عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

نویسند و گردآورنده مطالب : محمد رضا زارع
#نشر مطالب باذکر نشانی این وبلاگ بلامانع است!
_____________________

حدیث روز:

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ مِنَ الْخَیْرِ مَا یُعَجَّلُ
اصول کافى جلد3 صفحه: 212 روایة:4

ترجمه :
رسول خدا (ص) فرمود: همانا خدا کارهاى خیر، زود انجام شده را دوست دارد.

__________________________
*دوستان مارا در لینک زیر حتما دنبال کنید.*

دوستانی که بنده را دنبال میکنند، در صورتی که آدرس سایتشان نیز در فهرست دنبال کنندگانمون ثبت باشه و لینک دنبال کردن هم داشته باشند دنبال خواهند شد


۹۵ مطلب در مهر ۱۳۹۸ ثبت شده است

#حدیث_مهدوی
 

امام صادق(ع)

«ان الصاحب هذا الامر غیبة فلیتق الله عبد و لیتمسک بدینه».

«برای صاحب این امر غیبتی هست، باید هر بنده ای از خدا تقوی پیشه کند و محکم به دین او تمسک جوید».

کمال الدین/ ص343

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۸ ، ۱۴:۰۹
محمدرضا زارع

162-  و من کلام له (علیه السلام)
> لبعض أصحابه و قد سأله کیف دفعکم قومکم عن هذا المقام و أنتم أحق به فقال <
یَا أَخَا بَنِی أَسَدٍ إِنَّکَ لَقَلِقُ الْوَضِینِ تُرْسِلُ فِی غَیْرِ سَدَدٍ وَ لَکَ بَعْدُ ذِمَامَةُ الصِّهْرِ وَ حَقُّ الْمَسْأَلَةِ وَ قَدِ اسْتَعْلَمْتَ فَاعْلَمْ أَمَّا الِاسْتِبْدَادُ عَلَیْنَا بِهَذَا الْمَقَامِ وَ نَحْنُ الْأَعْلَوْنَ نَسَباً وَ الْأَشَدُّونَ بِالرَّسُولِ (صلی الله علیه وآله) نَوْطاً فَإِنَّهَا کَانَتْ أَثَرَةً شَحَّتْ عَلَیْهَا نُفُوسُ قَوْمٍ وَ سَخَتْ عَنْهَا نُفُوسُ آخَرِینَ وَ الْحَکَمُ اللَّهُ وَ الْمَعْوَدُ إِلَیْهِ الْقِیَامَةُ.
وَ دَعْ عَنْکَ نَهْباً صِیحَ فِی حَجَرَاتِهِ * وَ لَکِنْ حَدِیثاً مَا حَدِیثُ الرَّوَاحِلِ
وَ هَلُمَّ الْخَطْبَ فِی ابْنِ أَبِی سُفْیَانَ فَلَقَدْ أَضْحَکَنِی الدَّهْرُ بَعْدَ إِبْکَائِهِ وَ لَا غَرْوَ وَ اللَّهِ فَیَا لَهُ خَطْباً یَسْتَفْرِغُ الْعَجَبَ وَ یُکْثِرُ الْأَوَدَ حَاوَلَ الْقَوْمُ إِطْفَاءَ نُورِ اللَّهِ مِنْ مِصْبَاحِهِ وَ سَدَّ فَوَّارِهِ مِنْ یَنْبُوعِهِ وَ جَدَحُوا بَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ شِرْباً وَبِیئاً فَإِنْ تَرْتَفِعْ عَنَّا وَ عَنْهُمْ مِحَنُ الْبَلْوَی أَحْمِلْهُمْ مِنَ الْحَقِّ عَلَی مَحْضِهِ وَ إِنْ تَکُنِ الْأُخْرَی فَلا تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِما یَصْنَعُونَ.

 

خطبه 162-چرا خلافت را از او گرفتند؟ 
(در سال 37 هجری در صفّین، شخصی از طایفه بنی اسد پرسید: چگونه شما را از مقام امامت که سزاوارتر از همه بودید کنار زدند فرمود:) 
علل و عوامل غصب امامت 
ای برادر بنی اسدی! تو مردی پریشان و مضطربی که نابجا پرسش می کنی، لیکن تو را حق خویشاوندی است، و حقی که در پرسیدن داری و بی گمان طالب دانستی، پس بدان که: ظلم و خودکامگی که نسبت به خلافت بر ما تحمیل شد، در حالی که ما را نسب برتر و پیوند خویشاوندی با رسول خدا (ص) استوارتر بود، جز خودخواهی و انحصارطلبی چیز دیگری نبود که: گروهی بخیلانه به کرسی خلافت چسبیدند، و گروهی سخاوتمندانه از آن دست کشیدند، داور خداست، و بازگشت همه ما به روز قیامت است. (در این‌‌جا شعر امرءالقیس را خواند که:) (واگذار داستان تاراج آن غارتگران را، و به یاد آور داستان شگفت دزدیدن شترهای سواری را) شکوه از ستمهای معاویه بیا و داستان پسران ابوسفیان را به یادآور، که روزگار مرا به خنده آورد از آن پس که مرا گریاند، سوگند بخدا! که جای شگفتی نیست، کار از بس عجیب است که شگفتی را می زداید، و کجی و انحراف می افزاید، مردم کوشیدند نور خدا را در داخل چراغ آن خاموش سازند، جوشش زلال حقیقت را از سرچشمه آن ببندند، چرا که میان من و خود، آب را وباآلود کردند، اگر محنت آزمایش از ما و این مردم برداشته شود، آنان را به راهی می برم که س 
راسر حق است و اگر به گونه دیگری انجامید (با حسرت خوردن بر آنها جان خویش را مگذار، که خداوند بر آنچه می کنند آگاه است)
 


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۸ ، ۱۲:۲۴
محمدرضا زارع

«٢٠٣»وَ اذْکُرُوا اللّهَ‌ فِی أَیّامٍ‌ مَعْدُوداتٍ‌ فَمَنْ‌ تَعَجَّلَ‌ فِی یَوْمَیْنِ‌ فَلا إِثْمَ‌ عَلَیْهِ‌ وَ مَنْ‌ تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ‌ عَلَیْهِ‌ لِمَنِ‌ اتَّقى‌ وَ اتَّقُوا اللّهَ‌ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ‌ إِلَیْهِ‌ تُحْشَرُونَ‌ 
و خدا را در روزهاى معیّنى یاد کنید،(روزهاى ١١ و١٢ و١٣ ماه ذى‌الحجّه که به ایام تشریق معروف است.)پس هرکس تعجیل کند(و اعمال مِنى‌ را) در دو روز(انجام دهد،)گناهى بر او نیست و هر پرهیزکارى که تأخیر کند (و اعمال را در سه روز انجام دهد نیز)گناهى بر او نیست.و از خدا پروا کنید و بدانید شما به‌سوى او محشور خواهید شد. 
نکته‌ها: 
در حدیثى که در تفسیر نور الثقلین آمده،توصیه شده است:در پشت سر پانزده نماز که آغازش نماز ظهر روز عید و انجامش،نماز صبح روز سیزدهم است،این دعا خوانده شود: 
«اللّه اکبر،اللّه اکبر،لااله‌الااللّه و اللّه اکبر،و للّه الحمد،اللّه اکبر على ما هَدانا،اللّه اکبر على ما رزقنا من بهیمة الانعام»خداوند بزرگتر است،خداوند بزرگتر است و معبودى جز او نیست، خداوند بزرگتر است و حمد و سپاس مخصوص اوست،خداوند بزرگتر است به خاطر آنکه ما را هدایت کرد،خداوند بزرگتر است به خاطر آنکه از گوشت چهار پایان به ما روزى داد. 
این آیه مى‌فرماید:کسى که در خارج شدن از سرزمین مِنى‌ عجله کند و روز دوازدهم بعد از ظهر بیرون آمده و به مکّه رود،گناهى بر او نیست،چنانکه اگر کسى شب سیزدهم را نیز در مِنى‌ بماند،گناهى بر او نیست. 
پیام‌ها: 
١-زمان در دعا اثر دارد. «فِی أَیّامٍ‌ مَعْدُوداتٍ‌» 
٢-خداوند در سایه لطف خود،راه را بر مردم تنگ نمى‌کند. «فَمَنْ‌ تَعَجَّلَ‌... وَ مَنْ‌ تَأَخَّرَ» 
٣-اساس کار،تقواست. «لِمَنِ‌ اتَّقى‌» به فرموده روایات مراد از«تقوى»در اینجا دورى کردن از محرّمات در حال احرام مى‌باشد. ٤-تعجیل در خروج از سرزمین منا در روز ١٢ ذى‌الحجه یا تأخیر تا روز ١٣، باید همراه تقوا باشد. «لِمَنِ‌ اتَّقى‌» 
اگر عجله براى نشان دادن زرنگى یا هدف فاسدى باشد و یا اضافه ماندن در آن سرزمین جهت خودنمایى و شهرت باشد،عمل فاسد مى‌شود. 
٥-کارِ مقدّس و سرزمینِ‌ مقدّس به تنهایى کافى نیست،انسان نیز باید مقدّس و با تقوا باشد.دوبار کلمه«تقوى»در کنار هم براى زائران خانه‌ى خدا آن هم در سرزمین منا،مى‌تواند نشانه‌ى این باشد که شیطان در همه جا نفوذ دارد. 
٦-ایمان به معاد،قوى‌ترین عامل تقواست. «وَ اتَّقُوا اللّهَ‌... أَنَّکُمْ‌ إِلَیْهِ‌ تُحْشَرُونَ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۸ ، ۱۸:۴۵
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی

 

امام حسین(ع)

«دوازده مهدی از ما هست که نخستین آنها علی بن ابی طالب و آخرین آنها نهمین فرزند من است که او امام قائم به حق است. خداوند زمین مرده را به وسیله ی او زنده می کند و دین حق را بر تمام ادیان پیروز می گرداند.«له غیبة یرتد فیها اقوام و یثبت علی الدین فیها آخرون، فیوذون و یقال لهم: متی هذا الوعد ان کنتم صادقین. اما ان الصابر فی غیبته علی الأذی و التکذیب بمنزلة المجاهد بالسیف بین یدی رسول الله صلی الله علیه و آله».«برای او غیبتی است که گروه‌هایی در آن از دین برمی گردند و گروه‌هایی دیگر بر آیین خود استوار می مانند و در این راه آزارها می بینند، به آنها گفته می شود: «این وعده کی خواهد شد اگر راستگویانید»، آنانکه بر این آزارها و تکذیب‌ها صبر کنند همانند کسی هستند که شمشیر به دست گرفته در پیشاپیش رسول اکرم صلی الله علیه و آله جهاد کند».

بحار الانوار/ ج51/ ص133

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۸ ، ۱۳:۴۴
محمدرضا زارع

161-  و من خطبة له (علیه السلام)
> فی صفة النبی و أهل بیته و أتباع دینه ، و فیها یعظ بالتقوی <
>الرسول و أهله و أتباع دینه<
ابْتَعَثَهُ بِالنُّورِ الْمُضِی‏ءِ وَ الْبُرْهَانِ الْجَلِیِّ وَ الْمِنْهَاجِ الْبَادِی وَ الْکِتَابِ الْهَادِی أُسْرَتُهُ خَیْرُ أُسْرَةٍ وَ شَجَرَتُهُ خَیْرُ شَجَرَةٍ أَغْصَانُهَا مُعْتَدِلَةٌ وَ ثِمَارُهَا مُتَهَدِّلَةٌ مَوْلِدُهُ بِمَکَّةَ وَ هِجْرَتُهُ بِطَیْبَةَ عَلَا بِهَا ذِکْرُهُ وَ امْتَدَّ مِنْهَا صَوْتُهُ أَرْسَلَهُ بِحُجَّةٍ کَافِیَةٍ وَ مَوْعِظَةٍ شَافِیَةٍ وَ دَعْوَةٍ مُتَلَافِیَةٍ أَظْهَرَ بِهِ الشَّرَائِعَ الْمَجْهُولَةَ وَ قَمَعَ بِهِ الْبِدَعَ الْمَدْخُولَةَ وَ بَیَّنَ بِهِ الْأَحْکَامَ الْمَفْصُولَةَ فَمَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلَامِ دَیْناً تَتَحَقَّقْ شِقْوَتُهُ وَ تَنْفَصِمْ عُرْوَتُهُ وَ تَعْظُمْ کَبْوَتُهُ وَ یَکُنْ مَآبُهُ إِلَی الْحُزْنِ الطَّوِیلِ وَ الْعَذَابِ الْوَبِیلِ وَ أَتَوَکَّلُ عَلَی اللَّهِ تَوَکُّلَ الْإِنَابَةِ إِلَیْهِ وَ أَسْتَرْشِدُهُ السَّبِیلَ الْمُؤَدِّیَةَ إِلَی جَنَّتِهِ الْقَاصِدَةَ إِلَی مَحَلِّ رَغْبَتِهِ.
>النصح بالتقوی<
أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَی اللَّهِ وَ طَاعَتِهِ فَإِنَّهَا النَّجَاةُ غَداً وَ الْمَنْجَاةُ أَبَداً رَهَّبَ فَأَبْلَغَ وَ رَغَّبَ فَأَسْبَغَ وَ وَصَفَ لَکُمُ الدُّنْیَا وَ انْقِطَاعَهَا وَ زَوَالَهَا وَ انْتِقَالَهَا فَأَعْرِضُوا عَمَّا یُعْجِبُکُمْ فِیهَا لِقِلَّةِ مَا یَصْحَبُکُمْ مِنْهَا أَقْرَبُ دَارٍ مِنْ سَخَطِ اللَّهِ وَ أَبْعَدُهَا مِنْ رِضْوَانِ اللَّهِ فَغُضُّوا عَنْکُمْ عِبَادَ اللَّهِ غُمُومَهَا وَ أَشْغَالَهَا لِمَا قَدْ أَیْقَنْتُمْ بِهِ مِنْ فِرَاقِهَا وَ تَصَرُّفِ حَالَاتِهَا فَاحْذَرُوهَا حَذَرَ الشَّفِیقِ النَّاصِحِ وَ الْمُجِدِّ الْکَادِحِ وَ اعْتَبِرُوا بِمَا قَدْ رَأَیْتُمْ مِنْ مَصَارِعِ الْقُرُونِ قَبْلَکُمْ قَدْ تَزَایَلَتْ أَوْصَالُهُمْ وَ زَالَتْ أَبْصَارُهُمْ وَ أَسْمَاعُهُمْ وَ ذَهَبَ شَرَفُهُمْ وَ عِزُّهُمْ وَ انْقَطَعَ سُرُورُهُمْ وَ نَعِیمُهُمْ فَبُدِّلُوا بِقُرْبِ الْأَوْلَادِ فَقْدَهَا وَ بِصُحْبَةِ الْأَزْوَاجِ مُفَارَقَتَهَا لَا یَتَفَاخَرُونَ وَ لَا یَتَنَاسَلُونَ وَ لَا یَتَزَاوَرُونَ وَ لَا یَتَحَاوَرُونَ فَاحْذَرُوا عِبَادَ اللَّهِ حَذَرَ الْغَالِبِ لِنَفْسِهِ الْمَانِعِ لِشَهْوَتِهِ النَّاظِرِ بِعَقْلِهِ فَإِنَّ الْأَمْرَ وَاضِحٌ وَ الْعَلَمَ قَائِمٌ وَ الطَّرِیقَ جَدَدٌ وَ السَّبِیلَ قَصْدٌ.
 

خطبه 161-در بیان صفات پیامبر 
وصف پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) 
خداوند پیامبرش را با نوری درخشان، و برهانی آشکار، و راهی روشن، و کتابی هدایتگر برانگیخت. خانواده او نیکوترین خانواده، و درخت وجودش از بهترین درختان است، که شاخه های آن راست و میوه های آن سر به زیر و در دسترس همگان است، زادگاه او مکه، و هجرت او به مدینه پاک و پاکیزه است، که در آنجا نام او بلند و دعوتش به همه جا رسید، خدا او را با برهانی کامل و کافی (قرآن) و پندهای شفابخش، و دعوتی جبران کننده فرستاد، با فرستادن پیامبر (ص) شریعتهای ناشناخته را شناساند، و ریشه بدعتهای راه یافته در ادیان آسمانی را قطع کرد، و احکام و مقررات الهی را بیان فرمود. پس هر کس جز اسلام دینی را انتخاب کند به یقین شقاوت او ثابت، و پیوند او با خدا قطع، و سقوطش سهمگین خواهد بود، و سرانجامش رنج و اندوهی بی پایان و شکنجه ای پردرد می باشد. بر خدا توکل می کنم، توکلی که بازگشت به سوی او باشد، و از او راه می جویم، راهی که به بهشت رسد و به آنجا که خواست اوست بیانجامد. 
سفارش به تقوا و عبرت از گذشتگان بندگان خدا! شما را به ترسیدن از خدا و فرمانبرداری او سفارش می کنم که نجات فردا و مایه رهایی جاویدان است، خدا آنگونه که سزاوار بود شما را ترسانید، و چنانکه شایسته بود امیدوارتان کرد، و دنیا و بی اعتباری آن و نابودشدنی بودن، و دگرگونی آن را برای شما تعریف کرد. پس از آنچه در دنیا شما را به شگفتی وامی دارد روی گردانید، زیرا که مدت کوتاهی در آن اقامت دارید، دنیا به خشم خدا نزدیکترین و از خشنودی خدا دورترین جایگاه است. پس ای بندگان خدا، از غم و اندوه و سرگرمیهای دنیا چشم برگیرید زیرا شما به جدایی و دگرگونیهای امور دنیایی یقین دارید، و چونان دوست مهربانی که نصیحتگر و کوشا برای نجات رفیقش تلاش کند، خویشتن را از دنیا دور نگهدارید، و از آنچه بر گذشتگان شما رفت عبرت گیرید، که چگونه، بند بند اعضای بدنشان از هم گسست، چشم و گوششان نابود شد، شرف و شکوهشان از خاطره ها محو گردید، و همه ناز و نعمتها و رفاه ها و خوشیها پایان گرفت، که نزدیکی فرزندان به دوری و از دست دادنشان، و همدمی همسران به جدایی تبدیل شد، دیگر نه به هم می نازند، و نه فرزندانی می آورند، و نه یکدیگر را دیدار می کنند، 
و نه در کنار هم زندگی می کنند. پس ای بندگان خدا! بپرهیزید، پرهیز کسی که به نفس خود چیره، و بر شهوت خود پیروز، و با عقل خود به درستی می نگرد، زیرا که جریان انسان آشکار، پرچم برافراشته، جاده هموار، و راه، روشن و راست است.
 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۸ ، ۱۰:۵۵
محمدرضا زارع

«٢٠٢»أُولئِکَ‌ لَهُمْ‌ نَصِیبٌ‌ مِمّا کَسَبُوا وَ اللّهُ‌ سَرِیعُ‌ الْحِسابِ‌ 
آنها از کسب(و دعاى)خود بهره و نصیبى دارند و خداوند به سرعت به حساب هرکس مى‌رسد. 
نکته‌ها: 
به«بهره»،«نصیب»مى‌گویند.گویا سهمى را براى انسان نصب کرده‌اند. ٢
حضرت على علیه السلام مى‌فرماید:خداوند حساب همه‌ى خلق را یک‌باره مى‌رسد،همان گونه که همه مردم را دفعةً‌ رزق مى‌دهد. ٣
پیام‌ها: 
١-بدون کسب و تلاش،بهره‌اى نیست. «لَهُمْ‌ نَصِیبٌ‌ مِمّا کَسَبُوا» 
٢-سرعت در حسابرسى،یک امتیاز است. «سَرِیعُ‌ الْحِسابِ‌» 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۸ ، ۱۶:۰۹
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام رضا(ع)

«ان الخضر شرب من ماء الحیوة فهو حی لا یموت، حتی ینفخ فی الصور، و انه لیأتینا فیسلم علینا، فنسمع صوته و لا نری شخصه،... و سیونس الله به وحشه قائمنا فی غیبته، و یصل به وحدته».

«حضرت خضر (علیه‌السلام) از آب حیات خورده است و لذا او زنده است و تا دمیدن صور نخواهد مرد. او همواره پیش ما می آید و بر ما سلام می کند، ما صدای او را می شنویم و خود او را نمی بینیم... خداوند به وسیله ی او رنج غربت را از قائم ما (ارواحنا فداه) در زمان غیبت خواهد زدود، و با مأنوس بودن او، قائم را (علیه‌السلام) از تنهایی رهایی خواهد داد».

اثباة الهداة/ ج3/ ص480

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۸ ، ۱۳:۵۵
محمدرضا زارع

160-  و من خطبة له (علیه السلام)
>عظمة اللّه<
أَمْرُهُ قَضَاءٌ وَ حِکْمَةٌ وَ رِضَاهُ أَمَانٌ وَ رَحْمَةُ یَقْضِی بِعِلْمٍ وَ یَعْفُو بِحِلْمٍ.
>حمد اللّه<
اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ عَلَی مَا تَأْخُذُ وَ تُعْطِی وَ عَلَی مَا تُعَافِی وَ تَبْتَلِی حَمْداً یَکُونُ أَرْضَی الْحَمْدِ لَکَ وَ أَحَبَّ الْحَمْدِ إِلَیْکَ وَ أَفْضَلَ الْحَمْدِ عِنْدَکَ حَمْداً یَمْلَأُ مَا خَلَقْتَ وَ یَبْلُغُ مَا أَرَدْتَ حَمْداً لَا یُحْجَبُ عَنْکَ وَ لَا یُقْصَرُ دُونَکَ حَمْداً لَا یَنْقَطِعُ عَدَدُهُ وَ لَا یَفْنَی مَدَدُهُ فَلَسْنَا نَعْلَمُ کُنْهَ عَظَمَتِکَ إِلَّا أَنَّا نَعْلَمُ أَنَّکَ حَیٌّ قَیُّومُ لَا تَأْخُذُکَ سِنَةٌ وَ لَا نَوْمٌ لَمْ یَنْتَهِ إِلَیْکَ نَظَرٌ وَ لَمْ یُدْرِکْکَ بَصَرٌ أَدْرَکْتَ الْأَبْصَارَ وَ أَحْصَیْتَ الْأَعْمَالَ وَ أَخَذْتَ بِالنَّوَاصِی وَ الْأَقْدَامِ وَ مَا الَّذِی نَرَی مِنْ خَلْقِکَ وَ نَعْجَبُ لَهُ مِنْ قُدْرَتِکَ وَ نَصِفُهُ مِنْ عَظِیمِ سُلْطَانِکَ وَ مَا تَغَیَّبَ عَنَّا مِنْهُ وَ قَصُرَتْ أَبْصَارُنَا عَنْهُ وَ انْتَهَتْ عُقُولُنَا دُونَهُ وَ حَالَتْ سُتُورُ الْغُیُوبِ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ أَعْظَمُ فَمَنْ فَرَّغَ قَلْبَهُ وَ أَعْمَلَ فِکْرَهُ لِیَعْلَمَ کَیْفَ أَقَمْتَ عَرْشَکَ وَ کَیْفَ ذَرَأْتَ خَلْقَکَ وَ کَیْفَ عَلَّقْتَ فِی الْهَوَاءِ سَمَاوَاتِکَ وَ کَیْفَ مَدَدْتَ عَلَی مَوْرِ الْمَاءِ أَرْضَکَ رَجَعَ طَرْفُهُ حَسِیراً وَ عَقْلُهُ مَبْهُوراً وَ سَمْعُهُ وَالِهاً وَ فِکْرُهُ حَائِراً.
>کیف یکون الرجاء<
منها : یَدَّعِی بِزَعْمِهِ أَنَّهُ یَرْجُو اللَّهَ کَذَبَ وَ الْعَظِیمِ مَا بَالُهُ لَا یَتَبَیَّنُ رَجَاؤُهُ فِی عَمَلِهِ فَکُلُّ مَنْ رَجَا عُرِفَ رَجَاؤُهُ فِی عَمَلِهِ وَ کُلُّ رَجَاءٍ إِلَّا رَجَاءَ اللَّهِ تَعَالَی فَإِنَّهُ مَدْخُولٌ وَ کُلُّ خَوْفٍ مُحَقَّقٌ إِلَّا خَوْفَ اللَّهِ فَإِنَّهُ مَعْلُولٌ یَرْجُو اللَّهَ فِی الْکَبِیرِ وَ یَرْجُو الْعِبَادَ فِی الصَّغِیرِ فَیُعْطِی الْعَبْدَ مَا لَا یُعْطِی الرَّبَّ فَمَا بَالُ اللَّهِ جَلَّ ثَنَاؤُهُ یُقَصَّرُ بِهِ عَمَّا یُصْنَعُ بِهِ لِعِبَادِهِ أَ تَخَافُ أَنْ تَکُونَ فِی رَجَائِکَ لَهُ کَاذِباً أَوْ تَکُونَ لَا تَرَاهُ لِلرَّجَاءِ مَوْضِعاً وَ کَذَلِکَ إِنْ هُوَ خَافَ عَبْداً مِنْ عَبِیدِهِ أَعْطَاهُ مِنْ خَوْفِهِ مَا لَا یُعْطِی رَبَّهُ فَجَعَلَ خَوْفَهُ مِنَ الْعِبَادِ نَقْداً وَ خَوْفَهُ مِنْ خَالِقِهِ ضِمَاراً وَ وَعْداً وَ کَذَلِکَ مَنْ عَظُمَتِ الدُّنْیَا فِی عَیْنِهِ وَ کَبُرَ مَوْقِعُهَا مِنْ قَلْبِهِ آثَرَهَا عَلَی اللَّهِ تَعَالَی فَانْقَطَعَ إِلَیْهَا وَ صَارَ عَبْداً لَهَا.
>رسول اللّه<
وَ لَقَدْ کَانَ فِی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) کَافٍ لَکَ فِی الْأُسْوَةِ وَ دَلِیلٌ لَکَ عَلَی ذَمِّ الدُّنْیَا وَ عَیْبِهَا وَ کَثْرَةِ مَخَازِیهَا وَ مَسَاوِیهَا إِذْ قُبِضَتْ عَنْهُ أَطْرَافُهَا وَ وُطِّئَتْ لِغَیْرِهِ أَکْنَافُهَا وَ فُطِمَ عَنْ رَضَاعِهَا وَ زُوِیَ عَنْ زَخَارِفِهَا.
>موسی<
وَ إِنْ شِئْتَ ثَنَّیْتُ بِمُوسَی کَلِیمِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) حَیْثُ یَقُولُ رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ وَ اللَّهِ مَا سَأَلَهُ إِلَّا خُبْزاً یَأْکُلُهُ لِأَنَّهُ کَانَ یَأْکُلُ بَقْلَةَ الْأَرْضِ وَ لَقَدْ کَانَتْ خُضْرَةُ الْبَقْلِ تُرَی مِنْ شَفِیفِ صِفَاقِ بَطْنِهِ لِهُزَالِهِ وَ تَشَذُّبِ لَحْمِهِ.
>داود<
وَ إِنْ شِئْتَ ثَلَّثْتُ بِدَاوُدَ (صلوات الله علیه) صَاحِبِ الْمَزَامِیرِ وَ قَارِئِ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَلَقَدْ کَانَ یَعْمَلُ سَفَائِفَ الْخُوصِ بِیَدِهِ وَ یَقُولُ لِجُلَسَائِهِ أَیُّکُمْ یَکْفِینِی بَیْعَهَا وَ یَأْکُلُ قُرْصَ الشَّعِیرِ مِنْ ثَمَنِهَا.
>عیسی<
وَ إِنْ شِئْتَ قُلْتُ فِی عِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ (علیه السلام) فَلَقَدْ کَانَ یَتَوَسَّدُ الْحَجَرَ وَ یَلْبَسُ الْخَشِنَ وَ یَأْکُلُ الْجَشِبَ وَ کَانَ إِدَامُهُ الْجُوعَ وَ سِرَاجُهُ بِاللَّیْلِ الْقَمَرَ وَ ظِلَالُهُ فِی الشِّتَاءِ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا وَ فَاکِهَتُهُ وَ رَیْحَانُهُ مَا تُنْبِتُ الْأَرْضُ لِلْبَهَائِمِ وَ لَمْ تَکُنْ لَهُ زَوْجَةٌ تَفْتِنُهُ وَ لَا وَلَدٌ یَحْزُنُهُ وَ لَا مَالٌ یَلْفِتُهُ وَ لَا طَمَعٌ یُذِلُّهُ دَابَّتُهُ رِجْلَاهُ وَ خَادِمُهُ یَدَاهُ.
>الرسول الأعظم<
فَتَأَسَّ بِنَبِیِّکَ الْأَطْیَبِ الْأَطْهَرِ (صلی الله علیه وآله) فَإِنَّ فِیهِ أُسْوَةً لِمَنْ تَأَسَّی وَ عَزَاءً لِمَنْ تَعَزَّی وَ أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَی اللَّهِ الْمُتَأَسِّی بِنَبِیِّهِ وَ الْمُقْتَصُّ لِأَثَرِهِ قَضَمَ الدُّنْیَا قَضْماً وَ لَمْ یُعِرْهَا طَرْفاً أَهْضَمُ أَهْلِ الدُّنْیَا کَشْحاً وَ أَخْمَصُهُمْ مِنَ الدُّنْیَا بَطْناً عُرِضَتْ عَلَیْهِ الدُّنْیَا فَأَبَی أَنْ یَقْبَلَهَا وَ عَلِمَ أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَبْغَضَ شَیْئاً فَأَبْغَضَهُ وَ حَقَّرَ شَیْئاً فَحَقَّرَهُ وَ صَغَّرَ شَیْئاً فَصَغَّرَهُ وَ لَوْ لَمْ یَکُنْ فِینَا إِلَّا حُبُّنَا مَا أَبْغَضَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ تَعْظِیمُنَا مَا صَغَّرَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ لَکَفَی بِهِ شِقَاقاً لِلَّهِ وَ مُحَادَّةً عَنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ لَقَدْ کَانَ (صلی الله علیه وآله) یَأْکُلُ عَلَی الْأَرْضِ وَ یَجْلِسُ جِلْسَةَ الْعَبْدِ وَ یَخْصِفُ بِیَدِهِ نَعْلَهُ وَ یَرْقَعُ بِیَدِهِ ثَوْبَهُ وَ یَرْکَبُ الْحِمَارَ الْعَارِیَ وَ یُرْدِفُ خَلْفَهُ وَ یَکُونُ السِّتْرُ عَلَی بَابِ بَیْتِهِ فَتَکُونُ فِیهِ التَّصَاوِیرُ فَیَقُولُ یَا فُلَانَةُ لِإِحْدَی أَزْوَاجِهِ غَیِّبِیهِ عَنِّی فَإِنِّی إِذَا نَظَرْتُ إِلَیْهِ ذَکَرْتُ الدُّنْیَا وَ زَخَارِفَهَا فَأَعْرَضَ عَنِ الدُّنْیَا بِقَلْبِهِ وَ أَمَاتَ ذِکْرَهَا مِنْ نَفْسِهِ وَ أَحَبَّ أَنْ تَغِیبَ زِینَتُهَا عَنْ عَیْنِهِ لِکَیْلَا یَتَّخِذَ مِنْهَا رِیَاشاً وَ لَا یَعْتَقِدَهَا قَرَاراً وَ لَا یَرْجُوَ فِیهَا مُقَاماً فَأَخْرَجَهَا مِنَ النَّفْسِ وَ أَشْخَصَهَا عَنِ الْقَلْبِ وَ غَیَّبَهَا عَنِ الْبَصَرِ وَ کَذَلِکَ مَنْ أَبْغَضَ شَیْئاً أَبْغَضَ أَنْ یَنْظُرَ إِلَیْهِ وَ أَنْ یُذْکَرَ عِنْدَهُ وَ لَقَدْ کَانَ فِی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) مَا یَدُلُّکُ عَلَی مَسَاوِئِ الدُّنْیَا وَ عُیُوبِهَا إِذْ جَاعَ فِیهَا مَعَ خَاصَّتِهِ وَ زُوِیَتْ عَنْهُ زَخَارِفُهَا مَعَ عَظِیمِ زُلْفَتِهِ فَلْیَنْظُرْ نَاظِرٌ بِعَقْلِهِ أَکْرَمَ
اللَّهُ مُحَمَّداً بِذَلِکَ أَمْ أَهَانَهُ فَإِنْ قَالَ أَهَانَهُ فَقَدْ کَذَبَ وَ اللَّهِ الْعَظِیمِ بِالْإِفْکِ الْعَظِیمِ وَ إِنْ قَالَ أَکْرَمَهُ فَلْیَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهَانَ غَیْرَهُ حَیْثُ بَسَطَ الدُّنْیَا لَهُ وَ زَوَاهَا عَنْ أَقْرَبِ النَّاسِ مِنْهُ فَتَأَسَّی مُتَأَسٍّ بِنَبِیِّهِ وَ اقْتَصَّ أَثَرَهُ وَ وَلَجَ مَوْلِجَهُ وَ إِلَّا فَلَا یَأْمَنِ الْهَلَکَةَ فَإِنَّ اللَّهَ جَعَلَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه وآله) عَلَماً لِلسَّاعَةِ وَ مُبَشِّراً بِالْجَنَّةِ وَ مُنْذِراً بِالْعُقُوبَةِ خَرَجَ مِنَ الدُّنْیَا خَمِیصاً وَ وَرَدَ الْآخِرَةَ سَلِیماً لَمْ یَضَعْ حَجَراً عَلَی حَجَرٍ حَتَّی مَضَی لِسَبِیلِهِ وَ أَجَابَ دَاعِیَ رَبِّهِ فَمَا أَعْظَمَ مِنَّةَ اللَّهِ عِنْدَنَا حِینَ أَنْعَمَ عَلَیْنَا بِهِ سَلَفاً نَتَّبِعُهُ وَ قَائِداً نَطَأُ عَقِبَهُ وَ اللَّهِ لَقَدْ رَقَّعْتُ مِدْرَعَتِی هَذِهِ حَتَّی اسْتَحْیَیْتُ مِنْ رَاقِعِهَا وَ لَقَدْ قَالَ لِی قَائِلٌ أَ لَا تَنْبِذُهَا عَنْکَ فَقُلْتُ اغْرُبْ عَنِّی فَعِنْدَ الصَّبَاحِ یَحْمَدُ الْقَوْمُ السُّرَی.
 

خطبه 160-در بیان عظمت پروردگار 
خداشناسی 
فرمان خدا قضای حتمی و حکمت، و خشنودی او مایه امنیت و رحمت است، از روی علم، حکم می کند و با حلم و بردباری می بخشاید. خدایا! سپاس تو راست بر آنچه می گیری، و عطا می فرمایی، و شفا می دهی یا مبتلا می سازی، سپاس که تو را رضایت بخش ترین، محبوبترین، و ممتازترین باشد، سپاسی که آفریدگانت را سرشار سازد، و تا آنجا که تو بخواهی تداوم یابد، سپاسی که از تو پوشیده نباشد، و از رسیدن به پیشگاهت باز نماند، سپاسی که شمارش آن پایان نپذیرد، و تداوم آن از بین نرود. خدایا! حقیقت بزرگی تو را نمی دانیم، جز آنکه می دانیم تو زنده ای و احتیاج به غیر نداری، خواب سنگین یا سبک تو را نمی رباید، هیچ اندیشه ای به تو نرسد و هیچ دیده ای تو را ننگرد، اما دیده ها را تو می نگری، و اعمال انسانها را شماره فرمایی، و قدمها و موی پیشانیها (زمام امور همه) به دست تو است، خدایا آنچه را که از آفرینش تو می نگریم، و از قدرت تو به شگفت می آییم و بدان بزرگی قدرت تو را می ستاییم، بسی ناچیزتر است در برابر آنچه که از ما پنهان، و چشمهای ما از دیدن آنها ناتوان، و عقلهای ما از درک آنها عاجز است، و پرده های غیب میان ما و آنها گسترده می باشد. را 
ههای خداشناسی پس آن کس که دل را از همه چیز تهی سازد، و فکرش را بکار گیرد، تا بداند که: چگونه عرش قدرت خود را برقرار ساخته ای؟ و پدیده را چگونه آفریده ای؟ و چگونه آسمانها و کرات فضایی را در هوا آویخته ای؟ و زمین را چگونه بر روی امواج آب گسترده ای؟ نگاهش حسرت زده، و عقلش مات و سرگردان، و شنواییش آشفته، و اندیشه اش حیران می ماند. 
وصف امیدواری به خدا به گمان خود ادعا دارد که به خدا امیدوار است، به خدای بزرگ سوگند که دروغ می گوید، چه می شود او را که امیدواری در کردارش پیدا نیست؟ پس هرکس به خدا امیدوار باشد باید، امید او در کردارش آشکار شود، هر امیدواری جز امید به خدای تعالی ناخالص است، و هر ترسی جز ترس از خدا نادرست است. گروهی در کارهای بزرگ به خدا امید بسته و در کارهای کوچک به بندگان خدا روی می آورند، پس حق بنده را ادا می کند و حق خدا را بر زمین می گذارد، چرا در حق خدای متعال کوتاهی می شود؟ و کمتر از حق بندگان رعایت می گردد؟ آیا می ترسی در امیدی که به خدا داری دروغگو باشی؟ یا او را درخور امید بستن نمی پنداری؟ امیدوار دروغین اگر از بنده خدا ترسناک باشد، حق او را چنان رعایت کند که حق پروردگار خود را آنگونه رعایت نمی کند، پس ترس خود را از بندگان آماده، و ترس از خداوند را وعده ای انجام نشدنی می شمارد، و اینگونه است کسی که دنیا در دیده اش بزرگ جلوه کند، و ارزش و اعتبار دنیا در دلش فراوان گردد، که دنیا را بر خدا مقدم شمارد، و جز دنیا به چیز دیگری نپردازد و بنده دنیا گردد. 
برای تو کافی است که راه و رسم زندگی پیامبر اسلام (ص) را اطاعت نمایی، تا راهنمای خوبی برای تو در شناخت بدیها و عیبهای دنیا و رسواییها و زشتی آن باشد، چه اینکه دنیا از هر سو بر پیامبر (ص) باز داشته و برای غیر او گسترانده شد، از پستان دنیا شیر نخورد، و از زیورهای آن فاصله گرفت. اگر می خواهی دومی را، موسی (ع) و زندگی او را تعریف کنم، آنجا که می گوید (پروردگار، هر چه به من از نیکی عطا کنی نیازمندم) به خدا سوگند! موسی (ع) جز قرص نانی که گرسنگی را برطرف سازد چیز دیگری نخواست، زیرا موسی (ع) از سبزیجات زمین می خورد، تا آنجا که بر اثر لاغری و آب شدن گوشت بدن، سبزی گیاه از پشت پرده شکم او آشکاربود. و اگر می خواهی سومی را، حضرت داوود (ع) صاحب نی های نوازنده، و خواننده بهشتیان را الگوی خویش سازی، که با هنر دستان خود از لیف خرما زنبیل می بافت، و از همنشینان خود می پرسید چه کسی از شما این زنبیل را می فروشد؟ و با بهای آن به خوردن نان جوی قناعت می کرد. و اگر خواهی از عیسی بن مریم (ع) بگویم، که سنگ را بالش خود قرار می داد، لباس پشمی خشن به تن می کرد، و نان خشک می خورد، نان خورش او گرسنگی، و چراغش در شب ماه، و پناه 
گاه زمستان او شرق و غرب زمین بود، میوه و گل او سبزیجاتی بود که زمین برای چهارپایان می رویاند، زنی نداشت که او را فریفته خود سازد، فرزندی نداشت تا او را غمگین سازد، مالی نداشت تا او را سرگرم کند، و آز و طمعی نداشت تا او را خوار و ذلیل نماید، مرکب سواری او دو پایش، و خدمتگزار وی، دستهایش بود. 
راه و رسم زندگی پیامبر اسلام (ص) پس به پیامبر پاکیزه و پاکت اقتدا کن، که راه و رسم او الگویی است برای الگوطلبان، و مایه فخر و بزرگی است برای کسی که خواهان بزرگواری باشد، و محبوبترین بنده نزد خدا کسی است که از پیامبرش پیروی کند، و گام بر جایگاه قدم او نهد، پیامبر (ص) از دنیا چندان نخورد که دهان را پر کند، و به دنیا با گوشه چشم نگریست، دو پهلویش از تمام مردم فرو رفته تر، و شکمش از همه خالیتر بود، دنیا را به او نشان دادند اما نپذیرفت، و چون دانست خدا چیزی را دشمن می دارد آن را دشمن داشت، و چیزی را که خدا خوار شمرده، آن را خوار انگاشت، و چیزی را که خدا کوچک شمرده کوچک و ناچیز می دانست. اگر در ما نباشد جز آنکه آنچه خدا و پیامبرش دشمن می دارند، دوست بداریم، یا آنچه را خدا و پیامبرش کوچک شمارند، بزرگ بداریم، برای نشان دادن دشمنی ما با خدا، و سرپیچی از فرمانهای او کافی بود. و همانا پیامبر (که درود خدا بر او باد) بر روی زمین می نشست و غذا می خورد، و چون برده ساده می نشست، و با دست خود کفش خود را وصله می زد، و جامه خود را با دست خود می دوخت، و بر الاغ برهنه می نشست، و دیگری را پشت سر خویش سوار می کرد، پرده 
ای بر در خانه او آویخته بود که نقش و تصویرها در آن بود، به یکی از همسرانش فرمود، این پرده را از برابر چشمان من دور کن که هرگاه نگاهم به آن می افتد به یاد دنیا و زینتهای آن می افتم، پیامبر (ص) با دل از دنیا روی گرداند، و یادش را از جان خود ریشه کن نمود، و همواره دوست می داشت تا جاذبه های دنیا از دیدگانش پنهان ماند، و از آن لباس زیبایی تهیه نکند و آن را قرارگاه دائمی خود نداند، و امید ماندن در دنیا نداشته باشد، پس یاد دنیا را از جان خویش بیرون کرد، و دل از دنیا برکند، و چشم از دنیا پوشاند، و چنین است کسی که چیزی را دشمن دارد، خوش ندارد به آن بنگرد، یا نام آن نزد او بر زبان آورده شود. 
در زندگانی رسول خدا (ص) برای تو نشانه هایی است که تو را به زشتیها و عیبهای دنیا راهنمایی کند، زیرا پیامبر (ص) با نزدیکان خود گرسنه به سر می برد، و با آنکه مقام و منزلت بزرگی داشت، زینتهای دنیا از دیده او دور ماند، پس تفکر کننده ای باید با عقل خویش به درستی اندیشه کند که: آیا خدا محمد (ص) را به داشتن این صفتها اکرام فرمود یا او را خوار نمود؟ اگر بگوید: خوار نمود، دروغ گفته و بهتانی بزرگ زده است، و اگر بگوید: او را اکرام نمود. پس بداند. خدا کسی را خوار شمرد که دنیا را برای او گستراند و از نزدیکترین مردم به خودش دور نگهداشت. پس پیروی کننده باید از پیامبر (ص) پیروی کند، و به دنبال او راه رود، و قدم بر جای قدم او بگذارد، وگرنه از هلاکت ایمن نمی باشد، که همانا خداوند، محمد (ص) را نشانه قیامت، و مژده دهنده بهشت، و ترساننده از کیفر جهنم قرار داد، او با شکمی گرسنه از دنیا رفت و با سلامت جسم و جان وارد آخرت شد، سنگی بر سنگی نگذاشت تا جهان را ترک گفت، و دعوت پروردگارش را پذیرفت وه! چه بزرگ است منتی که خدا با بعثت پیامبر (ص) بر ما نهاده، و چنین نعمت بزرگی به ما عطا فرمود، رهبر پیشتازی که باید او را پیروی کنی 
م و پیشوایی که باید راه او را تداوم بخشیم. بخدا سوگند! آنقدر این پیراهن پشمین را وصله زدم که از پینه کننده آن شرمسارم، یکی به من گفت: آیا آن را دور نمی افکنی؟ گفتم: از من دور شو، صبحگاهان رهروان شب ستایش می شوند.
 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۸ ، ۱۱:۲۲
محمدرضا زارع

شهادت امام زین العابدین (ع) 

بسم الله الرحمن الرحیم 
۲۵ محرم الحرام بنا بر آنچه نقل شده سالروز شهادت امام زین العابدین علیه السلام است. امامی که بنا به فرموده رسول اکرم صلی الله علیه و اله وسلم در روز قیامت با عنوان سید العابدین خوانده خواهد شد.(تاریخ مدینه دمشق ج۴۱ صفحه ۳۷۰) عبادت و بندگی خداوند هدف غایی خلقت انس و جن است پس چگونه می توان درباره مقام امامی سخن گفت که بر تمامی عبادت کنندگان سروری و سیادت دارد . 
فضائل او تا بدان جاست که حتی کسانی از بزرگان اهل سنت نیز به آن اعتراف کرده اند از جمله مالک درباره ایشان می گوید :] سمی زین العابدین لکثره عبادته[ آن حضرت به دلیل کثرت عبادتش ، زین العابدین نامیده شد(شرح احقاق الحق –ج۱۹ صفحه ۴۴۰)، ونیز زهری که سنی متعصبی است ، می گوید : ما رایت قرشیا افضل من علی بن الحسین «کسی از اهل قریش ندیدم که برتر از علی بن الحسین باشد» .(تاریخ الاسلام ذهبی ج ۶ صفحه ۴۳۲) 
در دوران ۳۴ ساله امامت آن حضرت متاسفانه کسانی که با اعتقاد به امامت الهی آن حضرت تعالیم دین خویش را از آن حجت خدا بگیرند بسیار کم بودند و یاد آوری این نکته ضروری است که امام و حجت خدا کوچکترین نیازی به مراجعه مردم به ایشان و سیراب شدن از اقیانوس بیکران علم الهی خویش ندارد و اگر در زمانی مردم چنین نکنند در واقع خود را محروم و زیانکار کرده اند. در زمان امام چهارم نیز به جای استفاده از وجود مقدس آن حضرت ،از جیره خواران بنی امیه و خلفای فاسق تبعیت می کردند . 
با این حال از حضرت زین العابدین علیه السلام مجموعه گرانقدرو بسیار معتبر از دعا و مناجات به نام صحیفه سجادیه باقی مانده که به حق به زبور آل محمد علیهم السلام معروف است که نابترین معارف توحیدی و اخلاقی در خلال این دعاها به وجود دارد. 
همچنین درمباحث عقائد و معرفت روایاتی زیبا و عمیق از آن حضرت نقل شده است از جمله گریه های فراوان ایشان پس از حادثه کربلا و تاکید بر اقامه عزای سید الشهدا علیه السلام ،بیان نکاتی اساسی در بحث امامت و مهدویت ، خطبه غراء امام چهارم در شام ، رساله حقوق و... 
از جمله امام سجاد علیه السلام خطاب به ابوخالد کابلی فرمودند: یا اباخالد ان اهل زمان غیبته القائلین بامامته و المنتظرین لظهوره افضل من اهل کل زمان ( ای اباخالد ،همانا اهل زمان غیبت او «حضرت مهدی علیه السلام»که اعتقاد به امامت او داشته باشند و منتظر ظهورش باشند از اهل هر زمانی برترند).(کمال الدین صفحه ۳۲۰) 
چند روایت از کلمات گوهربار امام زین العابدین علیه السلام: 
اتقوا الکذب الصغیرمنه والکبیر فی کل جد و هزل ، فان الرجل اذا کذب فی الصغیر اجترا علی الکبیر 
از دروغ چه کوچک و چه بزرگ آن چه شوخی و چه جدی بپرهیزید ،چرا که اگر انسان نسبت به دروغ کوچک جرات پیدا کند نسبت به دروغ بزرگ هم جرات پیدا خواهد کرد. (مقدمه منهاج الصالحین آیت الله العظمی وحید خراسانی-صفحه ۳۷۴) 
اشد ساعات ابن آدم ثلاث ساعات: الساعه التی یعاین فیها ملک الموت ، والساعه التی یقوم فیها من قبره، والساعه التی یقف فیها بین یدی الله تبارک و تعالی ، فاما الی الجنه و اما الی النار 
سختترین زمانها برای آدمیزاد، سه زمان است : هنگامیکه فرشته مرگ را مشاهده می کند و هنگامیکه در آن زمان از قبرش بر می خیزد و ساعتی که در پیشگاه خدای تبارک و تعالی میایستد که یا به بهشت می رود و یا به دوزخ(خصال شیخ صدوق-صفحه ۱۱۹) 
ما ینقم الناس منا ، فنحن والله شجره النبوه و بیت الرحمه و معدن العلم و مختلف الملائکه 
این مردم از ما چه می خواهند پس ما به خدا قسم درخت نبوت و خاندان رحمت و معدن دانش و محل رفت و آمد فرشتگانیم.(کافی جلد ۱- صفحه ۲۲۱) 
ما من رجل تصدق علی مسکین مستضعف فدعا له المسکین بشی ء تلک الساعه الا استجیب له 
هیچ کسی نیست که به مسکین مستضعف صدقد دهد و آن مسکین برای اودر همان زمان دعایی کند مگر اینکه آن دعا برای آن شخص مستجاب می شود.(ثواب الاعمال صفحه ۱۴۵) 
۵- لیس لک ان تقعد مع من شئت لان الله تبارک و تعالی یقول :(اذا رایت الذین یخوضون فی ایاتنا فاعرض عنهم حتی یخوضوا فی حدیث غیره ، و اما ینیسینک الشیطان فلا تقعد بعد الذکری مع القوم الظالمین) و لیس لک ان تتکلم بما شئت لان الله تعالی ،قال :(ولاتقف مالیس لک به علم) ولان رسول الله صلی الله علیه و آله قال: رحم الله عبدا قال خیرا فغنم او صمت فسلم و لیس لک ان تسمع ما شئت لان الله تعالی یقول :(ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسؤولا). 
تو نمی توانی با هر که بخواهی مجالست کنی کنی چرا که خدای تبارک و تعالی می فرماید : هنگامی که دیدی کسانی را که به آیات ما طعنه و استهزاء می کنند پس از آنان روی گردان تا زمانی که وارد سخن دیگری شوند و اگر شیطان از یاد تو برد بعد از اینکه به یادت آمد با این گروه ظالم منشین .و نیز تو نمی توانی هر چه دلت خواست بگویی چرا که خداوند تبارک و تعالی فرمود : از آنچه به آن علم نداری پیروی نکن و چرا که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود : خدا رحمت کند بنده ایی را که سخن خیر بگوید تا مغتنم شود ، یا سکوت کند تا سالم بماند. ونیز نمی توانی هرچه را می خواهی بشنوی چرا که خدای تعالی می فرماید:همانا گوش و چشم و دل همه اینها مورد سوال خواهند بود. (علل الشرایع – ج۲- صفحه۶۰۶)

crying

crying

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۸ ، ۲۰:۲۹
محمدرضا زارع

«٢٠١»وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ یَقُولُ‌ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً‌ وَ فِی الْآخِرَةِ‌ حَسَنَةً‌ وَ قِنا عَذابَ‌ النّارِ 
(اما)بعضى از مردم مى‌گویند:پروردگارا! در دنیا به ما نیکى عطا کن و در آخرت نیز نیکى مرحمت فرما و مارا از عذاب آتش نگه دار. 
نکته‌ها: 
یکى از راههاى شناخت مردم،آشنایى با آرزوها و دعاهاى آنان است.در آیه قبل، درخواست گروه اوّل از خداوند مربوط‍‌ به دنیا بود و کارى به خیر و شرّ آن نداشتند،ولى در این آیه درخواست گروه دوّم از خداوند، «حَسَنَةً‌» است در دنیا و آخرت.در دیدگاه گروه اوّل؛ دنیا به‌خودى‌خود مطلوب است،ولى در دید گروه دوّم؛دنیایى ارزشمند است که حسنه باشد و به آخرت منتهى گردد. 
در روایات نمونه‌ها و مصادیقى براى نیکى‌هاى دنیا و آخرت نقل شده است ١،ولى حسنه در انحصار چند نمونه نیست. 
امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه فرمود:مقصود خشنودى خدا و بهشت در آخرت و زندگى دنیا و خوش‌اخلاقى در دنیا مى‌باشد. ٢
در دعاها،هدف‌هاى کلّى مطرح شود و تعیین مصداق به عهده خداوند گذاشته شود.ما از خداوند حسنه و سعادت مى‌خواهیم،ولى در اینکه رشد و صلاح ما در چیست‌؟آن را به عهده‌ى خداوند مى‌گذاریم.چون ما به خاطر محدودیّت‌هاى علمى و عدم آگاهى از آینده و ابعاد روحى خودمان،نمى‌توانیم مصادیق جزئى را تعیین بنمائیم. به‌همین‌جهت توصیه شده است از خداوند وسیله کار را نخواهید،خودِ کار را بخواهید.زیرا ممکن است خداوند از وسیله‌ى دیگرى که به فکر و ذهن ما نمى‌آید،کارى را براى ما محقّق سازد.مثلاً از خداوند توفیق زیارت حج را بخواهید،امّا نگویید:خدایا مالى به من بده تا به مکّه بروم.چون خداوند گاهى سبب را به گونه‌اى قرار مى‌دهد که ما فکر آن را نمى‌کردیم. پیام‌ها: 
١-دنیا و آخرت با هم منافاتى ندارند،به شرط‍‌ آنکه انسان به دنبال حسنه و نیکى باشد. «فِی الدُّنْیا حَسَنَةً‌ وَ فِی الْآخِرَةِ‌ حَسَنَةً‌» 
٢-هر رفاهى مذموم نیست،بلکه زندگانى نیکو،مطلوب نیز هست. «رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً‌» 
٣-دوزخ،حساب جدایى دارد. بااینکه از خداوند نیکى آخرت را مى‌خواهند، ولى براى نجات از آتش،جداگانه دعا مى‌کنند. ١«قِنا عَذابَ‌ النّارِ»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۸ ، ۱۵:۵۶
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

پیامبر اکرم(ص)

الا انه الباقی حجة و لا حق الا معه و لا نور الا عنده .

آگاه باشید که مهدی (عج) تنها حجت بازمانده است و بعد از او حجتی نیست، حقی جز با او، و نوری جز در پیش او نیست .

بحارالانوار/ ج37/ ص213

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۸ ، ۱۳:۳۴
محمدرضا زارع

159-  و من خطبة له (علیه السلام)
> یبین فیها حسن معاملته لرعیته <
وَ لَقَدْ أَحْسَنْتُ جِوَارَکُمْ وَ أَحَطْتُ بِجُهْدِی مِنْ وَرَائِکُمْ وَ أَعْتَقْتُکُمْ مِنْ رِبَقِ الذُّلِّ وَ حَلَقِ الضَّیْمِ شُکْراً مِنِّی لِلْبِرِّ الْقَلِیلِ وَ إِطْرَاقاً عَمَّا أَدْرَکَهُ الْبَصَرُ وَ شَهِدَهُ الْبَدَنُ مِنَ الْمُنْکَرِ الْکَثِیرِ
 

 

خطبه 159-خوشرفتاری خود با مردم 
وصف کشورداری خویش با شما به نیکویی زندگی کردم، و به قدر توان از هر سو نگهبانی شما دادم، و از بندهای بردگی و ذلت شما را نجات داده، و از حلقه های ستم رهایی بخشیدم، تا سپاسگزاری فراوان من برابر نیکی اندک شما باشد، و چشم پوشی از زشتیهای بسیار شما که به چشم دیدم و با بدن لمس نمودم.
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۸ ، ۱۰:۰۱
محمدرضا زارع

«٢٠٠»فَإِذا قَضَیْتُمْ‌ مَناسِکَکُمْ‌ فَاذْکُرُوا اللّهَ‌ کَذِکْرِکُمْ‌ آباءَکُمْ‌ أَوْ أَشَدَّ ذِکْراً فَمِنَ‌ النّاسِ‌ مَنْ‌ یَقُولُ‌ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا وَ ما لَهُ‌ فِی الْآخِرَةِ‌ مِنْ‌ خَلاقٍ‌ 
پس چون مناسک(حج)خود را انجام دادید،خدا را یاد کنید،همان گونه که پدران خویش را یاد مى‌کنید،بلکه بیشتر و بهتر از آن.پس بعضى از مردم کسانى هستند که مى‌گویند:خداوندا! به ما در دنیا عطا کن.آنان در آخرت بهره‌اى ندارند. 
نکته‌ها: 
گروهى از اهل مکّه،بعد از پایان مراسم حج در محلّى اجتماع کرده و با یاد کردن پدران و نیاکان خود به آن تفاخر و مباهات مى‌کردند.قرآن دستور مى‌دهد به جاى تفاخر به نیاکان، خدا را یاد کنید ١و از نعمت‌ها و توفیقات او سخن بگویید و در این کار جدّى‌تر باشید. 
یاد هرکس یا هر چیز،نشانه‌ى حاکمیّت آن بر فکر انسان است.کسى که یاد نیاکان را دارد و به آنان افتخار مى‌کند،فکر و فرهنگ آنان را پذیرفته است و این یادکرد مى‌تواند فرهنگ جاهلى را بر جامعه حاکم کند.به همین دلیل حضرت موسى گفت:من گوساله طلائى و پرقیمت سامرى را آتش مى‌زنم و خاکسترش را به دریا مى‌ریزم.زیرا تماشاى آن،فرهنگ و تفکّر شرک را در انسان زنده مى‌کند. 
پیام‌ها: 
١-جهت‌دهى به ایام فراغت،یکى از وظایف مربّى است. «فَإِذا قَضَیْتُمْ‌... فَاذْکُرُوا اللّهَ‌» 
٢-یاد خدا،هم از نظر کمّیت باید کثیر باشد؛ «وَ اذْکُرُوا اللّهَ‌ کَثِیراً» و هم از نظر کیفیّت،عاشقانه و خالصانه. «أَشَدَّ ذِکْراً» 
٣-سطحى‌نگر نباشیم.گروهى در بهترین زمان‌ها و مکان‌ها،تنها دعاى آنها رسیدن به زندگى کوتاه مادّى است. «رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا وَ ما لَهُ‌ فِی الْآخِرَةِ‌ مِنْ‌ خَلاقٍ‌» 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۸ ، ۱۸:۳۶
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام کاظم(ع)

«صاحب هذا الأمر یقول الناس: لم یولد بعد».

«صاحب این امر کسی است که مردم می گویند (فکر می‌کنند) هنوز متولد نشده است (اشاره به اعتقاد اهل سنت)».

بحار الانوار/ ج51/ ص151

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۸ ، ۱۵:۰۲
محمدرضا زارع

158-  و من خطبة له (علیه السلام)
> یُنَبِّهُ فیها علی فضل الرسول الأعظم ، و فضل القرآن ، ثم حال دولة بنی أمیة <
>النبی و القرآن<
أَرْسَلَهُ عَلَی حِینِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ طُولِ هَجْعَةٍ مِنَ الْأُمَمِ وَ انْتِقَاضٍ مِنَ الْمُبْرَمِ فَجَاءَهُمْ بِتَصْدِیقِ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ النُّورِ الْمُقْتَدَی بِهِ ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ یَنْطِقَ وَ لَکِنْ أُخْبِرُکُمْ عَنْهُ أَلَا إِنَّ فِیهِ عِلْمَ مَا یَأْتِی وَ الْحَدِیثَ عَنِ الْمَاضِی وَ دَوَاءَ دَائِکُمْ وَ نَظْمَ مَا بَیْنَکُمْ 
>دولة بنی أمیة<
و منها : فَعِنْدَ ذَلِکَ لَا یَبْقَی بَیْتُ مَدَرٍ وَ لَا وَبَرٍ إِلَّا وَ أَدْخَلَهُ الظَّلَمَةُ تَرْحَةً وَ أَوْلَجُوا فِیهِ نِقْمَةً فَیَوْمَئِذٍ لَا یَبْقَی لَهُمْ فِی السَّمَاءِ عَاذِرٌ وَ لَا فِی الْأَرْضِ نَاصِرٌ أَصْفَیْتُمْ بِالْأَمْرِ غَیْرَ أَهْلِهِ وَ أَوْرَدْتُمُوهُ غَیْرَ مَوْرِدِهِ وَ سَیَنْتَقِمُ اللَّهُ مِمَّنْ ظَلَمَ مَأْکَلًا بِمَأْکَلٍ وَ مَشْرَباً بِمَشْرَبٍ مِنْ مَطَاعِمِ الْعَلْقَمِ وَ مَشَارِبِ الصَّبِرِ وَ الْمَقِرِ وَ لِبَاسِ شِعَارِ الْخَوْفِ وَ دِثَارِ السَّیْفِ وَ إِنَّمَا هُمْ مَطَایَا الْخَطِیئَاتِ وَ زَوَامِلُ الْآثَامِ فَأُقْسِمُ ثُمَّ أُقْسِمُ لَتَنْخَمَنَّهَا أُمَیَّةُ مِنْ بَعْدِی کَمَا تُلْفَظُ النُّخَامَةُ ثُمَّ لَا تَذُوقُهَا وَ لَا تَطْعَمُ بِطَعْمِهَا أَبَداً مَا کَرَّ الْجَدِیدَانِ.
 

خطبه 158-پیامبر و قرآن 
ارزش پیامبر (ص) و قرآن 
خداوند پیامبر (ص) را هنگامی فرستاد که پیامبران حضور نداشتند، و امتها در خواب غفلت بودند، و رشته های دوستی و انسانیت از هم گسسته بود، پس پیامبر (ص) به میان خلق آمد در حالی که کتابهای پیامبران پیشین را تصدیق کرد، و با نوری هدایتگر انسانها شد که همه باید از آن اطاعت نمایند و آن، نور قرآن کریم است. از قرآن بخواهید تا سخن گوید، که هرگز سخن نمی گوید، اما من شما را از معارف آن خبر می دهم، بدانید که در قرآن علم آینده، و حدیث روزگاران گذشته است، شفادهنده دردهای شما، و سامان دهنده امور فردی و اجتماعی شما است. 
خبر از آینده دردناک بنی امیه پس از تسلط فرزندان امیه، خانه ای در شهر یا خیمه ای در بیابان باقی نمی ماند جز آنکه ستمگران بنی امیه، اندوه و غم را بدانجا کشانند، و بلا و کینه توزی را در همه جا مطرح نمایند، پس در آن روز برای مردم نه عذرخواهی در آسمان و نه یاوری در زمین باقی خواهد ماند، زیرا نااهلان را به زمامداری برگزیدید، و زمامداری را به جایگاه دروغینی قرار دادید. اما به زودی خداوند از ستمگران بنی امیه انتقام می گیرد، خوردنی را به خوردنی، و نوشیدنی را به نوشیدنی، خوردنی تلختر از گیاه (علقم) و نوشیدنی تلخ و جانگدازتر از شیره درخت (صبر) از درون ترس و وحشت، و از بیرون، شمشیر را بر آنها مسلط خواهد کرد که آنان مرکبهای عصیان و نافرمانی و شتران بارکش گناهانند، من پیاپی سوگند می خورم که پس از من بنی امیه خلافت را چونان خلط سینه بیرون می اندازند، و پس از آن دیگر، تا شب و روز از پی هم در گردش است مزه حکومت را بار دیگر نخواهید چشید.
 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۸ ، ۱۳:۵۷
محمدرضا زارع