عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

نویسند و گردآورنده مطالب : محمد رضا زارع
#نشر مطالب باذکر نشانی این وبلاگ بلامانع است!
_____________________

حدیث روز:

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ مِنَ الْخَیْرِ مَا یُعَجَّلُ
اصول کافى جلد3 صفحه: 212 روایة:4

ترجمه :
رسول خدا (ص) فرمود: همانا خدا کارهاى خیر، زود انجام شده را دوست دارد.

__________________________
*دوستان مارا در لینک زیر حتما دنبال کنید.*

دوستانی که بنده را دنبال میکنند، در صورتی که آدرس سایتشان نیز در فهرست دنبال کنندگانمون ثبت باشه و لینک دنبال کردن هم داشته باشند دنبال خواهند شد


۱۰۶ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۸ ثبت شده است

21-  و من خطبة له (علیه السلام)

> و هی کلمة جامعة للعظة و الحکمة <

فَإِنَّ الْغَایَةَ أَمَامَکُمْ وَ إِنَّ وَرَاءَکُمُ السَّاعَةَ تَحْدُوکُمْ تَخَفَّفُوا

تَلْحَقُوا فَإِنَّمَا یُنْتَظَرُ بِأَوَّلِکُمْ آخِرُکُمْ.

# قال السید الشریف : أقول إن هذا الکلام لو وزن بعد کلام الله سبحانه و بعد کلام رسول الله (صلی الله علیه وآله) بکل کلام لمال به راجحا و برز علیه سابقا.فأما قوله (علیه السلام) تخففوا تلحقوا فما سمع کلام أقل منه مسموعا و لا أکثر منه محصولا و ما أبعد غورها من کلمة و أنقع نطفتها من حکمة و قد نبهنا فی کتاب الخصائص علی عظم قدرها و شرف جوهرها.#

خطبه 021-در توجه به قیامت 

راه رستگاری قیامت پیش روی شما و مرگ در پشت سر، شما را می راند، سبکبار شوید تا برسید، همانا آنان که رفتند در انتظار رسیدن شمایند. (این سخن امام (ع) پس از سخن خدا و پیامبر (ص) با هر سخنی سنجیده شود بر آن برتری دارد و از آن پیشی می گیرد و از جمله (سبکبار شوید تا برسید) کلامی کوتاهتر و پر معنی تر از آن شنیده نشده چه کلمه ژرف و بلندی؟ چه جمله پر معنی و حکمت آمیزی است؟ که تشنگی را با آب حکمت می زداید ما عظمت و شرافت این جمله را در کتاب خود به نام (الخصائص) بیان کرده ایم)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۲۴
محمدرضا زارع

«٩٣»وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ‌ وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ‌ الطُّورَ خُذُوا ما آتَیْناکُمْ‌ بِقُوَّةٍ‌ وَ اسْمَعُوا قالُوا سَمِعْنا وَ عَصَیْنا وَ أُشْرِبُوا فِی قُلُوبِهِمُ‌ الْعِجْلَ‌ بِکُفْرِهِمْ‌ قُلْ‌ بِئْسَما یَأْمُرُکُمْ‌ بِهِ‌ إِیمانُکُمْ‌ إِنْ‌ کُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِینَ‌ 

و(یاد کنید)آنگاه که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بر فراز شما بالا بردیم(و گفتیم:)دستوراتى که به شما داده‌ایم،محکم بگیرید و گوش دهید (و عمل کنید.امّا آنان)گفتند:شنیدیم و نافرمانى کردیم،و به سبب کفرشان به(پرستش)گوساله دل‌باختند.بگو اگر ادّعاى ایمان دارید، (بدانید که)ایمانتان شما را به بد چیزى فرمان مى‌دهد. نکته‌ها: 

آخرین حرف یهودیان این بود که اگر پیامبرى از بنى اسرائیل نباشد،به او ایمان نمى‌آوریم و تنها کتابى را که بر خودمان نازل شده باشد،قبول داریم. 

قرآن چند نمونه از دروغهاى آنها را بیان مى‌کند:نمونه اوّل در آیه قبل بود که فرمود:شما اگر در این ادّعا راستگو هستید،پس چرا به موسى پشت کرده و به سراغ گوساله‌پرستى رفتید؟! نمونه دوّم همین آیه است که مى‌فرماید:از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بالاى سر شما قرار دادیم و گفتیم:با کمال قدرت قوانین آسمانى تورات را بگیرید و گوش داده و عمل کنید،امّا شما گفتید:ما قوانین را مى‌شنویم،ولى عمل نمى‌کنیم.حال اگر به قرآن و پیامبر اسلام ایمان نمى‌آورید به این بهانه که محمد صلى الله علیه و آله از ما نیست و قرآن بر بنى اسرائیل نازل نشده است،پس چرا با موسى و تورات او آن‌چنان برخورد کردید؟! 

قرآن راز عدم اعتقاد آنان را چنین بیان مى‌کند:آنها به خاطر کفرشان،دلهایشان از علاقه به گوساله سیراب شده و جایى براى تفکّر و ایمان نمانده بود. 

اگر بنى اسرائیل در ادّعایشان صادق هستند که هرچه بر ما نازل شود به آن ایمان مى‌آوریم، پس این جنایت را که در پرونده‌ى آنان هست،چگونه توجیه مى‌کنند؟آیا گوساله‌پرستى، پیامبرکشى و پیمان‌شکنى،جزو ایمان است‌؟! 

پیام‌ها: 

١-میثاق گرفتن،یکى از عوامل و انگیزه‌هاى عمل است. «وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ‌» 

٢-حفظ‍‌ دست‌آوردهاى انقلاب الهى،هرچند به قیمت تهدید باشد،لازم است. 

«رَفَعْنا فَوْقَکُمُ‌» 

٣-انجام احکام و دستورات الهى،نیازمند قدرت،جدّیّت،عشق و تصمیم است و با شوخى و تشریفات،سازگارى ندارد.دیندارى،با ضعف و مسامحه و سازشکارى سازگار نیست. «خُذُوا ما آتَیْناکُمْ‌ بِقُوَّةٍ‌» 

٤-عشق و علاقه‌ى مُفرِط‍‌،خطرناک است.اگر دل انسان از علاقه به چیزى پر شود،حاضر نمى‌شود حقایق را بپذیرد. ١«أُشْرِبُوا فِی قُلُوبِهِمُ‌ الْعِجْلَ‌» 

٥-رفتار،بهترین بیانگر افکار و عقاید انسان است. «بِئْسَما یَأْمُرُکُمْ‌ بِهِ‌ إِیمانُکُمْ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۲۲
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی


امام صادق


«اذا اجتمعت ثلاثة اسماء متوالیة: محمد و علی و الحسن فالرابع القائم (علیه‌السلام)».


-«هنگامی که سه نام: محمد و علی و حسن (علیه‌السلام)، پشت سر هم قرار گرفت، چهارمی آنها قائم (ارواحنا فداه) می باشد».


کمال الدین صدوق/ ص333

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۳:۰۲
محمدرضا زارع

20-  و من کلام له (علیه السلام)

> و فیه ینفر من الغفلة و ینبه إلی الفرار للّه <

فَإِنَّکُمْ لَوْ قَدْ عَایَنْتُمْ مَا قَدْ عَایَنَ مَنْ مَاتَ مِنْکُمْ لَجَزِعْتُمْ وَ وَهِلْتُمْ وَ سَمِعْتُمْ وَ أَطَعْتُمْ وَ لَکِنْ مَحْجُوبٌ عَنْکُمْ مَا قَدْ عَایَنُوا وَ قَرِیبٌ مَا یُطْرَحُ الْحِجَابُ وَ لَقَدْ بُصِّرْتُمْ إِنْ أَبْصَرْتُمْ وَ أُسْمِعْتُمْ إِنْ سَمِعْتُمْ وَ هُدِیتُمْ إِنِ اهْتَدَیْتُمْ وَ بِحَقٍّ أَقُولُ لَکُمْ لَقَدْ جَاهَرَتْکُمُ الْعِبَرُ وَ زُجِرْتُمْ بِمَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ وَ مَا یُبَلِّغُ عَنِ اللَّهِ بَعْدَ رُسُلِ السَّمَاءِ إِلَّا الْبَشَرُ

خطبه 020-در منع از غفلت 
علل پنهان بودن اسرار پس از مرگ 
آنچه را که مردگان دیدند اگر شما می دیدید، ناشکیبا بودید، و می ترسیدید، و می شنیدید و فرمان می بردید، ولی آنچه آنها مشاهده کردند بر شما پوشیده است، و نزدیک است که پرده ها فرو افتد. گر چه حقیقت را به شما نیز نشان دادند، اگر بدرستی بنگرید، و ندای حق را به شما شنواندند. اگر به خوبی بشنوید، و به راه راست هدایتتان کردند. اگر هدایت بپذیرید، راست می گویم، مطالب عبرت آموز اندرزدهنده را آشکارا دیدید، و از حرام الهی نهی شدید، و پس از فرشتگان آسمانی، هیچ کس جز انسان، فرمان خداوند را ابلاغ نمی کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۰۸
محمدرضا زارع

«٩٢»وَ لَقَدْ جاءَکُمْ‌ مُوسى‌ بِالْبَیِّناتِ‌ ثُمَّ‌ اتَّخَذْتُمُ‌ الْعِجْلَ‌ مِنْ‌ بَعْدِهِ‌ وَ أَنْتُمْ‌ ظالِمُونَ‌ 

و همانا موسى( آن‌همه)معجزات براى شما آورد،ولى شما پس از(غیاب) او گوساله را(به خدایى)گرفتید،در حالى که ستمکار بودید. 

نکته‌ها: 

شاهد زنده‌ى دیگر بر اینکه شما عرب بودن محمد صلى الله علیه و آله را فقط‍‌ بهانه قرار داده‌اید تا به او ایمان نیاورید،این است که با آنکه حضرت موسى علیه السلام برجسته ترین پیامبر از نژاد شما بود و آن‌همه دلایل روشن و معجزات براى شما آورد،ولى همین‌که چند شبى براى مناجات و گرفتن تورات به کوه طور رفت،به سراغ گوساله‌پرستى رفتید و تمام زحمات موسى علیه السلام را بر باد داده و بر خویشتن ستم کردید. 

پیام‌ها: 

١-ذکر سوابق،زمینه را براى قضاوت درست فراهم مى‌کند. «اِتَّخَذْتُمُ‌ الْعِجْلَ‌» 

٢-بازگشت به شرک و جاهلیّت،ظلمى به خود و نسلهاى بعد است. «أَنْتُمْ‌ ظالِمُونَ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۰۶
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی


امام رضا(ع)


«قدام هذا الأمر قتل یبوح».


«پیش از قیام قائم (عجل الله فرجه) کشتاری است که لحظه ای قطع نمی شود».


بشارة الاسلام/ ص156

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۳:۳۵
محمدرضا زارع

«٩١»وَ إِذا قِیلَ‌ لَهُمْ‌ آمِنُوا بِما أَنْزَلَ‌ اللّهُ‌ قالُوا نُؤْمِنُ‌ بِما أُنْزِلَ‌ عَلَیْنا وَ یَکْفُرُونَ‌ بِما وَراءَهُ‌ وَ هُوَ الْحَقُّ‌ مُصَدِّقاً لِما مَعَهُمْ‌ قُلْ‌ فَلِمَ‌ تَقْتُلُونَ‌ أَنْبِیاءَ اللّهِ‌ مِنْ‌ قَبْلُ‌ إِنْ‌ کُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِینَ‌ 

و هنگامى که به آنها گفته شود به آنچه خداوند نازل کرده ایمان آورید،گویند:ما تنها به چیزى ایمان مى‌آوریم که بر(پیامبر)خودمان نازل شده باشد و به غیر آن کافر مى‌شوند،در حالى که آن(قرآن)حقّ‌ است و آنچه را(از تورات)با ایشان است،تصدیق مى‌کند.بگو:اگر(به آیاتى که بر خودتان نازل شده)مؤمن بودید پس چرا پیامبران خدا را پیش از این به قتل مى‌رساندید؟! 

پیام‌ها: 

١-پیامبر اسلام،مأمور دعوت همه‌ى امّت‌ها به اسلام بوده است. «قِیلَ‌ لَهُمْ‌» 

٢-یکى از عوامل کفر کفّار،نژادپرستى و تعصّبات قومى است. «نُؤْمِنُ‌ بِما أُنْزِلَ‌ عَلَیْنا وَ یَکْفُرُونَ‌ بِما وَراءَهُ‌» 

٣-ملاک ایمان،حقّانیّت آیین است نه نژاد. «وَ هُوَ الْحَقُّ‌» 

٤-قرآن،سراسر حقّ‌ است. «أَنْزَلَ‌ اللّهُ‌... وَ هُوَ الْحَقُّ‌» 

٥-چون یهودیان زمان پیامبر به رفتار نیاکان خود راضى بودند،خداوند نسبت قتل انبیا را به آنان داده است. «فَلِمَ‌ تَقْتُلُونَ‌» 

٦-دروغگو،رسواست. «فَلِمَ‌ تَقْتُلُونَ‌... إِنْ‌ کُنْتُمْ‌ مُؤْمِنِینَ‌» 

(اگر به انبیایى که از بنى اسرائیل است ایمان آورده‌اید،پس چرا پیامبرانى همچون حضرت یحیى و زکریا را که از بنى اسرائیل بودند،شهید کردید؟!) 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۵۰
محمدرضا زارع

19-  و من کلام له (علیه السلام)

> قاله للأشعث بن قیس و هو علی منبر الکوفة یخطب، فمضی فی بعض کلامه شی‏ء اعترضه الأشعث فیه، فقال یا أمیر المؤمنین، هذه علیک لا لک ، فخفض علیه السلام إلیه بصره ثم قال <

مَا یُدْرِیکَ مَا عَلَیَّ مِمَّا لِی عَلَیْکَ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ لَعْنَةُ اللَّاعِنِینَ حَائِکٌ ابْنُ حَائِکٍ مُنَافِقٌ ابْنُ کَافِرٍ وَ اللَّهِ لَقَدْ أَسَرَکَ الْکُفْرُ مَرَّةً وَ الْإِسْلَامُ

أُخْرَی فَمَا فَدَاکَ مِنْ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا مَالُکَ وَ لَا حَسَبُکَ وَ إِنَّ امْرَأً دَلَّ عَلَی قَوْمِهِ السَّیْفَ وَ سَاقَ إِلَیْهِمُ الْحَتْفَ لَحَرِیٌّ أَنْ یَمْقُتَهُ الْأَقْرَبُ وَ لَا یَأْمَنَهُ الْأَبْعَدُ.

#قال السید الشریف : یرید (علیه السلام) أنه أسر فی الکفر مرة و فی الإسلام مرة.و أما قوله (علیه السلام) دل علی قومه السیف فأراد به حدیثا کان للأشعث مع خالد بن الولید بالیمامة غر فیه قومه و مکر بهم حتی أوقع بهم خالد و کان قومه بعد ذلک یسمونه عرف النار و هو اسم للغادر عندهم.#

خطبه 019-به اشعث بن قیس 

سوابق تاریخی نکوهیده اشعث بن قیس 

چه کسی تو را آگاهاند که چه چیزی به سود، یا زیان من است؟ لعنت خدا و لعنت لعنت کنندگان، بر تو باد ای متکبر متکبر زاده، منافق پسر کافر، سوگند به خدا، تو یکبار در زمان کفر و بار دیگر در حکومت اسلام، اسیر شدی، و مال و خویشاوندی تو، هر دو بار نتوانست به فریادت برسد، آن کس که خویشان خود را به دم شمشیر سپارد، و مرگ و نابودی را به سوی آنها کشاند، سزاوار است که بستگان او بر وی خشم گیرند و بیگانگان به او اطمینان نداشته باشند. (منظور امام (ع) این است که اشعث ابن قیس یک بار وقتی که کافر بود اسیر شد و بار دیگر آنگاه که مسلمان شد و شمشیرها را به سوی قبیله اش راهنمایی کرد، مربوط به جریانی است که اشعث قبیله خود را فریب داد تا خالد بن ولید، آنها را غافلگیر کند و از دم شمشیر بگذراند که پس از آن خیانت او را با لقب (عرف النار) چیزی که آتش را بپوشاند، می نامیدند و این لقبی بود که به نیرنگباز می دادند)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۲۳
محمدرضا زارع

18-  و من کلام له (علیه السلام)

> فی ذم اختلاف العلماء فی الفتیا <

>و فیه یذم أهل الرأی و یکل أمر الحکم فی أمور الدین للقرآن <

>ذم أهل الرأی<

تَرِدُ عَلَی أَحَدِهِمُ الْقَضِیَّةُ فِی حُکْمٍ مِنَ الْأَحْکَامِ فَیَحْکُمُ فِیهَا بِرَأْیِهِ ثُمَّ تَرِدُ تِلْکَ الْقَضِیَّةُ بِعَیْنِهَا عَلَی غَیْرِهِ فَیَحْکُمُ فِیهَا بِخِلَافِ قَوْلِهِ ثُمَّ یَجْتَمِعُ الْقُضَاةُ بِذَلِکَ عِنْدَ الْإِمَامِ الَّذِی اسْتَقْضَاهُمْ فَیُصَوِّبُ آرَاءَهُمْ جَمِیعاً وَ إِلَهُهُمْ وَاحِدٌ وَ نَبِیُّهُمْ وَاحِدٌ وَ کِتَابُهُمْ وَاحِدٌ أَ فَأَمَرَهُمُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ بِالِاخْتِلَافِ فَأَطَاعُوهُ أَمْ نَهَاهُمْ عَنْهُ فَعَصَوْهُ.

>الحکم للقرآن<

أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ دِیناً نَاقِصاً فَاسْتَعَانَ بِهِمْ عَلَی إِتْمَامِهِ أَمْ کَانُوا شُرَکَاءَ لَهُ فَلَهُمْ أَنْ یَقُولُوا وَ عَلَیْهِ أَنْ یَرْضَی أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ دِیناً تَامّاً فَقَصَّرَ الرَّسُولُ (صلی الله علیه وآله) عَنْ تَبْلِیغِهِ وَ أَدَائِهِ وَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ یَقُولُ ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ‏ءٍ وَ فِیهِ تِبْیَانٌ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ ذَکَرَ أَنَّ الْکِتَابَ یُصَدِّقُ بَعْضُهُ بَعْضاً وَ أَنَّهُ لَا اخْتِلَافَ فِیهِ فَقَالَ سُبْحَانَهُ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً کَثِیراً وَ إِنَّ الْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ أَنِیقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِیقٌ لَا تَفْنَی عَجَائِبُهُ وَ لَا تَنْقَضِی غَرَائِبُهُ وَ لَا تُکْشَفُ الظُّلُمَاتُ إِلَّا بِهِ.

خطبه 018-نکوهش اختلاف عالمان 
دعوایی نسبت به یکی از احکام اجتماعی نزد عالمی می برند که با رای خود حکمی صادر می کند، پس همان دعوی را نزد دیگری می برند که او درست برخلاف رای اولی، حکم می دهد، سپس همه قضات نزد رییس خود که آنان را به قضاوت منصوب کرد، جمع می گردند، او رای همه را بر حق می شمارد!! مبانی وحدت امت اسلامی در صورتیکه خدایشان یکی، پیغمبرشان یکی، و کتابشان یکی است، آیا خدای سبحان، آنها را به اختلاف فرمود؟ که اطاعت کردند؟ یا آنها را از اختلاف پرهیز داد و معصیت خدا نمودند؟ آیا خدای سبحان، دین ناقصی فرستاد و در تکمیل آن از آنها استمداد کرده است؟ آیا آنها شرکاء خدایند که هر چه می خواهند در احکام دین بگویند، و خدا رضایت دهد؟ آیا خدای سبحان، دین کاملی فرستاد پس پیامبر (ص) در ابلاغ آن کوتاهی ورزید؟ در حالی که خدای سبحان می فرماید: (ما در قرآن چیزی را فروگذار نکردیم) و فرمود: (در قرآن بیان هر چیزی است) و یادآور شدیم که: بعض قرآن گواه بعض دیگر است و اختلافی در آن نیست. پس خدای سبحان فرمود: (اگر قرآن از طرف غیر خدا نازل می شد اختلافات زیادی در آن می یافتند) همانا قرآن دارای ظاهری زیبا، و باطنی ژرف و ناپیداست، مطالب شگفت آور آن تمام نمی شود، و اسرار نهفته آن پایان نمی پذیرد، و در تاریکیها بدون قرآن بر طرف نخواهد شد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۳۶
محمدرضا زارع

«٩٠»بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ‌ أَنْفُسَهُمْ‌ أَنْ‌ یَکْفُرُوا بِما أَنْزَلَ‌ اللّهُ‌ بَغْیاً أَنْ‌ یُنَزِّلَ‌ اللّهُ‌ مِنْ‌ فَضْلِهِ‌ عَلى‌ مَنْ‌ یَشاءُ مِنْ‌ عِبادِهِ‌ فَباؤُ بِغَضَبٍ‌ عَلى‌ غَضَبٍ‌ وَ لِلْکافِرِینَ‌ عَذابٌ‌ مُهِینٌ‌ 

چه بد است آنچه که خویشتن را به آن بفروختند که از روى حسد،به آیاتى که خدا فرستاده بود کافر شدند(و گفتند:)که چرا خداوند از فضل خویش بر هرکس از بندگانش که بخواهد،(آیاتش را)نازل مى‌کند.پس به قهر پى در پى الهى گرفتار شدند و براى کافران،مجازاتى خوارکننده است. 

نکته‌ها: 

در این آیه،علّت کفر یهودیان به پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله بیان شده است.آنها حسادت مى‌ورزیدند که چرا بر یکى از افراد بنى اسرائیل،وحى نازل نشده است.و این حسادت و کفرورزى،بهاى بدى بود که خود را بدان فروختند. 

پیام‌ها: 

١-معیار ارزش دین مردم،به انگیزه‌هاى آنان است. «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا... بَغْیاً» 

٢-گاهى حسد،مایه‌ى کفر است.بنى اسرائیل آرزو داشتند پیامبر موعود از نژاد آنان باشد و چون به آرزوى خود نرسیدند،حسادت ورزیده و کافر شدند. 

«بَغْیاً أَنْ‌ یُنَزِّلَ‌» 

٣-پیامبرى،فضل الهى است. «مِنْ‌ فَضْلِهِ‌ عَلى‌ مَنْ‌ یَشاءُ» ٤-نارضایتى انسان،تأثیرى در الطاف حکیمانه خداوند ندارد.خدا بهتر مى‌داند که رسالت خود را به عهده چه کسى بگذارد. «مَنْ‌ یَشاءُ» 

٥-بدترین معاملات آن است که انسان هستى خود را بدهد و غضب الهى را بخرد. «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا... غَضَبٍ‌، عَذابٌ‌ مُهِینٌ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۳۵
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی


امیر المومنین


و یا شوقاه الی رویتهم فی حال ظهور دولتهم.


آه چقدر مشتاقم که آنها را در روزگار تشکیل دولتشان ببینم.


کفایة الاثر/ ص220

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۳۱
محمدرضا زارع

17-  و من کلام له (علیه السلام)

> فی صفة من یتصدی للحکم بین الأمة و لیس لذلک بأهل <

>و فیها أبغض الخلائق إلی اللّه صنفان <

>الصنف الأول:<

إنَّ أَبْغَضَ الْخَلَائِقِ إِلَی اللَّهِ رَجُلَانِ رَجُلٌ وَکَلَهُ اللَّهُ إِلَی نَفْسِهِ فَهُوَ جَائِرٌ عَنْ قَصْدِ السَّبِیلِ مَشْغُوفٌ بِکَلَامِ بِدْعَةٍ وَ دُعَاءِ ضَلَالَةٍ فَهُوَ فِتْنَةٌ لِمَنِ افْتَتَنَ بِهِ ضَالٌّ عَنْ هَدْیِ مَنْ کَانَ قَبْلَهُ مُضِلٌّ لِمَنِ اقْتَدَی بِهِ فِی حَیَاتِهِ وَ بَعْدَ وَفَاتِهِ حَمَّالٌ خَطَایَا غَیْرِهِ رَهْنٌ بِخَطِیئَتِهِ.

>الصنف الثانی :<

وَ رَجُلٌ قَمَشَ جَهْلًا مُوضِعٌ فِی جُهَّالِ الْأُمَّةِ عَادٍ فِی أَغْبَاشِ الْفِتْنَةِ عَمٍ بِمَا فِی عَقْدِ الْهُدْنَةِ قَدْ سَمَّاهُ أَشْبَاهُ النَّاسِ عَالِماً وَ لَیْسَ بِهِ بَکَّرَ فَاسْتَکْثَرَ مِنْ جَمْعٍ مَا قَلَّ مِنْهُ خَیْرٌ مِمَّا کَثُرَ حَتَّی إِذَا ارْتَوَی مِنْ مَاءٍ آجِنٍ وَ اکْتَثَرَ مِنْ غَیْرِ طَائِلٍ جَلَسَ بَیْنَ النَّاسِ قَاضِیاً ضَامِناً لِتَخْلِیصِ مَا الْتَبَسَ عَلَی غَیْرِهِ فَإِنْ نَزَلَتْ بِهِ إِحْدَی الْمُبْهَمَاتِ هَیَّأَ لَهَا حَشْواً رَثًّا مِنْ رَأْیِهِ ثُمَّ قَطَعَ بِهِ فَهُوَ مِنْ لَبْسِ الشُّبُهَاتِ فِی مِثْلِ نَسْجِ الْعَنْکَبُوتِ لَا یَدْرِی أَصَابَ أَمْ أَخْطَأَ فَإِنْ أَصَابَ خَافَ أَنْ یَکُونَ قَدْ أَخْطَأَ وَ إِنْ أَخْطَأَ رَجَا أَنْ یَکُونَ قَدْ أَصَابَ جَاهِلٌ خَبَّاطُ جَهَالَاتٍ عَاشٍ رَکَّابُ عَشَوَاتٍ لَمْ یَعَضَّ عَلَی الْعِلْمِ

بِضِرْسٍ قَاطِعٍ یَذْرُو الرِّوَایَاتِ ذَرْوَ الرِّیحِ الْهَشِیمَ لَا مَلِیٌّ وَ اللَّهِ بِإِصْدَارِ مَا وَرَدَ عَلَیْهِ وَ لَا أَهْلٌ لِمَا قُرِّظَ بِهِ لَا یَحْسَبُ الْعِلْمَ فِی شَیْ‏ءٍ مِمَّا أَنْکَرَهُ وَ لَا یَرَی أَنَّ مِنْ وَرَاءِ مَا بَلَغَ مَذْهَباً لِغَیْرِهِ وَ إِنْ أَظْلَمَ عَلَیْهِ أَمْرٌ اکْتَتَمَ بِهِ لِمَا یَعْلَمُ مِنْ جَهْلِ نَفْسِهِ تَصْرُخُ مِنْ جَوْرِ قَضَائِهِ الدِّمَاءُ وَ تَعَجُّ مِنْهُ الْمَوَارِیثُ إِلَی اللَّهِ أَشْکُو مِنْ مَعْشَرٍ یَعِیشُونَ جُهَّالًا وَ یَمُوتُونَ ضُلَّالًا لَیْسَ فِیهِمْ سِلْعَةٌ أَبْوَرُ مِنَ الْکِتَابِ إِذَا تُلِیَ حَقَّ تِلَاوَتِهِ وَ لَا سِلْعَةٌ أَنْفَقُ بَیْعاً وَ لَا أَغْلَی ثَمَناً مِنَ الْکِتَابِ إِذَا حُرِّفَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَ لَا عِنْدَهُمْ أَنْکَرُ مِنَ الْمَعْرُوفِ وَ لَا أَعْرَفُ مِنَ الْمُنْکَرِ.

خطبه 017-داوران ناشایست 
شناخت بدترین انسانها
دشمن ترین آفریده ها، نزد خدا دو نفرند، مردی که خدا او را به حال خود گذاشته، و از راه راست دور افتاده است، دل او شیفته بدعت، و مردم را گمراه کرده، به فتنه انگیزی می کشاند، و راه رستگاری گذشتگان را گم کرده، و طرفداران خود و آیندگان را گمراه ساخته است، بار گناه دیگران را بر دوش کشیده، و گرفتار زشتیهای خود نیز می باشد. و مردی که مجهولاتی به هم بافته، و در میان انسانهای نادان امت، جایگاهی پیدا کرده است. در تاریکیهای فتنه فرو رفته، و از مشاهده صلح و صفا کور است، آدم نماها او را عالم نامیدند که نیست، چیزی را بسیار جمع آوری می کند که اندک آن به از بسیار است، تا آنکه از آب گندیده سیراب شود، و دانش و اطلاعات بیهوده فراهم آورد. روانشناسی مدعیان دروغین قضاوت در میان مردم با نام قاضی به داوری می نشیند، و حل مشکلات دیگری را به عهده می گیرد، پس اگر مشکلی پیش آید، با حرفهای پوچ و توخالی، و رای و نظر دروغین، آماده رفع آن می شود. سپس اظهارات پوچ خود را باور می کند، عنکبوتی را می ماند که در شبهات و بافته های تار خود چسبیده، نمی داند که درست حکم کرده یا برخطاست؟ اگر بر صواب باشد می ترسد که خط 
ا کرده، و اگر بر خطاست، امید دارد که رای او درست باشد. نادانی است که راه جهالت می پوید، کوری است که در تاریکی گمشده خود را می جوید، از روی علم و یقین سخن نمی گوید، روایات را بدون آگاهی نقل می کند، چون تندبادی که گیاهان خشک را بر باد دهد، روایات را زیر و رو می کند، که بی حاصل است. به خدا سوگند نه راه صدور حکم مشکلات را می داند، و نه برای منصب قضاوت اهلیت دارد، آنچه را که نپذیرد علم به حساب نمی آورد، و جز راه و رسم خویش، مذهبی را حق نمی داند، اگر حکمی را نداند آن را می پوشاند تا نادانی او آشکار نشود، خون بی گناهان از حکم ظالمانه او در جوشش، و فریاد میراث بر باد رفتگان بلند است. به خدا شکایت می کنم از مردمی که در جهالت زندگی می کنند، و با گمراهی می میرند، در میان آنها، کالایی خوارتر از قرآن نیست، اگر آن را آنگونه که باید بخوانند، و متاعی سودآورتر، گرانبهاتر از قرآن نیست، اگر آن را تحریف کنند، و در نزد آنان، چیزی زشت تر از معروف، و نیکوتر از منکر نیست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۹:۴۶
محمدرضا زارع

«٨٩»وَ لَمّا جاءَهُمْ‌ کِتابٌ‌ مِنْ‌ عِنْدِ اللّهِ‌ مُصَدِّقٌ‌ لِما مَعَهُمْ‌ وَ کانُوا مِنْ‌ قَبْلُ‌ یَسْتَفْتِحُونَ‌ عَلَى الَّذِینَ‌ کَفَرُوا فَلَمّا جاءَهُمْ‌ ما عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ‌ فَلَعْنَةُ‌ اللّهِ‌ عَلَى الْکافِرِینَ‌ 

و چون از طرف خداوند،آنان را کتابى(قرآن)آمد که مؤیّد آن نشانه‌هایى است که نزد آنهاست و پیش از این به خود نوید مى‌دادند(که با کمک کتاب و پیامبر جدید)بر دشمنان پیروز گردند،اما چون آنچه(از کتاب و پیامبر که از قبل)شناخته بودند،نزد آنان آمد به او کافر شدند،پس لعنت خدا بر کافران باد. 

نکته‌ها: 

این آیه،صحنه‌ى دیگرى از لجاجت‌ها و هواپرستى‌هاى یهود را مطرح مى‌کند که آنها براساس بشارت‌هاى تورات،منتظر ظهور پیامبر بودند و حتّى به همدیگر نوید پیروزى مى‌دادند و به فرموده امام صادق علیه السلام یکى از دلایل اقامت آنها در مدینه این بود که آنها مى‌دانستند آن شهر،محلّ‌ هجرت پیامبر است و به همین سبب از پیش در آنجا سکنى گزیده بودند،ولى بعد از ظهور پیامبر اسلام،با آنکه نشانه‌هاى وى را موافق با آنچه در تورات بود یافتند،کفر ورزیدند. ١

پیام‌ها: 

١-ادیان الهى،یکدیگر را تصدیق مى‌کنند،نه آنکه در برابر هم باشند.«مصدقا» 

٢-به هر استقبالى نباید تکیه کرد.با آنکه یهودیان در انتظار پیامبر صلى الله علیه و آله سالیانى در مدینه سکنى گزیدند،ولى در عمل کفر ورزیدند. ١«کانُوا مِنْ‌ قَبْلُ‌... کَفَرُوا بِهِ‌» 

٣-شناخت حقّ‌ و علم به آن کافى نیست.چه‌بسا افرادى که حقّ‌ را فهمیدند،ولى به خاطر لجاجت کافر شدند. «فَلَمّا جاءَهُمْ‌ ما عَرَفُوا کَفَرُوا» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۹:۴۲
محمدرضا زارع

16-  و من کلام له (علیه السلام)

> لما بویع فی المدینة و فیها یخبر الناس بعلمه بما تئول إلیه أحوالهم و فیها یقسمهم إلی أقسام <

ذِمَّتِی بِمَا أَقُولُ رَهِینَةٌ وَ أَنَا بِهِ زَعِیمٌ إِنَّ مَنْ صَرَّحَتْ لَهُ الْعِبَرُ عَمَّا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْمَثُلَاتِ حَجَزَتْهُ التَّقْوَی عَنْ تَقَحُّمِ الشُّبُهَاتِ أَلَا وَ إِنَّ بَلِیَّتَکُمْ قَدْ عَادَتْ کَهَیْئَتِهَا یَوْمَ بَعَثَ اللَّهُ نَبِیَّهُ (صلی الله علیه وآله) وَ الَّذِی بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً وَ لَتُسَاطُنَّ سَوْطَ الْقِدْرِ حَتَّی یَعُودَ أَسْفَلُکُمْ أَعْلَاکُمْ وَ أَعْلَاکُمْ أَسْفَلَکُمْ وَ لَیَسْبِقَنَّ سَابِقُونَ کَانُوا قَصَّرُوا وَ لَیُقَصِّرَنَّ سَبَّاقُونَ کَانُوا سَبَقُوا وَ اللَّهِ مَا کَتَمْتُ وَشْمَةً وَ لَا کَذَبْتُ کِذْبَةً وَ لَقَدْ نُبِّئْتُ بِهَذَا الْمَقَامِ وَ هَذَا الْیَوْمِ أَلَا وَ إِنَّ الْخَطَایَا خَیْلٌ شُمُسٌ حُمِلَ عَلَیْهَا أَهْلُهَا وَ خُلِعَتْ لُجُمُهَا فَتَقَحَّمَتْ بِهِمْ فِی النَّارِ أَلَا وَ إِنَّ التَّقْوَی مَطَایَا ذُلُلٌ حُمِلَ عَلَیْهَا أَهْلُهَاوَ أُعْطُوا أَزِمَّتَهَا فَأَوْرَدَتْهُمُ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَ بَاطِلٌ وَ لِکُلٍّ أَهْلٌ فَلَئِنْ أَمِرَ الْبَاطِلُ لَقَدِیماً فَعَلَ وَ لَئِنْ قَلَّ الْحَقُّ فَلَرُبَّمَا وَ لَعَلَّ وَ لَقَلَّمَا أَدْبَرَ شَیْ‏ءٌ فَأَقْبَلَ.

#قال السید الشریف : و أقول إن فی هذا الکلام الأدنی من مواقع الإحسان ما لا تبلغه مواقع الاستحسان و إن حظ العجب منه أکثر من حظ العجب به و فیه مع الحال التی وصفنا وائد من الفصاحة لا یقوم بها لسان و لا یطلع فجها إنسان و لا یعرف ما أقول إلا من ضرب فی هذه الصناعة بحق و جری فیها علی عرق وَ ما یَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ.#

>و من هذه الخطبة و فیها یقسم الناس إلی ثلاثة أصناف<

شُغِلَ مَنِ الْجَنَّةُ وَ النَّارُ أَمَامَهُ سَاعٍ سَرِیعٌ نَجَا وَ طَالِبٌ بَطِی‏ءٌ رَجَا وَ مُقَصِّرٌ فِی النَّارِ هَوَی الْیَمِینُ وَ الشِّمَالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّرِیقُ الْوُسْطَی هِیَ الْجَادَّةُ عَلَیْهَا بَاقِی الْکِتَابِ وَ آثَارُ النُّبُوَّةِ وَ مِنْهَا مَنْفَذُ السُّنَّةِ وَ إِلَیْهَا مَصِیرُ الْعَاقِبَةِ هَلَکَ مَنِ ادَّعَی وَ خابَ مَنِ افْتَری مَنْ أَبْدَی صَفْحَتَهُ لِلْحَقِّ هَلَکَ وَ کَفَی بِالْمَرْءِ جَهْلًا أَلَّا یَعْرِفَ قَدْرَهُ لَا یَهْلِکُ عَلَی التَّقْوَی سِنْخُ أَصْلٍ وَ لَا یَظْمَأُ عَلَیْهَا زَرْعُ قَوْمٍ فَاسْتَتِرُوا فِی بُیُوتِکُمْ وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَیْنِکُمْ وَ التَّوْبَةُ مِنْ وَرَائِکُمْ وَ لَا یَحْمَدْ حَامِدٌ إِلَّا رَبَّهُ وَ لَا یَلُمْ لَائِمٌ إِلَّا نَفْسَهُ.

خطبه 016-به هنگام بیعت در مدینه 
اعلام سیاستهای حکومتی
آنچه می گویم به عهده می گیرم، و خود به آن پای بندم، کسی که عبرتها برای او آشکار شود، و از عذاب آن پند گیرد، تقوی و خویشتن داری او را از سقوط در شبهات نگه می دارد، آگاه باشید، تیره روزیها و آزمایشها، همانند زمان بعثت پیامبر (ص) بار دیگر به شما روی آورد. سوگند به خدایی که پیامبر (ص) را به حق مبعوث کرد، سخت آزمایش می شوید، چون دانه ای که در غربال ریزند، یا غذایی که در دیگ گذارند، به هم خواهید ریخت، زیر و رو خواهید شد، تا آنکه پایین به بالا، و بالا به پایین رود، آنان که سابقه ای در اسلام داشتند، و تاکنون منزوی بودند، بر سر کار می آیند، و آنها که به ناحق، پیشی گرفتند، عقب زده خواهند شد فضائل اخلاقی امام (ع) به خدا سوگند، کلمه ای از حق را نپوشاندم، هیچگاه دروغی نگفته ام، از روز نخست، به این مقام خلافت، و چنین روزی خبر داده شدم، آگاه باشید همانا گناهان چون مرکبهای بدرفتارند، که سواران خود (گناهکاران) را عنان رهاشده در آتش دوزخ می اندازند، اما تقوی، چونان مرکبهای فرمانبرداری هستند که سواران خود را، عنان بر دست، وارد بهشت جاویدان می کنند. حق و باطل همیشه در پیکارند، و برای هر کدام 
طرفدارانی است، اگر باطل پیروز شود، جای شگفتی نیست، از دیرباز چنین بود، و اگر طرفداران حق اندکند، چه بسا روزی فراوان گردند، و پیروز شوند، اما کمتر اتفاق می افتد که چیز رفته باز گردد. (کلمات امام (ع) پیرامون حق و باطل، از سخنان نیکویی است که کلام کسی از سخن سرایان به آن نخواهد رسید، و بیش از آنچه که ما در شگفت شویم، شگفتی، برابر آن فرومانده است، در این کلمات امام (ع) ریزه کاریهایی از فصاحت است که نه زبان قدرت شرح آن را دارد، و نه انسانی می تواند از دره های عمیق آن بگذرد، این اعتراف مرا کسانی که در فصاحت پیشگامند و با سابقه، درک می کنند. 
سرگردانی مردم، و ضرورت تقوا آن کس که بهشت و دوزخ را پیش روی خود دارد، در تلاش است برخی از مردم به سرعت به سوی حق پیش می روند، که اهل نجاتند، و بعضی به کندی می روند و امیدوارند، و دیگری کوتاهی می کند و در آتش جهنم گرفتار است، چپ و راست گمراهی، و راه میانه، جاده مستقیم الهی است که قرآن و آثار نبوت، آن را سفارش می کند، و گذرگاه سنت پیامبر (ص) است، و سرانجام بازگشت همه بدان سو است. ادعاکننده باطل نابود شد، و دروغگو زیان کرد، هر کس با حق درافتاد هلاک گردید، نادانی انسان همین بس که قدر خویش نشناسد. آنچه بر اساس تقوی پایه گذاری شود، نابود نگردد، کشتزاری که با تقوی آبیاری شود، تشنگی ندارد. مردم! به خانه های خود روی آورید، مسائل میان خود را اصلاح کنید، توبه و بازگشت پس از زشتیها میسر است، جز پروردگار خود، دیگری را ستایش نکنید، و جز خویشتن خویش دیگری را سرزنش ننمایید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۴:۲۳
محمدرضا زارع

«٨٨»وَ قالُوا قُلُوبُنا غُلْفٌ‌ بَلْ‌ لَعَنَهُمُ‌ اللّهُ‌ بِکُفْرِهِمْ‌ فَقَلِیلاً ما یُؤْمِنُونَ‌ 

و آنها(به پیامبران)گفتند:دلهاى ما در غلاف است(و ما از گفته‌هاى شما چیزى نمى‌فهمیم.)چنین نیست،بلکه خداوند به سبب کفرشان از رحمت خود دور ساخته(و به همین دلیل چیزى درک نمى‌کنند)،پس اندکى ایمان مى‌آورند. 

نکته‌ها: 

ظاهراً این جواب استهزاآمیز،شعار همه مشرکان و سرکشان،در برابر پیامبران بوده است. 

چنانکه در جواب حضرت شعیب مى‌گفتند: «یا شُعَیْبُ‌ ما نَفْقَهُ‌» ١ما حرف تو را نمى‌فهمیم.و یا در برابر آیات قرآن مى‌گفتند: «قُلُوبُنا فِی أَکِنَّةٍ‌» ٢دلهاى ما در پرده و پوشش است. پیام‌ها: 

١-مقدّمات بدبختى،بدست خود انسان است.اگر گروهى مورد لعنت و قهر الهى قرار مى‌گیرند،به خاطر کفر و لجاجت خودشان است. «لَعَنَهُمُ‌ اللّهُ‌ بِکُفْرِهِمْ‌» 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۴:۲۲
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی


امیر المومنین


التاسع من ولدک یا حسین! هو القائم بالحق، اامظهر للدین، و الباسط بالعدل.ای والذی بعث محمدا بالنبوة و اصطفاه علی جمیع البریة. و لکن بعد غیبته و خیرة، لا یثبت فیها علی دینه الا المخلصون المباشرون لروح الیقین، الذین اخذ الله میثاقهم بولایتنا و کتب فی قلوبهم الایمان، و ایدهم بروح منه.


نهمین فرزند تو، ای حسین! قیام به حق می کند، دین را آشکار می سازد و عدالت را می گستراند.امام حسین علیه‌السلام عرض کرد: ای امیرمومنان! آیا به طور قطع، این شدنی است؟ فرمود:آری سوگند به خدایی که حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را به حق به پیامبری برگزید و بر همه ی مخلوقات برتری داد. ولکن پس از یک دوران غیبت و سرگردانی، بر دین خود استوار نمی ماند مگر افراد خالصی که روح یقین را لمس کرده باشند، که خداوند از آنها برای ولایت ما پیمان گرفته و در دلشان ایمان را نوشته، و با روحی از خود آنان را تایید کرده است.


کمال الدین/ ص304

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۴:۲۰
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی


کلام امام زمان


انا صاحب الحق، لیس هذا اوان ظهوری، و قد بقی مده من الزمان.علامة ظهور امری کثرة الهرج و المرج و الفتن، و آتی مکة فاکون فی مسجد الحرام، فیقال: انصبوا لنا اماما. و یکثر الکلام حتی یقدم رجل من الناس فینظر فی وجهی ثم یقول: یا معشر الناس «هذا المهدی» انظروا الیه».


ای شیعه ما 

«من صاحب حقم، ولی اکنون هنگام ظهور نیست، مدتی از زمان باقی است». عرضه داشتند امر شما کی ظاهر می شود؟ فرمودند:« نشانه ی ظهور من، کثرت هرج و مرج و فتنه هاست. به مکه آمده، در مسجد الحرام می مانم. گفته می شود: برای ما امامی منصب کنید. سخن  بسیار گفته می شود. مردی جلو آمده، به صورت من خیره شده، می گوید: ای مردم! این مهدی (ارواحنا فداه) است، خوب نگاه کنید».


بحارالانوار/ ج51/ ص 320

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۴:۳۲
محمدرضا زارع

15-  و من کلام له (علیه السلام)

> فیما رده علی المسلمین من قطائع عثمان <

وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَ مُلِکَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ فَإِنَّ فِی الْعَدْلِ سَعَةً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَیْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیْهِ أَضْیَقُ.

خطبه 015-در برگرداندن بیت المال 
سیاست اقتصادی امام (ع)
به خدا سوگند، بیت المال تاراج شده را هر کجا که بیابم به صاحبان اصلی آن باز می گردانم، گر چه با آن ازدواج کرده، یا کنیزانی خریده باشند، زیرا در عدالت گشایش برای عموم است، و آن کس که عدالت بر او گران آید، تحمل ستم برای او سخت تر است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۹:۲۷
محمدرضا زارع

«٨٧»وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَى الْکِتابَ‌ وَ قَفَّیْنا مِنْ‌ بَعْدِهِ‌ بِالرُّسُلِ‌ وَ آتَیْنا عِیسَى ابْنَ‌ مَرْیَمَ‌ الْبَیِّناتِ‌ وَ أَیَّدْناهُ‌ بِرُوحِ‌ الْقُدُسِ‌ أَ فَکُلَّما جاءَکُمْ‌ رَسُولٌ‌ بِما لا تَهْوى‌ أَنْفُسُکُمُ‌ اسْتَکْبَرْتُمْ‌ فَفَرِیقاً کَذَّبْتُمْ‌ وَ فَرِیقاً تَقْتُلُونَ‌ 

و همانا ما به موسى کتاب(تورات)دادیم و از پس او پیامبرانى پشت سر یکدیگر فرستادیم و به عیسى ابن مریم(معجزات و)دلایل روشن بخشیدیم و او را با روح القدس،تأیید و یارى نمودیم.پس چرا هرگاه پیامبرى چیزى(از احکام و دستورات)برخلاف هواى نفس شما آورد،در برابر او تکبّر ورزیدید.(و به جاى ایمان آوردن به او)جمعى را تکذیب و جمعى را به قتل رساندید؟! 

نکته‌ها: 

این آیه از استمرار لطف خداوند براى هدایت مردم سخن مى‌گوید که پس از موسى علیه السلام پیامبرانى چون داود،سلیمان،یوشع،زکریّا و یحیى-علیهم‌السلام آمدند و بعد از آن بزرگواران،خداوند حضرت عیسى علیه السلام را با دلایل روشن فرستاد که از سوى روح القدس ١یارى و تأیید مى‌شد،ولى بنى اسرائیل راه استکبار و گردنکشى را پیش گرفتند و بجاى پذیرشِ‌ هدایت الهى،به تکذیب و قتل انبیا دست زدند. 

نقل تاریخ انبیا،یک نوع تسلّى براى پیامبر اسلام و مؤمنان است که تحمّل رنجها براى آنان آسان شود. 

پیام‌ها: 

١-تعلیم و تربیت،تعطیل بردار نیست. «قَفَّیْنا» فرستادن پیامبران یکى پس از دیگرى،نشانه‌ى جریان هدایت در طول تاریخ است. 

٢-فرشتگان،به اولیاى خدا یارى مى‌رسانند. «أَیَّدْناهُ‌ بِرُوحِ‌ الْقُدُسِ‌» 

٣-انبیا باید به سراغ مردم بروند. «جاءَکُمُ‌ الرَّسُولُ‌» 

٤-هدایت،با هوا و هوس سازگار نیست. «لا تَهْوى‌ أَنْفُسُکُمُ‌» 

٥-کسى که تسلیم حقّ‌ نباشد،مستکبر است. «لا تَهْوى‌ أَنْفُسُکُمُ‌ اسْتَکْبَرْتُمْ‌» 

٦-هواپرستى ،انسان را تا پیامبرکشى پیش مى‌برد. «فَرِیقاً تَقْتُلُونَ‌» 

٧-انبیا براى تحقّق اهداف خویش،تا پاى جان مقاومت مى‌کردند. «فَرِیقاً تَقْتُلُونَ‌» 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۹:۲۴
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدویت


امیر المومنین


یا بن خیرة الاماء! متی تنتظر؟ ابشر بنصر قریب من رب رحیم، فبأبی و امی من عدة قلیلة اسمائهم فی الأرض مجهولة، قد دان حینئذ ظهورهم. یا عجبا کل العجیب بین جمادی و رجب من جمع و رجب من جمع اشتات و حصد نبات و من اصوات بعد اصوات.


امیرمومنان، علی علیه‌السلام، پس از جنگ نهروان در ضمن یک خطبه در مورد ملاحم به تفصیل سخن گفت و در فرازی خطاب به حضرت ولی عصر ارواحنا فداه فرمود:- ای پسر بهترین کنیزان، تا به کی انتظار باید کشید؟! مژده باد به پیروزی نزدیک از پروردگار بخشایشگر. پدر و مادرم به فدای آن تعداد اندکی باشند که نام‌های آنها در زمین مجهول است، تا هنگامی که وقت  ظهور فرا رسد. همه ی شگفتی‌ها، از جمع شدن پراکنده ها، درو شدن گیاهان و صداهای پیاپی، در میان جمادی و رجب است.


بشارت الاسلام/ ص80

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۴:۴۸
محمدرضا زارع