُ الْکافِرِینَ‌ 
و آنها را(بت‌پرستانى که از هیچ جنایتى ابا ندارند،)هرکجا یافتید بکشید و از(مکّه)همان جایى که شما را بیرون کردند،آنها را بیرون کنید و فتنه (شرک و شکنجه)از قتل بدتر است.و نزد مسجد الحرام با آنها جنگ نکنید، مگر آنکه آنها در آنجا با شما بجنگند،پس اگر با شما جنگ کردند،آنها را (در آنجا)به قتل برسانید.چنین است جزاى کافران. نکته‌ها: 
این آیه فرمان قتل و اخراج مشرکان را از مکّه صادر و دلیل آن را چنین بیان مى‌کند که آنان سالها شما را شکنجه و آواره کرده‌اند و شکنجه از قتل سخت‌تر و شدیدتر است.پس شما نباید در مبارزه و جنگ با آنها سستى نشان دهید. 
سؤال:چرا شکنجه از قتل سخت‌تر است‌؟ 
پاسخ:در قتل،انسان از دنیا جدا ولى به آخرت مى‌رسد،لکن در شکنجه،انسان نه به آخرت مى‌رسد و نه از دنیا کام مى‌گیرد. 
پیام‌ها: 
١-مقابله به مثل و خشونت با دشمن در مواردى لازم است. «وَ اقْتُلُوهُمْ‌» 
٢-دفاع عادلانه،منحصر به جبهه و جنگ نیست. «وَ اقْتُلُوهُمْ‌ حَیْثُ‌ ثَقِفْتُمُوهُمْ‌» 
٣-حقّ‌ وطن،از حقوق انسانى مورد پذیرش ادیان است. «أَخْرَجُوکُمْ‌» 
٤-فتنه‌انگیز،مثل محارب است و باید به اشد وجه مجازات شود. «وَ اقْتُلُوهُمْ‌... 
أَخْرِجُوهُمْ‌... وَ الْفِتْنَةُ‌ أَشَدُّ مِنَ‌ الْقَتْلِ‌» 
٥-حرم و مسجد الحرام مقدّس است،امّا خون مسلمانان مقدّس‌تر؛و در اینجا مسئله اهمّ‌ و مهمّ‌ مطرح است. «لا تُقاتِلُوهُمْ‌ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ‌ حَتّى یُقاتِلُوکُمْ‌» 
٦-همان گونه که در اصلِ‌ جنگ نباید شما پیش دستى کنید،در شکستن مقدّسات هم نباید شما پیش دستى نمائید. «حَتّى یُقاتِلُوکُمْ‌

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۸ ، ۱۶:۰۶
محمدرضا زارع

«١٩٠»وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ‌ اللّهِ‌ الَّذِینَ‌ یُقاتِلُونَکُمْ‌ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ‌ اللّهَ‌ لا یُحِبُّ‌ الْمُعْتَدِینَ‌ 
و در راه خدا با کسانى که با شما مى‌جنگند،بجنگید ولى از حدّ تجاوز نکنید،که خداوند تجاوزکاران را دوست نمى‌دارد. 
نکته‌ها: 
در این آیه ضمن تصریح به ضرورت دفاع و مقابله در برابر تجاوز دیگران،یادآور مى‌شود که در میدان جنگ نیز از حدود و مرزهاى الهى تجاوز نکرده و متعرض بیماران،زنان، کودکان و سالمندانى که با شما کارى ندارند نشوید.قبل از دعوت آنان به اسلام،دست به اسلحه نبرید و شروع‌کننده جنگ نباشید و مقرّرات و عواطف انسانى را حتّى در جنگ مراعات کنید. 
بعضى از صفات،در شرایط‍‌ مختلف ارزش خود را از دست مى‌دهند؛مثلا ترحّم یک ارزش است،ولى ترحّم بر پلنگ تیزدندان ،ستمکارى بر گوسفندان است. 
و یا علم یک ارزش است،لکن گاهى ندانستن ارزش مى‌شود.مثلا شبى که حضرت على علیه السلام در بستر پیامبر صلى الله علیه و آله به جاى آن حضرت خوابید و پیامبر خدا هجرت نمودند،ارزش این فداکارى بدان است که حضرت على نداند که کشته مى‌شود یا نه.و اگر بداند که او را نمى‌کشند،افراد عادّى نیز حاضرند چنین عملى را انجام بدهند.به هر حال هریک از سخاوت و شجاعت ممکن است در شرایطى کم‌ارزش یا پرارزش یا بى‌ارزش شود،لکن تنها صفتى که هرگز از ارزش نمى‌افتد،مسئله‌ى عدالت است که در هر زمان و مکان و نسبت به هر فرد،دوست یا دشمن یک ارزش است. 
برخورد با دشمن دو مرحله دارد: 
١-بى‌اعتنایى و اعراض. «دَعْ‌ أَذاهُمْ‌» ١، «فَأَعْرِضْ‌ عَنْهُمْ‌» ٢
٢-خشونت و جنگ. «وَ اغْلُظْ‍‌ عَلَیْهِمْ‌» ٣، «وَ قاتِلُوا... اَلَّذِینَ‌ یُقاتِلُونَکُمْ‌» ٤
جنگ مسلمانان،براى دفاع از خود و دین خداوند است،لکن هدف دشمن از جنگ، خاموش کردن نور خدا؛ «لِیُطْفِؤُا نُورَ اللّهِ‌ بِأَفْواهِهِمْ‌» ٥و به تسلیم کشاندن مسلمانان است. 
«لَنْ‌ تَرْضى‌ عَنْکَ‌ الْیَهُودُ وَ لاَ النَّصارى‌ حَتّى تَتَّبِعَ‌ مِلَّتَهُمْ‌» ٦
پیام‌ها: 
١-دفاع و مقابله به مثل،از حقوق انسانى است.اگر کسى با ما جنگید ما هم با او مى‌جنگیم. «قاتِلُوا... اَلَّذِینَ‌ یُقاتِلُونَکُمْ‌» 
٢-هدف از جنگ در اسلام،گرفتن آب‌وخاک و یا استعمار و انتقام نیست،بلکه هدف،دفاع از حقّ‌ با حذف عنصرهاى فاسد و آزادسازى افکار و نجات انسان‌ها از خرافات و موهومات مى‌باشد. «فِی سَبِیلِ‌ اللّهِ‌» 
٣-حتّى در جنگ باید عدالت و حقّ‌ رعایت شود. «قاتِلُوا... لا تَعْتَدُوا» بارها قرآن با جمله‌ى«لا تعتدوا»سفارش کرده که در انجام هر فرمانى از حدود و مرزها تجاوز نشود. 
٤-ظلم و ستم و ایستادگى در مقابل دین خدا،رشته‌ى محبّت الهى را پاره مى‌کند. 
«إِنَّ‌ اللّهَ‌ لا یُحِبُّ‌ الْمُعْتَدِینَ‌» 
٥-تنها حضور در جبهه سبب قرب الهى نیست،بلکه محبوبیّت نزد پروردگار زمانى است که در جنگ عادل باشیم و حقوق را رعایت کنیم. «لا تَعْتَدُوا إِنَّ‌ اللّهَ‌ لا یُحِبُّ‌ الْمُعْتَدِینَ‌» 
٦-در جنگ،هدف باید فقط‍‌ خدا باشد،نه هوسها،تعصّب‌ها،غنائم،ریا و سمعه. 
«فِی سَبِیلِ‌ اللّهِ‌» 
٧-حتّى در دفاع از حقّ‌ طبیعى خود،باید خدا را در نظر گرفت.با آنکه آنان جنگ را علیه شما آغاز کردند و شما باید دفاع کنید،ولى باز هم« فِی سَبِیلِ‌ اللّهِ‌ »باشد. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۹۸ ، ۱۷:۵۳
محمدرضا زارع

«١٨٩»یَسْئَلُونَکَ‌ عَنِ‌ الْأَهِلَّةِ‌ قُلْ‌ هِیَ‌ مَواقِیتُ‌ لِلنّاسِ‌ وَ الْحَجِّ‌ وَ لَیْسَ‌ الْبِرُّ بِأَنْ‌ تَأْتُوا الْبُیُوتَ‌ مِنْ‌ ظُهُورِها وَ لکِنَّ‌ الْبِرَّ مَنِ‌ اتَّقى‌ وَ أْتُوا الْبُیُوتَ‌ مِنْ‌ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللّهَ‌ لَعَلَّکُمْ‌ تُفْلِحُونَ‌ 
از(حکمت)هلال‌هاى ماه از تو سؤال مى‌کنند،بگو:براى آن است که مردم اوقات (کارهاى خویش)و زمان حج را بشناسند.(اى پیامبر به آنان بگو:)نیکى آن نیست که(در حال احرام حج،)از پشت خانه‌ها وارد شوید،بلکه نیکى آن است که تقوا پیشه کنید و از درها وارد خانه‌ها شوید،از خداى بترسید،باشد که رستگار شوید. نکته‌ها: 
کلمه«مواقیت»جمع«میقات»به زمان یا مکانى معیّن گفته مى‌شود که براى انجام کارى مشخّص شده باشد. 
در این آیه ضمن پاسخگویى به سؤال گروهى از مردم که از پیامبر صلى الله علیه و آله درباره هلال ماه مى‌پرسیدند،به مواردى اشاره دارد که با هم آن را بررسى مى‌کنیم:اى پیامبر! به آنها که از فایده‌ى جلوه‌هاى مختلف ماه مى‌پرسند،بگو:آن تغییراتى که در ماه پدید مى‌آید،براى مردم وسیله‌ى وقت‌شناسى و تقویم همگانى و طبیعى است.یکى از امتیازات اسلام این است که برنامه‌هاى خود را با مقیاس‌هاى طبیعى،عمومى و مجانى طرح مى‌کند،مثلاً براى تعیین مقدار آب کُر،وَجب را مقیاس قرار مى‌دهد و یا براى تشخیص وقت نماز،طلوع و غروب و زوال خورشید را مطرح مى‌کند.و براى آغاز و انتهاى ماه رمضان و یا ایام حج، هلال ماه را ملاک قرار داده است.اشکال مختلف ماه نیز،حکم یک نوع تقویم عمومى را دارد که در اختیار همه است.نیاز به تقویم و تاریخ،لازمه‌ى زندگى اجتماعى است و بهترین وسیله عمومى براى این تقویم همین است که افراد اعمّ‌ از باسواد و بى‌سواد در هر کجاى عالم با یک نگاه و در یک‌لحظه بتوانند روزهاى ماه را تشخیص دهند.سپس مى‌فرماید: 
نیکى در آن نیست که در حال احرام،به جاى استفاده از دَر براى ورود به خانه،از پشت خانه و بیراهه وارد شوید و این عقیده،خرافه‌اى بیش نیست که در حال احرام باید از پشت خانه‌ها وارد شد. 
هر کارى راهى دارد و باید از مجراى طبیعى و راهش وارد شد.براى انجام هر کار زمان مناسب،شیوه مناسب و رهبر مناسب لازم است.همان گونه که زمان از طرف خداوند به‌وسیله ماه و هلال معیّن مى‌شود،رهبرى نیز باید از طرف خداوند تعیین شود.بنابراین معناى آیه چنین است:از هلال براى وقت‌شناسى استفاده کنید و در روش انجام امور،به دستورات آسمانى و رهبران مراجعه کنید و بیراهه نروید.سعادت و خوشبختى،راهى دارد که باید از راهش وارد شد و در انتخاب زمان،روش و رهبر از خدا بترسید تا شاید رستگار شوید. 
امام صادق علیه السلام فرمود:مراد از آیه «وَ أْتُوا الْبُیُوتَ‌ مِنْ‌ أَبْوابِها» آن است که هر کارى را از راهش وارد شود. ١و امامان معصوم علیهم السلام فرمودند:ما آل محمّد باب خداوند هستیم. 
و پیامبر صلى الله علیه و آله فرمودند:من شهر علمم و على درب آن است. ٢
در این آیه جمله «وَ أْتُوا الْبُیُوتَ‌ مِنْ‌ أَبْوابِها» میان دو«تقوى»قرار گرفته است،شاید این رمز آن باشد که شناخت راهکار و ورود و خروج در امور،نیاز به تقواى فوق‌العاده دارد و کسانى که تقواى کمى داشته باشند بازهم بى‌راهه مى‌روند. 
شاید معناى آیه چنین باشد:مردم که درباره هلال از تو مى‌پرسند،جوابى درخور فهم آنان بگو که این هلال راهى است براى شناخت زمان و نظم امور دینى.امّا اگر مى‌خواهید چگونگى تغییرات ماه را بفهمید،باید از راهش وارد شوید و مطالعه کنید و درس بخوانید. 
این مطلب را قرآن در این قالب بیان فرمود که برّ و نیکى،بیراهه رفتن نیست،بلکه باید هر کارى را از راهش وارد شد و راه شناخت تغییرات جوّى،تحصیلات دراین‌باره است. 
پیام‌ها: 
١-حرکت کرات و ماه،داراى برنامه و زمان‌بندى دقیقى است که مى‌تواند در برنامه عبادت و نظم امور زندگى مردم مؤثر باشد. ٣«قُلْ‌ هِیَ‌ مَواقِیتُ‌ لِلنّاسِ‌» 
٢-اگر جمادات و کرات آسمانى نظم دارند و براى انتظام امور انسان‌ها جهت‌گیرى شده‌اند،شرط‍‌ انصاف نیست که ما موجوداتى بى‌نظم و بى‌حساب و رها باشیم. «قُلْ‌ هِیَ‌ مَواقِیتُ‌ لِلنّاسِ‌» 
٣-در پاسخ به سؤالات،جوابى دهید که سؤال‌کننده بفهمد و مورد نیازش باشد. 
«قُلْ‌ هِیَ‌ مَواقِیتُ‌ لِلنّاسِ‌» 
٤-اسلام،با آداب و رسوم جاهلى و خرافى مبارزه مى‌کند. «لَیْسَ‌ الْبِرُّ بِأَنْ‌ تَأْتُوا الْبُیُوتَ‌ مِنْ‌ ظُهُورِها» ٥-برّ و نیکى را نباید از خرافات،عادات و سیره نیاکان بدست آورد،بلکه راه شناخت برّ،در چارچوب فرمان وحى و رهبران معصوم علیهم‌السلام و شیوه‌هاى منطقى است. «لَیْسَ‌ الْبِرُّ... وَ لکِنَّ‌ الْبِرَّ» 
٦-هرگاه راهى را بستید،راه صحیحى را نشان بدهید. «لَیْسَ‌ الْبِرُّ... وَ لکِنَّ‌ الْبِرَّ» 
٧-ارزش مفاهیم دینى،زمانى است که در افراد جلوه کند.بجاى اینکه بگوید: 
نیکى تقواست،فرمود:نیکى،متّقى است. «وَ لکِنَّ‌ الْبِرَّ مَنِ‌ اتَّقى‌» 
٨-بیراهه رفتن تقوا نیست.اگر از سیره عقلا و اولیاى خدا سرپیچى کنیم و نام آن را تقوا و خودسازى بگذاریم منحرف شده‌ایم. «أْتُوا الْبُیُوتَ‌ مِنْ‌ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللّهَ‌» 
٩-بکارگیرى روشهاى نادرست و غیر منطقى براى انجام امور،خلاف تقواست. 
«وَ أْتُوا الْبُیُوتَ‌ مِنْ‌ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللّهَ‌» 
١٠-حفظ‍‌ وقت و مراعات نظم در کارها و عبادات،یکى از مصادیق تقوا و فلاح است. «مَواقِیتُ‌ لِلنّاسِ‌... لَعَلَّکُمْ‌ تُفْلِحُونَ‌» 
١١-رستگارى،نهایت تکامل است.بسیارى از دستورات،براى رسیدن به تقواست،ولى در این آیه،تقوا مقدّمه‌ى رستگارى است. «اِتَّقُوا اللّهَ‌ لَعَلَّکُمْ‌ تُفْلِحُونَ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۸ ، ۱۸:۳۶
محمدرضا زارع

«١٨٨»وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ‌ بَیْنَکُمْ‌ بِالْباطِلِ‌ وَ تُدْلُوا بِها إِلَى الْحُکّامِ‌ لِتَأْکُلُوا فَرِیقاً مِنْ‌ أَمْوالِ‌ النّاسِ‌ بِالْإِثْمِ‌ وَ أَنْتُمْ‌ تَعْلَمُونَ‌ 
و اموال یکدیگر را به باطل(و ناحقّ‌)در میان خودتان نخورید و اموال را به(عنوان رشوه،به کیسه)حاکمان و قاضى‌ها سرازیر نکنید تا بخشى از اموال مردم را به گناه بخورید،در حالى که خود مى‌دانید(که خلاف مى‌کنید). 
نکته‌ها: 
«تدلوا»به معناى سرازیر کردن دَلو در چاه است که در این آیه،رشوه به قاضى به آن تشبیه شده است.رشوه در حکم،پرداخت کالا یا پولى به قاضى جهت تغییر نظر او مى‌باشد. 
مراد از« أَمْوالِ‌ النّاسِ‌ »هم اموال عمومى است وهم اموال خصوصى.علاوه بر آنکه رشوه براى گرفتن حقوق غیر مالىِ‌ مردم نیز ممنوع است. رشوه 
رشوه،یکى از گناهان بزرگى است که مفاسد اجتماعى متعدّدى را به دنبال دارد،از جمله: 
حذف عدالت،یأس و ناامیدى ضعفا،جرأت و جسارت اقویا،فساد و تباهى حاکم و قاضى،از بین رفتن اعتماد عمومى.با توجّه به این آثار و عوارض منفى،در روایات شدیداً از این عمل انتقاد شده است؛ 
*رسول اکرم صلى الله علیه و آله خطاب به حضرت على علیه السلام فرمود:«یا علىّ‌! من السُّحت ثمن المیتة و الکلب و الخمر و مهر الزانیة و الرشوة فى الحکم» ١اى على! درآمد حاصل از فروش مردار،سگ، شراب،زنا و رشوه یکسان و حرام است. 
*حضرت على علیه السلام در ذیل آیه شریفه‌ى «أَکّالُونَ‌ لِلسُّحْتِ‌» ٢فرمود:اینان کسانى هستند که مشکل مردم را حل نموده و در برابر،هدایاى آنان را مى‌پذیرند. ٣
*امام صادق علیه السلام رشوه را در حد کفر به خدا مى‌داند. 
*رسول اکرم صلى الله علیه و آله رشوه‌دهنده و گیرنده و واسطه را لعنت کرد و فرمود:بوى بهشت به صاحب رشوه نمى‌رسد. ٤
*در حدیث دیگر مى‌خوانیم:هر حاکمى که نسبت به گرفتارى‌هاى مردم بى‌تفاوت باشد، خداوند لطفش را نسبت به او مى‌پوشاند و اگر هدیه قبول کند تا کار مردم را انجام دهد،در زنجیر است و اگر رشوه بگیرد،مشرک مى‌باشد. ٥
*حضرت على علیه السلام رشوه‌گیرنده را از حقّ‌ ولایت محروم مى‌داند. ٦همچنین فرمودند:هیچ گروهى گرفتار رشوه نشدند،مگر آنکه گرفتار ترس و اضطراب و نگرانى شدند! ٧
بعضى براى توجیه خلاف خود،نام‌هاى مختلف بر رشوه مى‌گذارند،از جمله:هدیه،تحفه، حقّ‌الزحمه،چشم روشنى و....شخصى به نام«اشعث بن قیس»،حلوائى به در خانه على علیه السلام به عنوان هدیه آورد تا در محکمه شاید امام به نفع او حکم صادر کند.امام فرمود: به خدا سوگند! اگر هفت اقلیم را بر من ببخشند تا پوست جوى را به ناحقّ‌ از دهان مورچه‌اى بگیرم این کار را نخواهم کرد. ١
شخصى به رسول اکرم صلى الله علیه و آله گفت:من متصدى و مسئول کارى هستم،مردم برایم هدایایى مى‌آورند،چگونه است‌؟! حضرت در جواب فرمود:چه شده است که عُمّال ما از هدایا سخن مى‌گویند! آیا اگر در خانه مى‌نشستند کسى به آنان هدیه مى‌داد؟! ٢
پیام‌ها: 
١-مالکیّت باید از راه صحیح باشد.مانند:حیازت،تجارت،زراعت،صنعت، ارث،هدیه،امثال آن،ولى تصرف از طریق باطل و رشوه ایجاد مالکیّت نمى‌کند. «لا تَأْکُلُوا اموال الناس بِالْباطِلِ‌» 
٢-جامعه در حکم یک پیکر واحد است. «بَیْنَکُمْ‌، أَمْوالَکُمْ‌» 
٣-رشوه،حرام است و انسان حقّ‌ ندارد براى تصاحب اموال مردم رشوه دهد. 
«تُدْلُوا بِها إِلَى الْحُکّامِ‌ لِتَأْکُلُوا فَرِیقاً مِنْ‌ أَمْوالِ‌ النّاسِ‌» 
٤-اسلام،مردم را مالک اموالشان مى‌داند. «أَمْوالِ‌ النّاسِ‌» 
٥-لغزش‌هاى آگاهانه خطرناک است. «وَ أَنْتُمْ‌ تَعْلَمُونَ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۸ ، ۱۸:۰۵
محمدرضا زارع

#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند..  /\   /\

 

 

 

«١٨٧»أُحِلَّ‌ لَکُمْ‌ لَیْلَةَ‌ الصِّیامِ‌ الرَّفَثُ‌ إِلى‌ نِسائِکُمْ‌ هُنَّ‌ لِباسٌ‌ لَکُمْ‌ وَ أَنْتُمْ‌ لِباسٌ‌ لَهُنَّ‌ عَلِمَ‌ اللّهُ‌ أَنَّکُمْ‌ کُنْتُمْ‌ تَخْتانُونَ‌ أَنْفُسَکُمْ‌ فَتابَ‌ عَلَیْکُمْ‌ وَ عَفا عَنْکُمْ‌ فَالْآنَ‌ بَاشِرُوهُنَّ‌ وَ ابْتَغُوا ما کَتَبَ‌ اللّهُ‌ لَکُمْ‌ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتّى یَتَبَیَّنَ‌ لَکُمُ‌ الْخَیْطُ‍‌ الْأَبْیَضُ‌ مِنَ‌ الْخَیْطِ‍‌ الْأَسْوَدِ مِنَ‌ الْفَجْرِ ثُمَّ‌ أَتِمُّوا الصِّیامَ‌ إِلَى اللَّیْلِ‌ وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ‌ وَ أَنْتُمْ‌ عاکِفُونَ‌ فِی الْمَساجِدِ تِلْکَ‌ حُدُودُ اللّهِ‌ فَلا تَقْرَبُوها کَذلِکَ‌ یُبَیِّنُ‌ اللّهُ‌ آیاتِهِ‌ لِلنّاسِ‌ لَعَلَّهُمْ‌ یَتَّقُونَ‌ 
در شب‌هاى روزه(ماه رمضان)،آمیزش با همسرانتان براى شما حلال شد،آنها براى شما(همچون)لباسند و شما براى آنها(همچون)لباس.خداوند مى‌دانست که شما به خود خیانت مى‌کردید(و آمیزش را که ممنوع بود،بعضاً انجام مى‌دادید)پس توبه شما را پذیرفت و از شما درگذشت.اکنون(مى‌توانید)با آنها هم بستر شوید و آنچه را خداوند بر شما مقرّر فرموده،طلب کنید.و بخورید و بیاشامید تا رشته سفید از رشته سیاه(شب)براى شما آشکار گردد.سپس روزه را تا شب به اتمام رسانید.و در حالى که معتکف در مساجد هستید،با زنان آمیزش نکنید.این حدود و احکام الهى است پس(به قصد تجاوز و گناه)به آن نزدیک نشوید.خداوند این چنین آیات خود را براى مردم،روشن مى‌سازد،باشد که پرهیزگار گردند. 
نکته‌ها: 
در آغاز اسلام،در شب و روز ماه رمضان،آمیزش با همسر ممنوع بود و همچنین در ساعت معیّنى از شب مى‌توانستند افطار کنند و اگر روزه‌دار خوابش مى‌گرفت بعد از بیدارى حقّ‌ غذا خوردن نداشت.برخى مسلمانان على‌رغم ممنوع بودن آمیزش جنسى این کار را انجام مى‌دادند،ولى برخى دیگر با وجود زحمت و سختى،از خوردن در شب بعد از بیدارى خوددارى مى‌کردند.یکى از یاران پیامبر به نام مطعم بن جبیر هنگام افطار به علّت دیر حاضر شدن غذا خوابش برد،وقتى بیدار شد گفت:من دیگر حقّ‌ غذا خوردن ندارم و فردا را بدون غذا روزه گرفت و براى کندن خندق اطراف مدینه حاضر شد.در بین کار به علّت شدّت ضعف از حال رفت و بى‌هوش شد.پیامبر صلى الله علیه و آله بسیار متأثّر شد و این آیه نازل گردید که غذا خوردن تا طلوع فجر آزاد است و آمیزش با همسران در شب‌هاى ماه رمضان مانع ندارد. 
خداوند متعال مى‌داند که شما به خویشتن خیانت مى‌کردید و قدرت صبر و خوددارى نداشته و ندارید،به همین دلیل تکلیف را بر شما آسان و گذشته‌ى شما را عفو نمود. 
اعتکاف،به معناى بریدن از دنیا و پناهنده شدن به خداست.پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله با گرفتارى‌ها و مشکلاتى که داشتند،گاهى در مسجد براى چند روز معتکف مى‌شدند و بدین‌وسیله روح خود را صفا و آرامش بیشتر مى‌دادند.از آنجا که در غیر حال اعتکاف نیز آمیزش در مسجد ممنوع است.به نظر مى‌رسد مراد از کلمه«عاکفون»همان سکونت در مسجد باشد،نه اعتکاف به معناى عبادت مخصوص. 
در تشبیه همسر به لباس،نکات و لطایف بسیارى نهفته است: 
*لباس باید در طرح و رنگ و جنس مناسب انسان باشد،همسر نیز باید کفو انسان و متناسب با فکر و فرهنگ و شخصیّت انسان باشد. 
*لباس مایه‌ى زینت و آرامش است،همسر و فرزند نیز مایه‌ى زینت و آرامش خانواده‌اند. 
*لباس عیوب انسان را مى‌پوشاند،هریک از زن و مرد نیز باید عیوب و نارسایى‌هاى یکدیگر را بپوشانند. 
*لباس انسان را از سرما و گرما حفظ‍‌ مى‌کند،وجود همسر نیز کانون خانواده را گرم و زندگى را از سردى مى‌رهاند. 
*دورى از لباس،مایه‌ى رسوایى است،دورى از ازدواج و همسر نیز گاهى سبب انحراف و رسوایى انسان مى‌گردد. 
*در هواى سرد لباس ضخیم و در هواى گرم لباس نازک استفاده مى‌شود،هریک از دو همسر نیز باید اخلاق و رفتار خود را متناسب با نیاز روحى طرف مقابل تنظیم کند؛اگر مرد عصبانى است،زن با لطافت با او برخورد کند و اگر زن خسته است،مرد با او مدارا کند. *انسان باید لباس خود را از آلودگى حفظ‍‌ کند،هریک از دو همسر نیز باید دیگرى را از آلوده شدن به گناه حفظ‍‌ نماید. 
پیام‌ها: 
١-تخفیف و آسان‌گیرى در احکام،از ویژگى‌هاى دین اسلام است. «أُحِلَّ‌ لَکُمْ‌» 
٢-رعایت ادب در سخن،از ویژگى‌هاى قرآن است.«رفث»به معناى سخن گفتن پیرامون مسائل زناشویى است که در آیه به کنایه از آمیزش آمده است. 
٣-هرکجا خواستید راهى را ببندید،یک راه مشروع را باز بگذارید.چون خداوند در روز رمضان،آمیزش را ممنوع مى‌کند،لذا در شب آن را مجاز مى‌شمرد. ١«أُحِلَّ‌ لَکُمْ‌ لَیْلَةَ‌ الصِّیامِ‌ الرَّفَثُ‌» 
٤-عبادتِ‌ روز و لذّت مشروع شب،نشانه‌ى جامعیّت دین است.در یک آیه،هم احکام روزه و هم مسائل زناشویى آمده است. «أُحِلَّ‌ لَکُمْ‌ لَیْلَةَ‌ الصِّیامِ‌ الرَّفَثُ‌ إِلى‌ نِسائِکُمْ‌» 
٥-اسلام به نیازهاى طبیعى توجّه کامل دارد. «اَلرَّفَثُ‌ إِلى‌ نِسائِکُمْ‌» 
٦-نیاز زن و مرد به یکدیگر،دوطرفه است و هریک براى پوشش نیازهاى طبیعى خود به دیگرى نیازمند است. «هُنَّ‌ لِباسٌ‌ لَکُمْ‌ وَ أَنْتُمْ‌ لِباسٌ‌ لَهُنَّ‌» 
٧-خداوند از جزئیات کارهاى انسان آگاه است. «عَلِمَ‌ اللّهُ‌ أَنَّکُمْ‌» 
٨-انسان،جایزالخطا و غریزه جنسى در او قوى است. «کُنْتُمْ‌ تَخْتانُونَ‌ أَنْفُسَکُمْ‌» 
٩-ترک فرمان خدا،خیانت و ظلمى است به خود ما. «تَخْتانُونَ‌ أَنْفُسَکُمْ‌» 
١٠-در آمیزش و فرزند خواهى،براى خداوند تکلیف معیّن نکنید که پسر باشد یا دختر. «وَ ابْتَغُوا ما کَتَبَ‌ اللّهُ‌ لَکُمْ‌» 
١١-حتّى آمیزش جنسى باید هدفدار باشد. «وَ ابْتَغُوا ما کَتَبَ‌ اللّهُ‌ لَکُمْ‌» ١٢-معیار احکام اسلامى،معیارهاى عمومى،طبیعى و ساده است.پیدا شدن سپیدۀ صبح یا تاریکى شب را،هرکس در هرکجا باشد مى‌تواند بفهمد.

«یَتَبَیَّنَ‌ لَکُمُ‌ الْخَیْطُ‍‌ الْأَبْیَضُ‌ مِنَ‌ الْخَیْطِ‍‌ الْأَسْوَدِ» 
١٣-نقش زمان‌بندى را در عبادات فراموش نکنیم. «أَتِمُّوا الصِّیامَ‌ إِلَى اللَّیْلِ‌» 
١٤-اعتکاف،سکونت در مسجد است،مشروط‍‌ به روزه گرفتن. «عاکِفُونَ‌ فِی الْمَساجِدِ» 
١٥-پیشگیرى از گناه لازم است.قرآن مى‌فرماید:به گناه نزدیک نشوید.چون نزدیک شدن به گناه همان و افتادن در آن همان. «فَلا تَقْرَبُوها» 
١٦-تقوا،فلسفه‌ى احکام الهى است.روزه براى تقواست،آمیزش جنسى مشروع نیز براى تقواست. ١«لَعَلَّهُمْ‌ یَتَّقُونَ‌» 
١٧-عمل به دستورات الهى،بستر رشد و تقوا مى‌باشد. «لَعَلَّهُمْ‌ یَتَّقُونَ‌» 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۸ ، ۱۸:۱۳
محمدرضا زارع

«١٨٦»وَ إِذا سَأَلَکَ‌ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ‌ أُجِیبُ‌ دَعْوَةَ‌ الدّاعِ‌ إِذا دَعانِ‌ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ‌ یَرْشُدُونَ‌ 
و هرگاه بندگانم از تو درباره من پرسند(بگو:)همانا من نزدیکم؛دعاى نیایشگر را آنگاه که مرا مى‌خواند پاسخ مى‌گویم.پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان آورند،باشد که به رشد رسند. 
نکته‌ها: 
برخى از رسول خدا صلى الله علیه و آله مى‌پرسیدند:خدا را چگونه بخوانیم،آیا خدا به ما نزدیک است که او را آهسته بخوانیم و یا دور است که با فریاد بخوانیم‌؟! این آیه در پاسخ آنان نازل شد. 
دعاکننده،آن‌چنان مورد محبّت پروردگار قرار دارد که در این آیه،هفت مرتبه خداوند تعبیر خودم را براى لطف به او به کار برده است:اگر بندگان خودم درباره خودم پرسیدند،به آنان بگو:من خودم به آنان نزدیک هستم و هرگاه خودم را بخوانند،خودم دعاهاى آنان را مستجاب مى‌کنم،پس به خودم ایمان بیاورند و دعوت خودم را اجابت کنند.این ارتباط‍‌ محبّت‌آمیز در صورتى است که انسان بخواهد با خداوند مناجات کند. 
دعا کردن،همراه و همرنگ شدن با کلّ‌ هستى است.طبق آیات،تمام هستى در تسبیح و قنوتند؛ «کُلٌّ‌ لَهُ‌ قانِتُونَ‌» ١و تمام موجودات به درگاه او اظهار نیاز دارند؛ «یَسْئَلُهُ‌ مَنْ‌ فِی السَّماواتِ‌ وَ الْأَرْضِ‌» ٢پس ما نیز از او درخواست کنیم تا وصله ناهمگون هستى نباشیم. 
قرآن درباره دعا سفارشاتى دارد،از آن جمله: 
١.دعا و درخواست باید خالصانه باشد. «فَادْعُوا اللّهَ‌ مُخْلِصِینَ‌ لَهُ‌ الدِّینَ‌» ٣٢.با ترس و امید همراه باشد. «وَ ادْعُوهُ‌ خَوْفاً وَ طَمَعاً» ١
٣.با تضرّع و در پنهانى صورت بگیرد. «اُدْعُوا رَبَّکُمْ‌ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً‌» ٢
٤.با ندا و خواندنى مخفى همراه باشد. «إِذْ نادى‌ رَبَّهُ‌ نِداءً خَفِیًّا» ٣
در اصول کافى،جلد دوم،صدها حدیث در اهمیّت،نقش و آداب دعا،توجّه و اصرار و ذکر حاجت‌ها هنگام دعا و دعاى دسته‌جمعى و ایمان به استجابت آن آمده است. 
سؤال:چرا گاهى دعاى ما مستجاب نمى‌شود؟ 
پاسخ:عدم استجابت دعاى ما به خاطر شرک یا جهل ماست.در تفسیر المیزان مى‌خوانیم که خداوند در این آیه مى‌فرماید: «أُجِیبُ‌ دَعْوَةَ‌ الدّاعِ‌ إِذا دَعانِ‌» خودم اجابت مى‌کنم دعا کننده‌اى را که فقط‍‌ مرا بخواند و با اخلاص تمام،از من طلب خیر کند.پس اگر دعا مستجاب نشد،یا به جهت آن است که ما از خداوند خیر نخواسته‌ایم،و در واقع براى ما شرّ بوده و یا اگر واقعاً خیر بوده،خالصانه و صادقانه از خداوند درخواست نکرده‌ایم و همراه با استمداد از غیر بوده است.و یا اینکه استجابت درخواست ما،به مصلحت ما نباشد که به فرموده روایات،در این صورت به جاى آن بلایى از ما دور مى‌شود و یا براى آینده ما یا نسل ما ذخیره مى‌شود و یا در آخرت جبران مى‌گردد. 
در اصول کافى مى‌خوانیم:کسى که غذاى حرام بخورد،یا امربه‌معروف و نهى از منکر نکند و یا از سر غفلت و بى‌اعتنایى دعا کند،دعایش مستجاب نمى‌گردد. 
معناى دعا،ترک کسب وکار نیست،بلکه توکّل به خداوند همراه با تلاش است.لذا در حدیث مى‌خوانیم:دعاى بیکار مستجاب نمى‌شود. 
شاید قرار گرفتن آیه‌ى دعا در میان آیات روزه به خاطر تناسب بیشترى است که ماه خدا با دعا دارد. 
سؤال: بااینکه کارهاى خداوند قانون‌مند و براساس عوامل و سنّت‌هاى ثابت است،پس دعا چه نقشى دارد؟ 
پاسخ:همان گونه که انسان در سفر،حکم نماز و روزه‌اش غیر از انسان در وطن است،انسان دعاکننده با انسان غافل از خدا متفاوت هستند و سنّت خداوند لطف به اوّلى است،نه دوّمى.آرى،دعا و گفتگو با خداوند،ظرفیّت انسان را براى دریافت الطاف الهى بیشتر مى‌کند.همان گونه که توسل و زیارت اولیاى خدا،شرایط‍‌ انسان را عوض مى‌کند.چنانکه اگر کودکى همراه پدر به مهمانى رود،دریافت محبّتش بیش از آن خواهد بود که تنها برود. 
بنابراین دعا،زیارت و توسل،سبب تغییر شرایط‍‌ است،نه بر هم زدن سنّت‌هاى قطعى الهى. 
درباره نزدیکى خدا به انسان،فیض کاشانى قدس سره مى‌گوید: 
گفتم که روى خوبت،از ما چرا نهان است  گفتا تو خود حجابى ورنه رخم عیان است 
گفتم فراق تا کى،گفتا که تا تو هستى  گفتم نفس همین است،گفتا سخن همان است 
پیام‌ها: 
١-دعا در هرجا و در هروقت که باشد،مفید است.چون خداوند مى‌فرماید:من نزدیک هستم. «فَإِنِّی قَرِیبٌ‌» آنچه از اوقات مخصوصه،یا اماکن مقدّسه براى دعا مطرح شده براى فضیلت است. 
٢-خداوند به ما نزدیک است،ولى ما چطور؟اگر گاهى قهر او دامن ما را مى‌گیرد، به خاطر دورى ما از خداوند است که در اثر گناهان مى‌باشد. «فَإِنِّی قَرِیبٌ‌» 
٣-استجابت خداوند دائمى است،نه موسمى.«اُجیب»نشانه‌ى دوام است. 
٤-با آنکه خدا همه چیز را مى‌داند،امّا دعا کردن وظیفه‌ى ماست. «فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی» 
٥-دعا آنگاه به اجابت مى‌رسد که همراه با ایمان باشد. «وَ لْیُؤْمِنُوا بِی» 
٦-دعا،وسیله‌ى رشد و هدایت است. «لَعَلَّهُمْ‌ یَرْشُدُونَ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۸ ، ۱۷:۰۰
محمدرضا زارع

#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند..  /\   /\

 

 

 

«١٨٥»شَهْرُ رَمَضانَ‌ الَّذِی أُنْزِلَ‌ فِیهِ‌ الْقُرْآنُ‌ هُدىً‌ لِلنّاسِ‌ وَ بَیِّناتٍ‌ مِنَ‌ الْهُدى‌ وَ الْفُرْقانِ‌ فَمَنْ‌ شَهِدَ مِنْکُمُ‌ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ‌ وَ مَنْ‌ کانَ‌ مَرِیضاً أَوْ عَلى‌ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ‌ مِنْ‌ أَیّامٍ‌ أُخَرَ یُرِیدُ اللّهُ‌ بِکُمُ‌ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُمُ‌ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ‌ وَ لِتُکَبِّرُوا اللّهَ‌ عَلى‌ ما هَداکُمْ‌ وَ لَعَلَّکُمْ‌ تَشْکُرُونَ‌ 
(روزه در)ماه رمضان،ماهى است که قرآن در آن نازل شده است.(و قرآن کتابى است که)هدایتگر مردم همراه با دلائل روشنِ‌ هدایت و وسیله تشخیص حقّ‌ از باطل است،پس هرکس از شما که این ماه را دریابد،باید روزه بگیرد.و آن‌کس که بیمار یا در سفر باشد،روزهاى دیگرى را به همان تعداد روزه بگیرد.خداوند براى شما آسانى مى‌خواهد و براى شما دشوارى نمى‌خواهد(این قضاى روزه)براى آن است که شماره مقرّر روزها را تکمیل کنید و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده،به بزرگى یاد کنید،باشد که شکرگزار گردید. 
نکته‌ها: 
«رمضان»از ماده«رَمض»به معناى سوزاندن است.البتّه سوزاندنى که دود و خاکستر به همراه نداشته باشد.وجه تسمیه این ماه از آن روست که در ماه رمضان،گناهان انسان سوزانده مى‌شود. 
ماه رمضان،ماه نزول قرآن مى‌باشد و تنها ماهى است که نامش در قرآن آمده و شب قدر نیز در این ماه است.در تفسیر برهان از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند:تمام کتاب‌هاى آسمانى،در ماه رمضان نازل شده‌اند.ماه رمضان،بهترین ماه خدا است.آن حضرت در جمعه آخر ماه شعبان،خطبه مفصلى در عظمت ماه رمضان ایراد کرده‌اند که در بعضى از تفاسیر و کتب روایى آمده است. ١همچنین در صحیفه سجادیه،امام سجاد علیه السلام در وداع ماه رمضان مناجات جان‌سوزى دارند. 
اسلام دین آسان و بناى آن بر سهولت و عدم سخت‌گیرى است. هرکس مریض یا مسافر بود روزه نگیرد و قضاى آن را انجام دهد.اگر وضو گرفتن مشکل است،تیمّم را جایگزین مى‌کند.اگر ایستادن در نماز مشکل است،اجازه‌ى نشسته نماز خواندن را مى‌دهد.که این قانون به نام«قاعده لا حرج»در فقه مشهور است. 
رمضان ماه مهمانى خدا 
در رمضان،مؤمنان با کارت «یا أَیُّهَا الَّذِینَ‌ آمَنُوا کُتِبَ‌ عَلَیْکُمُ‌ الصِّیامُ‌» به میهمانى خداوند دعوت شده‌اند،و این میهمانى ویژگى‌هایى دارد: 
١-میزبان،خداوند است و میهمانان را شخصاً دعوت کرده است. 
٢-وسیله پذیرایى،شب قدر،نزول قرآن،فرود آمدن فرشتگان،استجابت دعا،لطافت روح،و دورى از دوزخ است. 
٣-زمان پذیرایى،ماه رمضان است که به گفته‌ى روایات،اوّل آن رحمت،وسط‍‌ آن مغفرت و آخر آن پاداش است. 
٤-چگونگى پذیرایى،شب قدر به گونه‌اى است که در آن نیاز یک سال میهمانان تأمین مى‌شود و زمین با نزول فرشتگان در شب قدر مزیّن مى‌گردد. 
٥-غذاى این ماه،غذاى روح است که براى رشد معنوى لازم است،نه غذاى جسم.لطف غذاى این مهمانى،آیات قرآن است که تلاوت یک آیه آن در ماه رمضان همچون تلاوت تمام قرآن در ماه‌هاى دیگر است. 
این میهمانى هیچ سنخیّتى با میهمانى‌هاى دنیوى ندارد.خداوندِ عالِم و غنى و خالق و باقى و عزیز و جلیل،میزبان انسان‌هاى جاهل و فقیر و فانى و مخلوق و ذلیل مى‌شود و مى‌گوید:من دعایتان را مستجاب مى‌کنم و براى هر نفسى که در ماه رمضان مى‌کشید،پاداش تسبیحى عطا مى‌کنم. ١آداب مهمانى 
در وسائل الشیعه ١براى اخلاق روزه‌دار در ضمن روایت مفصلى مى‌خوانیم:روزه‌دار،از دروغ،گناه،مجادله،حسادت،غیبت،مخالفت با حقّ‌،فحش و سرزنش و خشم،طعنه و ظلم و مردم آزارى،غفلت،معاشرت با فاسدان،سخن‌چینى و حرام‌خوارى،دورى کند و نسبت به نماز،صبر و صداقت و یاد قیامت توجّه خاصّ‌ داشته باشد. 
شرط‍‌ حضور در این مهمانى،فقط‍‌ تحمّل گرسنگى نیست.در حدیث آمده است:آن‌کس که از اطاعت رهبران آسمانى،سرباز زند و یا در مسائل خانوادگى و شخصى با همسر خود بدرفتار و نامهربان باشد و یا از تأمین خواسته‌هاى مشروع او خوددارى کند و یا والدین از او ناراضى باشند،روزه او قبول نیست و شرایط‍‌ این ضیافت را به جاى نیاورده است. 
روزه گرچه فوائد و منافع طبّى از قبیل دفع و برطرف شدن مواد زاید بدن در اثر گرسنگى را دارد،امّا سحرخیزى و لطافت روح و استجابت دعا در ماه رمضان چیز دیگرى است و محروم واقعى کسى است که از این‌همه خیر و برکت محروم باشد. 
پیام‌ها: 
١-ارزش رمضان،به نزول قرآن است.ارزش انسان‌ها نیز مى‌تواند به مقدارى باشد که قرآن در آنها نفوذ کرده باشد. «اَلَّذِی أُنْزِلَ‌ فِیهِ‌ الْقُرْآنُ‌» 
٢-وجوب روزه،بعد از یقین به حلول ماه رمضان است. «فَمَنْ‌ شَهِدَ مِنْکُمُ‌ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ‌» 
٣-قضاى روزه بر مریض و مسافر واجب است. «فَعِدَّةٌ‌ مِنْ‌ أَیّامٍ‌ أُخَرَ» 
٤-روزه‌ى قضا،مشروط‍‌ به زمان خاصّى نیست. «أَیّامٍ‌ أُخَرَ» 
٥-احکام خداوند براساس آسانى و مطابق طاقت انسان است. «یُرِیدُ اللّهُ‌ بِکُمُ‌ الْیُسْرَ» 
٦-عسر و حرج،واجبات را از دوش انسان برمى‌دارد. «لا یُرِیدُ بِکُمُ‌ الْعُسْرَ» 
٧-روزه‌ى قضا باید به تعداد روزهایى باشد که عذر داشته است. «لِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ‌» 
٨-هدایت و توفیق انجام عبادات،از طرف خداست.تکبیر،نشان بزرگداشت خدا و عدم توجّه به خود و دیگران است. «لِتُکَبِّرُوا اللّهَ‌ عَلى‌ ما هَداکُمْ‌» 
٩-روزه،زمینه‌ساز هدایت انسان و سپاسگزارى اوست. «لِتُکَبِّرُوا اللّهَ‌ عَلى‌ ما هَداکُمْ‌ وَ لَعَلَّکُمْ‌ تَشْکُرُونَ‌» 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۸ ، ۱۹:۲۱
محمدرضا زارع

#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند..  /\   /\

 

 

«١٨٤»أَیّاماً مَعْدُوداتٍ‌ فَمَنْ‌ کانَ‌ مِنْکُمْ‌ مَرِیضاً أَوْ عَلى‌ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ‌ مِنْ‌ أَیّامٍ‌ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِینَ‌ یُطِیقُونَهُ‌ فِدْیَةٌ‌ طَعامُ‌ مِسْکِینٍ‌ فَمَنْ‌ تَطَوَّعَ‌ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ‌ وَ أَنْ‌ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ‌ إِنْ‌ کُنْتُمْ‌ تَعْلَمُونَ‌ 
چند روزى معدود(روزه بر شما مقرّر شده است)،ولى هرکس از شما بیمار یا در سفر باشد،پس(به همان)تعداد از روزهاى دیگر(را روزه بگیرد)و بر کسانى که طاقت روزه ندارند(همچون بیماران مزمن و پیرمردان و پیرزنان)،لازم است کفّاره‌اى بدهند،مسکینى را اطعام کنند.و هرکس به میل خود بیشتر نیکى کند (و بیش از مقدار واجب،طعام بدهد)،براى او بهتر است،ولى اگر(آثار روزه را) بدانید،(مى‌فهمید که)روزه گرفتن،برایتان بهتر است.(و هرگز به روزه‌خوارى معذوران،غبطه نمى‌خوردید.) 
نکته‌ها: 
یکى از معانى باب افعال در زبان عربى،سلب است.مثلاً کلمه«عُجْمه»به معناى گنگى است،وقتى به باب افعال مى‌رود و«اِعجام»مى‌شود،به معناى از بین بردن گنگى است.در این آیه نیز کلمه «یُطِیقُونَهُ‌» به معناى سلب طاقت و توان است. 
تسلیم فرمان خدا بودن،ارزش است.اگر دستور روزه گرفتن داد،باید روزه گرفت و اگر حکم به افطار کرد،باید روزه را شکست. 
در مجمع البیان آمده است:گروهى از اصحاب پیامبر حتّى در حال سفر روزه گرفته و مایل نبودند که روزه خود را بشکنند.رسول اکرم صلى الله علیه و آله آنان را گناهکار خواندند.امام صادق علیه السلام فرمود:اگر کسى در سفر روزه بگیرد،من بر جنازه‌ى او نماز نمى‌گزارم. 
در تفسیر قرطبى نیز آمده که رسول اکرم صلى الله علیه و آله در سفر از مدینه به مکّه در ماه رمضان،آب خواستند،آنگاه ظرف آب را بر سر دست گرفتند تا مردم ببینند و سپس از آب میل فرمودند. 
به هر حال اگر مسافر یا مریضى روزه گرفت،روزه‌اش باطل و باید قضاى آن را به جا آورد. ١امام صادق علیه السلام فرمودند:حتّى اگر مادرى نسبت به شیر کودک یا جنین نگرانى داشت،باید روزه خود را افطار نماید و این نشانه‌ى رأفت خداوند است. ١
پیام‌ها: 
١-اسلام براى هر فرد در هر شرایطى،قانون مناسب دارد.در این آیه،حکم مسافران،بیماران و سالمندان بیان شده است. «فَمَنْ‌ کانَ‌ مِنْکُمْ‌ مَرِیضاً أَوْ عَلى‌ سَفَرٍ» 
٢-شرایط‍‌ نباید فلسفه کلّى حکم و آثار و منافع آن را تماماً از بین ببرد.اگر انسان مریض یا مسافر در شرایطى نمى‌تواند روزه بگیرد،باید در ایام دیگرى قضا کند تا از منافع روزه برخوردار شود. «فَعِدَّةٌ‌ مِنْ‌ أَیّامٍ‌ أُخَرَ» 
٣-قصد سفر،به تنهایى مانع روزه نیست،در سفر بودن لازم است. «عَلى‌ سَفَرٍ» 
٤-قضاى روزه،زمان خاصّى ندارد. «فَعِدَّةٌ‌ مِنْ‌ أَیّامٍ‌ أُخَرَ» 
٥-توانایى،شرط‍‌ تکلیف است. «عَلَى الَّذِینَ‌ یُطِیقُونَهُ‌» 
٦-تغذیه‌ى فقرا،در متن احکام جاسازى شده است. «طَعامُ‌ مِسْکِینٍ‌» 
٧-عباداتى سبب رشد و قرب بیشتر است که با علاقه و رغبت باشد. «فَمَنْ‌ تَطَوَّعَ‌» 
٨-دستورات الهى بگونه‌اى است که حد اقل را بر همه واجب کرده است و بیش از آن را به اختیار انسان مى‌گذارد.در این آیه سیر کردن یک گرسنه واجب، ولى بیش از آن به عنوان عمل مستحبّى در اختیار خود انسان است. «فَمَنْ‌ تَطَوَّعَ‌ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ‌» 
٩-انجام دستورات خداوند،آثار خوبى دارد که به خود انسان بازمى‌گردد نه خدا. 
«أَنْ‌ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ‌» 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۸ ، ۱۸:۳۶
محمدرضا زارع

#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند..  /\   /\

 

 

«١٨٣»یا أَیُّهَا الَّذِینَ‌ آمَنُوا کُتِبَ‌ عَلَیْکُمُ‌ الصِّیامُ‌ کَما کُتِبَ‌ عَلَى الَّذِینَ‌ مِنْ‌ قَبْلِکُمْ‌ لَعَلَّکُمْ‌ تَتَّقُونَ‌ 
اى کسانى که ایمان آورده‌اید! روزه بر شما مقرّر گردید،همان گونه که بر کسانى که پیش از شما بودند مقرّر شده بود،باشد که پرهیزگار شوید. 
نکته‌ها: 
تقوا،به معناى خویشتن‌دارى از گناه است.بیشتر گناهان،از دو ریشه غضب و شهوت سرچشمه مى‌گیرند و روزه،جلوى تندى‌هاى این دو غریزه را مى‌گیرد و لذا سبب کاهش فساد و افزایش تقواست. ١
به نظر مفسّران و دانشمندان علوم قرآنى،آیاتى که با خطاب «یا أَیُّهَا الَّذِینَ‌ آمَنُوا» شروع شده‌اند،در مدینه نازل شده و جزء آیات مدنى مى‌باشند.فرمان روزه نیز همچون دستور جهاد و پرداخت زکات در سال دوّم هجرى صادر گردیده است. 
آثار و برکات روزه 
تقوا و خداترسى،در ظاهر و باطن،مهم‌ترین اثر روزه است.روزه،یگانه عبادت مخفى است.نماز،حج،جهاد،زکات و خمس را مردم مى‌بینند،امّا روزه دیدنى نیست.روزه،اراده انسان را تقویت مى‌کند.کسى که یک ماه نان و آب و همسر خود را کنار گذاشت،مى‌تواند نسبت به مال و ناموس دیگران خود را کنترل کند.روزه،باعث تقویت عاطفه است.کسى که یک ماه مزه‌ى گرسنگى را چشید،درد آشنا مى‌شود و رنج گرسنگان را احساس و درک مى‌کند.رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند:روزه،نصف صبر است. ٢روزه‌ى مردمان عادّى،همان خوددارى از نان و آب و همسر است،امّا در روزه خواص علاوه بر اجتناب از مفطرات، اجتناب از گناهان نیز لازم است،و روزه‌ى خاصّ‌ الخاص علاوه بر اجتناب از مفطرات و پرهیز از گناهان،خالى بودن دل از غیر خداست. ١روزه،انسان را شبیه فرشتگان مى‌کند، فرشتگانى که از خوردن و آشامیدن و شهوت دورند. ٢
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند:هرکس ماه رمضان را براى خدا روزه بدارد،تمام گناهانش بخشیده مى‌شود. ٣چنانکه در حدیث قدسى نیز آمده است که خداوند مى‌فرماید:«الصوم لى و انا اجزى به»روزه براى من است و من آن را پاداش مى‌دهم. ٤
اهمیّت روزه به قدرى است که در روایات پاداش بسیارى از عبادات را همچون پاداش روزه دانسته‌اند. ٥هرچند که روزه بر امّت‌هاى پیشین نیز واجب بوده،ولى روزه‌ى ماه رمضان، مخصوص انبیا بوده است و در امّت اسلامى،روزه رمضان بر همه واجب شده است. ٦
رسول خدا صلى الله علیه و آله که فرمود:براى هر چیز زکاتى است و زکات بدنها،روزه است. ٧
پیام‌ها: 
١-خطابِ‌ زیبا،گامى براى تأثیرگذارى پیام است. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ‌ آمَنُوا» 
در حدیثى از تفسیر مجمع البیان مى‌خوانیم:لذّت خطاب «یا أَیُّهَا الَّذِینَ‌ آمَنُوا» سختى روزه را آسان مى‌کند.اگر والدین بخواهند که فرزندشان به سخنانشان گوش دهند،باید آنان را زیبا صدا زنند. 
٢-از شیوه‌هاى تبلیغ آن است که دستورات مشکل،آسان جلوه داده شود.این آیه مى‌فرماید:فرمان روزه مختص شما مسلمانان نیست،در امّت‌هاى پیشین نیز این قانون بوده است.و عمل به دستورى که براى همه امّت‌ها بوده،آسان‌تر از دستورى است که تنها براى یک گروه باشد. «کَما کُتِبَ‌ عَلَى الَّذِینَ‌ مِنْ‌ قَبْلِکُمْ‌» 
٣-قرآن،فلسفه بعضى احکام همچون روزه را بیان داشته است.زیرا اگر مردم نتیجه‌ى کارى را بدانند،در انجام آن نشاط‍‌ بیشترى از خود نشان مى‌دهند. 
«لَعَلَّکُمْ‌ تَتَّقُونَ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۸ ، ۱۹:۴۴
محمدرضا زارع