عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

نویسند و گردآورنده مطالب : محمد رضا زارع
#نشر مطالب باذکر نشانی این وبلاگ بلامانع است!
_____________________

حدیث روز:

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ مِنَ الْخَیْرِ مَا یُعَجَّلُ
اصول کافى جلد3 صفحه: 212 روایة:4

ترجمه :
رسول خدا (ص) فرمود: همانا خدا کارهاى خیر، زود انجام شده را دوست دارد.

__________________________
*دوستان مارا در لینک زیر حتما دنبال کنید.*

دوستانی که بنده را دنبال میکنند، در صورتی که آدرس سایتشان نیز در فهرست دنبال کنندگانمون ثبت باشه و لینک دنبال کردن هم داشته باشند دنبال خواهند شد


۳۱۲ مطلب با موضوع «تفسیر قرآن» ثبت شده است

«١١٤»وَ مَنْ‌ أَظْلَمُ‌ مِمَّنْ‌ مَنَعَ‌ مَساجِدَ اللّهِ‌ أَنْ‌ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ‌ وَ سَعى‌ فِی خَرابِها أُولئِکَ‌ ما کانَ‌ لَهُمْ‌ أَنْ‌ یَدْخُلُوها إِلاّ خائِفِینَ‌ لَهُمْ‌ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ‌ وَ لَهُمْ‌ فِی الْآخِرَةِ‌ عَذابٌ‌ عَظِیمٌ‌ 

کیست ستمکارتر از آنکه نگذاشت نام خدا در مساجد الهى برده شود و سعى در خرابى آنها داشت‌؟آنان جز با ترس و خوف،حقّ‌ ورود به مساجد را ندارند.بهرۀ آنان در دنیا،رسوایى و خوارى و در آخرت عذاب بزرگ است. 

نکته‌ها: 

بنا بر آنچه از شأن‌نزول‌ها و برخى روایات بدست مى‌آید،آیه درباره‌ى کسانى نازل شده است که درصدد تخریب مساجد برآمده بودند.در طول تاریخ،تخریب مساجد و یا جلوگیرى از رونق آنان بارها به دست افراد منحرف و طاغوت‌ها صورت گرفته است.از تخریب بیت‌المقدّس و آتش زدن تورات به دست مسیحیان به رهبرى شخصى به نام«فطلوس» گرفته تا ممانعت قریش از ورود مسلمانان به مسجد الحرام،نشانه‌اى از همین تلاش‌هاست. 

امروز نیز از یک‌سو شاهد تخریب مساجد باقیمانده از صدر اسلام در کنار قبور ائمه بقیع علیهم السلام به بهانه مبارزه با شرک هستیم و از طرف دیگر ویرانى مساجد تاریخى،همانند مسجد بابرى در هند که نشانگر قدمت مسلمانان در شبه قارّه هند است،به چشم مى‌بینیم.اینها همه حکایت از روحیّه‌ى کفرآلود طاغوت‌ها و جاهلانى دارد که از یاد و نام خداوند که در مراکز توحید طنین‌انداز مى‌شود،وحشت دارند. 

این آیه به والدین و بزرگانى که از رفتن فرزندانشان به مساجد ممانعت به عمل مى‌آورند، هشدار مى‌دهد. 

اگر خرابى مسجد ظلم باشد پس آباد کردن مسجد،اَنفع کارها مى‌باشد. ١

پیام‌ها: 

١-گاهى ظلم فرهنگى،بزرگترین ظلم‌هاست. «وَ مَنْ‌ أَظْلَمُ‌» (در قرآن«اظلم»،به افترا بر خدا و بستن و تعطیل کردن خانه خدا گفته شده که هر دو جنبه فرهنگى دارد.) 

٢-خرابى مسجد تنها با بیل و کلنگ نیست،بلکه هر برنامه‌اى که از رونق مسجد بکاهد،تلاش در خرابى آن است. «مَنَعَ‌ مَساجِدَ اللّهِ‌» 

٣-مساجدى مورد قبول هستند که در آنها یاد خدا زنده شود.مطالب خداپسند و احکام خدا بازگو شود. «یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ‌» 

٤-دشمن از در و دیوار مسجد نمى‌ترسد،ترس او از زنده شدن نام خدا و بیدارى مسلمانان است. «أَنْ‌ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ‌» 

٥-مساجد سنگر مبارزه‌اند،لذا دشمن سعى در خرابى آنها دارد. «سَعى‌ فِی خَرابِها» 

٦-مسجد باید پررونق و پرمحتوا و همانند سنگر فرماندهى نظامى باشد.همچنان که جاسوس از رخنه به مراکز نظامى در وحشت و اضطراب است،باید مخالفان و دشمنان نیز از نفوذ و ورود به مساجد،در ترس و نگرانى باشند. 

«ما کانَ‌ لَهُمْ‌ أَنْ‌ یَدْخُلُوها إِلاّ خائِفِینَ‌» ٧-کسانى که با مقدّسات دینى به مبارزه برمى‌خیزند،علاوه بر قهر الهى در قیامت، گرفتار ذلّت و خوارى دنیا نیز مى‌شوند. «سَعى‌ فِی خَرابِها... لَهُمْ‌ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ‌» 

(اگر سعى در خرابى ساختمانى که یادآور خداست،ذلّت دنیوى و عذاب اخروى دارد،پس کسانى که با شایعه و تهمت و تحقیر،قداست مردانى را شکستند که در جامعه یادآور خدا هستند،قطعاً در همین دنیا گرفتار ذلّت و نکبت خواهند شد.) 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۸ ، ۰۴:۴۴
محمدرضا زارع

«١١٣»وَ قالَتِ‌ الْیَهُودُ لَیْسَتِ‌ النَّصارى‌ عَلى‌ شَیْ‌ءٍ وَ قالَتِ‌ النَّصارى‌ لَیْسَتِ‌ الْیَهُودُ عَلى‌ شَیْ‌ءٍ وَ هُمْ‌ یَتْلُونَ‌ الْکِتابَ‌ کَذلِکَ‌ قالَ‌ الَّذِینَ‌ لا یَعْلَمُونَ‌ مِثْلَ‌ قَوْلِهِمْ‌ فَاللّهُ‌ یَحْکُمُ‌ بَیْنَهُمْ‌ یَوْمَ‌ الْقِیامَةِ‌ فِیما کانُوا فِیهِ‌ یَخْتَلِفُونَ‌ 

و یهودیان گفتند:مسیحیان بر حقّ‌ نیستند،و مسیحیان گفتند:یهودیان بر حقّ‌ نیستند،در حالى که(هر دو گروه)آنان،کتاب آسمانى را مى‌خوانند! همچنین افراد نادان دیگر(همچون مشرکان که خبر از کتاب ندارند)، همانند سخن آنها را گفتند.پس خداوند در روز قیامت در آنچه اختلاف دارند،در بین آنان داورى خواهد نمود. 

نکته‌ها: 

این آیه ترسیم مجدّدى از سیماى متعصّبِ‌ اهل کتاب است که هر گروه در صدد نفى گروه دیگر است.یهودیان،مسیحیان را بر باطل و بى‌موقعیّت در پیشگاه خداوند معرّفى مى‌کنند و در مقابل،مسیحیان نیز یهود را بى‌منزلت در نزد خداوند مى‌دانند.این‌گونه برخوردها،از روحیّه‌ى متعصّب آنها سرچشمه مى‌گیرد،در حالى که اگر به کتاب آسمانى خود توجّه کنند، از این برخوردها دست بر مى‌دارند.سپس مى‌فرماید:مشرکان و بت‌پرستان نیز با آنکه کتاب آسمانى ندارند،همان سخنان را مى‌گویند.یعنى صاحبان عقاید باطل همدیگر را نفى مى‌کنند،ولى همه‌ى این اختلافات در روز قیامت،با داورى خداوند متعال پایان مى‌پذیرد و آنها حقّ‌ را مشاهده مى‌کنند. 

پیام‌ها: 

١-تعصّب بى‌جا و انحصارطلبى بى‌دلیل،ممنوع است.تحقیر و نادیده گرفتن دیگران،نشانه‌ى استبداد و خودمحورى است. ١«لَیْسَتِ‌ النَّصارى‌ عَلى‌ شَیْ‌ءٍ... لَیْسَتِ‌ الْیَهُودُ عَلى‌ شَیْ‌ءٍ» 

٢-اگر تعصّب و خودخواهى باشد،علم هم نمى‌تواند هدایت کند.اهل کتاب قادر به تلاوت آن بودند ولى به خاطر داشتن روحیّه‌ى انحصارطلبى تلاوت‌ها کارساز نبود. «وَ هُمْ‌ یَتْلُونَ‌ الْکِتابَ‌» 

٣-در فضاى آمیخته به تعصّب،عالم و جاهل همانند هم فکر مى‌کنند.مشرکان جاهل همان حرفى را مى‌زدند که تلاوت‌کنندگان تورات و انجیل مى‌گفتند. 

«کَذلِکَ‌ قالَ‌ الَّذِینَ‌ لا یَعْلَمُونَ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۸ ، ۰۵:۰۸
محمدرضا زارع

«١١٢»بَلى‌ مَنْ‌ أَسْلَمَ‌ وَجْهَهُ‌ لِلّهِ‌ وَ هُوَ مُحْسِنٌ‌ فَلَهُ‌ أَجْرُهُ‌ عِنْدَ رَبِّهِ‌ وَ لا خَوْفٌ‌ عَلَیْهِمْ‌ وَ لا هُمْ‌ یَحْزَنُونَ‌ 

آرى،کسى که با اخلاص به خدا روى آورد و نیکوکار باشد،پس پاداش او نزد پروردگار اوست،نه ترسى بر آنهاست و نه غمگین خواهند شد. 

نکته‌ها: 

آیه علّت ورود به بهشت را،تسلیم فرمان خدا و نیکوکار بودن مى‌داند.یعنى بهشت به ادّعا و شعار به کسى داده نمى‌شود،بلکه ایمان و عمل صالح لازم است. 

پیام‌ها: 

١-براى ورود به بهشت،به جاى خیال و آرزو،هم تسلیم خدا بودن و ایمان درونى لازم است و هم عمل صالح بیرونى. «أَسْلَمَ‌ وَجْهَهُ‌ لِلّهِ‌ وَ هُوَ مُحْسِنٌ‌» 

٢-نیکوکارى باید سیره‌ى انسان باشد،نه به صورت موسمى و فصلى. «هُوَ مُحْسِنٌ‌» 

٣-پاداش دادن،از شئون ربوبیّت است. «أَجْرُهُ‌ عِنْدَ رَبِّهِ‌» 

٤- هرکس خالصانه روى به خدا آورد،هم بهره کامل دارد؛ «فَلَهُ‌ أَجْرُهُ‌ عِنْدَ رَبِّهِ‌» و هم از هر نوع دلهره بیمه خواهد بود. «لا خَوْفٌ‌ عَلَیْهِمْ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۵:۰۱
محمدرضا زارع

«١١١»وَ قالُوا لَنْ‌ یَدْخُلَ‌ الْجَنَّةَ‌ إِلاّ مَنْ‌ کانَ‌ هُوداً أَوْ نَصارى‌ تِلْکَ‌ أَمانِیُّهُمْ‌ قُلْ‌ هاتُوا بُرْهانَکُمْ‌ إِنْ‌ کُنْتُمْ‌ صادِقِینَ‌ 

و گفتند:هرگز به بهشت داخل نشود مگر آنکه یهودى یا نصرانى باشد.اینها آرزوهاى آنهاست،بگو:اگر راستگویید،دلیل خود را(بر این موضوع)بیاورید. پیام‌ها: 

١-غرور دینى،باعث شد تا یهودیان و مسیحیان خود را نژاد برتر و بهشت را در انحصار خود بدانند. «إِلاّ مَنْ‌ کانَ‌ هُوداً أَوْ نَصارى‌» 

٢-امتیازطلبى و خودبرتربینى،آرزویى خام و خیالى واهى است. «تِلْکَ‌ أَمانِیُّهُمْ‌» 

٣-ادّعاى بدون دلیل محکوم است. «قُلْ‌ هاتُوا بُرْهانَکُمْ‌» 

٤-هرگونه عقیده‌اى باید براساس دلیل باشد. «قالُوا... قُلْ‌ هاتُوا بُرْهانَکُمْ‌» قرآن، مطالب خود را با دلیل بیان کرده است و از مخالفان نیز تقاضاى دلیل مى‌کند. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۵:۰۰
محمدرضا زارع

«١١٠»وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ‌ وَ آتُوا الزَّکاةَ‌ وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ‌ مِنْ‌ خَیْرٍ تَجِدُوهُ‌ عِنْدَ اللّهِ‌ إِنَّ‌ اللّهَ‌ بِما تَعْمَلُونَ‌ بَصِیرٌ و نماز را برپادارید و زکات را پرداخت نمایید و هر خیرى که براى خود از پیش مى‌فرستید،آن را نزد خدا(در سراى دیگر)خواهید یافت،همانا خداوند به اعمال شما بیناست. 

نکته‌ها: 

بعد از اوّلین خطاب در آیه ١٠٤؛ «یا أَیُّهَا الَّذِینَ‌ آمَنُوا» ،این آیه حامل سومین دستور براى مسلمانان است. 

دستور اول؛عفو و اغماض از کینه و حسادت اهل کتاب تا زمان صدور دستور جدید بود. 

«فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا» 

دستور دوم؛اقامه نماز و پرداخت زکات است.در زمانى که مسلمانان در تیررس انواع کینه و حسادت‌ها بودند و مأمور به عفو و اغماض شده‌اند،لازم است رابطه‌ى خودشان را با خداوند از طریق اقامه نماز،و پیوند با محرومان جامعه را از طریق زکات،تقویت کنند. 

پیام‌ها: 

١-معمولاً دستور به نماز همراه با زکات در قرآن آمده است.شاید اشاره دارد به اینکه یاد خدا باید همراه با توجّه به خلق خدا باشد. «أَقِیمُوا الصَّلاةَ‌ وَ آتُوا الزَّکاةَ‌» 

٢-مقدار کار خیر مهم نیست،هرکس به هر مقدار مى‌تواند باید انجام دهد. 

«مِنْ‌ خَیْرٍ» 

٣-کارهاى خیر،براى قیامت محفوظ‍‌ مى‌ماند. «تَجِدُوهُ‌» 

٤-ایمان به نظارت الهى و پاداش در قیامت،قوى‌ترین انگیزه عمل صالح مى‌باشد. «ما تُقَدِّمُوا... تَجِدُوهُ‌ عِنْدَ اللّهِ‌ إِنَّ‌ اللّهَ‌ بِما تَعْمَلُونَ‌ بَصِیرٌ» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۴:۰۵
محمدرضا زارع

«١٠٩»وَدَّ کَثِیرٌ مِنْ‌ أَهْلِ‌ الْکِتابِ‌ لَوْ یَرُدُّونَکُمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ إِیمانِکُمْ‌ کُفّاراً حَسَداً مِنْ‌ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ‌ لَهُمُ‌ الْحَقُّ‌ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتّى یَأْتِیَ‌ اللّهُ‌ بِأَمْرِهِ‌ إِنَّ‌ اللّهَ‌ عَلى‌ کُلِّ‌ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ 

بسیارى از اهل کتاب(نه تنها خودشان ایمان نمى‌آورند،بلکه)از روى حسدى که در درونشان هست،دوست دارند شما را بعد از ایمانتان به کفر بازگردانند، بااینکه حقّ‌(بودن اسلام و قرآن،)براى آنان روشن شده است،ولى شما(در برابر حسادتى که مى‌ورزند،آنها را)عفو کنید و درگذرید تا خداوند فرمان خویش بفرستد،همانا خداوند بر هر کارى تواناست. نکته‌ها: 

«عفو»بخشیدنِ‌ خلاف و«صَفح»نادیده گرفتنِ‌ خلاف است. 

دشمن که در دل آرزوى کفر شما را دارد،در عمل از هیچ توطئه و نقشه‌اى خوددارى نخواهد کرد.روشهاى اقدام آنها همان طرح سؤالات بى‌جا،وسوسه‌ها،القاى شبهات و... 

مى‌باشد که باید نسبت به آنها هشیار بود. 

پیام‌ها: 

١-نسبت به روحیّات و برنامه‌هاى دشمنان خود،مراقب و مواظب باشید. «وَدَّ... 

یَرُدُّونَکُمْ‌» 

٢-در برخورد با دشمن نیز باید انصاف داشت. «وَدَّ کَثِیرٌ» (آیه مى‌فرماید: 

بسیارى از اهل کتاب چنین هستند،نه همه‌ى آنان.) 

٣-شعله‌ى حسادت،چنان خطرناک است که بعد از علم و آگاهى نیز فرونمى‌نشیند . «حَسَداً... مِنْ‌ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ‌ لَهُمُ‌ الْحَقُّ‌» 

٤-شما با ایمان آوردن به اسلام،عظمت و عزّتى مى‌یابید که دشمنان به شما رشک و حسد مى‌ورزند و مى‌خواهند شما به جهل،شرک و تفرقه‌ى زمان جاهلیّت برگردید. «وَدَّ کَثِیرٌ... لَوْ یَرُدُّونَکُمْ‌» 

٥-با مخالفان نباید فوراً به خشونت برخورد کرد،گاهى لازم است حتّى با علم به کینه و حسادت آنها،با ایشان مدارا نمود. «فَاعْفُوا» 

٦-فرمان عفو دشمن،به صورت موقّت و تا زمانى است که مسلمانان دلسرد و دشمنان جسور نشوند. «فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتّى» 

٧-عفو،نشان ضعف نیست.خداوند بر انجام هر کارى تواناست و امروز نیز مى‌تواند شما را بر دشمنان غالب گرداند. «إِنَّ‌ اللّهَ‌... قَدِیرٌ» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۴:۵۶
محمدرضا زارع

«١٠٨»أَمْ‌ تُرِیدُونَ‌ أَنْ‌ تَسْئَلُوا رَسُولَکُمْ‌ کَما سُئِلَ‌ مُوسى‌ مِنْ‌ قَبْلُ‌ وَ مَنْ‌ یَتَبَدَّلِ‌ الْکُفْرَ بِالْإِیمانِ‌ فَقَدْ ضَلَّ‌ سَواءَ السَّبِیلِ‌ 

آیا بنا دارید از پیامبرتان سؤالات و درخواست‌هایى(نابجا)بکنید،آن‌گونه که پیش از این،موسى(از طرف بنى اسرائیل)مورد سؤال قرار گرفت،و هرکس(با این بهانه‌جویى‌ها از ایمان سرباز زند و)کفر را با ایمان مبادله کند،پس قطعاً از راه مستقیم گمراه شده است. 

نکته‌ها: 

با توجّه به آیه و آنچه از شأن‌نزول‌ها برمى‌آید،بعضى از پیامبر صلى الله علیه و آله تقاضاهاى نامربوط‍‌ و غیر منطقى داشتند،مثلاً تقاضا مى‌کردند براى ما نامه‌اى از سوى خداوند بیاور! و یا نهرهایى را براى ما جارى ساز.و برخى دیگر همانند بنى اسرائیل مى‌گفتند:خداوند را آشکارا به ما نشان بده تا با چشم او را ببینیم و به او ایمان بیاوریم! آوردن معجزه و اتمام حجّت،براى صدق دعوت پیامبر لازم است،ولى انجام دادن هر درخواستى،طبق هوس و میل هر فردى که از راه مى‌رسد،درست نیست.یک مهندس یا نقاش براى اثبات مهارت خویش،چند نمونه کار ارائه مى‌دهد،ولى ضرورت ندارد براى هرکسى خانه‌اى بسازد یا تابلویى بکشد! 

بازگویى مشکلات و تاریخ انبیا،براى دلدارى دادن به پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله است،که اگر افرادى از تو سؤال و درخواست نامعقول دارند،از انبیاى پیشین نیز از همین قبیل درخواست‌ها مى‌کردند. 

پیام‌ها: 

١-از سؤالات و درخواست‌هاى بى‌جا بپرهیزید که گاهى زمینه‌ساز کفر است. «أَمْ‌ تُرِیدُونَ‌ أَنْ‌ تَسْئَلُوا... وَ مَنْ‌ یَتَبَدَّلِ‌ الْکُفْرَ» 

٢-خطراتى که پیروان دیگر ادیان را تهدید کرده،مسلمانان را نیز تهدید مى‌کند. 

«تَسْئَلُوا رَسُولَکُمْ‌ کَما سُئِلَ‌ مُوسى‌» 

٣-از عاقبت و سرانجام دیگران،عبرت بگیرید. «کَما سُئِلَ‌ مُوسى‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۵:۱۰
محمدرضا زارع

«١٠٧»أَ لَمْ‌ تَعْلَمْ‌ أَنَّ‌ اللّهَ‌ لَهُ‌ مُلْکُ‌ السَّماواتِ‌ وَ الْأَرْضِ‌ وَ ما لَکُمْ‌ مِنْ‌ دُونِ‌ اللّهِ‌ مِنْ‌ وَلِیٍّ‌ وَ لا نَصِیرٍ 

آیا ندانستى که حکومت آسمان‌ها و زمین از آن خداست‌؟(و او حقّ‌ دارد هرگونه تغییر و تبدیلى را به مقتضاى حکمت و حاکمیّت خود،در قوانین و احکام بوجود آورد.)و جز خدا براى شما هیچ یاور و سرپرستى نیست. 

نکته‌ها: 

آنان که درباره‌ى تغییر بعضى احکام و دستورات اعتراض و ایراد مى‌کنند،توجّه به حاکمیّت مطلق خداوند ندارند.حاکمیّت خداوند دایمى و ذاتى و عمومى است،ولى غیر خدا،حاکمیّت و حکومتشان محدود،موقّتى،قراردادى و غیر ذاتى است.بنى اسرائیل از حاکمیّت الهى چنین تصوّر نادرستى داشته و خدا را نسبت به اعمال حاکمیّت، دست‌بسته مى‌دانسته و مى‌گفتند: 

«یَدُ اللّهِ‌ مَغْلُولَةٌ‌» ١،در حالى که دست خداوند در آفرینش و خلقت و همچنین در وضع و جعل قوانین و تغییر و تحول آنها باز است. ٢«بَلْ‌ یَداهُ‌ مَبْسُوطَتانِ‌» پیام‌ها: 

١-حقّ‌ حاکمیتِ‌ همیشگى و مطلقِ‌ آسمان‌ها و زمین،مخصوص خداوند است. 

«لَهُ‌ مُلْکُ‌ السَّماواتِ‌ وَ الْأَرْضِ‌» 

٢-تغییر قوانین،مخصوص خداوندى است که حاکمیّت آسمان‌ها و زمین را دارد.لذا شائبه‌ى هیچ هوس یا ترسى در این تغییرها نیست. «ما نَنْسَخْ‌... لَهُ‌ مُلْکُ‌ السَّماواتِ‌...» 

٣-راضى کردن کسانى که بهانه‌گیر و لجوج هستند،براى شما ارزش نباشد،چون غیر از خداوند کسى شما را یارى و سرپرستى نخواهد کرد. «ما لَکُمْ‌ مِنْ‌ دُونِ‌ اللّهِ‌...» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۵:۰۶
محمدرضا زارع

«١٠٦»ما نَنْسَخْ‌ مِنْ‌ آیَةٍ‌ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ‌ بِخَیْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ‌ تَعْلَمْ‌ أَنَّ‌ اللّهَ‌ عَلى‌ کُلِّ‌ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ 

هر(حکم و)آیه‌اى را نسخ کنیم و یا(نزول)آن را به تأخیر اندازیم،بهتر از آن،یا همانند آن را مى‌آوریم،آیا نمى‌دانى که خدا بر هر چیزى قادر است‌؟ 

نکته‌ها: 

کلمه«ننسها»از مصدر«انساء»به معناى تأخیر انداختن یا حذف کردن است.بدین معنا که نزول وحى به تأخیر افتد و پس از مدّتى نازل شود. 

این آیه در مقام پاسخ به تبلیغات سوء یهود است.آنان سؤال مى‌کردند چرا در اسلام برخى قوانین تغییر پیدا مى‌کند؟چرا قبله از بیت‌المقدّس به کعبه تغییر یافت‌؟اگر اوّلى درست بود پس دستور دوّم چیست‌؟و اگر دستور دوّم درست است پس اعمال قبلى شما باطل است. 

قرآن به این ایرادها پاسخ مى‌گوید:ما هیچ حکمى را نسخ نمى‌کنیم یا آن را به تأخیر نمى‌اندازیم مگر بهتر از آن یا همانندش را جانشین آن مى‌سازیم. 

آنان از اهداف و آثار تربیتى،اجتماعى و سیاسى احکام غافل هستند.همان گونه که پزشک براى بیمار در یک مرحله دارویى تجویز مى‌کند،ولى وقتى حال مریض کمى بهبود یافت، برنامه دارویى و درمان او را تغییر مى‌دهد.یا معلّم با پیشرفت درس دانش‌آموز،برنامه درسى او را تغییر مى‌دهد،خداوند نیز در زمان‌ها و شرایط‍‌ مختلف و متفاوت،برنامه‌هاى تکاملى بشر را تغییر مى‌دهد. 

یکى از مصادیق آیه،استمرار امامت در جامعه و جانشینى هر امام به جاى امام قبلى است، چنانکه در حدیثى ذیل این آیه مى‌خوانیم:هر امامى از دنیا مى‌رود،امام دیگر جانشین او مى‌شود. ١

پیام‌ها: 

١-انسان همراه با نیازهاى فطرى و ثابت خویش،گاهى در شرایط‍‌ خاصّ‌ اجتماعى،اقتصادى،سیاسى و نظامى نیز قرار مى‌گیرد.در این موارد در کنار قوانین و مقررات و احکام ثابت،باید دستورالعمل‌هاى متغیر داشته باشد که از طریق نسخ یا فرمان پیامبر و جانشینان او به مردم ابلاغ شود. «ما نَنْسَخْ‌ مِنْ‌ آیَةٍ‌» 

٢-تغییر احکام،دلیل بر شکست طرح قبلى نیست،بلکه نشانه‌ى توجّه به مسائل جدید و تغییرى حکیمانه است.همانند تغییر کتاب و معلّم. «ما نَنْسَخْ‌ مِنْ‌ آیَةٍ‌... 

نَأْتِ‌ بِخَیْرٍ مِنْها...» 

٣-گرچه در ظاهر دستورها متغیر و انبیا متعدّدند،ولى لطف خدا همواره یکسان است. «مِثْلِها» 

٤-جعل احکام و همچنین تغییر و تأخیر آنها،بدست خداست. «نَنْسَخْ‌، نُنْسِها» ٥-همواره باید بهتر یا همانند جایگزین شود،نه پست‌تر. «نَأْتِ‌ بِخَیْرٍ مِنْها» 

٦-اسلام هرگز بن‌بست ندارد.بعضى از قوانین،قابل تغییر است. «نَنْسَخْ‌، نُنْسِها» 

٧-تغییر قانون،علاوه بر زمینه‌هاى گوناگون و پیدا شدن مصالح جدید،نیاز به قدرت دارد. «نَنْسَخْ‌... أَنَّ‌ اللّهَ‌ عَلى‌ کُلِّ‌ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۵:۰۲
محمدرضا زارع

«١٠٥»ما یَوَدُّ الَّذِینَ‌ کَفَرُوا مِنْ‌ أَهْلِ‌ الْکِتابِ‌ وَ لاَ الْمُشْرِکِینَ‌ أَنْ‌ یُنَزَّلَ‌ عَلَیْکُمْ‌ مِنْ‌ خَیْرٍ مِنْ‌ رَبِّکُمْ‌ وَ اللّهُ‌ یَخْتَصُّ‌ بِرَحْمَتِهِ‌ مَنْ‌ یَشاءُ وَ اللّهُ‌ ذُو الْفَضْلِ‌ الْعَظِیمِ‌ 

کافران از اهل کتاب و مشرکان،دوست ندارند که هیچ خیر و نیکى از طرف پروردگارتان بر شما نازل شود.در حالى که خداوند،رحمت خود را به هرکه بخواهد اختصاص مى‌دهد،و خداوند صاحب فضل بزرگ است. 

نکته‌ها: 

این آیه،از کینه‌توزى و عداوت مشرکان و کفّار از اهل کتاب،نسبت به مؤمنان برمى‌دارد. 

آنان حاضر نیستند،ببینند که مسلمانان صاحب پیامبرى بزرگ و کتابى آسمانى هستند و مى‌خواهند نداى توحید را به تمام جهان رسانده و با تمام تبعیضات نژادى و اقلیمى و با تمام خرافاتِ‌ مشرکان و تحریفاتِ‌ اهل کتاب مبارزه کنند و مانع عوام‌فریبى بزرگان آنان شوند. 

خداوند در این آیه مى‌فرماید:لطف و رحمت خداوند طبق اراده‌ى او به هرکسى که بخواهد اختصاص مى‌یابد و کارى به میل این و آن ندارد که آنها دوست داشته باشند یا نه! پیام‌ها: 

١-اراده‌ى قلبى و روحیّه باطنى دشمن را بشناسید و هرگز به آنان تمایل پیدا نکنید. ١«ما یَوَدُّ...» 

٢-خیررسانى،از شئون ربوبیّت است. «خَیْرٍ مِنْ‌ رَبِّکُمْ‌» 

٣-توکّل به خدا کنید و از کینه و حسادت دشمن نهراسید. «وَ اللّهُ‌ یَخْتَصُّ‌» 

٤-حسادت حسود،هیچ اثرى در اراده‌ى لطف خداوند ندارد. «مَنْ‌ یَشاءُ» 

٥-فضل و رحمت و هدایت خداوند،شامل همه‌ى اقوام و ملل مى‌شود و اختصاصى به بنى اسرائیل و گروه خاصّى ندارد. «مَنْ‌ یَشاءُ وَ اللّهُ‌ ذُو الْفَضْلِ‌ الْعَظِیمِ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۵:۰۵
محمدرضا زارع

«١٠٣»وَ لَوْ أَنَّهُمْ‌ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ‌ مِنْ‌ عِنْدِ اللّهِ‌ خَیْرٌ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ‌ 

و اگر آنها ایمان آورده و پرهیزکار شده بودند،قطعاً پاداشى که نزد خداست براى آنان بهتر بود،اگر آگاهى داشتند. 

نکته‌ها: 

«تقوى»تنها به معناى پرهیز از بدى‌ها نیست،بلکه به معناى مراقبت و تحفّظ‍‌ درباره‌ى خوبى‌ها نیز هست.مثلاً در جمله‌ى «فَاتَّقُوا النّارَ» به معنى حفاظت و خودنگهدارى از آتش، و در جمله‌ى «اِتَّقُوا اللّهَ‌» به معنى مراقبت درباره‌ى اوامر و نواهى الهى است.چنانکه در آیه«اتقوا الله و...الارحام»یعنى نسبت به فامیل و خویشان تحفّظ‍‌ داشته باش. 

امام صادق علیه السلام در جواب سؤال از تقوا فرمودند:تقوا همچون مراقبت هنگام عبور از منطقه تیغ‌زار و پرخار و خاشاک است. پیام‌ها: 

١-ایمان به تنهایى کافى نیست،تقوا و مراقبت لازم است. «آمَنُوا وَ اتَّقَوْا» 

٢-پاداش‌هاى الهى،قطعى است.حرف«ل»در «لَمَثُوبَةٌ‌» 

٣-پاداش‌هاى الهى،از هر چیز بهتر است.به دنبال کلمه«خیر»چیزى نیامده که این نشانه‌ى برترى مطلق است،نه نسبى. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۴:۳۱
محمدرضا زارع

«١٠٤»یا أَیُّهَا الَّذِینَ‌ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْکافِرِینَ‌ عَذابٌ‌ أَلِیمٌ‌ 

اى کسانى که ایمان آورده‌اید!(به پیامبر)نگویید:«راعِنا»مراعاتمان کن، بلکه بگویید:«اُنظرنا»ما را در نظر بگیر،و(این توصیه را)بشنوید و براى کافران عذاب دردناکى است. 

نکته‌ها: 

برخى از مسلمانان براى اینکه سخنان پیامبر را خوب درک کنند،درخواست مى‌کردند که آن حضرت با تأنّى و رعایت حال آنان سخن بگوید.این تقاضا را با کلمه «راعِنا» مى‌گفتند. 

یعنى مراعاتمان کن.ولى چون این تعبیر در عرف یهود،نوعى دشنام تلقى مى‌شد، ١آیه نازل شد که بجاى «راعِنا» بگویید: «اُنْظُرْنا» تا دشمن سوءاستفاده نکند. 

این اوّلین آیه از آغاز قرآن است که با خطاب: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ‌ آمَنُوا» شروع مى‌شود.و از این به بعد بیش از هشتاد مورد وجود دارد که با همین خطاب آمده است. 

پیام‌ها: 

١-توجّه به انعکاس حرف‌ها داشته باشید. «لا تَقُولُوا راعِنا...» ممکن است افرادى با حسن نیّت سخن بگویند،ولى باید بازتاب آن را نیز در نظر داشته باشند. ٢-دشمن،تمام حرکات و حتّى کلمات ما را زیر نظر دارد و از هر فرصتى که بتواند مى‌خواهد بهره برده و ضربه بزند. «لا تَقُولُوا راعِنا...» 

٣-اسلام،به انتخاب واژه‌هاى مناسب،بیان سنجیده و نحوۀ طرح و ارائه مطلب توجّه دارد. «وَ قُولُوا انْظُرْنا» 

٤-باید در سخن گفتن با بزرگان و معلّم،ادب در گفتار رعایت شود. «لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا...» 

٥-اگر دیگران را سفارش به مراعات ادب مى‌کنیم،باید ابتدا خودمان در سخن با مردم،رعایت ادب را بکنیم. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ‌ آمَنُوا» خطاب محترمانه است. 

٦-اگر از چیزى نهى مى‌شود،بهتر است جایگزین مناسب آن معرّفى شود. 

«لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۴:۲۹
محمدرضا زارع

«١٠٢»وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطِینُ‌ عَلى‌ مُلْکِ‌ سُلَیْمانَ‌ وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ‌ وَ لکِنَّ‌ الشَّیاطِینَ‌ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ‌ النّاسَ‌ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ‌ عَلَى الْمَلَکَیْنِ‌ بِبابِلَ‌ هارُوتَ‌ وَ مارُوتَ‌ وَ ما یُعَلِّمانِ‌ مِنْ‌ أَحَدٍ حَتّى یَقُولا إِنَّما نَحْنُ‌ فِتْنَةٌ‌ فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ‌ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ‌ بِهِ‌ بَیْنَ‌ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ‌ وَ ما هُمْ‌ بِضارِّینَ‌ بِهِ‌ مِنْ‌ أَحَدٍ إِلاّ بِإِذْنِ‌ اللّهِ‌ وَ یَتَعَلَّمُونَ‌ ما یَضُرُّهُمْ‌ وَ لا یَنْفَعُهُمْ‌ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ‌ اشْتَراهُ‌ ما لَهُ‌ فِی الْآخِرَةِ‌ مِنْ‌ خَلاقٍ‌ وَ لَبِئْسَ‌ ما شَرَوْا بِهِ‌ أَنْفُسَهُمْ‌ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ‌ 

و(یهود)آنچه(از افسون و سحر که)شیاطین(از جنّ‌ و انس)در عصر سلیمان مى‌خواندند،پیروى مى‌کردند و سلیمان هرگز(دست به سحر نیالود و)کافر نشد و لکن شیاطین،کفر ورزیدند که به مردم سحر و جادو مى‌آموختند و(نیز)از آنچه بر دو فرشته،هاروت و ماروت،در شهر بابل نازل شده بود(پیروى نمودند.آنها سحر را(براى آشنایى به طرز ابطال آن) به مردم مى‌آموختند.)و به هیچ‌کس چیزى نمى‌آموختند،مگر اینکه قبلاً به او مى‌گفتند ما وسیله آزمایش شما هستیم،(با به کار بستن سحر)کافر نشوید(و از این تعلیمات سوءاستفاده نکنید،)ولى آنها از آن دو فرشته مطالبى را مى‌آموختند که بتوانند به‌وسیله آن میان مرد و همسرش جدایى بیفکنند(نه اینکه از آن براى ابطال سحر استفاده کنند).ولى هیچگاه بدون خواست خدا،نمى‌توانند به کسى ضرر برسانند.آنها قسمت‌هایى را فرامى‌گرفتند که براى آنان زیان داشت و نفعى نداشت،و مسلّماً مى‌دانستند هرکس خریدار این‌گونه متاع باشد،بهره‌اى در آخرت نخواهد داشت و به راستى خود را به بد چیزى فروختند،اگر مى‌فهمیدند. نکته‌ها: 

آنچه از روایات استفاده مى‌شود آن است که حضرت سلیمان علیه السلام براى جلوگیرى از انحراف یا سوءاستفاده،دستور داد اوراق ساحران را جمع‌آورى و نگهدارى کنند.ولى گروهى به آن نوشته‌ها دست یافته و مشغول تعلیم و اشاعه سحر ١در میان مردم شدند.آنان حتّى معجزات حضرت سلیمان را سحر معرّفى کرده و پیامبرى او را منکر شدند.و برخى از بنى اسرائیل نیز به جاى پیروى از تورات به سراغ سحر و جادو رفتند.این کار چنان شهرت و گسترش یافت که یهود زمان پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله نیز سلیمان را ساحرى زبردست مى‌دانستند و او را به عنوان پیامبر نمى‌شناختند! 

این آیه،گناه و انحراف رها کردن تورات و پیروى از شیاطین سحرآموز را بیان مى‌کند که یهود به جاى تورات از آنچه شیاطین در زمان سلیمان بر مردم مى‌خواندند،پیروى مى‌کردند.آنان براى توجیه کار خویش،نسبت سحر به سلیمان نیز مى‌دادند،در حالى که سلیمان مرد خدا بود و کارش معجزه،و شیاطین در جهت مخالف او و کارشان سحر بود. 

علاوه بر آنچه گذشت،یهود از منبع دیگرى نیز به سحر دست یافتند.بدین‌طریق که خداوند دو فرشته را به نام«هاروت»و«ماروت»به صورت انسان در شهر«بابل» ٢در میان مردم قرار داد که روش ابطال و خنثى‌سازى سحر و جادو را به آنان بیاموزند.امّا براى این کار لازم بود ابتدا آنان را با سحر آشنا سازند.چون انسان تا فرمول ترکیبى چیزى را نداند،نمى‌تواند آن را خنثى نماید.لذا فرشته‌ها،ابتدا طریق سحر و سپس طریقه ابطال آن را مى‌آموختند و قبل از آموزش با شاگردان خود شرط‍‌ مى‌کردند که از آن سوءاستفاده نکنند و مى‌گفتند:این کار مایه‌ى فتنه و آزمایش است،مبادا در مسیر خلاف به کار گیرید.امّا یهود از آن آموزش سوءاستفاده نموده و از آن براى مقاصد ناشایست بهره بردند و حتّى براى جدایى میان مرد و همسرش به کار گرفتند. قرآن در اینجا نکته‌اى را یادآور مى‌شود که جاى دقت و تأمل است.مى‌فرماید:ساحر با داشتن علمِ‌ سحر،از دایره‌ى قدرت الهى خارج نیست و بدون اراده‌ى خدا قادر به انجام کارى نیست و به کسى نمى‌تواند ضررى برساند،ولى از آنجایى که خداوند براى هر چیز اثرى قرار داده است،سحر و جادو نیز مى‌تواند اثرات سویى داشته باشد که از آن جمله تأثیر آن بر روابط‍‌ زناشویى و خانوادگى است. 

پیام‌ها: 

١-در حکومت حقّ‌ و زمامدارى حاکم الهى نیز همه‌ى مردم اصلاح نمى‌شوند، گروهى کج‌روى مى‌کنند. «وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطِینُ‌ عَلى‌ مُلْکِ‌ سُلَیْمانَ‌» 

٢-شیاطین،در حکومت سلیمان نیز بیکار نمى‌نشینند و پى در پى القاى سوء مى‌کنند. «ما تَتْلُوا الشَّیاطِینُ‌ عَلى‌ مُلْکِ‌ سُلَیْمانَ‌» 

٣-حکومت،با نبوّت منافات ندارد.برخى انبیا حکومت داشته‌اند. «مُلْکِ‌ سُلَیْمانَ‌» 

٤-ساحران براى مقدّس جلوه دادن و توجیه کار خود،سلیمان را نیز ساحر معرّفى مى‌کردند. «وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ‌» 

٥-خداوند،از مقام انبیا در برابر تهمت دیگران دفاع مى‌کند. «وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ‌» 

٦-تعلیم و تعلّم و اعمال سحر،در ردیف کفر است. ١«کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ‌ النّاسَ‌ السِّحْرَ» 

٧-براى مقابله با علوم مضرّ و عقاید انحرافى،آگاهى صالحان از آنها لازم است. 

«ما أُنْزِلَ‌ عَلَى الْمَلَکَیْنِ‌» 

٨-در مقام تعلیم،معلّم باید نسبت به کاربردهاى منفى علوم هشدار دهد. «وَ ما یُعَلِّمانِ‌... حَتّى یَقُولا... فَلا تَکْفُرْ» 

٩-انسان در بین دو آموزش قرار داد:هم وساوس شیطانى؛ «یُعَلِّمُونَ‌ النّاسَ‌ السِّحْرَ» و هم الهامات الهى. «وَ ما یُعَلِّمانِ‌» 

١٠-فرشتگان نیز مى‌توانند معلّم انسان‌ها شوند. «ما یُعَلِّمانِ‌... حَتّى یَقُولا» ١١-گاهى علم و دانش،وسیله آزمایش است. «إِنَّما نَحْنُ‌ فِتْنَةٌ‌» 

١٢-تفرقه انداختن میان زن و شوهر،کارى شیاطینى و در حدّ کفر است. «فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ‌ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ‌ بِهِ‌ بَیْنَ‌ الْمَرْءِ...» 

١٣-دانش و آموزش همیشه مفید نیست،گاهى مضرّ و زیان‌آور نیز مى‌باشد. 

«یَتَعَلَّمُونَ‌ ما یَضُرُّهُمْ‌ وَ لا یَنْفَعُهُمْ‌»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۴:۱۳
محمدرضا زارع

«١٠٠»أَ وَ کُلَّما عاهَدُوا عَهْداً نَبَذَهُ‌ فَرِیقٌ‌ مِنْهُمْ‌ بَلْ‌ أَکْثَرُهُمْ‌ لا یُؤْمِنُونَ‌ 

و آیا چنین نبود که هربار آنها(یهود)پیمانى(با خدا و پیامبر)بستند،جمعى از آنان آن را دور افکندند،حقیقت این است که بیشتر آنها ایمان ندارند. ١

«١٠١»وَ لَمّا جاءَهُمْ‌ رَسُولٌ‌ مِنْ‌ عِنْدِ اللّهِ‌ مُصَدِّقٌ‌ لِما مَعَهُمْ‌ نَبَذَ فَرِیقٌ‌ مِنَ‌ الَّذِینَ‌ أُوتُوا الْکِتابَ‌ کِتابَ‌ اللّهِ‌ وَراءَ ظُهُورِهِمْ‌ کَأَنَّهُمْ‌ لا یَعْلَمُونَ‌ 

و هنگامى که فرستاده‌اى(چون پیامبر اسلام)از سوى خدا به سراغشان آمد که آنچه را با ایشان است(یعنى تورات)تصدیق مى‌کند،گروهى از اهل کتاب،کتاب خدا را پشت سر افکندند،گویى اصلاً از آن خبر ندارند. 

نکته‌ها: 

علماى یهود،پیش از بعثت پیامبر،مردم را به ظهور و دعوت آن حضرت بشارت مى‌دادند و نشانه‌ها و مشخّصات او را بازگو مى‌کردند.با نشانه‌هایى که در نزد دانشمندان یهود بود، آنان محمّد صلى الله علیه و آله را همچون فرزندان خویش مى‌شناختند،ولى بعد از بعثت آن حضرت،در صدد انکار و کتمان آن نشانه‌ها برآمدند. 

پیام‌ها: 

١-در برخورد با مخالفان،باید انصاف مراعات شود.در آیه پیشین فرمود:اکثر آنان ایمان نمى‌آورند،تا حقّ‌ اقلّیّت محفوظ‍‌ بماند.در این آیه نیز مى‌فرماید: 

گروهى از آنان چنین‌اند،تا همه به یک چشم دیده نشوند. «نَبَذَهُ‌ فَرِیقٌ‌ مِنْهُمْ‌» 

٢-علمى که بدان عمل نشود همانند جهل است.به علمایى که علم خود را نادیده گرفته و حقایق را کتمان کردند مى‌فرماید: «کَأَنَّهُمْ‌ لا یَعْلَمُونَ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۴:۵۷
محمدرضا زارع

«٩٩»وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ‌ آیاتٍ‌ بَیِّناتٍ‌ وَ ما یَکْفُرُ بِها إِلاَّ الْفاسِقُونَ‌ 

همانا آیات(و نشانه‌هاى)روشنى به‌سوى تو فرستادیم و جز فاسقان کسى به آنها کفر نمى‌ورزد. 

نکته‌ها: 

انسان با پیروى از هوسها و ارتکاب گناه،از مدار حقّ‌ خارج شده و به‌سوى کفر تمایل پیدا مى‌کند.قرآن مى‌فرماید:سرانجام کسانى که مرتکب گناه مى‌شوند-اگر توبه و جبران نکنند- تکذیب و کفر است. ١

ابن صوریا که داستانش در دو آیه قبل آمد،بعد از آنکه پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله سؤالات او را پاسخ داد،بهانه‌اى نداشت جز اینکه بگوید:چون جبرئیل بر تو وحى مى‌آورد نه میکائیل،ما به تو ایمان نمى‌آوریم.ولى از آنجا که جوابش با آیه قبل داده شد،براى اغفال مردم عوام یهودى گفت:او دلیل روشنى به ما ارائه نکرد. 

آیه نازل شد که مبادا بهانه‌جویى علمایى همچون ابن صوریا تو را ناراحت کند،مردم بدانند که بنى اسرائیل بهانه مى‌گیرند وگرنه ما آیات و دلایل روشن و محکمى فرستاده‌ایم تا کسى در نبوّت تو تردیدى نداشته باشد و با این دلایل،تنها کسانى کفر مى‌ورزند که فاسق باشند و به خاطر هوسها و گناهان زیاد،از مدار حقّ‌ بیرون رفته باشند. 

پیام‌ها: 

١-در برابر تضعیف ناحقّ‌،باید تقویت بجا صورت بگیرد.چون علماى یهود، پیامبر اسلام را به ناحقّ‌ تضعیف کرده و گفتند دلیل روشنى ندارد،خداوند آن حضرت را تقویت فرمود. «أَنْزَلْنا إِلَیْکَ‌ آیاتٍ‌ بَیِّناتٍ‌» 

٢-فسق و گناه زمینه‌ى کفر است. «ما یَکْفُرُ بِها إِلاَّ الْفاسِقُونَ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۴:۵۹
محمدرضا زارع

«٩٨»مَنْ‌ کانَ‌ عَدُوًّا لِلّهِ‌ وَ مَلائِکَتِهِ‌ وَ رُسُلِهِ‌ وَ جِبْرِیلَ‌ وَ مِیکالَ‌ فَإِنَّ‌ اللّهَ‌ عَدُوٌّ لِلْکافِرِینَ‌ 

هرکه دشمن خدا و فرشتگان و پیامبران او و جبرئیل و میکائیل باشد (کافر است و بداند که)خداوند دشمن کافران است. 

پیام‌ها: 

١-ایمان و تولّى،نسبت به همه‌ى مقدّسات لازم است. «لِلّهِ‌ وَ مَلائِکَتِهِ‌ وَ رُسُلِهِ‌» 

٢-دشمنى با انبیا و اولیا،کفر و دشمنى با خداوند است. «فَإِنَّ‌ اللّهَ‌ عَدُوٌّ لِلْکافِرِینَ‌» 

٣-همه فرشتگان،در یک‌مرتبه و سطح نیستند. «مَلائِکَتِهِ‌... جِبْرِیلَ‌ وَ مِیکالَ‌» (از میان فرشتگان،تنها از جبرئیل و میکائیل نام برده شده است.) 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۹:۲۳
محمدرضا زارع

«٩٧»قُلْ‌ مَنْ‌ کانَ‌ عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ‌ فَإِنَّهُ‌ نَزَّلَهُ‌ عَلى‌ قَلْبِکَ‌ بِإِذْنِ‌ اللّهِ‌ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ‌ یَدَیْهِ‌ وَ هُدىً‌ وَ بُشْرى‌ لِلْمُؤْمِنِینَ‌ 

(یهود مى‌گویند:چون فرشته‌اى که وحى بر تو نازل مى‌کند جبرئیل است و ما با جبرئیل دشمن هستیم،به تو ایمان نمى‌آوریم)بگو:هرکه دشمن جبرئیل باشد(در حقیقت دشمن خداست.)چرا که او به فرمان خدا،قرآن را بر قلب تو نازل کرده است،(قرآنى)که کتب آسمانى پیشین را تصدیق مى‌کند و مایۀ هدایت و بشارت براى مؤمنان است. 

نکته‌ها: 

در شأن نزول آیه آمده است:وقتى پیامبر اسلام به مدینه آمدند،روزى ابن صوریا(یکى از علماى یهود)با جمعى از یهودیان فدک،نزد پیامبر آمده و سؤالاتى کردند.حضرت همه‌ى سؤالات آنها را جواب داده و هر نشانه‌اى که خواستند بیان کردند.آخرین سؤالشان این بود که نام فرشته وحى تو چیست‌؟حضرت فرمودند:جبرئیل.آنها گفتند:اگر میکائیل بود ما به تو ایمان مى‌آوردیم،چون جبرئیل،دستورات مشکلى مثل جهاد مى‌آورد،ولى دستورات میکائیل ساده و راحت است! پیام‌ها: 

١-دامنه‌ى خیال‌پردازى و لجاجت انسان تا آنجا گسترده مى‌شود که به جهان فرشتگان نیز سرایت مى‌کند. ١«عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ‌» 

٢-حمایت و دفاع از پاکانى که مورد تهمت قرار گیرند،لازم است. «نَزَّلَهُ‌... بِإِذْنِ‌ اللّهِ‌» خداوند ضمن محکوم کردن تصورات بنى اسرائیل،از جبرئیل تجلیل کرده که بدون اذن ما کارى نمى‌کند و در رسالت خود،امین و رابط‍‌ بین ما و پیامبر است. 

٣-جبرئیل کتابى آورد که تورات شما را تصدیق مى‌کند،پس چرا با او دشمن هستید؟! «نَزَّلَهُ‌... مُصَدِّقاً» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۲۵
محمدرضا زارع

«٩٦»وَ لَتَجِدَنَّهُمْ‌ أَحْرَصَ‌ النّاسِ‌ عَلى‌ حَیاةٍ‌ وَ مِنَ‌ الَّذِینَ‌ أَشْرَکُوا یَوَدُّ أَحَدُهُمْ‌ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ‌ سَنَةٍ‌ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ‌ مِنَ‌ الْعَذابِ‌ أَنْ‌ یُعَمَّرَ وَ اللّهُ‌ بَصِیرٌ بِما یَعْمَلُونَ‌ 

(اى پیامبر) هرآینه یهود را حریص‌ترین مردم،حتّى(حریص‌تر)از مشرکان،بر زندگى(این دنیا و اندوختن ثروت)خواهى یافت،(تا آنجا که)هریک از آنها دوست دارد هزار سال عمر کند،در حالى که(اگر)این عمر طولانى به آنان داده شود،آنان را از عذاب خداوند بازنخواهدداشت و خداوند به اعمال آنها بیناست. 

پیام‌ها: 

١-عمر طولانى مهم نیست،قرب به خداوند و برکت عمر و نجات از آتش، ارزش دارد. ١«لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ‌ سَنَةٍ‌ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ‌ مِنَ‌ الْعَذابِ‌» ٢-یهودیان،حریص‌ترین و دنیاگراترین مردم هستند. «أَحْرَصَ‌ النّاسِ‌ عَلى‌ حَیاةٍ‌» 

٣-یهودیان مى‌خواهند زنده بمانند گرچه به هر نحو زندگى پست باشد. «أَحْرَصَ‌ النّاسِ‌ عَلى‌ حَیاةٍ‌» (کلمه«حیاة»نکره و نشانه‌ى هر نوع زندگى است.) 

٤-دروغگو،کم حافظه است.یهودیان از یک‌سو بهشت را مخصوص خود مى‌دانند، «لَکُمُ‌ الدّارُ الْآخِرَةُ‌ عِنْدَ اللّهِ‌ خالِصَةً‌» و ازسوى‌دیگر مى‌خواهند همیشه در دنیا زنده بمانند. «یُعَمَّرُ أَلْفَ‌ سَنَةٍ‌» ١

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۱۸
محمدرضا زارع

«٩٥»وَ لَنْ‌ یَتَمَنَّوْهُ‌ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ‌ أَیْدِیهِمْ‌ وَ اللّهُ‌ عَلِیمٌ‌ بِالظّالِمِینَ‌ 

ولى آنها هرگز به سبب آنچه از پیش فرستاده‌اند،آرزوى مرگ نکنند و خداوند به حال ستمگران،آگاه است. 

نکته‌ها: 

نترسیدن از مرگ،نشانه‌ى صدق و یقین است.وقتى مرگ از راه مى‌رسد شوخى‌ها، تعارفات و خیالات مى‌گریزند،تنها انسان مى‌ماند و اعمال او.در لحظه‌ى مرگ،انسان باور مى‌کند که متاع دنیا کم است و آخرت بهتر و باقى است.در لحظه مرگ،انسان باور مى‌کند که دنیا غنچه‌اى است که براى هیچ‌کس شکفته نمى‌شود و دوستان دنیوى مگسانند دور شیرینى.انسان اگر به مرتبه یقین برسد،هرچه به مرگ نزدیک‌تر مى‌شود،احساس قرب و وصول به لقا و دیدار الهى مى‌کند.به همین دلیل حضرت على علیه السلام وقتى ضربه‌ى شمشیر را بر فرق خود احساس کرد فرمود:«فُزتُ‌ و ربِ‌ّ الکعبة»قسم به پروردگار کعبه رستگار شدم. 

امام حسین علیه السلام در کربلا هرچه به زمان شهادت نزدیک مى‌شد،صورتش برافروخته و شکوفاتر مى‌گردید،و وقتى در شب آخر از یارانش پرسیدند:مرگ نزد شما چگونه است‌؟ جملاتى را در جواب عرضه داشتند که نشان‌دهندۀ یقین آنان به حقّانیّت راهشان بود، آنها مرگ را شیرین مى‌دانستند و حتّى برخى از آنان در همان شب آخر با یکدیگر مزاح مى‌کردند. 

پیام‌ها: 

١-ترس از مرگ،در واقع ترس از کیفر کارهاى خود ماست. «بِما قَدَّمَتْ‌ أَیْدِیهِمْ‌» 

٢-مدّعیان دروغگو و متوقّعان نابجا،ظالمند. «وَ اللّهُ‌ عَلِیمٌ‌ بِالظّالِمِینَ‌» 

٣-خودتان مى‌دانید که چه کرده‌اید،خداوند نیز که از آنها با خبر است،پس این‌همه ادّعا براى چه‌؟! «وَ اللّهُ‌ عَلِیمٌ‌ بِالظّالِمِینَ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۸:۴۵
محمدرضا زارع

«٩٤»قُلْ‌ إِنْ‌ کانَتْ‌ لَکُمُ‌ الدّارُ الْآخِرَةُ‌ عِنْدَ اللّهِ‌ خالِصَةً‌ مِنْ‌ دُونِ‌ النّاسِ‌ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ‌ إِنْ‌ کُنْتُمْ‌ صادِقِینَ‌ 

بگو:اگر سراى آخرت در نزد خداوند مخصوص شماست،نه سایر مردم، پس آرزوى مرگ کنید،اگر راست مى‌گویید. 

نکته‌ها: 

بنى اسرائیل،ادّعاهاى دروغین و خیال‌پردازى‌هاى فراوانى داشتند،از جمله: 

*ما فرزندان و محبوبان خدا هستیم. «نَحْنُ‌ أَبْناءُ اللّهِ‌ وَ أَحِبّاؤُهُ‌» ٢

*کسى وارد بهشت نمى‌شود مگر آنکه یهودى باشد. «لَنْ‌ یَدْخُلَ‌ الْجَنَّةَ‌ إِلاّ مَنْ‌ کانَ‌ هُوداً» ٣

*آتش دوزخ،جز چند روزى به ما اصابت نمى‌کند. «لَنْ‌ تَمَسَّنَا النّارُ إِلاّ أَیّاماً مَعْدُودَةً‌» ٤

این آیه،همه‌ى این بافته‌هاى خیالى و موهومات فکرى آنها را ردّ کرده و مى‌فرماید:اگر این ادّعاهاى شما درست باشد و به این حرف‌ها ایمان داشته باشید،دیگر نباید از مرگ بترسید و از آن فرار کنید،بلکه باید آرزوى مرگ کنید تا به بهشت وارد شود! 

اولیاى خدا،نه تنها از مرگ نمى‌ترسند،بلکه اشتیاق به مرگ نیز دارند.همان گونه که امام على علیه السلام مى‌فرماید:«و اللّه لابن ابى طالب آنس بالموت من الطفل بثدى امّه» ٥به خدا سوگند علاقه فرزند ابو طالب به مرگ،از علاقه طفل شیرخوار به سینه مادرش بیشتر است. 

آرى،باید بگونه‌اى زندگى کنیم که هر لحظه آماده مرگ باشیم. ٦پیام‌ها: 

١-در برابر خیالات و موهومات،با صراحت برخورد کنید. «قُلْ‌» 

٢-دامنه‌ى انحصار و نژادپرستى،تا قیامت کشیده مى‌شود! «إِنْ‌ کانَتْ‌ لَکُمُ‌ الدّارُ الْآخِرَةُ‌ عِنْدَ اللّهِ‌ خالِصَةً‌...» 

٣-وجدان،بهترین قاضى است. «إِنْ‌ کانَتْ‌... فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ‌» 

٤-آمادگى براى مرگ،نشانه‌ى ایمان واقعى و صادقانه است. «فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ‌ إِنْ‌ کُنْتُمْ‌ صادِقِینَ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۲۰
محمدرضا زارع