عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

نویسند و گردآورنده مطالب : محمد رضا زارع
#نشر مطالب باذکر نشانی این وبلاگ بلامانع است!
_____________________

حدیث روز:

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ مِنَ الْخَیْرِ مَا یُعَجَّلُ
اصول کافى جلد3 صفحه: 212 روایة:4

ترجمه :
رسول خدا (ص) فرمود: همانا خدا کارهاى خیر، زود انجام شده را دوست دارد.

__________________________
*دوستان مارا در لینک زیر حتما دنبال کنید.*

دوستانی که بنده را دنبال میکنند، در صورتی که آدرس سایتشان نیز در فهرست دنبال کنندگانمون ثبت باشه و لینک دنبال کردن هم داشته باشند دنبال خواهند شد


۹۵ مطلب در مهر ۱۳۹۸ ثبت شده است

باسلام

یکی از شما بازدیدکنندگان امروز 1398/07/24 ساعت "20:42  در بخش تماس با ما پیامی گذشتند که میخواهند با ما همکاری داشته باشند ؛ اما چون ایمیل و یا شماره تماسی نداشتند نتوانستیم به او پاسخ دهیم، چنانچه این شخص بزرگوار این پیام را خواندند در اسرع وقت از طریق شماره تماسی که در منوی "همکاری با ما" هرچه سریع تر تماس حاصل بفرمایند.

با تشکر.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۸ ، ۲۱:۲۰
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

پیامبر اکرم(ص)

ان المهدی (علیه‌السلام) من عترتی، من اهل بیتی، یخرج فی آخر الزمان تنزل له السماء قطرها و تخرج له الأرض بذرها، فیملا الأرض عدلا و قسطا کما ملأها القوم ظلما و جورا .

مهدی (علیه‌السلام) از عترت و اهل بیت من است؛ در آخرالزمان ظاهر می شود. آسمان باران رحمتش را فرو می ریزد و زمین گیاه خود را بیرون می فرستد. زمین را پر از عدل و داد کند، چنانکه مردم آن را از جور و ستم پر کرده اند .

بحارالانوار/ ج51/ ص74

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۸ ، ۱۶:۵۱
محمدرضا زارع

181-  وَ مِنْ کَلَامٍ لَهُ (علیه السلام)
> وَ قَدْ أَرْسَلَ رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِهِ یَعْلَمُ لَهُ عِلْمَ أَحْوَالِ قَوْمٍ مِنْ جُنْدِ الْکُوفَةِ قَدْ هَمُّوا بِاللِّحَاقِ بِالْخَوَارِجِ وَ کَانُوا عَلَی خَوْفٍ مِنْهُ (علیه السلام) فَلَمَّا عَادَ إِلَیْهِ الرَّجُلُ قَالَ لَهُ أَ أَمِنُوا فَقَطَنُوا أَمْ جَبَنُوا فَظَعَنُوا فَقَالَ الرَّجُلُ بَلْ ظَعَنُوا یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فَقَالَ (علیه السلام) <
بُعْداً لَهُمْ کَمَا بَعِدَتْ ثَمُودُ أَمَا لَوْ أُشْرِعَتِ الْأَسِنَّةُ إِلَیْهِمْ وَ صُبَّتِ السُّیُوفُ عَلَی هَامَاتِهِمْ لَقَدْ نَدِمُوا عَلَی مَا کَانَ مِنْهُمْ إِنَّ الشَّیْطَانَ الْیَوْمَ قَدِ اسْتَفَلَّهُمْ وَ هُوَ غَداً مُتَبَرِّئٌ مِنْهُمْ وَ مُتَخَلٍّ عَنْهُمْ فَحَسْبُهُمْ بِخُرُوجِهِمْ مِنَ الْهُدَی وَ ارْتِکَاسِهِمْ فِی الضَّلَالِ وَ الْعَمَی وَ صَدِّهِمْ عَنِ الْحَقِّ وَ جِمَاحِهِمْ فِی التِّیهِ.

 

خطبه 181-پیوستگان به خوارج 
نکوهش فریب خوردگان از خوارج 
از رحمت خدا دور باشند چونان قوم ثمود، آگاه باشید، اگر نیزه ها به سوی آنان راست شود، شمشیرها بر سرشان فرود آید، از گذشته خود پشیمان خواهند شد، امروز شیطان آنها را به تفرقه دعوت کرد، و فردا از آنها بیزاری می جوید، و از آنها کنار خواهد کشید. همین ننگ آنان را کافی است که از هدایت گریختند و در گمراهی و کوری فرو رفتند، راه حق را بستند، و در حیرت و سرگردانی ماندند.
 

 

 


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۸ ، ۱۲:۴۸
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

کلام امام زمان(عج)

وأما وجهُ الانتفاع بی فی غیبتی فکالانتفاع بالشمس إذا غیبها عن الأبصار السحاب وإنی لاَمانٌ لأهل الأرض کما أن النجومَ أمانٌ لأهل السماء

ای شیعه ما 
نفع بردن از من در زمان غیبتم مانند نفع بردن از خورشید هنگام پنهان شدنش در پشت ابرهاست و همانا من ایمنی بخش اهل زمین هستم، همچنان که ستارگان ایمنی بخش اهل آسمانند.

منابع:الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی) / ج 2 / 471 / احتجاج الحجة القائم المنتظر المهدی صاحب الزمان صلوات الله علیه و على آبائه الطاهرین ..... ص : 46الوافی / ج 2 / 425 / بیان ..... ص : 419بحار الأنوار (ط - بیروت) / ج 52 / 92 / باب 20 علة الغیبة و کیفیة انتفاع الناس به فی غیبته صلوات الله علیه ..... ص : 90بحار الأنوار (ط - بیروت) / ج 53 / 181 / باب 31 ما خرج من توقیعاته ع ..... ص : 150بحار الأنوار (ط - بیروت) / ج 75 / 380 / باب 30 مواعظ القائم ع و حکمه ..... ص : 380

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۸ ، ۱۶:۴۳
محمدرضا زارع

180-  و من خطبة له (علیه السلام)
> فی ذم العاصین من أصحابه <
أَحْمَدُ اللَّهَ عَلَی مَا قَضَی مِنْ أَمْرٍ وَ قَدَّرَ مِنْ فِعْلٍ وَ عَلَی ابْتِلَائِی بِکُمْ أَیَّتُهَا الْفِرْقَةُ الَّتِی إِذَا أَمَرْتُ لَمْ تُطِعْ وَ إِذَا دَعَوْتُ لَمْ تُجِبْ إِنْ أُمْهِلْتُمْ خُضْتُمْ وَ إِنْ حُورِبْتُمْ خُرْتُمْ وَ إِنِ اجْتَمَعَ النَّاسُ عَلَی إِمَامٍ طَعَنْتُمْ وَ إِنْ أُجِئْتُمْ إِلَی مُشَاقَّةٍ نَکَصْتُمْ. لَا أَبَا لِغَیْرِکُمْ مَا تَنْتَظِرُونَ بِنَصْرِکُمْ وَ الْجِهَادِ عَلَی حَقِّکُمْ الْمَوْتَ أَوِ الذُّلَّ لَکُمْ فَوَاللَّهِ لَئِنْ جَاءَ یَومِی وَ لَیَأْتِیَنِّی لَیُفَرِّقَنَّ بَیْنِی وَ بَیْنِکُمْ وَ أَنَا لِصُحْبَتِکُمْ قَالٍ وَ بِکُمْ غَیْرُ کَثِیرٍ لِلَّهِ أَنْتُمْ أَ مَا دِینٌ یَجْمَعُکُمْ وَ لَا حَمِیَّةٌ تَشْحَذُکُمْ أَ وَ لَیْسَ عَجَباً أَنَّ مُعَاوِیَةَ یَدْعُو الْجُفَاةَ الطَّغَامَ فَیَتَّبِعُونَهُ عَلَی غَیْرِ مَعُونَةٍ وَ لَا عَطَاءٍ وَ أَنَا أَدْعُوکُمْ وَ أَنْتُمْ تَرِیکَةُ الْإِسْلَامِ وَ بَقِیَّةُ النَّاسِ إِلَی الْمَعُونَةِ أَوْ طَائِفَةٍ مِنَ الْعَطَاءِ فَتَفَرَّقُونَ عَنِّی وَ تَخْتَلِفُونَ عَلَیَّ إِنَّهُ لَا یَخْرُجُ إِلَیْکُمْ مِنْ أَمْرِی رِضًی فَتَرْضَوْنَهُ وَ لَا سُخْطٌ فَتَجْتَمِعُونَ عَلَیْهِ وَ إِنَّ أَحَبَّ مَا أَنَا لَاقٍ إِلَیَّ الْمَوْتُ قَدْ دَارَسْتُکُمُ الْکِتَابَ وَ فَاتَحْتُکُمُ الْحِجَاجَ وَ عَرَّفْتُکُمْ مَا أَنْکَرْتُمْ وَ سَوَّغْتُکُمْ مَا مَجَجْتُمْ لَوْ کَانَ الْأَعْمَی یَلْحَظُ أَوِ النَّائِمُ یَسْتَیْقِظُ وَ أَقْرِبْ بِقَوْمٍ مِنَ الْجَهْلِ بِاللَّهِ قَائِدُهُمْ مُعَاوِیَةُ وَ مُؤَدِّبُهُمُ ابْنُ النَّابِغَةِ.

 

خطبه 180-در نکوهش یارانش 
نکوهش کوفیان 
خدا را بر آنچه که خواسته و هر کار که مقدر فرمود ستایش می کنم، و او را بر این گرفتار شدنم به شما کوفیان می ستایم، ای مردمی که هرگاه فرمان دادم اطاعت نکردید، و هر زمان شما را دعوت کردم پاسخ ندادید، هرگاه شما را مهلت می دهم در بیهودگی فرو می روید، و در هنگامه جنگ سست و ناتوانید، اگر مردم اطراف امام خود جمع شوند طعنه زده، و اگر شما را برای حل مشکلی بخوانند سر باز می زنید. پدر مباد دشمنان شما را! برای پیروزی منتظر چه چیزی هستید؟ چرا برای گرفتن حق خود جهاد نمی کنید؟ آیا در انتظار مرگ یا ذلت هستید؟ بخدا سوگند! اگر مرگ من فرا رسد که حتما خواهد رسید، بین من و شما جدایی خواهد افتاد، در حالی که من از همنشینی با شما ناراحت، و حضورتان برای من بی فایده بود. علل سقوط و انحطاط فکری کوفیان خدا خیرتان دهد، آیا دینی نیست که شما را گردآورد؟ آیا غیرتی نیست که شما را برای جنگ با دشمن بسیج کند؟ شگفت آور نیست که معاویه انسانهای جفاکار پست را می خواند و آنها بدون انتظار کمک و بخششی از او پیروی می کنند!! و من شما را برای یاری حق می خوانم، در حالی که شما بازماندگان اسلام، و یادگار مسلمانان پیشین می باشید، با 
کمک و عطایا شما را دعوت می کنم ولی از اطراف من پراکنده می شوید، و به تفرقه و اختلاف روی می آورید. نه از دستورات من راضی می شوید، و نه شما را به خشم می آورد که بر ضد من اجتماع کنید، اکنون دوست داشتنی چیزی که آرزو می کنم، مرگ است. کتاب خدا را به شما آموختم، و راه و رسم استدلال را به شما آموزش دادم، و آنچه را که نمی شناختید به شما شناساندم، و دانشی را که به کامتان سازگار نبود جرعه جرعه به شما نوشاندم. ای کاش نابینا می دید! و خفته بیدار می شد! سوگند بخدا چه نادان مردمی که رهبر آنان معاویه، و آموزگارشان پسر نابغه (عمروعاص) باشد!
 


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۸ ، ۱۳:۲۳
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام صادق(ع)

«مهرم وارد خدمت امام صادق (علیه‌السلام) شده، سوال کرد: این امر که ما در انتظار آن به سر می بریم، چه وقتی واقع خواهد شد؟ فرمود:-«کذب الوقاتون، و هلک المستعجلون، و نجی المسلمون».-«آنانکه وقتی تعیین کردند، دروغ گفتند. آنانکه شتاب کردند، هلاک شدند. آنانکه تسلیم اراده ی خدا شدند، نجات یافتند».

اصول کافی/ ج1/ ص300

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۸ ، ۱۵:۱۵
محمدرضا زارع

179-  و من کلام له (علیه السلام)
> و قد سأله ذعلب الیمانی فقال هل رأیت ربک یا أمیر المؤمنین فقال (علیه السلام) أ فأعبد ما لا أری ، فقال و کیف تراه ، فقال <
لَا تُدْرِکُهُ الْعُیُونُ بِمُشَاهَدَةِ الْعِیَانِ وَ لَکِنْ تُدْرِکُهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِیمَانِ قَرِیبٌ مِنَ الْأَشْیَاءِ غَیْرَ مُلَابِسٍ بَعِیدٌ مِنْهَا غَیْرَ مُبَایِنٍ مُتَکَلِّمٌ لَا بِرَوِیَّةٍ مُرِیدٌ لَا بِهِمَّةٍ صَانِعٌ لَا بِجَارِحَةٍ لَطِیفٌ لَا یُوصَفُ بِالْخَفَاءِ کَبِیرٌ لَا یُوصَفُ بِالْجَفَاءِ بَصِیرٌ لَا یُوصَفُ بِالْحَاسَّةِ رَحِیمٌ لَا یُوصَفُ بِالرِّقَّةِ تَعْنُو الْوُجُوهُ لِعَظَمَتِهِ وَ تَجِبُ الْقُلُوبُ مِنْ مَخَافَتِهِ.
 

خطبه 179-پاسخ به ذعلب یمانی 
خداشناسی 
دیده ها هرگز او را آشکار نمی بینند، اما دلها با ایمان درست او را درمی یابند، خدا به همه چیز نزدیک است نه آنکه به اشیاء چسبیده باشد، و از همه چیز دور است نه آنکه از آنها بیگانه باشد، گوینده است نه با اندیشه و فکر، اراده کننده است نه از روی آرزو و خواهش، سازنده است نه با دست و پا، لطافت دارد نه آنکه پوشیده و مخفی باشد، بزرگ است نه با ستمکاری، بیناست نه با حواس ظاهری، مهربان است نه با نازکدلی، سرها و چهره ها در برابر عظمت او به خاک افتاده، و دلها از ترس او بی قرارند.
 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۸ ، ۱۰:۱۲
محمدرضا زارع

«٢١٩»یَسْئَلُونَکَ‌ عَنِ‌ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ‌ فِیهِما إِثْمٌ‌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ‌ لِلنّاسِ‌ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ‌ نَفْعِهِما وَ یَسْئَلُونَکَ‌ ما ذا یُنْفِقُونَ‌ قُلِ‌ الْعَفْوَ کَذلِکَ‌ یُبَیِّنُ‌ اللّهُ‌ لَکُمُ‌ الْآیاتِ‌ لَعَلَّکُمْ‌ تَتَفَکَّرُونَ‌ 
از تو درباره شراب و قمار مى‌پرسند،بگو:در آن دو گناهى بزرگ است و منافعى(مادّى)نیز براى مردم دارند.(ولى)گناه آن دو از سود آنها بزرگ‌تر است.(همچنین)از تو مى‌پرسند که چه انفاق کنند؟بگو:افزون(بر نیاز خود را)،خداوند این‌چنین آیات را براى شما روشن مى‌سازد تا شاید اندیشه کنید.

نکته‌ها: 
کلمه«اثم»به گفته‌ى راغب در مفردات،به کارى گویند که انسان را در انجام کارهاى خیر کُند و سست کند. 
سؤال اوّلِ‌ مردم درباره‌ى حکم خمر و میسر است.کلمه«خمر»به معناى پوشش است و لذا به پارچه‌اى که زنان سرِ خود را با آن پوشانده و مراعات حجاب مى‌کنند،«خمار»مى‌گویند.از آنجا که شراب،قدرت تشخیص را از عقل گرفته و در واقع آن را مى‌پوشاند،به آن«خمر» مى‌گویند. 
همچنین کلمه‌ى«مَیسر»از«یسر»به معناى آسان است.گویا در قمار،طرفین مى‌خواهند مال همدیگر را به آسانى بربایند. 
این آیه در پاسخ پرسش آنها مى‌فرماید:شراب‌خوارى و قماربازى،گناهان بزرگى هستند، گرچه ممکن است منافعى داشته باشند.چنانکه عده‌اى از راه کشت انگور یا شراب‌فروشى و گروه‌هایى با دائر کردن قمارخانه،ثروتى بدست مى‌آورند.در کتاب‌هاى علمى و تربیتى،آثار و عوارض منفى شراب و قمار به تفصیل بازگو شده است. 
در اینجا فهرستى از آنچه در تفسیر نمونه در باب زیان‌هاى شراب و قمار آمده است، مى‌آوریم: 
١.کوتاه شدن عمر. 
٢.عوارض منفى در کودکان.مخصوصاً اگر آمیزشى در حال مستى صورت گیرد. 
٣.گسترش فساد اخلاقى وبالا رفتن آمار جنایات از قبیل:سرقت،ضرب و جرح،جرائم جنسى و افزایش خطرات و حوادث رانندگى.از یکى از دانشمندان نقل شده است که اگر دولت‌ها نیمى از شراب‌فروشى‌ها را ببندند،ما نیمى از بیمارستان‌ها و تیمارستان‌ها را مى‌بندیم. 
قمار نیز از جمله عوامل هیجان،بیمارى‌هاى عصبى،سکته‌هاى مغزى و قلبى،بالا رفتن ضربان قلب،بى‌اشتهایى ،و رنگ‌پریدگى و...است.همچنان که بررسى‌کنندگان،سى درصد آمار جنایات را مرتبط‍‌ با قمار دانسته‌اند.در ضمن قمار،در شکوفایى اقتصادى نقش تخریبى داشته و نشاط‍‌ کار مفید را از بین مى‌برد.در بعضى از کشورهاى غیر اسلامى نیز در سال‌هایى قمار را ممنوع و غیر قانونى اعلام کرده‌اند.مثلاً انگلستان در سال ١٨٥٣،شوروى در سال ١٨٥٤ و آلمان در سال ١٨٧٣ قمار را ممنوع اعلام کردند. 
سؤال دوّمِ‌ مردم درباره‌ى انفاق است که مى‌پرسند چه چیزى را انفاق کنند؟آیه در جواب مى‌فرماید:«عفو»را! عفو در لغت علاوه بر گذشت و آمرزش به معناى حدّ وسط‍‌،مقدار اضافى،و بهترین قسمت مال آمده است و هریک از این معانى نیز با آیه سازگار است و ممکن است مراد از عفو،همه‌ى این معانى باشد.یعنى اگر خواستید انفاق کنید،هم مراعات اعتدال را نموده و همه‌ى اموالتان را یکجا انفاق نکنید تا خود نیازمند نشوید و هم در موقع انفاق،از بهترین اموال خود بدهید.چنانکه قرآن در جاى دیگر مى‌فرماید: «لَنْ‌ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّى تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ‌» ١به نیکى نمى‌رسید مگر از آنچه دوست دارید انفاق کنید. 
در تفاسیر آمده است که تحریم شراب به صورت تدریجى بوده است.زیرا اعراب،گرفتار شراب بودند و لذا آیات،به تدریج آنها را آماده پذیرش تحریم نمود.ابتدا این آیه نازل شد: 
«تَتَّخِذُونَ‌ مِنْهُ‌ سَکَراً وَ رِزْقاً حَسَناً» ٢از انگور،هم نوشابه‌ى مست‌کننده و هم رزق نیکو بدست مى‌آید.یعنى شراب،رزق حسن نیست.بعد این آیه نازل شد: «فِیهِما إِثْمٌ‌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ‌ لِلنّاسِ‌ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ» ضرر شراب و قمار براى مردم،بیشتر از منفعت آنهاست.و سپس این آیه نازل شد: «لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ‌ وَ أَنْتُمْ‌ سُکارى‌» ٣به هنگام نماز نباید مست باشید.و در خاتمه حرمت دائمى و علنى بیان شد؛ «إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ... رِجْسٌ‌ مِنْ‌ عَمَلِ‌ الشَّیْطانِ‌» ٤شراب و قمار...نجس و از اعمال شیطان هستند. 
پیام‌ها: 
١-شراب و قمار،هر دو عامل فساد جسم و روح و مایه‌ى غفلت هستند.لذا در قرآن در کنار هم مطرح شده‌اند. «اَلْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ» 
٢-از اندیشه و امنیّت،پاسدارى کنید.با تحریم شراب،از عقل و فکر،و با تحریم قمار،از آرامش و سلامتى روحى و اقتصادى پاسدارى شده است. «فِیهِما إِثْمٌ‌ کَبِیرٌ... وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ» 
٣-در برخوردها،انصاف داشته باشید.بدى‌هاى دیگران را در کنار خوبى‌هاى آنها ببینید.آیه از منافع شراب و قمار چشم نمى‌پوشد و موضوع را به نحوى مطرح مى‌کند که قدرت تعقّل و تفکّر در انسان زنده شود. «فِیهِما إِثْمٌ‌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ‌ لِلنّاسِ‌ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ» 
٤-در محرّمات گاهى ممکن است منافعى باشد. «مَنافِعُ‌ لِلنّاسِ‌» 
٥-در جعل قوانین باید به مسئله اهمّ‌ و مهمّ‌ توجّه کرد. «مَنافِعُ‌ لِلنّاسِ‌ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ» 
٦-احکام الهى براساس مصالح و مفاسد است. «إِثْمُهُما أَکْبَرُ» 
٧-آشنایى با فلسفه احکام،گامى به‌سوى پذیرش آن است. «إِثْمُهُما أَکْبَرُ» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۸ ، ۱۶:۰۶
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام کاظم(ع)

«هو الطرید الوحید الغریب الغائب عن اهله، الموتور بابیه».

«او امام غریب، تنها، دور از وطن، و غایب از دیدگان کسان خویش است که خون پدرش را انتقام می گیرد».

کمال الدین/ ص361

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۸ ، ۱۴:۴۰
محمدرضا زارع

178-  و من خطبة له (علیه السلام)
> فی الشهادة و التقوی ، و قیل إنه خطبها بعد مقتل عثمان فی أول خلافته <
>اللّه و رسوله<
لَا یَشْغَلُهُ شَأْنٌ وَ لَا یُغَیِّرُهُ زَمَانٌ وَ لَا یَحْوِیهِ مَکَانٌ وَ لَا یَصِفُهُ لِسَانٌ لَا یَعْزُبُ عَنْهُ عَدَدُ قَطْرِ الْمَاءِ وَ لَا نُجُومِ السَّمَاءِ وَ لَا سَوَافِی الرِّیحِ فِی الْهَوَاءِ وَ لَا دَبِیبُ النَّمْلِ عَلَی الصَّفَا وَ لَا مَقِیلُ الذَّرِّ فِی اللَّیْلَةِ الظَّلْمَاءِ یَعْلَمُ مَسَاقِطَ الْأَوْرَاقِ وَ خَفِیَّ طَرْفِ الْأَحْدَاقِ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ غَیْرَ مَعْدُولٍ بِهِ وَ لَا مَشْکُوکٍ فِیهِ وَ لَا مَکْفُورٍ دِینُهُ وَ لَا مَجْحُودٍ تَکْوِینُهُ شَهَادَةَ مَنْ صَدَقَتْ نِیَّتُهُ وَ صَفَتْ دِخْلَتُهُ وَ خَلَصَ یَقِینُهُ وَ ثَقُلَتْ مَوَازِینُهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ الَمْجُتْبَیَ مِنْ خَلَائِقِهِ وَ الْمُعْتَامُ لِشَرْحِ حَقَائِقِهِ وَ الْمُخْتَصُّ بِعَقَائِلِ کَرَامَاتِهِ وَ الْمُصْطَفَی لِکَرَائِمِ رِسَالَاتِهِ وَ الْمُوَضَّحَةُ بِهِ أَشْرَاطُ الْهُدَی وَ الْمَجْلُوُّ بِهِ غِرْبِیبُ الْعَمَی أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ الدُّنْیَا تَغُرُّ الْمُؤَمِّلَ لَهَا وَ الْمُخْلِدَ إِلَیْهَا وَ لَا تَنْفَسُ بِمَنْ نَافَسَ فِیهَا وَ تَغْلِبُ مَنْ غَلَبَ عَلَیْهَا وَ ایْمُ اللَّهِ مَا کَانَ قَوْمٌ قَطُّ فِی غَضِّ نِعْمَةٍ مِنْ عَیْشٍ فَزَالَ عَنْهُمْ إِلَّا بِذُنُوبٍ اجْتَرَحُوهَا لِ أَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ وَ لَوْ أَنَّ النَّاسَ حِینَ تَنْزِلُ بِهِمُ النِّقَمُ وَ تَزُولُ عَنْهُمُ النِّعَمُ فَزِعُوا إِلَی رَبِّهِمْ بِصِدْقٍ مِنْ نِیَّاتِهِمْ وَ وَلَهٍ مِنْ قُلُوبِهِمْ لَرَدَّ عَلَیْهِمْ کُلَّ شَارِدٍ وَ أَصْلَحَ لَهُمْ کُلَّ فَاسِدٍ وَ إِنِّی لَأَخْشَی عَلَیْکُمْ أَنْ تَکُونُوا فِی فَتْرَةٍ وَ قَدْ کَانَتْ أُمُورٌ مَضَتْ مِلْتُمْ فِیهَا مَیْلَةً کُنْتُمْ فِیهَا عِنْدِی غَیْرَ مَحْمُودِینَ وَ لَئِنْ رُدَّ عَلَیْکُمْ أَمْرُکُمْ إِنَّکُمْ لَسُعَدَاءُ وَ مَا عَلَیَّ إِلَّا الْجُهْدُ وَ لَوْ أَشَاءُ أَنْ أَقُولَ لَقُلْتُ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ.

 

خطبه 178-در صفات خداوند 
خداشناسی هیچ کاری خدا را از کار دیگر باز نمی دارد، و گذشت زمان در او دگرگونی ایجاد نمی کند، و مکانی او را در بر نمی گیرد، هیچ زبانی قدرت وصف او را ندارد، و چیزی از خدا مخفی و پنهان نیست، نه تعداد قطرات فراوان آبها، و نه ستارگان انبوه آسمان، و نه ذرات خاک همراه با گردبادها در هوا، و نه حرکات مورچگان بر سنگهای سخت، و نه استراحتگاه مورچگان ریز در شبهای تار. خدا از مکان ریزش برگ درختان، و حرکات مخفیانه چشمها آگاه است. و شهادت می دهم که جز الله، خدایی نیست، همتایی نداشته و شک و تردیدی در او راه ندارد، دین او را انکار نمی کنم، و به آفریدگاری او اعتقاد دارم، گواهی کسی که نیت او راست، درون او پاک، یقین او خالص، و میزان عمل او گرانسنگ است. و شهادت می دهم که محمد (ص) بنده و فرستاده و برگزیده او از میان انسانهاست پیامبر (ص) برای تشریح حقائق آیین الهی انتخاب، و به ارزشهای ویژه اخلاقی گرامی داشته شد. او را برای رساندن رسالتهای کریمانه اش برگزید، نشانه های هدایت به وسیله او آشکار، و تاریکیهای جهل و گمراهی با نور هدایت او از میان رفت. 
روش برخورد با دنیا ای مردم! دنیا آرزومندان و خواهان خود را فریب می دهد، برای شیفتگان خود ارزشی قائل نیست، و آن کس را که بر دنیا پیروز شود مغلوب گرداند. بخدا سوگند! هرگز ملتی از ناز و نعمت زندگی گرفته نشدند مگر به کیفر گناهانی که انجام داده اند، زیرا خداوند به بندگان خود ستم روا نمی دارد، اگر مردم به هنگام نزول بلاها، و گرفته شدن نعمتها، با درستی نیت در پیشگاه خدا زاری کنند، و با قلبهای پر از محبت از خداوند درخواست عفو نمایند، آنچه از دستشان رفته باز خواهد گشت، و هرگونه فسادی خواهد شد. من بر شما ترسناکم که در جهالت و غرور فرو رفته باشید، چه اینکه در گذشته به سویی کشیده شدید که قابل ستایش نبود. اما اگر در زندگانی خود اصلاحاتی پدید آورید، سعادتمند خواهید شد، وظیفه من جز تلاش و کوشش در اصلاح امور شما نیست، اگر می خواستم، بی مهریهای شما را بازگو می کردم، خدا آنچه را گذشت ببخشاید.
 


 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۸ ، ۱۰:۱۳
محمدرضا زارع

«٢١٨»إِنَّ‌ الَّذِینَ‌ آمَنُوا وَ الَّذِینَ‌ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ‌ اللّهِ‌ أُولئِکَ‌ یَرْجُونَ‌ رَحْمَتَ‌ اللّهِ‌ وَ اللّهُ‌ غَفُورٌ رَحِیمٌ‌ 
همانا کسانى که ایمان آورده‌اند و کسانى که مهاجرت نموده و در راه خدا جهاد کرده‌اند،آنها به رحمت پروردگار امیدوار هستند و خدا آمرزنده و مهربان است. 
نکته‌ها: 
در شأن نزول این آیه که در ادامه آیه پیش است،مى‌خوانیم:مؤمنانى که هجرت و جهاد کردند،ولى هلال ماه رجب را با ماه جمادى‌الاخرى اشتباه گرفتند و دست به قتال زدند، ناراحت نباشند.زیرا اشتباهشان مورد عفو است و آنان قصد انجام گناه نداشته‌اند. 
امید بدون عمل،آرزویى بیش نیست.چنانکه در آخرین آیه سوره‌ى کهف مى‌خوانیم: «فَمَنْ‌ کانَ‌ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ‌ فَلْیَعْمَلْ‌ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ‌ بِعِبادَةِ‌ رَبِّهِ‌ أَحَداً» هرکس امید به لقاى پروردگار و رسیدن به مقام قرب را دارد،پس باید عمل خالصانه انجام دهد.آرى،«رجاء»، آن امیدى است که انسان مقدّمات رسیدن به آن را فراهم کند. 
براى امیدوار بودن به الطاف الهى،اسلام زمینه‌هایى را فراهم کرده است: 
١-یأس و ناامیدى از گناهان کبیره است. ١
٢-خداوند مى‌فرماید:من نزد گمان بنده‌ى مؤمن هستم،اگر گمان خوب به من ببرد به او خوبى مى‌رسانم. ٢
٣-انبیا و فرشتگان،به مؤمنان دعا و براى آنان استغفار مى‌کنند. ٣
٤-پاداش الهى چندین برابر است. ٤
٥-راه توبه باز است. ٥
٦-گرفتارى‌هاى مؤمن،کفّاره‌ى گناهان او محسوب مى‌شود. ٦
٧-خداوند توبه را قبول کرده و سیّئات را به حسنات مبدّل مى‌سازد. ٧پیام‌ها: 
١-رتبه‌ى ایمان،مقدّم بر عمل است. «آمَنُوا... هاجَرُوا وَ جاهَدُوا» 
٢-امید به لطف پروردگار،مشروط‍‌ به ایمان،هجرت و جهاد است. «آمَنُوا... 
هاجَرُوا وَ جاهَدُوا... أُولئِکَ‌ یَرْجُونَ‌» 
٣-اصول افکار و اعمال اگر صحیح باشد،اشتباهات جزئى قابل عفو است. 
«آمَنُوا... هاجَرُوا... یَرْجُونَ‌» 
٤-به لطف خداوند امیدوار باشیم،نه به کارهاى نیک خود.زیرا خطر سوء عاقبت و حبط‍‌ عمل و عدم قبول اطاعت،تا پایان عمر در کمین است. «یَرْجُونَ‌ رَحْمَتَ‌ اللّهِ‌» 
٥-چون بنده امیدوار به رحمت خداوند است،خداوند نیز اعلام مى‌کند:آمرزنده و مهربان است. «یَرْجُونَ‌ رَحْمَتَ‌ اللّهِ‌ وَ اللّهُ‌ غَفُورٌ رَحِیمٌ‌» 
٦-ارزش هجرت و جهاد آن است که در راه خدا و براى او باشد. «فِی سَبِیلِ‌ اللّهِ‌» 
٧-مؤمنان و مهاجران مخلص نیز به رحمت و مغفرت او نیاز دارند. «آمَنُوا، هاجَرُوا... یَرْجُونَ‌ رَحْمَتَ‌ اللّهِ‌» 
٨-از خطاى مهاجران و مجاهدان در راه خدا،باید گذشت. «وَ اللّهُ‌ غَفُورٌ رَحِیمٌ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۸ ، ۱۸:۵۵
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

کلام امام زمان(عج)

أنا بقیة الله فی أرضه والمنتقم من أعدائه

ای شیعه ما 
من باقیمانده‌ی خدا در زمین او و انتقام گیرنده از دشمنان او هستم.

منابع:الوافی / ج 2 / 396 / بیان ..... ص : 394بحار الأنوار (ط - بیروت) / ج 52 / 24 / باب 18 ذکر من رآه صلوات الله علیه ..... ص : 1تفسیر نور الثقلین / ج 2 / 392 / [سورة هود(11): الآیات 69 الى 86] ..... ص : 375

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۸ ، ۱۵:۵۴
محمدرضا زارع

177-  و من کلام له (علیه السلام)
> فی معنی الحکمین <
فَأَجْمَعَ رَأْیُ مَلَئِکُمْ عَلَی أَنِ اخْتَارُوا رَجُلَیْنِ فَأَخَذْنَا عَلَیْهِمَا أَنْ یُجَعْجِعَا عِنْدَ الْقُرْآنِ وَ لَا یُجَاوِزَاهُ وَ تَکُونُ أَلْسِنَتُهُمَا مَعَهُ وَ قُلُوبُهُمَا تَبَعَهُ فَتَاهَا عَنْهُ وَ تَرَکَا الْحَقَّ وَ هُمَا یُبْصِرَانِهِ وَ کَانَ الْجَوْرُ هَوَاهُمَا وَ الِاعْوِجَاجُ رَأْیَهُمَا وَ قَدْ سَبَقَ اسْتِثْنَاؤُنَا عَلَیْهِمَا فِی الْحُکْمِ بِالْعَدْلِ وَ الْعَمَلِ بِالْحَقِّ سُوءَ رَأْیِهِمَا وَ جَوْرَ حُکْمِهِمَا وَ الثِّقَةُ فِی أَیْدِینَا لِأَنْفُسِنَا حِینَ خَالَفَا سَبِیلَ الْحَقِّ وَ أَتَیَا بِمَا لَا یُعْرَفُ مِنْ مَعْکُوسِ الْحُکْمِ.
 

خطبه 177-درباره حکمین 
نکوهش از خیانت حکمین 
رای جمعیت شما در صفین یکی شد که دو مرد را به داوری برگزینند (ابوموسی اشعری، عمروعاص) و از آن دو پیمان گرفتیم که در برابر قرآن تسلیم باشند، و از آن تجاوز نکنند، زبان آن دو با قرآن و قلبهایشان پیرو کتاب خدا باشد، اما آنها از قرآن رویگردان شدند، حق را آشکار می دیدند و ترک گفتند که جور و ستم، خواسته دلشان، و کجی و انحراف در روش فکریشان بود. در صورتیکه پیش از صدور رای زشت و حکم جائرانه، با آنها شرط کرده بودیم که به عدل حکم نموده و به حق عمل کنند، ما به حقانیت خود ایمان داریم در حالی که آن دو از راه حق بیرون رفتند و حکمی بر خلاف حکم خدا صادر کردند.
 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۸ ، ۱۴:۲۱
محمدرضا زارع

احمد الحسن رهبر جمعیت مذهبی انصار المهدیاست.

احمد الحسن
شناسنامه
نام کامل احمد اسماعیل صالح
نام مستعار یمانی
زادروز ۱۹۶۸
زادگاه بصره،  عراق
دین اسلام-شیعه
اطلاعات سیاسی
سمت رهبر جریان انصار المهدی
فعالیت‌ها حمایت از تظاهرات 2016 و 2018 در عراق
وبگاه رسمی https://www.almahdyoon.co

او که مدعی است نسبش به امام مهدی باز می‌گردد، در بصره و جنوب عراق متولد شده‌است. او ادعا می‌کند از علم امام مهدی بهره برده و در پایان سال ۱۹۹۹ و با دستور امام مهدی دعوتیمانی را آغاز کرده‌است. به گزارش الشرق الاوسط در سال ۱۹۹۹ از رشته مهندسی عمران دانشکده مهندسی نجف فارغ‌التحصیل شد و سپس به تحصیل در حوزه علمیه نجف پرداخت و پس از سه سال دعوتش را علنا آغاز کرد.[۱][۲] او سال‌هاست که مخفیانه زندگی می‌کند و علت اصلی متواری شدنش را فتوای برخی از مراجع مثل حائری در قم به حلال بودن ریختن خونش عنوان می‌کند.[۳]

احمدالحسن تاکنون پنجاه کتاب نوشته‌است و یارانش نیز حدود دویست کتاب نوشته‌اند. او می‌کوشد نام خود و نام شهر و روستای خود و سن و خصوصیات جسمی خود را با روایات و احادیث نشان دهد.[۴][۵] یاران احمد الحسن در سال ۲۰۰۸ در نواحی بصره و ناصریه با پلیس عراق درگیر شدند که صدها کشته و مجروح بجا گذاشت و خاتمه یافت[۶][۷] پس از این احمد الحسن ناپدید و حامیانش ضمن ادامه دادن تبلیغ برای وی هم‌زمان سعی کردند با نوشتن کتبی در تأیید او مبارزه را به عرصه کلامی بکشانند و ادعاهای وی را زنده نگه دارند.[۵]

 

خانواده

پدر او کشاورز بوده‌است. یکی از برادران وی پژوهشگر انرژی هسته‌ای است و دارای مقالاتی در این خصوص بوده‌است. برادر دیگر احمد الحسن نیز با درجه سرهنگی در ارتش خدمت می‌کرده‌است.

 

ادعاها

  • وی مدعی است که همان سید یمانی است که در باور شیعه دوازده امامی به عنوان یکی از علائم قطعی و زمینه‌ساز اصلی ظهور امام زمان پیش از ظهور قیام می‌کند.[۱][۶]
  • او خود را با چهار واسطه از اولاد امام زمان می‌داند.
  • او مدعی است: بعد از اینکه امام مهدی که حکومت کرد و از دنیا رفت، دوازده مهدی از نسل او یک به یک حکومت می‌کنند و من (احمد الحسن) مهدی اول هستم و جدم (امام زمان) حکومت را به من خواهد داد![۸]
  • او در بیانیه‌ای خود را داناترین مردم به قرآن و تورات و انجیل معرفی می‌کند و علمای ادیان را به مناظره و مباهله دعوت می‌کند.
  • به غیر از این‌ها ادعاهای عجیب دیگری نیز مطرح می‌کند.
  • احمدالحسن مدعی است تبارش به علی بن ابی‌طالب می‌رسد. نام ادعایی او احمد فرزند سیداسماعیل، فرزند سیدصالح، فرزند سیدحسین، فرزند سیدسلمان، فرزند امام محمد، فرزند امام حسن، فرزند امام علی، فرزند امام محمد، فرزند امام علی، فرزند امام موسی، فرزند امام جعفر، فرزند امام محمد، فرزند امام علی، فرزند امام حسین، فرزند امام علی بن ابی طالب است.[۹]

 

دلایل

او می‌کوشد با برخی از روایات اثبات کند که غیبت مهدی به سبب گناه شیعیان به وجود آمده‌است و شیعیان اگر از گناه خود توبه می‌کردند غیبت استمرار نمی‌یافت. برای همین شیعیان تا قبل از اینکه مهدی رهبری را برای آن‌ها تعیین نکند نباید حکومت تشکیل دهند بلکه باید از گناهان خود توبه کنند تا مهدی شخصی را از سوی خود به سمت آن‌ها بفرستد.

محمد باقر امام پنجم شیعیان گفت: «بر حذر باشید از کسانی که خود را به دروغ به آل محمد نسبت می‌دهند؛ که همانا برای آل محمد و علی یک پرچم است و برای دیگران پرچم‌ها. پس در جای خودت ثابت باش و ابداً از هیچ‌کس تبعیت نکن تا مردی را از فرزندان حسین ببینی که با او وصیت رسول الله و پرچم او و سلاح او باشد» (تفسیر العیاشی ج۱ ص۶۴، بحار الأنوار ج۵۲ ص۲۲۴)

بنابر این روایت شیعیان نباید از کسی پیروی کنند تا شخصی با این سه نشانه بیاید و او همان سید یمانی است که بنابر روایتی از جعفر صادق صاحب هدایتگرترین پرچم قبل از ظهور است.

وصیت پیامبر اسلام

  • یاران احمدالحسن به روایاتی استناد می‌کنند اما اصلی‌ترین استناد آن‌ها به وصیت شب آخر پیامبر را از کتاب غیبت شیخ طوسی است که در آن اسم احمد به عنوان فرزند مهدی معرفی شده‌است. جعفر صادق از پدرش محمد باقر از پدرش زین العابدین از پدرش حسین از پدرش امیرالمؤمنین نقل می‌کند که: رسول خدا در شبی که وفاتش در آن واقع شد، به علی فرمود: ای ابا الحسن، کاغذ و دواتی بیاور و رسول‌الله وصیت خود را املاء کرد تا این که بدین جا رسید که فرمود: یا علی! بعد از من دوازده امام می‌باشند و بعد از آن‌ها دوازده مهدی هستند. پس تو یا علی اوّلین دوازده امام می‌باشی … هرگاه وفاتش رسید آن را به پسرش محمد نگهبان از آل محمد واگذار کند، پس آن‌ها دوازده امام هستند. سپس بعد از او دوازده مهدی می‌باشند. هرگاه وفاتش رسید آن را به پسرش مهدی اول واگذار کند، برای او سه اسم است. یک اسمش مانند اسم من، و اسم دیگرش اسم پدر من است، و آن‌ها عبدالله و احمد هستند، و نام سوم مهدی است؛ و او اولین مؤمنان (به پدرش) است.[۱۰][نیازمند منبع]

    پرچم البیعت لله.jpg

پرچم حاکمیت خدا

  • او با برخی روایات پرچم مهدی را پرچم «البیعة‌لله» معرفی می‌کند که به معنای نفی حاکمیت‌های انسانی (مانند شورا) و دعوت به حاکمیت خدا است. در اندیشه سیاسی احمدالحسن، حاکم جامعه انسانی باید توسط خدا تعیین شود؛ برای همین دموکراسی و انتخاب حاکم توسط شوراها نفی می‌شود.

علم (سلاح)

  • احمد الحسن می‌کوشد که با برخی از روایات سلاح پیامبر را همان علم پیامبر معرفی کند و متعاقباً علمی را که خودش در کتبش منتشر کرده‌است را نشانه‌ای بر حقانیت خود عنوان می‌کند.

خواب ها

  • او همچنین دعایی ارائه کرده‌است و مدعی است که اگر کسی این دعا را بخواند خواب اهل بیت را می‌بیند که احمدالحسن را تأیید می‌کنند.[۱۱]

 

مکتب احمد الحسن

راه‌های ارتباطی احمد الحسن در درجه اول صفحه فیسبوک او است که یک میلیون دنبال‌کننده دارد و در درجه دوم دفتر او در نجف می‌باشد که توسط چهار تن از روحانیونی که به او پیوسته‌اند به نام ناظم العقیلی، سید حسن الحمامی، حبیب السعیدی و سید واثق الحسینی مدیریت می‌شود. این دفتر (مکتب) حوزه علمیه، دانشکده، حسینیه‌ها، روزنامه، ماهواره و خیریه‌ای را مدیریت می‌کند.[۱۲]

 

تالیفات

  • تفسیر آیه‌ای از سوره یونس
  • وصیت مقدس، نوشتار بازدارنده از گمراهی
  • وصی و فرستاده مهدی در کتاب‌های تورات، انجیل و قرآن
  • توقف‌گاه‌هایی برگزیده از چشم‌اندازهای سومر و اکد
  • شرایع الإسلام در سه جلد
  • چندین جلد پاسخ به پرسش‌ها و استفتاهای فقهی
  • سرگردانی، یا طریق به سوی الله
  • همگام با عبد صالح در دو جلد
  • سفر موسی ع به مجمع البحرین
  • روشنگری‌هایی از دعوت‌های فرستادگان در سه جلد
  • رجعت سومین روز از روزهای بزرگ خدا
  • بیان حق و سداد از طریق علم اعداد در دو جلد
  • نصیحتی برای طلّاب حوزه علمیه و هرکس که طالب حق است.
  • نبوت خاتَم
  • متشابهات در چهار جلد
  • پاسخ‌های روشن‌گر از راه امواج
  • رساله‌ای در فقه خمس و ضمیمه آن
  • جهاد درب بهشت
  • حجت وصی، و اوهام مدعی
  • نامه هدایت
  • حاکمیت خدا، نه حاکمیت مردم
  • گوساله در دو جلد
  • گزیده‌ای از تفسیر سورهٔ فاتحه
  • عقائد الإسلام، و از تو دربارهٔ روح می‌پرسندسیزدهمین حواری
  • توهم بی‌خدایی، آیات ربوبیّت در آفرینش

توهم بی‌خدایی

ریچارد داوکینز از رهبران آتئیسم، کتابی به اسم «پندار خدا» (توهم خدا) نوشته است و در آن، تلاش می‌کند با علم روز، مثل فیزیک نظری و زیست‌شناسی…، دین و مطالب دینی را نقد، و تناقض علم و دین را ثابت کند. این کتاب، میلیون‌ها بار در کل جهان، به همه زبان‌ها منتشر شده‌است. احمد الحسن بعد از این کتاب، کتابی تحت عنوان «توهم بی‌خدایی»[۱۳] می‌نویسد و می‌کوشد با استناد بر علوم روز تناقضات بین علم و دین را توضیح داده و انتقادهای آتئیست‌هایی چون داوکینز را پاسخ دهد. دکتر توفیق مغربی، دکتر دارن اسمیت، دکتر سهیلا اسمیت از مترجمین و مفسرین این کتاب هستند.

 

نقدها

اگرچه مهم‌ترین یاران احمدالحسن، طلاب و روحانیونی هستند که به او پیوستند اما در عین حال اکثریت روحانیون با او مخالفند. بلکه مهم‌ترین مخالفت با او از نهاد حوزه علمیهمی‌باشد. برخی از کسانی که در نقد احمدالحسن کتاب نوشته‌اند عبارتند از:

مهم‌ترین نقدها:

اعتبار خواب در شناخت حجت خدا

یاران احمدالحسن به برخی از روایات در حجیت خوابی که معصوم در آن باشد، استناد می‌کنند و بین منتقد و موافق مباحثی رد و بدل می‌شود.

نقد احادیث مورد استناد؛ به عنوان مثال برخی از احادیث را ضعیف می‌دانند و برخی را تقطیع می‌دانند.

عدم اعتبار علم رجال

یاران احمدالحسن برای علم رجال جایگاه زیادی قائل نیستند و بیشتر از کنار هم گذاردن احادیث برای بررسی صحت و سقم احادیث استفاده می‌کنند تا سند شناسی.

عدم عصمت

یکی از مناقشات بین دو طرف در تعریف از عصمت معصوم است. منتقدین برخی از سهوها و خطاهای اعرابی در خطبه‌های صوتی احمدالحسن را نافی عصمت ادعایی او عنوان می‌کنند.

احمدالحسن در سه جلسه تدریس صوتی سعی می‌کند اثبات کند که معصوم می‌تواند در اموری که مربوط به ابلاغ رسالتش نیست سهو کند چون معصوم مثل دیگر انسان‌ها بشر است. برخی از علمای شیعه مثل صدوق چنین نظری داشته‌اند.

عدم اقامه معجزه

یکی دیگر از انتقادها به احمدالحسن این است که چرا او معجزه یا صفات اعجازگونه از خود ظاهر نمی‌کند؟ به عنوان مثال چرا او به زبان‌های گوناگون صحبت نمی‌کند؟

احمدالحسن در کتاب تفسیر آیه‌ای از سوره یونس و کتاب عقائد الاسلام می‌کوشد اثبات کند که معجزه بر حجت‌های خدا واجب نیست و مردم زمان پیامبر اسلام نیز از او معجزاتی می‌خواستند که بنابر روایت قرآن از انجام آن معجزات خودداری می‌کرده‌است. با این حال یاران او کراماتی برای او جمع کرده‌اند.

تحرکات تند و تروریستی

از دیدگاه منتقدین جریان یمانی یک جریان تروریستی است که برای جامعه شیعی خطرناک است چراکه آن‌ها قصد تشکیل حکومت دارند و همچنین دیدگاه تند و تیزی نسبت به علمای شیعه دارند. آن‌ها شواهدی برای این مدعا اقامه می‌کنند.

 

جریان یمانی در عراق

احمدالحسن زاده منطقه مدینه روستای بصره است و دعوت خود را از نجف و از حوزه علمیه محمد صادق صدر آغاز کرد. در ابتدا برخی از طلاب گرد او جمع شدند و او قبل از اینکه خود را به عنوان فرستاده مهدی و یمانی معرفی کند به عنوان مدرس قرآن و یک روحانی سیاسی وارد صحنه شد. او از همان ابتدا به مراجع و به خصوص سید علی سیستانی منتقد بود و اولین انتقادش را به نحوه توزیع وجوهات خمس و زکات و فقر عمومی طلاب وارد کرد و سپس بیانیه ای بر علیه صدام و قرآنی که با خون خود نوشته بود منتشر کرد.[۱۴]پس از آن از بیم دستگیری توسط صدام، متواری شد و یارانش نیز یا از او برائت جستند و برخی مخفی شدند. این حوادث مصادف شد با سقوط صدام، پس از آن احمدالحسن همچنان به حضور نظامیان غربی و عدم صدور فتوای جهاد توسط مراجع معترض بود. در همین حین حیدر مشتت یکی از یاران نزدیکش از او جدا شد.

پس از استقرار دولت عراق که همسو با مراجع بود، او به اجبار از سال ۲۰۰۶ دو مرتبه متواری شد و ناظم عقیلی و حسن حمامی و واثق حسینی را به عنوان نمایندگان خویش منصوب کرد. با این حال دعوت او رو به گسترش بود و انصار او مرتب دفترها یا حسینیه‌ها یا مدارسی را تأسیس می‌کردند که هر دفعه توسط دولت عراق پلمپ می‌شد تا اینکه در سال ۲۰۰۸ درگیری نظامی بین انصار احمدالحسن و دولت عراق در حسینیه منتسب به او بصره و ناصریه رخ می‌دهد که منجر به کشته شدن ده‌ها نفر می‌شود. رسانه‌های دولت عراق گزارش می‌دهند که انصار یمانی قصد شورش نظامی داشته‌اند و سلاح‌هایی را جمع‌آوری کرده بودند اما انصار احمدالحسن تا امروز این مسئله را تکذیب می‌کنند و ادعا می‌کنند به آن‌ها حمله شده درحالی که مشغول عزاداری بوده‌اند. با این حال حدود سی نفر از یاران احمدالحسن کشته شدند و صدها نفر دستگیر شدند. به گفته رئیس پلیس بصره بیشتر دستگیرشدگان تحصیل کرده حوزه و دانشگاه بودند و ادعا می‌کردند که در حقانیت احمدالحسن خواب دیده‌اند. در نهایت چهل نفر به دلیل اعترافاتشان به حبس ابد یا اعدام محکوم شدند که پنج نفرشان اعدام شدند.

اما انصار احمدالحسن همچنان به گستراندن دعوتشان اصرار ورزیدند و موسسات و دفاتر خود را پس از چند سال بازگشایی کردند. شخص احمدالحسن نیز در سال ۲۰۱۲ صفحه فیسبوکش را افتتاح کرد. حدود دو سال بعد عبدالله هاشم فیلم ساز معروفی که به او پیوسته بود از او جدا شد. با این حال جریان احمدالحسن با تأسیس شبکه ماهواره ای و روزنامه و حوزه و دانشکده دعوتش را در عراق استحکام داد. حتی زمانی که داعش پیشروی می‌کرد، احمدالحسن ضمن صدور فتوای جهاد گردان‌های قائم را تأسیس کرد.[۱۵] این مقدمات باعث شد در سال‌های اخیر بتواند درسیاست عراق ورود پیدا کند. احمدالحسن در تظاهرات‌های ضد فساد سال ۲۰۱۶ و ۲۰۱۸ با تمام وجود وارد شد. تا جاییکه برخی رسانه‌ها او را یکی از اصلی‌ترین رهبران تظاهرات بصره در سال ۲۰۱۸ عنوان کردند. در همین حال برخی رسانه‌های ایرانی جریان یمانی را مسئول به آتش کشیدن کنسولگری ایران در بصره معرفی کردند[۱۶] که مورد تکذیب دفتر احمدالحسن قرار گرفت.

 

جریان یمانی در ایران

از حدود ده سال پیش این جریان از طریق عرب‌نشینان خوزستان وارد ایران شد و به آرامی گسترش یافت. امروز بیشترین انصار احمدالحسن در خوزستان، خراسان و قم هستند. فعالیت انصار احمدالحسن تا کنون در ایران به دلیل موضع شدید حکومت ایران، زیرزمینی و بیشتر در فضای مجازی بوده‌است. حدود دویست نفر از جریان یمانی دردادگاه ویژه روحانیت دارای پرونده هستند و بیشتر آن‌ها در انتظار حکم قطعی دادگاه هستند.

این جریان تا کنون شاهد سه مرحله سرکوب گسترده بوده‌است؛ مرحله اول، دستگیری‌های گسترده در سال ۱۳۹۳ در مشهد، قم، اصفهان و شهرهای دیگر بود. مرحله دوم، دستگیری چهل نفر از انصار احمدالحسن در شب تاسوعای سال ۱۳۹۶ در قم بود و مرحله سوم، درگیری فیزیکی با تجمع انصار یمانی در تربت حیدریه بود که منجر به دستگیری حدود پنجاه نفر اعم از مرد و زن و کودک شد.[۱۷] انصار احمدالحسن در تربت حیدریه در اعتراض به دستگیری چند نفر در برابر دادگاه انقلاب این شهر تجمع می‌کنند که با سرکوب نیروهای امنیتی به دستگیری همه تجمع کنندگان، اعم از مرد و زن و کودک منجر شد. پس از بازتاب تصاویر منتشر شده از این واقعه انصار احمدالحسن در قم، مشهد، اهواز، اصفهان، بوشهر و ... ویدئوهایی حاوی بیانیه‌های شدیداللحنی خطاب به دستگاه قضایی از خود منتشر کردند.

این واقعه باعث شد که تنی چند از سیاسیون به تحلیل در این خصوص بپردازند؛ از جمله سعید حجاریان که ضمن نکوهش برخورد امنیتی، آموزه‌های این جریان را خرافی نامید[۱۸] و عباس عبدی که دیدگاه حجاریان را نقد کرد و به نوعی به دفاع از این اقلیت دینی برخواست.[۱۹]

مهم‌ترین مبلغین احمدالحسن در ایران برخی از طلاب و روحانیونی هستند که به او پیوستند که برخی از آن‌ها زندانی شدند و برخی دادگاهی و در انتظار زندان هستند. اتهامات یمانی‌ها در دادگاه ویژه روحانیت عبارت است از: بدعت‌گذاری در دین، اقدام علیه امنیت ملی و تشویش اذهان عمومی.

مکتب احمدالحسن در آخرین مواضع خود سعی در تنش زدایی در رابطه با حکومت ایران داشته است. دو تن از نمایندگان احمدالحسن در دیدار نوروزی سال 1398 مواضع دوستانه و مسالمت جویانه خود را نسبت به جمهوری اسلامی بیان کردند و درخواست کردند که معتقدان به این مذهب، مانند دیگر اقلیت های دینی در ایران آزادی های اولیه را داشته باشند.[۲۰]

 

منابع

مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط به احمد الحسندر ویکی‌گفتاورد موجود است.
  1. ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ «التیار المهدوی» یقسم العراقیین بین رافض لطروحاته.. ومتفهم لها، الشرق الاوسط، بازبینی در ۱۹ فروردین ۱۳۹۳
  2.  Rafid Fadhil Ali. «The Ansar al-Mahdi and the Continuing Threat of the Doomsday Cults in Iraq». Terrorism Monitor.
  3. https://www.trackingterrorism.org/group/ansar-al-mahdi-iraq
  4.  «شرطة البصرة تکشف معلومات عن رسول المهدی المنتظر:اتخذ نجمة داود شعارا لجماعته». الوطن.
  5. ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ حسین حجامی. «جریان‌شناسی جریان احمدالحسن». وبگاه مباحثات.
  6. ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ مقتل ۷۰ شخصاً علی الأقل فی مواجهات الناصریة والبصرة، میدل ایست اونلاین، بازبینی در ۱۹ فروردین ۱۳۹۳
  7.  Lloyd Ridgeon, Lloyd V. J. Ridgeon.Shi'i Islam and Identity: Religion, Politics and Change in the Global Muslim Community. I.B.Tauris,.شابک ۹۷۸۱۸۴۸۸۵۶۴۹۳.
  8.  [۱]
  9.  (ع)، انصار امام مهدی. «سیره دعوت امام احمدالحسن»www.almahdyoon.co. دریافت‌شده در ۲۰۱۸-۰۶-۲۷.
  10.  (ع)، انصار امام مهدی. «ادله دعوت برای شیعیان»www.almahdyoon.co. دریافت‌شده در ۲۰۱۸-۰۳-۲۶.
  11.  «للمسلمین الشیعة - أنصار الإمام المهدی (ع) اتباع الإمام احمد الحسن الیمانی (ع)».almahdyoon.org (به عربی). دریافت‌شده در۲۰۱۸-۰۴-۲۱.
  12.  (ع)، انصار امام مهدی. «معرفی مراکز رسمی دعوت»www.almahdyoon.co. دریافت‌شده در ۲۰۱۸-۰۳-۲۶.
  13.  مهدی (ع)، انصار امام. «کتاب توهم بی خدایی»www.almahdyoon.co. دریافت‌شده در ۲۰۱۹-۰۲-۲۴.
  14.  «قرآن نوشته شده با خون صدام؛ میراث پردردسر برای عراقی‌ها». ایسنا. ۲۰۱۰-۱۲-۲۱. دریافت‌شده در ۲۰۱۸-۱۱-۰۴.
  15.  «سرایا القائم (ع)- اول جیش تحت قیادة معصوم من ال محمد (ع)».vb.almahdyoon.org (به عربی). دریافت‌شده در ۲۰۱۸-۱۱-۰۳.
  16.  «ارتباط "فرقه انحرافی یمانی" عراق با آتش‌ زدن کنسولگری ایران + تصاویر و اسناد - اخبار تسنیم - Tasnim». خبرگزاری تسنیم - Tasnim. دریافت‌شده در۲۰۱۸-۱۱-۰۳.
  17.  «اعتراض یمانی‌های شهرهای مختلف ایران به سرکوب و بازداشت شماری از یمانی‌های تربت حیدریه | رادیو زمانه». دریافت‌شده در ۲۰۱۸-۱۱-۰۳.
  18.  «یک مرید ناآگاه به از هفت پارچه آبادیست!»zeitoons.com. دریافت‌شده در۲۰۱۸-۱۱-۰۳.
  19.  فرارو، Fararu |. «نقد عباس عبدی به سعید حجاریان». دریافت‌شده در ۲۰۱۸-۱۱-۰۳. از پارامتر ناشناخته |وب‌گاه= صرف نظر شد (|وبگاه= پیشنهاد می‌شود) (کمک)
  20.  «دیدار نوروزی سید واثق حسینی و حبیب سعیدی».
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۸ ، ۲۱:۰۱
محمدرضا زارع

جریان‌شناسی جریان احمد الحسن

اندیشه تابناک مهدویت، در طول تاریخ به اشکال مختلف مورد سوءاستفاده قرار گرفته و عده‌ای آن را دستاویزی برای رسیدن به مطامع خود قرار داده‌اند. تقریباً همزمان با تولد این اندیشه گران‌سنگ و با گذشت مدت کوتاهی از زمان جاری‌شدن بشارت به ظهور مهدی(عج) بر زبان مبارک پیامبر گرامی اسلام(ص)، ادعای مهدویت از سوی بعضی افراد یا برای بعضی کسان آغاز شد و تاکنون نیز ادامه داشته است.

مسأله‌ای که در این دوره در انحرافات مهدویت مشاهده می‌شود، تنوع در ادعاهاست؛ به‌این‌صورت که تا قبل از این، افراد ادعای مهدویت یا نیابت می‌کردند، ولی در این دوره، ادعاهای دیگری – مانند همسری امام زمان(ع)، تطبیق علائم ظهور بر بعضی افراد به استناد حدث و گمان – نیز مشاهده می­شود. یکی از این نوع ادعاها این است که عده‌ای خود را جزو کسانی که در روایات از آن‌ها به‌عنوان یاران امام زمان(ع) یاد شده و در حوادث هنگام ظهور نقش‌آفرین هستند، می‌دانند. یکی از این افراد که نزدیک به یک‌دهه به این امر مشغول بوده و توانسته است به کمک شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای و به‌مدد طمع‌ورزی عده‌ای، طرفدارانی در عراق و بعضاً در ایران پیدا کند، فردی است به‌نام احمد اسماعیل کاطع (کامل). وی اهل یکی از روستاهای بصره و فارغ‌التحصیل رشته مهندسی معماری از دانشگاه بصره (۱۹۹۸م) است‏[۱]‎ و ظاهراً مدتی نیز در نجف به تحصیل علوم دینی اشتغال داشته است. احمداسماعیل پس از مدت کوتاهی حضور در نجف، خود را احمد‌الحسن و نواده پنجم امام مهدی(عج) و سید یمانی خواند‏[۲]‎ و به یمانی معروف گردید. وی پس از مدتی، در همه‌جا –  از جمله شهرهای ایران‏[۳]‎ –  دعوت خود را به‌عنوان سید یمانی اعلان و ادعا نمود با امام زمان(عج) ملاقات‌هایی داشته و مهاجرت وی به نجف اشرف به‌دستور آن حضرت و با هدف اصلاح امور حوزه‌ها بوده است.‏[۴]‎ احمد اسماعیل در نجف بر فردی به‌نام حیدر مشتت المنشداوی وارد شد و به همراه وی تصمیم گرفتند حرکت یمانی که احادیث به آن اشاره دارند – و او را وزیر امام مهدی(ع) معرفی می‌کنند – را آغاز نمایند. آن‌ها در ابتدا شخصِ یمانی را مبهم گذاشتند و معلوم نکردند که کدام‌یک از آن‌ها یمانی خواهد بود.‏[۵]‎ بالاخره بر این امر اتفاق نظر پیدا کردند که احمد اسماعیل یمانی موعود و حیدر مشتت شاهد وی باشد و به‌مدت یک سال این اتفاق ادامه یافت. پس از یک سال حیدر مشتت خود را یمانی و احمد اسماعیل را دروغگو خواند‏[۶]‎ و به نقد دلایل ادعاهای احمد اسماعیل پرداخت. بالاخره حیدر مشتت پس از کش‌و‌قوس‌های بسیار با احمد اسماعیل و تلاش برای ایجاد تشکیلات مستقل، در راه بغداد به ضرب گلوله از پا در آمد و طرفدارانش، احمد اسماعیل را متهم به قتل او کردند‏[۷]‎

احمد اسماعیل پس از مدتی اقامت در نزدیکی بصره توانست عده‌ای را به‌سوی خود جذب نموده و دومرکز در استان بصره و ناصریه و چندمرکز کوچک‌تر در استان­های دیگر عراق تأسیس نماید. وی همچنین توانست حدود پانصدنفر از طرفداران خود را مسلح کند و روز عاشورای سال ۲۰۰۸م را روز قیام برای آزادکردن دو استان بصره و ناصریه مقرر کرد. طرفداران وی نیز در حالی که وسط هیئت­های عزاداری فریاد می‌زدند: «مهدی آمد مهدی آمد» به‌سوی پلیس بصره تیراندازی کردند و به‌‌شدت با آن‌ها درگیر شدند. درگیری به ناصریه هم کشیده شد و به مدت یک‌هفته ادامه یافت و حدود صدنفر از آن‌ها کشته و چندصدنفر نیز دستگیر شدند و احمد اسماعیل نیز فراری و مخفی شد. به‌دنبال این امر، پرونده‌ای امنیتی برای وی نزد پلیس بصره تشکیل شد که در قسمتی از این پرونده آمده است: «یمانی احمد اسماعیل صالح الحسن از عشیره البوسویلم و متولد سال ۱۹۶۸م است».‏[۸]‎ رئیس پلیس بصره پس از این واقعه درباره وی چنین گفته است: «ما با خانواده وی ملاقات کرده و اطلاعاتی درباره او جمع‌آوری کردیم و برای ما معلوم گشت که وی از خانواده‌ای علوی نبوده و نسب به پیامبر اسلام نمی‌برد و از سحر و شعبده و هیپنوتیزم برای جذب افراد استفاده می‌کند».‏[۹]‎ نکته قابل تأمل و تأسف‌باری که در گزارش رئیس پلیس بصره درباره این جریان آمده این است که بیش‌تر کسانی که جذب وی شدند جزو فرهنگیان، دانشجویان، اساتید دانشگاه، فارغ‌التحصیلان حوزه علمیه و مهندسین هستند.‏[۱۰]‎ وی همچنین تأکید می‌کند  که با تعدادی از دستگیرشدگان گفت‌وگو کرده و متوجه شده علت ایمان آن‌ها به احمد اسماعیل رؤیا بوده است؛ به‌گونه‌ای که بعضی از آن‌ها گفته‌اند: امام حسین و حضرت زهرا سلام‌الله علیهما را در خواب دیده‌اند که به احمد اسماعیل سفارش کرده‌اند. بعضی دیگر، سفارش حضرت مسیح(ع) و رسول خدا(ص) در خواب را علت ایمان خود به وی ذکر کرده‌اند.‏[۱۱]‎

احمد الحسن
احمد الحسن
 

احمد اسماعیل اگرچه در ابتدا، حرکت خود را به‌عنوان همان یمانی وعده‌داده‌شده در روایات آغاز کرد، ولی رفته‌رفته ادعای خود را توسعه داد و علاوه بر یمانی‌بودن، ادعا نمود فرزند امام مهدی(ع) و وصی و نماینده آن حضرت است. وی درعین‌حال خود را مهدی نیز خوانده و بسیاری از روایات مهدی(ع) را بر خود تطبیق کرده است.‏[۱۲]‎ ادعاهای احمد اسماعیل را می‌توان به‌صورت ذیل خلاصه نمود:

* سید یمانی است؛

* وصی و جانشنین امام مهدی(ع) و اولین جانشین از جانشینان آن حضرت که مهدی خوانده می‌شوند است؛

* فرزند امام مهدی(ع) است.

نکته مهم و تأثیرگذار درباره احمد اسماعیل و سیر ادعاهایش این است که او تلاش می‌کند تا القابی که مخصوص امام زمان(ع) است را نیز درباره خود به‌کار ببرد. احمد اسماعیل با استفاده از این ادعا که لقب مهدی و صاحب‌الامر و قائم در روایات برای یمانی نیز به‌کار برده شده است، در بسیاری مواردِ کاربرد این واژه‌ها دست برده و آن‌ها را به یمانی معنی کرده است؛ مثلاً در روایتی وارد شده تا تعداد یاران قائم(ع) به ده‌هزار نفر نرسد قیام نخواهد کرد.‏[۱۳]‎ همچنین عنوان پنجمین از فرزند هفتمین را که یکی از عناوین امام مهدی(ع) در روایات‏[۱۴]‎ است به نفع خود به‌کار برده و خود را مصداق آن می‌داند.‏[۱۵]‎از این‌گونه موارد در کلام او و پیروانش بسیار است؛‏[۱۶]‎ ولی در این تطبیق از هیچ‌معیاری پیروی نمی‌کنند؛ یعنی معلوم نیست در چه مواردی، منظور از واژه قائم و مهدی، یمانی است و در چه مواردی منظور از آن‌ها امام زمان(ع) است. از همین‌رو گاهی این دوواژه را بی‌هیچ قاعده و قانونی، به یمانی تطبیق می‌دهند. البته شاید بتوان یک قانونی برای این امر استنباط نمود و آن این‌که احمد اسماعیل بر این باور است که حکومت بدون جنگ و در حالی که امام مهدی(ع) در خانه خود نشسته است، به آن حضرت می‌رسد؛ بنابراین، منظور از این دوواژه در همه مواردِ کاربرد آن‌ها در روایات که به جنگ و قیام و غیبت اشاره دارد، یمانی است. از همین‌رو، احمد اسماعیل برای قیام خود، همان سیری را تصویر نموده است که تا دیروز، همه – از جمله پیروانش – آن را همان سیر قیام امام زمان(ع) می‌شناختند؛ حال این احمد اسماعیل است که غایب می‌شود و سپس قیام می‌کند و بین رکن و مقام با او بیعت می‌شود و به مدت هشت‌ماه با دشمنان می‌جنگد و جبرئیل و میکائیل با او بیعت و از او حمایت می‌کنند و حکومت عدل جهانی را برپا می‌کند و سرانجام، آن را به جدّ خود که کاری جز خانه‌نشینی ندارد، تسلیم می‌نماید و بعد از مدت کوتاهی و پس از مرگ وی، جانشین او می‌شود و دست آخر، آن را به مهدیِ بعد از خود – که معلوم نیست کیست و چرا هویت او را حتی برای پیروان خود مشخص نمی‌کند – تحویل می‌دهد.

بی‌تردید جریان احمد اسماعیل جریانی انحرافی است که با هدف ضربه‌زدن به اندیشه مهدویت و علمای شیعه در کشور عراق شکل گرفته و رفته‌رفته شکل کلامی به خود گرفته است. به‌نظر می‌رسد هدف اصلی وی ادعای مهدویت بوده است که ابتدا در قالب ادعای یمانی‌بودن، آن را مخفی کرده است؛ یعنی او مانند هر مدعی دیگری که با تفکر وارد عرصه می‌شود، ابتدا ادعای اصلی خود را مخفی نگاه داشت و ادعایی نمود که طبایع شیعیان – که گروه هدف هستند – از آن منزجر و متنفر نشود؛ تا کم‌کم و با برنامه و زمان‌بندی مشخص، بتواند هدف اصلی خود را به آن‌ها که ادعای ابتدایی‌اش را پذیرفته بودند، القا کند؛ در چنین حالتی و با توجه به مقبولیت و محبوبیتی که نزد آن‌ها به‌دست آورده است، ادعای اصلی او، به‌راحتی پذیرفته می‌شود. به‌راستی چرا احمد اسماعیل مانند دیگرهمسانان خود در عراق – مثل برزنجی و کرعاوی – به‌صورت شفاف ادعای مهدویت نکرد؟ جواب آن این است که ادعای مهدویت لوازم و مشکلات بسیاری دارد. نخستین مشکل این است که مهدی(ع) در مکه قیام خواهد کرد و با او بین رکن و مقام بیعت خواهد شد و از آسمان، نام او صدا زده می‌شود و امور دیگری که تحقق آن‌ها فقط به‌دست خداست. اگر او (احمد اسماعیل) ادعای مهدویت می‌نمود، قطعاً این امور از او مطالبه می‌گردید و خیلی زود، دست او رو شده و ادعای او به تمسخر گرفته می‌شد؛ ولی وقتی ادعای مهدویت با ادعای یمانی‌بودن توأم گردد، راه فرار از این‌گونه مطالبات راحت خواهد بود؛ زیرا هروقت از او معجزه و تحقق نشانه‌های مهدی(ع) طلب شود، ادعا می‌کند که من یمانی یا مهدی اول هستم؛ نه مهدی موعود. با این روش، از پراکنده‌شدن طرفداران خود جلوگیری می‌کند و هروقت از او لوازم یمانی‌بودن خواسته می‌شود – مثل این‌که چرا قیام و زمینه‌سازی نمی‌کند – به خصوصیات مهدی(ع) تمسک می‌جوید و به‌راحتی پاسخ می‌دهد: باید تعداد یاران به ده‌هزار نفر برسد و هنوز چنین نشده است. هروقت هم که در قیام و نبرد شکست بخورد – درحالی‌که شکست در قیام مهدی(ع)راه ندارد – پاسخ می‌دهد: من یمانی هستم و شکست برای یمانی امکان دارد! اگر هم پیروز شود، از آن به‌عنوان نشانه‌ی مهدویت خود یاد می‌کند.

سؤال دیگر درباره احمد اسماعیل این است که چه‌چیزی باعث شد او به ادعای یمانی‌بودن اکتفا نکند و ادعای مهدویت را نیز به آن ضمیمه نماید؟ پاسخ این سؤال نیز روشن است و آن این است که ادعای یمانی‌بودن، هدف اصلی حامیان او را که همان زیر سؤال بردن اعتقادات شیعه است، تأمین نمی‌کند. احمد اسماعیل با این دیدگاه که او جهان را از عدل و داد پر خواهد نمود، نور امیدی در دل کسانی که او را باور کرده اند ایجاد می‌کند؛ ولی با توجه به این‌که این امر ادعایی بیش نیست، پس از مدتی (که وعده‌ها محقق نشوند) تخم ناامیدی در دل آن‌ها کاشته می‌شود و ثمره آن، پیداشدن شک و تردید نسبت به اصل اندیشه مهدویت است و این­، همان هدفی است که توسط حامیان همه مدعیان دنبال می‌شود.

  1. ۱. در جزوه ادله جامع دعوت یمانی درباره وی چنین آمده است: سید احمدالحسن در شهر بصره در جنوب عراق متولد شده و زندگی می‌کردند و تحصیلاتشان را تا درجه لیسانس و اخذ مدرک مهندسی معماری ادامه دادند (ص۳۷ ). [⤤]
  2. ۲. شجره‌نامه وی بنا به ادعای خود او چنین است: سید احمدالحسن فرزند اسماعیل فرزند صالح فرزند حسین فرزند سلمان فرزند امام مهدی(ع) فرزند حسن‌العسکری. به گواهی بزرگ خاندان ‌المهدی در عراق، هیچ‌کسی از نام پدر سلمان قبل از این‌که خود امام مهدی(ع) به یمانی بگوید، اطلاعی نداشت (ص۳۷). [⤤]
  3. ۳. سایت خبری بازتاب در تاریخ ۲۳ خرداد سال ۸۳ش درباره حرکت طرفداران وی چنین گزارش داده است: روز گذشته‌ در یک‌ حرکت‌ هماهنگ‌ در تعدادی‌ از شهرهای‌ تهران‌، چند تبعه‌ بیگانه‌ در شمایل‌ خاصی پس‌ از برگزاری نماز جمعه‌، از ظهور سید یمانی – که‌ به‌ گفته‌ آنان‌ نایب‌ امام‌ زمان(ع) می‌باشد –  خبر دادند. هفت‌نفر بیگانه‌ که‌ لباس‌‌ سرتاپا مشکی به تن داشتند و شال‌ سبز به‌ گردن‌ آویخته‌ بودند، به‌صورت‌ پراکنده‌ در میان‌ نمازگزاران‌ جمعه‌، مستقر شده‌ و پس‌ از پایان‌ مراسم‌ نماز، با صدای بلند فریاد زدند ای مؤمنین؛ سید یمانی ظهور کرده‌؛ به‌ یاری ما بشتابید. بنا بر گزارش‌هایی‌ که‌ تاکنون‌ خبرنگاران‌ (بازتاب‌) ارسال‌ داشته‌اند، شبیه‌ همین‌ مسأله‌ در نمازجمعه‌ شهرهای‌ قم‌، قزوین‌ و همدان‌ نیز مشاهده‌ شده‌ است‌ و در هریک‌ از این‌ شهرها پس‌ از پایان‌ نمازجمعه‌، حدود پنج تا هفت نفر از جمعیت‌ بلند شده‌ و شعارهایی‌ داده‌اند و مأموران ‌اکثر این‌ افراد را دستگیر کرده‌اند. بنابر تحقیقات‌ به‌عمل‌آمده‌، تعداد این‌ افراد به‌ چندصدتن می‌رسد که‌ حدود یک‌ ماه‌ پیش‌ با انگیزه‌ تبلیغ‌ برای سید یمانی‌ به‌ ایران‌ آمده‌اند (www.baztab.net). [⤤]
  4. ۴. در آذرماه سال ۱۳۷۸ و در سن ۲۹سالگی به امر امام مهدی(ع) به حوزه­ علمیه نجف هجرت کردند و مأمور شدند برخی از مطالبی که امام مهدی(ع) به ایشان یاد داده بودند را به دیگران نیز یاد بدهند. جزوه ادله جامع دعوت یمانی، ص۳۷. بین سال­ های ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۱ش و قبل از آغاز علنی دعوت، ایشان به امر امام مهدی(ع) برای اصلاح حوزه علمیه مبادرت به فعالیت‌های ذیل نمودند: اول: اصلاح علمی که در آن از دوروش بهره بردند: ۱. انتشار کتابی به‌عنوان الطریق الی الله یا سرگردان؛ ۲. گفت‌وگو و مباحثه با طلاب و علمای حوزه در مورد خلل و نواقص موجود در حوزه. دوم: اصلاح مالی؛ این اصلاح مربوط به انفاق اموال صدقات برای فقرا بود. سوم: اصلاح عملی که مرتبط با امر به معروف و نهی از منکر بود همان، ص۳۸). [⤤]
  5. ۵. محمد علی نصرالدین، فعالیات صهیونیة وهابیة فی العراق، ص۱۷. [⤤]
  6. ۶. کورانی، علی، دجال البصرة، ص۲۹. [⤤]
  7. ۷. .همان، ص۴۲. [⤤]
  8. ۸. همان، صص ۴۹- ۵۱. [⤤]
  9. ۹. همان، ص۵۱. [⤤]
  10. ۱۰. همان. [⤤]
  11. ۱۱. همان. [⤤]
  12. ۱۲. بعداً به این مسأله اشاره خواهد شد. [⤤]
  13. ۱۳. ابن عقدة عن یحیى بن زکریا بن شیبان عن یونس بن کلیب عن ابن البطائنی عن أبیه عن أبی بصیر قال: قال أبوعبدالله علیه‌السلام: لا یخرج القائم من مکة حتى تکمل الحلقة  قلت: و کم الحلقة؟ قال: عشرة آلاف: جبرئیل عن یمینه و میکائیل عن یساره ثم یهز الرایة المغلبة و یسیر به (مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص ۳۶۷).) احمد اسماعیل منظور از قائم در این روایت را یمانی معنی می‌کند. (امام صادق(ع) فرمود: قائم (یمانی) قیام نمی‌کند مگر آن‌که حلقه (یاران ایشان) تکمیل شود (ادله جامع دعوت یمانی، ص۲۹). [⤤]
  14. ۱۴. ثم یغیب عنهم إمامهم ما شاء الله و یکون له غیبتان أحدهما أطول من الأخرى ثم التفت إلینا رسول‌الله صلى الله علیه و آله و سلم فقال رافعاً صوته: الحذر اذا فقد الخامس من ولد السابع من ولدی قال علی: فقلت: یا رسول‌الله فما تکون هذه الغیبة؟ قال: أصبت حتى یأذن الله له بالخروج فیخرج من الیمن من قریة یقال لها اکرعة  على رأسه عمامة متدرع بدرعی متقلد بسیفی ذی الفقار (خزاز قمی، کفایة الاثر، ص۱۵۰). [⤤]
  15. ۱۵. ولی معلوم نکرده است چگونه این عنوان بر او صدق می‌کند؛ زیرا اگر بدون احتساب امام حسن(ع) مصداق هفتم را امام رضا(ع) بدانیم، باز عنوان پنجمین بر احمد اسماعیل صدق نمی‌کند؛ زیرا او اعتراف کرده است که نسبت او با چهارواسطه به امام زمان(ع) می‌رسد. [⤤]
  16. ۱۶. امام صادق(ع) هنگامی که درباره  مهدی (یمانی) از ایشان سؤال شد… فرمودند: وقتی قائم ما (یمانی) ظهور کند… امام صادق(ع) فرمود: هنگامی که قائم (یمانی) قیام کند…» (ادله جامع دعوت یمانی، ص۲۸). [⤤]
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۸ ، ۱۹:۱۶
محمدرضا زارع

«٢١٧»یَسْئَلُونَکَ‌ عَنِ‌ الشَّهْرِ الْحَرامِ‌ قِتالٍ‌ فِیهِ‌ قُلْ‌ قِتالٌ‌ فِیهِ‌ کَبِیرٌ وَ صَدٌّ عَنْ‌ سَبِیلِ‌ اللّهِ‌ وَ کُفْرٌ بِهِ‌ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ‌ وَ إِخْراجُ‌ أَهْلِهِ‌ مِنْهُ‌ أَکْبَرُ عِنْدَ اللّهِ‌ وَ الْفِتْنَةُ‌ أَکْبَرُ مِنَ‌ الْقَتْلِ‌ وَ لا یَزالُونَ‌ یُقاتِلُونَکُمْ‌ حَتّى یَرُدُّوکُمْ‌ عَنْ‌ دِینِکُمْ‌ إِنِ‌ اسْتَطاعُوا وَ مَنْ‌ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ‌ عَنْ‌ دِینِهِ‌ فَیَمُتْ‌ وَ هُوَ کافِرٌ فَأُولئِکَ‌ حَبِطَتْ‌ أَعْمالُهُمْ‌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ‌ وَ أُولئِکَ‌ أَصْحابُ‌ النّارِ هُمْ‌ فِیها خالِدُونَ‌ 
(اى پیامبر!)از تو درباره‌ى جنگ در ماه حرام سؤال مى‌کنند،بگو:جنگ در آن ماهها(ذى‌القعده،ذى‌الحجه،محرم و رجب،گناهى)بزرگ است،ولى بازداشتن(مردم)از راه خدا و کفر ورزیدن به او و(بازداشتن مردم از) مسجد الحرام و اخراج ساکنانش از آنجا،(گناهش)نزد خداوند بزرگتر است.(زیرا ایجاد)فتنه،از قتل بالاتر است.(مشرکان)پیوسته با شما مى‌جنگند،تا اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند،و هرکس از شما که از دینش برگردد و در حال کفر بمیرد،اعمال آنان در دنیا و آخرت تباه مى‌شود و آنان اهل دوزخند و همیشه در آن خواهند بود. 
نکته‌ها: 
مراد از کلمه«فتنة»در آیه،شرک،شکنجه،امتحان و بلوى است. 
در تفاسیر شیعه و سنى آمده است:رسول اکرم صلى الله علیه و آله شخصى را به نام عبد اللّه بن جحش به همراه هشت نفر با نامه‌اى براى کسب اطلاعات از کفّار و مشرکان فرستاد،امّا بعد از ملاقات، درگیرى پیش آمد و در این بین رئیس گروه مقابل کشته شد و دو نفر از آنان به اسارت درآمده و اموالشان مصادره گردید. 
این حادثه در اوّل ماه رجب که از ماه‌هاى حرام است ١واقع شده بود،در حالى که این گروه گمان کرده بودند که آخر جمادى‌الثانى است،نه اوّل رجب.به هر حال این قتال اشتباهاً در اوّل رجب صورت گرفت و کفّار این موضوع را دستاویز قرار داده و شایع کردند که مسلمانان احترام ماه‌هاى حرام را نگه نمى‌دارند. 
در برابر این تبلیغات دشمنان،قرآن جواب مى‌دهد که گرچه جنگ در ماه حرام واقع شده، ولى این قتال به اشتباه از سوى مسلمانان صورت گرفته است،در حالى که شما مشرکان به عمد مرتکب گناهانى شده‌اید که مجازات آنها به مراتب از قتال در ماه حرام بیشتر است. 
بنابراین شما با داشتن سابقه‌ى آن‌همه جنایت و رسوایى و ارتکاب گناهان بزرگ،نباید این عمل اشتباه را دستاویز قرار دهید. 
حبط‍‌ عمل مرتد در دنیا،به این است که از فوائد اسلام محروم مى‌شود.زیرا کیفر او،جدایى از همسر مسلمان،محرومیّت از ارث،قطع رابطه با مسلمانان،خروج از حمایت اسلام و در نهایت قتل است. 
و حبط‍‌ عمل او در آخرت،محو تمام کارهاى خیر اوست. «حَبِطَتْ‌ أَعْمالُهُمْ‌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ‌» 
پیام‌ها: 
١-به شبهات،پاسخ مناسب بدهید. «یَسْئَلُونَکَ‌... قُلْ‌» 
٢-مسجد الحرام و اهل آن،احترام ویژه دارند. «اَلْمَسْجِدِ الْحَرامِ‌ وَ إِخْراجُ‌ أَهْلِهِ‌ مِنْهُ‌ أَکْبَرُ» 
٣-تعیین اهمیّت گناهان،بدست خداوند است. «إِخْراجُ‌ أَهْلِهِ‌ مِنْهُ‌ أَکْبَرُ، اَلْفِتْنَةُ‌ أَکْبَرُ...» 
٤-سلب امنیّت،مهمّ‌تر از قتل است. «وَ الْفِتْنَةُ‌ أَکْبَرُ مِنَ‌ الْقَتْلِ‌» 
٥-لازم است آرزوها،هدف‌ها و تلاش‌هاى دشمن خود را بشناسیم. «وَ لا یَزالُونَ‌ یُقاتِلُونَکُمْ‌ حَتّى یَرُدُّوکُمْ‌ عَنْ‌ دِینِکُمْ‌» 
٦-هجوم دشمن، توجیه‌کنندۀ کفر و ارتداد شما نیست. «وَ لا یَزالُونَ‌ یُقاتِلُونَکُمْ‌... 
وَ مَنْ‌ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ‌...» 
٧-دشمنان،همواره در کمین هستند و ارتداد و کفر و پشت کردن به دینتان را مى‌خواهند و به غیر آن راضى نمى‌شوند.آنها دنبال پیروزى موقت نیستند، بلکه مى‌خواهند فرهنگ و مکتب شما را از بین ببرند. «حَتّى یَرُدُّوکُمْ‌ عَنْ‌ دِینِکُمْ‌» 
٨-حسن عاقبت،ملاک ارزش است.چه‌بسا مسلمانانى که کافر مرده‌اند. «فَیَمُتْ‌ وَ هُوَ کافِرٌ» 
٩-ارزش ایمان و عقیده تا جایى است که اگر ایمان رفت،اعمال صالح نیز حبط‍‌ مى‌شود. «مَنْ‌ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ‌... حَبِطَتْ‌ أَعْمالُهُمْ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۸ ، ۱۶:۰۴
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

کلام امام زمان(عج)

سجدةُ الشکر من ألزم السنن وأوجبها

ای شیعه ما 
سجده‌ی شکر از لازم‌‌ترین و واجب‌‌ترین سنت‌های مستحبی است.

 

 

منابع:الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی) / ج 2 / 487 / ذکر طرف مما خرج أیضا عن صاحب الزمان ع من المسائل الفقهیة و غیرها فی التوقیعات على أیدی الأبواب الأربعة و غیرهم ..... ص : 479وسائل الشیعة / ج 6 / 490 / 31 - باب جواز تأخیر التعقیب و سجدة الشکر عن نوافل المغرب و تقدیمهما علیها و استحباب اختیار تقدیمهما على النوافل ..... ص : 489بحار الأنوار (ط - بیروت) / ج 53 / 161 / باب 31 ما خرج من توقیعاته ع ..... ص : 150بحار الأنوار (ط - بیروت) / ج 83 / 194 / باب 44 سجدة الشکر و فضلها و ما یقرأ فیها و آدابها ..... ص : 194

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۸ ، ۱۴:۵۲
محمدرضا زارع

176-  و من خطبة له (علیه السلام)
> و فیها یعظ و یبین فضل القرآن و ینهی عن البدعة <
>عظة الناس<
انْتَفِعُوا بِبَیَانِ اللَّهِ وَ اتَّعِظُوا بِمَوَاعِظِ اللَّهِ وَ اقْبَلُوا نَصِیحَةَ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ أَعْذَرَ إِلَیْکُمْ بِالْجَلِیَّةِ وَ اتَّخَذَ عَلَیْکُمُ الْحُجَّةَ وَ بَیَّنَ لَکُمْ مَحَابَّهُ مِنَ الْأَعْمَالِ وَ مَکَارِهَهُ مِنْهَا لِتَتَّبِعُوا هَذِهِ وَ تَجْتَنِبُوا هَذِهِ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) کَانَ یَقُولُ إِنَّ الْجَنَّةَ حُفَّتْ بِالْمَکَارِهِ وَ إِنَّ النَّارَ حُفَّتْ بِالشَّهَوَاتِ وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَا مِنْ طَاعَةِ اللَّهِ شَیْ‏ءٌ إِلَّا یَأْتِی فِی کُرْهٍ وَ مَا مِنْ مَعْصِیَةِ اللَّهِ شَیْ‏ءٌ إِلَّا یَأْتِی فِی شَهْوَةٍ فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً نَزَعَ عَنْ شَهْوَتِهِ وَ قَمَعَ هَوَی نَفْسِهِ فَإِنَّ هَذِهِ النَّفْسَ أَبْعَدُ شَیْ‏ءٍ مَنْزِعاً وَ إِنَّهَا لَا تَزَالُ تَنْزِعُ إِلَی مَعْصِیَةٍ فِی هَوًی وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ الْمُؤْمِنَ لَا یُصْبِحُ وَ لَا یُمْسِی إِلَّا وَ نَفْسُهُ ظَنُونٌ عِنْدَهُ فَلَا یَزَالُ زَارِیاً عَلَیْهَا وَ مُسْتَزِیداً لَهَا فَکُونُوا کَالسَّابِقِینَ قَبْلَکُمْ وَ الْمَاضِینَ أَمَامَکُمْ قَوَّضُوا مِنَ الدُّنْیَا تَقْوِیضَ الرَّاحِلِ وَ طَوَوْهَا طَیَّ الْمَنَازِلِ.
>فضل القرآن<
وَ اعْلَمُوا أَنَّ هَذَا الْقُرْآنَ هُوَ النَّاصِحُ الَّذِی لَا یَغُشُّ وَ الْهَادِی الَّذِی لَا یُضِلُّ وَ الْمُحَدِّثُ الَّذِی لَا یَکْذِبُ وَ مَا جَالَسَ هَذَا الْقُرْآنَ أَحَدٌ إِلَّا قَامَ عَنْهُ بِزِیَادَةٍ أَوْ نُقْصَانٍ زِیَادَةٍ فِی هُدًی أَوْ نُقْصَانٍ مِنْ عَمًی وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَیْسَ عَلَی أَحَدٍ بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فَاقَةٍ وَ لَا لِأَحَدٍ قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنًی فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوَائِکُمْ وَ اسْتَعِینُوا بِهِ عَلَی لَأْوَائِکُمْ فَإِنَّ فِیهِ شِفَاءً مِنْ أَکْبَرِ الدَّاءِ وَ هُوَ الْکُفْرُ وَ النِّفَاقُ وَ الْغَیُّ وَ الضَّلَالُ فَاسْأَلُوا اللَّهَ بِهِ وَ تَوَجَّهُوا إِلَیْهِ بِحُبِّهِ وَ لَا تَسْأَلُوا بِهِ خَلْقَهُ إِنَّهُ مَا تَوَجَّهَ الْعِبَادُ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی بِمِثْلِهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّعٌ وَ قَائِلٌ مُصَدَّقٌ وَ أَنَّهُ مَنْ شَفَعَ لَهُ الْقُرْآنُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ شُفِّعَ فِیهِ وَ مَنْ مَحَلَ بِهِ الْقُرْآنُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ صُدِّقَ عَلَیْهِ فَإِنَّهُ یُنَادِی مُنَادٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَلَا إِنَّ کُلَّ حَارِثٍ مُبْتَلًی فِی حَرْثِهِ وَ عَاقِبَةِ عَمَلِهِ غَیْرَ حَرَثَةِ الْقُرْآنِ فَکُونُوا مِنْ حَرَثَتِهِ وَ أَتْبَاعِهِ وَ اسْتَدِلُّوهُ عَلَی رَبِّکُمْ وَ اسْتَنْصِحُوهُ عَلَی أَنْفُسِکُمْ وَ اتَّهِمُوا عَلَیْهِ آرَاءَکُمْ وَ اسْتَغِشُّوا فِیهِ أَهْوَاءَکُمْ.
>الحث علی العمل<
الْعَمَلَ الْعَمَلَ ثُمَّ النِّهَایَةَ النِّهَایَةَ وَ الِاسْتِقَامَةَ الِاسْتِقَامَةَ ثُمَّ الصَّبْرَ الصَّبْرَ وَ الْوَرَعَ الْوَرَعَ إِنَّ لَکُمْ نِهَایَةً فَانْتَهُوا إِلَی نِهَایَتِکُمْ وَ إِنَّ لَکُمْ عَلَماً فَاهْتَدُوا بِعَلَمِکُمْ وَ إِنَّ لِلْإِسْلَامِ غَایَةً فَانْتَهُوا إِلَی غَایَتِهِ وَ اخْرُجُوا إِلَی اللَّهِ بِمَا افْتَرَضَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَقِّهِ وَ بَیَّنَ لَکُمْ مِنْ وَظَائِفِهِ أَنَا شَاهِدٌ لَکُمْ وَ حَجِیجٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَنْکُمْ.
>نصائح للناس<
أَلَا وَ إِنَّ الْقَدَرَ السَّابِقَ قَدْ وَقَعَ وَ الْقَضَاءَ الْمَاضِیَ قَدْ تَوَرَّدَ وَ إِنِّی مُتَکَلِّمٌ بِعِدَةِ اللَّهِ وَ حُجَّتِهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی إِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ وَ قَدْ قُلْتُمْ رَبُّنَا اللَّهُ فَاسْتَقِیمُوا عَلَی کِتَابِهِ وَ عَلَی مِنْهَاجِ أَمْرِهِ وَ عَلَی الطَّرِیقَةِ الصَّالِحَةِ مِنْ عِبَادَتِهِ ثُمَّ لَا تَمْرُقُوا مِنْهَا وَ لَا تَبْتَدِعُوا فِیهَا وَ لَا تُخَالِفُوا عَنْهَا فَإِنَّ أَهْلَ الْمُرُوقِ مُنْقَطَعٌ بِهِمْ عِنْدَ اللَّهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ثُمَّ إِیَّاکُمْ وَ تَهْزِیعَ الْأَخْلَاقِ وَ تَصْرِیفَهَا وَ اجْعَلُوا اللِّسَانَ وَاحِداً وَ لْیَخْزُنِ الرَّجُلُ لِسَانَهُ فَإِنَّ هَذَا اللِّسَانَ جَمُوحٌ بِصَاحِبِهِ وَ اللَّهِ مَا أَرَی عَبْداً یَتَّقِی تَقْوَی تَنْفَعُهُ حَتَّی یَخْزُنَ لِسَانَهُ وَ إِنَّ لِسَانَ الْمُؤْمِنِ مِنْ وَرَاءِ قَلْبِهِ وَ إِنَّ قَلْبَ الْمُنَافِقِ مِنْ وَرَاءِ لِسَانِهِ لِأَنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا أَرَادَ أَنْ یَتَکَلَّمَ بِکَلَامٍ تَدَبَّرَهُ فِی نَفْسِهِ فَإِنْ کَانَ خَیْراً أَبْدَاهُ وَ إِنْ کَانَ شَرّاً وَارَاهُ وَ إِنَّ الْمُنَافِقَ یَتَکَلَّمُ بِمَا أَتَی عَلَی لِسَانِهِ لَا یَدْرِی مَا ذَا لَهُ وَ مَا ذَا عَلَیْهِ وَ لَقَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) لَا یَسْتَقِیمُ إِیمَانُ عَبْدٍ حَتَّی یَسْتَقِیمَ قَلْبُهُ وَ لَا یَسْتَقِیمُ قَلْبُهُ حَتَّی یَسْتَقِیمَ لِسَانُهُ فَمَنِ اسْتَطَاعَ مِنْکُمْ أَنْ یَلْقَی اللَّهَ تَعَالَی وَ هُوَ نَقِیُّ الرَّاحَةِ مِنْ دِمَاءِ الْمُسْلِمِینَ وَ أَمْوَالِهِمْ سَلِیمُ اللِّسَانِ مِنْ أَعْرَاضِهِمْ فَلْیَفْعَلْ.
>تحریم البدع<
وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ الْمُؤْمِنَ یَسْتَحِلُّ الْعَامَ مَا اسْتَحَلَّ عَاماً أَوَّلَ وَ یُحَرِّمُ الْعَامَ مَا حَرَّمَ عَاماً أَوَّلَ وَ أَنَّ مَا أَحْدَثَ النَّاسُ لَا یُحِلُّ لَکُمْ شَیْئاً مِمَّا حُرِّمَ عَلَیْکُمْ وَ لَکِنَّ الْحَلَالَ مَا أَحَلَّ اللَّهُ وَ الْحَرَامَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ فَقَدْ جَرَّبْتُمُ الْأُمُورَ وَ ضَرَّسْتُمُوهَا وَ وُعِظْتُمْ بِمَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ وَ ضُرِبَتِ الْأَمْثَالُ لَکُمْ وَ دُعِیتُمْ إِلَی الْأَمْرِ الْوَاضِحِ فَلَا یَصَمُّ عَنْ ذَلِکَ إِلَّا أَصَمُّ وَ لَا یَعْمَی عَنْ ذَلِکَ إِلَّا أَعْمَی وَ مَنْ لَمْ یَنْفَعْهُ اللَّهُ بِالْبَلَاءِ وَ التَّجَارِبِ لَمْ یَنْتَفِعْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْعِظَةِ وَ أَتَاهُ التَّقْصِیرُ مِنْ أَمَامِهِ حَتَّی یَعْرِفَ مَا أَنْکَرَ وَ یُنْکِرَ مَا عَرَفَ وَ إِنَّمَا النَّاسُ رَجُلَانِ مُتَّبِعٌ شِرْعَةً وَ مُبْتَدِعٌ بِدْعَةً لَیْسَ مَعَهُ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ بُرْهَانُ سُنَّةٍ وَ لَا ضِیَاءُ حُجَّةٍ.
>القرآن<
وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ یَعِظْ أَحَداً بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ فَإِنَّهُ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِینُ وَ سَبَبُهُ الْأَمِینُ وَ فِیهِ رَبِیعُ الْقَلْبِ وَ یَنَابِیعُ الْعِلْمِ وَ مَا لِلْقَلْبِ جِلَاءٌ غَیْرُهُ مَعَ أَنَّهُ قَدْ ذَهَبَ الْمُتَذَکِّرُونَ وَ بَقِیَ النَّاسُونَ أَوِ الْمُتَنَاسُونَ فَإِذَا رَأَیْتُمْ خَیْراً فَأَعِینُوا عَلَیْهِ وَ إِذَا رَأَیْتُمْ شَرّاً فَاذْهَبُوا عَنْهُ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) کَانَ یَقُولُ یَا ابْنَ آدَمَ اعْمَلِ الْخَیْرَ وَ دَعِ الشَّرَّ فَإِذَا أَنْتَ جَوَادٌ قَاصِدٌ.
>انواع الظلم<
أَلَا وَ إِنَّ الظُّلْمَ ثَلَاثَةٌ فَظُلْمٌ لَا یُغْفَرُ وَ ظُلْمٌ لَا یُتْرَکُ وَ ظُلْمٌ مَغْفُورٌ لَا یُطْلَبُ فَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لَا یُغْفَرُ فَالشِّرْکُ بِاللَّهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی یُغْفَرُ فَظُلْمُ الْعَبْدِ نَفْسَهُ عِنْدَ بَعْضِ الْهَنَاتِ وَ أَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لَا یُتْرَکُ فَظُلْمُ الْعِبَادِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً الْقِصَاصُ هُنَاکَ شَدِیدٌ لَیْسَ هُوَ جَرْحاً بِاْلمُدَی وَ لَا ضَرْباً بِالسِّیَاطِ وَ لَکِنَّهُ مَا یُسْتَصْغَرُ ذَلِکَ مَعَهُ فَإِیَّاکُمْ وَ التَّلَوُّنَ فِی دِینِ اللَّهِ فَإِنَّ جَمَاعَةً فِیمَا تَکْرَهُونَ مِنَ الْحَقِّ خَیْرٌ مِنْ فُرْقَةٍ فِیمَا تُحِبُّونَ مِنَ الْبَاطِلِ وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ یُعْطِ أَحَداً بِفُرْقَةٍ خَیْراً مِمَّنْ مَضَی وَ لَا مِمَّنْ بَقِیَ.
>لزوم الطاعة<
یَا أَیُّهَا النَّاسُ طُوبَی لِمَنْ شَغَلَهُ عَیْبُهُ عَنْ عُیُوبِ النَّاسِ وَ طُوبَی لِمَنْ لَزِمَ بَیْتَهُ وَ أَکَلَ قُوتَهُ وَ اشْتَغَلَ بِطَاعَةِ رَبِّهِ وَ بَکَی عَلَی خَطِیئَتِهِ فَکَانَ مِنْ نَفْسِهِ فِی شُغُلٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِی رَاحَةٍ.

 

خطبه 176-پند گرفتن از سخن خدا 
ضرورت اطاعت از دستورات الهی 
مردم! از آنچه خداوند بیان داشته بهره گیرید، و از پند و اندرزهای خدا پند پذیرید، و نصیحتهای او را قبول کنید، زیرا خداوند با دلیلهای روشن راه عذر را به روی شما بسته، و حجت را بر شما تمام کرده است. و اعمالی که دوست دارد بیان فرموده، و از آنچه کراهت دارد معرفی کرد، تا از خوبیها پیروی و از بدیها دوری گزینید، همانا رسول خدا (ص) همواره می فرمود: (گرداگرد بهشت را دشواریها (مکاره) و گرداگرد آتش جهنم را هوسها و شهوات گرفته است.) آگاه باشید! چیزی از طاعت خدا نیست جز آن که با کراهت انجام می گیرد و چیزی از معصیت خدا نیست جز اینکه با میل و رغبت عمل می شود، پس رحمت خداوند بر کسی که شهوت خود را مغلوب و هوای نفس را سرکوب کند، زیرا کار مشکل، باز داشتن نفس از شهوت بوده که پیوسته خواهان نافرمانی و معصیت است. بندگان خدا! بدانید که انسان باایمان، شب را به روز، و روز را به شب نمی رساند جز آنکه نفس خویش را متهم می داند، همواره نفس را سرزنش می کند، و گناهکارش می شمارد، پس در دنیا چونان پیشینیان صالح خود باشید، که در پیش روی شما درگذشتند و همانند مسافران، خیمه خویش را از جا درآورند و به راه خو 
د رفتند. ویژگیهای قرآن آگاه باشید! همانا این قرآن پنددهنده ای است که نمی فریبد، و هدایت کننده ای است که گمراه نمی سازد، و سخنگویی که هرگز دروغ نمی گوید. کسی با قرآن همنشین نشد مگر آنکه بر او افزود یا از او کاست، افزودن در هدایت و کاهش از کوردلی و گمراهی. آگاه باشید کسی با داشتن قرآن، نیازی ندارد، و بدون قرآن بی نیاز نخواهد بود، پس درمان خود را از قرآن بخواهید، و در سختیها از قرآن یاری بطلبید، که در قرآن درمان بزرگترین بیماریها یعنی کفر و نفاق و سرکشی و گمراهی است، پس به وسیله قرآن خواسته های خود را از خدا بخواهید، و با دوستی قرآن بخدا روی آورید، و به وسیله قرآن از خلق خدا چیزی نخواهید، زیرا وسیله ای برای تقرب بندگان بخدا، بهتر از قرآن وجود ندارد. آگاه باشید، که شفاعت قرآن پذیرفته شده، و سخنش تصدیق می گردد، آن کس که در قیامت، قرآن شفاعتش کند بخشوده می شود، و آن کس که قرآن از او شکایت کند محکوم است، در روز قیامت ندادهنده ای بانگ می زند که: (آگاه باشید امروز هر کس گرفتار بذری است که کاشته و عملی است که انجام داده، جز اعمال منطبق با قرآن.) پس شما در شمار عمل کنندگان به قرآن باشید، از قرآن پیروی کنید، با قرآن خد 
ا را بشناسید، و خویشتن را با قرآن اندرز دهید، و رای و نظر خود را برابر قرآن متهم کنید، و خواسته های خود را با قرآن نادرست بشمارید. 
تشویق به اعمال نیکو عمل صالح! عمل صالح! سپس آینده نگری! آینده نگری! و استقامت! استقامت! آنگاه، بردباری! بردباری! و پرهیزکاری! پرهیزکاری! برای هر کدام از شما عاقبت و پایان مهلتی تعیین شده، با نیکوکاری بدانجا برسید، و همانا پرچم هدایتی برای شما برافراشتند، با آن هدایت شوید، و برای اسلام نیز هدف و نتیجه ای است به آن دسترسی پیدا کنید، و با انجام واجبات، حقوق الهی را ادا کنید، که وظائف شما را آشکارا بیان کرده و من گواه اعمال شما بوده و در روز قیامت از شما دفاع می کنم و به سود شما گواهی می دهم. 
آگاه باشید! آنچه از پیش مقررشده بود، به وقوع پیوست، و خواسته های گذشته الهی انجام شد، و همانا من با تکیه به وعده های الهی و براهین روشن او سخن می گویم که فرمود: (کسانی که گفتند پروردگار ما خداست، سپس استقامت ورزیدند، فرشتگان بر آنها فرود می آیند و می گویند، نترسید و محزون نباشید که بشارت باد بر شما بهشتی که به شما وعده داده اند.) و همانا شما گفتید: که پروردگار ما خداست، پس در عمل به دستورات قرآن خدا، و در ادامه راهی که فرمان داد، و بر روش درست پرستش بندگان او، استقامت داشته باشید. و پایدار مانید، و از دستورات خدا سرپیچی نکنید، و در آن بدعتگذار مباشید، و از آن منحرف نگردید، زیرا خارج شوندگان از دستورات الهی در روز قیامت از رحمت خدا دورند. ضرورت کنترل زبان سپس مواظب باشید که اخلاق نیکو را در هم نشکنید و به رفتار ناپسند مبدل نسازید، زبان و دل را هماهنگ کنید، مرد باید زبانش را حفظ کند، زیرا همانا این زبان سرکش، صاحب خود را به هلاکت می اندازد، بخدا سوگند! پرهیزگاری را ندیده ام که تقوی برای او سودمند باشد مگر آنکه زبان خویش را حفظ کرده بود، و همانا زبان مومن در پس قلب او، و قلب منافق از پس زبان اوست. 
زیرا مومن هرگاه بخواهد سخنی گوید، نخست می اندیشد، اگر نیک بود اظهار می دارد، و چنانچه ناپسند است پنهانش می کند، در صورتیکه منافق آنچه بر زبانش آمد می گوید، و نمی داند چه به سود او، و چه حرفی بر ضرر اوست؟ و پیامبر اسلام (ص) فرمود: (ایمان بنده ای استوار نگردد تا دل او استوار شود، و دل استوار نشود تا زبان استوار گردد) پس هر کس از شما بتواند خدا را در حالی ملاقات کند که دستش از خون و اموال مسلمانان پاک، و زبانش از عرض و آبروی مردم سالم ماند باید چنین کند. 
پرهیز از بدعتها ای بندگان خدا! آگاه باشید مومن کسی است که حلال خدا را هم اکنون حلال، و حرام خدا را هم اکنون حرام بشمارد و آنچه را مردم با بدعتها تغییر دادند چیزی از حرام را حلال نمی کند، زیرا حلال همان است که خدا حلال کرده و حرام همان چیزی است که خدا حرام شمرده است. پس شما در امور و حوادث روزگار تجربه آموختید و از تاریخ گذشتگان پند گرفتید، مثلها برای شما زده اند، و به امری آشکار دعوت شده اید، جز ناشنوایان کسی ادعای نشنیدن حق را ندارد، و جز کوران و کوردلان کسی ادعای ندیدن واقعیتها نمی کند، آن کس که از آزمایشها و تجربه های خدادادی سودی نبرد از هیچ پند و اندرزی سود نخواهد برد و کوته فکری دامنگیر او خواهد شد تا آنجا که بد را خوب، و خوب را بد می نگرد، و همانا مردم دو دسته اند، گروهی پیرو شریعت و دین، و برخی بدعت گذارند که از طرف خدا دلیلی از سنت پیامبر، و نوری از براهین حق ندارند. ویژگیهای قرآن همانا خداوند سبحان! کسی را به چیزی چون قرآن پند نداده است، که قرآن ریسمان استوار خدا، و وسیله ایمنی بخش است، در قرآن بهار دل، و چشمه های دانش است، برای قلب جلائی جز قرآن نتوان یافت، بخصوص در جامعه ای که بیدار 
دلان در گذشته و غافلان و تغافل کنندگان حضور دارند. پس هرجا کار نیکی دیدید یاری کنید، و هرگاه چیز بد و ناروایی مشاهده کردید دوری گزینید، زیرا پیامبر اسلام (ص) همواره می فرمود: (ای فرزند آدم، کار نیک را انجام ده، و کار بد را واگذار، اگر چنین کنی در راه راست الهی قرار خواهی داشت.) 
اقسام ظلم و ستم آگاه باشید که ظلم بر سه قسم است، ظلمی که نابخشودنی است، و ظلمی که بدون مجازات نمی ماند، و ظلمی که بخشودنی و جبران شدنی است. اما ظلمی که نابخشودنی است، شرک به خدای سبحان است که فرمود: (خداوند هیچگاه از شرک به خود درنمی گذرد.) و اما ظلمی که بخشودنی است، ستمی که بنده با گناهان بر خویشتن روا داشته است، و ظلمی که بدون مجازات نیست، ستمگری بعضی از بندگان بر بعض دیگر است که قصاص در آنجا سخت است، مجروح کردن با کارد، یا تازیانه زدن نیست بلکه اینها در برابرش کوچک است، پس مبادا در دین دورویی ورزید، که همبستگی و وحدت در راه حق گرچه (کراهت داشته باشید) از پراکندگی در راه باطل (گرچه مورد علاقه شما باشد) بهتر است. زیرا خداوند سبحان نه به گذشتگان و نه آیندگان چیزی را با تفرقه عطا نفرموده است. ضرورت خودسازی ای مردم! خوشا به حال کسی که عیب شناسی نفس، او را از عیبجویی دیگران باز دارد، و خوشا به حال کسی که به خانه و خانواده خود پردازد، و غذای حلال خود را بخورد، و به اطاعت پروردگار مشغول باشد، و بر خطاهای خویش بگرید، همواره به خویشتن خویش مشغول و مردم از او در امان باشند.
 


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۸ ، ۱۳:۱۱
محمدرضا زارع

«٢١٦»کُتِبَ‌ عَلَیْکُمُ‌ الْقِتالُ‌ وَ هُوَ کُرْهٌ‌ لَکُمْ‌ وَ عَسى‌ أَنْ‌ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ‌ وَ عَسى‌ أَنْ‌ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ‌ وَ اللّهُ‌ یَعْلَمُ‌ وَ أَنْتُمْ‌ لا تَعْلَمُونَ‌ 
جهاد بر شما مقرّر شد،در حالى که براى شما ناخوشایند است و چه‌بسا چیزى را ناخوش دارید،در حالى که خیر شما در آن است و چه‌بسا چیزى را دوست دارید،در حالى که ضرر و شرّ شما در آن است.و خداوند (صلاح شما را)مى‌داند و شما نمى‌دانید. 
نکته‌ها: 
کلمه«کُره»به مشقّتى گفته مى‌شود که انسان از درون خود احساس کند،مانند ترس از جنگ.و«کَره»به مشقتى گویند که از خارج به انسان تحمیل شود،مانند حکم اجبارى در آیه‌ى «اِئْتِیا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قالَتا أَتَیْنا طائِعِینَ‌» ١به آسمان‌ها و زمین گفتیم:یا با رغبت بیایید یا با اکراه،گفتند:ما با رغبت مى‌آییم. 
آیه قبل مربوط‍‌ به مال دادن بود و این آیه مربوط‍‌ به جان دادن است. 
اکراه از جنگ،یا به خاطر روحیّه‌ى رفاه‌طلبى است و یا به جهت انسان دوستى و رحم به دیگران و یا بخاطر عدم توازن قوا و برترى دشمن است.قرآن مى‌فرماید:شما آثار و نتایج جهاد را نمى‌دانید و فقط‍‌ به زیان‌هاى مادّى و ظاهرى آن توجّه مى‌کنید،در حالى که خداوند از اسرار و آثار امروز و فرداى کارها در ابعاد مختلفش آگاه است. 
جنگ با همه‌ى سختى‌هایى که دارد،آثار مثبت و فوایدى نیز دارد.از جمله: 
الف:توان رزمى بالا مى‌رود. 
ب:دشمن جسور نمى‌شود. ج:روح تعهّد و ایثار در افراد جامعه بوجود مى‌آید. 
د:قدرت و عزت اسلام و مسلمانان در دنیا مطرح مى‌شود. 
ه‍‌:امدادهاى غیبى سرازیر مى‌گردد. 
و:روحیّه‌ى استمداد از خدا پیدا مى‌شود. 
ز:اجر و پاداش الهى بدست مى‌آید. 
ح:روحیّه‌ى ابداع و اختراع و ابتکار بوجود مى‌آید. 
جهاد در ادیان دیگر 
برخلاف تبلیغاتى که دنیا براى صلح و علیه خشونت دارد،مسئله جهاد در راه دین،در تمام ادیان آسمانى بوده و یک ضرورت حتمى است. 
در تورات مى‌خوانیم: 
*ساکنان شهر را بدم شمشیر بکش و اموالشان را جمع نماى. ١
*همگى ایشان را هلاک ساز و ترحّم منما. ٢
*چون براى مقاتله بیرون روى و دشمن را زیاد بینى،نترس. ٣
*برادر و دوست و همسایه خود را بکشد تا کفّاره گوساله‌پرستى باشد. ٤
*موسى جمعیّتى را به‌سوى جنگ حرکت داد و مقاتله مهمّى صورت گرفت. ٥
در انجیل متى‌ آمده است: 
*گمان مبرید که آمده‌ام تا سلامتى بر زمین بگذارم،نیامده‌ام تا سلامتى بگذارم،بلکه شمشیر را. ٦
*هرکه جان خود را دریابد(و به جنگ نیاید)آن را هلاک سازد و هرکه جان خود را به خاطر من هلاک کرد آن را خواهد یافت. ٧در انجیل لوقا مى‌خوانیم: 
*دشمنان را که نخواستند من بر ایشان حکمرانى کنم،در اینجا حاضر ساخته،پیش من به قتل رسانید. ١
*هرکس شمشیر ندارد،جامه خود را فروخته آن را بخرد. ٢
در قرآن نیز در سوره‌هاى آل عمران، ٣مائده ٤و بقره ٥از وجود جنگ و جهاد در ادیان گذشته،سخن به میان آمده است. 
پیام‌ها: 
١-ملاک خیر و شر،آسانى و سختى و یا تمایلات شخصى نیست،بلکه مصالح واقعى ملاک است و نباید به پیشداورى خود تکیه کنیم. «عَسى‌ أَنْ‌ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ‌» 
٢-کراهت و محبّت نفسانى،نشانه‌ى خیر و شرّ واقعى نیست. «تَکْرَهُوا... وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ‌... تُحِبُّوا... وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ‌» 
٣-جنگ و جهاد در راه دین،مایه‌ى خیر است. «کُتِبَ‌ عَلَیْکُمُ‌ الْقِتالُ‌... وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ‌» 
٤-تسلیم فرمان خدایى باشیم که براساس علم بى‌نهایت به ما دستور مى‌دهد، گرچه ما دلیل آن را ندانیم. «وَ اللّهُ‌ یَعْلَمُ‌ وَ أَنْتُمْ‌ لا تَعْلَمُونَ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۸ ، ۱۶:۱۲
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام صادق(ع)

«اما و الله لیغیبن عنکم مهدیکم، حتی یقول الجاهل منکم: ما لله فی آل محمد حاجة، ثم یقبل کالشهاب الثاقب، فیملأها عدلا و قسطا کما ملئت جورا و ظلما».

«به خدا سوگند مهدی شما از دیدگان شما پنهان می شود، افراد خیره سر گویند: خداوند نیازی به آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) ندارد، آنگاه چون «شهاب ثاقب» (ستاره ی درخشان) ظاهر می شود و زمین را پر از عدل و داد کند، آنچنانکه پر از جور و ستم شده باشد».

بحارالانوار/ ج51/ ص145

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۸ ، ۱۴:۳۵
محمدرضا زارع