عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

نویسند و گردآورنده مطالب : محمد رضا زارع
#نشر مطالب باذکر نشانی این وبلاگ بلامانع است!
_____________________

حدیث روز:

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ مِنَ الْخَیْرِ مَا یُعَجَّلُ
اصول کافى جلد3 صفحه: 212 روایة:4

ترجمه :
رسول خدا (ص) فرمود: همانا خدا کارهاى خیر، زود انجام شده را دوست دارد.

__________________________
*دوستان مارا در لینک زیر حتما دنبال کنید.*

دوستانی که بنده را دنبال میکنند، در صورتی که آدرس سایتشان نیز در فهرست دنبال کنندگانمون ثبت باشه و لینک دنبال کردن هم داشته باشند دنبال خواهند شد


#حدیث_مهدوی
 

کلام امام زمان(عج)

ملعون ملعون من أخّر الغداة إلی أن تنقضی النجوم

ای شیعه ما 
ملعون و نفرین شده است کسى که نماز صبح را عمداً تأخیر بیندازد، تا موقعى که ستارگان ناپدید شوند.

منابع:الغیبة (للطوسی)/ کتاب الغیبة للحجة / النص / 271 / 3 - فصل أخبار بعض من رأى صاحب الزمان ع و هو لا یعرفه أو عرفه فیما بعدوسائل الشیعة / ج 4 / 201 / 21 - باب تأکد استحباب تأخیر العشاء حتى تذهب الحمرة المغربیة و أن آخر وقت فضیلتها ثلث اللیل ..... ص : 199بحار الأنوار (ط - بیروت) / ج 52 / 16 / باب 18 ذکر من رآه صلوات الله علیه ..... ص : 1بحار الأنوار (ط - بیروت) / ج 80 / 60 / باب 8 وقت العشاءین ..... ص : 49

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۸ ، ۰۷:۰۰
محمدرضا زارع

     بسم الله الرحمن الرحیم

     الحمدلله رب العالمین

     امروز  1398/09/19  اولین سالگرد وبلاگ عصرظهورsmiley

 

     پروردگار را شاکر هستم که به بنده عنایت فرموده و بنده را در راه سخت و پر پیچ و خم طلبگی و سربازی آقا امام زمان عج الله تعالی قرار داده و همچنین اداره این وبلاگ مذهبی را که به نام مبارک آقا امام زمان عجل الله می باشد را* ۱ *سال اداره نموده ام و با حمایت‌های بازدیدکنندگان گرامی و همچنین با نظرات انتقادات و پیشنهادات این سروران تاکنون نزد قبله دو عالم منجی بشریت امیدوارم که سربلند بیرون آمده باشم.

      دوستان عزیز نزدیک به یک سال خیلی از شما بنده را و این وبلاگ را همراهی کرده‌اید ،وبلاگی که متعلق به ولی عصر می باشد، باشد انشاالله که سال دوم این وبلاگ نسبت به سال اول آن با شکوه تر و سربلند تر و بسیار پر نظرتر باشد.

     دوستان عزیز ممنون میشوم که محبت کنید و هر از چندگاهی این وبلاگ را با نظرات خود مزین فرمایید حتی با یک کلمه هم که شده باشد، دادن نظر در وبلاگ بنده اختیاری است و هر نظری که بدهید محفوظ نگه داشته می شود پس با نظرات خود از این پس این وبلاگ را حمایت و یاری نمایید.

     علاوه بر نظر دوستانی که پیشنهاد و انتقادی دارند میتوانند مطرح کنند و ما هم خیلی خوشحال می شویم که هر کاری از دستمان برآید به نحو احسن انجام دهیم .

     اکنون هم خوشحال می شویم که اولین نظرات خود را در تولد یک سالگی وبلاگ عصر ظهور در زیر این مطلب این به نمایش بگذارید.

     درضمن میبخشید که رسمی نوشته ام. 

     با تشکر از شما

                 (:  (:  (: محمدرضازارع :)  :)  :)

     یاحق

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۸ ، ۱۰:۱۵
محمدرضا زارع

«٢٧٥»اَلَّذِینَ‌ یَأْکُلُونَ‌ الرِّبا لا یَقُومُونَ‌ إِلاّ کَما یَقُومُ‌ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ‌ الشَّیْطانُ‌ مِنَ‌ الْمَسِّ‌ ذلِکَ‌ بِأَنَّهُمْ‌ قالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ‌ مِثْلُ‌ الرِّبا وَ أَحَلَّ‌ اللّهُ‌ الْبَیْعَ‌ وَ حَرَّمَ‌ الرِّبا فَمَنْ‌ جاءَهُ‌ مَوْعِظَةٌ‌ مِنْ‌ رَبِّهِ‌ فَانْتَهى‌ فَلَهُ‌ ما سَلَفَ‌ وَ أَمْرُهُ‌ إِلَى اللّهِ‌ وَ مَنْ‌ عادَ فَأُولئِکَ‌ أَصْحابُ‌ النّارِ هُمْ‌ فِیها خالِدُونَ‌ 
کسانى که ربا مى‌خورند،(در قیامت از قبرها)بر نمى‌خیزند مگر همانند برخاستن کسى که براثر تماس شیطان،آشفته و دیوانه شده است.(نمى‌تواند تعادل خود را حفظ‍‌ کند،گاهى زمین مى‌خورد و گاهى بر مى‌خیزد.)این(آسیب) بدان سبب است که گفتند: دادوستد نیز مانند ربا است.در حالى که خداوند خریدوفروش را حلال و ربا را حرام کرده است.پس هرکس موعظه‌اى از پروردگارش به او رسید و(از رباخوارى)خوددارى کرد،آنچه در گذشته(از طریق ربا بدست آورده)مال اوست،و کار او به خدا واگذار مى‌شود.امّا کسانى که(دوباره به رباخوارى)بازگردند،آنان اهل آتش خواهند بود و در آن جاودانه مى‌مانند.

نکته‌ها: 
«ربا»،در لغت به معناى زیادى و افزایش است.و در شریعت اسلام به معناى زیاده گرفتن در وام یا بیع است.مورد ربا،یا پول است یا جنس.گاهى پول را قرض مى‌دهد و بیش از آنچه داده بازپس مى‌گیرد،که این رباى در وام است و گاهى جنسى را مى‌دهد و مقدار بیشترى از همان جنس را تحویل مى‌گیرد،که این نیز در مواردى ربا مى‌شود.مانند فروش با وزن یا پیمانه. 
رباخوار،به کسى تشبیه شده که شیطان او را خبط‍‌ کرده است.«خَبط‍‌»به معناى افتادن و برخاستن و عدم تعادل به هنگام حرکت است. 
رباخوار در قیامت همچون دیوانگان محشور مى‌شود،چرا که در دنیا روش او باعث بهم خوردن تعادل جامعه گردیده است. ثروت‌پرستى،چشم عقلش را کور کرده و با عمل خود چنان اختلافات طبقاتى و کینه را بر مى‌انگیزد که فقر و کینه سبب انفجار شده و اصل مالکیّت را نیز متزلزل مى‌کند.براى این افراد،گویا ربا اصل و خریدوفروش فرع است،فلذا مى‌گویند:بیع و معامله هم مثل رباست و تفاوتى ندارند. 
انتقاد از رباخوارى،ربا گرفتن و ربا دادن،از ابتداى اسلام مطرح بوده است.در سوره روم که در مکّه نازل شده است،مى‌فرماید: «وَ ما آتَیْتُمْ‌ مِنْ‌ رِباً لِیَرْبُوَا فِی أَمْوالِ‌ النّاسِ‌ فَلا یَرْبُوا عِنْدَ اللّهِ‌» ١یعنى آنچه به قصد ربا مى‌دهید تا براى شما در اموال مردم بیفزاید،بدانید که نزد خداوند افزون نمى‌شود.سپس در سوره‌ى آل عمران با فرمان «لا تَأْکُلُوا الرِّبَوا» ٢از آن نهى گردیده و بیشترین انتقاد از رباخوارى در همین آیات آمده است.ضمناً آیه «وَ أَخْذِهِمُ‌ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ‌» ٣،یادآور مى‌شود که در مذهب یهود نیز«ربا»حرام بوده،همچنان که این حرمت در تورات ٤ذکر شده است. 
آیات مربوط‍‌ به ربا،بدنبال آیات انفاق آمد،تا دو جهت خیر و شر را که توسط‍‌ مال و ثروت پدید مى‌آید مطرح کند.انفاق یعنى دادن بلاعوض و ربا یعنى گرفتن بلاعوض.هر آثار خوبى که انفاق دارد،مقابلش آثار سوئى است که ربا در جامعه پدید مى‌آورد. به‌همین‌جهت قرآن مى‌فرماید: «یَمْحَقُ‌ اللّهُ‌ الرِّبا وَ یُرْبِی الصَّدَقاتِ‌» خداوند ثروت بدست آمده از ربا را نابود،ولى صدقات را افزایش مى‌دهد. 
تهدیدهایى که در قرآن براى اخذ ربا و پذیرش حاکمیّت طاغوت آمده،براى قتل،ظلم، شرب خمر،قمار و زنا نیامده است. ١حرمت ربا نزد تمام فرق اسلامى،قطعى و از گناهان کبیره است.وقتى به امام صادق علیه السلام خبر دادند که فلانى رباخوار است،فرمود:اگر قدرت مى‌داشتم گردنش را مى‌زدم. ٢همچنان که حضرت على علیه السلام وقتى با رباخوارى مواجه شد، از او خواست توبه کند،وقتى توبه کرد او را رها نمود و به دنبال آن فرمود:رباخوار را باید از عمل خود توبه دهند،همچنان که از شرک توبه مى‌دهند.از امام باقر علیه السلام نقل شده است که فرمود:خبیث‌ترین درآمدها،رباخوارى است. ٣و رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده‌اند:هرگاه خداوند اراده‌ى هلاک قریه‌اى را داشته باشد،رباخوارى در آن قریه ظاهر مى‌شود. ٤و خداوند،فرد رباخوار،وکیل،شاهد و کاتب ربا را لعنت نموده است. ٥در حدیث مى‌خوانیم:رباخواران، در قیامت همچون دیوانگان محشور مى‌شوند. ٦
امام صادق علیه السلام علّت تکرار آیات ربا را آماده‌سازى ثروتمندان براى کار خیر و صدقات مى‌داند و مى‌فرماید:چون از یکسو«ربا»حرام است و از طرف دیگر کنز و انباشتن ثروت به صورت راکد نیز است،پس چاره‌اى براى ثروتمندان جز انفاق و یا کارهاى تولیدى مفید باقى نمى‌ماند. ٧همچنان که درباره‌ى علّت تحریم ربا گفته‌اند:رباخوارى مانع جریان پول در مسیر تولید و کارهاى عام‌المنفعه است و به جاى تلاش و فکر و بازو،فقط‍‌ از سود پول بهره‌گیرى مى‌شود،لذا ربا تحریم شده است.از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمودند:«لو کان الربا حلالا لترک الناس التجارات»اگر ربا حلال بود،مردم کسب و کار رارها مى‌کردند. ١و از امام رضا علیه السلام نیز روایت شده است که فرمودند:اگر ربا شیوع پیدا کند راه قرض دادن بسته مى‌شود. ٢ضمناً چون احتمال در دام ربا افتادن در امور اقتصادى زیاد است،در حدیث مى‌خوانیم:«من اتّجر بغیر فقه فقد ارتطم فى الربا» ٣هرکس بدون دانش و آگاهى از مسائل فقهى تجارت وارد تجارت شود،گرفتار ربا مى‌شود. 
آثار ربا: 
گرفتن پول اضافى،بدون انجام کارى مفید و یا مشارکت در تولید،نوعى ظلم و اجحاف است که موجب پیدایش دشمنى و قساوت مى‌شود. 
ربادهنده به جهت بدهى‌هاى تصاعدى،گاهى ورشکست و مجبور به قبول انواع ذلّت‌ها و اسارت‌ها مى‌شود. ٤
ربا،تعادل جامعه را بهم زده و موجب تقسیم جامعه به دو قطب مستکبر و مستضعف مى‌شود. ٥
با توجّه به این آثار تخریبى،نه تنها در شریعت اسلام،بلکه در تمام ادیان آسمانى ربا تحریم شده است. 
امّا برخى به بهانه‌هایى مى‌خواهند ربا را توجیه کنند و به دنبال راه فرار هستند.کلاه شرعى ساختن،همانند حیله یهود براى گرفتن ماهى در روز شنبه که در آیات قبل ماجراى آن بیان شد،نوعى بازى بیش نیست و قرآن از این گونه بازى‌ها انتقاد کرده است. 
ربا،آثار تخریبى خود را دارد هرچند که جوامع انسانى آن را در سیستم اقتصادى خود پذیرفته باشند.علّت پیشرفت جوامع غربى،توجّه به علم و صنعت است،نه اینکه رباخوارى موجب ترقّى آنها شده باشد. 
پیام‌ها: 
١-رباخواران،از تعادل روحى و روانى برخوردار نیستند و جامعه را نیز از تعادل اقتصادى خارج مى‌سازند. «کَما یَقُومُ‌ الَّذِی یَتَخَبَّطُهُ‌ الشَّیْطانُ‌» 
٢-تشبیه بیع حلال به رباى حرام،نشانه‌ى عدم تعادل فکرى آنان است. «یَتَخَبَّطُهُ‌ الشَّیْطانُ‌... بِأَنَّهُمْ‌ قالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ‌ مِثْلُ‌ الرِّبا» 
٣-توجیه گناه،راه را براى انجام گناه باز مى‌کند. «إِنَّمَا الْبَیْعُ‌ مِثْلُ‌ الرِّبا» 
٤-تا قبل از ابلاغ تکیف،مسئولیّتى نیست. «فَمَنْ‌ جاءَهُ‌ مَوْعِظَةٌ‌ مِنْ‌ رَبِّهِ‌» 
٥-احکام الهى،در جهت پند و تربیت مردم است. «جاءَهُ‌ مَوْعِظَةٌ‌ مِنْ‌ رَبِّهِ‌» 
٦-قانون امروز،شامل گذشته افراد نمى‌شود. «فَلَهُ‌ ما سَلَفَ‌» 
٧-از گناه ناآگاهان اغماض مى‌شود،ولى از آگاهانِ‌ مغرض و مُصرّ هرگز. «وَ مَنْ‌ عادَ فَأُولئِکَ‌ أَصْحابُ‌ النّارِ»  

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۸ ، ۰۹:۰۰
محمدرضا زارع

236-  و من کلام له (علیه السلام)
> اقتص فیه ذکر ما کان منه بعد هجرة النبی (صلی الله علیه وآله) ثم لحاقه به <
فَجَعَلْتُ أَتْبَعُ مَأْخَذَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) فَأَطَأُ ذِکْرَهُ حَتَّی انْتَهَیْتُ إِلَی الْعَرَجِ.
#قال السید الشریف رضی الله عنه : فی کلام طویل ، قوله (علیه السلام) فأطأ ذکره من الکلام الذی رمی به إلی غایتی الإیجاز و الفصاحة أراد أنی کنت أعطی خبره (صلی الله علیه وآله) من بدء خروجی إلی أن انتهیت إلی هذا الموضع فکنی عن ذلک بهذه الکنایة العجیبة.#

 

 

خطبه 236-در حوادث بعد از هجرت 
یاد مشکلات هجرت 
خود را در راهی قرار دادم که پیامبر (ص) رفته بود، و همه جا از او پرسیدم تا به سرزمین (عرج) رسیدم. (این جملات در یک سخن طولانی آمده است، جمله (فاطا ذکره) در همه جا از او می پرسیدم. یکی از سخنانی است که در اوج فصاحت قرار دارد، یعنی خبر حرکت پیامبر (ص) از ابتداء حرکت تا پایان به من می رسید، که امام این معنا را با کنایه آورده است)
 


 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۸ ، ۰۷:۴۵
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام حسن مجتبی(ع)

«لا یکون الأمر الذی تنتظرون حتی یبرء بعضکم من بعض و یتفل بعضکم فی وجوه بعض و یشهد بعضکم علی بعض بالکفر و یلعن بعضکم بعضا».

«این امر که فرا رسیدن موعدش را انتظار می کشید واقع نمی شود مگر بعد از آنکه برخی از شما از برخی دیگر بیزاری بجوید، و برخی در صورت برخی آب دهان بیندازد و بعضی از شما بعضی دیگر را کافر بداند و یکدیگر را لعن کنند».عمیر می گوید عرض کردم: چنین زمانی چه ارزشی دارد؟ امام علیه‌السلام فرمود:«الخیر کله فی ذلک الزمان، یقوم قائمنا و یدفع ذلک کله».«همه ی خیرها در آن زمانست، زیرا قائم ما قیام می کند و همه ی این حوادث را از بین می برد».

در برخی نسخه ها از امام حسن علیه‌السلام و در برخی دیگر از امام حسین علیه‌السلام نقل شده است. بشارة الاسلام/ ص81

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۸ ، ۰۶:۳۰
محمدرضا زارع

«٢٧٤»اَلَّذِینَ‌ یُنْفِقُونَ‌ أَمْوالَهُمْ‌ بِاللَّیْلِ‌ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَةً‌ فَلَهُمْ‌ أَجْرُهُمْ‌ عِنْدَ رَبِّهِمْ‌ وَ لا خَوْفٌ‌ عَلَیْهِمْ‌ وَ لا هُمْ‌ یَحْزَنُونَ‌ 
کسانى که اموال خود را در شب و روز،پنهان و آشکارا انفاق مى‌کنند،اجر و پاداش آنان نزد پروردگارشان است و نه ترسى براى آنهاست و نه غمگین مى‌شوند. 
نکته‌ها: 
در تفاسیر صافى،مجمع البیان،قرطبى و کبیر فخر رازى آمده که این آیه در شأن حضرت على علیه السلام نازل شده است.هنگامى که آن حضرت فقط‍‌ چهار درهم ذخیره داشت،یک درهم را در روز،یک درهم را در شب،سومین آن را مخفیانه،و چهارمین درهم را آشکارا در راه خدا انفاق نمود. 
البته وعده‌ى این آیه،شامل همه کسانى مى‌شود که این‌گونه عمل کنند.چنین افرادى نه از فقر و تنگدستى بیم دارند،چون به وعده‌هاى خداوند ایمان داشته و به او توکّل مى‌کنند،و نه بخاطر انفاق،اندوهگین مى‌شوند،چون به رضایت الهى و آثار اخروى انفاق توجّه دارند. 
شاید دلیل آنکه«لیل»بر«نهار»و یا«سر»بر«علانیة»مقدّم شده است،آن باشد که انفاق‌هاى پنهانى در دل شب ارزش بیشترى دارد. ١
این آیه به منزله‌ى جمع‌بندى چهارده آیه گذشته است که درباره انفاق بحث مى‌کرد. 
موضوعى که هیچ موردى در قرآن این‌گونه مفصّل بحث نشده است.آثار انفاق بر کسى پوشیده نیست،از جمله:تعدیل ثروت و کم شدن اختلافات طبقاتى،ایجاد محبّت،شکوفایى روح سخاوت و بالاتر از همه قرب به خداوند. 
انفاق،علاوه بر انفاق مال و ثروت،شامل انفاقِ‌ علم،آبرو و مقام نیز مى‌شود.کلمه‌ى انفاق،در لغت به معناى پر کردن گودال و در اصطلاح،به معناى پر کردن و بر طرف نمودن کمبودهاى مالى است. 
یادآورى این نکته لازم است که توجّه اسلام به مسئله انفاق،به معناى گداپرورى و رواج تکدّى‌گرى نیست.زیرا در بسیارى از روایات،از کسانى که بدون داشتن نیاز،از دیگران درخواست کمک مى‌کنند،مذمّت شده و ازسوى‌دیگر بهترین نوع انفاق،در اختیار قرار دادن ابزار کار به جاى پول دادن،معرفى شده است. 
پیام‌ها: 
١-داشتن روحیّه‌ى انفاق و سخاوت مهم است،نه یکى دو بار انفاق آنهم از روى ترحّم. «یُنْفِقُونَ‌» فعل مضارع بر استمرار دلالت دارد. 
٢-تعیین نشدن اجر الهى،نشانه‌ى گستردگى آن است. «أَجْرُهُمْ‌» 
٣-وعده‌هاى الهى،بهترین مشوّق انسان در کارهاى نیک است. «فَلَهُمْ‌ أَجْرُهُمْ‌» 
٤-آرامش و امنیّت،از برکات انفاق است. «لا خَوْفٌ‌ عَلَیْهِمْ‌ وَ لا هُمْ‌ یَحْزَنُونَ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۸ ، ۰۸:۱۰
محمدرضا زارع

235-  وَ مِنْ کَلَامٍ لَهُ (علیه السلام)
> قَالَهُ وَ هُوَ یَلِی غُسْلَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) وَ تَجْهِیزَهُ <
بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِکَ مَا لَمْ یَنْقَطِعْ بِمَوْتِ غَیْرِکَ مِنَ النُّبُوَّةِ وَ الْإِنْبَاءِ وَ أَخْبَارِ السَّمَاءِ خَصَّصْتَ حَتَّی صِرْتَ مُسَلِّیاً عَمَّنْ سِوَاکَ وَ عَمَّمْتَ حَتَّی صَارَ النَّاسُ فِیکَ سَوَاءً وَ لَوْ لَا أَنَّکَ أَمَرْتَ بِالصَّبْرِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْجَزَعِ لَأَنْفَدْنَا عَلَیْکَ مَاءَ الشُّئُونِ وَ لَکَانَ الدَّاءُ مُمَاطِلًا وَ الْکَمَدُ مُحَالِفاً وَ قَلَّا لَکَ وَ لَکِنَّهُ مَا لَا یُمْلَکُ رَدُّهُ وَ لَا یُسْتَطَاعُ دَفْعُهُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی اذْکُرْنَا عِنْدَ رَبِّکَ وَ اجْعَلْنَا مِنْ بَالِکَ.

 

 

خطبه 235-
در سوگ پیامبر (ص) 
(به هنگام غسل دادن پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود) 
پدر و مادرم فدای تو ای رسول خدا! با مرگ تو رشته ای برید که در مرگ دیگران نبرید، با مرگ تو رشته پیامبری، و فرود آمدن پیام و اخبار آسمانی گسست، مصیبت تو، دیگر مصیبت دیدگان را به شکیبایی واداشت، و همه را در مصیبت تو یکسان عزادار کرد، اگر به شکیبایی امر نمی کردی، و از بی تابی نهی نمی فرمودی، آنقدر اشک می ریختم تا اشکها تمام شود، و این درد جانکاه همیشه در من می ماند، و اندوهم جاودانه می شد، که همه اینها در مصیبت تو ناچیز است. چه باید کرد که زندگی را دوباره نمی توان باز گرداند، و مرگ را نمی شود مانع شد، پدر و مادرم فدای تو! ما را در پیشگاه پروردگارت یاد کن، و در خاطرات نگهدار.
 


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۸ ، ۰۷:۰۵
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

پیامبر اکرم(ص)

لاتنقضی الأیام و لا یذهب الدهر، حتی یملک العرب رجل من اهل بیتی، اسمه یواطی اسمی .

- روزها سپری نمی شود و روزگار به پایان نمی رسد، تا اینکه مردی از اهل بیت من و هم نام با من، فرمانروای عرب شود .

مسند احمد حنبل/ ج3/ ص376

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۸ ، ۰۶:۰۰
محمدرضا زارع

حقیقت توسل

بخش چهارم

 

 

4- توسل به دعای صالحان

 قسمت دیگری از توسل آن است که انسان به ادعای فردی مومن متوسل شود و از آن شخص بخواهد که در حق او دعا کنند و وهابیان نیز مانند سایر مسلمانان توسل به ادعای زندگان را مشروع می‌دانند اما آنچه محل نزاع بین وهابیان و سایر مسلمانان است توسل به ادعای شخصی است که در عالم برزخ به سر می‌برد که وقت خابی آنان را شرک یا بدعت می‌دانند

 

اثبات مشروعیت توسّل به دعای پیامبر صلی الله در برزخ:

قرآن کریم در آیه ۶۴ سوره نساء دعای پیامبر اکرم را یکی از اسباب توسل می داند و گناهکاران را به این امر سفارش می‌کند :(( ولو أنّهم إذ ظّلموا أنفسهم جاءوک فاستغفروا اللّه و استغفر لهم الرّسول لوجدوا اللّه توّابًا رّحیمًا))  << هرگاه آنان که برخی ستم کرده اند نزد تو بیایند و از خدا طلب مغفرت کنند و پیامبر نیز برای آنان طلب نخرد کند خدا را توبه پذیر و مهربان خواهند یافت >>خداوند تاثیر دعا و استغفار پیامبر اکرم را به زمان زندگی دنیوی ایشان منحصر نکرده و آن را مطلق آورده است و این به معنای موثر بودن طلب دعا و استغفار از آن حضرت حتی پس از وفات ایشان است .

همچنین در آیه ۵ سوره منافقون میفرماید:(( و إذا قیل لهم تعالوا یستغفر لکم رسول اللّه لوّوا رءوسهم و رأیتهم یصدّّون وهم مّستکبرون))  << سینگامی که منافقان گفته شد که بیایید تا رسول خدا برای شما از خداوند طلب بخشش کند روی برگرداندند و با تکبر این راه را به روی خود بستند وهابیان می‌گویند که این آیات به زمان حیات پیغمبر اکرم مربوط می شود حال آنکه همه علمای اسلام می گویند که بین زمان حیات پیغمبر اکرم و زمان بعد از وفات ایشان تفاوتی وجود ندارد اگر ارتباط با پیامبر ممکن نبود به مسلمانان امر نمی‌شد که در نماز شخص پیامبر را مخاطب قرار دهند و بگویند:(( السلام علیک أیها النبی و رحمه اللّه و برکاته))

 

ادامه دارد.......... 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۸ ، ۱۰:۰۰
محمدرضا زارع

«٢٧٣»لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ‌ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ‌ اللّهِ‌ لا یَسْتَطِیعُونَ‌ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ‌ یَحْسَبُهُمُ‌ الْجاهِلُ‌ أَغْنِیاءَ مِنَ‌ التَّعَفُّفِ‌ تَعْرِفُهُمْ‌ بِسِیماهُمْ‌ لا یَسْئَلُونَ‌ النّاسَ‌ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ‌ خَیْرٍ فَإِنَّ‌ اللّهَ‌ بِهِ‌ عَلِیمٌ‌ 
(انفاق شما باید)براى نیازمندانى باشد که در راه خدا محصور شده‌اند.(به خاطر دین خدا،از وطن آواره و یا در جبهه‌هاى جهاد هستند.)توان حرکت و سفر در زمین را(براى تأمین هزینه زندگى و یا کسب سرمایه براى تجارت)ندارند.از شدّت عفاف و آبرودارى،شخص بى‌اطلاع آنها را غنى مى‌پندارد،امّا تو آنها را از سیما و چهره‌هایشان مى‌شناسى.آنان هرگز با اصرار از مردم چیزى نمى‌خواهند.و هر چیز نیکو و خیرى را(به این افراد)انفاق کنید،پس قطعاً خداوند به آن آگاه است. 
نکته‌ها: 
در برخى از تفاسیر همچون تفسیر کبیر فخر رازى،مجمع البیان و قرطبى آمده که این آیه درباره اصحاب صُفّه نازل شده است.اصحاب صفّه تقریباً چهارصد نفر بودند که از مکّه به مدینه هجرت کرده و چون در مدینه خانه و کاشانه و آشنایانى نداشتند،در کنار مسجد پیامبر روى صُفّه(سکّوئى بزرگ)زندگى مى‌کردند و اینان همیشه براى جهاد در راه خدا آماده بودند. 
پیام‌ها: 
١-فقرا،در اموال اغنیا حقّى دارند.«للفقراء» 
٢-باید به مجاهدان و کسانى که به خاطر فعالیّت‌هاى سیاسى براى مبارزه با طاغوت‌ها در محاصره‌ى زندان‌ها و تبعیدگاه‌ها قرار دارند و مهاجران بى‌پناه و همه کسانى که در راه خدا دچار فقر شده و فرصت تلاش براى تأمین زندگى را ندارند،توجّه لازم صورت گیرد. «أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ‌ اللّهِ‌ لا یَسْتَطِیعُونَ‌ ضَرْباً...» 
٣-کسانى که مى‌توانند با مسافرت و مهاجرت به نقطه‌اى دیگر زندگى خود را تأمین نمایند،نباید منتظر انفاق مردم باشند. «لا یَسْتَطِیعُونَ‌ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ‌» 
٤-فقیران عفیف،پاک‌دامن و آبرودار،مورد ستایش خداوند هستند. «یَحْسَبُهُمُ‌ الْجاهِلُ‌ أَغْنِیاءَ» 
٥-فقراى گمنام و محترم،در اولویّت هستند. «تَعْرِفُهُمْ‌ بِسِیماهُمْ‌» 
٦-حتّى اگر ضرورتى پیش آمد،باز هم سؤالِ‌ با اصرار از مردم نداشته باشید. 
«لا یَسْئَلُونَ‌ النّاسَ‌ إِلْحافاً» تکدّى‌گرى،ناپسند است. 
٧-شرط‍‌ انصاف نیست که گروهى خود و تمام هستى خود را فدا کرده و در محاصره قرار گیرند،ولى گروه دیگر حتّى از انفاق به آنان تنگ نظرى داشته باشند. ١«لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ‌ أُحْصِرُوا» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۸ ، ۰۸:۵۰
محمدرضا زارع

234-  و من کلام له (علیه السلام)
> رَوَی ذِعْلَبٌ الْیَمَامِیُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ قُتَیْبَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ مَالِکِ بْنِ دِحْیَةَ قَالَ کُنَّا عِنْدَ أَمِیرِ الْمُؤْمنِیِنَ (علیه السلام) وَ قَدْ ذُکِرَ عِنْدَهُ اخْتِلَافُ النَّاسِ فَقَالَ <
إِنَّمَا فَرَّقَ بَیْنَهُمْ مَبَادِئُ طِینِهِمْ وَ ذَلِکَ أَنَّهُمْ کَانُوا فِلْقَةً مِنْ سَبَخِ أَرْضٍ وَ عَذْبِهَا وَ حَزْنِ تُرْبَةٍ وَ سَهْلِهَا فَهُمْ عَلَی حَسَبِ قُرْبِ أَرْضِهِمْ یَتَقَارَبُونَ وَ عَلَی قَدْرِ اخْتِلَافِهَا یَتَفَاوَتُونَ فَتَامُّ الرُّوَاءِ نَاقِصُ الْعَقْلِ وَ مَادُّ الْقَامَةِ قَصِیرُ الْهِمَّةِ وَ زَاکِی الْعَمَلِ قَبِیحُ الْمَنْظَرِ وَ قَرِیبُ الْقَعْرِ بَعِیدُ السَّبْرِ وَ مَعْرُوفُ الضَّرِیبَةِ مُنْکَرُ الْجَلِیبَةِ وَ تَائِهُ الْقَلْبِ مُتَفَرِّقُ اللُّبِّ وَ طَلِیقُ اللِّسَانِ حَدِیدُ الْجَنَانِ.

 

 

 

خطبه 234-چرا مردم مختلفند؟ 
علل تفاوتها میان انسانها 
علت تفاوتهای میان مردم، گوناگونی سرشت آنان است، زیرا آدمیان در آغاز، ترکیبی از خاک شور و شیرین، سخت و نرم، می باشند، پس آنان به میزان نزدیک بودن خاکشان با هم نزدیک، و به اندازه دوری آن از هم دور و متفاوتند یکی زیباروی و کم خرد، دیگری بلندقامت و کم همت، یکی زشتروی و نیکوکار، دیگری کوتاه قامت و خوش فکر، یکی پاک سرشت و بداخلاق، دیگری خوش قلب و آشفته عقل، و آن دیگر سخنوری دل آگاه است.
 

 


 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۸ ، ۰۷:۴۰
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

کلام امام زمان(عج)

ألا أُبشرک فی العطاس فقلت بلی، قال أرواحنا لتراب مقدمه الفداء هو أمانٌ من الموت لثلاثة أیام

نسیم، خدمتکار حضرت مهدى (علیه‌السلام) گوید: آن حضرت به من فرمود: آیا تو را در مورد عطسه کردن بشارت دهم؟ گفتم: آرى. فرمود: عطسه، علامتِ امان از مرگ تا سه روز است.

منابع:بحارالانوار/ ج51 / ص :5

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۸ ، ۰۶:۳۰
محمدرضا زارع

حقیقت توسل

بخش سوم

 

 

۳- توسل به عمل صالح

سومین سبب توسل به عمل صالح است که مورد پذیرش همه مسلمانان می باشد انسان می تواند به عملی که آن را فقط برای خدا انجام داده متوسل شود تا دعایش مستجاب گردد امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید:<<إنّ أفضل ما توسل به المتوسلون إلی اللّه تعالی الإیمان به وبه رسوله والجهاد فی سبیله  ....  وأقام الصلاة  ...  و إیتاءالزکاة  ....  وصوم  ...  و حج البیت  ..... >> ( قطعاً بهترین وسیله ای که توسل کنندگان به آن توسل کرده اند، ایمان به خدا وند و پیامبرش، جهاد در راه او، برپا داشتن نماز و پرداختن زکات ،روزه ماه رمضان و حج خانه خداست )

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۸ ، ۱۰:۰۰
محمدرضا زارع

«٢٧٢»لَیْسَ‌ عَلَیْکَ‌ هُداهُمْ‌ وَ لکِنَّ‌ اللّهَ‌ یَهْدِی مَنْ‌ یَشاءُ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ‌ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ‌ وَ ما تُنْفِقُونَ‌ إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ‌ اللّهِ‌ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ‌ خَیْرٍ یُوَفَّ‌ إِلَیْکُمْ‌ وَ أَنْتُمْ‌ لا تُظْلَمُونَ‌ هدایت یافتن آنان برعهده تو نیست،بلکه خداوند هرکه را بخواهد(و شایسته باشد)هدایت مى‌کند.و آنچه را از خوبى‌ها انفاق کنید،به نفع خودتان است.و جز براى کسب رضاى خدا انفاق نکنید و(پاداش)آنچه از خوبى‌ها انفاق کنید،به طور کامل به شما داده خواهد شد و بر شما ستم نخواهد شد. 
نکته‌ها: 
در تفسیر مجمع البیان و کبیر فخر رازى، شأن‌نزولهایى براى آیه ذکر شده است که از مفاد آنها بر مى‌آید که مسلمانان در انفاق به فقراى مشرک و غیر مسلمان شک داشتند،وقتى از رسول خدا صلى الله علیه و آله پرسیدند،این آیه نازل شد. 
ضمناً در سیره‌ى عملى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و اهل بیت او علیهم السلام نمونه‌هاى زیادى از کمک به غیر مسلمانان مشاهده مى‌شود که حتّى براى کسانى که به آن بزرگواران ناسزا مى‌گفتند و یا حقّ‌ آنان را غصب کرده بودند،دلسوز و خیرخواه بودند. 
پیام‌ها: 
١-از ایجاد فشار اقتصادى و ترک انفاق،براى ایمان آوردن کفّار استفاده نکنید. 
«لَیْسَ‌ عَلَیْکَ‌ هُداهُمْ‌... وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ‌ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ‌» 
٢-هدایت،توفیق الهى است که تنها شامل دلهاى آماده مى‌شود. «یَهْدِی مَنْ‌ یَشاءُ» 
٣-رسیدگى به محرومان،یک وظیفه انسانى است.پس بر غیر مسلمانان نیز انفاق کنید. «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ‌ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ‌» 
٤-اسلام،مکتب انسان دوستى است و فقر و محرومیّت را حتّى براى غیر مسلمانان نیز نمى‌پسندد. «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ‌ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ‌» 
٥-فایده‌ى انفاق به خودتان بازمى‌گردد و روح سخاوت را در شما زنده مى‌کند. 
با انفاق از پیدایش اختلافات طبقاتى و انفجارهاى اجتماعى جلوگیرى شده و در جامعه ایجاد محبّت مى‌گردد.انفاق مایه محرومیّت شما نیست،بلکه سبب مصونیّت شماست.«فلانفسکم» ٦-جز براى خداوند انفاق نکنید.زیرا تمام فوائد و آثار دنیایى آن،دیر یا زود از میان مى‌رود،ولى اگر انفاق براى خدا باشد،تا ابد از برکات آن بهره‌مند خواهید بود. «إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ‌ اللّهِ‌» 
٧-مال و دارایى خیر است. «ما تُنْفِقُوا مِنْ‌ خَیْرٍ» 
٨-در انفاق دست‌ودل‌باز باشید.زیرا آنچه انفاق مى‌کنید،بدون کم و کاست بازخواهید گرفت. «یُوَفَّ‌ إِلَیْکُمْ‌» 
٩-بهره‌گیرى در قیامت،زمانى است که هدف از انفاق تنها رضاى خدا باشد. «إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ‌ اللّهِ‌... یُوَفَّ‌ إِلَیْکُمْ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۸ ، ۰۸:۵۰
محمدرضا زارع

233-  و من کلام له (علیه السلام)
> بعد أن أقدم أحدهم عل الکلام فحصر، و هو فی فضل أهل البیت، و وصف فساد الزمان <
أَلَا وَ إِنَّ اللِّسَانَ بَضْعَةٌ مِنَ الْإِنْسَانِ فَلَا یُسْعِدُهُ الْقَوْلُ إِذَا امْتَنَعَ وَ لَا یُمْهِلُهُ النُّطْقُ إِذَا اتَّسَعَ وَ إِنَّا لَأُمَرَاءُ الْکَلَامِ وَ فِینَا تَنَشَّبَتْ عُرُوقُهُ وَ عَلَیْنَا تَهَدَّلَتْ غُصُونُهُ.
>فساد الزمان<
وَ اعْلَمُوا رَحِمَکُمُ اللَّهُ أَنَّکُمْ فِی زَمَانٍ الْقَائِلُ فِیهِ بِالْحَقِّ قَلِیلٌ وَ اللِّسَانُ عَنِ الصِّدْقِ کَلِیلٌ وَ اللَّازِمُ لِلْحَقِّ ذَلِیلٌ أَهْلُهُ مُعْتَکِفُونَ عَلَی الْعِصْیَانِ مُصْطَلِحُونَ عَلَی الْإِدْهَانِ فَتَاهُمْ عَارِمٌ وَ شَائِبُهُمْ آثِمٌ وَ عَالِمُهُمْ مُنَافِقٌ وَ قَارِنُهُمْ مُمَاذِقٌ لَا یُعَظِّمُ صَغِیرُهُمْ کَبِیرَهُمْ وَ لَا یَعُولُ غَنِیُّهُمْ فَقِیرَهُمْ.
 

 

 

خطبه 233-در باب زیانهای زبان 
فصاحت و بلاغت اهل بیت (ع) 
آگاه باشید، همانا زبان پاره ای از وجود انسان است، اگر آمادگی نباشد سخن نمی گوید، و به هنگام آمادگی، گفتار او را مهلت نمی دهد، همانا ما امیران سخن می باشیم، درخت سخن در ما ریشه دوانده، و شاخه های آن بر ما سایه افکنده است. علل سقوط جامعه انسانی خدا شما را رحمت کند، بدانید که همانا شما در روزگاری هستید که گوینده حق اندک، و زبان از راستگویی عاجز، و حق طلبان بی ارزشند، مردم گرفتار گناه، و به سازشکاری هم داستانند، جوانشان بداخلاق، و پیرانشان گناهکار، و عالمشان دورو، و نزدیکشان سودجویند، نه خردسالانشان بزرگان را حرمت می نهند و نه توانگرانشان دست مستمندان را می گیرند.
 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۸ ، ۰۷:۴۰
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

پیامبر اکرم(ص)

لا تقوم الساعة حتی یلی رجل من اهل بیتی یواطی اسمه اسمی .

رستاخیز به پا نمی شود، تا هنگامی که مردی از اهل بیت من که هم نام با من است، فرمانروا شود .

مسند احمد حنبل/ ج3/ ص376

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۸ ، ۰۶:۳۰
محمدرضا زارع

از میان فرزندان بزرگوار حضرت امام موسى بن جعفر(ع) ، دو فرزند ایشان یعنى حضرت امام على بن موسى الرضا(ع) و حضرت فاطمه کبری (ع) ملقّب به معصومه، از ویژگی های خاص برخوردار بوده اند تا ادامه دهنده خطّ امامت بعد از پدر باشند.

سیره حضرت فاطمه معصومه(علیها السلام)

پس از 25 سال که از تولد حضرت امام رضا (ع) گذشته بود ، حضرت فاطمه معصومه(ع) در اوّلین روز ماه ذى قعده سال 173 هـ ق، در شهر مدینه منوّره چشم به جهان گشود، آن حضرت به همراه امام رضا (ع) هر دو در دامان پاک یک مادر بزرگوار به نام حضرت نجمه خاتون(س) که از مهاجران مغرب بود، رشد و پرورش یافته اند. این در حالى است که پدر بزرگوارشان پیوسته در زندان هارون الرشید بسر مى بردند و سرانجام در همان زندان ، هنگامى که حضرت معصومه(س) در سن ده سالگى بود، به شهادت رسیدند و از آن زمان به بعد حضرت معصومه (س) تحت مراقبت برادرش امام رضا(ع) قرار گرفت. با آغاز خلافت مأمون این خلیفه مکار عبّاسى، او نیز همانند اسلاف غدّارش براى مقابله بانفوذ روبه گسترش تعالیم امامان معصوم و اهل بیت(ع) عصمت و طهارت بر دل هاى مشتاقان و جلوگیرى از انسجام سیاسی شیعیان حضرت علی(ع) به ترفندى دیگر متوسّل شده و امام رضا(ع) را به پایتخت خود «مرو» دعوت نمود. امام با اکراه این دعوت را پذیرفتند و بدون این که کسى از بستگان و اهل بیت(ع) خود را همراه ببرند به سوى «مرو» حرکت نمودند. حضرت فاطمه معصومه(ع) در سال 201 هـ ق، یک سال پس از ورود امام رضا(ع) به مرو، با چهار تن از برادران و گروهى از برادرزادگان به سوى خراسان حرکت نمودند و چون این کاروان کوچک به حوالی ساوه رسید عدّه اى از دشمنان اهل بیت(ع) به دستور مأمون عبّاسى راه را بر آنان بستند و در یک درگیرى نابرابر همه برادران و تقریباً اکثر مردان همراه کاروان را که حدود 23 نفر بودند به شهادت رساندند. حضرت معصومه(س) از شدّت رنج و تأثّر روحی بیمار گردید و بنا بر قولی حضرت را مسموم کردند . چون شب هنگام خبر به مردم قم و آل سعد رسید، موسی بن خزرج به نمایندگى آنان، در همان هنگام از قم به قصد ساوه حرکت کرد تا ایشان را به قم دعوت کند. پس از دیدار حضرت و پذیرفتن دعوت وى، خود زمام مرکب ایشان را در دست گرفت و به سوى قم و به منزل و سراى خویش آورد.

در روایت دیگرى آمده است، هنگامى که حضرت فاطمه معصومه(ع) به شهر ساوه قدم نهاد، از همراهان خود پرسید؛ مسافت این جا تا قم چقدر است. پاسخ را گفتند. در این هنگام به یاد خبرى از پدرش افتاد. لذا فرمود: مرا به قم ببرید که از پدر بزرگوارم بارها می شنیدم که قم مرکز شیعیان ماست. بدین ترتیب باقیمانده افراد کاروان به جاى رفتن به «مرو» به جانب قم تغییر مسیر داده و در 23 ربیع الاوّل سال 201 هـ ق وارد قم شدند. خبر ورود آن حضرت به قم براى همه مسرّت آفرین و هیجان انگیز بود. بزرگان و سایر مردم، به استقبال آن حضرت آمدند و پروانه وار و مشتاقانه ایشان را در میان گرفتند. در پیشاپیش آنان شخصیت برجسته شهر، موسى بن خزرج اشعرى حرکت نمود و افسار شتر آن حضرت را به دست گرفته و افتخار می کرد تا آنکه به درخواست او، حضرت در منزلش اقامت نمود.

بیمارى حضرت که از غم هجران برادر و شهادت و مظلومیت دیگر برادران و همراهان و یا سمّى که به ایشان داده شده است، هفده روز ادامه یافت و ایشان بهتر از هرکس به حال خود و کوتاهى عمرش آگاه بود، روزهاى آخر عمر را به عبادت و راز و نیاز با معبود یگانه مشغول بود .

سرانجام در روز دهم ربیع الثانى و «بنا بر قولى دوازدهم ربیع الثانى» سال ٢٠١ هجرى پیش از آن که دیدگان مبارکش به دیدار برادر روشن شود، در دیار غربت و با اندوه فراوان در سن 28 سالگی دیده از جهان فروبست و شیعیان را در ماتم خود به سوگ نشاند.

عبادتگاه روزهاى پایانى عمر ایشان، که هم اکنون به نام «بیت النّور» معروف است ، زیارتگاه شیفتگان اهل بیت(ع) عصمت و طهارت است.

از آنجا که نخستین بار میرابوالفضل عراقى، مسجدی در کنار بیت النور بنا نمود، آن محله و محوّطه وسیع اطراف آن به «میدان میر» مشهور گردیده است.

پس از وفات، پیکر مطهّر و شریف حضرت فاطمه معصومه (س) را غسل داده و کفن کردند و باشکوه فراوان تشییع و در محلّى موسوم به «باغ بابلان» که اکنون روضه منوره حضرت است به خاک سپردند. در این که چه کسى بدن مطهّر آن حضرت را داخل قبر قرار دهد و ایشان را به خاک سپارد، همه متحیر بودند. آل سعد بیش از همه در این باره با هم گفتگو کردند که چه کسى را داخل سرداب نمایند تا جنازه خانم را دفن کند. پس از تبادل نظر، رأى ایشان بر این قرار گرفت که مرد پرهیزکار و خادم بسیار پیر ایشان به نام «قادر»، متصدّى دفن شود. چون دنبال آن پیر مرد صالح فرستادند، ناگاه دو سواره نقابدار از سوى «رمله» (ریگزار) سمت قبله نمایان شدند و به سرعت نزدیک گردیدند و پس از اقامه نماز بر پیکر آن بانوى مکرّمه، یکى از آن دو وارد قبر شد و دیگرى جسد پاک و مطهّر آن صدّیقه را برداشت و به دست او داد تا در دل خاک نهان سازد. آن دو نفر پس از پایان مراسم بدون آن که با کسى سخن گویند بر اسب هاى خود سوار و از محلّ ناپدید شدند و کسى آن دو نفر را نشناخت. به نظر مى آید که آن دو بزرگوار، دو امام و حجّت خداوند بوده اند.

حضرت معصومه (س) از پرهیزگارترین زنان شیعه و از زنان عالمه و محدّثه بوده و روایات متعددى از طریق ایشان در کتب احادیث شیعه و اهل سنّت آمده است. ایشان در عبادت و زهد شهره بود و در فضل و کمال، به مدارج عالى نایل آمده است. القاب و صفات بسیارى که حضرت فاطمه معصومه(س) بدان معروف گردید، نشانه سجایاى والاى اخلاقی ایشان است. در یکی از زیارت نامه های آن حضرت، القابى همچون «طاهره» پاکیزه، «حمیده» ستوده خصال، «برّه» نیکو رفتار و تربیت شده، «نقیه» پاک خصلت، «مرضیه» مورد رضای پروردگار، «رضیه» راضى از حق، «محدّثه» راوى حدیث، «شفیعه» شفاعت کننده در روز جزا و «معصومه» به ایشان اطلاق شده است. اما مشهورترین لقب حضرت ، طبق فرموده امام رضا (ع) لقب معصومه است..

احادیث روایت شده از ائمه طاهرین(علیهم السلام) درباره حضرت فاطمه معصومه(س)

امام صادق(ع) مى فرماید: «خدا داراى حرمى است که آن مکّه است، و پیامبرش هم حرمى دارد که مدینه است، و امیرمؤمنین هم حرمى دارد که کوفه است. و ما هم داراى حرمى هستیم که قم است و به زودى بانویى از فرزند من آن جا دفن مى شود که نامش فاطمه است. هرکسى او را زیارت کند بهشت بر او واجب مى شود.» امام صادق(ع) هنگامى این جمله را فرمودند که هنوز مادر امام موسى بن جعفر(ع) به او باردار نشده بود.)[1]

امام رضا (ع) مى فرمایند: «هرکس او (حضرت فاطمه معصومه) را زیارت کند بهشت بر او واجب مى گردد».[2]

امام جواد (ع) مى فرمایند: «کسى که آرامگاه عمّه ام را در قم زیارت کند پاداش او بهشت است».[3]

[1] . قال اَبی عَبدِاللهِ(ع):«اِنَّ لِلّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکَّةُ، وَ لِرَسُولِهِ وَ هُوَ المَدینَةُ، وَ لِاَمیرِالمُؤمِنین حَرَماً وَ هُوَ الکُوفَةُ، وَ لَنا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ وَ سَتُدفَنُ فیها اِمرَأةُ مِن وُلدى تُسَمّى فاطِمَةُ، مَن زارَها وَجَبَت الجَنَّةُ». (قالَ ذلِکَ وَ لَم تُحمَلُ بِمُوسی(ع) اُمَّهُ) ـ علّامۀ مجلسى، محمّدباقر، بحارالأنوار، ج 57، باب 36، ص 216، مؤسسه الوفاء، 1404 هـ ق. بیروت.

وَ عَن عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ قَالَ حَدَّثَنَا محمّد بنُ العَطَّارُ بِقُمَّ قَالَ حَدَّثَنَا محمّد بنُ الحَسَنِ الرَّازِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا محمّد بنُ عَلِیٍّ الکُوفِیُّ عَن عَلِیٍّ الحُسَینِ (عَن عَلِیٍّ بنِ الحَسَنِ بنِ فَضَّالٍ) عَن ابنِ مُسکَانَ عَن مَالِکِ بنِ أَعینَ الجُهَنِیٍّ قَالَ سَمِعتُ أَبَا جَعفَرٍ(ع) یقُولُ وَ ذَکَرَ مِثلَهُ. ـ نورى الطبرسى، میرزا حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 11، ص 34، ح 12، مؤسسۀ آل البیت(ع) لاحیاء التراث، قم.

تاریخ قم، للحسین بن محمّد القمی بإسناده عَنِ الصادق(ع) قال: «اءِنَّ للهِ حَرَمَاً وَ هُوَ مَکِّةَ وَ لِرَسُولِهِ حَرَمَاً وَ هُوَ المَدینَةَ وَ لِاَمیرِالمؤمِنینَ حَرَماً وَ هُوَ الکُوفَةَ وَ لَنا حَرَمَاً وَ هُوَ قُم وَ سَتَدفُن فیهِ اِمرأَةً مِن وَلَدى تُسَمّی فاطِمَةَ مَن زارَها وَجَبَت لَهُ الجَنّةَ، قَالَ ذلِکَ وَ لَم تَحمِلُ بِمُوسی (ع) أُمَّهِ». علّامۀ مجلسى، محمّدباقر، بحارالأنوار، ج 99، باب 1، ص 267، مؤسسه الوفاء، 1404 هـ ق. بیروت.

[2] . محمّد بنُ عَلِیٍّ بنِ الحُسَینِ فِى ثَوَابِ الأَعمَالِ وَ عُیونِ الأَخبَارِ عَن أَبِیهِ وَ محمّد بنِ مُوسَى بنِ المُتَوَکِّلِ عَن عَلِیٍّ بنِ إِبرَاهِیمَ عَن أَبِیهِ عَن سَعدِ بنِ سَعدٍ قَالَ سَأَلتُ أَبَا الحَسَنِ الرِّضَا (ع) عَن زِیارَةِ فَاطِمَةَ بِنتِ مُوسَى بنِ جَعفَرٍ(ع) بِقُمَّ فَقَالَ (ع): «مَن زَارَهَا الجَنَّةَ».عاملى، شیخ حر، رسائل الشیعة، ج 14، باب 94، ص 576. مؤسسه آل البیت(ع) لأحیاء التراث، 1409 هـ ق. قم.

[3] . وَ عَن أَبِیهِ وَ أَخِیهِ عَلِیٍّ وَ مَشَایخِهِ عَن أَحمَدَ بنِ إِدرِیسَ وَ غَیرِهِ عَن العَمرَکِیٍّ عَن رَجُلٍ عَن الرِّضا (ع) قَالَ: «مَن زَارَ قَبرَ عَمَّتِى بِقُمَّ فَلَهُ الجَنَّةُ». ـ همان.

[4]، [کامل لزیارات] أَبى وَ أَخی وَ الجَماعَةِ عَن أَحمَدَ بنِ إدریسٍ وَ غیرِهِ عَن العُمرِکیٍّ عَمَّن ذکَرَهُ عَن ابنِ الرِّضا (ع) قَالَ: «مَن زارَ قَبرَ عَمَّتى بِقمَّ فَلَهُ الجَنَّةُ». علّامۀ مجلسى، محمّدباقر، بحارالأنوار، ج 99، باب1، ص 265، مؤسسه الوفاء، 1404 هـ ق. بیروت.

احادیث منقول از حضرت معصومه (س)

حدثتنی فَاطِمَةُ وَ زَیْنَبُ وَ أمَّ کُلْثُوم بَنَاتُ مُوسَى بْن جَعْفَر قُلْنَ:... عَنْ فَاطِمَةَ بِنْت رَسُول اللّه صَلَّى اللّه عَلَیْه وَ آله و سَلَّمَ وَ رَضِىَ عَنْهَا قَالَتْ : «أنَسِیتُمْ قَوْلَ رَسُول اللّه صِلَّى اللّهُ عَلَیْه وَ سَلَّم یَوْمَ غَد یر خُمٍّ، مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوُلاهُ وَ قَوْلُهُ صَلَّى اللّهُ عَلَیْه وَ آله و سَلَّمَ ،أنْتَ مِنِّى بِمَنْز لَة هَارُونَ مِنْ مُوسى؟!»

فاطمه معصومه (س) این روایت را از دختر امام صادق(ع) نقل مى کند که سلسله سندش در نهایت به فاطمه زهرا(س) مى رسد.

فاطمه زهرا(س)، دختر بزرگوار رسول اکرم (ص) فرمود: « آیا فرمایش رسول خدا(ص) را در روز غدیر خم فراموش کرده اید که فرمود: هر کس من مولاى اویم، على مولاى اوست، و (آیافراموش کرده اید) دیگر فرمایش آن حضرت را که فرمود: تو براى من همانند هارون براى موسى هستى؟!»(١)

… عَنْ فَاطِمَةُ بِنْتَ موسَى بْن جَعْفَر (ع)... عَنْ فَاطِمَةَ بِنْت رَسُول اللّهِ صَلَّى اللّه عَلَیْه وَ آلِهِ وِ سَلَّمَ ، قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللّه صَلَّى اللّه عَلَیْه وَ آلِه وَ سَلَّمَ : «ألا مَنْ ماتَ عَلى حُبِّ آل مُحَمَّد ماتَ شَهِیداً.»

فاطمه معصومه(س)، از دختر امام صادق (ع) روایتى نقل مى کند که سلسله سندش به حضرت فاطمه زهرا(س)مى رسد که آن حضرت مى فرماید: حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: «آگاه باشید! هرکس با محبّت آل محمّد بمیرد شهید از دنیا رفته است.»

مرحوم علامه مجلسى از شیخ صدوق روایتى بس ارزشمند درباره ارزش زیارت فاطمه معصومه (س) نقل مى کند:

قَالَ سَألْتُ اَبَا الْحَسَن الر ضَا(ع) عَنْ فَاطِمَةَ بِنْت مُوسَى بْن جَعْفَر (ع)، فَقَالَ «مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّةَ.»

راوى گوید از امام رضا(ع) درباره حضرت فاطمه معصومه پرسیدم. آن حضرت فرمود:« هرکس قبرش را زیارت کند، بهشت بر او واجب مى شود .

________________________________________

١ -عوالم العلوم، ج ٢١، ص ٣٥٣ به نقل از اسنى المطالب ص ٤٩ تا ص ٥١.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۸ ، ۱۰:۳۰
محمدرضا زارع

«٢٧١»إِنْ‌ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ‌ فَنِعِمّا هِیَ‌ وَ إِنْ‌ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ‌ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ‌ مِنْ‌ سَیِّئاتِکُمْ‌ وَ اللّهُ‌ بِما تَعْمَلُونَ‌ خَبِیرٌ 
اگر صدقات را آشکارا بدهید،پس آن کار خوبى است،ولى اگر آنها را مخفى ساخته و به نیازمندان بدهید،پس این براى شما بهتر است و قسمتى از گناهان شما را مى‌زداید و خداوند به آنچه انجام مى‌دهید آگاه است. 
نکته‌ها: 
امام باقر علیه السلام ذیل این آیه فرمود:زکات واجب را علنى پرداخت کنید،ولى زکات مستحبّ‌ را مخفیانه بدهید. ٢شاید دلیل این باشد که زکات واجب یک وظیفه عمومى،معمولى و دور از ریا است.گرچه آیه در مورد کمک‌هاى مالى است،ولى در فرهنگ اسلام،به هر کار خیرى صدقه گفته مى‌شود.حتّى اگر سنگى را از میان راه مسلمانان کنار زدیم،صدقه است. 
بنابراین کمک به محرومان از طریق علم و آبرو و وساطت نیز صدقه مى‌باشد. 
پیام‌ها: 
١-انفاقِ‌ علنى،سبب تشویق دیگران و رفع تهمت بخل از انسان و یک نوع تبلیغ عملى است. «فَنِعِمّا هِیَ‌» 
٢- بااینکه صدقات و زکات،مصارف زیادى دارد،لکن نام فقرا در آیه نشانه اولویّت آنان است. «تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ» 
٣-شما باید به سراغ فقرا بروید،نه آنکه آنان به سراغ شما بیایند. «تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ» و نفرمود:«یأتکم الفقراء» 
٤-انفاقِ‌ پنهانى،از ریا و خودنمایى دور و به اخلاص نزدیک است و آبروى گیرنده صدقه را محفوظ‍‌ نگه مى‌دارد. «فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ‌» 
٥-انسان،غریزه سودجویى و خیرخواهى دارد،گرچه در مصداق گاهى به سراغ شر مى‌رود.لذا پیامبران الهى،مصادیق و نمونه‌هاى خیر را براى انسان بیان کرده‌اند. «فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ‌» 
٦-کمک به فقرا،بخشى از گناهان صغیره را مى‌بخشد. «یُکَفِّرُ عَنْکُمْ‌ مِنْ‌ سَیِّئاتِکُمْ‌» «سیئات»در قرآن در برابر گناهان کبیره آمده و به گناهان صغیره گفته مى‌شود. ١
٧-آنچه مهم است علم خداست،نه اطلاع و آگاهى مردم. «وَ اللّهُ‌ بِما تَعْمَلُونَ‌ خَبِیرٌ» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۸ ، ۰۹:۲۰
محمدرضا زارع

232-  و من کلام له (علیه السلام)
> کلم به عبد الله بن زمعة و هو من شیعته، و ذلک أنه قدم علیه فی خلافته یطلب منه مالا <
فقال (علیه السلام) : ‏إِنَّ هَذَا الْمَالَ لَیْسَ لِی وَ لَا لَکَ وَ إِنَّمَا هُوَ فَیْ‏ءٌ لِلْمُسْلِمِینَ وَ جَلْبُ أَسْیَافِهِمْ فَإِنْ شَرِکْتَهُمْ فِی حَرْبِهِمْ کَانَ لَکَ مِثْلُ حَظِّهِمْ وَ إِلَّا فَجَنَاةُ أَیْدِیهِمْ لَا تَکُونُ لِغَیْرِ أَفْوَاهِهِمْ.
 

 

خطبه 232-با عبدالله بن زمعه 
احتیاط در بیت المال 
این اموال که می بینی نه مال من و نه از آن توست، غنیمتی گردآمده از مسلمانان است که با شمشیرهای خود به دست آوردند، اگر تو در جهاد همراهشان بودی، سهمی چونان سهم آنان داشتی، وگرنه دسترنج آنان خوراک دیگران نخواهد بود.
 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۸ ، ۰۸:۱۰
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام حسین(ع)

«فی التاسع من ولدی سنة من یوسف، و سنة من موسی بن عمران، و هو قائمنا اهل البیت، یصلح الله امره فی لیلة واحدة».

«نهمین فرزند من نشانی از حضرت یوسف و نشانی از حضرت موسی بن عمران دارد، او قائم ما اهل بیت است که خداوند امر ظهورش را در یک شب فراهم می کند».

محجة البیضا/ ج2/ ص338

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۸ ، ۰۷:۰۰
محمدرضا زارع