عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

نویسند و گردآورنده مطالب : محمد رضا زارع
#نشر مطالب باذکر نشانی این وبلاگ بلامانع است!
_____________________

حدیث روز:

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ مِنَ الْخَیْرِ مَا یُعَجَّلُ
اصول کافى جلد3 صفحه: 212 روایة:4

ترجمه :
رسول خدا (ص) فرمود: همانا خدا کارهاى خیر، زود انجام شده را دوست دارد.

__________________________
*دوستان مارا در لینک زیر حتما دنبال کنید.*

دوستانی که بنده را دنبال میکنند، در صورتی که آدرس سایتشان نیز در فهرست دنبال کنندگانمون ثبت باشه و لینک دنبال کردن هم داشته باشند دنبال خواهند شد


۱۰۳ مطلب در آذر ۱۳۹۸ ثبت شده است

«٢٧٣»لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ‌ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ‌ اللّهِ‌ لا یَسْتَطِیعُونَ‌ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ‌ یَحْسَبُهُمُ‌ الْجاهِلُ‌ أَغْنِیاءَ مِنَ‌ التَّعَفُّفِ‌ تَعْرِفُهُمْ‌ بِسِیماهُمْ‌ لا یَسْئَلُونَ‌ النّاسَ‌ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ‌ خَیْرٍ فَإِنَّ‌ اللّهَ‌ بِهِ‌ عَلِیمٌ‌ 
(انفاق شما باید)براى نیازمندانى باشد که در راه خدا محصور شده‌اند.(به خاطر دین خدا،از وطن آواره و یا در جبهه‌هاى جهاد هستند.)توان حرکت و سفر در زمین را(براى تأمین هزینه زندگى و یا کسب سرمایه براى تجارت)ندارند.از شدّت عفاف و آبرودارى،شخص بى‌اطلاع آنها را غنى مى‌پندارد،امّا تو آنها را از سیما و چهره‌هایشان مى‌شناسى.آنان هرگز با اصرار از مردم چیزى نمى‌خواهند.و هر چیز نیکو و خیرى را(به این افراد)انفاق کنید،پس قطعاً خداوند به آن آگاه است. 
نکته‌ها: 
در برخى از تفاسیر همچون تفسیر کبیر فخر رازى،مجمع البیان و قرطبى آمده که این آیه درباره اصحاب صُفّه نازل شده است.اصحاب صفّه تقریباً چهارصد نفر بودند که از مکّه به مدینه هجرت کرده و چون در مدینه خانه و کاشانه و آشنایانى نداشتند،در کنار مسجد پیامبر روى صُفّه(سکّوئى بزرگ)زندگى مى‌کردند و اینان همیشه براى جهاد در راه خدا آماده بودند. 
پیام‌ها: 
١-فقرا،در اموال اغنیا حقّى دارند.«للفقراء» 
٢-باید به مجاهدان و کسانى که به خاطر فعالیّت‌هاى سیاسى براى مبارزه با طاغوت‌ها در محاصره‌ى زندان‌ها و تبعیدگاه‌ها قرار دارند و مهاجران بى‌پناه و همه کسانى که در راه خدا دچار فقر شده و فرصت تلاش براى تأمین زندگى را ندارند،توجّه لازم صورت گیرد. «أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ‌ اللّهِ‌ لا یَسْتَطِیعُونَ‌ ضَرْباً...» 
٣-کسانى که مى‌توانند با مسافرت و مهاجرت به نقطه‌اى دیگر زندگى خود را تأمین نمایند،نباید منتظر انفاق مردم باشند. «لا یَسْتَطِیعُونَ‌ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ‌» 
٤-فقیران عفیف،پاک‌دامن و آبرودار،مورد ستایش خداوند هستند. «یَحْسَبُهُمُ‌ الْجاهِلُ‌ أَغْنِیاءَ» 
٥-فقراى گمنام و محترم،در اولویّت هستند. «تَعْرِفُهُمْ‌ بِسِیماهُمْ‌» 
٦-حتّى اگر ضرورتى پیش آمد،باز هم سؤالِ‌ با اصرار از مردم نداشته باشید. 
«لا یَسْئَلُونَ‌ النّاسَ‌ إِلْحافاً» تکدّى‌گرى،ناپسند است. 
٧-شرط‍‌ انصاف نیست که گروهى خود و تمام هستى خود را فدا کرده و در محاصره قرار گیرند،ولى گروه دیگر حتّى از انفاق به آنان تنگ نظرى داشته باشند. ١«لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ‌ أُحْصِرُوا» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۸ ، ۰۸:۵۰
محمدرضا زارع

234-  و من کلام له (علیه السلام)
> رَوَی ذِعْلَبٌ الْیَمَامِیُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ قُتَیْبَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ مَالِکِ بْنِ دِحْیَةَ قَالَ کُنَّا عِنْدَ أَمِیرِ الْمُؤْمنِیِنَ (علیه السلام) وَ قَدْ ذُکِرَ عِنْدَهُ اخْتِلَافُ النَّاسِ فَقَالَ <
إِنَّمَا فَرَّقَ بَیْنَهُمْ مَبَادِئُ طِینِهِمْ وَ ذَلِکَ أَنَّهُمْ کَانُوا فِلْقَةً مِنْ سَبَخِ أَرْضٍ وَ عَذْبِهَا وَ حَزْنِ تُرْبَةٍ وَ سَهْلِهَا فَهُمْ عَلَی حَسَبِ قُرْبِ أَرْضِهِمْ یَتَقَارَبُونَ وَ عَلَی قَدْرِ اخْتِلَافِهَا یَتَفَاوَتُونَ فَتَامُّ الرُّوَاءِ نَاقِصُ الْعَقْلِ وَ مَادُّ الْقَامَةِ قَصِیرُ الْهِمَّةِ وَ زَاکِی الْعَمَلِ قَبِیحُ الْمَنْظَرِ وَ قَرِیبُ الْقَعْرِ بَعِیدُ السَّبْرِ وَ مَعْرُوفُ الضَّرِیبَةِ مُنْکَرُ الْجَلِیبَةِ وَ تَائِهُ الْقَلْبِ مُتَفَرِّقُ اللُّبِّ وَ طَلِیقُ اللِّسَانِ حَدِیدُ الْجَنَانِ.

 

 

 

خطبه 234-چرا مردم مختلفند؟ 
علل تفاوتها میان انسانها 
علت تفاوتهای میان مردم، گوناگونی سرشت آنان است، زیرا آدمیان در آغاز، ترکیبی از خاک شور و شیرین، سخت و نرم، می باشند، پس آنان به میزان نزدیک بودن خاکشان با هم نزدیک، و به اندازه دوری آن از هم دور و متفاوتند یکی زیباروی و کم خرد، دیگری بلندقامت و کم همت، یکی زشتروی و نیکوکار، دیگری کوتاه قامت و خوش فکر، یکی پاک سرشت و بداخلاق، دیگری خوش قلب و آشفته عقل، و آن دیگر سخنوری دل آگاه است.
 

 


 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۸ ، ۰۷:۴۰
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

کلام امام زمان(عج)

ألا أُبشرک فی العطاس فقلت بلی، قال أرواحنا لتراب مقدمه الفداء هو أمانٌ من الموت لثلاثة أیام

نسیم، خدمتکار حضرت مهدى (علیه‌السلام) گوید: آن حضرت به من فرمود: آیا تو را در مورد عطسه کردن بشارت دهم؟ گفتم: آرى. فرمود: عطسه، علامتِ امان از مرگ تا سه روز است.

منابع:بحارالانوار/ ج51 / ص :5

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۸ ، ۰۶:۳۰
محمدرضا زارع

حقیقت توسل

بخش سوم

 

 

۳- توسل به عمل صالح

سومین سبب توسل به عمل صالح است که مورد پذیرش همه مسلمانان می باشد انسان می تواند به عملی که آن را فقط برای خدا انجام داده متوسل شود تا دعایش مستجاب گردد امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید:<<إنّ أفضل ما توسل به المتوسلون إلی اللّه تعالی الإیمان به وبه رسوله والجهاد فی سبیله  ....  وأقام الصلاة  ...  و إیتاءالزکاة  ....  وصوم  ...  و حج البیت  ..... >> ( قطعاً بهترین وسیله ای که توسل کنندگان به آن توسل کرده اند، ایمان به خدا وند و پیامبرش، جهاد در راه او، برپا داشتن نماز و پرداختن زکات ،روزه ماه رمضان و حج خانه خداست )

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۸ ، ۱۰:۰۰
محمدرضا زارع

«٢٧٢»لَیْسَ‌ عَلَیْکَ‌ هُداهُمْ‌ وَ لکِنَّ‌ اللّهَ‌ یَهْدِی مَنْ‌ یَشاءُ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ‌ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ‌ وَ ما تُنْفِقُونَ‌ إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ‌ اللّهِ‌ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ‌ خَیْرٍ یُوَفَّ‌ إِلَیْکُمْ‌ وَ أَنْتُمْ‌ لا تُظْلَمُونَ‌ هدایت یافتن آنان برعهده تو نیست،بلکه خداوند هرکه را بخواهد(و شایسته باشد)هدایت مى‌کند.و آنچه را از خوبى‌ها انفاق کنید،به نفع خودتان است.و جز براى کسب رضاى خدا انفاق نکنید و(پاداش)آنچه از خوبى‌ها انفاق کنید،به طور کامل به شما داده خواهد شد و بر شما ستم نخواهد شد. 
نکته‌ها: 
در تفسیر مجمع البیان و کبیر فخر رازى، شأن‌نزولهایى براى آیه ذکر شده است که از مفاد آنها بر مى‌آید که مسلمانان در انفاق به فقراى مشرک و غیر مسلمان شک داشتند،وقتى از رسول خدا صلى الله علیه و آله پرسیدند،این آیه نازل شد. 
ضمناً در سیره‌ى عملى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و اهل بیت او علیهم السلام نمونه‌هاى زیادى از کمک به غیر مسلمانان مشاهده مى‌شود که حتّى براى کسانى که به آن بزرگواران ناسزا مى‌گفتند و یا حقّ‌ آنان را غصب کرده بودند،دلسوز و خیرخواه بودند. 
پیام‌ها: 
١-از ایجاد فشار اقتصادى و ترک انفاق،براى ایمان آوردن کفّار استفاده نکنید. 
«لَیْسَ‌ عَلَیْکَ‌ هُداهُمْ‌... وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ‌ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ‌» 
٢-هدایت،توفیق الهى است که تنها شامل دلهاى آماده مى‌شود. «یَهْدِی مَنْ‌ یَشاءُ» 
٣-رسیدگى به محرومان،یک وظیفه انسانى است.پس بر غیر مسلمانان نیز انفاق کنید. «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ‌ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ‌» 
٤-اسلام،مکتب انسان دوستى است و فقر و محرومیّت را حتّى براى غیر مسلمانان نیز نمى‌پسندد. «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ‌ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ‌» 
٥-فایده‌ى انفاق به خودتان بازمى‌گردد و روح سخاوت را در شما زنده مى‌کند. 
با انفاق از پیدایش اختلافات طبقاتى و انفجارهاى اجتماعى جلوگیرى شده و در جامعه ایجاد محبّت مى‌گردد.انفاق مایه محرومیّت شما نیست،بلکه سبب مصونیّت شماست.«فلانفسکم» ٦-جز براى خداوند انفاق نکنید.زیرا تمام فوائد و آثار دنیایى آن،دیر یا زود از میان مى‌رود،ولى اگر انفاق براى خدا باشد،تا ابد از برکات آن بهره‌مند خواهید بود. «إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ‌ اللّهِ‌» 
٧-مال و دارایى خیر است. «ما تُنْفِقُوا مِنْ‌ خَیْرٍ» 
٨-در انفاق دست‌ودل‌باز باشید.زیرا آنچه انفاق مى‌کنید،بدون کم و کاست بازخواهید گرفت. «یُوَفَّ‌ إِلَیْکُمْ‌» 
٩-بهره‌گیرى در قیامت،زمانى است که هدف از انفاق تنها رضاى خدا باشد. «إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ‌ اللّهِ‌... یُوَفَّ‌ إِلَیْکُمْ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۸ ، ۰۸:۵۰
محمدرضا زارع

233-  و من کلام له (علیه السلام)
> بعد أن أقدم أحدهم عل الکلام فحصر، و هو فی فضل أهل البیت، و وصف فساد الزمان <
أَلَا وَ إِنَّ اللِّسَانَ بَضْعَةٌ مِنَ الْإِنْسَانِ فَلَا یُسْعِدُهُ الْقَوْلُ إِذَا امْتَنَعَ وَ لَا یُمْهِلُهُ النُّطْقُ إِذَا اتَّسَعَ وَ إِنَّا لَأُمَرَاءُ الْکَلَامِ وَ فِینَا تَنَشَّبَتْ عُرُوقُهُ وَ عَلَیْنَا تَهَدَّلَتْ غُصُونُهُ.
>فساد الزمان<
وَ اعْلَمُوا رَحِمَکُمُ اللَّهُ أَنَّکُمْ فِی زَمَانٍ الْقَائِلُ فِیهِ بِالْحَقِّ قَلِیلٌ وَ اللِّسَانُ عَنِ الصِّدْقِ کَلِیلٌ وَ اللَّازِمُ لِلْحَقِّ ذَلِیلٌ أَهْلُهُ مُعْتَکِفُونَ عَلَی الْعِصْیَانِ مُصْطَلِحُونَ عَلَی الْإِدْهَانِ فَتَاهُمْ عَارِمٌ وَ شَائِبُهُمْ آثِمٌ وَ عَالِمُهُمْ مُنَافِقٌ وَ قَارِنُهُمْ مُمَاذِقٌ لَا یُعَظِّمُ صَغِیرُهُمْ کَبِیرَهُمْ وَ لَا یَعُولُ غَنِیُّهُمْ فَقِیرَهُمْ.
 

 

 

خطبه 233-در باب زیانهای زبان 
فصاحت و بلاغت اهل بیت (ع) 
آگاه باشید، همانا زبان پاره ای از وجود انسان است، اگر آمادگی نباشد سخن نمی گوید، و به هنگام آمادگی، گفتار او را مهلت نمی دهد، همانا ما امیران سخن می باشیم، درخت سخن در ما ریشه دوانده، و شاخه های آن بر ما سایه افکنده است. علل سقوط جامعه انسانی خدا شما را رحمت کند، بدانید که همانا شما در روزگاری هستید که گوینده حق اندک، و زبان از راستگویی عاجز، و حق طلبان بی ارزشند، مردم گرفتار گناه، و به سازشکاری هم داستانند، جوانشان بداخلاق، و پیرانشان گناهکار، و عالمشان دورو، و نزدیکشان سودجویند، نه خردسالانشان بزرگان را حرمت می نهند و نه توانگرانشان دست مستمندان را می گیرند.
 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۸ ، ۰۷:۴۰
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

پیامبر اکرم(ص)

لا تقوم الساعة حتی یلی رجل من اهل بیتی یواطی اسمه اسمی .

رستاخیز به پا نمی شود، تا هنگامی که مردی از اهل بیت من که هم نام با من است، فرمانروا شود .

مسند احمد حنبل/ ج3/ ص376

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۸ ، ۰۶:۳۰
محمدرضا زارع

از میان فرزندان بزرگوار حضرت امام موسى بن جعفر(ع) ، دو فرزند ایشان یعنى حضرت امام على بن موسى الرضا(ع) و حضرت فاطمه کبری (ع) ملقّب به معصومه، از ویژگی های خاص برخوردار بوده اند تا ادامه دهنده خطّ امامت بعد از پدر باشند.

سیره حضرت فاطمه معصومه(علیها السلام)

پس از 25 سال که از تولد حضرت امام رضا (ع) گذشته بود ، حضرت فاطمه معصومه(ع) در اوّلین روز ماه ذى قعده سال 173 هـ ق، در شهر مدینه منوّره چشم به جهان گشود، آن حضرت به همراه امام رضا (ع) هر دو در دامان پاک یک مادر بزرگوار به نام حضرت نجمه خاتون(س) که از مهاجران مغرب بود، رشد و پرورش یافته اند. این در حالى است که پدر بزرگوارشان پیوسته در زندان هارون الرشید بسر مى بردند و سرانجام در همان زندان ، هنگامى که حضرت معصومه(س) در سن ده سالگى بود، به شهادت رسیدند و از آن زمان به بعد حضرت معصومه (س) تحت مراقبت برادرش امام رضا(ع) قرار گرفت. با آغاز خلافت مأمون این خلیفه مکار عبّاسى، او نیز همانند اسلاف غدّارش براى مقابله بانفوذ روبه گسترش تعالیم امامان معصوم و اهل بیت(ع) عصمت و طهارت بر دل هاى مشتاقان و جلوگیرى از انسجام سیاسی شیعیان حضرت علی(ع) به ترفندى دیگر متوسّل شده و امام رضا(ع) را به پایتخت خود «مرو» دعوت نمود. امام با اکراه این دعوت را پذیرفتند و بدون این که کسى از بستگان و اهل بیت(ع) خود را همراه ببرند به سوى «مرو» حرکت نمودند. حضرت فاطمه معصومه(ع) در سال 201 هـ ق، یک سال پس از ورود امام رضا(ع) به مرو، با چهار تن از برادران و گروهى از برادرزادگان به سوى خراسان حرکت نمودند و چون این کاروان کوچک به حوالی ساوه رسید عدّه اى از دشمنان اهل بیت(ع) به دستور مأمون عبّاسى راه را بر آنان بستند و در یک درگیرى نابرابر همه برادران و تقریباً اکثر مردان همراه کاروان را که حدود 23 نفر بودند به شهادت رساندند. حضرت معصومه(س) از شدّت رنج و تأثّر روحی بیمار گردید و بنا بر قولی حضرت را مسموم کردند . چون شب هنگام خبر به مردم قم و آل سعد رسید، موسی بن خزرج به نمایندگى آنان، در همان هنگام از قم به قصد ساوه حرکت کرد تا ایشان را به قم دعوت کند. پس از دیدار حضرت و پذیرفتن دعوت وى، خود زمام مرکب ایشان را در دست گرفت و به سوى قم و به منزل و سراى خویش آورد.

در روایت دیگرى آمده است، هنگامى که حضرت فاطمه معصومه(ع) به شهر ساوه قدم نهاد، از همراهان خود پرسید؛ مسافت این جا تا قم چقدر است. پاسخ را گفتند. در این هنگام به یاد خبرى از پدرش افتاد. لذا فرمود: مرا به قم ببرید که از پدر بزرگوارم بارها می شنیدم که قم مرکز شیعیان ماست. بدین ترتیب باقیمانده افراد کاروان به جاى رفتن به «مرو» به جانب قم تغییر مسیر داده و در 23 ربیع الاوّل سال 201 هـ ق وارد قم شدند. خبر ورود آن حضرت به قم براى همه مسرّت آفرین و هیجان انگیز بود. بزرگان و سایر مردم، به استقبال آن حضرت آمدند و پروانه وار و مشتاقانه ایشان را در میان گرفتند. در پیشاپیش آنان شخصیت برجسته شهر، موسى بن خزرج اشعرى حرکت نمود و افسار شتر آن حضرت را به دست گرفته و افتخار می کرد تا آنکه به درخواست او، حضرت در منزلش اقامت نمود.

بیمارى حضرت که از غم هجران برادر و شهادت و مظلومیت دیگر برادران و همراهان و یا سمّى که به ایشان داده شده است، هفده روز ادامه یافت و ایشان بهتر از هرکس به حال خود و کوتاهى عمرش آگاه بود، روزهاى آخر عمر را به عبادت و راز و نیاز با معبود یگانه مشغول بود .

سرانجام در روز دهم ربیع الثانى و «بنا بر قولى دوازدهم ربیع الثانى» سال ٢٠١ هجرى پیش از آن که دیدگان مبارکش به دیدار برادر روشن شود، در دیار غربت و با اندوه فراوان در سن 28 سالگی دیده از جهان فروبست و شیعیان را در ماتم خود به سوگ نشاند.

عبادتگاه روزهاى پایانى عمر ایشان، که هم اکنون به نام «بیت النّور» معروف است ، زیارتگاه شیفتگان اهل بیت(ع) عصمت و طهارت است.

از آنجا که نخستین بار میرابوالفضل عراقى، مسجدی در کنار بیت النور بنا نمود، آن محله و محوّطه وسیع اطراف آن به «میدان میر» مشهور گردیده است.

پس از وفات، پیکر مطهّر و شریف حضرت فاطمه معصومه (س) را غسل داده و کفن کردند و باشکوه فراوان تشییع و در محلّى موسوم به «باغ بابلان» که اکنون روضه منوره حضرت است به خاک سپردند. در این که چه کسى بدن مطهّر آن حضرت را داخل قبر قرار دهد و ایشان را به خاک سپارد، همه متحیر بودند. آل سعد بیش از همه در این باره با هم گفتگو کردند که چه کسى را داخل سرداب نمایند تا جنازه خانم را دفن کند. پس از تبادل نظر، رأى ایشان بر این قرار گرفت که مرد پرهیزکار و خادم بسیار پیر ایشان به نام «قادر»، متصدّى دفن شود. چون دنبال آن پیر مرد صالح فرستادند، ناگاه دو سواره نقابدار از سوى «رمله» (ریگزار) سمت قبله نمایان شدند و به سرعت نزدیک گردیدند و پس از اقامه نماز بر پیکر آن بانوى مکرّمه، یکى از آن دو وارد قبر شد و دیگرى جسد پاک و مطهّر آن صدّیقه را برداشت و به دست او داد تا در دل خاک نهان سازد. آن دو نفر پس از پایان مراسم بدون آن که با کسى سخن گویند بر اسب هاى خود سوار و از محلّ ناپدید شدند و کسى آن دو نفر را نشناخت. به نظر مى آید که آن دو بزرگوار، دو امام و حجّت خداوند بوده اند.

حضرت معصومه (س) از پرهیزگارترین زنان شیعه و از زنان عالمه و محدّثه بوده و روایات متعددى از طریق ایشان در کتب احادیث شیعه و اهل سنّت آمده است. ایشان در عبادت و زهد شهره بود و در فضل و کمال، به مدارج عالى نایل آمده است. القاب و صفات بسیارى که حضرت فاطمه معصومه(س) بدان معروف گردید، نشانه سجایاى والاى اخلاقی ایشان است. در یکی از زیارت نامه های آن حضرت، القابى همچون «طاهره» پاکیزه، «حمیده» ستوده خصال، «برّه» نیکو رفتار و تربیت شده، «نقیه» پاک خصلت، «مرضیه» مورد رضای پروردگار، «رضیه» راضى از حق، «محدّثه» راوى حدیث، «شفیعه» شفاعت کننده در روز جزا و «معصومه» به ایشان اطلاق شده است. اما مشهورترین لقب حضرت ، طبق فرموده امام رضا (ع) لقب معصومه است..

احادیث روایت شده از ائمه طاهرین(علیهم السلام) درباره حضرت فاطمه معصومه(س)

امام صادق(ع) مى فرماید: «خدا داراى حرمى است که آن مکّه است، و پیامبرش هم حرمى دارد که مدینه است، و امیرمؤمنین هم حرمى دارد که کوفه است. و ما هم داراى حرمى هستیم که قم است و به زودى بانویى از فرزند من آن جا دفن مى شود که نامش فاطمه است. هرکسى او را زیارت کند بهشت بر او واجب مى شود.» امام صادق(ع) هنگامى این جمله را فرمودند که هنوز مادر امام موسى بن جعفر(ع) به او باردار نشده بود.)[1]

امام رضا (ع) مى فرمایند: «هرکس او (حضرت فاطمه معصومه) را زیارت کند بهشت بر او واجب مى گردد».[2]

امام جواد (ع) مى فرمایند: «کسى که آرامگاه عمّه ام را در قم زیارت کند پاداش او بهشت است».[3]

[1] . قال اَبی عَبدِاللهِ(ع):«اِنَّ لِلّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکَّةُ، وَ لِرَسُولِهِ وَ هُوَ المَدینَةُ، وَ لِاَمیرِالمُؤمِنین حَرَماً وَ هُوَ الکُوفَةُ، وَ لَنا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ وَ سَتُدفَنُ فیها اِمرَأةُ مِن وُلدى تُسَمّى فاطِمَةُ، مَن زارَها وَجَبَت الجَنَّةُ». (قالَ ذلِکَ وَ لَم تُحمَلُ بِمُوسی(ع) اُمَّهُ) ـ علّامۀ مجلسى، محمّدباقر، بحارالأنوار، ج 57، باب 36، ص 216، مؤسسه الوفاء، 1404 هـ ق. بیروت.

وَ عَن عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ قَالَ حَدَّثَنَا محمّد بنُ العَطَّارُ بِقُمَّ قَالَ حَدَّثَنَا محمّد بنُ الحَسَنِ الرَّازِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا محمّد بنُ عَلِیٍّ الکُوفِیُّ عَن عَلِیٍّ الحُسَینِ (عَن عَلِیٍّ بنِ الحَسَنِ بنِ فَضَّالٍ) عَن ابنِ مُسکَانَ عَن مَالِکِ بنِ أَعینَ الجُهَنِیٍّ قَالَ سَمِعتُ أَبَا جَعفَرٍ(ع) یقُولُ وَ ذَکَرَ مِثلَهُ. ـ نورى الطبرسى، میرزا حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 11، ص 34، ح 12، مؤسسۀ آل البیت(ع) لاحیاء التراث، قم.

تاریخ قم، للحسین بن محمّد القمی بإسناده عَنِ الصادق(ع) قال: «اءِنَّ للهِ حَرَمَاً وَ هُوَ مَکِّةَ وَ لِرَسُولِهِ حَرَمَاً وَ هُوَ المَدینَةَ وَ لِاَمیرِالمؤمِنینَ حَرَماً وَ هُوَ الکُوفَةَ وَ لَنا حَرَمَاً وَ هُوَ قُم وَ سَتَدفُن فیهِ اِمرأَةً مِن وَلَدى تُسَمّی فاطِمَةَ مَن زارَها وَجَبَت لَهُ الجَنّةَ، قَالَ ذلِکَ وَ لَم تَحمِلُ بِمُوسی (ع) أُمَّهِ». علّامۀ مجلسى، محمّدباقر، بحارالأنوار، ج 99، باب 1، ص 267، مؤسسه الوفاء، 1404 هـ ق. بیروت.

[2] . محمّد بنُ عَلِیٍّ بنِ الحُسَینِ فِى ثَوَابِ الأَعمَالِ وَ عُیونِ الأَخبَارِ عَن أَبِیهِ وَ محمّد بنِ مُوسَى بنِ المُتَوَکِّلِ عَن عَلِیٍّ بنِ إِبرَاهِیمَ عَن أَبِیهِ عَن سَعدِ بنِ سَعدٍ قَالَ سَأَلتُ أَبَا الحَسَنِ الرِّضَا (ع) عَن زِیارَةِ فَاطِمَةَ بِنتِ مُوسَى بنِ جَعفَرٍ(ع) بِقُمَّ فَقَالَ (ع): «مَن زَارَهَا الجَنَّةَ».عاملى، شیخ حر، رسائل الشیعة، ج 14، باب 94، ص 576. مؤسسه آل البیت(ع) لأحیاء التراث، 1409 هـ ق. قم.

[3] . وَ عَن أَبِیهِ وَ أَخِیهِ عَلِیٍّ وَ مَشَایخِهِ عَن أَحمَدَ بنِ إِدرِیسَ وَ غَیرِهِ عَن العَمرَکِیٍّ عَن رَجُلٍ عَن الرِّضا (ع) قَالَ: «مَن زَارَ قَبرَ عَمَّتِى بِقُمَّ فَلَهُ الجَنَّةُ». ـ همان.

[4]، [کامل لزیارات] أَبى وَ أَخی وَ الجَماعَةِ عَن أَحمَدَ بنِ إدریسٍ وَ غیرِهِ عَن العُمرِکیٍّ عَمَّن ذکَرَهُ عَن ابنِ الرِّضا (ع) قَالَ: «مَن زارَ قَبرَ عَمَّتى بِقمَّ فَلَهُ الجَنَّةُ». علّامۀ مجلسى، محمّدباقر، بحارالأنوار، ج 99، باب1، ص 265، مؤسسه الوفاء، 1404 هـ ق. بیروت.

احادیث منقول از حضرت معصومه (س)

حدثتنی فَاطِمَةُ وَ زَیْنَبُ وَ أمَّ کُلْثُوم بَنَاتُ مُوسَى بْن جَعْفَر قُلْنَ:... عَنْ فَاطِمَةَ بِنْت رَسُول اللّه صَلَّى اللّه عَلَیْه وَ آله و سَلَّمَ وَ رَضِىَ عَنْهَا قَالَتْ : «أنَسِیتُمْ قَوْلَ رَسُول اللّه صِلَّى اللّهُ عَلَیْه وَ سَلَّم یَوْمَ غَد یر خُمٍّ، مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوُلاهُ وَ قَوْلُهُ صَلَّى اللّهُ عَلَیْه وَ آله و سَلَّمَ ،أنْتَ مِنِّى بِمَنْز لَة هَارُونَ مِنْ مُوسى؟!»

فاطمه معصومه (س) این روایت را از دختر امام صادق(ع) نقل مى کند که سلسله سندش در نهایت به فاطمه زهرا(س) مى رسد.

فاطمه زهرا(س)، دختر بزرگوار رسول اکرم (ص) فرمود: « آیا فرمایش رسول خدا(ص) را در روز غدیر خم فراموش کرده اید که فرمود: هر کس من مولاى اویم، على مولاى اوست، و (آیافراموش کرده اید) دیگر فرمایش آن حضرت را که فرمود: تو براى من همانند هارون براى موسى هستى؟!»(١)

… عَنْ فَاطِمَةُ بِنْتَ موسَى بْن جَعْفَر (ع)... عَنْ فَاطِمَةَ بِنْت رَسُول اللّهِ صَلَّى اللّه عَلَیْه وَ آلِهِ وِ سَلَّمَ ، قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللّه صَلَّى اللّه عَلَیْه وَ آلِه وَ سَلَّمَ : «ألا مَنْ ماتَ عَلى حُبِّ آل مُحَمَّد ماتَ شَهِیداً.»

فاطمه معصومه(س)، از دختر امام صادق (ع) روایتى نقل مى کند که سلسله سندش به حضرت فاطمه زهرا(س)مى رسد که آن حضرت مى فرماید: حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: «آگاه باشید! هرکس با محبّت آل محمّد بمیرد شهید از دنیا رفته است.»

مرحوم علامه مجلسى از شیخ صدوق روایتى بس ارزشمند درباره ارزش زیارت فاطمه معصومه (س) نقل مى کند:

قَالَ سَألْتُ اَبَا الْحَسَن الر ضَا(ع) عَنْ فَاطِمَةَ بِنْت مُوسَى بْن جَعْفَر (ع)، فَقَالَ «مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّةَ.»

راوى گوید از امام رضا(ع) درباره حضرت فاطمه معصومه پرسیدم. آن حضرت فرمود:« هرکس قبرش را زیارت کند، بهشت بر او واجب مى شود .

________________________________________

١ -عوالم العلوم، ج ٢١، ص ٣٥٣ به نقل از اسنى المطالب ص ٤٩ تا ص ٥١.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۸ ، ۱۰:۳۰
محمدرضا زارع

«٢٧١»إِنْ‌ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ‌ فَنِعِمّا هِیَ‌ وَ إِنْ‌ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ‌ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ‌ مِنْ‌ سَیِّئاتِکُمْ‌ وَ اللّهُ‌ بِما تَعْمَلُونَ‌ خَبِیرٌ 
اگر صدقات را آشکارا بدهید،پس آن کار خوبى است،ولى اگر آنها را مخفى ساخته و به نیازمندان بدهید،پس این براى شما بهتر است و قسمتى از گناهان شما را مى‌زداید و خداوند به آنچه انجام مى‌دهید آگاه است. 
نکته‌ها: 
امام باقر علیه السلام ذیل این آیه فرمود:زکات واجب را علنى پرداخت کنید،ولى زکات مستحبّ‌ را مخفیانه بدهید. ٢شاید دلیل این باشد که زکات واجب یک وظیفه عمومى،معمولى و دور از ریا است.گرچه آیه در مورد کمک‌هاى مالى است،ولى در فرهنگ اسلام،به هر کار خیرى صدقه گفته مى‌شود.حتّى اگر سنگى را از میان راه مسلمانان کنار زدیم،صدقه است. 
بنابراین کمک به محرومان از طریق علم و آبرو و وساطت نیز صدقه مى‌باشد. 
پیام‌ها: 
١-انفاقِ‌ علنى،سبب تشویق دیگران و رفع تهمت بخل از انسان و یک نوع تبلیغ عملى است. «فَنِعِمّا هِیَ‌» 
٢- بااینکه صدقات و زکات،مصارف زیادى دارد،لکن نام فقرا در آیه نشانه اولویّت آنان است. «تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ» 
٣-شما باید به سراغ فقرا بروید،نه آنکه آنان به سراغ شما بیایند. «تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ» و نفرمود:«یأتکم الفقراء» 
٤-انفاقِ‌ پنهانى،از ریا و خودنمایى دور و به اخلاص نزدیک است و آبروى گیرنده صدقه را محفوظ‍‌ نگه مى‌دارد. «فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ‌» 
٥-انسان،غریزه سودجویى و خیرخواهى دارد،گرچه در مصداق گاهى به سراغ شر مى‌رود.لذا پیامبران الهى،مصادیق و نمونه‌هاى خیر را براى انسان بیان کرده‌اند. «فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ‌» 
٦-کمک به فقرا،بخشى از گناهان صغیره را مى‌بخشد. «یُکَفِّرُ عَنْکُمْ‌ مِنْ‌ سَیِّئاتِکُمْ‌» «سیئات»در قرآن در برابر گناهان کبیره آمده و به گناهان صغیره گفته مى‌شود. ١
٧-آنچه مهم است علم خداست،نه اطلاع و آگاهى مردم. «وَ اللّهُ‌ بِما تَعْمَلُونَ‌ خَبِیرٌ» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۸ ، ۰۹:۲۰
محمدرضا زارع

232-  و من کلام له (علیه السلام)
> کلم به عبد الله بن زمعة و هو من شیعته، و ذلک أنه قدم علیه فی خلافته یطلب منه مالا <
فقال (علیه السلام) : ‏إِنَّ هَذَا الْمَالَ لَیْسَ لِی وَ لَا لَکَ وَ إِنَّمَا هُوَ فَیْ‏ءٌ لِلْمُسْلِمِینَ وَ جَلْبُ أَسْیَافِهِمْ فَإِنْ شَرِکْتَهُمْ فِی حَرْبِهِمْ کَانَ لَکَ مِثْلُ حَظِّهِمْ وَ إِلَّا فَجَنَاةُ أَیْدِیهِمْ لَا تَکُونُ لِغَیْرِ أَفْوَاهِهِمْ.
 

 

خطبه 232-با عبدالله بن زمعه 
احتیاط در بیت المال 
این اموال که می بینی نه مال من و نه از آن توست، غنیمتی گردآمده از مسلمانان است که با شمشیرهای خود به دست آوردند، اگر تو در جهاد همراهشان بودی، سهمی چونان سهم آنان داشتی، وگرنه دسترنج آنان خوراک دیگران نخواهد بود.
 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۸ ، ۰۸:۱۰
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام حسین(ع)

«فی التاسع من ولدی سنة من یوسف، و سنة من موسی بن عمران، و هو قائمنا اهل البیت، یصلح الله امره فی لیلة واحدة».

«نهمین فرزند من نشانی از حضرت یوسف و نشانی از حضرت موسی بن عمران دارد، او قائم ما اهل بیت است که خداوند امر ظهورش را در یک شب فراهم می کند».

محجة البیضا/ ج2/ ص338

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۸ ، ۰۷:۰۰
محمدرضا زارع

«٢٧٠»وَ ما أَنْفَقْتُمْ‌ مِنْ‌ نَفَقَةٍ‌ أَوْ نَذَرْتُمْ‌ مِنْ‌ نَذْرٍ فَإِنَّ‌ اللّهَ‌ یَعْلَمُهُ‌ وَ ما لِلظّالِمِینَ‌ مِنْ‌ أَنْصارٍ 
و هر مالى را که انفاق کرده‌اید،یا نذرى را که نذر کرده‌اید،پس قطعاً خداوند آن را مى‌داند و براى ستمگران هیچ یاورى نیست. 
پیام‌ها: 
١-حال که خداوند از انفاق ما با خبر است،پس بهترین مال را با والاترین اهداف خرج کنیم. «ما أَنْفَقْتُمْ‌... فَإِنَّ‌ اللّهَ‌ یَعْلَمُهُ‌» 
٢-انفاق،مخصوص ثروتمندان و اموال زیاد نیست،مال کم را نیز انفاق کنید. «مِنْ‌ نَفَقَةٍ‌» گاهى یک برگ زرد پائیزى،کشتى چندین مورچه در حوض مى‌شود. 
٣-ایمان به اینکه خداوند مى‌داند،بهترین دلگرمى براى انفاق و عمل به تعهّدات و نذرهاست. «فَإِنَّ‌ اللّهَ‌ یَعْلَمُهُ‌» 
٤-تشویق و هشدار،در کنار هم عامل رشد است.جمله «فَإِنَّ‌ اللّهَ‌ یَعْلَمُهُ‌» عامل تشویق،و جمله «ما لِلظّالِمِینَ‌ مِنْ‌ أَنْصارٍ» هشدار است. 
٥-وفاى به نذر،واجب و ترک آن ظلم است. «نَذَرْتُمْ‌... ما لِلظّالِمِینَ‌» 
٦-ظلم به خود،راه توبه و کفّاره دارد،ولى در ظلمى که به محرومان به خاطر ترک انفاق مى‌شود،ظالم هیچ یاورى ندارد. «وَ ما لِلظّالِمِینَ‌ مِنْ‌ أَنْصارٍ» 
٧-شفاعت،شامل حال افراد بخیل نمى‌شود. ١«وَ ما لِلظّالِمِینَ‌ مِنْ‌ أَنْصارٍ» 
٨-اگر انگیزه بخل،استمداد و یارى خواستن از مال و مردم باشد،بدانید هرگاه قهر خداوند بیاید،نه مال و نه مردم کارآیى ندارند. «ما لِلظّالِمِینَ‌ مِنْ‌ أَنْصارٍ» 
٩-جرم،با جریمه باید متناسب باشد.کسى که در دنیا با انفاق،یار دیگران نیست،در آخرت هم دیگران یاور او نخواهند بود. «ما لِلظّالِمِینَ‌ مِنْ‌ أَنْصارٍ» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۸ ، ۰۹:۱۵
محمدرضا زارع

231-  و من خطبة له (علیه السلام)
> خطبها بذی قار و هو متوجه إلی البصرة ذکرها الواقدی فی کتاب "الجمل" <
فَصَدَعَ بِمَا أُمِرَ بِهِ وَ بَلَّغَ رِسَالَاتِ رَبِّهِ فَلَمَّ اللَّهُ بِهِ الصَّدْعَ وَ رَتَقَ بِهِ الْفَتْقَ وَ أَلَّفَ بِهِ الشَّمْلَ بَیْنَ ذَوِی الْأَرْحَامِ بَعْدَ الْعَدَاوَةِ الْوَاغِرَةِ فِی الصُّدُورِ وَ الضَّغَائِنِ الْقَادِحَةِ فِی الْقُلُوبِ.
 

 

خطبه 231-خطبه ای در ذوقار 
ویژگیهای پیامبر (ص) 
پیامبر اسلام (ص) آنچه را که به او فرموده شد آشکار کرد، و پیامهای پروردگارش را رساند، او شکافهای اجتماعی را به وحدت اصلاح، و فاصله ها را پیوستگی بخشید، میان خویشاوندان یگانگی برقرار کرد پس از آنکه آتش دشمنی ها و کینه های برافروخته در دلها راه یافته بود.
 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۸ ، ۰۸:۰۰
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام کاظم(ع)

«یقم القائم بلاسفیانی؟ ان امر القائم حتم من الله، و امر السفیانی حتم من الله، و لا یکون قائم الا بسفیانی قلت: جعلت فداک فیکون فی هذه السنة؟ قال: ما شاء الله. قلت: یکون فی السنة التی یلیها؟ قال: یفعل الله ما یشاء».

«مگر ممکن است که بدون خروج سفیانی، قائم (عجل الله فرجه) قیام کند؟! نه هرگز. ظهور قائم (ارواحنا فداه) از طرف خدا حتمی است و خروج سفیانی نیز از طرف خدا قطعی است، هرگز قائم (علیه‌السلام) بدون سفیانی نخواهد بود».ابن اسباط می گوید: عرض کردم: آیا قائم (عجل الله فرجه الشریف) در همان سال ظهور می کند؟ فرمود: آنچه خدا اراده کند. گفتم: آیا در سال بعدی ظهور می کند؟ فرمود: خدای تبارک و تعالی هر چه اراده کند، همان را انجام می دهد.

بشارة الاسلام/ ص153

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۸ ، ۰۶:۴۵
محمدرضا زارع

 

  • سالروز ولادت امام حسن عسگری

به مناسبت سالروز ولادت امام حسن عسگری

در سالروز ولادت یکی از اهل بیت گرامی پیامبر اسلام (ص) قرار داریم. سال 232 ه. ق در چنین روزی یکی از نوادگان پیامبر (ص)، حضرت امام حسن عسگری (ع) دیده به جهان گشود. آن حضرت گرچه 28 سال بیشتر زندگی نکرد، اما گنجینه ای گرانبها از معارف و علوم اسلامی را از خود به یادگار گذاشت. این روز خجسته به همه دوستداران فضیلت و پاکی مبارک باد.

میلاد امام حسن عسگری(ع) مبارک باد

در شرح خصوصیات امام حسن عسگری (ع) گفته شده است که ایشان از سیمایی پر از مهر و عطوفت همراه با حذبه برخوردار بود، بطوریکه دیدار آن حضرت، افراد را تحت تاثیر قرار می داد. در تاریخ از اشخاصی نام برده شده که در ابتدا به دلیل ناآگاهی، از امام دوری می جستند، اما دراثر ملاقات با آن حضرت، متحول شده و در زمره دوستداران واقعی ایشان قرار می گرفتند. دوران امامت امام حسن عسگری (ع) حدود 6 سال بود که امام بیشتر آن را در تبعید و زندان گذراند. آن حضرت با سه خلیفه عباسی، معتز، مهتدی و معتمد، هم عصر بود.

امام حسن عسگری (ع) در کودکی به اجبار خلفای عباسی به همراه پدرش امام هادی (ع) مدینه را ترک کرد و در شهر سامرا - مرکز حکومت عباسیان در آن زمان - اقامت گزید. در آن دوران که خفقان و استبداد عباسیان بسیار شدید بود، امام حسن عسگری (ع) کمتر امکان می یافت تا جلسات درس و بحث تشکیل دهد و به سختی می توانست مستقیماً با توده های مردم و یا جویندگان دانش و معرفت، ارتباط برقرار کند. از اینرو آن حضرت به روش های گوناگون بویژه از طریق نامه ها و مکاتبات، آموزه ها و مفاهیم جذاب دین را برای مردم تبیین می کرد.

علی بن محمد مالکی، مشهور به "ابن صباغ " که از دانشمندان بزرگ اسلامی است، درباره امام حسن عسگری (ع) چنین می گوید: "یگانه عصر خویش بود و کسی را یارای برابری با او نبود. او بر مَرکب دانش نشسته و با تدبیر خود، گره ها و مشکلات مردم را یکایک می گشود. همچنین با اندیشه نیرومند خود ، حقایق را آشکار می کرد ."

یکی از مسائل مهم در نظر اهل بیت پیامبر، تبیین جایگاه امامت و بیان اهمیت مسئله رهبری در جامعه اسلامی بود. اهل بیت پیامبر در فرصت های گوناگون، آگاهی های لازم را در زمینه ویژگی های رهبری صالح و امین، به مردم می دادند. آنها این نکته را یادآور می شدند که هرگاه افرادی ناشایست و ستمکار بر مسند حکمرانی مردم قرار گیرند، جامعه آسیب می بیند و راه انحطاط را می پیماید. چنانکه در طول تاریخ رهبرانی را شاهد بوده ایم که جز انحراف ، ستم و تباهی چیزی به ارمغان نیاورده اند. در رابطه با اهمیت و نقش امامت، امام حسن عسگری (ع) در نامه ای به اسماعیل نیشابوری چنین فرمود: "هر کس در جهان، امام و پیشوای خود را نشناسد، حیران و سرگردان می شود." در فرازی دیگر از این نامه آمده است: "از رحمت خداوند است که اموری بر مومنان واجب شده تا در میدان آزمایش زندگی، پاک از ناپاک شناخته شود و آنچه در دلهای شماست آزموده گردد. با عمل به واجبات دین، به سوی رحمت پروردگار پیشی گیرید تا مقام و منزلت تقوا پیشگان مشخص شود."

                                         

یاری رساندن به مردم، افزون بر اینکه بذر شادی را در دلها می نشاند و گره از گرفتاری های آنها باز می کند، روح صفا و صمیمیت و همدلی را نیز در پیکره جامعه تزریق می کند. از همین رو، امام حسن عسگری (ع) دو خصوصیت تقوا و سود رساندن به مردم را از برترین کمالات انسانی بر می شمرد و می فرماید: "دو خصلت است که بهتر و بالاتر از آنها چیزی نیست. ایمان به خدا / و سود رساندن به برادران."

فردی به نام محمد بن حسن می گوید: روزی به امام حسن عسگری (ع) نامه ای نوشتم و در آن از فقر و ناداری خویش شکایت کردم. امام در جواب نامه من، مطالبی را بیان فرمود که موجب دلگرمی من شد. آن حضرت در جواب نامه چنین نوشت: "ما پناه کسانی هستیم که به ما پناهنده شوند و نور و روشنایی برای کسانی هستیم که از ما بینش و آگاهی بخواهند. کسی که ما ( اهل بیت پیامبر ) را دوست بدارد، در مراتب عالی بهشت با ما خواهد بود."

                                       

ابوهاشم جعفری می گوید: "تنگدست بودم و می خواستم چند دینار از امام حسن عسگری (ع) طلب کنم. نزد ایشان رفتم، ولی از روی شرم چیزی نگفتم و به خانه بازگشتم. اما امام متوجه مشکلات من شد. ساعتی بعد یکی از فرستادگان آن حضرت، صد دینار از طرف ایشان برایم آورد. به همراه پیغامی که در آن نوشته بود: "اگر حاجتی داشتی، شرم مکن و بیم نداشته باش، طلب کن که آنچه را دوست داری، خواهی یافت."

 

امام حسن عسگری (ع) درباره شناخت حقوق برادران دینی و فروتنی در برابر آنان فرمود: "کسی که به حقوق برادران خود آشناتر باشد، برای ادای آن حقوق بیشتر تلاش می کند و منزلتش نزد خدا بالاتر است. هرکه در دنیا برای برادران خود فروتنی کند، در پیشگاه خداوند از صدیقان محسوب می شود."

السلام علیک یا حسن بن علی العسکری

از ویژگی های ممتاز زندگانی امام حسن عسگری (ع)، تسلیم نشدن آن حضرت در مقابل ظالمان و خود کامگان / و اراده استوار آن امام در پیمودن راه حقیقت بود. آن حضرت در دوران امامت خود، علاوه بر مسئولیت هدایت مردم، رسالت دیگری نیز برعهده داشت. و آن این بود که جامعه را برای دوران غیبت حضرت مهدی (عج) آماده کند. چرا که حضرت مهدی (عج)، منجی موعود عالم بشریت، فرزند امام حسن عسگری (ع) است و پس از امام حسن عسگری، دوران غیبت آغاز می شد. البته در آن دوران حساس و پر خفقان، جان فرزند امام، از سوی حاکمان ستمکار عباسی در خطر بود. اما با لطف و عنایت خداوند و تدبیر امام حسن عسگری (ع)، حضرت مهدی (عج) از خطرها درامان ماند و پس از رحلت پدرش امام حسن عسگری از انظار غایب شد. هم اکنون قرن ها از دوران غیبت سپری شده است، ولی بطور مسلم روزی امام مهدی (عج) ظهور می کند و بنیان ستم و بی عدالتی را در جهان فرو می ریزد تا عدل و قسط در سراسر عالم ، مستقر شود. آن روز موعود به اذن خداوند فرا خواهد رسید.

اللهم عجل لولیک الفرج

بار دیگر سالروز ولادت امام حسن عسگری (ع) را به شما دوستان عزیز و ارجمند تبریک می گوییم و از خداوند می خواهیم ما را از رهروان راه فضیلت و راستی قرار دهد.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۸ ، ۱۶:۴۵
محمدرضا زارع

حقیقت توسل

بخش سوم

 

اقسام توسل

با نظر به اینکه چه چیزی در توسل واسطه قرار می گیرد میتوان توسل را به چند دسته تقسیم کرد:

۱- توسل به اسما و صفات الهی که یکی از راه‌های طلب مغفرت از خداوند و استجابت دعا، قسم دادن خداوند به اسما و صفات اوست ترمذی در کتاب خود نقل می کند:

پیامبر صلی الله شنیدند که مردی میگوید:<< اللّهم اِنّی اسئلک بأنّی أشهد أنّک أنت اللّه لا إله إلّا أنت الاحد الصمد الّذی لم یلد ولم یولد ولم یکن له کفواًً أحد >>(خدایا تو را قسم میدهم به ایمانی که به تو دارم و اینکه خدایی جز تو نیست یکتا کسی که زاده نشده و نزاده است و همتایی ندارد) * البته حاجت او در این حدیث ذکر نشده است* پیامبر صلی الله و وقتی سخن او را شنیدند فرمودند:(لقد سألت اللّه باسمه الأعظم الذی إذا دعی به أجاب و إذا سئل له أعطی) ^خدا را به اسم اعظم سوگند دادی اسمی که اگر به آن نام خوانده شود جواب می دهد و اگر به آن نام از او درخواست شود عطا می‌کند^[۱]

امام باقر و امام صادق علیهما السلام برای استجابت دعا به اسمای خداوند توسل می کردند به عنوان مثال آنان می‌گفتند :( اللهمّ إنّی اسئلک باسمک العظیم الأعظم الأعزّّ الأجلّ الأکرم الّذی إذا دعیت به علی مغالق أبواب السماء للفتح بالرحمه إنفتحت  ...  و إذادعیت به علی العسر للیسر تیسّرت) [۲] *خدایا من از تو درخواست می کنم به نام بزرگ، بزرگ تر ،گرامی و برتر تو نامی که اگر بر درب‌های بسته آسمان برای باز شدن به آن نام خوانده شوی ،گشوده می‌شوند و اگر برای آسان شدن مشکلات به آن نام خوانده شوی آسان شود *

 

۲-توسل به قرآن مجید

<<توسل به قرآن مجید>> مورد اتفاق همه مسلمانان است مسلمانان در شب های قدر قرآن را بر سر می گذارند و می گویند :((اللّهم إنّی أسئلک بکتابک المنزل و ما فیه و فیه اسمک الأکبر وأسماؤک الحسنی  ....  أن تجعلنی من عتقائک من النار) [۳] *خدایا به حق کتابت که آن را نازل کردی و به حق آنچه در آن است و به حق اسم اعظم تو و نیکوترین اسمای تو که در آن آمده است مرا از آتش جهنم نجات بخش*

 

پاورقی

۱-ترمذی،محمد ابن عیسی، سنن الترمذی ج5 ص515

۲-طوسی،محمدابن حسن، مصباح المتهجد بخشی از دعای سمات ص416

۳-مفاتیح الجنان اعمال شب قدر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۸ ، ۲۰:۰۸
محمدرضا زارع

«٢٦٩»یُؤْتِی الْحِکْمَةَ‌ مَنْ‌ یَشاءُ وَ مَنْ‌ یُؤْتَ‌ الْحِکْمَةَ‌ فَقَدْ أُوتِیَ‌ خَیْراً کَثِیراً وَ ما یَذَّکَّرُ إِلاّ أُولُوا الْأَلْبابِ‌ 
(خداوند)حکمت و بینش را به هرکس بخواهد(و شایسته ببیند)مى‌دهد و به هرکس حکمت داده شود،همانا خیرى فراوان به او داده شده است و جز خردمندان(از این نکته)متذکّر نمى‌گردند. 
نکته‌ها: 
«ألباب»جمع«لُبّ‌»به معناى مغز است و به همه انسان‌ها« أُولُوا الْأَلْبابِ‌ »نمى‌گویند، بلکه تنها به خردمندانى مى‌گویند که عقل خود را به کار گیرند و راه زندگى و سعادت واقعى خود را بیابند. 
حکمت را به معنى معرفت و شناختِ‌ اسرار و آگاهى از حقایق و رسیدن به حقّ‌ دانسته‌اند که خداوند به بعضى از افراد به خاطر پاکى و تقوا و تلاش عطا مى‌کند،تا آنان وسوسه‌هاى شیطانى را از الهامات الهى بازشناخته و چاه را از راه و شعار را از شعور تشخیص دهند و این خیر کثیر است. 
در روایات مى‌خوانیم:حکمت،معرفت و تفقّه در دین است.حکمت،اطاعت از خدا، شناخت امام و پرهیز از گناهان کبیره است. ١
پیام‌ها: 
١-گرچه مال و ثروت خیر است،ولى خیرِ کثیر،داشتنِ‌ دید و قدرت تشخیص است.کسانى که از آن خیر انفاق کنند،به خیر کثیر مى‌رسند. «أَنْفِقُوا مِنْ‌ طَیِّباتِ‌... 
یُؤْتِی الْحِکْمَةَ‌» ٢-شیطان وعده‌ى فقر،و خداوند وعده‌ى مغفرت و فضل مى‌دهد.امّا تشخیص و انتخاب هریک از این دو راه،حکمت لازم دارد. «یُؤْتِی الْحِکْمَةَ‌» 
٣-همه‌ى دنیا متاع قلیل است، ١ولى حکمت خیر کثیر است.اگر همه امکانات مادّى فداى دستیابى به حکمت و بینش صحیح گردد،ارزش دارد. «فَقَدْ أُوتِیَ‌ خَیْراً کَثِیراً» 
٤-حکمت هدیه‌اى کلیدى و مادر همه‌ى خیرات است.هرکه آن را داشت چیزهاى زیادى خواهد داشت. «وَ مَنْ‌ یُؤْتَ‌ الْحِکْمَةَ‌ فَقَدْ أُوتِیَ‌ خَیْراً کَثِیراً» 
٥-هرکسى به ارزش حکمت پى نمى‌برد. «ما یَذَّکَّرُ إِلاّ أُولُوا الْأَلْبابِ‌» دنیاگرایان بر مال و آمار و محاسبات مادّى تکیه مى‌کنند و سود و زیان را براساس مادّیات مى‌سنجند،ولى دوراندیشان عاقل و راه‌شناسان اندیشمند،از بعد دیگرى محاسبه مى‌کنند. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۸ ، ۱۶:۰۵
محمدرضا زارع

230-  و من خطبة له (علیه السلام)
> فی مقاصد أخری <
فَإِنَّ تَقْوَی اللَّهِ مِفْتَاحُ سَدَادٍ وَ ذَخِیرَةُ مَعَادٍ وَ عِتْقٌ مِنْ کُلِّ مَلَکَةٍ وَ نَجَاةٌ مِنْ کُلِّ هَلَکَةٍ بِهَا یَنْجَحُ الطَّالِبُ وَ یَنْجُو الْهَارِبُ وَ تُنَالُ الرَّغَائِبُ.
>فضل العمل<
فَاعْمَلُوا وَ الْعَمَلُ یُرْفَعُ وَ التَّوْبَةُ تَنْفَعُ وَ الدُّعَاءُ یُسْمَعُ وَ الْحَالُ هَادِئَةٌ وَ الْأَقْلَامُ جَارِیَةٌ وَ بَادِرُوا بِالْأَعْمَالِ عُمُراً نَاکِساً أَوْ مَرَضاً حَابِساً أَوْ مَوْتاً خَالِساً فَإِنَّ الْمَوْتَ هَادِمُ لَذَّاتِکُمْ وَ مُکَدِّرُ شَهَوَاتِکُمْ وَ مُبَاعِدُ طِیَّاتِکُمْ زَائِرٌ غَیْرُ مَحْبُوبٍ وَ قِرْنٌ غَیْرُ مَغْلُوبٍ وَ وَاتِرٌ غَیْرُ مَطْلُوبٍ قَدْ أَعْلَقَتْکُمْ حَبَائِلُهُ وَ تَکَنَّفَتْکُمْ غَوَائِلُهُ وَ أَقْصَدَتْکُمْ مَعَابِلُهُ وَ عَظُمَتْ فِیکُمْ سَطْوَتُهُ وَ تَتَابَعَتْ عَلَیْکُمْ عَدْوَتُهُ وَ قَلَّتْ عَنْکُمْ نَبْوَتُهُ فَیُوشِکُ أَنْ تَغْشَاکُمْ دَوَاجِی ظُلَلِهِ وَ احْتِدَامُ عِلَلِهِ وَ حَنَادِسُ غَمَرَاتِهِ وَ غَوَاشِی سَکَرَاتِهِ وَ أَلِیمُ إِرْهَاقِهِ وَ دُجُوُّ أَطْبَاقِهِ وَ جُشُوبَةُ مَذَاقِهِ فَکَأَنْ قَدْ أَتَاکُمْ بَغْتَةً فَأَسْکَتَ نَجِیَّکُمْ وَ فَرَّقَ نَدِیَّکُمْ وَ عَفَّی آثَارَکُمْ وَ عَطَّلَ دِیَارَکُمْ وَ بَعَثَ وُرَّاثَکُمْ یَقْتَسِمُونَ تُرَاثَکُمْ بَیْنَ حَمِیمٍ خَاصٍّ لَمْ یَنْفَعْ وَ قَرِیبٍ مَحْزُونٍ لَمْ یَمْنَعْ وَ آخَرَ شَامِتٍ لَمْ یَجْزَعْ.
>فضل الجد<
فَعَلَیْکُمْ بِالْجَدِّ وَ الِاجْتِهَادِ وَ التَّأَهُّبِ وَ الِاسْتِعْدَادِ وَ التَّزَوُّدِ فِی مَنْزِلِ الزَّادِ وَ لَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا کَمَا غَرَّتْ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ مِنَ الْأُمَمِ الْمَاضِیَةِ وَ الْقُرُونِ الْخَالِیَةِ الَّذِینَ احْتَلَبُوا دِرَّتَهَا وَ أَصَابُوا غِرَّتَهَا وَ أَفْنَوْا عِدَّتَهَا وَ أَخْلَقُوا جِدَّتَهَا وَ أَصْبَحَتْ مَسَاکِنُهُمْ أَجْدَاثاً وَ أَمْوَالُهُمْ مِیرَاثاً لَا یَعْرِفُونَ مَنْ أَتَاهُمْ وَ لَا یَحْفِلُونَ مَنْ بَکَاهُمْ وَ لَا یُجِیبُونَ مَنْ دَعَاهُمْ فَاحْذَرُوا الدُّنْیَا فَإِنَّهَا غَدَّارَةٌ غَرَّارَةٌ خَدُوعٌ مُعْطِیَةٌ مَنُوعٌ مُلْبِسَةٌ نَزُوعٌ لَا یَدُومُ رَخَاؤُهَا وَ لَا یَنْقَضِی عَنَاؤُهَا وَ لَا یَرْکُدُ بَلَاؤُهَا.
>و منها فی صفة الزهاد<
کَانُوا قَوْماً مِنْ أَهْلِ الدُّنْیَا وَ لَیْسُوا مِنْ أَهْلِهَا فَکَانُوا فِیهَا کَمَنْ لَیْسَ مِنْهَا عَمِلُوا فِیهَا بِمَا یُبْصِرُونَ وَ بَادَرُوا فِیهَا مَا یَحْذَرُونَ تَقَلَّبُ أَبْدَانِهِمْ بَیْنَ ظَهْرَانَیْ أَهْلِ الْآخِرَةِ وَ یَرَوْنَ أَهْلَ الدُّنْیَا یُعَظِّمُونَ مَوْتَ أَجْسَادِهِمْ وَ هُمْ أَشَدُّ إِعْظَاماً لِمَوْتِ قُلُوبِ أَحْیَائِهِمْ.

 

 

خطبه 230-درباره تقوا 
پرهیزکاری و عمل 
همانا ترس از خدا کلید هر در بسته، و ذخیره رستاخیز، و مایه آزادگی از هرگونه بردگی، و عامل نجات از هرگونه هلاکت است، در پرتو پرهیزکاری، تلاشگران پیروز، پرواکنندگان از گناه رستگار، و به هر آرزویی می توان رسید. مردم! عمل کنید که عمل نیکو به سوی خدا بالا می رود، و توبه سودمند است، و دعا به اجابت می رسد، و آرامش برقرار، و قلمهای فرشتگان در جریان است، به اعمال نیکو بشتابید پیش از آنکه عمرتان پایان پذیرد، یا بیماری مانع شود، و یا تیر مرگ شما را هدف قرار دهد. ضرورت یاد مرگ زیرا مرگ نابودکننده لذتها، تیره کننده خواهشهای نفسانی، و دورکننده اهداف شماست، مرگ دیدارکننده ای ناخشنود، هماوردی شکست ناپذیر و کینه توزی است که بازخواست نمی شود، دامهای خود را هم اکنون بر دست و پای شما آویخته، و سختی هایش شما را فرا گرفته، و تیرهای خود را به سوی شما پرتاب کرده است. قهرش بزرگ، و دشمنی او پیاپی و تیرش خطا نمی کند. چه زود است که سایه های مرگ، و شدت دردهای آن، و تیرگیهای لحظه جان کندن، و بیهوشی سکرات مرگ، و ناراحتی و خارج شدن روح از بدن، و تاریکی چشم پوشیدن از دنیا، و تلخی خاطره ها، شما را فرا گیرد. پس 
ممکن است ناگهان مرگ بر شما هجوم آورد، و گفتگوهایتان را خاموش، و جمعیت شما را پراکنده، و نشانه های شما را نابود، و خانه های شما را خالی، و میراث خواران شما را برانگیزد تا ارث شما را تقسیم کنند، آنان یا دوستان نزدیکند که به هنگام مرگ نفعی نمی رسانند، یا نزدیکان غمزده ای که نمی توانند جلوی مرگ را بگیرند، یا سرزنش کنندگانی که گریه و زاری نمی کنند. سفارش به نیکوکاری بر شما باد به تلاش و کوشش، آمادگی و آماده شدن، و جمع آوری زاد و توشه آخرت در دوران زندگی دنیا، دنیا شما را مغرور نسازد، چنانکه گذشتگان شما، و امتهای پیشین را در قرون سپری شده مغرور ساخت، آنان که دنیا را دوشیدند، به غفلت زدگی در دنیا گرفتار آمدند، فرصتها را از دست دادند، و تازه های آن را فرسوده ساختند، سرانجام خانه هایشان گورستان، و سرمایه هایشان ارث این و آن گردید، آن را که نزدیکشان رود نمی شناسند، و به گریه کنندگان خود توجهی ندارند، و نه دعوتی را پاسخ می گویند. مردم! از دنیای حرام بپرهیزید، که حیله گر و فریبنده و نیرنگباز است، بخشنده ای بازپس گیرنده، و پوشنده ای برهنه کننده است، آسایش دنیا بی دوام، و سختی هایش بی پایان، و بلاهایش دائمی است. 
دنیا و زاهدان زاهدان گروهی از مردم دنیایند که دنیاپرست نمی باشند، پس در دنیا زندگی می کنند اما آلودگی دنیاپرستان را ندارند، در دنیا با آگاهی و بصیرت عمل می کنند، و در ترک زشتی ها از همه پیشی می گیرند، بدنهایشان بگونه ای در تلاش و حرکت است که گویا میان مردم آخرتند، اهل دنیا را می نگرند که مرگ بدنها را بزرگ می شمارند، اما آنها مرگ دلهای زندگان را بزرگتر می دانند.
 


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۸ ، ۱۴:۵۵
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام رضا(ع)

«دعبل خزاعی، هنگامی که به خدمت امام رضا علیه‌السلام رسید و قصیده ی معروفش: «مدارس آیات خلت من تلاوة» را خواند، تا به این بیت رسید:خروج امام لا محالة خارج  یقوم علی اسم الله و البرکات یمیز فینا کل حق و باطل  و یجزی علی النعماء و النقمات - ظهور امامی که به ناگزیر خروج خواهد کرد، به نام خدا قیام می کند و برکت‌های حق تعالی را به همراه می آورد.- در میان ما حق را از باطل جدا می سازد. و در برابر نیکی ها و زشتی ها پاداش و کیفر دهد.هنگامی که دعبل به این دو بیت رسید، امام رضا علیه‌السلام به شدت گریست، و آنگاه سر مبارکش را بلند کرد و خطاب به دعبل فرمود:- «یا خزعی! نطق روح القدس علی لسانک بهذین البیتین، فهل تدری من هذا الامام و متی یقوم؟».- «ای دعبل! روح القدس این دو بیت را بر زبان تو جاری ساخته است. آیا می دانی که آن امام کیست؟ و چه زمانی قیام می کند؟»دعبل عرض کرد: نه، سرورم. فقط شنیده ام که امامی از شما خروج می کند و زمین را از تباهی ها پاک می سازد، و آن را پر از عدل و داد می نماید، آن چنان که پر از جور و ستم شده باشد. امام رضا علیه‌السلام فرمود:- «یا دعبل! الامام بعدی: محمد ابنی، و بعد محمد: ابنه علی، و بعد علی: ابنه الحسن، و بعد الحسن: ابنه الحجة القائم المنتظر فی غیبته، المطاع فی ظهوره، لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد، لطول الله ذلک الیوم، حتی یخرج فیملأها عدلا کما ملئت جورا».-«ای دعبل! امام بعد از من: پسرم محمد است، و بعد از محمد، پسرش علی است، بعد از علی، پسرش حسن و بعد از حسن، پسرش حجت است که «قائم» است (سلام الله علیهم) و در غیبتش او را انتظار کشند و در ظهورش از او فرمان برند. اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نباشد، خداوند آن روز را به قدری طولانی گرداند که او خارج شود و روی زمین را پر از عدل و داد نماید، آن چنان که از بی عدالتی پر شده باشد».سپس فرمود:-«اما اینکه کی خارج می شود؟ آن مربوط به وقت است، که پدرم، از پدرش، از پدران بزرگوارش، از امیرمومنان (علیه‌السلام) از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت کرده اند که به آن حضرت گفته شد: قائم نسل تو کی خارج می شود؟ فرمود: مَثل او همانند مَثل قیامت است، جز خدا کسی از وقت آن آگاه نیست، در آسمان‌ها و زمین بسی گران است، جز به صورت ناگهانی خارج نمی شود».

کفایة الاثر/ ص272 و بحارالانوار/ ج51/ ص154 و کمال الدین/ ص372 و اثباة الهداة/ ج3/ ص457نگارنده گوید: این همان قصیده است که دعبل آن را با بیت زیر ختم کرده بود:وقبر ببغداد لنفس زکیة  تضمنه الرحمن فی الغرفات چون به این بیت رسید، امام رضا علیه‌السلام به او فرمود: آیا دو بیت دیگر به این قصیده ی تو بیفزایم؟ تا قصیده ات کامل شود؟ عرضه داشت: چه افتخاری بالاتر از آن، بفرمائید. امام علیه‌السلام فرمود:وقبر بطوس یالها من مصیبته  الحت علی الاحشاء بالزفرات الی الحشر حتی یبعث الله قائما  یفرج عنا الهم و الکربات قبری در طوس است، چه عجب مصیبتی است، مصیبت آن با ناله‌های دردناک، آتش حسرت را تا روز قیامت در درون می‌‌افروزد تا اینکه خداوند قائمی را برانگیزد و اندوه و سختی‌‌ها را از ما برطرف سازد.دعبل گفت: ای فرزند پیامبر! من در طوس چنین قبری را سراغ ندارم. آن، قبر چه کسی است؟ فرمود: آن قبر من است. چیزی نمی‌گذرد که طوس محل آمد و شد شیعیان و زائران من می شود، آگاه باش که هر کس مرا در آن دیار غربت زیارت کند، در روز قیامت با من و در کنار من خواهد بود و گناهانش آمرزیده خواهد شد». کمال الدین صدوق/ ص373

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۸ ، ۱۳:۴۳
محمدرضا زارع

حقیقت توسل

بخش دوم

 

فاعلیت طولی خداوند

<<توحید افعالی>> به این معناست که هیچ فعلی در جهان هستی بدون اراده و اذن خداوند محقق نمی‌شود بنابراین باید به تفاوت بین <فاعل مستقل >و< فاعل غیر مستقل >توجه دقیقی داشته باشیم .

مثال اول : خداوند در برخی آیات قرآن ضلالت و هدایت را به خودش نسبت می دهد و می فرماید:<< یضل را من یشا و یهدی من یشا >>[1]خدا هر کس را بخواهد و *شایسته بداند* گمراه می کند و هرکس را بخواهد و* لایق بداند* هدایت می کند اما در آیاتی دیگر پیامبر صلی الله را نیز هدایت کننده معرفی می‌کند و می فرماید :<<و انک لتهدی الیصراط مستقیم >>[2] و تو مسلماً به سوی راه راست هدایت می کنی در جمع بین معنای این دعای باید گفت هدایت اصیل و مستقل را خدا انجام می‌دهد ولی هدایت انبیا و اولیای الهی و اسم خداوند است مثال دوم خداوند در برخی از آیات قبض ارواح را به خودش نسبت داده و فرموده است:<< الله یتوفی الانفس حین موتها >>[3] خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می‌کند حال آن که در آیات دیگر قبض ارواح را به ملکل موت یا فرستادگان خود نسبت داده و فرموده است:(( فکیف اذا توفتهم. الملایکه یضربون وجوههم و ٱدبارهم))[4] حال آنها چگونه خواهد بود هنگامی که فرشتگان (مرگ) در صورت و پشت آنان می زنند و جان آنها را می گیرند؟!

 

بین این آیات نیز تنافی وجود ندارد زیرا خداوند قبض روح را به صورت مستقل و بدون نیاز به کسی صورت می‌دهد اما قبض روح توسط ملائکه ،وابسته به خدا و با نیرو گرفتن از او و به امر او صورت می‌گیرد ،پس می توان نتیجه گرفت که جهان نظام اسباب و مسببات است و با فاعلیت طولی اداره می‌شود و اعتقاد به سببیت هیچ منافاتی با توکل و توحید افعالی ندارد.

 

پاورقی

۱-سوره نحل آیه 93

۲-سوره شوری آیه 52

۳-سوره زمر آیه 42

۳-سوره محمد آیه 27

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۸ ، ۱۰:۱۵
محمدرضا زارع