عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

نویسند و گردآورنده مطالب : محمد رضا زارع
#نشر مطالب باذکر نشانی این وبلاگ بلامانع است!
_____________________

حدیث روز:

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ مِنَ الْخَیْرِ مَا یُعَجَّلُ
اصول کافى جلد3 صفحه: 212 روایة:4

ترجمه :
رسول خدا (ص) فرمود: همانا خدا کارهاى خیر، زود انجام شده را دوست دارد.

__________________________
*دوستان مارا در لینک زیر حتما دنبال کنید.*

دوستانی که بنده را دنبال میکنند، در صورتی که آدرس سایتشان نیز در فهرست دنبال کنندگانمون ثبت باشه و لینک دنبال کردن هم داشته باشند دنبال خواهند شد



ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر



ولادت حضرت معصومه,حضرت فاطمه معصومه (ع),روز دختر,میلاد حضرت معصومه و روز دختر

ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختر
حضرت فاطمه معصومه (ع) در اوّلین روز ماه ذى القعده سال 173 هـ ق،  25 سال بعد از تولد حضرت امام رضا (ع) در شهر مدینه منوّره چشم به جهان گشود.


از میان فرزندان بزرگوار حضرت امام موسى بن جعفر(ع)، دو فرزند ایشان یعنى حضرت امام على بن موسى الرضا (ع) و حضرت فاطمه کبری (ع) ملقّب به معصومه، از ویژگی های خاص برخوردار بوده اند تا  ادامه دهنده خطّ امامت بعد از پدر باشند.


آن حضرت به همراه امام رضا (ع) هر دو در دامان پاک یک مادر بزرگوار به نام حضرت نجمه خاتون (س) که از مهاجران مغرب بود، رشد و پرورش یافته اند. این در حالى است که پدر بزرگوارشان پیوسته در زندان هارون الرشید بسر مى بردند و سرانجام در همان زندان، هنگامى که حضرت معصومه (س) در سن ده سالگى بود، به شهادت رسیدند و از آن زمان به بعد حضرت معصومه (س) تحت مراقبت برادرش امام رضا (ع) قرار گرفت.[1]


حضرت معصومه (س)، معصوم به معنایی که در مورد پیامبران و امامان به کار می رود نبوده، امّا ایشان دارای طهارت روح و کمالات معنوی بالایی بودند، به گونه ای که به زائرانش وعده بهشت داده شده است


اطلاق «معصومه» بر فاطمه دختر موسی بن جعفر (ع)
نام حضرت معصومه، فاطمه است. در کتاب های روایی و تاریخی نیز، از آن حضرت با عنوان فاطمه بنت موسى بن جعفر (ع) یاد شده است،[2] امّا صدها سال است که آن حضرت با این لقب مشهور هستند،[3] و این لقب نزد ایرانیان تبدیل به اسم برای ایشان شده است.
حضرت معصومه (س)، معصوم به معنایی که در مورد پیامبران و امامان به کار می رود[4] نبوده، امّا ایشان دارای طهارت روح و کمالات معنوی بالایی بودند، به گونه ای که به زائرانش وعده بهشت داده شده است.[5]


لازم به ذکر است که عصمت امر نسبی است. با توجه به روایاتی که در شأن و منزلت حضرت معصومه وارد شده است،[6] می توان مرتبه ای از عصمت – نه در حد ائمه- برای ایشان قائل شد. این مسئله در حق چنین بانویی بعید به نظر نمی رسد؛ چرا که این حد از عصمت به معنای دوری از گناه در زندگی عالمان بزرگ نیز فراوان مشاهده می شود.


ورود حضرت معصومه (س) به قم
در سال 2ظ ظ  هجرى قمرى در پى اصرار و تهدید مأمون عباسى سفر تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون این که کسى از بستگان و اهل بیت خود را همراه خود بیاورند راهى خراسان شدند.


حضرت معصومه یک سال بعد از هجرت تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو، در سال 201 هجری قمری، به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت، به همراه عده اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى شد. در شهر ساوه عده اى از مخالفان اهل بیت که از پشتیبانى مأموران حکومت برخوردار بودند، سر راه کاروان آنان را گرفته و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان کاروان به شهادت رسیدند، حتى بنابر نقلى حضرت (س) معصومه را نیز مسموم کردند.


عصمت امر نسبی است. با توجه به روایاتی که در شأن و منزلت حضرت معصومه وارد شده است،می توان مرتبه ای از عصمت – نه در حد ائمه- برای ایشان قائل شد. این مسئله در حق چنین بانویی بعید به نظر نمی رسد؛ چرا که این حد از عصمت به معنای دوری از گناه در زندگی عالمان بزرگ نیز فراوان مشاهده می شود


به هر حال، یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه (س) بیمار شدند و چون دیگر امکان ادامه راه به طرف خراسان نبود، قصد شهر قم را نمود. حدوداً در روز 23 ربیع الاول سال 2ظ 1 هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. و در محلى که امروز «میدان میر» نامیده مى شود در منزل «موسى بن خزرج» فرود آمدند و افتخار میزبانى حضرت نصیب او شد.


آن بزرگوار به مدت 17 روز در این شهر زندگى کرد. محل زندگی و عبادت آن حضرت در مدرسه ستیه به نام «بیت النور» بود که هم اکنون محل زیارت ارادت مندان آن حضرت است.[7]

پی نوشت ها :
[1] . برگرفته از سایتharam.masoumeh.com
[2]. شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا (ع)، ج ‏2، ص 267، چاپ اول، نشر جهان، تهران، 1378 ق.
[3]. ر. ک: مجلسی، بحار الانوار، ج 106، ص 168,
[4]. معصوم کسی است که به لطف خدا از هرگونه آلودگی به گناه و کارهای زشت و ناشایست و پلید امتناع کند، آن هم نه به گونه جبری، بلکه در حالی که توان انجام آنها را داشته باشد، نیز از هرگونه اشتباه و خطایی به دور است. حضرت امام جعفر صادق (ع) در این خصوص می فرماید: ”المعصوم؛ هو الممتنع بالله من جمیع المحارم. و قد قال الله تبارک و تعالی: و من یعتصم بالله فقد هدی الی صراط مستقیم؛ معصوم کسی است که توسط خدا از همه گناهان حفظ می شود و خداوند در این باره فرمود: هر آن که به حفظ الاهی بپیوندد، به یقین به راه راست هدایت شد، شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص 132، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1361 هـ ش، برگرفته از نمایه مفهوم عصمت و امکان عصمت افراد شماره 249 در سایت اسلام کوئست.
[5]. عاملى، شیخ حر، وسائل‏الشیعة، ج 14، ص 576، ح 94، مؤسسه آل البیت (ع)، قم، 1409 هـ  ق، مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی ثَوَابِ الْأَعْمَالِ وَ عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ أَبِیهِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَکِّلِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا (ع) عَنْ زِیَارَةِ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ (ع) بِقُمَّ فَقَالَ مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّة.
[6]. ر. ک: حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 14، ص 576، ح 19850 و 19851,
[7].بر گرفته از سایت حضرت معصومه با تلخیص.
منبع :
زندگانی حضرت معصومة علیها السلام (حیات الست) ؛ مهدی منصوری


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۸ ، ۲۱:۴۰
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی


پیامبر اکرم(ص)


یلتفت المهدی و قد نزل عیسی بن مریم (علیه‌السلام) کانما یقطر من شعره الماء، فیقول المهدی: تقدم صل بالناس، فیقول: انما اقیمت الصلاة لک، فیصلی خلف رجل من ولدی .


حضرت مهدی (علیه‌السلام) متوجه می شود و می بیند که حضرت عیسی (علیه‌السلام) فرود آمده است، گویی از موی مبارکش قطرات آب فرو می ریزد. حضرت مهدی (علیه‌السلام) می فرماید: جلو بیا و با مردم نماز بخوان. حضرت عیسی (علیه‌السلام) می فرماید: نماز برای تو اقامه شده است. آنگاه حضرت عیسی (علیه‌السلام) پشت سر مردی از فرزندان من نماز می خواند .


الصواعق المحرقة/ ص98 و عقد الدرر/ ص17

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۸ ، ۱۳:۱۳
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی


امام کاظم(ع)


«هو الطرید الوحید الغریب الغائب عن اهله، الموتور بابیه».


«او امام غریب، تنها، دور از وطن، و غایب از دیدگان کسان خویش است که خون پدرش را انتقام می گیرد».


کمال الدین/ ص361

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۸ ، ۱۶:۲۹
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی


کلام امام زمان(عج)


زعمت الظلمةُ ان حُجة الله داحضةٌ ولو أُذن لنا فی الکلام لزال الشک


ای شیعه ما 

ستمگران پنداشتند که حجّت خدا از بین رفته است، در حالى که اگر به ما اجازه‌ی سخن گفتن داده مى‌شد، هر آینه تمام شک‌ها را از بین مى‌بردیم.


منابع:کمال الدین و تمام النعمة / ج 2 / 430 / 42 باب ما روی فی میلاد القائم صاحب الزمان حجة الله بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسى بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب ص ..... ص : 424الغیبة (للطوسی)/ کتاب الغیبة للحجة / النص / 231 / 2 - فصل الکلام فی ولادة صاحب الزمان و إثباتها بالدلیل و الأخبارالغیبة (للطوسی)/ کتاب الغیبة للحجة / النص / 245 / 2 - فصل الکلام فی ولادة صاحب الزمان و إثباتها بالدلیل و الأخباربحار الأنوار (ط - بیروت) / ج 51 / 4 / باب 1 ولادته و أحوال أمه صلوات الله علیه ..... ص : 2بحار الأنوار (ط - بیروت) / ج 51 / 28 / باب 1 ولادته و أحوال أمه صلوات الله علیه ..... ص : 2بحار الأنوار (ط - بیروت) / ج 73 / 53 / باب 103 العطاس و التسمیت ..... ص : 51

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۸ ، ۱۳:۰۹
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی


امام جواد(ع)


«انها ستکون حیرة، لوعین لهذا الامر وقت لقست القلوب  و لرجع عامة الناس عن الاسلام. و لکن قالوا: ما اسرعه! و ما اقربه! تألفا لقلوب الناس، و تقریبا للفرج».


«به راستی سرگردانی خواهد بود. اگر برای این امر وقتی تعیین می شد دل‌ها را قساوت می گرفت و همگی از اسلام برمی گشتند، ولی چون تعیین نشده، می گویند: چه زود است؟ وه چه نزدیک است؟ و بدینگونه دل‌ها اُنس می گیرد و آرامش می یابد و فرج نزدیک می شود».


یوم الخلاص/ ص215

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۸ ، ۱۴:۱۷
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی


امام جواد(ع)




«امیة بن علی قیسی می گوید: به خدمت امام جواد علیه السلام عرض کردم: جانشین بعد از شما کیست؟ فرمود:«ابنی علی، ابنی علی، ثم اطرق ملیا ثم رفع رأسه، ثم قال: انها ستکون حیرة».«پسرم علی، پسرم علی (امام هادی علیه السلام) سپس سر مبارکش را پایین انداخت و مدتی در اندیشه فرو رفت. آنگاه سر مبارکش را بلند کرد و فرمود: آنگاه حیرت و سرگردانی خواهد بود».گفتم: هنگامی که حیرت و سرگردانی پیش آید به کجا برویم؟! فرمود: جایی نیست، جایی نیست، جایی نیست. باز تکرار کردم: کجا برویم؟! فرمود: به سوی مدینه. گفتم: کدام مدینه؟ فرمود: همین مدینه مگر جز این مدینه، مدینه ی دیگری نیز وجود دارد؟!».


بحار الانوار/ ج51/ ص156

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۸ ، ۱۷:۰۹
محمدرضا زارع


بسم الله الرحمن الرحیم

شهادت امام صادق علیه السلام

شهادت رئیس مذهب شیعه حضرت أبى عبدالله جعفر بن محمد امام صادق(علیه السلام) را به همه مسلمین بالاخص شیعیان تسلیت مى گوییم، و امیدواریم که خداوند متعال توفیق رهسپارى راه آن امام بزرگ 
را به ما عنایت فرموده، لیاقت پیروى از آن حضرت را داشته باشیم.

تاریخ ولادت امام صادق(علیه السلام)

1 - امام صادق(علیه السلام) در هنگام طلوع فجر روز جمعه 27 ربیع الاول سال 83 هـ ق در شهر مقدس مدینه به دنیا آمدند، پدر آن بزرگوار حضرت امام باقر(علیه السلام)، و مادر آن بزرگوار امّ فروه دختر قاسم بن محمد بن أبى بکر بودند.
حضرت صادق جعفر بن محمد بن على بن الحسین(علیه السلام) از میان برادران خویش جانشین پدرش حضرت باقر(علیه السلام) بود، و وصى آن جناب بود که پس از او به امر امامت قیام نمود، و در فضل و دانش سر آمد همه برادران گشت، و از همه آنان نام آورتر، و در قدر و منزلت بالاتر، و در میان شیعه و سنى مقامش ارجمندتر بود، و به اندازه مردم از علوم آن حضرت نقل کرده اند که سخنانش توشه راه کاروانیان و مسافران و نام نامیش در هر شهر و دیار زبانزد مردمان گشته، و از هیچ یک از این خاندان علماء و دانشمندان بدان اندازه که از آن جناب حدیث نقل کرده از دیگرى نقل نکرده اند، و هیچ یک از اهل آثار و ناقلان اخبار بدان اندازه که از آن حضرت بهره بردند از دیگران بهره گیرى نکردند، زیرا اصحاب حدیث که نام راویان ثقات آن بزرگوار را جمع کرده اند با اختلاف در عقیده و گفتار شماره آن به چهار هزار نفر مى رسد. 
و دلیل هاى روشن درباره امامت آن جناب به اندازه اى است که دل ها را حیران کرده و زبان دشمن را از خورده گیرى گنگ و لال ساخته.

اسماء و القاب آن امام صادق(علیه السلام)

2 - نام آن حضرت جعفر و لقب شاخص ایشان حضرت «صادق» است، اگر چه القاب دیگرى همانند فاضل و صابر، و طاهر هم داشته اند، لقب صادق را حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) براى آن حضرت انتخاب فرمودند، مرحوم مجلسى در جلد 47 بحار الانوار صفحه 8 روایتى بدین مضمون نقل کرده است: 
«امام زین العابدین(علیه السلام) از پدرش و او از جدش امیر المؤمنین(علیه السلام) نقل کرده که فرمود: پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: وقتى که فرزند من جعفر بن محمد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب متولد شد، او را صادق نام گذارید، زیرا در اولاد او کسى همنام او خواهد بود که به ناحق دعوى امامت مى کند، و او را کذاب خواهند گفت.

فضائل و کرامات امام صادق(علیه السلام)

3 - فضائل آن حضرت زیاده از آن است که در این مختصر احصا شود، لکن براى تیمن و تبرک به بعض آنها اشاره مى کنیم.
مالک بن انس فقیه مدینه مى گوید: نزد امام صادق(علیه السلام) مى رفتم، آن حضرت براى نشستن من متکا مى گذاشت و احترام مى فرمود و ایشان نسبت به من محبت داشت، و این امر مرا بسیار خوشحال مى کرد و خداى را بر این نعمت شکر مى کردم. سپس مالک مى گوید: آن حضرت مردى بود که از سه حال خارج نبود: یا روزه بوده یا در حال نماز، و یا در حال ذکر خداوند، از بزرگان عبادت کنندگان، و در زهد سرآمد بود، از همان هایى که از خدا خوف و خشیت فراوان دارند.

آن حضرت کثیر الحدیث، خوش مجلس، پر فایده بود.

هر زمانى که مى فرمود: «قال رسول الله(صلى الله علیه وآله)» گاهى رنگ آن حضرت کبود، و گاهى زرد مى شد، تا به جایى که گاهى شناخته نمى شد. 
یک سال با آن حضرت به حج خانه خدا رفته بودم، وقتى که گاه احرام شد، هرچه آن حضرت سعى مى کرد که تلبیه «لبیک اللهم لبیک» بگوید، صدا در گلوى آن حضرت قطع مى شد و نزدیک بود که از بالاى مرکب به زمین بیافتد، به آن حضرت عرض کردم; اى فرزند پیامبر بگو لبیک، زیرا باید محرم شوى و چاره اى از گفتن نیست، آن حضرت فرمود: 
چگونه جسارت کنم و بگویم: «لبیک اللهم لبیک» در حالى که مى ترسم از آن که خداوند عزوجل به من بگوید: «لا لبیک و لا سعدیک؟» بحار الانوار، ج 47، ص 16
شخصى به نام مفضل بن قیس مى گوید: نزد امام صادق(علیه السلام) رفتم و بعض گرفتارى هایم را به آن حضرت گفتم و از ایشان خواستم که برایم دعا کند، آن بزرگوار به خادمه خانه فرمود: آن کیسه پولى را که ابوجعفر منصور براى ما فرستاده بیاور، خادمه کیسه را آورد، آن حضرت فرمود: این کیسه اى است که در آن چهار صد دینار است، به واسطه آن امور خود را اصلاح کن، به آن حضرت گفتم: فداى شما شوم، قصد من این نبود، بلکه مى خواستم که شما برایم دعا بفرمایید، آن حضرت گفت: من به شما دعا هم مى کنم، لکن همه گرفتاریت را براى دیگران باز گو مکن، زیرا خوار مى شوى. بحار الانوار ج 47، ص 34.
هشام بن سالم که یکى از اصحاب آن حضرت است مى گوید: حضرت صادق(علیه السلام)وقتى شب مى شد کیسه اى برمى داشتند که در آن نان و گوشت و پول گذاشته بودند، آن را به دوش مى گرفتند و براى فقراء و نیازمندان مدینه مى بردند و بین آنان تقسیم مى کردند، و کسى آن حضرت را نمى شناخت، تا آن که ایشان از دنیا رفتند و فقراء دریافتند که آن کسى که دست کرم او بر سر آنان بوده امام صادق(علیه السلام) بوده است. بحار الانوار، ج 47، ص 38
مسمع بن عبدالملک مى گوید: در منى نزد امام صادق(علیه السلام) نشسته بودم در حالى که ظرف انگورى در مجلس بود که از آن مى خوردیم. سائلى آمد و چیزى خواست، امام صادق(علیه السلام) خوشه انگورى به او داد. سائل گفت: به انگور نیازى ندارم، اگر پول بود! حضرت فرمود: خدا کار تو را بگشاید، شخص فقیر رفت و سپس برگشت و گفت: خوشه انگور را بدهید، حضرت فرمود: خدا کار تو را بگشاید و چیزى به او نداد. سپس شخص دیگرى آمد، امام(علیه السلام) سه دانه انگور به او داد، آن شخص سائل گرفت و گفت: سپاس خداوند دو جهان را که مرا روزى داد.
امام صادق(علیه السلام) به او فرمود: بایست، سپس دو دست خود را از انگور پر کرد و به او داد، آن مرد گرفت و مثل دفعه قبل حمد خداى را به جاى آورد، امام(علیه السلام) دوباره او را امر به ایستادن کرد و به خادم فرمود: چقدر پول همراه دارى، نزد خادم بیست درهم یا نزدیک به این مبلغ بود، آن بزرگوار آن پول را به شخص سائل دادند، او گرفت و گفت:
سپاس خداى را، این نعمت از توست به تنهایى، و شریکى براى تو نیست، امام(علیه السلام)او را امر به توقف فرمود، و سپس پیراهنى که در بر داشت بیرون آورده به او داد و فرمود این لباس را بپوش، او هم پوشید و گفت: سپاس خداوندى را که مرا پوشانید و مستور نموده اى ابا عبدالله خداوند ترا جزاى خیر دهد و سپس رفت، راوى مى گوید این شخص جز این دعایى براى امام صادق(علیه السلام) نکرد، و ما گمان مى کردیم که اگر براى خود آن حضرت دعا نکرده بود، بلکه فقط خداوند را سپاس مى گفت حضرت مرتب به او بخشش و احسان مى کردند، زیرا هر وقت حمد خداوند را به جاى مى آورد حضرت چیزى به او مى دادند. بحار الانوار ج 47، ص 42. و از این روایت به خوبى فهمیده مى شود که امامان معصوم(علیهم السلام) چه اندازه توجه به حضرت پروردگار داشته و در مقابل عظمت او خاضع بوده اند.
همچنان که در روایت دیگر وارد شده است که امام صادق(علیه السلام) در نماز قرآن تلاوت مى کرد، تا آن که غش کرد، وقتى که به حالت عادى برگشت کسى پرسید: چه چیز باعث این حالت براى شما شد؟ آن حضرت فرمود: من مرتب آیات قرآن را تکرار مى کردم تا آن که حالى براى من پیدا شد که گویا قرآن را رو در رو از کسى که آن را فرستاده مى شنیدم. بحار الانوار، ج 47، ص 58

شمه اى از کلمات امام صادق(علیه السلام)

الف: از سخنان آن حضرت است که فرمود: این گونه نیست که هر کس قصد چیزى را کرد توانایى بر آن پیدا کند، و نه هر که توانایى انجام کارى پیدا کرد موفق بدان شود، و نه هر کس موفق شد آن را درست به دست آورد، پس هر گاه قصد و توانایى و رسیدن به هدف همه با هم فراهم شد، آنگاه اسباب سعادت فراهم شده است. ارشاد شیخ مفید(رحمه الله)، ج 25، ص 197.
ب: و در باب توبه فرموده اند: به تأخیر انداختن توبه از فریفتگى به دنیاست، و بسیارى امروز و فردا کردن از حیرت و سرگردانى است، و بهانه جویى بر خدا موجب هلاکت است، و پافشارى و تکرار در گناه به علت ایمنى از مکر خدا است، و ایمن نشوند از مکر خدا جز زیانکاران. 
ج: و از سخنان آن حضرت(علیه السلام) در وادار کردن مردم به دقت نظر در دین خدا و شناختن دوستان او است که مى فرماید: نیک نظر و دقت کنید در آنچه نادانى آن بر شما جایز و روا نیست، و براى خود خیر اندیشى کنید، و بکوشید در به دست آوردن آنچه در ندانستن آن بهانه و عذرى از شما پذیرفته نیست، زیرا در دین خدا ارکانى است که با جهل به آن ارکان کوشش در عبادت سودى ندارد، و هر که آن ها را شناخت معتقد و متدین به آنها شد میانه روى در عبادت به او زیان نزدند (مقصود شناختن امام و امامت است که کوشش در عبادت بدون شناسایى امام سودى ندارد، و میانه روى در عبادت با معرفت به امام زیانى ندارد) و براى هیچ کس راهى به شناسایى ارکان دین نیست جز آن که خداوند توفیق عنایت فرماید.
د: و از آن حضرت نقل شده است که فرمود: همه دانش مردم را در چهار چیز یافتم،، اول: این که پروردگار خود را بشناسى، دوم: این که آنچه درباره تو انجام داده بدانى، سوم: این که آنچه از تو خواسته است بشناسى، چهارم: آنکه بدانى چه چیز تو را از دینت بیرون مى برد.
معارف واجبه از این چهار قسم بیرون نیست زیرا نخستین چیزى که بر بنده واجب است شناختن پروردگارش مى باشد، و چون دانست که خدایى دارد واجب است کارهایى که خدا درباره اش انجام داده بداند، و چون آن را دانست نعمت خدا را شناخته است، و چون نعمت خدا را در وجود خویش شناخت واجب است شکر آن را انجام دهد، و چون بخواهد شکر آن نعمت را به جا آورد لازم است خواسته خدا را بداند که با انجام دادن آن پیرویش کند، و چون پیروى خدا بر او واجب شد باید بداند چه چیز است که او را از دین خدا بیرون برد تا از آن اجتناب ورزد، و در نتیجه اطاعت خدا و شکر نعمت هاى او را از روى اخلاص انجام خواهد داد.

وفات امام صادق(علیه السلام)

حضرت امام صادق(علیه السلام) در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ ق در حالى که 65 سال از عمر مبارک آن حضرت گذشته بود از دنیا رحلت فرمود، و در قبرستان بقیع در کنار پدر و جد و عموى خود امام مجتبى(علیه السلام) به خاک سپرده شد. و بنابر روایتى پس از آزار و اذیت زیاد آن حضرت به وسیله عوامل منصور دوانیقى با سم به شهادت رسید. 
خداوند همه ما را از شیعیان آن حضرت قرار دهد. 
وصیت و سفارش امام صادق(علیه السلام) به شیعیان و دوستداران آن حضرت
شخصى به نام خثیمه از امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند که آن حضرت فرمود: به دوستان ما سلام برسان، و آنان را به تقوى و عمل نیک سفارش کن، و بگو که اشخاص سالم از بیماران عیادت کنند، و ثروتمندان به فقرا سرکشى کنند، زندگان مردگان را به خانه قبر بدرقه و تشییع کنند، و افراد به خانه هاى یکدیگر رفت و آمد داشته باشند و گفتگوى علوم دینى را برنامه خود قرار دهند، زیرا این باعث ماندگارى امر ما «ولایت و امامت» است، خداوند بیامرزد بنده اى را که امر ما را احیاء کند. اى خثیمه آنان را آگاه کن که ما در برابر فرمان خدا کارى براى آنان نمى توانیم انجام دهیم مگر آن که عمل صالح داشته باشند، زیرا ولایت ما جز با پرهیزکارى حاصل نمى شود و شدیدترین عذاب در قیامت براى مردمى است که عدل و نیکى را براى مردم ستوده و خود به راهى دیگر رفته است.
شخص دیگرى مى گوید: به امام صادق(علیه السلام) گفتم: مرا وصیت کن، حضرت فرمود: تو را به تقواى الهى و پرهیز کارى، و عبادت، و سجده طولانى، و اداى امانت، و راستگویى، و خوش همسایگى وصیت مى کنم، زیرا سرلوحه برنامه پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)همین بوده است، و بعد فرمود: در بین فامیل صله رحم به جا آورید، مریض ها را عبادت کنید، در تشییع جنازه هاى مؤمنین شرکت کنید، براى ما زینت باشید و باعث سرشکستگى ما نشوید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۸ ، ۱۶:۵۱
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی


امام زین العابدین(ع)


«فی القائم سنة من نوح و هو طول العمر».


«در قائم ما نشانی از حضرت نوح است و آن طول عمر است».


کمال الدین صدوق/ ص322در قرآن کریم مدت دعوت حضرت نوح بعد از بعثت و پیش از طوفان 950 سال آمده است. سوره‌ی عنکبوت/ آیه14

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۸ ، ۱۳:۱۳
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی


کلام امام زمان(عج)


سیأتی إلی شیعتی من یدّعی المشاهدة. ألا فمن ادعی المشاهدة قبلَ خروج السُّفیانی والصیحة فهو کذابٌ مُفترٍ، ولا قوّةَ إلا بالله العلی العظیم


ای شیعه ما 

به زودى کسانى نزد شما می آیند و ادعاى مشاهده کنند، آگاه باشید هر کس قبل از خروج سفیانى و شنیدن صیحه‌ی آسمانى، ادعاى مشاهده‌ی مرا کند دروغگو و افترا زننده است و نیرویى جز به (برای) خداى بزرگ نیست.


منابع:الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی) / ج 2 / 478 / احتجاج الحجة القائم المنتظر المهدی صاحب الزمان صلوات الله علیه و على آبائه الطاهرین ..... ص : 461الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی) / ترجمه و شرح غفارى / ج 4 / 303 / توقیع شریف به محمد السمرى در وقوع غیبت کبرى و انقضاى نیابت خاصه ..... ص : 302

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۸ ، ۱۲:۱۰
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی


امیر المومنین(ع)




اصبغ بن نباته می گوید: به خدمت امیرالمومنان علی بن ابی طالب علیه‌السلام شرفیاب شدم، دیدم که در دریای فکر غوطه ور است و با انگشت مبارکش به زمین می زند. عرض کردم: ای امیرمومنان! چه شده؟ شما را اندیشناک می بینم؟! با انگشت مبارک به زمین می زنی! مگر به آب و گل علاقمند شده ای؟! فرمود:لا والله ما رغبت فیها و لا فی الدنیا یوما قط، و لکن فکرت فی مولود یکون من ظهری، الحادی عشر من ولدی، هو المهدی یملأها عدلا کما ملئت جورا و ظلما، تکون له حیره و غیبة، یضل فیها اقوام و یهتدی فیها آخرون.نه، به خدا سوگند، حتی یک روز هم به این خاک و به این دنیا علاقمند نشدم. ولی داشتم فکر می کردم درباره ی مولودی که از نسل من به دنیا خواهد آمد. او یازدهمین فرزند من است. او مهدی ماست (علیه‌السلام)، که زمین را پر از عدل و داد کند، پس از آنکه از جور و ستم پر شده باشد. برای او دوران غیبت و سرگردانی هست. در آن ایام اقوامی از راه حق منحرف می شوند و اقوام دیگری به شاهراه هدایت رهنمون می شوند.اصبغ می گوید: عرض کردم: ای امیرمومنان! آیا این کار شدنی است؟ فرمود:آری، آن حتمی است، از قلم تقدیر گذشته است. ای اصبغ! تو چه می دانی که این امر چگونه است؟! آنها بهترین این امت هستند با بهترین این عترت.اصبغ پرسید: سپس چه خواهد شد؟ فرمود:آنگاه خداوند هر چه اراده کند، انجام می دهد که برای او اراده ها، هدف‌ها و غرض‌هایی است.


کمال الدین/ ص289 و کفایة الاثر/ ص220

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۸ ، ۱۶:۳۶
محمدرضا زارع

71-  و من خطبة له (علیه السلام)

> فی ذم أهل العراق و فیها یوبخهم علی ترک القتال و النصر یکاد یتم ثم تکذیبهم له <

أَمَّا بَعْدُ یَا أَهْلَ الْعِرَاقِ فَإِنَّمَا أَنْتُمْ کَالْمَرْأَةِ الْحَامِلِ حَمَلَتْ فَلَمَّا أَتَمَّتْ أَمْلَصَتْ وَ مَاتَ قَیِّمُهَا وَ طَالَ تَأَیُّمُهَا وَ وَرِثَهَا أَبْعَدُهَا. أَمَا وَ اللَّهِ مَا أَتَیْتُکُمُ اخْتِیَاراً وَ لَکِنْ جِئْتُ إِلَیْکُمْ سَوْقاً وَ لَقَدْ بَلَغَنِی أَنَّکُمْ تَقُولُونَ عَلِیٌّ یَکْذِبُ قَاتَلَکُمُ اللَّهُ تَعَالَی فَعَلَی مَنْ أَکْذِبُ أَ عَلَی اللَّهِ فَأَنَا أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِهِ أَمْ عَلَی نَبِیِّهِ فَأَنَا أَوَّلُ مَنْ صَدَّقَهُ کَلَّا وَ اللَّهِ لَکِنَّهَا لَهْجَةٌ غِبْتُمْ عَنْهَا وَ لَمْ تَکُونُوا مِنْ أَهْلِهَا وَیْلُ أُمِّهِ کَیْلًا بِغَیْرِ ثَمَنٍ لَوْ کَانَ لَهُ وِعَاءٌ وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ.

خطبه 071-در نکوهش مردم عراق 
علل نکوهش اهل عراق 
(پس از ستایش پروردگار!)
ای مردم عراق! همانا شما به زن بارداری می مانید که در آخرین روزهای بارداری جنین خود را سقط کند، و سرپرستش بمیرد، و زمانی طولانی بی شوهر ماند، و میراث او را خویشاوندان دور غارت کنند. آگاه باشید! من با اختیار خود به سوی شما نیامدم بلکه به طرف دیار شما کشانده شدم، به من خبر دادند که می گویید علی دروغ می گوید!! خدا شما را بکشد، به چه کسی دروغ روا داشته ام؟ آیا به خدا دروغ روا داشتم؟ در حالی که من نخستین کسی هستم که به خدا ایمان آوردم، یا بر پیامبرش؟ من اول کسی بودم که او را تصدیق کردم! نه به خدا هرگز!! آنچه گفتم واقعیتی است که شما از دانستن آن دورید، و شایستگی درک آن را ندارید، مادرتان در سوگ شما زاری کند وای، وای، سردهد. پیمانه علم را بر شما رایگان بخشیدم، اگر ظرفیت داشته باشید. و به زودی خبر آن را خواهید فهمید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۸ ، ۰۸:۴۹
محمدرضا زارع


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۸ ، ۰۸:۴۸
محمدرضا زارع

70-  و قال (علیه السلام)

> فی سحرة الیوم الذی ضرب فیه <

مَلَکَتْنِی عَیْنِی وَ أَنَا جَالِسٌ فَسَنَحَ لِی رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا ذَا لَقِیتُ مِنْ أُمَّتِکَ مِنَ الْأَوَدِ وَ اللَّدَدِ فَقَالَ ادْعُ عَلَیْهِمْ فَقُلْتُ أَبْدَلَنِی اللَّهُ بِهِمْ خَیْراً مِنْهُمْ وَ أَبْدَلَهُمْ بِی شَرّاً لَهُمْ مِنِّی.

# قال الشریف : یعنی بالأود الاعوجاج و باللدد الخصام ، و هذا من أفصح الکلام.#

خطبه 070-پس از ضربت خوردن 
شکوه ها با پیامبر (ص) 
همان گونه که نشسته بودم، خواب چشمانم را ربود، رسول خدا (ص) را دیدم، پس گفتم ای رسول خدا! از امت تو چه تلخیها دیدم و از لجبازی و دشمنی آنها چه کشیدم؟ پیامبر (ص) فرمود: نفرینشان کن. گفتم: خدا بهتر از آنان را به من بدهد، و بجای من شخص بدی را بر آنها مسلط گرداند. (کلمه (اود) یعنی کجی و انحراف و (لدد) یعنی دشمنی و خصومت، و این از فصیحترین کلمات است)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۸ ، ۰۸:۴۷
محمدرضا زارع

«١٥١»کَما أَرْسَلْنا فِیکُمْ‌ رَسُولاً مِنْکُمْ‌ یَتْلُوا عَلَیْکُمْ‌ آیاتِنا وَ یُزَکِّیکُمْ‌ وَ یُعَلِّمُکُمُ‌ الْکِتابَ‌ وَ الْحِکْمَةَ‌ وَ یُعَلِّمُکُمْ‌ ما لَمْ‌ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ‌ 

همان گونه(که براى هدایت شما)رسولى در میان شما از نوع خودتان فرستادیم تا آیات ما را بر شما بخواند و شما را تزکیه کند و کتاب و حکمت بیاموزد و آنچه نمى‌توانستید بدانید،به شما یاد دهد. 

نکته‌ها: 

کلمه«تلاوت»از واژه«تِلو»به معناى پى در پى است و به خواندنى که پى در پى،با نظم صحیح و مناسب و برخوردار از نوعى قداست باشد،اطلاق مى‌شود .کلمه‌ى«تزکیه»به معناى رشد و نمو و پاک کردن است.تعلیم کتاب،آموختن آیات و احکام آسمانى است و تعلیم حکمت،دادن تفکّر و بینش صحیح است. 

بعثت پیامبر اسلام،نتیجه استجابت دعاى حضرت ابراهیم است که از خداوند خواست: 

«وَ ابْعَثْ‌ فِیهِمْ‌ رَسُولاً مِنْهُمْ‌ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ‌ آیاتِکَ‌...» ١خدایا! در میانشان پیامبرى مبعوث کن که آیات ترا بر آنان بخواند.پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله نیز مى‌فرمود:«انا دعوة ابى ابراهیم»من همان استجابت دعاى پدرم ابراهیم هستم. 

پیام‌ها: 

١-رهبرى موفق است که از خود مردم،در میان مردم و هم زبان مردم باشد. 

«أَرْسَلْنا فِیکُمْ‌ رَسُولاً مِنْکُمْ‌» 

٢-تزکیه بر تعلیم مقدّم است. «یُزَکِّیکُمْ‌ وَ یُعَلِّمُکُمُ‌» 

٣-آموزش دین،محور اصلى است و آموزش‌هاى دیگر،در مراحل بعد از آن است.ابتدا «یُعَلِّمُکُمُ‌ الْکِتابَ‌ وَ الْحِکْمَةَ‌» و پس از آن «یُعَلِّمُکُمْ‌ ما لَمْ‌ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ‌» 

٤-انسان براى شناخت بسیارى از حقایق،نیازمند وحى است.بجاى« ما لا تَعْلَمُونَ‌ » فرمود: «ما لَمْ‌ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ‌» تا یادآور شود که اگر انبیا نبودند،انسان براى آگاهى از امورى همچون آینده‌ى خود و جهان،راه به جایى نداشت. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۸ ، ۰۸:۴۶
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی


امام حسن مجتبی(ع)




خداوند در آخرالزمان مردی را برمی انگیزد... و او را به وسیله فرشتگان خود پشتیبانی می کند و یارانش را حفظ می کند... و او را بر تمامی ساکنان زمین چیره می سازد... او زمین را از عدالت و روشنایی و دلیل آشکار پر می سازد... خوشا حال آن که روزگار او را ببیند و سخن او را بشنود.


احتجاج/ ج2/ ص12

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۸ ، ۱۴:۴۰
محمدرضا زارع

69-  و من کلام له (علیه السلام)

> فی توبیخ بعض أصحابه <

کَمْ أُدَارِیکُمْ کَمَا تُدَارَی الْبِکَارُ الْعَمِدَةُ وَ الثِّیَابُ الْمُتَدَاعِیَةُ کُلَّمَا حِیصَتْ مِنْ جَانِبٍ تَهَتَّکَتْ مِنْ آخَرَ کُلَّمَا أَطَلَّ عَلَیْکُمْ مَنْسِرٌ مِنْ مَنَاسِرِ أَهْلِ الشَّامِ أَغْلَقَ کُلُّ رَجُلٍ مِنْکُمْ بَابَهُ وَ انْجَحَرَ انْجِحَارَ الضَّبَّةِ فِی جُحْرِهَا وَ الضَّبُعِ فِی وِجَارِهَا الذَّلِیلُ وَ اللَّهِ مَنْ نَصَرْتُمُوهُ وَ مَنْ رُمِیَ بِکُمْ فَقَدْ رُمِیَ بِأَفْوَقَ نَاصِلٍ إِنَّکُمْ وَ اللَّهِ لَکَثِیرٌ فِی الْبَاحَاتِ قَلِیلٌ تَحْتَ الرَّایَاتِ وَ إِنِّی لَعَالِمٌ بِمَا یُصْلِحُکُمْ وَ یُقِیمُ أَوَدَکُمْ وَ لَکِنِّی لَا أَرَی إِصْلَاحَکُمْ بِإِفْسَادِ نَفْسِی أَضْرَعَ اللَّهُ خُدُودَکُمْ وَ أَتْعَسَ جُدُودَکُمْ لَا تَعْرِفُونَ الْحَقَّ کَمَعْرِفَتِکُمُ الْبَاطِلَ وَ لَا تُبْطِلُونَ الْبَاطِلَ کَإِبْطَالِکُمُ الْحَقَّ.

خطبه 069-سرزنش یاران 
علل نکوهش کوفیان 
چه مقدار با شما کوفیان مدارا کنم؟ چونان مدارا کردن با شتران نو باری که از سنگینی بار، پشتشان زخم شده است، و مانند وصله زدن جامعه فرسوده ای که هرگاه از جانبی آن را بدوزند، از سوی دیگر پاره می گردد؟ هرگاه دسته ای از مهاجمان شام به شما یورش آورند، هر کدام از شما به خانه رفته، درب خانه را می بندید، و چون سوسمار در سوراخ خود می خزید، و چون کفتار در لانه می آرمید. سوگند به خدا! ذلیل است آن کس که شما یاری دهندگان او باشید، کسی که با شما تیراندازی کند گویا تیری بدون پیکان رها ساخته است. به خدا سوگند! شما در خانه ها فراوان، و زیر پرچمهای میدان نبرد اندکید، و من می دانم که چگونه باید شما را اصلاح کرد و کجیهای شما را راست کرد، اما اصلاح شما را با فاسد کردن روح خویش جایز نمی دانم، خدا بر پیشانی شما داغ ذلت بگذارد، و بهره شما را اندک شمارد، شما آنگونه که باطل را می شناسید از حق آگاهی ندارید، و در نابودی باطل تلاش نمی کنید آنسان که در نابودی حق کوشش دارید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۸ ، ۱۴:۳۵
محمدرضا زارع

«١٤٩»وَ مِنْ‌ حَیْثُ‌ خَرَجْتَ‌ فَوَلِّ‌ وَجْهَکَ‌ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ‌ وَ إِنَّهُ‌ لَلْحَقُّ‌ مِنْ‌ رَبِّکَ‌ وَ مَا اللّهُ‌ بِغافِلٍ‌ عَمّا تَعْمَلُونَ‌ 

و(اى پیامبر!)از هرجا(که به قصد سفر)خارج شدى،(به هنگام نماز) روى خود را به جانب مسجد الحرام بگردان،این دستور حقّى است از طرف پروردگارت،و خداوند از آنچه انجام مى‌دهید غافل نیست. نکته‌ها: 

در آیات قبل،توجّه به مسجد الحرام،مربوط‍‌ به شهر مدینه بود که مسلمانان در آن سکونت داشتند،ولى این آیه مى‌فرماید:در سفر نیز به هنگام نماز رو به‌سوى مسجد الحرام نمایید. 

«١٥٠»وَ مِنْ‌ حَیْثُ‌ خَرَجْتَ‌ فَوَلِّ‌ وَجْهَکَ‌ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ‌ وَ حَیْثُ‌ ما کُنْتُمْ‌ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ‌ شَطْرَهُ‌ لِئَلاّ یَکُونَ‌ لِلنّاسِ‌ عَلَیْکُمْ‌ حُجَّةٌ‌ إِلاَّ الَّذِینَ‌ ظَلَمُوا مِنْهُمْ‌ فَلا تَخْشَوْهُمْ‌ وَ اخْشَوْنِی وَ لِأُتِمَّ‌ نِعْمَتِی عَلَیْکُمْ‌ وَ لَعَلَّکُمْ‌ تَهْتَدُونَ‌ 

و(اى پیامبر!)از هرجا خارج شدى پس(به هنگام نماز)روى خود را به‌سوى مسجد الحرام بگردان،و(شما اى مسلمانان نیز)هرجا بودید(در سفر و در حضر)روى خود را به‌سوى آن بگردانید تا براى( هیچ‌کس از) مردم جز ستمگرانشان،امکان احتجاج(و مجادله)علیه شما نباشد.پس از آنها نترسید و تنها از من بترسید.و(بدانید تغییر قبله براى آن بود)تا نعمت خود را بر شما تمام کنم و شاید که شما هدایت شوید. 

نکته‌ها: 

تکرار موضوع تغییر قبله در آیات متعدّد،نشانه‌ى اهمیّت آن است.علاوه بر آنکه در هریک از آیات در کنار این موضوع،مطلب جدیدى را نیز یادآور مى‌شود.مثلاً در این آیه، خداوند بعد از دستور روى نمودن به‌سوى مسجد الحرام،مى‌فرماید:این بدین خاطر است که مردمان،بهانه‌اى بر علیه پیامبر صلى الله علیه و آله و مسلمانان نداشته باشند.چون اهل کتاب مى‌دانستند که پیامبر اسلام به‌سوى دو قبله نماز مى‌خواند و اگر این امر محقّق نمى‌شد، آنها ایراد مى‌گرفتند که پیامبر شما فاقد اوصاف ذکر شده در کتاب‌هاى آسمانى پیشین است. 

و یا اینکه زخم زبان زده و مسلمانان را تحقیر مى‌کردند که شما دنباله‌رو یهود هستید و قبله‌ى مستقلى ندارید. 

البتّه این ایراد تنها از سوى یهود نبود،بلکه مشرکان نیز مى‌گفتند:اگر محمّد صلى الله علیه و آله به آئین ابراهیم توجّه دارد،پس چرا به خانه‌اى که ابراهیم ساخته است،توجّه ندارد؟البتّه منافقان آرام نگرفته و با تغییر قبله،خرده‌گیرى‌هاى خود را شروع کرده و مى‌گفتند:پیامبر،ثبات رأى ندارد.در هر حال خداوند با تأکید و تکرار،مسلمانان را براى پذیرش موضوع و ثبات قدم آماده مى‌سازد و یادآور مى‌شود،آنان که دنبال حجت و دلیل باشند،بر شما خرده نخواهند گرفت،ولى افراد ظالم که حقیقت را کتمان مى‌کنند،از بهانه‌جویى دست بر نخواهند داشت و شما نباید به آنان اعتنا کنید،و از آنان نترسید و فقط‍‌ از خداوند بترسید. 

قبله،نشانه و مظهر توحید است.قبله،آرم و نشانه‌ى مسلمانان است.در نهج البلاغه از کعبه به عنوان عَلَم یعنى پرچم و نشانۀ آشکار اسلام یاد شده است.بت‌پرستان و ستاره‌پرستان هنگام نیایش، به‌سوى بت و یا ستاره و ماه توجّه مى‌کردند،امّا اسلام توجّه به خانه خدا را به جاى آن قرار داد و روى کردن به‌سوى قبله را نشانه‌ى توجّه به خدا شمرده است. 

در روایات مى‌خوانیم:پیامبر صلى الله علیه و آله معمولاً رو به قبله مى‌نشستند و سفارش کرده‌اند؛بسوى قبله بخوابید و بنشینید و حتّى رو به قبله نشستن،عبادت شمرده شده است.قبله،جایگاه و احترام خاصّى دارد و در بعضى اعمال،توجّه به آن واجب است.براى مثال:نمازهاى واجب باید رو به قبله خوانده شود.ذبح حیوان و دفن میّت،باید به‌سوى قبله باشد.در مستراح رو به قبله یا پشت به قبله نشستن حرام است. 

علاوه بر آنچه ذکر شد،قبله عامل وحدت مسلمانان است.اگر از فراز کرۀ زمین بر مسلمانان نظر کنیم،مى‌بینیم آنان هر روز پنج بار با نظم و ترتیب خاصّ‌، به‌سوى قبله توجّه مى‌کنند.کعبه،قرارگاه و آمادگاه حرکت‌ها و انقلاب‌هاى الهى بوده است.از حضرت ابراهیم و حضرت محمّد گرفته تا امام حسین علیهم السلام و در آینده حضرت مهدى علیه السلام،همگى از کنار کعبه حرکت خود را شروع کرده و مى‌کنند.در عظمت کعبه همین بس‌که مسلمانان به اهل قبله معروفند. 

خداوند متعال در ماجراى تغییر قبله مى‌فرماید:تغییر قبله براى این است که در آینده نعمت خود را بر شما تمام کنم.یعنى استقلال شما و توجّه به کعبه،زمینه‌ى اتمام نعمت در آینده است. «لِأُتِمَّ‌ نِعْمَتِی» این ماجرا در سال دوّم هجرى در مدینه واقع شده است.در سال هشتم هجرى نیز خداوند به مناسبت فتح مکّه مى‌فرماید: «وَ یُتِمُّ‌ نِعْمَتَهُ‌ عَلَیْکَ‌» ١یعنى:این پیروزى براى این است که خداوند در آینده نعمت خود را بر شما تمام کند.چنانکه ملاحظه مى‌کنید در هر دو آیه «اتمام نعمت»به صیغه فعل مضارع بیان شده است که نشانه‌ى حدوث آن در آینده است، ولى در آیه ٣ سوره‌ى مائده که به هنگام بازگشت از حجة الوداع در سال دهم هجرى و بعد از معرفى رهبرى معصوم در غدیر خم نازل مى‌شود،این‌گونه مى‌فرماید: «اَلْیَوْمَ‌ أَکْمَلْتُ‌ لَکُمْ‌ دِینَکُمْ‌ وَ أَتْمَمْتُ‌ عَلَیْکُمْ‌ نِعْمَتِی» امروز نعمت خود را بر شما تمام کردم. 

قابل توجّه و دقّت است که خداوند،روى کردن مردم به قبله را قدم نخستین براى اتمام نعمت و فتح مکّه را قدم دیگر و تعیین و معرفى رهبر را آخرین قدم در اتمام نعمت بیان مى‌کند.لازم به یادآورى است که در جریان تعیین قبله و همچنین تعیین رهبر،تذکّر مى‌دهد که «فَلا تَخْشَوْهُمْ‌ وَ اخْشَوْنِی» .چون در هر دو،احتمال مقاومت،مقابله،بهانه‌گیرى و شایعه‌پراکنى از سوى دیگران مى‌رود. 

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند:«یا على مثلک فى الامّة کمثل الکعبة نصبها اللّه للنّاس علماً» ٢اى على! مثال تو در میان امّت،همانند مثال کعبه است که خداوند آن به عنوان نشانه روشن و پرچم براى مردم قرار داده است،تا جهت خویش را گم نکنند.همچنین در حدیث دیگرى از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود:«و نحن کعبة اللّه و نحن قبلة اللّه» ٣ما کعبه و قبله‌ى خداوندى هستیم. 

پیام‌ها: 

١-مسلمانان باید از هر کارى که بهانه به دست دشمن مى‌دهد پرهیز کنند. 

«لِئَلاّ یَکُونَ‌ لِلنّاسِ‌ عَلَیْکُمْ‌ حُجَّةٌ‌» 

٢-نفى سلطه‌ى دیگران و رسیدن به استقلال،یک ارزش است. «لِئَلاّ یَکُونَ‌ لِلنّاسِ‌ عَلَیْکُمْ‌ حُجَّةٌ‌» ٣-تغییر قبله،عامل خنثى‌سازى ایرادهاى بى‌جا و بهانه‌تراشى‌هاى اهل کتاب و مشرکان و منافقان مى‌باشد. «لِئَلاّ یَکُونَ‌ لِلنّاسِ‌ عَلَیْکُمْ‌ حُجَّةٌ‌» 

٤-دشمنان خارجى،بزرگترین خطر براى مسلمانان نیستند،بى‌تقوایى خطر اصلى است. «فَلا تَخْشَوْهُمْ‌ وَ اخْشَوْنِی» 

٥-تعیین قبله‌ى مخصوص براى مسلمانان،زمینه‌ى اتمام نعمت خدا بر آنهاست. «وَ لِأُتِمَّ‌ نِعْمَتِی عَلَیْکُمْ‌» 

٦-تعیین قبله و نماز خواندن به‌سوى مسجد الحرام،زمینه‌ى هدایت مؤمنان است. «لَعَلَّکُمْ‌ تَهْتَدُونَ‌» 

٧-هدایت،داراى مراحلى است.با آنکه مخاطب آیه مسلمانان هستند که هدایت شده‌اند،پس منظور دست‌یابى به مراحل بالاترى از آن است. «لَعَلَّکُمْ‌ تَهْتَدُونَ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۸ ، ۱۴:۲۸
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی


کلام امام زمان(عج)


أنا وجمیع آبائی عبید الله عزّ وجلّ


ای شیعه ما 

من و تمام پدرانم، همه بنده‌ی خدای عز و جل هستیم.


منابع:بحارالانوار/ج25/ص267

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۸ ، ۱۳:۳۷
محمدرضا زارع

68-  و من کلام له (علیه السلام)

> لما قلد محمد بن أبی بکر مصر فملکت علیه و قتل <

وَ قَدْ أَرَدْتُ تَوْلِیَةَ مِصْرَ هَاشِمَ بْنَ عُتْبَةَ وَ لَوْ وَلَّیْتُهُ إِیَّاهَا لَمَّا خَلَّی لَهُمُ الْعَرْصَةَ وَ لَا أَنْهَزَهُمُ الْفُرْصَةَ بِلَا ذَمٍّ لِمُحَمَّدِ بْنِ أَبِی بَکْرٍ فَلَقَدْ کَانَ إِلَیَّ حَبِیباً وَ کَانَ لِی رَبِیباً.

خطبه 068-شهادت محمد بن ابی بکر 
(پس از آنکه محمّد بن ابی بکر در مصر در سال 38 هجری شهید شد فرمود:) 
ستودن هاشم بن عتبه برای فرمانداری مصر پس از شهادت محمد بن ابی بکر 
می خواستم هاشم بن عتبه را فرماندار مصر کنم، اگر او را انتخاب می کردم میدان را برای دشمنان خالی نمی گذارد، و به عمروعاص و لشگریانش فرصت نمی داد، نه اینکه بخواهم محمد بن ابی بکر را نکوهش کنم، چه او مورد علاقه و محبت من بوده و در دامنم پرورش یافته بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۸ ، ۱۲:۵۱
محمدرضا زارع

«١٤٧»اَلْحَقُّ‌ مِنْ‌ رَبِّکَ‌ فَلا تَکُونَنَّ‌ مِنَ‌ الْمُمْتَرِینَ‌ 

حقّ‌،(آن چیزى است که)از سوى پروردگار توست،پس هرگز از تردیدکنندگان مباش. 

پیام‌ها: 

١-حقّ‌ همان است که از منبع علم بى‌نهایت او صادر شده باشد. «اَلْحَقُّ‌ مِنْ‌ رَبِّکَ‌» 

٢-دستورها و فرامین الهى که از طریق وحى و یا روایات ثابت شود،جاى مجادله و مناقشه ندارد. «فَلا تَکُونَنَّ‌ مِنَ‌ الْمُمْتَرِینَ‌» 

٣-رهبر باید از قاطعیّت و یقین برخوردار باشد،به خصوص وقتى که قانونى را تغییر داده و سنّتى را مى‌شکند. «فَلا تَکُونَنَّ‌ مِنَ‌ الْمُمْتَرِینَ‌» 

«١٤٨»وَ لِکُلٍّ‌ وِجْهَةٌ‌ هُوَ مُوَلِّیها فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ‌ أَیْنَ‌ ما تَکُونُوا یَأْتِ‌ بِکُمُ‌ اللّهُ‌ جَمِیعاً إِنَّ‌ اللّهَ‌ عَلى‌ کُلِّ‌ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ 

و براى هرکس قبله‌اى است که به آن سوى رو مى‌کند.(بنابراین درباره‌ى جهتِ‌ قبله گفتگو نکنید و به جاى آن)در نیکى‌ها و اعمال خیر بر یکدیگر سبقت جویید.(و بدانید)هرجا که باشید،خداوند همه شما را(در محشر) حاضر مى‌کند،همانا خداوند بر هر کارى تواناست. 

نکته‌ها: 

براى کلمه «وِجْهَةٌ‌» دو معناست:قبله و طریقه.اگر این کلمه را همانند اکثر مفسّران به معناى قبله بگیریم،معناى آیه همان است که ترجمه کرده‌ایم.امّا اگر کلمه «وِجْهَةٌ‌» را به معناى طریقه و شیوه بگیریم،معناى آیه این است:براى هر انسان یا گروهى،راه و طریقى است که به‌سوى همان راه کشیده مى‌شود و هرکس راهى را سپرى مى‌کند.و این معنا نظیر آیه‌ى ٨٤ سوره‌ى اسراء است که فرمود: «کُلٌّ‌ یَعْمَلُ‌ عَلى‌ شاکِلَتِهِ‌» 

بعضى مفسّران،مراد از«هو»در «هُوَ مُوَلِّیها» را خدا دانسته‌اند که در این صورت معناى آیه چنین مى‌شود: هرکس قبله‌اى دارد که خداوند آن را تعیین کرده است. 

سبقت در کار خیر،ارزش آن را افزایش مى‌دهد.در قرآن با واژه‌هاى «سارِعُوا» ، «سابِقُوا» و «فَاسْتَبِقُوا» در مورد کار خیر به کار رفته است.و در ستایش انبیا مى‌فرماید: 

«یُسارِعُونَ‌ فِی الْخَیْراتِ‌» ١آنها در نیکى‌ها،شتاب و سرعت مى‌گیرند. 

در برخى روایات ذیل این آیه آمده:در زمان ظهور امام زمان علیه السلام علاقمندان آن حضرت، از اطراف و اکناف جهان یکجا در حضور ایشان جمع خواهند شد. ٢

پیام‌ها: 

١-هر امّتى قبله‌اى داشته و مسئله قبله،مخصوص مسلمانان نیست. «لِکُلٍّ‌ وِجْهَةٌ‌» 

٢-بحث‌هاى بیهوده را رها کنید و توجّه و عنایت شما به انجام کارهاى خیر باشد. «فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ‌» 

٣-به جاى رقابت و سبقت در امور مادّى،باید در کارهاى خیر از دیگران سبقت گرفت. «فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ‌» 

٤-روز قیامت،خداوند همه را یک جا جمع خواهد کرد و این نمونه‌اى از مظهر قدرت الهى است. «یَأْتِ‌ بِکُمُ‌ اللّهُ‌ جَمِیعاً» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ تیر ۹۸ ، ۱۲:۴۹
محمدرضا زارع