عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

نویسند و گردآورنده مطالب : محمد رضا زارع
#نشر مطالب باذکر نشانی این وبلاگ بلامانع است!
_____________________

حدیث روز:

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ مِنَ الْخَیْرِ مَا یُعَجَّلُ
اصول کافى جلد3 صفحه: 212 روایة:4

ترجمه :
رسول خدا (ص) فرمود: همانا خدا کارهاى خیر، زود انجام شده را دوست دارد.

__________________________
*دوستان مارا در لینک زیر حتما دنبال کنید.*

دوستانی که بنده را دنبال میکنند، در صورتی که آدرس سایتشان نیز در فهرست دنبال کنندگانمون ثبت باشه و لینک دنبال کردن هم داشته باشند دنبال خواهند شد


«٢٧٠»وَ ما أَنْفَقْتُمْ‌ مِنْ‌ نَفَقَةٍ‌ أَوْ نَذَرْتُمْ‌ مِنْ‌ نَذْرٍ فَإِنَّ‌ اللّهَ‌ یَعْلَمُهُ‌ وَ ما لِلظّالِمِینَ‌ مِنْ‌ أَنْصارٍ 
و هر مالى را که انفاق کرده‌اید،یا نذرى را که نذر کرده‌اید،پس قطعاً خداوند آن را مى‌داند و براى ستمگران هیچ یاورى نیست. 
پیام‌ها: 
١-حال که خداوند از انفاق ما با خبر است،پس بهترین مال را با والاترین اهداف خرج کنیم. «ما أَنْفَقْتُمْ‌... فَإِنَّ‌ اللّهَ‌ یَعْلَمُهُ‌» 
٢-انفاق،مخصوص ثروتمندان و اموال زیاد نیست،مال کم را نیز انفاق کنید. «مِنْ‌ نَفَقَةٍ‌» گاهى یک برگ زرد پائیزى،کشتى چندین مورچه در حوض مى‌شود. 
٣-ایمان به اینکه خداوند مى‌داند،بهترین دلگرمى براى انفاق و عمل به تعهّدات و نذرهاست. «فَإِنَّ‌ اللّهَ‌ یَعْلَمُهُ‌» 
٤-تشویق و هشدار،در کنار هم عامل رشد است.جمله «فَإِنَّ‌ اللّهَ‌ یَعْلَمُهُ‌» عامل تشویق،و جمله «ما لِلظّالِمِینَ‌ مِنْ‌ أَنْصارٍ» هشدار است. 
٥-وفاى به نذر،واجب و ترک آن ظلم است. «نَذَرْتُمْ‌... ما لِلظّالِمِینَ‌» 
٦-ظلم به خود،راه توبه و کفّاره دارد،ولى در ظلمى که به محرومان به خاطر ترک انفاق مى‌شود،ظالم هیچ یاورى ندارد. «وَ ما لِلظّالِمِینَ‌ مِنْ‌ أَنْصارٍ» 
٧-شفاعت،شامل حال افراد بخیل نمى‌شود. ١«وَ ما لِلظّالِمِینَ‌ مِنْ‌ أَنْصارٍ» 
٨-اگر انگیزه بخل،استمداد و یارى خواستن از مال و مردم باشد،بدانید هرگاه قهر خداوند بیاید،نه مال و نه مردم کارآیى ندارند. «ما لِلظّالِمِینَ‌ مِنْ‌ أَنْصارٍ» 
٩-جرم،با جریمه باید متناسب باشد.کسى که در دنیا با انفاق،یار دیگران نیست،در آخرت هم دیگران یاور او نخواهند بود. «ما لِلظّالِمِینَ‌ مِنْ‌ أَنْصارٍ» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۸ ، ۰۹:۱۵
محمدرضا زارع

231-  و من خطبة له (علیه السلام)
> خطبها بذی قار و هو متوجه إلی البصرة ذکرها الواقدی فی کتاب "الجمل" <
فَصَدَعَ بِمَا أُمِرَ بِهِ وَ بَلَّغَ رِسَالَاتِ رَبِّهِ فَلَمَّ اللَّهُ بِهِ الصَّدْعَ وَ رَتَقَ بِهِ الْفَتْقَ وَ أَلَّفَ بِهِ الشَّمْلَ بَیْنَ ذَوِی الْأَرْحَامِ بَعْدَ الْعَدَاوَةِ الْوَاغِرَةِ فِی الصُّدُورِ وَ الضَّغَائِنِ الْقَادِحَةِ فِی الْقُلُوبِ.
 

 

خطبه 231-خطبه ای در ذوقار 
ویژگیهای پیامبر (ص) 
پیامبر اسلام (ص) آنچه را که به او فرموده شد آشکار کرد، و پیامهای پروردگارش را رساند، او شکافهای اجتماعی را به وحدت اصلاح، و فاصله ها را پیوستگی بخشید، میان خویشاوندان یگانگی برقرار کرد پس از آنکه آتش دشمنی ها و کینه های برافروخته در دلها راه یافته بود.
 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۸ ، ۰۸:۰۰
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام کاظم(ع)

«یقم القائم بلاسفیانی؟ ان امر القائم حتم من الله، و امر السفیانی حتم من الله، و لا یکون قائم الا بسفیانی قلت: جعلت فداک فیکون فی هذه السنة؟ قال: ما شاء الله. قلت: یکون فی السنة التی یلیها؟ قال: یفعل الله ما یشاء».

«مگر ممکن است که بدون خروج سفیانی، قائم (عجل الله فرجه) قیام کند؟! نه هرگز. ظهور قائم (ارواحنا فداه) از طرف خدا حتمی است و خروج سفیانی نیز از طرف خدا قطعی است، هرگز قائم (علیه‌السلام) بدون سفیانی نخواهد بود».ابن اسباط می گوید: عرض کردم: آیا قائم (عجل الله فرجه الشریف) در همان سال ظهور می کند؟ فرمود: آنچه خدا اراده کند. گفتم: آیا در سال بعدی ظهور می کند؟ فرمود: خدای تبارک و تعالی هر چه اراده کند، همان را انجام می دهد.

بشارة الاسلام/ ص153

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۸ ، ۰۶:۴۵
محمدرضا زارع

 

  • سالروز ولادت امام حسن عسگری

به مناسبت سالروز ولادت امام حسن عسگری

در سالروز ولادت یکی از اهل بیت گرامی پیامبر اسلام (ص) قرار داریم. سال 232 ه. ق در چنین روزی یکی از نوادگان پیامبر (ص)، حضرت امام حسن عسگری (ع) دیده به جهان گشود. آن حضرت گرچه 28 سال بیشتر زندگی نکرد، اما گنجینه ای گرانبها از معارف و علوم اسلامی را از خود به یادگار گذاشت. این روز خجسته به همه دوستداران فضیلت و پاکی مبارک باد.

میلاد امام حسن عسگری(ع) مبارک باد

در شرح خصوصیات امام حسن عسگری (ع) گفته شده است که ایشان از سیمایی پر از مهر و عطوفت همراه با حذبه برخوردار بود، بطوریکه دیدار آن حضرت، افراد را تحت تاثیر قرار می داد. در تاریخ از اشخاصی نام برده شده که در ابتدا به دلیل ناآگاهی، از امام دوری می جستند، اما دراثر ملاقات با آن حضرت، متحول شده و در زمره دوستداران واقعی ایشان قرار می گرفتند. دوران امامت امام حسن عسگری (ع) حدود 6 سال بود که امام بیشتر آن را در تبعید و زندان گذراند. آن حضرت با سه خلیفه عباسی، معتز، مهتدی و معتمد، هم عصر بود.

امام حسن عسگری (ع) در کودکی به اجبار خلفای عباسی به همراه پدرش امام هادی (ع) مدینه را ترک کرد و در شهر سامرا - مرکز حکومت عباسیان در آن زمان - اقامت گزید. در آن دوران که خفقان و استبداد عباسیان بسیار شدید بود، امام حسن عسگری (ع) کمتر امکان می یافت تا جلسات درس و بحث تشکیل دهد و به سختی می توانست مستقیماً با توده های مردم و یا جویندگان دانش و معرفت، ارتباط برقرار کند. از اینرو آن حضرت به روش های گوناگون بویژه از طریق نامه ها و مکاتبات، آموزه ها و مفاهیم جذاب دین را برای مردم تبیین می کرد.

علی بن محمد مالکی، مشهور به "ابن صباغ " که از دانشمندان بزرگ اسلامی است، درباره امام حسن عسگری (ع) چنین می گوید: "یگانه عصر خویش بود و کسی را یارای برابری با او نبود. او بر مَرکب دانش نشسته و با تدبیر خود، گره ها و مشکلات مردم را یکایک می گشود. همچنین با اندیشه نیرومند خود ، حقایق را آشکار می کرد ."

یکی از مسائل مهم در نظر اهل بیت پیامبر، تبیین جایگاه امامت و بیان اهمیت مسئله رهبری در جامعه اسلامی بود. اهل بیت پیامبر در فرصت های گوناگون، آگاهی های لازم را در زمینه ویژگی های رهبری صالح و امین، به مردم می دادند. آنها این نکته را یادآور می شدند که هرگاه افرادی ناشایست و ستمکار بر مسند حکمرانی مردم قرار گیرند، جامعه آسیب می بیند و راه انحطاط را می پیماید. چنانکه در طول تاریخ رهبرانی را شاهد بوده ایم که جز انحراف ، ستم و تباهی چیزی به ارمغان نیاورده اند. در رابطه با اهمیت و نقش امامت، امام حسن عسگری (ع) در نامه ای به اسماعیل نیشابوری چنین فرمود: "هر کس در جهان، امام و پیشوای خود را نشناسد، حیران و سرگردان می شود." در فرازی دیگر از این نامه آمده است: "از رحمت خداوند است که اموری بر مومنان واجب شده تا در میدان آزمایش زندگی، پاک از ناپاک شناخته شود و آنچه در دلهای شماست آزموده گردد. با عمل به واجبات دین، به سوی رحمت پروردگار پیشی گیرید تا مقام و منزلت تقوا پیشگان مشخص شود."

                                         

یاری رساندن به مردم، افزون بر اینکه بذر شادی را در دلها می نشاند و گره از گرفتاری های آنها باز می کند، روح صفا و صمیمیت و همدلی را نیز در پیکره جامعه تزریق می کند. از همین رو، امام حسن عسگری (ع) دو خصوصیت تقوا و سود رساندن به مردم را از برترین کمالات انسانی بر می شمرد و می فرماید: "دو خصلت است که بهتر و بالاتر از آنها چیزی نیست. ایمان به خدا / و سود رساندن به برادران."

فردی به نام محمد بن حسن می گوید: روزی به امام حسن عسگری (ع) نامه ای نوشتم و در آن از فقر و ناداری خویش شکایت کردم. امام در جواب نامه من، مطالبی را بیان فرمود که موجب دلگرمی من شد. آن حضرت در جواب نامه چنین نوشت: "ما پناه کسانی هستیم که به ما پناهنده شوند و نور و روشنایی برای کسانی هستیم که از ما بینش و آگاهی بخواهند. کسی که ما ( اهل بیت پیامبر ) را دوست بدارد، در مراتب عالی بهشت با ما خواهد بود."

                                       

ابوهاشم جعفری می گوید: "تنگدست بودم و می خواستم چند دینار از امام حسن عسگری (ع) طلب کنم. نزد ایشان رفتم، ولی از روی شرم چیزی نگفتم و به خانه بازگشتم. اما امام متوجه مشکلات من شد. ساعتی بعد یکی از فرستادگان آن حضرت، صد دینار از طرف ایشان برایم آورد. به همراه پیغامی که در آن نوشته بود: "اگر حاجتی داشتی، شرم مکن و بیم نداشته باش، طلب کن که آنچه را دوست داری، خواهی یافت."

 

امام حسن عسگری (ع) درباره شناخت حقوق برادران دینی و فروتنی در برابر آنان فرمود: "کسی که به حقوق برادران خود آشناتر باشد، برای ادای آن حقوق بیشتر تلاش می کند و منزلتش نزد خدا بالاتر است. هرکه در دنیا برای برادران خود فروتنی کند، در پیشگاه خداوند از صدیقان محسوب می شود."

السلام علیک یا حسن بن علی العسکری

از ویژگی های ممتاز زندگانی امام حسن عسگری (ع)، تسلیم نشدن آن حضرت در مقابل ظالمان و خود کامگان / و اراده استوار آن امام در پیمودن راه حقیقت بود. آن حضرت در دوران امامت خود، علاوه بر مسئولیت هدایت مردم، رسالت دیگری نیز برعهده داشت. و آن این بود که جامعه را برای دوران غیبت حضرت مهدی (عج) آماده کند. چرا که حضرت مهدی (عج)، منجی موعود عالم بشریت، فرزند امام حسن عسگری (ع) است و پس از امام حسن عسگری، دوران غیبت آغاز می شد. البته در آن دوران حساس و پر خفقان، جان فرزند امام، از سوی حاکمان ستمکار عباسی در خطر بود. اما با لطف و عنایت خداوند و تدبیر امام حسن عسگری (ع)، حضرت مهدی (عج) از خطرها درامان ماند و پس از رحلت پدرش امام حسن عسگری از انظار غایب شد. هم اکنون قرن ها از دوران غیبت سپری شده است، ولی بطور مسلم روزی امام مهدی (عج) ظهور می کند و بنیان ستم و بی عدالتی را در جهان فرو می ریزد تا عدل و قسط در سراسر عالم ، مستقر شود. آن روز موعود به اذن خداوند فرا خواهد رسید.

اللهم عجل لولیک الفرج

بار دیگر سالروز ولادت امام حسن عسگری (ع) را به شما دوستان عزیز و ارجمند تبریک می گوییم و از خداوند می خواهیم ما را از رهروان راه فضیلت و راستی قرار دهد.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۸ ، ۱۶:۴۵
محمدرضا زارع

حقیقت توسل

بخش سوم

 

اقسام توسل

با نظر به اینکه چه چیزی در توسل واسطه قرار می گیرد میتوان توسل را به چند دسته تقسیم کرد:

۱- توسل به اسما و صفات الهی که یکی از راه‌های طلب مغفرت از خداوند و استجابت دعا، قسم دادن خداوند به اسما و صفات اوست ترمذی در کتاب خود نقل می کند:

پیامبر صلی الله شنیدند که مردی میگوید:<< اللّهم اِنّی اسئلک بأنّی أشهد أنّک أنت اللّه لا إله إلّا أنت الاحد الصمد الّذی لم یلد ولم یولد ولم یکن له کفواًً أحد >>(خدایا تو را قسم میدهم به ایمانی که به تو دارم و اینکه خدایی جز تو نیست یکتا کسی که زاده نشده و نزاده است و همتایی ندارد) * البته حاجت او در این حدیث ذکر نشده است* پیامبر صلی الله و وقتی سخن او را شنیدند فرمودند:(لقد سألت اللّه باسمه الأعظم الذی إذا دعی به أجاب و إذا سئل له أعطی) ^خدا را به اسم اعظم سوگند دادی اسمی که اگر به آن نام خوانده شود جواب می دهد و اگر به آن نام از او درخواست شود عطا می‌کند^[۱]

امام باقر و امام صادق علیهما السلام برای استجابت دعا به اسمای خداوند توسل می کردند به عنوان مثال آنان می‌گفتند :( اللهمّ إنّی اسئلک باسمک العظیم الأعظم الأعزّّ الأجلّ الأکرم الّذی إذا دعیت به علی مغالق أبواب السماء للفتح بالرحمه إنفتحت  ...  و إذادعیت به علی العسر للیسر تیسّرت) [۲] *خدایا من از تو درخواست می کنم به نام بزرگ، بزرگ تر ،گرامی و برتر تو نامی که اگر بر درب‌های بسته آسمان برای باز شدن به آن نام خوانده شوی ،گشوده می‌شوند و اگر برای آسان شدن مشکلات به آن نام خوانده شوی آسان شود *

 

۲-توسل به قرآن مجید

<<توسل به قرآن مجید>> مورد اتفاق همه مسلمانان است مسلمانان در شب های قدر قرآن را بر سر می گذارند و می گویند :((اللّهم إنّی أسئلک بکتابک المنزل و ما فیه و فیه اسمک الأکبر وأسماؤک الحسنی  ....  أن تجعلنی من عتقائک من النار) [۳] *خدایا به حق کتابت که آن را نازل کردی و به حق آنچه در آن است و به حق اسم اعظم تو و نیکوترین اسمای تو که در آن آمده است مرا از آتش جهنم نجات بخش*

 

پاورقی

۱-ترمذی،محمد ابن عیسی، سنن الترمذی ج5 ص515

۲-طوسی،محمدابن حسن، مصباح المتهجد بخشی از دعای سمات ص416

۳-مفاتیح الجنان اعمال شب قدر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۸ ، ۲۰:۰۸
محمدرضا زارع

«٢٦٩»یُؤْتِی الْحِکْمَةَ‌ مَنْ‌ یَشاءُ وَ مَنْ‌ یُؤْتَ‌ الْحِکْمَةَ‌ فَقَدْ أُوتِیَ‌ خَیْراً کَثِیراً وَ ما یَذَّکَّرُ إِلاّ أُولُوا الْأَلْبابِ‌ 
(خداوند)حکمت و بینش را به هرکس بخواهد(و شایسته ببیند)مى‌دهد و به هرکس حکمت داده شود،همانا خیرى فراوان به او داده شده است و جز خردمندان(از این نکته)متذکّر نمى‌گردند. 
نکته‌ها: 
«ألباب»جمع«لُبّ‌»به معناى مغز است و به همه انسان‌ها« أُولُوا الْأَلْبابِ‌ »نمى‌گویند، بلکه تنها به خردمندانى مى‌گویند که عقل خود را به کار گیرند و راه زندگى و سعادت واقعى خود را بیابند. 
حکمت را به معنى معرفت و شناختِ‌ اسرار و آگاهى از حقایق و رسیدن به حقّ‌ دانسته‌اند که خداوند به بعضى از افراد به خاطر پاکى و تقوا و تلاش عطا مى‌کند،تا آنان وسوسه‌هاى شیطانى را از الهامات الهى بازشناخته و چاه را از راه و شعار را از شعور تشخیص دهند و این خیر کثیر است. 
در روایات مى‌خوانیم:حکمت،معرفت و تفقّه در دین است.حکمت،اطاعت از خدا، شناخت امام و پرهیز از گناهان کبیره است. ١
پیام‌ها: 
١-گرچه مال و ثروت خیر است،ولى خیرِ کثیر،داشتنِ‌ دید و قدرت تشخیص است.کسانى که از آن خیر انفاق کنند،به خیر کثیر مى‌رسند. «أَنْفِقُوا مِنْ‌ طَیِّباتِ‌... 
یُؤْتِی الْحِکْمَةَ‌» ٢-شیطان وعده‌ى فقر،و خداوند وعده‌ى مغفرت و فضل مى‌دهد.امّا تشخیص و انتخاب هریک از این دو راه،حکمت لازم دارد. «یُؤْتِی الْحِکْمَةَ‌» 
٣-همه‌ى دنیا متاع قلیل است، ١ولى حکمت خیر کثیر است.اگر همه امکانات مادّى فداى دستیابى به حکمت و بینش صحیح گردد،ارزش دارد. «فَقَدْ أُوتِیَ‌ خَیْراً کَثِیراً» 
٤-حکمت هدیه‌اى کلیدى و مادر همه‌ى خیرات است.هرکه آن را داشت چیزهاى زیادى خواهد داشت. «وَ مَنْ‌ یُؤْتَ‌ الْحِکْمَةَ‌ فَقَدْ أُوتِیَ‌ خَیْراً کَثِیراً» 
٥-هرکسى به ارزش حکمت پى نمى‌برد. «ما یَذَّکَّرُ إِلاّ أُولُوا الْأَلْبابِ‌» دنیاگرایان بر مال و آمار و محاسبات مادّى تکیه مى‌کنند و سود و زیان را براساس مادّیات مى‌سنجند،ولى دوراندیشان عاقل و راه‌شناسان اندیشمند،از بعد دیگرى محاسبه مى‌کنند. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۸ ، ۱۶:۰۵
محمدرضا زارع

230-  و من خطبة له (علیه السلام)
> فی مقاصد أخری <
فَإِنَّ تَقْوَی اللَّهِ مِفْتَاحُ سَدَادٍ وَ ذَخِیرَةُ مَعَادٍ وَ عِتْقٌ مِنْ کُلِّ مَلَکَةٍ وَ نَجَاةٌ مِنْ کُلِّ هَلَکَةٍ بِهَا یَنْجَحُ الطَّالِبُ وَ یَنْجُو الْهَارِبُ وَ تُنَالُ الرَّغَائِبُ.
>فضل العمل<
فَاعْمَلُوا وَ الْعَمَلُ یُرْفَعُ وَ التَّوْبَةُ تَنْفَعُ وَ الدُّعَاءُ یُسْمَعُ وَ الْحَالُ هَادِئَةٌ وَ الْأَقْلَامُ جَارِیَةٌ وَ بَادِرُوا بِالْأَعْمَالِ عُمُراً نَاکِساً أَوْ مَرَضاً حَابِساً أَوْ مَوْتاً خَالِساً فَإِنَّ الْمَوْتَ هَادِمُ لَذَّاتِکُمْ وَ مُکَدِّرُ شَهَوَاتِکُمْ وَ مُبَاعِدُ طِیَّاتِکُمْ زَائِرٌ غَیْرُ مَحْبُوبٍ وَ قِرْنٌ غَیْرُ مَغْلُوبٍ وَ وَاتِرٌ غَیْرُ مَطْلُوبٍ قَدْ أَعْلَقَتْکُمْ حَبَائِلُهُ وَ تَکَنَّفَتْکُمْ غَوَائِلُهُ وَ أَقْصَدَتْکُمْ مَعَابِلُهُ وَ عَظُمَتْ فِیکُمْ سَطْوَتُهُ وَ تَتَابَعَتْ عَلَیْکُمْ عَدْوَتُهُ وَ قَلَّتْ عَنْکُمْ نَبْوَتُهُ فَیُوشِکُ أَنْ تَغْشَاکُمْ دَوَاجِی ظُلَلِهِ وَ احْتِدَامُ عِلَلِهِ وَ حَنَادِسُ غَمَرَاتِهِ وَ غَوَاشِی سَکَرَاتِهِ وَ أَلِیمُ إِرْهَاقِهِ وَ دُجُوُّ أَطْبَاقِهِ وَ جُشُوبَةُ مَذَاقِهِ فَکَأَنْ قَدْ أَتَاکُمْ بَغْتَةً فَأَسْکَتَ نَجِیَّکُمْ وَ فَرَّقَ نَدِیَّکُمْ وَ عَفَّی آثَارَکُمْ وَ عَطَّلَ دِیَارَکُمْ وَ بَعَثَ وُرَّاثَکُمْ یَقْتَسِمُونَ تُرَاثَکُمْ بَیْنَ حَمِیمٍ خَاصٍّ لَمْ یَنْفَعْ وَ قَرِیبٍ مَحْزُونٍ لَمْ یَمْنَعْ وَ آخَرَ شَامِتٍ لَمْ یَجْزَعْ.
>فضل الجد<
فَعَلَیْکُمْ بِالْجَدِّ وَ الِاجْتِهَادِ وَ التَّأَهُّبِ وَ الِاسْتِعْدَادِ وَ التَّزَوُّدِ فِی مَنْزِلِ الزَّادِ وَ لَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا کَمَا غَرَّتْ مَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ مِنَ الْأُمَمِ الْمَاضِیَةِ وَ الْقُرُونِ الْخَالِیَةِ الَّذِینَ احْتَلَبُوا دِرَّتَهَا وَ أَصَابُوا غِرَّتَهَا وَ أَفْنَوْا عِدَّتَهَا وَ أَخْلَقُوا جِدَّتَهَا وَ أَصْبَحَتْ مَسَاکِنُهُمْ أَجْدَاثاً وَ أَمْوَالُهُمْ مِیرَاثاً لَا یَعْرِفُونَ مَنْ أَتَاهُمْ وَ لَا یَحْفِلُونَ مَنْ بَکَاهُمْ وَ لَا یُجِیبُونَ مَنْ دَعَاهُمْ فَاحْذَرُوا الدُّنْیَا فَإِنَّهَا غَدَّارَةٌ غَرَّارَةٌ خَدُوعٌ مُعْطِیَةٌ مَنُوعٌ مُلْبِسَةٌ نَزُوعٌ لَا یَدُومُ رَخَاؤُهَا وَ لَا یَنْقَضِی عَنَاؤُهَا وَ لَا یَرْکُدُ بَلَاؤُهَا.
>و منها فی صفة الزهاد<
کَانُوا قَوْماً مِنْ أَهْلِ الدُّنْیَا وَ لَیْسُوا مِنْ أَهْلِهَا فَکَانُوا فِیهَا کَمَنْ لَیْسَ مِنْهَا عَمِلُوا فِیهَا بِمَا یُبْصِرُونَ وَ بَادَرُوا فِیهَا مَا یَحْذَرُونَ تَقَلَّبُ أَبْدَانِهِمْ بَیْنَ ظَهْرَانَیْ أَهْلِ الْآخِرَةِ وَ یَرَوْنَ أَهْلَ الدُّنْیَا یُعَظِّمُونَ مَوْتَ أَجْسَادِهِمْ وَ هُمْ أَشَدُّ إِعْظَاماً لِمَوْتِ قُلُوبِ أَحْیَائِهِمْ.

 

 

خطبه 230-درباره تقوا 
پرهیزکاری و عمل 
همانا ترس از خدا کلید هر در بسته، و ذخیره رستاخیز، و مایه آزادگی از هرگونه بردگی، و عامل نجات از هرگونه هلاکت است، در پرتو پرهیزکاری، تلاشگران پیروز، پرواکنندگان از گناه رستگار، و به هر آرزویی می توان رسید. مردم! عمل کنید که عمل نیکو به سوی خدا بالا می رود، و توبه سودمند است، و دعا به اجابت می رسد، و آرامش برقرار، و قلمهای فرشتگان در جریان است، به اعمال نیکو بشتابید پیش از آنکه عمرتان پایان پذیرد، یا بیماری مانع شود، و یا تیر مرگ شما را هدف قرار دهد. ضرورت یاد مرگ زیرا مرگ نابودکننده لذتها، تیره کننده خواهشهای نفسانی، و دورکننده اهداف شماست، مرگ دیدارکننده ای ناخشنود، هماوردی شکست ناپذیر و کینه توزی است که بازخواست نمی شود، دامهای خود را هم اکنون بر دست و پای شما آویخته، و سختی هایش شما را فرا گرفته، و تیرهای خود را به سوی شما پرتاب کرده است. قهرش بزرگ، و دشمنی او پیاپی و تیرش خطا نمی کند. چه زود است که سایه های مرگ، و شدت دردهای آن، و تیرگیهای لحظه جان کندن، و بیهوشی سکرات مرگ، و ناراحتی و خارج شدن روح از بدن، و تاریکی چشم پوشیدن از دنیا، و تلخی خاطره ها، شما را فرا گیرد. پس 
ممکن است ناگهان مرگ بر شما هجوم آورد، و گفتگوهایتان را خاموش، و جمعیت شما را پراکنده، و نشانه های شما را نابود، و خانه های شما را خالی، و میراث خواران شما را برانگیزد تا ارث شما را تقسیم کنند، آنان یا دوستان نزدیکند که به هنگام مرگ نفعی نمی رسانند، یا نزدیکان غمزده ای که نمی توانند جلوی مرگ را بگیرند، یا سرزنش کنندگانی که گریه و زاری نمی کنند. سفارش به نیکوکاری بر شما باد به تلاش و کوشش، آمادگی و آماده شدن، و جمع آوری زاد و توشه آخرت در دوران زندگی دنیا، دنیا شما را مغرور نسازد، چنانکه گذشتگان شما، و امتهای پیشین را در قرون سپری شده مغرور ساخت، آنان که دنیا را دوشیدند، به غفلت زدگی در دنیا گرفتار آمدند، فرصتها را از دست دادند، و تازه های آن را فرسوده ساختند، سرانجام خانه هایشان گورستان، و سرمایه هایشان ارث این و آن گردید، آن را که نزدیکشان رود نمی شناسند، و به گریه کنندگان خود توجهی ندارند، و نه دعوتی را پاسخ می گویند. مردم! از دنیای حرام بپرهیزید، که حیله گر و فریبنده و نیرنگباز است، بخشنده ای بازپس گیرنده، و پوشنده ای برهنه کننده است، آسایش دنیا بی دوام، و سختی هایش بی پایان، و بلاهایش دائمی است. 
دنیا و زاهدان زاهدان گروهی از مردم دنیایند که دنیاپرست نمی باشند، پس در دنیا زندگی می کنند اما آلودگی دنیاپرستان را ندارند، در دنیا با آگاهی و بصیرت عمل می کنند، و در ترک زشتی ها از همه پیشی می گیرند، بدنهایشان بگونه ای در تلاش و حرکت است که گویا میان مردم آخرتند، اهل دنیا را می نگرند که مرگ بدنها را بزرگ می شمارند، اما آنها مرگ دلهای زندگان را بزرگتر می دانند.
 


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۸ ، ۱۴:۵۵
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام رضا(ع)

«دعبل خزاعی، هنگامی که به خدمت امام رضا علیه‌السلام رسید و قصیده ی معروفش: «مدارس آیات خلت من تلاوة» را خواند، تا به این بیت رسید:خروج امام لا محالة خارج  یقوم علی اسم الله و البرکات یمیز فینا کل حق و باطل  و یجزی علی النعماء و النقمات - ظهور امامی که به ناگزیر خروج خواهد کرد، به نام خدا قیام می کند و برکت‌های حق تعالی را به همراه می آورد.- در میان ما حق را از باطل جدا می سازد. و در برابر نیکی ها و زشتی ها پاداش و کیفر دهد.هنگامی که دعبل به این دو بیت رسید، امام رضا علیه‌السلام به شدت گریست، و آنگاه سر مبارکش را بلند کرد و خطاب به دعبل فرمود:- «یا خزعی! نطق روح القدس علی لسانک بهذین البیتین، فهل تدری من هذا الامام و متی یقوم؟».- «ای دعبل! روح القدس این دو بیت را بر زبان تو جاری ساخته است. آیا می دانی که آن امام کیست؟ و چه زمانی قیام می کند؟»دعبل عرض کرد: نه، سرورم. فقط شنیده ام که امامی از شما خروج می کند و زمین را از تباهی ها پاک می سازد، و آن را پر از عدل و داد می نماید، آن چنان که پر از جور و ستم شده باشد. امام رضا علیه‌السلام فرمود:- «یا دعبل! الامام بعدی: محمد ابنی، و بعد محمد: ابنه علی، و بعد علی: ابنه الحسن، و بعد الحسن: ابنه الحجة القائم المنتظر فی غیبته، المطاع فی ظهوره، لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد، لطول الله ذلک الیوم، حتی یخرج فیملأها عدلا کما ملئت جورا».-«ای دعبل! امام بعد از من: پسرم محمد است، و بعد از محمد، پسرش علی است، بعد از علی، پسرش حسن و بعد از حسن، پسرش حجت است که «قائم» است (سلام الله علیهم) و در غیبتش او را انتظار کشند و در ظهورش از او فرمان برند. اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نباشد، خداوند آن روز را به قدری طولانی گرداند که او خارج شود و روی زمین را پر از عدل و داد نماید، آن چنان که از بی عدالتی پر شده باشد».سپس فرمود:-«اما اینکه کی خارج می شود؟ آن مربوط به وقت است، که پدرم، از پدرش، از پدران بزرگوارش، از امیرمومنان (علیه‌السلام) از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت کرده اند که به آن حضرت گفته شد: قائم نسل تو کی خارج می شود؟ فرمود: مَثل او همانند مَثل قیامت است، جز خدا کسی از وقت آن آگاه نیست، در آسمان‌ها و زمین بسی گران است، جز به صورت ناگهانی خارج نمی شود».

کفایة الاثر/ ص272 و بحارالانوار/ ج51/ ص154 و کمال الدین/ ص372 و اثباة الهداة/ ج3/ ص457نگارنده گوید: این همان قصیده است که دعبل آن را با بیت زیر ختم کرده بود:وقبر ببغداد لنفس زکیة  تضمنه الرحمن فی الغرفات چون به این بیت رسید، امام رضا علیه‌السلام به او فرمود: آیا دو بیت دیگر به این قصیده ی تو بیفزایم؟ تا قصیده ات کامل شود؟ عرضه داشت: چه افتخاری بالاتر از آن، بفرمائید. امام علیه‌السلام فرمود:وقبر بطوس یالها من مصیبته  الحت علی الاحشاء بالزفرات الی الحشر حتی یبعث الله قائما  یفرج عنا الهم و الکربات قبری در طوس است، چه عجب مصیبتی است، مصیبت آن با ناله‌های دردناک، آتش حسرت را تا روز قیامت در درون می‌‌افروزد تا اینکه خداوند قائمی را برانگیزد و اندوه و سختی‌‌ها را از ما برطرف سازد.دعبل گفت: ای فرزند پیامبر! من در طوس چنین قبری را سراغ ندارم. آن، قبر چه کسی است؟ فرمود: آن قبر من است. چیزی نمی‌گذرد که طوس محل آمد و شد شیعیان و زائران من می شود، آگاه باش که هر کس مرا در آن دیار غربت زیارت کند، در روز قیامت با من و در کنار من خواهد بود و گناهانش آمرزیده خواهد شد». کمال الدین صدوق/ ص373

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۸ ، ۱۳:۴۳
محمدرضا زارع

حقیقت توسل

بخش دوم

 

فاعلیت طولی خداوند

<<توحید افعالی>> به این معناست که هیچ فعلی در جهان هستی بدون اراده و اذن خداوند محقق نمی‌شود بنابراین باید به تفاوت بین <فاعل مستقل >و< فاعل غیر مستقل >توجه دقیقی داشته باشیم .

مثال اول : خداوند در برخی آیات قرآن ضلالت و هدایت را به خودش نسبت می دهد و می فرماید:<< یضل را من یشا و یهدی من یشا >>[1]خدا هر کس را بخواهد و *شایسته بداند* گمراه می کند و هرکس را بخواهد و* لایق بداند* هدایت می کند اما در آیاتی دیگر پیامبر صلی الله را نیز هدایت کننده معرفی می‌کند و می فرماید :<<و انک لتهدی الیصراط مستقیم >>[2] و تو مسلماً به سوی راه راست هدایت می کنی در جمع بین معنای این دعای باید گفت هدایت اصیل و مستقل را خدا انجام می‌دهد ولی هدایت انبیا و اولیای الهی و اسم خداوند است مثال دوم خداوند در برخی از آیات قبض ارواح را به خودش نسبت داده و فرموده است:<< الله یتوفی الانفس حین موتها >>[3] خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می‌کند حال آن که در آیات دیگر قبض ارواح را به ملکل موت یا فرستادگان خود نسبت داده و فرموده است:(( فکیف اذا توفتهم. الملایکه یضربون وجوههم و ٱدبارهم))[4] حال آنها چگونه خواهد بود هنگامی که فرشتگان (مرگ) در صورت و پشت آنان می زنند و جان آنها را می گیرند؟!

 

بین این آیات نیز تنافی وجود ندارد زیرا خداوند قبض روح را به صورت مستقل و بدون نیاز به کسی صورت می‌دهد اما قبض روح توسط ملائکه ،وابسته به خدا و با نیرو گرفتن از او و به امر او صورت می‌گیرد ،پس می توان نتیجه گرفت که جهان نظام اسباب و مسببات است و با فاعلیت طولی اداره می‌شود و اعتقاد به سببیت هیچ منافاتی با توکل و توحید افعالی ندارد.

 

پاورقی

۱-سوره نحل آیه 93

۲-سوره شوری آیه 52

۳-سوره زمر آیه 42

۳-سوره محمد آیه 27

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۸ ، ۱۰:۱۵
محمدرضا زارع

229-  و من کلام له (علیه السلام)
> فی وصف بیعته بالخلافة <
# قال الشریف : و قد تقدم مثله بألفاظ مختلفة. #
وَ بَسَطْتُمْ یَدِی فَکَفَفْتُهَا وَ مَدَدْتُمُوهَا فَقَبَضْتُهَا ثُمَّ تَدَاکَکْتُمْ عَلَیَّ تَدَاکَّ الْإِبِلِ الْهِیمِ عَلَی حِیَاضِهَا یَوْمَ وِرْدِهَا حَتَّی انْقَطَعَتِ النَّعْلُ وَ سَقَطَ الرِّدَاءُ وَ وُطِئَ الضَّعِیفُ وَ بَلَغَ مِنْ سُرُورِ النَّاسِ بِبَیْعَتِهِمْ إِیَّایَ أَنِ ابْتَهَجَ بِهَا الصَّغِیرُ وَ هَدَجَ إِلَیْهَا الْکَبِیرُ وَ تَحَامَلَ نَحْوَهَا الْعَلِیلُ وَ حَسَرَتْ إِلَیْهَا الْکِعَابُ.

 

 

خطبه 229-در توصیف بیعت مردم 
ویژگیهای بیعت مردم با امام 
دست مرا برای بیعت می گشودید و من می بستم، شما آن را به سوی خود می کشیدید و من آن را می گرفتم، سپس چونان شتران تشنه که به طرف آبشخور هجوم می آوردند بر من هجوم آوردید، تا آنکه بند کفشم پاره شد، و عبا از دوشم افتاد، و افراد ناتوان پایمال گردیدند، آن چنان مردم در بیعت با من خشنود بودند که خردسالان شادمان، و پیران برای بیعت کردن لرزان به راه افتادند، بیماران بر دوش خویشان سوار، و دختران جوان بی نقاب به صحنه آمدند.
 


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۸ ، ۰۹:۰۰
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام کاظم(ع)

امام [مهدی علیه‌السلام] از دیدگان مردم پنهان می شود ولی یاد او از دل های مؤمنان فراموش نمی شود.

غیبت نعمانی/ باب 34/ ح6/ ص57

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۸ ، ۰۷:۴۵
محمدرضا زارع

«٢٦٨»اَلشَّیْطانُ‌ یَعِدُکُمُ‌ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ‌ بِالْفَحْشاءِ وَ اللّهُ‌ یَعِدُکُمْ‌ مَغْفِرَةً‌ مِنْهُ‌ وَ فَضْلاً وَ اللّهُ‌ واسِعٌ‌ عَلِیمٌ‌ 
شیطان(به هنگام انفاق،)شما را از فقر و تهیدستى بیم مى‌دهد و شما را به فحشا و زشتى‌ها فرامى‌خواند ،ولى خداوند از جانب خود به شما وعده‌ى آمرزش و فزونى مى‌دهد و خداوند وسعت بخش داناست. 
نکته‌ها: 
به هنگام انفاق،شیطان به سراغ انسان مى‌آید و القاء مى‌کند که اگر امروز انفاق کنى فردا خودت فقیر خواهى شد،بهتر است اموالت را ذخیره کنى تا به هنگام پیرى و بیمارى و...، خرج نمایى.اینها القائات و وعده‌هاى شیطانى است. 
نیاز ما در فرداى قیامت به مغفرت الهى،به مراتب بیشتر از نیاز ما در فرداى دنیاست.مبادا مغفرت الهى را با خیال رفاه در زندگى مبادله کنیم.زیرا: 
اوّلاً:شاید پیر نشدم و نیازمند نشدم،ولى در قیامت نیاز من قطعى است. ثانیاً:شاید مالى که امروز براى فردا نگه مى‌دارم،باقى نماند،ولى انفاقِ‌ امروز حتماً براى فرداى قیامت باقى است. 
ثالثاً:شاید از مال اندوخته‌ى امروز در فرداى پیرى نتوانم بهره‌مند شوم،ولى از انفاق امروز بهره‌مندى در قیامت قطعى است. 
رابعاً:بهره‌مندى انسان از اندوخته خود در دوران پیرى،موقّتى است،ولى بهره‌گیرى انسان از انفاق در قیامت ابدى است. ١
پیام‌ها: 
١-شیطان،انسان را از انفاق اموال مرغوب بازمى‌دارد . «أَنْفِقُوا مِنْ‌ طَیِّباتِ‌... اَلشَّیْطانُ‌ یَعِدُکُمُ‌ الْفَقْرَ...» 
٢-بخل شما،فقرا را به فساد و فحشا مى‌کشاند. «یَعِدُکُمُ‌ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ‌ بِالْفَحْشاءِ» 
٣-انسان در انتخاب راه خدا یا شیطان،آزاد است. «اَلشَّیْطانُ‌ یَعِدُکُمُ‌... وَ اللّهُ‌ یَعِدُکُمْ‌» 
٤-اطرافیانى که انسان را از انفاق بازمى‌دارند و از آینده مى‌ترسانند،ولى نسبت به گناهان تشویق مى‌نمایند،شیطانند. «اَلشَّیْطانُ‌ یَعِدُکُمُ‌» 
٥-میان فقر و فحشا،رابطه است.بعضى از گناهان بخاطر ترس از فقر است. 
«یَعِدُکُمُ‌ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ‌ بِالْفَحْشاءِ» 
٦-انفاق نکردن،از نمونه‌هاى زشتى و فحشا مى‌باشد. «لا تَیَمَّمُوا الْخَبِیثَ‌... اَلشَّیْطانُ‌ یَعِدُکُمُ‌...» 
٧-انفاق،مال را زیاد مى‌کند و سبب آمرزش گناهان است. «أَنْفِقُوا... اَللّهُ‌ یَعِدُکُمْ‌ مَغْفِرَةً‌ مِنْهُ‌ وَ فَضْلاً» 
٨-با موانع انفاق و افکار شیطانى،مبارزه کنید.در برابر ترس از فقر،به یاد فضل و لطف خدا باشید. «مَغْفِرَةً‌ مِنْهُ‌ وَ فَضْلاً...» 
٩-هر فکر و توهّمى که براى شما تنگ‌نظرى،ترس و اثر منفى بیاورد،شیطانى است و هر فکر و الهامى که براى شما حرکت،نشاط‍‌ و سعه‌صدر آورد،الهى است. «وَ اللّهُ‌ یَعِدُکُمْ‌ مَغْفِرَةً‌ مِنْهُ‌ وَ فَضْلاً...» 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۸ ، ۰۶:۳۰
محمدرضا زارع

حقیقت توسل و اقسام آن

 

بخش اول

مقدمه

یکی از مسائل اختلافی بین مسلمانان و وهابیان بحث توسل به ارواح اولیای الهی است که وهابیان با شتابزدگی و بدون فهم حقیقت توسل راه خود را از سایر مسلمانان جدا کرده و این کار را شرکت تلقی می‌کنند برای بیان حقیقت توسل به چند اصل اعتقادی را که در آیات و روایات آمده است تبیین می کنیم

 

توسل

توسل در لغت از ماده^ وسل ^و به معنای وسیله قرار دادن چیزی برای رسیدن به مقصود است[1]منظور از توسل در اصطلاح شرعی همان واسطه قرار دادن پیامبران و امامان و اولیا خدا در درگاه الهی است تا حاجت ما توسط خداوند برآورده شود مثل اینکه گفته شود((  اللهم انی اسٱلکو ٱتوجه و الیک بنبیک)) یعنی :بار الها از تو می خواهم به واسطه پیامبرت حاجت من را برآورده کنی.

 

قانون سببیت در نظام هستی جهان هستی جهان اسباب و مسببات است یعنی بر مبنای اصل علیت اداره می شود برای مثال سیبی از درخت چیده می شود در حقیقت هزاران علت دست به دست هم داده اند تا این سیب به ثمر برسد خداوند می فرماید:(( فالمدبرات ٱمر)) [2] (و آنها که امور را تدبیر می‌کنند!) بنابراین نمی توان اسباب و مسببات در جهان هستی را اینکار کرد امام صادق علیه السلام می فرماید: ((ان الله قد جعل لکل شی سببا))[3] (همانا خدا برای هر چیزی سبب و واسطه ای قرار داده است)

 

پاورقی

۱-ابن منظور،محمد ابن مکرم،لسان العرب ج1 ص724

۲-سوره نازعات آیه 5

۳-کلینی،محمدبن یعقوب، الکافی ج1 ص271

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۸ ، ۰۹:۳۰
محمدرضا زارع

«٢٦٧»یا أَیُّهَا الَّذِینَ‌ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ‌ طَیِّباتِ‌ ما کَسَبْتُمْ‌ وَ مِمّا أَخْرَجْنا لَکُمْ‌ مِنَ‌ الْأَرْضِ‌ وَ لا تَیَمَّمُوا الْخَبِیثَ‌ مِنْهُ‌ تُنْفِقُونَ‌ وَ لَسْتُمْ‌ بِآخِذِیهِ‌ إِلاّ أَنْ‌ تُغْمِضُوا فِیهِ‌ وَ اعْلَمُوا أَنَّ‌ اللّهَ‌ غَنِیٌّ‌ حَمِیدٌ 
اى کسانى که ایمان آورده‌اید! از پاکیزه‌ترین چیزهایى که بدست آورده‌اید و از آنچه ما براى شما از زمین رویانیده‌ایم،انفاق کنید و براى انفاق به سراغ قسمت‌هاى ناپاک(و پست)نروید،در حالى که خود شما هم حاضر نیستید آنها را بپذیرید مگر از روى اغماض(و ناچارى)و بدانید خداوند بى‌نیاز و ستوده است. 
نکته‌ها: 
آیات قبل،شرایط‍‌ انفاق‌کننده را مطرح کرد و این آیه شرایط‍‌ چیزهایى را بیان مى‌کند که به محرومان انفاق مى‌شود. 
امام باقر علیه السلام ذیل این آیه فرمودند:بعضى از مسلمانان درآمدهاى حرامى مانند ربا داشتند که صرف فقرا مى‌کردند،این آیه آنان را نهى نمود. ١
پیام‌ها: 
١-هدف از انفاق،رهایى از بخل است،نه رهایى از اشیاى بى‌ارزش و نامطلوب. 
«أَنْفِقُوا مِنْ‌ طَیِّباتِ‌ ما کَسَبْتُمْ‌» 
٢-در انفاق،تفاوتى میان پول نقد یا کالا نیست. «ما کَسَبْتُمْ‌... مِمّا أَخْرَجْنا» 
٣-بخششِ‌ بادآورده‌ها مهم نیست،بلکه بخشش از دست‌رنج،داراى ارزش است. «ما کَسَبْتُمْ‌» 
٤-در انفاق باید کرامت محرومان محفوظ‍‌ بماند. «وَ لا تَیَمَّمُوا الْخَبِیثَ‌» 
٥-نه تنها از چیزهاى ناپاک و پست انفاق نکنید،بلکه به فکر آن نیز نیفتید. «وَ لا تَیَمَّمُوا» ٦-وجدان انسان،بهترین معیار براى شناخت پسندیده و ناپسند است.هرآنچه را مى‌پسندى که به تو انفاق کنند،شایسته است که انفاق کنى و اگر آن را دوست نمى‌دارى،شایسته‌ى انفاق نیست. «لَسْتُمْ‌ بِآخِذِیهِ‌ إِلاّ أَنْ‌ تُغْمِضُوا» 
٧-هر فرد ثروتمندى احتمال فقیر شدن خود را بدهد،شاید روزى دستِ‌ دهنده شما،دستِ‌ گیرنده شد.«آخذیه» 
٨-گرفتن مال نامرغوب،نشانه رضایت فقرا نیست،بلکه نشانه‌ى استیصال آنان است.«تغمضوا»یعنى شما هم با اغماض و سختى ممکن است چیزى را بگیرید،ولى این نشانه‌ى رضایت شما نیست. 
٩-اثر انفاق به خود شما بر مى‌گردد،وگرنه خداوند غنى و بى‌نیاز است. «أَنَّ‌ اللّهَ‌ غَنِیٌّ‌ حَمِیدٌ» 
١٠-غناى الهى همراه با کمالات و محبوبیّت است. «غَنِیٌّ‌ حَمِیدٌ» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۸ ، ۰۸:۲۰
محمدرضا زارع

228-  و من کلام له (علیه السلام)
> یرید به بعض أصحابه <
لِلَّهِ بَلَاءُ فُلَانٍ فَلَقَدْ قَوَّمَ الْأَوَدَ وَ دَاوَی الْعَمَدَ وَ أَقَامَ السُّنَّةَ وَ خَلَّفَ الْفِتْنَةَ ذَهَبَ نَقِیَّ الثَّوْبِ قَلِیلَ الْعَیْبِ أَصَابَ خَیْرَهَا وَ سَبَقَ شَرَّهَا أَدَّی إِلَی اللَّهِ طَاعَتَهُ وَ اتَّقَاهُ بِحَقِّهِ رَحَلَ وَ تَرَکَهُمْ فِی طُرُقٍ مُتَشَعِّبَةٍ لَا یَهْتَدِی بِهَا الضَّالُّ وَ لَا یَسْتَیْقِنُ الْمُهْتَدِی.
 

 

 

خطبه 228-درباره یکی از حاکمان 
ویژگیهای سلمان فارسی 
خدا او را در آنچه آزمودش پاداش خیر دهد، که کجیها را راست، و بیماریها را درمان کرد، سنت پیامبر (ص) را بپا داشت، و فتنه ها را پشت سر گذاشت، با دامن پاک، و عیبی اندک، درگذشت، به نیکی های دنیا رسیده و از بدیهای آن رهایی یافت، وظائف خود نسبت به پروردگارش را انجام داد، و چنانکه باید از کیفر الهی می ترسید، خود رفت و مردم را پراکنده برجای گذاشت، که نه گمراه، راه خویش شناخت، و نه هدایت شده به یقین رسید.
 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۸ ، ۰۷:۱۰
محمدرضا زارع

#داستان_مهدوی
 

داستان‏های حدیثی

یکی از مؤمنین به نام أبومحمّد، حسن بن وجناء گوید: زیر ناودان طلا در حرم خانه‌ی خدا بودم که حضرت ولی عصر امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف را دیدم. دفتری را به من عنایت نمود که در آن دعای فرج و صلوات بر آن حضرت بود.سپس فرمود: به وسیله‌ی این نوشته‌ها بخوان و برای ظهور و فرج من دعا کن و بر من درود و تحیت بفرست.و آن دعا بر حسب مشهور چنین نقل شده است:«اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیکَ فُلانِ بْنِ فُلانْ «الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ الْعَسْکَری» صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ، وَلیا وَحافِظا وَ قاعِدا وَ ناصِرا وَ دَلیلا وَ عَینا حَتّی تُسْکِنَهُ أرْضَکَ طَوْعا وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلا».

منبع:1-کمال الدین شیخ صدوق/ ص443/ ح17 و بحار الانوار/ ج52/ ص312- کافی/ ج4/ ص162 و فلاح السائل سید بن طاووسی/ ص46

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۸ ، ۰۶:۰۰
محمدرضا زارع

مروری بر تاریخ سلفیت

مقدمه

مکتب سلفیه از قرن هشتم هجری توسط ابن تیمیه حرانی با شعار پیروی از سلف پایه‌ریزی شد ابن تیمیه با نوشتن دورسال به نام <الواسطیه> و<الحمویه> تفسیر جدیدی را که مغایر با مفاهیم قرآن و سنت بود از مسائل اعتقادی عرضه کرد.

حدیث گرایی و توجه به ظواهر نصوص ،تاکید بر نفی تقلید[1] از ائمه اربعه و ترغیب به اجتهاد را می‌توان از شاخه های فکری ابن تیمیه دانست و بر اساس همین تفکرات بود که مکتب سلفی‌گری را ابداع کرد.

ابن تیمیه با این که از هر علمی اطلاع مختصری داشت ولی اظهار نظر قطعی می کرد رای خود را مطابق اجماع می‌دانست و هرکجا روایتی با عقیده اش سازگار نبود آن را تضعیف می کرد.[2]

مروری بر اندیشه های ابن تیمیه

1-تجسیم و تشبیه خداوند

وی می گوید :خداوند در آسمان ها بر بالای اش قرار دارد پس کسی که ادعا کند خدا ندارد قرآن را انکار کرده و خدا را هیچ فرض کرده است زیرا خداوند در قرآن خود را مشخص کرده است* الرحمن علی العرش استوی*(طه/5)[3]آن خدای مهربانی که بر عرش مستولی و محیط است ابن تیمیه ^عرش^ را به معنای سریر (تخت فرمانروایی) و ^استوی^ را به معنای جلوس گرفته و می گوید:

بر تخت نشستن خدا مطلبی روشن و نقل اوم است اما کیفیت آن را کسی جز خدا نمی داند.[4]ابن تیمیه توجه ندارد که سریر محلی برای استراحت گفته می‌شود ولی منظور از ارش در اینجا قدرت است و خداوند از هر نیازی مبرا است.

2-پایین آوردن مقام انبیا و اولیا

ابن تیمیه گاهی منکر اسمت انبیا می شود[5] و هرگونه توجه به اولیای الهی بعد از مرگ آنها را جایز نمی داند.

3-انکار فضایل اهل بیت مخصوص امام علی علیه السلام

بسیاری از روایات را که در فضایل علی علیه السلام و ائمه اهل بیت علیهم السلام وارد شده را انکار کرده است و یک نوع ناصبی گری خفی در سخنان او دیده می شود.حتی البانی-حدیث شناس بزرگ حنبلی معاصر-می گوید: ابن تیمیه در نقد احادیث تسرع( شتابزدگی )نموده است وی در مورد حدیث غدیر نیز اطراف حدیث را ندیده و به خاطر تسرع آن را انکار کرده است[6]

4-تحریف مفهوم عبادت

او مفهوم عبادت را به گونه‌ای معرفی کرد که هرگونه توجه به اولیای الهی شرک محسوب می شود[7]از نگاه وی انسان نباید از اولیای الهی هیچ درخواستی داشته باشد.

5-تکثیر مسلمان به خاطر نداشتن یک نگاه جامع در شناخت اسلام به تکفیر اری از مسلمانان و علما فتوا می‌دهد [8]ابن تیمیه فخرالدین رازی را به خاطر نوشتن کتابی در احوال ستارگان و افلاک تکثیر می‌کند زیرا آن را ستاره پرستی می داند[9]

بازتاب فتوای ابن تیمیه

با واکنش علمای معاصرابن تیمیه زی در شام به زندان محکوم شد شوکانی در این باره می گوید پس از زندانی شدن ابن تیمیه در دمشق اعلام کردند هر کسی که دارای عقاید ابن تیمیه باشد خون و مال حلال است[10] وی بار دیگر به مصر تبعید و در آنجا زندانی شد و در سال ۷۲۸ هجری قمری در زندان درگذشت [11]و در نهایت تا قرن‌ها نامی از وی وجود نداشت

محمد بن عبدالوهاب معمار تفکر سلفی گری

ابن عبدالوهاب در سال ۱۱۱۵ قمری در شهر عیینه از توابع نجد به دنیا آمد و فقه و عقاید حنبلی را در زادگاهش فرا گرفت او در بازگشت از حج به مدینه با افکار ابن تیمیه آشنا شد و تعریف ابن تیمیه از عبادت را پذیرفت هرگونه توجه به اولیای الهی را شرک نامید و برای مبارزه با آنچه شرکت می‌نامید از مدینه خارج شد وجود پدر مانع از نشر عقاید انحرافی وی بود اما در سال ۱۳۵۷ قمری پدرش از دنیا رفت و پرده از عقاید انحرافی خود برداشت و شروع به نشر مبانی فکری خود در شهر حریمله کرد طولی نکشید که مردم حریم له نیز او را از شهر اخراج کردند و او ناچار به شهری در نزدیکی آنجا به نام دوره پناه برد و با حاکم آنجا محمد بن سعود طرح همکاری ریختند وی با تکیه بر قدرت نظامی محمد بن سعود فجیع ترین جنایت ها را در حق مسلمانان مرتکب شد تا آنجا که در حمله به زادگاهش (عیینه)مردان را کشت و زنان را اسیر کرد و اموال آنان را به غنیمت بردند و شهر را ویران کرد[12]

ابن بشر مورخ معروف می‌نویسد :((وهابیان هر جاپا می گذاشتند مردان را می‌کشتند دارایی آنها را غارت می بردند و زنان را به عنوان کنیز تصاحب می کردند )) [13] سپاه وهابیان به هر منطقه‌ای که می رسید کمترین دارایی مسلمانان را نیز غارت می کرد لذا بسیاری از افرادی که از طریق وهابیان در امان می ماندند از گرسنگی تلف می شدند.[14]

وهابیان با ترس و وحشتی که بر دل ساکنان جزیره العرب انداختند توانستند در مدتی کوتاه بر بخش بزرگی از عربستان تسلط یابند [15]

در سال ۱۲۱۶ قمری امیر سعود بن عبدالعزیز به قصد عراق حرکت کرد وی در ماه ذی القعده به شهر کربلا رسید و آنجا را محاصره کرد سپاهیان وی به زور وارد شهر شدند و بیشتر مردم را که در کوچه و بازار و خانه ها بودند به قتل رساندند در پاسخ به اعتراض علمای اسلام به کشتار وحشیانه مردم و زائران کربلا گفت :

بله ما کربلا را تصرف اهالی اش را ذبح و اموال آنها را تصاحب کردیم و خدا را بر این امر شاکر هستیم و از کسی عذرخواهی نمی کنیم بلکه می‌گوییم (وللکافرین ٱمثالها) [16]؛و مانند همین کار در انتظار کافران خواهد بود [17] وهابیان در ماه ذوالقدر که از ماه های حرام است که را محاصره کردند و آنچنان بر اهل مکه سخت گرفتند که مردم برای رفع گرسنگی حتی از مردار و گوشت سگ نیز تغذیه می کردند تا اینکه حاکم مکه به اطاعت از وهابیان مجبور شد دروازه های شهر را به روی آنها بگشاید.[18]

سرکوب وهابیان و رونق مجدد آنان

حکومت عثمانی[19] که از گسترش قدرت وهابیان حراست داشت آنان را دوبار سرکوب کرد اما با حمایت انگلستان از فرزندان سعود بار دیگر پیروان محمد بن عبدالوهاب بر مناطق نجد و حجاز تسلط یافتند و دولت سعودی کنونی را تشکیل دادند و ها بیان پس از اکتشاف نفت و کسب درآمد سرشار از فروش آن و همچنین با حمایت های ایالات متحده آمریکا مکتب خود را به خارج از عربستان نیز توسعه دادند چنانکه امروزه در بیشتر کشورهای دنیا مساجد و پایگاه هایی برای نشر عقاید خود دارند و در حقیقت فرقه‌ای برای تفرقه افکنی در بین مسلمانان هستند ثمره مکتب ابن تیمیه که در قالب وهابیت ظهور یافت تکفیر اغلب مسلمانان شامل اشاعره معتزله و شیعه وصوفیه ی اهل سنت است.در سال های اخیر نیز گروههای تکفیری مانند القاعده طالبان و داعش که در دامان وهابیت پرورش یافته‌اند هم این تفکر را دنبال می‌کنند.

نتیجه در برخی از روایات آمده است که ^للحق دوله، للباطل جوله ^ [20]حق ماندگار و استوار است (و مانند آبی که در زمین فرو می رود برای مردم مایه حیات است) و باطل جلوه‌ای موقت دارد (و مانند کف روی سیلاب پس از مدتی محو و نابود می شود)،بی‌شک فرقه وهابیت و گروه‌های تکفیری منشعب شده از آن محکوم به فنا هستند اما نباید از این نکته غفلت کرد که گروه‌های تکفیری به شدت در حال ترویج افکار باطل خود هستند بنابراین بدون ایجاد نهضتی علمی برای مقابله با آنان جهان اسلام بار دیگر شاهد طغیان آن خواهد بود.

 

پاورقی

۱- سبحانی ،جعفر ،فرهنگ عقاید و مذاهب اسالمی ج ۷،ص85

۲-ر.ک:عسقلانی،ابن حجر، لسان المیزان،ج6،ص319

۳- ابن تیمیه بیان تلبیس الجهمیه فی تاسیس بدعهم الکالمیه،ج2، ص 607

۴-ابن تیمیه،مجموعه الفتاوی، ج16 ص397_400

۵-ابن تیمیه، مجموعه الفتاوی،ج3 ص220

۶-البانی،سلسلة الاحادیث الصحیحه ج5 ص264

۷-سبحانی،جعفر،وهابیت،مبانی فکری و کارنامه عملی ص8

۸-ابن تیمیه،مجموعه الفتاوی ج4 ص53

۹-همان ج7 ص55

۱۰- شوکانی،محمد بن علی،البدر الطالع ج1 ص67

۱۱-بن حجر هیتمی،الجوهرالمنظم ص30_31

۱۲-سعود آل تاریخ،السعیدناصر ص11

۱۳-ابن بشر نجدی،عثمان بن عبدالله،عنوان النجد فی تاریخ نجد ج1 ص87

۱۴-فاسیلیف،الیکسی،تاریخ العربیه السعودی،ص152

۱۵-ابن بشر نجدی،عثمان ابن عبدالله، عنوان المجد فی تاریخ نجد ج1 ص87

۱۶-سوره محمد آیه 10

۱۷-الدرر السنیه فی الٱجوبه النجدیه ج9 ص284

۱8-عنوان المجد فی تاریخ المجد ج1 ص284_285

۱۹-حکومت عثمانی یا امپراتوری عثمانی از حکومت‌های قدرتمند با قلمرو سرزمینی وسیعی بود که دایره حکومتی بسیاری از سرزمین های اسلامی از جمله عربستان کنونی را در بر می‌گرفت

۲۰-لیثی واسطی،علی بن محمد،عیون الحکم و المواعظ ص271

 

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۸ ، ۰۹:۳۰
محمدرضا زارع

«٢٦٦»أَ یَوَدُّ أَحَدُکُمْ‌ أَنْ‌ تَکُونَ‌ لَهُ‌ جَنَّةٌ‌ مِنْ‌ نَخِیلٍ‌ وَ أَعْنابٍ‌ تَجْرِی مِنْ‌ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ لَهُ‌ فِیها مِنْ‌ کُلِّ‌ الثَّمَراتِ‌ وَ أَصابَهُ‌ الْکِبَرُ وَ لَهُ‌ ذُرِّیَّةٌ‌ ضُعَفاءُ فَأَصابَها إِعْصارٌ فِیهِ‌ نارٌ فَاحْتَرَقَتْ‌ کَذلِکَ‌ یُبَیِّنُ‌ اللّهُ‌ لَکُمُ‌ الْآیاتِ‌ لَعَلَّکُمْ‌ تَتَفَکَّرُونَ‌ 
آیا کسى از شما دوست دارد که باغى از درختان خرما و انگور داشته که از زیر درختان آن نهرها در جریان و براى او در آن(باغ)از هرگونه میوه‌اى وجود داشته باشد و در حالى که به سن پیرى رسیده و فرزندانى (کوچک و)ضعیف دارد،گردبادى همراه با آتش سوزان به آن باغ بوزد و باغ را یکسره بسوزاند.این چنین خداوند آیات را براى شما بیان مى‌کند تا شاید اندیشه کنید. نکته‌ها: 
انسان هنگامى که پیر و عیالمند شد،توان تولیدش از بین مى‌رود،ولى نیاز و مصرفش شدید مى‌شود.حال اگر منبع درآمدش نیز نابود شود،به ذلّت کشیده مى‌شود.انسان در قیامت،از یک‌سو توان عمل صالح ندارد و ازسوى‌دیگر نیازش شدید است.در این حال اگر کارهاى صالحش با منّت و ریا محو شده باشد،به چه ذلّتى مى‌رسد. 
خرما و انگور،از مفیدترین میوه‌ها مى‌باشند و در قرآن نام آنها به کرّات آمده است. 
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند:هرکس« لااله‌الاالله »بگوید به‌واسطه آن کار،درختى در بهشت براى او کاشته مى‌شود و همچنین است هرکس«الله اکبر»بگوید. 
شخصى به پیامبر گفت:پس درختان ما در بهشت بسیار است! حضرت فرمودند:آرى،به شرط‍‌ آنکه آتشى به دنبال آن نفرستید و آن را نسوزانید. ١
پیام‌ها: 
١-خودت را به جاى دیگران بگذار تا مسائل را خوب درک کنى. «أَ یَوَدُّ أَحَدُکُمْ‌...» 
٢-از مثال‌هاى طبیعى‌اى که زمان و مکان و عصر و نسل در آن اثر نمى‌گذارد، استفاده کنیم. «جَنَّةٌ‌ مِنْ‌ نَخِیلٍ‌ وَ...» 
٣-منّت و آزار بعد از انفاق،همچون باد سوزانى است بر باغى سرسبز،و آتشى بر بوستانى خرّم. «فَاحْتَرَقَتْ‌» 
٤-رشد یافتن،تدریجى است،ولى تخریب و حبط‍‌ عمل در یک‌لحظه است. 
«فَأَصابَها إِعْصارٌ فِیهِ‌ نارٌ فَاحْتَرَقَتْ‌» 
٥-مثال‌هاى قرآن،براى فکر کردن است. «لَعَلَّکُمْ‌ تَتَفَکَّرُونَ‌» 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۸ ، ۰۸:۲۰
محمدرضا زارع

227-  و من دعاء له (علیه السلام)
> یلجأ فیه إلی اللّه لیهدیه إلی الرشاد <
اللَّهُمَّ إِنَّکَ آنَسُ الْآنِسِینَ لِأَوْلِیَائِکَ وَ أَحْضَرُهُمْ بِالْکِفَایَةِ لِلْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ تُشَاهِدُهُمْ فِی سَرَائِرِهِمْ وَ تَطَّلِعُ عَلَیْهِمْ فِی ضَمَائِرِهِمْ وَ تَعْلَمُ مَبْلَغَ بَصَائِرِهِمْ فَأَسْرَارُهُمْ لَکَ مَکْشُوفَةٌ وَ قُلُوبُهُمْ إِلَیْکَ مَلْهُوفَةٌ إِنْ أَوْحَشَتْهُمُ الْغُرْبَةُ آنَسَهُمْ ذِکْرُکَ وَ إِنْ صُبَّتْ عَلَیْهِمُ الْمَصَائِبُ لَجَئُوا إِلَی الِاسْتِجَارَةِ بِکَ عِلْماً بِأَنَّ أَزِمَّةَ الْأُمُورِ بِیَدِکَ وَ مَصَادِرَهَا عَنْ قَضَائِکَ اللَّهُمَّ إِنْ فَهِهْتُ عَنْ مَسْأَلَتِی أَوْ عَمِیتُ عَنْ طِلْبَتِی فَدُلَّنِی عَلَی مَصَالِحِی وَ خُذْ بِقَلْبِی إِلَی مَرَاشِدِی فَلَیْسَ ذَلِکَ بِنُکْرٍ مِنْ هِدَایَاتِکَ وَ لَا بِبِدْعٍ مِنْ کِفَایَاتِکَ اللَّهُمَّ احْمِلْنِی عَلَی عَفْوِکَ وَ لَا تَحْمِلْنِی عَلَی عَدْلِکَ.

 

 

 

خطبه 227-دعائی از آن حضرت 
یکی از دعاهای امام (ع) 
خدایا! تو با دوستانت انس گیرنده تر، و برطرف کننده نیازهای توکل کنندگانی، بر اسرار پنهانشان آگاه، و از آنچه در دل دارند آشنایی، و از دیدگاههای آنان باخبر، و رازشان نزد تو آشکار، و دلهایشان در حسرت دیدار تو داغدار است، اگر تنهایی و غربت به وحشتشان اندازد یاد تو آرامشان می کند، اگر مصیبتها بر آنان فرود آید، به تو پناه می برند، و روی به درگاه تو دارند، زیرا می دانند که سررشته کارها به دست توست، و همه کارها از خواست تو نشات می گیرد. خدایا! اگر برای خواستن درمانده شوم، یا راه پرسیدن را ندانم، تو مرا به اصلاح کارم راهنمایی فرما، و جانم را به آن چه مایه رستگاری من است هدایت کن، که چنین کاری از راهنماییهای تو به دور، و از کفایتهای تو ناشناخته نیست. خدایا، مرا با بخشش خود بپذیر، و با عدل خویش رفتار مکن.

 


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۸ ، ۰۷:۱۰
محمدرضا زارع

 

#حدیث_مهدوی
 

امام جواد(ع)

«انها ستکون حیرة، لوعین لهذا الامر وقت لقست القلوب  و لرجع عامة الناس عن الاسلام. و لکن قالوا: ما اسرعه! و ما اقربه! تألفا لقلوب الناس، و تقریبا للفرج».

«به راستی سرگردانی خواهد بود. اگر برای این امر وقتی تعیین می شد دل‌ها را قساوت می گرفت و همگی از اسلام برمی گشتند، ولی چون تعیین نشده، می گویند: چه زود است؟ وه چه نزدیک است؟ و بدینگونه دل‌ها اُنس می گیرد و آرامش می یابد و فرج نزدیک می شود».

یوم الخلاص/ ص215

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۸ ، ۰۶:۰۰
محمدرضا زارع