عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

نویسند و گردآورنده مطالب : محمد رضا زارع
#نشر مطالب باذکر نشانی این وبلاگ بلامانع است!
_____________________

حدیث روز:

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ مِنَ الْخَیْرِ مَا یُعَجَّلُ
اصول کافى جلد3 صفحه: 212 روایة:4

ترجمه :
رسول خدا (ص) فرمود: همانا خدا کارهاى خیر، زود انجام شده را دوست دارد.

__________________________
*دوستان مارا در لینک زیر حتما دنبال کنید.*

دوستانی که بنده را دنبال میکنند، در صورتی که آدرس سایتشان نیز در فهرست دنبال کنندگانمون ثبت باشه و لینک دنبال کردن هم داشته باشند دنبال خواهند شد


۱۰۷ مطلب در آبان ۱۳۹۸ ثبت شده است

 

پیامک‌های تسلیت ویژه شهادت امام حسن عسکری

پیامک‌های تسلیت ویژه شهادت امام حسن عسکری

پیامک‌های تسلیت ویژه شهادت امام حسن عسکری(ع)

پیامک‌های تسلیت ویژه شهادت امام حسن عسکری

امشب که زمین و آسمان می‌گرید / از ماتم عسکری جهان می‌گرید
جا دارد اگر شیعه خون گریه کند /، چون مهدی صاحب الزمان می‌گرید
سالروز پرپر شدن یازدهمین گل بوستان امامت و ولایت، تسلیت باد...

پیامک‌های تسلیت ویژه شهادت امام حسن عسکری

مگر حرمت را بر آسمان هفتم بنا کرده‌‏اند که این همه ابر بارانی، بر شانه ما می‏‌گریند؟

بلبل از دوری گل تا سحر امشب به نواست
یا پسر بر سر بالین پـدر نوحـه گـر است
شهادت غریب سامره بر رهپویان حضرتش تسلیت باد

پیامک‌های تسلیت ویژه شهادت امام حسن عسکری

غربت شهر سامرا، غصه‌ی هر شب منه

عکس خرابی حرم، آتیش به جونم می‌زنه

گرد و غبار حرمت، سرمه چشم نوکرات

خیلی غریبی آقاجون، بگو چی شد کبوترات؟

پیامک‌های تسلیت ویژه شهادت امام حسن عسکری

مردِ جوان دارد وصیت می‌نویسد‌
می‌گرید و ذکر مصیبت می‌نویسد
دنیا برای رحمت او جا ندارد
آه این غریب از رفع زحمت می‌نویسد

سالروز پرپر شدن یازدهمین گل بوستان امامت و ولایت، تسلیت باد.

پیامک‌های تسلیت ویژه شهادت امام حسن عسکری

شهادت امام حسن عسکری، بهار جوشش خون شیعه است در غم غیبت

مولای غایب غریبم! سرسلامت باد ما را در غم بابای شهیدت پذیرا باش؛‌ای غمگین‏ترین شیعه در عصر غیبت!

دیده گریان نشود روز جزا در محشر / هر که گریان به جهان بهر عزای تو بود، شهادت امام عسکری تسلیت باد.

ولی حق حسن العسکری‌ای آن که قضا / مجری امر تو و بنده رای تو بود، شهادتش تسلیت باد.

 

پیامک‌های تسلیت ویژه شهادت امام حسن عسکری

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۸ ، ۱۸:۱۲
محمدرضا زارع

202-  وَ مِنْ کَلَامٍ لَهُ (علیه السلام)
> رُوِیَ عَنْهُ أَنَّهُ قَالَهُ عِنْدَ دَفْنِ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ فَاطِمَةَ (علیها السلام) کَالْمُنَاجِی بِهِ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) عِنْدَ قَبْرِهِ <
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّی وَ عَنِ ابْنَتِکَ النَّازِلَةِ فِی جِوَارِکَ وَ السَّرِیعَةِ اللَّحَاقِ بِکَ قَلَّ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرِی وَ رَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِی إِلَّا أَنَّ فِی التَّأَسِّی لِی بِعَظِیمِ فُرْقَتِکَ وَ فَادِحِ مُصِیبَتِکَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ فَلَقَدْ وَسَّدْتُکَ فِی مَلْحُودَةِ قَبْرِکَ وَ فَاضَتْ بَیْنَ نَحْرِی وَ صَدْرِی نَفْسُکَ فَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِیعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِینَةُ أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَیْلِی فَمُسَهَّدٌ إِلَی أَنْ یَخْتَارَ اللَّهُ لِی دَارَکَ الَّتِی أَنْتَ بِهَا مُقِیمٌ وَ سَتُنَبِّئُکَ ابْنَتُکَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَی هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ هَذَا وَ لَمْ یَطُلِ الْعَهْدُ وَ لَمْ یَخْلُ مِنْکَ الذِّکْرُ وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمَا سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِینَ.

 

 

خطبه 202-هنگام به خاکسپاری فاطمه 
شکوه ها از ستمکاری امت 
سلام بر تو ای رسول خدا (ص)، سلامی از طرف من دخترت که هم اکنون در جوارت فرود آمده و شتابان به شما رسیده است، ای پیامبر خدا، صبر و بردباری من با از دست دادن فاطمه (ع) کم شده، و توان خویشتنداری ندارم اما برای من که سختی جدایی تو را دیده، و سنگینی مصیبت تو را کشیدم، شکیبایی ممکن است، این من بودم. که با دست خود تو را در میان قبر نهادم، و هنگام رحلت جان گرامی تو میان سینه و گردنم پرواز کرد پس همه ما از خداییم و به خدا باز می گردیم. پس امانتی که به من سپرده بودی برگردانده شد، و به صاحبش رسید، از این پس اندوه من جاودانه، و شبهایم، شب زنده داری است، تا آن روز که خدا خانه زندگی تو را برای من برگزیند. به زودی دخترت تو را آگاه خواهد ساخت که امت تو چگونه در ستمکاری بر او اجتماع کردند، از فاطمه (ع) بپرس، و احوال اندوهناک ما را از خبر گیر، که هنوز روزگاری سپری نشده، و یاد تو فراموش نگشته است. سلام من به هر دوی شما، سلام وداع کننده ای که از روی خشنودی یا خسته دلی سلامی نمی کند، اگر از خدمت تو باز می گردم از روی خستگی نیست، و اگر در کنار قبرت می نشینم از بدگمانی بدانچه خدا صابران را وعده 
داده نمی باشد.
 


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۸ ، ۱۶:۱۴
محمدرضا زارع

امروز عسکری به جهان دیده بسته است 
قلب جهان و قطب زمان دل شکسته است 

سامرا چند سالی بغض کرده بود، اینک این بغض ترکید، بغض سامرا از همان وقتی آغاز شد که خانه ی تحت محاصره امام در محله عسکر اسیر اختناق بود، کسی وارد خانه امام نمی‌شد مگر اینکه بیگانگان او را تحت نظر می گرفتند. از امروز شاید این چنگالهای اختناق شر خود را از اطراف این خانه مهجور بردارند اما چه برداشتنی؟ که همراه است با رفتن آقا و مولای خانه، اهل خانه دیگر جمال زیبای حسن بن علی را نمی بینند، امام حسن عسکری در سامرا غریب است همانگونه که امام حسن مجتبی در مدینه غریب بود، گویا تاریخ تکرار میشود که دو حسن آل محمد، اینگونه مظلومانه و غریبانه با سم جفا به شهادت می‌رسند.  
چشمان سامرا خون گریه می‌کند و این اندوهی است جانگداز که با امامت فرزند ایشان بلکه اندکی التیام یابد، اگر چه این داغ بر دلهای آزادگان آتش میزند ... 
اما آخرین حجت خدا بر روی زمین آبی بر این آتش و مرهمی بر دلهای سوخته است ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۸ ، ۱۴:۳۸
محمدرضا زارع

«٢٣٩»فَإِنْ‌ خِفْتُمْ‌ فَرِجالاً أَوْ رُکْباناً فَإِذا أَمِنْتُمْ‌ فَاذْکُرُوا اللّهَ‌ کَما عَلَّمَکُمْ‌ ما لَمْ‌ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ‌ 
پس اگر(از دشمن یا خطرى)بیم داشتید،پیاده یا سواره(به هر شکل که مى‌توانید نماز گزارید)و آنگاه که ایمن شدید خدا را یاد کنید،همان گونه که آنچه را نمى‌توانستید بدانید به شما آموخت. 
نکته‌ها: 
در قرآن گاهى به جاى کلمه‌ى«صلاة»،کلمه«ذکر»گفته شده است،چنانکه درباره نماز جمعه مى‌فرماید: «فَاسْعَوْا إِلى‌ ذِکْرِ اللّهِ‌» به‌سوى ذکر خدا بشتابید.و یا خداوند به موسى علیه السلام مى‌فرماید: «أَقِمِ‌ الصَّلاةَ‌ لِذِکْرِی» نماز را بپادار تا یاد من باشى.در این آیه نیز مراد از «فَاذْکُرُوا اللّهَ‌» نماز است. 
آرى،فلسفه و روح نماز،یاد خداوند است. 
این آیه اشاره به نماز خوف دارد که در شرایط‍‌ جنگى با احکام مخصوصى که در فقه آمده است،اقامه مى‌شود. 
در احادیث مى‌خوانیم که پیامبر صلى الله علیه و آله در جنگ احزاب با اشاره نماز خواندند و حضرت على علیه السلام در بعضى از جنگ‌ها دستور مى‌دادند که هنگام جنگ با ایماء و اشاره نماز بخوانند. 
امام کاظم علیه السلام در جواب شخصى که پرسید:اگر حیوان درنده‌اى به ما حمله کرد و وقت نماز تنگ بود چه کنیم‌؟فرمودند:با همان وضعى که دارید نماز بخوانید،گرچه پشت به قبله باشد. ١
پیام‌ها: 
١-نماز،در هیچ حالى ساقط‍‌ نمى‌شود. «فَإِنْ‌ خِفْتُمْ‌ فَرِجالاً أَوْ رُکْباناً» 
٢-در اسلام عسر و حرج نیست.وقتى امکان استقرار بدن و یا ایستادن به‌سوى قبله و یا سایر شرایط‍‌ نباشد،حذف مى‌شوند. «فَرِجالاً أَوْ رُکْباناً» ٣-نماز،شکر نعمت است. «فَاذْکُرُوا اللّهَ‌ کَما عَلَّمَکُمْ‌» 
٤-بعضى از مسائل را انسان نمى‌داند،ولى مى‌تواند به تجربه بدست آورد.ولى بعضى از مسائل را انسان نمى‌داند و نمى‌تواند که بداند،مگر از طریق وحى. 
«ما لَمْ‌ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ‌» و نفرمود:«لا تعلمون» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۸ ، ۱۹:۱۵
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام محمد باقر(ع)

«صاحب این امر چهار نشانه از چهار پیامبر دارد: نشانی از حضرت موسی، نشانی از عیسی، نشانی از یوسف و نشانی از حضرت محمد صلی الله علیه و آله:- نشانه اش از حضرت موسی، وحشت و نگرانی است.- نشانه اش از حضرت یوسف، زندانی شدن اوست.- نشانه اش از حضرت عیسی، اختلاف مردم در حق اوست که می گویند: مرده است و برخی گویند نمرده است.- نشانه اش از رسول اکرم صلی الله علیه و آله قیام به شمشیر اوست».

الامامة و التبصرة/ ص94

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۸ ، ۱۳:۱۲
محمدرضا زارع

201-  و من کلام له (علیه السلام)
> یعظ بسلوک الطریق الواضح <
أَیُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِی طَرِیقِ الْهُدَی لِقِلَّةِ أَهْلِهِ فَإِنَّ النَّاسَ قَدِ اجْتَمَعُوا عَلَی مَائِدَةٍ شِبَعُهَا قَصِیرٌ وَ جُوعُهَا طَوِیلٌ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا یَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَا وَ السُّخْطُ وَ إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا فَقَالَ سُبْحَانَهُ فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِینَ فَمَا کَانَ إِلَّا أَنْ خَارَتْ أَرْضُهُمْ بِالْخَسْفَةِ خُوَارَ السِّکَّةِ الْمُحْمَاةِ فِی الْأَرْضِ الْخَوَّارَةِ أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ سَلَکَ الطَّرِیقَ الْوَاضِحَ وَرَدَ الْمَاءَ وَ مَنْ خَالَفَ وَقَعَ فِی التِّیهِ.

 

 

خطبه 201-پیمودن راه راست 
راه روشن حق 
ای مردم در راه راست، از کمی روندگان نهراسید، زیرا اکثریت مردم بر گرد سفره ای جمع شدند که سیری آن کوتاه، و گرسنگی آن طولانی است. ای مردم، همه افراد جامعه در خشنودی و خشم شریک می باشند، چنانکه شتر ماده ثمود را یک نفر دست و پا برید، اما عذاب آن تمام قوم ثمود را گرفت، زیرا همگی آن را پسندیدند، خداوند سبحان می فرماید: (ماده شتر را پی کردند و سرانجام پشیمان شدند.) سرزمین آنان چونان آهن گداخته ای که در زمین نرم فرو رود، فریادی زد و فرو ریخت، ای مردم آن کس که از راه آشکار برود به آب می رسد، و هر کس از راه راست منحرف شود سرگردان می ماند.
 


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۸ ، ۰۹:۳۷
محمدرضا زارع

«٢٣٨»حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ‌ وَ الصَّلاةِ‌ الْوُسْطى‌ وَ قُومُوا لِلّهِ‌ قانِتِینَ‌ 
بر انجام همه‌ى نمازها و(خصوصاً)نماز وسطى(ظهر)،مواظبت کنید و براى خدا خاضعانه بپاخیزید. 
نکته‌ها: 
درباره مراد از نماز وسطى،چند نظریه است،ولى با توجّه به شأن نزول آیه که گروهى بخاطر گرمى هوا در نماز ظهر شرکت نمى‌کردند و با توجّه به روایات و تفاسیر،مراد همان نماز ظهر است. 
حفظ‍‌ هر چیزى باید مناسب با خودش باشد؛حفظ‍‌ مال از دست برد دزد است،حفظ‍‌ بدن از میکرب است،حفظ‍‌ روح از آفات اخلاقى نظیر حرص،حسد و تکبّر است،و حفظ‍‌ فرزند از دوست بد مى‌باشد.امّا حفظ‍‌ نماز به چیست‌؟حفظ‍‌ نماز،آشنایى با اسرار آن،انجام به موقع آن،صحیح به‌جاآوردن ،فراگرفتن احکام و آداب آن و حفظ‍‌ مراکز عبادت و تمرکز فکر به هنگام آن است. 
در حدیثى مى‌خوانیم:نماز به گروهى مى‌گوید:مرا ضایع کردى خدا تو را ضایع کند و به گروهى مى‌گوید:مرا حفظ‍‌ کردى خداوند تو را حفظ‍‌ کند. ١
پیام‌ها: 
١-اقامه نماز باید مداوم باشد. «حافِظُوا» 
٢-همه‌ى مردم مسئول حفظ‍‌ نمازند. «حافِظُوا» 
٣-ممکن است آیه دلالت کند بر اینکه نماز را به جماعت برپاکنید . «حافِظُوا، قُومُوا» 
٤-هرکجا زمینه‌ى سهل انگارى یا غفلت احساس مى‌شود،هشدار بیشترى لازم است. «وَ الصَّلاةِ‌ الْوُسْطى‌» 
٥-اقامه‌ى نماز،به توجّه،نشاط‍‌،معرفت و اخلاص نیاز دارد. «قُومُوا لِلّهِ‌ قانِتِینَ‌» 
٦-انسان نباید وصلۀ ناهمرنگ هستى باشد.قرآن درباره هستى مى‌فرماید: «کُلٌّ‌ لَهُ‌ قانِتُونَ‌» ٢پس اگر ما قانت نباشیم،وصله ناهمرنگ هستى خواهیم بود. 
«قُومُوا لِلّهِ‌ قانِتِینَ‌» 
٧-ارزش نماز به خضوع آن است.«قانتین» 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۸ ، ۱۸:۵۰
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام حسن عسگری(ع)

یَعْقُوبُ  بْنُ  مَنْقُوشٍ  قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی ع وَ هُوَ جَالِسٌ عَلَى دُکَّانٍ فِی الدَّارِ وَ عَنْ یمِینِهِ بَیتٌ عَلَیهِ سِتْرٌ مُسَبَّلٌ فَقُلْتُ لَهُ یا سَیدِی مَنْ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ فَقَالَ ارْفَعِ السِّتْرَ فَرَفَعْتُهُ فَخَرَجَ إِلَینَا غُلَامٌ خُمَاسِی   لَهُ عَشْرٌ أَوْ ثَمَانٌ أَوْ نَحْوُ ذَلِکَ وَاضِحُ الْجَبِینِ أَبْیضُ الْوَجْهِ دُرِّ989ی الْمُقْلَتَینِ شَثْنُ الْکَفَّینِ مَعْطُوفُ الرُّکْبَتَینِ فِی خَدِّهِ الْأَیمَنِ خَالٌ وَ فِی رَأْسِهِ ذُؤَابَةٌ فَجَلَسَ عَلَى فَخِذِ أَبِی مُحَمَّدٍ ع ثُمَّ قَالَ لِی هَذَا صَاحِبُکُمْ ثُمَّ وَثَبَ فَقَالَ لَهُ یا بُنَی ادْخُلْ إِلَى الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ فَدَخَلَ الْبَیتَ وَ أَنَا أَنْظُرُ إِلَیهِ ثُمَّ قَالَ لِی یا یعْقُوبُ انْظُرْ مَنْ فِی الْبَیتِ فَدَخَلْتُ فَمَا رَأَیتُ أَحَداً

 

 

«یعقوب بن منقوش می گوید: به خدمت امام حسن عسکری علیه‌السلام شرفیاب شدم، روی سکویی در کنار دودمان امامت نشسته بود، در سمت راست آن حضرت اطاقی بود که پرده ای بر آن آویخته بود. عرض کردم: ای سرور من! صاحب این امر کیست؟ فرمود: پرده را کنار بزن. پرده را کنار زدم کودک پنج ساله ای دیدم که هشت، ده ساله می نمود، با پیشانی باز، صورتی سپید و زیبا، دیدگانی جاذب و گیرا، شانه هایی فراخ و ران‌هایی چاق، که در طرف راست صورت مبارکش خال و بر سر مبارکش گیسوهایی داشت. آمد و روی زانوی امام علیه‌السلام نشست. امام حسن عسکری علیه‌السلام به من فرمود: «این است صاحب شما». آنگاه به آقازاده ی گرامی فرمود: «پسر جان! وارد خانه شو، تا روز وقت معلوم». آقازاده ی بزرگوار جلو دیدگان من وارد خانه شد، آنگاه امام علیه‌السلام به من فرمود: «ای یعقوب! ببین در خانه کیست؟». وارد خانه شدم کسی را نیافتم».

بحارالانوار/ ج51/ ص161

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۸ ، ۱۶:۳۷
محمدرضا زارع

200-  و من کلام له (علیه السلام)
> فی معاویة <
وَ اللَّهِ مَا مُعَاوِیَةُ بِأَدْهَی مِنِّی وَ لَکِنَّهُ یَغْدِرُ وَ یَفْجُرُ وَ لَوْ لَا کَرَاهِیَةُ الْغَدْرِ لَکُنْتُ مِنْ أَدْهَی النَّاسِ وَ لَکِنْ کُلُّ غُدَرَةٍ فُجَرَةٌ وَ کُلُّ فُجَرَةٍ کُفَرَةٌ وَ لِکُلِّ غَادِرٍ لِوَاءٌ یُعْرَفُ بِهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ اللَّهِ مَا أُسْتَغْفَلُ بِالْمَکِیدَةِ وَ لَا أُسْتَغْمَزُ بِالشَّدِیدَةِ.
 

 

خطبه 200-درباره معاویه 
سیاست دروغین معاویه 
سوگند بخدا! معاویه از من سیاستمدارتر نیست، اما معاویه حیله گر و جنایتکار است، اگر نیرنگ ناپسند نبود من زیرکترین افراد بودم، ولی هر نیرنگی گناه، و هر گناهی نوعی کفر و انکار است، روز رستاخیز در دست هر حیله گری پرچمی است که با آن شناخته می شود. بخدا سوگند! من با فریبکاری غافلگیر نمی شوم، و با سختگیری ناتوان نخواهم شد.
 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۸ ، ۱۳:۲۷
محمدرضا زارع

3 آبان؛ روز دانش آموز

 
مجموعه: مناسبتها در ایران و جهان


 

روز دانش آموز,13 آبان روز دانش آموز,روز دانش آموز چه روزی است

در 13 آبان سال1357، 56 نفر از دانش آموزان به شهادت رسیدند

 

13 آبان؛ روز دانش آموز

سیزده آبان که در مبارزه و قیام دانش آموزان متعهد و بیدار بر ضد رژیم شاه و حامیان آن به ویژه استکبار جهانی ریشه دارد، نشانه آن است که این قشر آگاه و متعهد، در راه رسیدن به اهداف والا و عظیم انقلاب اسلامی، چه در زمان طاغوت و چه پس از پیروزی شکوه مند انقلاب اسلامی، از هیچ کوششی فروگذار نکرده است.

- نامگذاری روز دانش‌آموز

روز دانش‌آموز در ایران مصادف است با ۱۳ آبان هر سال. علت نامگذاری این روز، واقعه کشتار جمعی دانش‌آموزان تهرانی می‌باشد که به نشانه اعتراض به حکومت پهلوی در صبح روز ۱۳ آبان ۱۳۵۷ در محوطه دانشگاه تهران جمع شده بودند. به منظور گرامی‌داشت این روز، ۱۳ آبان در تقویم جمهوری اسلامی ایران به عنوان روز دانش‌آموز نامگذاری شده است.

 

- وقایع 13 آبان سال 1357

در حالی که انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی به روزهای سرنوشت سازی نزدیک می‌شد همه اقشار مردم ایران از زن و مرد و پیر و جوان، سعی در ایفا نمودن نقش تاریخی خود و عمل به تکلیف الهی داشتند. در این میان دانش‌آموزان و نوجوانان شور و حال دیگری داشتند. صبح روز 13 آبان 1357، دانش‌آموزان در حالی که مدارس را تعطیل کرده بودند، به سمت دانشگاه تهران حرکت کردند تا صدای اعتراض خود را به گوش همگان برسانند. این جوانان پر شور و خداجو، گروه گروه، داخل دانشگاه شدند و به همراه دانشجویان و گروه‌های دیگری از مردم در زمین چمن دانشگاه اجتماع کردند.

 

ساعت یازده صبح، مأموران،‌ ابتدا چند گلوله گاز اشک‌آور در میان این جمعیت خروشان پرتاب کردند؛ اما، اجتماع کنندگان در حالیکه به سختی نفس می‌کشیدند، صدای خود را رساتر کرده و با فریاد الله‌اکبر، لرزه بر اندام مأموران مسلح شاه افکندند. در این هنگام تیراندازی آغاز شد و جوانان و نوجوانان بی‌گناه، یکی پس از دیگری، در خون خود غلتیدند. در این روز، 56 تن شهید و صدها نفر مجروح شدند.

 

روز دانش آموز,روز دانش آموز چه روزی است,13 آبان روز دانش آموز

دانش آموزان در مبارزه با استکبار، همواره نقشی فعّال و فراموش ناشدنی ایفا کرده اند

 

حضرت امام در پیامی به همین مناسبت فرمودند: «... عزیزان من صبور باشید، که پیروزی نهایی نزدیک است و خدا با صابران است ... ایران امروز جایگاه آزادگان است... من از این راه دور، چشم امید به شما دوخته‌ام ... صدای آزادیخواهی و استقلال طلبی شما را به گوش جهانیان می‌رسانم».

 

- دانش آموزان و مبارزه ملی با استکبار
بی گمان، دانش آموزان آگاه و رشید ما در مبارزه با استکبار، همواره نقشی فعّال و فراموش ناشدنی ایفا کرده اند. این عزیزان بودند که در 13 آبان 1357 از آیینه احساس و شعور مردم انقلابی و مسلمان ایران غبار برگرفتند و هویت مسلمانی، خوداتکایی و مبارزه با استکبار را به همگان آموختند. این نوجوانان دانش دوست بودند که با شعارهای کوبنده و مشت های گره خورده، پایه های حکومت مزدور پهلوی را سست کردند و لرزه بر اندام زمام داران کاخ های کفر انداختند.

این جوانان شجاع بودند که با قیام خویش، به مستضعفان آموختند که برای به دست آوردن حقوق از دست رفته خود، باید با ستم گران جهانی بستیزند. اینک و با توجه به آن رشادت ها و حماسه آفرینی ها، بر دانش آموزان ماست که سهم مهمی در مبارزه با استکبار بر عهده گیرند و هم چون گذشته، از پیش گامان این قیام ملّی باشند.

 

- پیام روز سیزدهم آبان
یوم اللّه سیزده آبان، یادآور حماسه ها، ایثارها و فداکاری های دانش آموزان عزیزمان است. این روز باشکوه بدین سبب روز «دانش آموز» نامیده شد، تا خاطره فرزندان دلیر انقلاب برای همیشه جاودان بماند و درسی فراموش ناشدنی برای تمام دانش آموزان در سراسر گیتی باشد که با ابرقدرت های چپاول گر به مبارزه بی امان بپردازند و عزّت را بر زندگی ذلت بار ترجیح دهند. روز سیزدهم آبان به همه مستضعفان جهان آموخت که بر ضد مستکبران قیام کنند و حقوق از دست رفته خویش را از چنگال استکبار و استعمار بیرون کشند. پیام روز سیزدهم آبان به مسلمانان این است که: تنها در برابر پروردگار جهانیان و مکتب توحید به نماز بایستند و فقط در پیش گاه خدا به کرنش بنشینند و تا همیشه زمان در برابر ظلم و زورگویی ابرقدرت ها سرتسلیم فرود نیاورند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۸ ، ۱۰:۳۳
محمدرضا زارع

«٢٣٧»وَ إِنْ‌ طَلَّقْتُمُوهُنَّ‌ مِنْ‌ قَبْلِ‌ أَنْ‌ تَمَسُّوهُنَّ‌ وَ قَدْ فَرَضْتُمْ‌ لَهُنَّ‌ فَرِیضَةً‌ فَنِصْفُ‌ ما فَرَضْتُمْ‌ إِلاّ أَنْ‌ یَعْفُونَ‌ أَوْ یَعْفُوَا الَّذِی بِیَدِهِ‌ عُقْدَةُ‌ النِّکاحِ‌ وَ أَنْ‌ تَعْفُوا أَقْرَبُ‌ لِلتَّقْوى‌ وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ‌ بَیْنَکُمْ‌ إِنَّ‌ اللّهَ‌ بِما تَعْمَلُونَ‌ بَصِیرٌ و اگر زنان را قبل از آمیزش طلاق دهید،در حالى که براى آنها مهریه تعیین کرده‌اید،نصف آنچه را تعیین کرده‌اید(به آنها بدهید،)مگر اینکه آنها(حقّ‌ خود را)ببخشند و یا کسى که عقد ازدواج به دست اوست آن را ببخشد،و اینکه شما گذشت کنید،(و تمام مهر آنان را بپردازید)به پرهیزگارى نزدیکتر است.و گذشت و نیکوکارى در میان خود را فراموش نکنید که همانا خداوند به آنچه انجام مى‌دهید بیناست. 
پیام‌ها: 
١-در گفتگو درباره‌ى مسائل زناشویى خانواده،عفت کلام را مراعات کنید. 
«تَمَسُّوهُنَّ‌» 
٢-تعیین و پرداخت مهریه،بر مرد واجب است. «فَرِیضَةً‌» 
٣-عفو و گذشت از سوى زن و مرد،هر دو پسندیده است.یا زن نصف مهریه را ببخشد،یا مرد تمام مهریه را بدهد. «یَعْفُونَ‌... تَعْفُوا» 
٤-اجازه ازدواج زن،با ولىّ‌ اوست. «بِیَدِهِ‌ عُقْدَةُ‌ النِّکاحِ‌» 
٥-کسانى که بخشش دارند،به تقوا نزدیک‌ترند. «وَ أَنْ‌ تَعْفُوا أَقْرَبُ‌ لِلتَّقْوى‌» 
٦-طلاق باید همراه با عفو و فضل باشد. «تَعْفُوا... لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ‌» 
٧-در طلاق نباید مسائل اخلاقى و کرامت‌هاى انسانى را به فراموشى سپرد. 
«وَ لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ‌ بَیْنَکُمْ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۸ ، ۱۹:۲۴
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام رضا(ع)

«قدام هذا الأمر قتل یبوح».

«پیش از قیام قائم (عجل الله فرجه) کشتاری است که لحظه ای قطع نمی شود».

بشارة الاسلام/ ص156

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۸ ، ۱۴:۲۵
محمدرضا زارع

199-  و من کلام له (علیه السلام)
> کان یوصی به أصحابه <
>الصلاة<
تَعَاهَدُوا أَمْرَ الصَّلَاةِ وَ حَافِظُوا عَلَیْهَا وَ اسْتَکْثِرُوا مِنْهَا وَ تَقَرَّبُوا بِهَا فَإِنَّهَا کانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ کِتاباً مَوْقُوتاً أَ لَا تَسْمَعُونَ إِلَی جَوَابِ أَهْلِ النَّارِ حِینَ سُئِلُوا ما سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ وَ إِنَّهَا لَتَحُتُّ الذُّنُوبَ حَتَّ الْوَرَقِ وَ تُطْلِقُهَا إِطْلَاقَ الرِّبَقِ وَ شَبَّهَهَا رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله)
بِالْحَمَّةِ تَکُونُ عَلَی بَابِ الرَّجُلِ فَهُوَ یَغْتَسِلُ مِنْهَا فِی الْیَوْمِ وَ اللَّیْلَةِ خَمْسَ مَرَّاتٍ فَمَا عَسَی أَنْ یَبْقَی عَلَیْهِ مِنَ الدَّرَنِ وَ قَدْ عَرَفَ حَقَّهَا رِجَالٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ لَا تَشْغَلُهُمْ عَنْهَا زِینَةُ مَتَاعٍ وَ لَا قُرَّةُ عَیْنٍ مِنْ وَلَدٍ وَ لَا مَالٍ یَقُولُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِیتاءِ الزَّکاةِ وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) نَصِباً بِالصَّلَاةِ بَعْدَ التَّبْشِیرِ لَهُ بِالْجَنَّةِ لِقَوْلِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها فَکَانَ یَأْمُرُ بِهَا أَهْلَهُ وَ یَصْبِرُ عَلَیْهَا نَفْسَهُ.
>الزکاة<
ثُمَّ إِنَّ الزَّکَاةَ جُعِلَتْ مَعَ الصَّلَاةِ قُرْبَاناً لِأَهْلِ الْإِسْلَامِ فَمَنْ أَعْطَاهَا طَیِّبَ النَّفْسِ بِهَا فَإِنَّهَا تُجْعَلُ لَهُ کَفَّارَةً وَ مِنَ النَّارِ حِجَازاً وَ وِقَایَةً فَلَا یُتْبِعَنَّهَا أَحَدٌ نَفْسَهُ وَ لَا یُکْثِرَنَّ عَلَیْهَا لَهَفَهُ فَإِنَّ مَنْ أَعْطَاهَا غَیْرَ طَیِّبِ النَّفْسِ بِهَا یَرْجُو بِهَا مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْهَا فَهُوَ جَاهِلٌ بِالسُّنَّةِ مَغْبُونُ الْأَجْرِ ضَالُّ الْعَمَلِ طَوِیلُ النَّدَمِ.
>الأمانة<
ثُمَّ أَدَاءَ الْأَمَانَةِ فَقَدْ خَابَ مَنْ لَیْسَ مِنْ أَهْلِهَا إِنَّهَا عُرِضَتْ عَلَی السَّمَاوَاتِ الْمَبْنِیَّةِ وَ الْأَرَضِینَ الْمَدْحُوَّةِ وَ الْجِبَالِ ذَاتِ الطُّولِ الْمَنْصُوبَةِ فَلَا أَطْوَلَ وَ لَا أَعْرَضَ وَ لَا أَعْلَی وَ لَا أَعْظَمَ مِنْهَا وَ لَوِ امْتَنَعَ شَیْ‏ءٌ بِطُولٍ أَوْ عَرْضٍ أَوْ قُوَّةٍ أَوْ عِزٍّ لَامْتَنَعْنَ وَ لَکِنْ أَشْفَقْنَ مِنَ الْعُقُوبَةِ وَ عَقَلْنَ مَا جَهِلَ مَنْ هُوَ أَضْعَفُ مِنْهُنَّ وَ هُوَ الْإِنْسَانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولًا.
>علم اللّه تعالی<
إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَی لَا یَخْفَی عَلَیْهِ مَا الْعِبَادُ مُقْتَرِفُونَ فِی لَیْلِهِمْ وَ نَهَارِهِمْ لَطُفَ بِهِ خُبْراً وَ أَحَاطَ بِهِ عِلْماً أَعْضَاؤُکُمْ شُهُودُهُ وَ جَوَارِحُکُمْ جُنُودُهُ وَ ضَمَائِرُکُمْ عُیُونُهُ وَ خَلَوَاتُکُمْ عِیَانُهُ.

 

 

خطبه 199-در سفارش به یاران خود 
ره آورد نماز 
مردم! نماز را برعهده گیرید، و آن راحفظ کنید، زیاد نماز بخوانید، و با نماز خود را به خدا نزدیک کنید، (نماز فریضه واجبی است که در وقتهای خاص بر مومنان واجب گردیده است)، آیا به پاسخ دوزخیان گوش فرانمی دهید، آن هنگام که از آنها پرسیدند: چه چیز شما را به دوزخ کشانده است؟ گفتند: (ما از نمازگزاران نبودیم.) همانا نماز! گناهان را چونان برگهای پاییز فرو می ریزد، و غل و زنجیر گناهان را از گردنها می گشاید، پیامبر اسلام (ص) نماز را به چشمه آب گرمی که بر در سرای مردی جریان داشته باشد، تشبیه کرد، اگر روزی پنج بار خود را در آن شستشو دهد، هرگز چرک و آلودگی در بدن او نماند. همانا کسانی از مومنان حق نماز را شناختند که زیور دنیا از نماز بازشان ندارد، و روشنایی چشمشان یعنی اموال و فرزندان مانع نمازشان نشود. خدای سبحان می فرماید: (مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش، آنان را از یاد خدا، و برپا داشتن نماز، و پرداخت زکات باز نمی دارد) رسول خدا (ص) پس از بشارت به بهشت، خود را در نماز خواندن به زحمت می انداخت، زیرا خداوند به او فرمود: (خانواده خویش را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شکیبا باش.) پس پیامبر (ص) 
پی در پی خانواده خود را به نماز فرمان می داد، و خود نیز در انجام نماز شکیبا بود. ارزش و ره آورد زکات همانا پرداخت زکات با نماز، عامل نزدیک شدن مسلمانان با خداست، پس آن کس که زکات را با رضایت خاطر بپردازد. کفاره گناهان او می شود، بازدارنده و نگهدارنده انسان از آتش جهنم است، پس نباید به آنچه پرداخته با نظر حسرت نگاه کند، و برای پرداخت زکات افسوس خورد، زیرا آن کس که زکات را از روی رغبت نپردازد، و انتظار بهتر از آنچه را پرداخته داشته باشد، به سنت پیامبر (ص) نادان است، و پاداش او اندک، و عمل او تباه و همیشه پشیمان خواهد بود. مسوولیت ادای امانت یکی دیگر از وظائف الهی، ادای امانت است، آن کس که امانتها را نپردازد زیانکار است، امانت الهی را بر آسمانهای برافراشته، و زمینهای گسترده، و کوههای بپا داشته، عرضه کردند، که از آنها بلندتر، بزرگتر، وسیع تر یافت نمی شود، اما نپذیرفتند اگر بنا بود که چیزی به خاطر طول و عرض و توانمندی و سربلندی از پذیرفتن امانت سر باز زند آنان بودند، اما از کیفر الهی ترسیدند، و از عواقب تحمل امانت آگاهی داشتند، که ناتوانتر از آنها آگاهی نداشت، و آن انسان است، که خدا فرمود: (همانا انسان ستمکار 
نادان است.) دانش الهی همانا بر خداوند سبحان پنهان نیست آنچه را که بندگان در شب و روز انجام می دهند، که دقیقا بر اعمال آنها آگاه است، و با علم خویش بر آنها احاطه دارد، اعضا شما مردم گواه او، و اندام شما سپاهیان او، و روان و جانتان جاسوسان او، و خلوتهای شما بر او آشکار است.
 


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۸ ، ۱۳:۰۷
محمدرضا زارع

نگاهی به زندگی حضرت سکینه (س) دختر امام حسین (ع)

حضرت سکینه (س) دختر امام حسین (ع) است که در واقعه عاشورا حضور داشت و سپس همراه با کاروان اسرا به شام برده شد.

نگاهی به زندگی حضرت سکینه (س) دختر امام حسین (ع)حضرت سکینه (س) دختر امام حسین (ع) است که در واقعه عاشورا حضور داشت و سپس همراه با کاروان اسرا به شام برده شد و در پنجم ربیع‌الاول سال 117 هجری قمری در مدینه درگذشت، که به همین مناسبت، در ادامه این مطلب، گوشه‌هایی از زندگی این بانوی گرانقدر را بخوانید.

 ولادت، نسب، لقب

سکینه بنت الحسین بن علی بن ابی طالب(ع) از دختران امام حسین(ع) است که از بانویی به نام رباب دختر امرؤ القیس متولد شد. اگرچه در منابع متقدم تاریخی، سکینه کوچکتر از دختر دیگر امام حسین(ع)، یعنی فاطمه معرفی شده، اما تاریخ دقیق تولد ایشان  ثبت نشده است؛ با این حال، از سخنان امام حسین(ع) به هنگام خواستگاری حسن مثنی و مخیّر کردن او بین انتخاب سکینه و فاطمه برمی‌آید که او به هنگام حرکت امام به سوی کربلا دختری بالغ و در سن ازدواج بوده است.

نام ایشان آمنه، و به نقلی امینه و به نقل دیگر امیمه بود که مادرش به سبب سکون و آرامش و وقاری که داشت او را سکینه لقب داده بود.

مادر حضرت سکینه (س)

رباب، همسر گرانقدر امام حسین (ع)، مادر عبدالله و سکینه و از زنان شایسته و نامدار تاریخ اسلام است. وی بانویی فاضله و محدّثه بود که همراه امام حسین (ع) و فرزندانش در کربلا حضور داشت، و شاهد شهادت همسر و طفل شیرخواره‌اش بوده و رنج و مشقّات سفر کربلا را تحمّل نموده است. او وظیفه سنگین خویش را آن طور که مورد رضایت خدا و فرزند پیامبر بود، انجام داد و  پس از آن، به عنوان اسیر همراه دیگر زنان و دختران کاروان حسینی به کوفه و شام برده شد و در نهایت، به مدینه آمد و در آنجا اقامت گزید. رباب که از بهترین زنان عصر خویش بود، نزد امام حسین (ع) منزلتی عظیم داشت و شدّت علاقه امام به وی، به قدری بود که حضرت فرمود: «من خانه ای را که سکینه و رباب در آن ساکنند، دوست دارم؛ علاقه مند به ایشان هستم و مال خود را برایشان خرج می کنم.»

رباب به امام حسین علیه السلام بسیار وفادار بود و در حمایت و تبعیت از آن حضرت، زندگی کرد و پس از شهادت جانگدازش همراه دخترش سکینه، خیمه عزا برپا نمود و به اقامه عزای آن امام همام پرداخت. امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: «هنگامی که امام حسین علیه السلام شهید شد، همسر آن حضرت، رباب، برایش مجلس سوگواری برپا نمود و همراه زنان و خدمتگزارانش چنان گریه کرد که اشک چشمانش خشک گردید.» غم و اندوه فقدان امام سبب شده تا رباب یک سال پس از واقعه عاشورا از دنیا برود.

نگاهی به زندگی حضرت سکینه (س) دختر امام حسین (ع)

عبدالله (ع) برادر حضرت سکینه (س)

عبدالله فرزند دیگر رباب و برادر سکینه (س) است. امام وقتی یاران و افرادی از خانواده‌اش به شهادت رسیدند، تنها ماند و دیگر امیدی به یاری کسی نداشت، بنابراین برای خداحافظی به جانب خیمه ها آمد و اهل و عیالش را به صبر دعوت نمود و از آ‌ن‌ها خواست تا قضا و قدر الهی را بپذیرند و از اطاعت پروردگار دل خوش باشند. سپس حضرت زینب (س) عبدالله را نزد امام (ع) آورد. آن حضرت فرزندش را به آغوش گرفت و گونه هایش را بوسید. هنوز وداع امام به پایان نرسیده بود که ملعونی از لشکر دشمن، گلوی عبدالله را نشانه گرفت و با تیر جفا پیکرش را به خون آغشته کرد. امام که از جسارت دشمن و شهادت مظلومانه آن طفل دل آزرده شده بود، مشتش را از خون گلوی او پر نمود و به طرف آسمان پاشید و فرمود: «خداوندا! این مصیبت بر من آسان است، چون که در معرض دید تو است.»

ازدواج

نقل شده که سکینه با پسر عموی خود عبدالله بن حسن ازدواج کرد؛ ولی شیخ مفید و بعضی تاریخ نگاران عبدالله بن حسن را در زمان حضورش در کربلا در سنی که به حد بلوغ نرسیده توصیف کرده‌اند. برخی منابع نیز همسر سکینه دختر امام حسین(ع) را ابوبکر(عبدالله) بن حسن بن علی(ع) دانسته‌اند. گویا ابوبکر کنیه عبدالله بوده است.

با توجه به اینکه بر اساس روایات شیعی، سکینه بعد از ازدواجش با عبدالله بن حسن تا زمان وفات با کسی ازدواج نکرده بود، بی تردید موضوع تعدد ازدواج که برای سکینه نقل کرده‌اند اسائه ادب دیگری است که دشمنان برای تقرب بین آل علی(ع) و دشمنانشان به اهل بیت(ع) بسته و در راستای تلاش برای رفع عداوت تقلیدی بین آنها و بین مخالفان اهل بیت(ع) صورت گرفته است.

نگاهی به زندگی حضرت سکینه (س) دختر امام حسین (ع)

حضرت سکینه (س) در کربلا

اخلاق نیک و خصال پسندیده این بانوی نمونه، وی را در نظر پدر که مربی صالح و کاملی بود، عزیز نمود و چون ستاره‌ای فروزان در آسمان خاندان امام درخشید و همه را شیفته رفتار شایسته خود کرد. امام حسین (ع)م که آگاه به ضمیر انسان‌ها و معیار سنجش اعمال است، سکینه را با زیباترین لقب، یعنی «خیرة النّساء» خواند و با عنایتی خاص مقام و منزلت وی را در مواقف بسیار، بر دیگران آشکار نمود.

دلبستگی و مهر امام نسبت به سکینه، در آخرین خداحافظی از خیمه‌ها، قابل توجه و تأمل است. وقتی آن حضرت نزدیک خیمه‌ها رسید، فرمود: «ای زینب! ای ام‌کلثوم! ای سکینه! علیکن منی السلام» چون اهل بیت صدایش را شنیدند، برای وداع گرداگرد امام حلقه زدند. علاقه فراوان سکینه به پدر، عنان اختیار را از کفش ربود، دست‌هایش را بر سر فرود آورد و گفت: «پدرجان! آیا تن به مرگ داده‌ای که این گونه خداحافظی می‌‌کنی؟ ما، بعد از تو به چه کسی پناهنده شویم؟»، سخنان عاطفه برانگیز دختر، بر قلب پدر سنگین آمد و از بی‌تابی فرزندش گریست و فرمود: «ای نور دیده‌ام! چگونه تسلیم مرگ نشود کسی که یار و یاوری ندارد؟».

صحبت های امام برای سکینه که بوی فراق و تنهایی می‌‌داد، او را از جمع حاضر جدا کرد و در حالی که آرام‌آرام می‌‌گریست، به گوشه خیمه رفت! شاید قصدش این بود که قلب پدر را بیش از این غصه‌دار نکند. امام حسین (ع) با مشاهده این وضع از اسب فرود آمد و سکینه را نزد خویش خواند و او را به سینه چسباند و اشک‌هایش را پاک نمود و فرمود: «ای سکینه! بدان که بعد از من گریه زیادی در پیش خواهی داشت؛ اما تا هنگامی‌‌ که جان در بدن دارم، با این اشکِ جانگدازت، دلم را آتش نزن! آن زمان که کشته شدم، تو که بهترین زنان هستی، سزاوارترین فرد به گریستن بر منی!» لفظ جمع در این جا، بیانگر این است که سکینه جزء بانوانی است که دلیلی واضح بر بالابودن مقامشان وجود دارد، مانند حضرت فاطمه زهرا (ع) و زینب (س).

زمانی که دشمن، او و دیگر زنان را به قتلگاه برد تا از کنار کشتگان عبور دهد، او ناگهان بر پیکر خونین پدر افتاد و او را به آغوش گرفت و طوری گریست که دوست و دشمن گریان شدند. عمر بن سعد فرمان داد با زور و تهدید دختر امام حسین (ع) را از بدن پدر جدا نموده و همراه بقیه مصیبت دیدگان به اسارت برند. سکینه می‌‌گوید: «وقتی پیکر پدرم را در آغوش گرفتم، از حلقوم بریده‌اش این ندا را شنیدم که می‌‌گفت: «شیعتی ما ان شربتم ماء عذبٍ فاذکرونی او سمعتم بغریبٍ او شهیدٍ فاندبونی»؛‌ «شیعیان من! هر زمان که آب گوارایی نوشیدید، مرا به یاد آورید و اگر سرگذشت غریب و شهیدی را شنیدید، بر من بگریید!».

اسارت

پس از واقعه عاشورا، سکینه و دیگر بانوان به اسارت دشمن در آمده و همراه با کاروان اسرا به کوفه و شام برده شدند. در توصیف چگونگی ورود اسرای اهل بیت(ع) به شام از یکی از اصحاب پیامبر اکرم(ص) به نام سهل بن سعد ساعدی روایت شده که روز ورود اسرا به شام مردی را دیدم که سری بر نیزه داشت که سیمایش بسیار شبیه سیمای رسول خدا(ص) بود و از پی آن دختری را دیدم که بر شتری برهنه و بی‌محمل سوار بود. خود را شتابان به او رساندم و گفتم: «دخترم شما کیستی؟» گفت: «سکینه دختر حسین(ع)» گفتم: «آیا از من کاری ساخته است؟ من سهل بن سعد هستم که جدت را دیده و سخن او را شنیده‌ام» گفت: «ای سهل اگر برای تو ممکن است بگو تا این سرها را از اطراف ما دور کنند تا مردم به تماشای این سرها مشغول شده کمتر به حرم رسول خدا(ص) نگاه کنند.»، سهل ساعدی چهل دینار زر سرخ، به نیزه‌دار داد تا سر امام را از زنان اهل حرم دور کند.

در چگونگی ورود اسرا بر یزید بن معاویه نیز از امام محمد باقر (ع) روایت شده که اسرای اهل بیت(ع) را با صورت‌های باز و در روز بر یزید وارد کردند. اهل شام با دیدن آنها به یکدیگر می‌گفتند ما هیچ اسیری را زیباتر از این اسرا ندیده‌ایم. اینان کیستند؟ در این هنگام عمه‌ام سکینه با صدای بلند فرمود: «نحن سبایا آل محمد(ص)؛ ما اسیران آل محمدیم.»

نگاهی به زندگی حضرت سکینه (س) دختر امام حسین (ع)

خواب سکینه در دمشق

در برخی از منابع خوابی از حضرت سکینه در دمشق نقل شده است. به گفته ابن نما حلی، او خواب دیده بود که پیامبر اسلام، حضرت آدم، حضرت ابراهیم، حضرت موسی و حضرت عیسی برای زیارت امام حسین به کربلا می‌روند در حالی که پیامبر اسلام محاسنش را به دست گرفته و گاهی به زمین می‌افتاد و گاهی از زمین بلند می‌شد. همچنین حضرت فاطمه، حوا، آسیه، مریم و خدیجه نیز آمده بودند در حالی که حضرت زهرا دست بر سر گذاشته بود و گاهی به زمین می‌افتاد و گاهی برمی‌خیرد. او خود را به حضرت زهرا رساند و شروع کرد به گریه کردن حضرت زهرا به او گفت. سکینه جان بس است که ناله‌ات جگرم را آتش زد و بندهای قلبم را قطع کرد. این پیراهن آغتشه به خون پدرت حسین است که از آن را خود جدا نمی‌کنم تا خدا را ملاقات کنم.

 

بازگشت به مدینه

پس از پایان اسارت سکینه نیز به همراه کاروان اسرا به مدینه بازگشت، اما از چند و چون زندگانی او در مدینه تا وفات ایشان در منابع خبر موثق و مورد اطمینان چندانی در دست نیست. شاید بتوان گفتگوی سکینه با دختر عثمان را از معدود خبرهای مورد اعتماد در این دوره دانست.

نقل شده که سکینه روزی با دختر عثمان در مجلسی حاضر بود، دختر عثمان برای فخرفروشی گفت: «أنا بنتُ الشهید: من دختر شهید هستم» سکینه جوابش را نداد تا زمانی که صدای اذان برخاست، همین که مؤذن گفت: «أشهدُ أنّ محمداً رسول الله(ص)» سکینه گفت: «این پدر من است یا پدر تو؟» دختر عثمان شرمسار شد و گفت: «دیگر به شما فخر نخواهم فروخت».

وفات

در چگونگی و محل وفات سکینه اختلاف شده است. بنا بر نقل بسیاری از منابع و مآخذ وفات ایشان در روز پنجم ربیع الاول  سال ۱۱۷ هجری قمری در زمان امارت خالد بن عبدالله بن حارث و به نقلی خالد بن عبدالملک در مدینه اتفاق افتاده است. بنا بر نقل منابع اهل سنت، خالد بن عبدالله بر او نماز خواند و او را در قبرستان بقیع به خاک سپردند.

محل دفن

 بعضی بر این باورند که حرم حضرت سکینه (س) در کشور سوریه شهر شام(دمشق) است، مرحوم علامه سید محسن امین عالم بزرگ شیعه، بر این باور بودند که حرم سکینه ای که در دمشق است، هیچ ارتباطی به حضرت سکینه(س) دختر امام حسین(ع) ندارد و تنها تشابه اسمی میان این دو، شبه ی دفن دختر امام حسین(ع) در شام را به وجود آورده است. این حرم مربوط به سکینه دختر یکی از ملوک شام است، زیرا بر صندوقی که بر قبر نهاده‌اند به خط کوفی مشجر عنوان سکینه لقب الملک نوشته شده است. مرحوم حاج شیخ عباس قمی نیز نظر مرحوم سید محسن امینی را تصدیق نموده است.

 بنابر این آن گونه که مورخان نوشته‌اند، حضرت سکینه(س) در مدینه مقیم بوده و در آنجا رحلت نموده است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۸ ، ۰۹:۵۸
محمدرضا زارع

«٢٣٦»لا جُناحَ‌ عَلَیْکُمْ‌ إِنْ‌ طَلَّقْتُمُ‌ النِّساءَ ما لَمْ‌ تَمَسُّوهُنَّ‌ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ‌ فَرِیضَةً‌ وَ مَتِّعُوهُنَّ‌ عَلَى الْمُوسِعِ‌ قَدَرُهُ‌ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ‌ مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ‌ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِینَ‌ 
اگر زنان را قبل از آمیزش جنسى و یا تعیین مهر طلاق دهید،گناهى بر شما نیست،ولى آنها را(با هدیه‌اى مناسب)بهره‌مند سازید.آن‌کس که توانایى دارد،به اندازه توانش و آن‌کس که تنگدست است به اندازه‌ى وسعش،هدیه‌اى شایسته(که مناسب حالِ‌ دهنده و گیرنده باشد.)این کار براى نیکوکاران سزاوار است. 
نکته‌ها: 
برخى گمان مى‌کردند،طلاق قبل از عمل زناشویى و یا قبل از تعیین مهریه،صحیح نیست.این آیه ضمن اصلاح این تفکّر،مورد هدیه را نیز یادآورى مى‌کند. 
پیام‌ها: 
١-حتّى طلاق دادن باید در فضاى خیرخواهى و نیکى باشد. «إِنْ‌ طَلَّقْتُمُ‌... مَتِّعُوهُنَّ‌... 
بِالْمَعْرُوفِ‌ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِینَ‌» 
٢-عفت کلام،یک ارزش است.به جاى تصریح به مسائل زناشویى،خداوند مى‌فرماید: «ما لَمْ‌ تَمَسُّوهُنَّ‌» 
٣-تعیین و پرداخت مهریه،بر مرد واجب است. «تَفْرِضُوا لَهُنَّ‌ فَرِیضَةً‌» 
٤-تلخى طلاق را با هدیه‌اى مناسب جبران نمائید.هرچند آمیزش جنسى صورت نگرفته است،ولى طلاق یک نوع فشار روحى براى زن محسوب مى‌شود که با احسان و هدیه‌اى شایسته باید جبران شود. «مَتِّعُوهُنَّ‌» 
٥-عقد ازدواج،قداست و احترام دارد. بااینکه آمیزشى صورت نگرفته است، لکن اجراى صیغه‌ى عقد،به زن حقّ‌ مى‌دهد تا به هنگام جدایى هدیه‌اى مناسب دریافت نماید. «مَتِّعُوهُنَّ‌» 
٦-حفظ‍‌ انصاف و عدالت از سوى مرد و زن،مورد نظر است.همان گونه که سرشکستگى زن باید با هدیه‌اى مناسب جبران شود،مرد نیز نباید به خاطر هدیه،تحت فشار قرار گیرد و هرکس باید به مقدار توانایى‌اش اقدام کند. 
«عَلَى الْمُوسِعِ‌ قَدَرُهُ‌ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ‌» 
٧-تکلیف مرد در برابر خانواده،به قدر توان او مى‌باشد. «عَلَى الْمُوسِعِ‌ قَدَرُهُ‌ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ‌» 
٨-احترام به شئون اجتماعى همسر،لازم است.کلمه«معروف»یعنى در هدیه دادن باید مسائل عرفى و اجتماعى را مراعات نمود. «مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ‌» 
٩-از افراط‍‌ و تفریط‍‌ در امور زندگى دورى کنید. «بِالْمَعْرُوفِ‌» 
١٠-هدیه به همسر،از نشانه‌هاى نیکوکاران است. «مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ‌ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِینَ‌» 
١١-هدیه‌ى جنسى،بهتر از پول نقد است.کلمه«متاع»به جاى درهم و دینار، نشانه‌ى آن است که هدیه جنس باشد. «مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ‌» 
١٢-هدیه‌اى که شوهر به همسر مى‌دهد،تحمیل بار و باج و صدقه نپندارد،یک نوع حقّ‌ زن بر مرد است. «حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِینَ‌» 
١٣-اخلاق،پشتوانه احکام الهى است. «حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِینَ‌» 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۸ ، ۲۰:۲۸
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

کلام امام زمان(عج)

اللهم ارزقنا توفیق الطاعة وبُعد المعصیة وصدق النیة وعرفان الحرمة وأکرمنا بالهدی والاستقامة

خدایا ما را توفیق طاعت و دوری از معصیت روزی گردان و راستی نیت و معرفت به آنچه نزد تو محترم است عطا کن و ما را هدایت و استقامت کرامت فرما.

منابع:البلد الأمین و الدرع الحصین / النص / 349 / دعاء آخر مروی عن المهدی ع أیضا ..... ص : 349المصباح للکفعمی (جنة الأمان الواقیة) / 280 / دعاء مروی عن المهدی ع ..... ص : 280

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۸ ، ۱۹:۱۰
محمدرضا زارع

«٢٣٥»وَ لا جُناحَ‌ عَلَیْکُمْ‌ فِیما عَرَّضْتُمْ‌ بِهِ‌ مِنْ‌ خِطْبَةِ‌ النِّساءِ أَوْ أَکْنَنْتُمْ‌ فِی أَنْفُسِکُمْ‌ عَلِمَ‌ اللّهُ‌ أَنَّکُمْ‌ سَتَذْکُرُونَهُنَّ‌ وَ لکِنْ‌ لا تُواعِدُوهُنَّ‌ سِرًّا إِلاّ أَنْ‌ تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفاً وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ‌ النِّکاحِ‌ حَتّى یَبْلُغَ‌ الْکِتابُ‌ أَجَلَهُ‌ وَ اعْلَمُوا أَنَّ‌ اللّهَ‌ یَعْلَمُ‌ ما فِی أَنْفُسِکُمْ‌ فَاحْذَرُوهُ‌ وَ اعْلَمُوا أَنَّ‌ اللّهَ‌ غَفُورٌ حَلِیمٌ‌ 
و گناهى بر شما نیست که به طور کنایه(از زنانى که در عدّه وفات و یا در عدّه طلاقِ‌ غیر رجعى هستند،)خواستگارى کنید،یا(تصمیم خود را)در دل نهان دارید.خداوند مى‌داند که شما آنها را یاد خواهید کرد،ولى با آنها وعده پنهانى(براى ازدواج مخفیانه)نداشته باشید،مگر آنکه(به کنایه) سخن پسندیده بگویید،ولى(در هر حال)اقدام به عقد ازدواج ننمایید تا مدّت مقرّر به سرآید،و بدانید که خداوند آنچه را که در دل دارید مى‌داند، پس از(مخالفت با)او بپرهیزید و بدانید خداوند آمرزنده و بردبار است.

نکته‌ها: 
«عَرَّضْتُمْ‌» به معناى سخن همراه با تعریض و کنایه و «خِطْبَةِ‌» به معناى خواستگارى است.در این آیه اظهار تمایل به ازدواج در مدّت عدّه،بلامانع شمرده شده است،مشروط‍‌ به اینکه صریح نبوده و با کنایه باشد.«قول معروف»در این موارد آن است که نحوه اظهار تمایل به خواستگارى،با ادب اجتماعى و با فراقى که زن داغ‌دیده دارد،مناسبت داشته باشد، مثل‌اینکه بگوید:خداوند رحمت کند شوهرت را و به شما صبر عطا نماید،ولى دیگرانى که مانند شوهر سابق،شما را دوست بدارند پیدا مى‌شوند. 
پیام‌ها: 
١-اسلام،دین فطرى است و انسان فطرتاً متمایل به ازدواج است.لذا اسلام اجازه مى‌دهد این خواسته حتّى در زمان عدّه،به نحو کنایه که عواطف بستگان جریحه‌دار نگردد،طرح شود. «لا جُناحَ‌ عَلَیْکُمْ‌ فِیما عَرَّضْتُمْ‌» 
٢-به غرائز و هیجان‌هاى نفسانى توجّه داشته باشید و به جاى سرکوب غرائز، جوانان را راهنمایى کرده و هشدار بدهید. «عَلِمَ‌ اللّهُ‌ أَنَّکُمْ‌ سَتَذْکُرُونَهُنَّ‌ وَ لکِنْ‌ لا تُواعِدُوهُنَّ‌ سِرًّا» 
٣-توجّه به زمان و حالات،در طرح پیشنهادات،یک اصل است.خواستگارى زن داغدار در ایام عده با صراحت،بى‌ادبى یا بى‌سلیقگى و نوعى گستاخى است. «عَرَّضْتُمْ‌... تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفاً» 
٤-کسى که بداند خداوند از درون او آگاه است،تقوا پیشه مى‌کند. «یَعْلَمُ‌ ما فِی أَنْفُسِکُمْ‌ فَاحْذَرُوهُ‌» 
٥-سفارش به تقوا در هر حال،مخصوصاً در مسائل زناشوئى مورد نظر است. 
«فَاحْذَرُوهُ‌» 
٦-خداوند با حلم خود،کم‌صبرى شما را جبران مى‌کند.شما به قدرى عجله دارید که به سراغ زن داغ‌دیده آن هم در ایام عدّه مى‌روید،ولى خداوند با حلم خود این کار را بر شما منع نکرده است. «أَنَّ‌ اللّهَ‌ غَفُورٌ حَلِیمٌ‌» ٧-به دنبال هشدار،زمینه‌ى بازگشت را نیز فراهم کنید. «فَاحْذَرُوهُ‌... غَفُورٌ حَلِیمٌ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۸ ، ۱۹:۲۳
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام هادی(ع)

«هو الذی یجمع الکلم و یتم النعم، و یحق الله به الحق و یزهق الباطل، و هو مهدیکم المنتظر».

«اوست که کلمه ی امت را یک جا جمع می کند (وحدت کلمه ایجاد می کند) و نعمت‌های الهی را کامل می گرداند. و خداوند به وسیله ی او حق را پا بر جا و باطل را نابود می سازد. هم او مهدی منتظر (سلام الله علیه) است».

یوم الخلاص/ ص404

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۸ ، ۱۵:۳۲
محمدرضا زارع

«٢٣٤»وَ الَّذِینَ‌ یُتَوَفَّوْنَ‌ مِنْکُمْ‌ وَ یَذَرُونَ‌ أَزْواجاً یَتَرَبَّصْنَ‌ بِأَنْفُسِهِنَّ‌ أَرْبَعَةَ‌ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً فَإِذا بَلَغْنَ‌ أَجَلَهُنَّ‌ فَلا جُناحَ‌ عَلَیْکُمْ‌ فِیما فَعَلْنَ‌ فِی أَنْفُسِهِنَّ‌ بِالْمَعْرُوفِ‌ وَ اللّهُ‌ بِما تَعْمَلُونَ‌ خَبِیرٌ 
و کسانى از شما که مى‌میرند و همسرانى باقى مى‌گذارند،آن زنان باید چهار ماه و ده روز خویشتن را در انتظار نگاه دارند و چون به پایان مهلت (عدّه)شان رسیدند،گناهى بر شما نیست در آنچه(مى‌خواهند)درباره‌ى خودشان به طور شایسته انجام دهند.(و با مرد دلخواه خود ازدواج کنند.) و خداوند به آنچه عمل مى‌کنید آگاه است. 
نکته‌ها: 
در تفسیر المیزان،گزارشى از عقاید اقوام و ملل مختلف،در مورد زنانى که شوهران خود را از دست مى‌دهند،آمده است.در آنجا مى‌خوانیم:برخى اقوام معتقد بودند که باید بعد از مرگ شوهر،زن را زنده بسوزانند.و برخى دیگر مى‌گفتند که او را به همراه شوهر،زنده در زیر خاک دفن کنند.بعضى از اقوام براى همیشه ازدواج مجدّد همسر را ممنوع مى‌دانستند.و برخى زودتر از یک سال و یا نه ماه را مجاز نمى‌دانستند. 
در میان بعضى از اقوام رایج بود که اگر مرد وصیّت کند،باید تا آن مدّت که وصیّت کرده همسرش ازدواج نکند و برخى نیز از همان لحظه مرگ،ازدواج مجدّد را مجاز مى‌دانستند. 
در میان این عقاید انحرافى که افراط‍‌ و تفریط‍‌ در آنها نمایان است،اسلام نظریه خود را مبنى بر نگاه داشتن عدّه و سپس اجازه ازدواج با مرد دلخواه را در چارچوب شایستگى و معروف بودن،ارائه داده است. 
در مدّت چهار ماه و ده روز عدّۀ وفات،روشن مى‌شود که آیا زن باردار است یا نه.البته این مدّت در مورد زنانِ‌ غیر باردار است و زنان باردار باید تا وقت وضع حمل عدّه‌نگهدارند. 
قرآن در بیشتر موارد مربوط‍‌ به ازدواج،کلمه‌ى«معروف»را به کار برده است.این نشان‌دهندۀ آن است که اساس هرگونه تصمیم باید عاقلانه و شرع‌پسند باشد.

پیام‌ها: 
١-مرگ،نابودى نیست،بلکه بازپس گرفتن کامل روح از جسم است.کلمه«توفّى» به معناى گرفتن کامل است. «یُتَوَفَّوْنَ‌ مِنْکُمْ‌» 
٢-زن،به محض فوت شوهرش،حقّ‌ ازدواج با دیگرى را ندارد. «یَتَرَبَّصْنَ‌ بِأَنْفُسِهِنَّ‌» 
٣-بستگان شوهر،حقّ‌ دخالت در تصمیمات زنان بیوه را ندارند. «فَلا جُناحَ‌ عَلَیْکُمْ‌ فِیما فَعَلْنَ‌» 
٤-ایمان به اینکه همه‌ى کارها و تصمیمات ما زیر نظر خداوند است،بهترین پشتوانه تقواست. «وَ اللّهُ‌ بِما تَعْمَلُونَ‌ خَبِیرٌ» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۸ ، ۲۰:۴۲
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

کلام امام زمان(عج)

«و لیعلموا أن الحق معنا و فینا، لا یقول ذلک سوانا الا کذاب مفتر، و لا یدعیه غیرنا الا ضال غوی، فلیقتصروا منا علی هذه الجملة دون التفسیر، و یقنعوا من ذلک بالتعریض دون التصریح، ان شاء الله».

ای شیعه ما 
همگان باید بدانند حق با ما و نزد ماست؛ جز ما، کسی این سخن را بر زبان نمی راند مگر دروغگوی تهمت زن. و غیر از ما، احدی این ادعا را نمی کند مگر آنکه گمراه و گمراه کننده است. به همین جمله از ما اکتفا کنند و تفسیرش را نخواهند، و به همین کنایه قناعت کنند، و دنبال تصریح آن نروند که به خواست خدا کنایه آنها را بس است.

منابع:کمال الدین و تمام النعمة/ ص511بحارالانوار/ ج53/ ص191

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۸ ، ۱۶:۴۳
محمدرضا زارع