عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

نویسند و گردآورنده مطالب : محمد رضا زارع
#نشر مطالب باذکر نشانی این وبلاگ بلامانع است!
_____________________

حدیث روز:

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ مِنَ الْخَیْرِ مَا یُعَجَّلُ
اصول کافى جلد3 صفحه: 212 روایة:4

ترجمه :
رسول خدا (ص) فرمود: همانا خدا کارهاى خیر، زود انجام شده را دوست دارد.

__________________________
*دوستان مارا در لینک زیر حتما دنبال کنید.*

دوستانی که بنده را دنبال میکنند، در صورتی که آدرس سایتشان نیز در فهرست دنبال کنندگانمون ثبت باشه و لینک دنبال کردن هم داشته باشند دنبال خواهند شد


۳۱۲ مطلب با موضوع «تفسیر قرآن» ثبت شده است

«٩٣»وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ‌ وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ‌ الطُّورَ خُذُوا ما آتَیْناکُمْ‌ بِقُوَّةٍ‌ وَ اسْمَعُوا قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَیْنا وَ أُشْرِبُوا فِی قُلُوبِهِمُ‌ الْعِجْلَ‌ بِکُفْرِهِمْ‌ قُلْ‌ بِئْسَما یَأْمُرُکُمْ‌ بِهِ‌ إِیمانُکُمْ‌ إِنْ‌ کُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِینَ‌ 

و(یاد کنید)آنگاه که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بر فراز شما بالا بردیم(و گفتیم:)دستوراتى که به شما داده‌ایم،محکم بگیرید و گوش دهید (و عمل کنید.امّا آنان)گفتند:شنیدیم و نافرمانى کردیم،و به سبب کفرشان به(پرستش)گوساله دل‌باختند.بگو اگر ادّعاى ایمان دارید، (بدانید که)ایمانتان شما را به بد چیزى فرمان مى‌دهد. نکته‌ها: 

آخرین حرف یهودیان این بود که اگر پیامبرى از بنى اسرائیل نباشد،به او ایمان نمى‌آوریم و تنها کتابى را که بر خودمان نازل شده باشد،قبول داریم. 

قرآن چند نمونه از دروغهاى آنها را بیان مى‌کند:نمونه اوّل در آیه قبل بود که فرمود:شما اگر در این ادّعا راستگو هستید،پس چرا به موسى پشت کرده و به سراغ گوساله‌پرستى رفتید؟! نمونه دوّم همین آیه است که مى‌فرماید:از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بالاى سر شما قرار دادیم و گفتیم:با کمال قدرت قوانین آسمانى تورات را بگیرید و گوش داده و عمل کنید،امّا شما گفتید:ما قوانین را مى‌شنویم،ولى عمل نمى‌کنیم.حال اگر به قرآن و پیامبر اسلام ایمان نمى‌آورید به این بهانه که محمد صلى الله علیه و آله از ما نیست و قرآن بر بنى اسرائیل نازل نشده است،پس چرا با موسى و تورات او آن‌چنان برخورد کردید؟! 

قرآن راز عدم اعتقاد آنان را چنین بیان مى‌کند:آنها به خاطر کفرشان،دلهایشان از علاقه به گوساله سیراب شده و جایى براى تفکّر و ایمان نمانده بود. 

اگر بنى اسرائیل در ادّعایشان صادق هستند که هرچه بر ما نازل شود به آن ایمان مى‌آوریم، پس این جنایت را که در پرونده‌ى آنان هست،چگونه توجیه مى‌کنند؟آیا گوساله‌پرستى، پیامبرکشى و پیمان‌شکنى،جزو ایمان است‌؟! 

پیام‌ها: 

١-میثاق گرفتن،یکى از عوامل و انگیزه‌هاى عمل است. «وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ‌» 

٢-حفظ‍‌ دست‌آوردهاى انقلاب الهى،هرچند به قیمت تهدید باشد،لازم است. 

«رَفَعْنا فَوْقَکُمُ‌» 

٣-انجام احکام و دستورات الهى،نیازمند قدرت،جدّیّت،عشق و تصمیم است و با شوخى و تشریفات،سازگارى ندارد.دیندارى،با ضعف و مسامحه و سازشکارى سازگار نیست. «خُذُوا ما آتَیْناکُمْ‌ بِقُوَّةٍ‌» 

٤-عشق و علاقه‌ى مُفرِط‍‌،خطرناک است.اگر دل انسان از علاقه به چیزى پر شود،حاضر نمى‌شود حقایق را بپذیرد. ١«أُشْرِبُوا فِی قُلُوبِهِمُ‌ الْعِجْلَ‌» 

٥-رفتار،بهترین بیانگر افکار و عقاید انسان است. «بِئْسَما یَأْمُرُکُمْ‌ بِهِ‌ إِیمانُکُمْ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۲۲
محمدرضا زارع

«٩٢»وَ لَقَدْ جاءَکُمْ‌ مُوسى‌ بِالْبَیِّناتِ‌ ثُمَّ‌ اتَّخَذْتُمُ‌ الْعِجْلَ‌ مِنْ‌ بَعْدِهِ‌ وَ أَنْتُمْ‌ ظالِمُونَ‌ 

و همانا موسى( آن‌همه)معجزات براى شما آورد،ولى شما پس از(غیاب) او گوساله را(به خدایى)گرفتید،در حالى که ستمکار بودید. 

نکته‌ها: 

شاهد زنده‌ى دیگر بر اینکه شما عرب بودن محمد صلى الله علیه و آله را فقط‍‌ بهانه قرار داده‌اید تا به او ایمان نیاورید،این است که با آنکه حضرت موسى علیه السلام برجسته ترین پیامبر از نژاد شما بود و آن‌همه دلایل روشن و معجزات براى شما آورد،ولى همین‌که چند شبى براى مناجات و گرفتن تورات به کوه طور رفت،به سراغ گوساله‌پرستى رفتید و تمام زحمات موسى علیه السلام را بر باد داده و بر خویشتن ستم کردید. 

پیام‌ها: 

١-ذکر سوابق،زمینه را براى قضاوت درست فراهم مى‌کند. «اِتَّخَذْتُمُ‌ الْعِجْلَ‌» 

٢-بازگشت به شرک و جاهلیّت،ظلمى به خود و نسلهاى بعد است. «أَنْتُمْ‌ ظالِمُونَ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۰۶
محمدرضا زارع

«٩١»وَ إِذا قِیلَ‌ لَهُمْ‌ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ‌ اللّهُ‌ قالُوا نُؤْمِنُ‌ بِما أُنْزِلَ‌ عَلَیْنا وَ یَکْفُرُونَ‌ بِما وَراءَهُ‌ وَ هُوَ الْحَقُّ‌ مُصَدِّقاً لِما مَعَهُمْ‌ قُلْ‌ فَلِمَ‌ تَقْتُلُونَ‌ أَنْبِیاءَ اللّهِ‌ مِنْ‌ قَبْلُ‌ إِنْ‌ کُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِینَ‌ 

و هنگامى که به آنها گفته شود به آنچه خداوند نازل کرده ایمان آورید،گویند:ما تنها به چیزى ایمان مى‌آوریم که بر(پیامبر)خودمان نازل شده باشد و به غیر آن کافر مى‌شوند،در حالى که آن(قرآن)حقّ‌ است و آنچه را(از تورات)با ایشان است،تصدیق مى‌کند.بگو:اگر(به آیاتى که بر خودتان نازل شده)مؤمن بودید پس چرا پیامبران خدا را پیش از این به قتل مى‌رساندید؟! 

پیام‌ها: 

١-پیامبر اسلام،مأمور دعوت همه‌ى امّت‌ها به اسلام بوده است. «قِیلَ‌ لَهُمْ‌» 

٢-یکى از عوامل کفر کفّار،نژادپرستى و تعصّبات قومى است. «نُؤْمِنُ‌ بِما أُنْزِلَ‌ عَلَیْنا وَ یَکْفُرُونَ‌ بِما وَراءَهُ‌» 

٣-ملاک ایمان،حقّانیّت آیین است نه نژاد. «وَ هُوَ الْحَقُّ‌» 

٤-قرآن،سراسر حقّ‌ است. «أَنْزَلَ‌ اللّهُ‌... وَ هُوَ الْحَقُّ‌» 

٥-چون یهودیان زمان پیامبر به رفتار نیاکان خود راضى بودند،خداوند نسبت قتل انبیا را به آنان داده است. «فَلِمَ‌ تَقْتُلُونَ‌» 

٦-دروغگو،رسواست. «فَلِمَ‌ تَقْتُلُونَ‌... إِنْ‌ کُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِینَ‌» 

(اگر به انبیایى که از بنى اسرائیل است ایمان آورده‌اید،پس چرا پیامبرانى همچون حضرت یحیى و زکریا را که از بنى اسرائیل بودند،شهید کردید؟!) 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۵۰
محمدرضا زارع

«٩٠»بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ‌ أَنْفُسَهُمْ‌ أَنْ‌ یَکْفُرُوا بِما أَنْزَلَ‌ اللّهُ‌ بَغْیاً أَنْ‌ یُنَزِّلَ‌ اللّهُ‌ مِنْ‌ فَضْلِهِ‌ عَلى‌ مَنْ‌ یَشاءُ مِنْ‌ عِبادِهِ‌ فَباؤُ بِغَضَبٍ‌ عَلى‌ غَضَبٍ‌ وَ لِلْکافِرِینَ‌ عَذابٌ‌ مُهِینٌ‌ 

چه بد است آنچه که خویشتن را به آن بفروختند که از روى حسد،به آیاتى که خدا فرستاده بود کافر شدند(و گفتند:)که چرا خداوند از فضل خویش بر هرکس از بندگانش که بخواهد،(آیاتش را)نازل مى‌کند.پس به قهر پى در پى الهى گرفتار شدند و براى کافران،مجازاتى خوارکننده است. 

نکته‌ها: 

در این آیه،علّت کفر یهودیان به پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله بیان شده است.آنها حسادت مى‌ورزیدند که چرا بر یکى از افراد بنى اسرائیل،وحى نازل نشده است.و این حسادت و کفرورزى،بهاى بدى بود که خود را بدان فروختند. 

پیام‌ها: 

١-معیار ارزش دین مردم،به انگیزه‌هاى آنان است. «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا... بَغْیاً» 

٢-گاهى حسد،مایه‌ى کفر است.بنى اسرائیل آرزو داشتند پیامبر موعود از نژاد آنان باشد و چون به آرزوى خود نرسیدند،حسادت ورزیده و کافر شدند. 

«بَغْیاً أَنْ‌ یُنَزِّلَ‌» 

٣-پیامبرى،فضل الهى است. «مِنْ‌ فَضْلِهِ‌ عَلى‌ مَنْ‌ یَشاءُ» ٤-نارضایتى انسان،تأثیرى در الطاف حکیمانه خداوند ندارد.خدا بهتر مى‌داند که رسالت خود را به عهده چه کسى بگذارد. «مَنْ‌ یَشاءُ» 

٥-بدترین معاملات آن است که انسان هستى خود را بدهد و غضب الهى را بخرد. «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا... غَضَبٍ‌، عَذابٌ‌ مُهِینٌ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۳۵
محمدرضا زارع

«٨٩»وَ لَمّا جاءَهُمْ‌ کِتابٌ‌ مِنْ‌ عِنْدِ اللّهِ‌ مُصَدِّقٌ‌ لِما مَعَهُمْ‌ وَ کانُوا مِنْ‌ قَبْلُ‌ یَسْتَفْتِحُونَ‌ عَلَى الَّذِینَ‌ کَفَرُوا فَلَمّا جاءَهُمْ‌ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ‌ فَلَعْنَةُ‌ اللّهِ‌ عَلَى الْکافِرِینَ‌ 

و چون از طرف خداوند،آنان را کتابى(قرآن)آمد که مؤیّد آن نشانه‌هایى است که نزد آنهاست و پیش از این به خود نوید مى‌دادند(که با کمک کتاب و پیامبر جدید)بر دشمنان پیروز گردند،اما چون آنچه(از کتاب و پیامبر که از قبل)شناخته بودند،نزد آنان آمد به او کافر شدند،پس لعنت خدا بر کافران باد. 

نکته‌ها: 

این آیه،صحنه‌ى دیگرى از لجاجت‌ها و هواپرستى‌هاى یهود را مطرح مى‌کند که آنها براساس بشارت‌هاى تورات،منتظر ظهور پیامبر بودند و حتّى به همدیگر نوید پیروزى مى‌دادند و به فرموده امام صادق علیه السلام یکى از دلایل اقامت آنها در مدینه این بود که آنها مى‌دانستند آن شهر،محلّ‌ هجرت پیامبر است و به همین سبب از پیش در آنجا سکنى گزیده بودند،ولى بعد از ظهور پیامبر اسلام،با آنکه نشانه‌هاى وى را موافق با آنچه در تورات بود یافتند،کفر ورزیدند. ١

پیام‌ها: 

١-ادیان الهى،یکدیگر را تصدیق مى‌کنند،نه آنکه در برابر هم باشند.«مصدقا» 

٢-به هر استقبالى نباید تکیه کرد.با آنکه یهودیان در انتظار پیامبر صلى الله علیه و آله سالیانى در مدینه سکنى گزیدند،ولى در عمل کفر ورزیدند. ١«کانُوا مِنْ‌ قَبْلُ‌... کَفَرُوا بِهِ‌» 

٣-شناخت حقّ‌ و علم به آن کافى نیست.چه‌بسا افرادى که حقّ‌ را فهمیدند،ولى به خاطر لجاجت کافر شدند. «فَلَمّا جاءَهُمْ‌ ما عَرَفُوا کَفَرُوا» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۹:۴۲
محمدرضا زارع

«٨٨»وَ قالُوا قُلُوبُنا غُلْفٌ‌ بَلْ‌ لَعَنَهُمُ‌ اللّهُ‌ بِکُفْرِهِمْ‌ فَقَلِیلاً ما یُؤْمِنُونَ‌ 

و آنها(به پیامبران)گفتند:دلهاى ما در غلاف است(و ما از گفته‌هاى شما چیزى نمى‌فهمیم.)چنین نیست،بلکه خداوند به سبب کفرشان از رحمت خود دور ساخته(و به همین دلیل چیزى درک نمى‌کنند)،پس اندکى ایمان مى‌آورند. 

نکته‌ها: 

ظاهراً این جواب استهزاآمیز،شعار همه مشرکان و سرکشان،در برابر پیامبران بوده است. 

چنانکه در جواب حضرت شعیب مى‌گفتند: «یا شُعَیْبُ‌ ما نَفْقَهُ‌» ١ما حرف تو را نمى‌فهمیم.و یا در برابر آیات قرآن مى‌گفتند: «قُلُوبُنا فِی أَکِنَّةٍ‌» ٢دلهاى ما در پرده و پوشش است. پیام‌ها: 

١-مقدّمات بدبختى،بدست خود انسان است.اگر گروهى مورد لعنت و قهر الهى قرار مى‌گیرند،به خاطر کفر و لجاجت خودشان است. «لَعَنَهُمُ‌ اللّهُ‌ بِکُفْرِهِمْ‌» 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۴:۲۲
محمدرضا زارع

«٨٧»وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَى الْکِتابَ‌ وَ قَفَّیْنا مِنْ‌ بَعْدِهِ‌ بِالرُّسُلِ‌ وَ آتَیْنا عِیسَى ابْنَ‌ مَرْیَمَ‌ الْبَیِّناتِ‌ وَ أَیَّدْناهُ‌ بِرُوحِ‌ الْقُدُسِ‌ أَ فَکُلَّما جاءَکُمْ‌ رَسُولٌ‌ بِما لا تَهْوى‌ أَنْفُسُکُمُ‌ اسْتَکْبَرْتُمْ‌ فَفَرِیقاً کَذَّبْتُمْ‌ وَ فَرِیقاً تَقْتُلُونَ‌ 

و همانا ما به موسى کتاب(تورات)دادیم و از پس او پیامبرانى پشت سر یکدیگر فرستادیم و به عیسى ابن مریم(معجزات و)دلایل روشن بخشیدیم و او را با روح القدس،تأیید و یارى نمودیم.پس چرا هرگاه پیامبرى چیزى(از احکام و دستورات)برخلاف هواى نفس شما آورد،در برابر او تکبّر ورزیدید.(و به جاى ایمان آوردن به او)جمعى را تکذیب و جمعى را به قتل رساندید؟! 

نکته‌ها: 

این آیه از استمرار لطف خداوند براى هدایت مردم سخن مى‌گوید که پس از موسى علیه السلام پیامبرانى چون داود،سلیمان،یوشع،زکریّا و یحیى-علیهم‌السلام آمدند و بعد از آن بزرگواران،خداوند حضرت عیسى علیه السلام را با دلایل روشن فرستاد که از سوى روح القدس ١یارى و تأیید مى‌شد،ولى بنى اسرائیل راه استکبار و گردنکشى را پیش گرفتند و بجاى پذیرشِ‌ هدایت الهى،به تکذیب و قتل انبیا دست زدند. 

نقل تاریخ انبیا،یک نوع تسلّى براى پیامبر اسلام و مؤمنان است که تحمّل رنجها براى آنان آسان شود. 

پیام‌ها: 

١-تعلیم و تربیت،تعطیل بردار نیست. «قَفَّیْنا» فرستادن پیامبران یکى پس از دیگرى،نشانه‌ى جریان هدایت در طول تاریخ است. 

٢-فرشتگان،به اولیاى خدا یارى مى‌رسانند. «أَیَّدْناهُ‌ بِرُوحِ‌ الْقُدُسِ‌» 

٣-انبیا باید به سراغ مردم بروند. «جاءَکُمُ‌ الرَّسُولُ‌» 

٤-هدایت،با هوا و هوس سازگار نیست. «لا تَهْوى‌ أَنْفُسُکُمُ‌» 

٥-کسى که تسلیم حقّ‌ نباشد،مستکبر است. «لا تَهْوى‌ أَنْفُسُکُمُ‌ اسْتَکْبَرْتُمْ‌» 

٦-هواپرستى ،انسان را تا پیامبرکشى پیش مى‌برد. «فَرِیقاً تَقْتُلُونَ‌» 

٧-انبیا براى تحقّق اهداف خویش،تا پاى جان مقاومت مى‌کردند. «فَرِیقاً تَقْتُلُونَ‌» 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۹:۲۴
محمدرضا زارع

«٨٦»أُولئِکَ‌ الَّذِینَ‌ اشْتَرَوُا الْحَیاةَ‌ الدُّنْیا بِالْآخِرَةِ‌ فَلا یُخَفَّفُ‌ عَنْهُمُ‌ الْعَذابُ‌ وَ لا هُمْ‌ یُنْصَرُونَ‌ 

آنها کسانى هستند که زندگى دنیا را به بهاى(از دست دادن)آخرت خریده‌اند،پس در مجازات آنان تخفیفى داده نمى‌شود و آنها یارى نخواهند شد. 

نکته‌ها: 

این آیه ریشه‌ى پیمان‌شکنى‌ها،قتلِ‌نفس‌ها و عمل نکردن به برخى آیات را چنین بیان مى‌کند:آنها دنبال زندگى دنیوى هستند و تنها به قوانینى که منافعشان را تأمین کند،پاى‌بند هستند و به هر قانونى که ضررى به منافع دنیوى آنان بزند بى‌اعتنایند.پس عذاب الهى براى این رفاه‌طلبان دنیاپرست،تخفیف ندارد و برخلاف خیال و گمانشان که ادّعا مى‌کنند؛ یا اصلاً عذاب نخواهند شد و یا چند روزى بیشتر مجازات نمى‌بینند،آنان نیز مثل همه‌ى مجرمان،در برابر اعمال خود مسئولند. پیام‌ها: 

١-انسان،آزاد است و حقّ‌ انتخاب دارد.تمام آیاتى که مى‌فرماید:انسان دنیا را خرید و آخرت را فروخت،دلیل این هستند که انسان مجبور نیست،بلکه اختیار دارد و خود با فکر و مقایسه،مى‌سنجد و انتخاب مى‌کند. «اِشْتَرَوُا» 

٢-همه در برابر قانون الهى یکسان هستند. «فَلا یُخَفَّفُ‌» اینکه بنى اسرائیل خود را نژادِ برتر،فرزند و محبوب خدا مى‌دانند،گمان و و همى بیش نیست.قهر الهى براى هیچ انسان و نژادى که در مسیر لجاجت و کفر است،استثنا برنمى‌دارد. 

٣-دنیاطلبى،یکى از انگیزه‌هاى قتل مى‌باشد. «تَقْتُلُونَ‌ أَنْفُسَکُمْ‌... اِشْتَرَوُا الْحَیاةَ‌ الدُّنْیا» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۱۱
محمدرضا زارع

«٨٥»ثُمَّ‌ أَنْتُمْ‌ هؤُلاءِ تَقْتُلُونَ‌ أَنْفُسَکُمْ‌ وَ تُخْرِجُونَ‌ فَرِیقاً مِنْکُمْ‌ مِنْ‌ دِیارِهِمْ‌ تَظاهَرُونَ‌ عَلَیْهِمْ‌ بِالْإِثْمِ‌ وَ الْعُدْوانِ‌ وَ إِنْ‌ یَأْتُوکُمْ‌ أُسارى‌ تُفادُوهُمْ‌ وَ هُوَ مُحَرَّمٌ‌ عَلَیْکُمْ‌ إِخْراجُهُمْ‌ أَ فَتُؤْمِنُونَ‌ بِبَعْضِ‌ الْکِتابِ‌ وَ تَکْفُرُونَ‌ بِبَعْضٍ‌ فَما جَزاءُ مَنْ‌ یَفْعَلُ‌ ذلِکَ‌ مِنْکُمْ‌ إِلاّ خِزْیٌ‌ فِی الْحَیاةِ‌ الدُّنْیا وَ یَوْمَ‌ الْقِیامَةِ‌ یُرَدُّونَ‌ إِلى‌ أَشَدِّ الْعَذابِ‌ وَ مَا اللّهُ‌ بِغافِلٍ‌ عَمّا تَعْمَلُونَ‌ 

امّا این شما هستید که یکدیگر را به قتل مى‌رسانید و جمعى از خودتان را از سرزمینشان(آواره و)بیرون مى‌کنید و بر علیه آنان،به گناه و تجاوز همدیگر را پشتیبانى مى‌کنید.ولى اگر همانان به صورت اسیران نزد شما آیند،بازخریدشان مى‌کنید(تا آزادشان سازید)در حالى که(نه تنها کشتن،بلکه)بیرون راندن آنها (نیز)بر شما حرام بود.آیا به بعضى از دستورات کتاب آسمانى ایمان مى‌آورید و به برخى دیگر کافر مى‌شوید؟پس جزاى هرکس از شما که این عمل را انجام دهد،جز رسوایى در این جهان،چیزى نخواهد بود و روز قیامت به سخت‌ترین عذاب بازبرده شوند و خداوند از آنچه انجام مى‌دهید،غافل نیست. 

نکته‌ها: 

خداوند در این آیه،بنى اسرائیل را سرزنش مى‌کند که على‌رغم پیمان و میثاقى که داشتید، همدیگر را کشتید و یکدیگر را از سرزمین‌هایتان بیرون کردید.شما موظّف بودید یک جامعه‌ى متّحد براساس روابط‍‌ صحیح خانوادگى و رسیدگى به محرومان تشکیل دهید،ولى به جاى آن در گناه و تجاوز به حقوق دیگران،یکدیگر را یارى و حمایت نمودید و در جامعه، هرج و مرج و تفرقه و خونریزى را رواج دادید.با حمایت شما،حاکمان ظالم جرأت قتل و تبعید پیدا کردند و عجیب اینکه شما به حکم تورات،اگر در این درگیرى‌ها اسیرى داشته باشید با پرداخت فدیه آزادش مى‌نمایید،در حالى که حکم تورات را در تحریم قتل و تبعید، گوش نمى‌دهید.حاضرید همدیگر را به دست خود بکشید،ولى حاضر نیستید اسیر یکدیگر باشید! اگر اسارت توهین است،کشتن از آن بدتر است،و اگر فدیه دادن و آزاد کردن اسیران، فرمان تورات است،نهى از قتل و تبعید هم فرمان خداوند است! آرى،شما تسلیم فرمان خداوند نیستید،بلکه آیات الهى را هرجا مطابق میل و سلیقه‌ى خودتان باشد مى‌پذیرید و هرکجا نباشد،زیر بار نمى‌روید. 

این آیه نسبت به خطر التقاط‍‌،هشدار مى‌دهد که چگونه افرادى بخشى از دین را مى‌پذیرند و قسمت دیگر آن را رها مى‌کنند.مسلمانانى که به احکام فردى عمل مى‌کنند،ولى نسبت به مسائل اجتماعى بى‌تفاوتند،باید در انتظار خوارى و ذلّت دنیا و عذاب قیامت باشند.اى‌بسا ! کسانى که شرایط‍‌ و احکام نماز و روزه را مراعات مى‌کنند،ولى در شرایط‍‌ و وظایف حاکم و حکومت،متعهّد نیستند. 

پیام‌ها: 

١-قرآن،کشتنِ‌ دیگران را،به کشتن نفسِ‌ خود تعبیر کرده است تا بگوید دیگرکشى،خودکشى است و افراد یک جامعه همچون اعضاى یک پیکرند. 

«تَقْتُلُونَ‌ أَنْفُسَکُمْ‌» 

٢- یارى‌رسانى و همکارى در گناه و تجاوز،ممنوع است. ١«تَظاهَرُونَ‌ عَلَیْهِمْ‌ بِالْإِثْمِ‌ وَ الْعُدْوانِ‌» ٣-علامت ایمان،عمل است و اگر کسى به دستورات دین عمل نکند،گویا ایمان ندارد. «أَ فَتُؤْمِنُونَ‌ بِبَعْضِ‌ الْکِتابِ‌ وَ تَکْفُرُونَ‌ بِبَعْضٍ‌» قرآن،به جاى انتقاد از اینکه چرا بعضى دستورات را عمل مى‌کنید و بعضى را رها مى‌کنید،فرموده است: 

چرا به بعضى ایمان مى‌آورید و به بعضى کفر مى‌ورزید. 

٤-نشانه‌ى ایمان واقعى،عمل به دستوراتى است که برخلاف سلیقه‌هاى شخصى انسان باشد وگرنه انجام دستوراتِ‌ مطابق میل انسان،نشانى از میزان ایمان واقعى ندارد. «تَقْتُلُونَ‌، تُفادُوهُمْ‌» (در کشتن یکدیگر به تورات کارى ندارید،ولى در آزادسازى اسیران اهل ایمان مى‌شوید!) 

٥-کفر به بعضى از آیات،در واقع کفر به تمام احکام است.و به‌همین‌جهت جزاى کسانى که به قسمتى از آیات عمل نکنند،خوارى دنیا و عذاب قیامت خواهد بود. «خِزْیٌ‌ فِی الْحَیاةِ‌ الدُّنْیا... یُرَدُّونَ‌ إِلى‌ أَشَدِّ الْعَذابِ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۳۴
محمدرضا زارع

«٨٤»وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ‌ لا تَسْفِکُونَ‌ دِماءَکُمْ‌ وَ لا تُخْرِجُونَ‌ أَنْفُسَکُمْ‌ مِنْ‌ دِیارِکُمْ‌ ثُمَّ‌ أَقْرَرْتُمْ‌ وَ أَنْتُمْ‌ تَشْهَدُونَ‌ 

و(به یاد آرید)هنگامى که از شما پیمان گرفتیم،خونهاى یکدیگر را نریزید و همدیگر را از سرزمین خود بیرون نکنید،پس شما(به این پیمان)اقرار کردید و خود برآن گواه هستید. 

نکته‌ها: 

شاید مراد از میثاق بنى اسرائیل درباره‌ى احترام به خون مردم،آیه ٣٢ سوره مائده باشد که مى‌فرماید:بر بنى اسرائیل نوشتیم که هرکس شخصى را بدون دلیل و از روى فساد در زمین بکشد،گویا همه مردم را کشته است. حقّ‌ حیات،اوّلین حقّ‌ براى هر انسان است و قتل نفس از گناهان کبیره مى‌باشد.همچنان که در سوره‌ى مائده آیه ٣٢ کشتن یک نفر را بدون هیچ جرمى برابر با کشتن همه مردم شمرده است.امام باقر علیه السلام فرمود:تمام گناهان مقتول به گردن قاتل مى‌افتد. ١و نیز در حدیث آمده است:اگر اهل آسمان‌ها و زمین در قتل یک نفر مؤمن شریک شوند،همه به دوزخ مى‌افتند. ٢

روش طاغوت‌ها آن است که براى محکم کردن پایگاه خود،قلعه‌ها و کاخها بنا مى‌کنند و مردم را آواره کرده و مورد آزار و هتک حرمت قرار مى‌دهند.در حالى که حتّى بستانکار حقّ‌ ندارد،بدهکار را مجبور به فروش خانه خود نماید.و اگر شخصى در مسجد براى خود جاى بگیرد،کسى حقّ‌ ندارد در آنجا نماز بخواند.و هرکس زودتر از دیگرى مکانى را براى کار یا عبادت یا کشاورزى انتخاب نمود،در اولویّت قرار مى‌گیرد و احدى حقّ‌ مزاحمت ندارد. 

انتقاد از یهودیان زمان رسول اکرم صلى الله علیه و آله که در جمله« أَقْرَرْتُمْ‌ وَ أَنْتُمْ‌ »به چشم مى‌خورد به خاطر عملکرد نیاکانشان است.آرى،هرکس به کار شخصى یا قومى مربوط‍‌ به زمان‌هاى گذشته یا آینده راضى باشد،شریک در آن قلمداد مى‌شود. 

پیام‌ها: 

١-براى اطمینان از انجام کارهاى مهم،سفارش و فرمان کافى نیست،میثاق و تعهّد لازم است. «أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ‌» 

٢-امنیّت جان و وطن،سفارش خداوند و مکاتب الهى است. «لا تَسْفِکُونَ‌، لا تُخْرِجُونَ‌» 

٣-علاقه به وطن،یک حقّ‌ فطرى و طبیعى است و سلب این حقّ‌،ظلم آشکار است. «وَ لا تُخْرِجُونَ‌ أَنْفُسَکُمْ‌ مِنْ‌ دِیارِکُمْ‌» 

٤-جامعه به منزله‌ى پیکرى واحد است که افراد آن،اعضاى این پیکرند. «دِماءَکُمْ‌، أَنْفُسَکُمْ‌» ١

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۹:۰۸
محمدرضا زارع


«٨٣»وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَ‌ بَنِی إِسْرائِیلَ‌ لا تَعْبُدُونَ‌ إِلاَّ اللّهَ‌ وَ بِالْوالِدَیْنِ‌ إِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبى‌ وَ الْیَتامى‌ وَ الْمَساکِینِ‌ وَ قُولُوا لِلنّاسِ‌ حُسْناً وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ‌ وَ آتُوا الزَّکاةَ‌ ثُمَّ‌ تَوَلَّیْتُمْ‌ إِلاّ قَلِیلاً مِنْکُمْ‌ وَ أَنْتُمْ‌ مُعْرِضُونَ‌ و(به یاد آرید)زمانى که از بنى اسرائیل پیمان گرفتیم،جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و بینوایان،احسان کنید و با مردم،به زبان خوش سخن بگویید و نماز را برپاى‌دارید و زکات بدهید.امّا شما( بااینکه پیمان بسته بودید،)جز عدّۀ کمى،سرپیچى کردید و روى گردان شدید. 

نکته‌ها: 

احسان،جامع‌ترین و وسیع‌ترین واژه در باب نیکى است.در حال فقر والدین،احسان مادّى و در حال غناى آنان،احسان روحى.چنانکه احسان به یتیم شامل؛تأدیب،حفظ‍‌ حقوق، محبّت و تعلیم او مى‌شود. 

اصول همه‌ى ادیان یکى است.چون همه‌ى این میثاق‌ها،در اسلام نیز هست. 

پیام‌ها: 

١-خداوند از طریق عقل،فطرت و وحى،از مردم پیمان مى‌گیرد. «أَخَذْنا مِیثاقَ‌» 

٢-توحید،سرلوحه‌ى مکتب انبیاست.و بعد از آن کارهاى نیک قرار گرفته است. 

«لا تَعْبُدُونَ‌ إِلاَّ اللّهَ‌ وَ بِالْوالِدَیْنِ‌ إِحْساناً» 

٣-در کنار توحید،احسان به والدین مطرح است. «لا تَعْبُدُونَ‌... وَ بِالْوالِدَیْنِ‌ إِحْساناً» 

٤-تبعیض و گرایش به یکى از پدر و مادر،ممنوع است. «بِالْوالِدَیْنِ‌ إِحْساناً» 

٥-ابتدا خویشان نیازمند،سپس دیگران. «ذِی الْقُرْبى‌ وَ الْیَتامى‌ وَ...» البتّه در بین خویشاوندان نیز اولویّت‌ها محفوظ‍‌ است. «أُولُوا الْأَرْحامِ‌ بَعْضُهُمْ‌ أَوْلى‌ بِبَعْضٍ‌» ١

٦-احسان باید همراه با ادب و بدون منّت باشد.در کنار احسان،جمله «قُولُوا لِلنّاسِ‌ حُسْناً» آمده است. 

٧-اگرچه به همه‌ى مردم نمى‌توان احسان کرد،ولى با همه مى‌توان خوب سخن گفت. «قُولُوا لِلنّاسِ‌ حُسْناً» ٨-برخورد خوب و گفتار نیکو،نه تنها با مسلمانان،بلکه با همه‌ى مردم لازم است. «قُولُوا لِلنّاسِ‌ حُسْناً» 

٩-علاوه بر پرداخت زکات،احسان به مستمندان و ایتام نیز لازم است.در آیه هم زکات آمده و هم احسان به مساکین. «إِحْساناً... وَ الْمَساکِینِ‌... وَ آتُوا الزَّکاةَ‌» 

١٠-نماز و رابطه با خداوند،از زکات و رابطه با فقرا جدا نیست. «أَقِیمُوا الصَّلاةَ‌ وَ آتُوا الزَّکاةَ‌» 

١١-نماز و زکات در ادیان دیگر نیز بوده است. «أَقِیمُوا الصَّلاةَ‌ وَ آتُوا الزَّکاةَ‌» 

١٢-اعتقاد به توحید،احسان به والدین و ایتام و مساکین،همراه با دستور پرداخت زکات و برخورد نیکو با مردم،و بپاداشتن نماز،نشانه‌ى جامعیت اسلام است. 

١٣-اداى حقوق،داراى مراتب و مراحلى است.اوّل حقّ‌ خداوند،سپس والدین، سپس خویشاوندان،سپس یتیمان که کمبود محبّت دارند و آنگاه مساکین که کمبود مادّیات دارند. 

١٤-تمام احکام اعتقادى،اخلاقى و فقهى،میثاق و عهد خدا با انسان است.بعد از «مِیثاقَ‌» سخن از عقیده توحیدى،احسان به والدین،نماز و زکات آمده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۹:۳۱
محمدرضا زارع

«٨٢»وَ الَّذِینَ‌ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ‌ أُولئِکَ‌ أَصْحابُ‌ الْجَنَّةِ‌ هُمْ‌ فِیها خالِدُونَ‌ 

و کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‌اند،آنان اهل بهشتند و در آن جاودانه خواهندماند. 

پیام‌ها: 

١-در کنار تهدید،بشارت لازم است.آیه قبل کیفر گنهکار را مطرح کرد،این آیه پاداش نیکوکار را. «اَلَّذِینَ‌ آمَنُوا وَ عَمِلُوا... أَصْحابُ‌ الْجَنَّةِ‌» 

٢-ایمان،از عمل جدا نیست. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا...» 

٣-ملاک بهشت،ایمان و عمل است،نه خیال و آرزو. «اَلَّذِینَ‌ آمَنُوا وَ عَمِلُوا... 

أَصْحابُ‌ الْجَنَّةِ‌» 

٤-انجام یک عمل صالح کفایت نمى‌کند،بلکه داشتن خوى نیکوکارى و انجام هرگونه کار صالحى لازم است. «عَمِلُوا الصّالِحاتِ‌» ،«الصالحات»جمع و همراه با (الف و لام)آمده است،لذا همه‌ى کارهاى نیک را در برمى‌گیرد. 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۹:۵۳
محمدرضا زارع