عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

نویسند و گردآورنده مطالب : محمد رضا زارع
#نشر مطالب باذکر نشانی این وبلاگ بلامانع است!
_____________________

حدیث روز:

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ مِنَ الْخَیْرِ مَا یُعَجَّلُ
اصول کافى جلد3 صفحه: 212 روایة:4

ترجمه :
رسول خدا (ص) فرمود: همانا خدا کارهاى خیر، زود انجام شده را دوست دارد.

__________________________
*دوستان مارا در لینک زیر حتما دنبال کنید.*

دوستانی که بنده را دنبال میکنند، در صورتی که آدرس سایتشان نیز در فهرست دنبال کنندگانمون ثبت باشه و لینک دنبال کردن هم داشته باشند دنبال خواهند شد


«١٠٨»أَمْ‌ تُرِیدُونَ‌ أَنْ‌ تَسْئَلُوا رَسُولَکُمْ‌ کَما سُئِلَ‌ مُوسى‌ مِنْ‌ قَبْلُ‌ وَ مَنْ‌ یَتَبَدَّلِ‌ الْکُفْرَ بِالْإِیمانِ‌ فَقَدْ ضَلَّ‌ سَواءَ السَّبِیلِ‌ 

آیا بنا دارید از پیامبرتان سؤالات و درخواست‌هایى(نابجا)بکنید،آن‌گونه که پیش از این،موسى(از طرف بنى اسرائیل)مورد سؤال قرار گرفت،و هرکس(با این بهانه‌جویى‌ها از ایمان سرباز زند و)کفر را با ایمان مبادله کند،پس قطعاً از راه مستقیم گمراه شده است. 

نکته‌ها: 

با توجّه به آیه و آنچه از شأن‌نزول‌ها برمى‌آید،بعضى از پیامبر صلى الله علیه و آله تقاضاهاى نامربوط‍‌ و غیر منطقى داشتند،مثلاً تقاضا مى‌کردند براى ما نامه‌اى از سوى خداوند بیاور! و یا نهرهایى را براى ما جارى ساز.و برخى دیگر همانند بنى اسرائیل مى‌گفتند:خداوند را آشکارا به ما نشان بده تا با چشم او را ببینیم و به او ایمان بیاوریم! آوردن معجزه و اتمام حجّت،براى صدق دعوت پیامبر لازم است،ولى انجام دادن هر درخواستى،طبق هوس و میل هر فردى که از راه مى‌رسد،درست نیست.یک مهندس یا نقاش براى اثبات مهارت خویش،چند نمونه کار ارائه مى‌دهد،ولى ضرورت ندارد براى هرکسى خانه‌اى بسازد یا تابلویى بکشد! 

بازگویى مشکلات و تاریخ انبیا،براى دلدارى دادن به پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله است،که اگر افرادى از تو سؤال و درخواست نامعقول دارند،از انبیاى پیشین نیز از همین قبیل درخواست‌ها مى‌کردند. 

پیام‌ها: 

١-از سؤالات و درخواست‌هاى بى‌جا بپرهیزید که گاهى زمینه‌ساز کفر است. «أَمْ‌ تُرِیدُونَ‌ أَنْ‌ تَسْئَلُوا... وَ مَنْ‌ یَتَبَدَّلِ‌ الْکُفْرَ» 

٢-خطراتى که پیروان دیگر ادیان را تهدید کرده،مسلمانان را نیز تهدید مى‌کند. 

«تَسْئَلُوا رَسُولَکُمْ‌ کَما سُئِلَ‌ مُوسى‌» 

٣-از عاقبت و سرانجام دیگران،عبرت بگیرید. «کَما سُئِلَ‌ مُوسى‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۵:۱۰
محمدرضا زارع

  دعای فرج امام زمان(عج)


إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ 

خدایا! گرفتارى بزرگ شد، و پوشیده بر ملا گشت، و پرده کنار رفت، و امید بریده گشت،

وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَى

و زمین تنگ  شد، و خیرات آسمان دریغ شد، و پشتیبان تویى، و شکایت تنها به جانب تو است،

 وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 

در سختى و آسانى  تنها بر تو اعتماد است، خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،

أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ

آن صاحبان فرمانى که اطاعتشان را بر ما فرض نمودى، و به این سبب مقامشان را به ما شناساندى،

 فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ

پس به حق ایشان به ما گشایش ده، گشایشى زود و نزدیک  همچون چشم بر هم نهادن یا زودتر، اى محمّد و اى على!

 یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَانِ

اى على و اى محمّد! مرا کفایت کنید که تنها شما کفایت کنندگان من هستد،

 وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَانِ یَا مَوْلانَا یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ

و یارى ام دهید که تنها شما یارى کنندگان من هستید، اى مولاى ما! اى صاحب زمان! فریادرس، فریادرس، فریادرس،

 أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ 

مرا دریاب، مرا دریاب، مرا دریاب، اکنون، اکنون، اکنون، با شتاب، با شتاب، با شتاب،

یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ

 اى مهربان ترین مهربانان، به حق محمّد و خاندان پاک او.


۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۲:۱۶
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی


پیامبر اکرم(ص)


الا انه خیرة الله و مختاره .


آگاه باشید که مهدی (عج) برگزیده و انتخاب شده ی خداست .


بحارالانوار/ ج37/ ص213

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۳:۳۸
محمدرضا زارع

رحلة حضرت خدیجه کبری بر شیعیان جهان تسلیت


شب است و بغض و سکوت و صدای گریه آب (رحمان نواز نی) 

شب دهم رمضان، غم، سایه اش را بر مکه گسترانده، لحظات از اندوه سرشارند، همگان سوگوار دل غمدیده پیامبرند، بر بالین همراه 25 ساله اش آرام گرفته و چهره رنجور عشقش را نظاره می کند، ستون خانه اش دیگر تاب نداشت، ملکه ی عرب اکنون دربستر مرگ غنوده است. 

او خدیجه کبری است، همنفس و انیس و مونس رسول ، بانویی که نقش بسزایی در پیشبرد اهداف و رسالت والای پیامبر ایفا کرد. 

بانویی که برای هر زنی در هر دوره ای اسوه ای شایسته است، زنی مستقل و با درایت و پیشگام که بزرگترین قافله و تجارت مکه متعلق به او بود، بانویی خردمند و سخاوتمند که منزلش مامن مستمندان مکه گشت، شهربانویی فرهیخته که با دیدن نشانه های پیامبری در محمد(ص) به طلب او برآمد. 

"بانویی آراسته به خصایل نیکوی انسانی" 

و همین بانوست که به وقت شنیدن بشارت پیغمبری بی درنگ تصدیقش کرد و در این مسیر، تن و روح رنجور حضرت عشق را از پی نامردمی های مکه با نفس گرم خویش تسلی می بخشید. 


همو که جان و مال و تمام هستی خویش را در راه اعتلای اسلام درطبق اخلاص نهاد ولی به وقت وداع، خود را شرمسار نبی اکرم می دانست. 

آری او جزو زنان با کمال بهشتی است، جبرییل از سوی پروردگار برایش سلام رساند وبشارت بهشت بر او داد و به پاس خدماتش در راه اسلام به وقت مرگ خلعتی از بهشت به عنوان کفن پیشکش کرد. تنها همسر پیامبر که ائمه از دامن پاک او به هستی قدم نهادند و هم اینان در سخنانشان به او فخر و مباهات می کردند. 

قلم از بیان تمام صفات ناب و بی نظیرش ناتوان است و در وصف حضرتش همین بس که پیامبر برگزیده می فرمود: کجا دیگر مانند خدیجه پیدا می شود. 

وفات این اسوه صبر و استقامت را تسلیت می گوییم . 

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولَئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ 

در حقیقت، مؤمنان کسانى‌اند که به خدا و پیامبر او گرویده و [دیگر] شکّ نیاورده و با مال و جانشان در راه خدا جهاد کرده‌اند؛ اینانند که راستکردارند. 

سوره حجرات آیه 15 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۴۷
محمدرضا زارع

33-  و من خطبة له (علیه السلام)

> عند خروجه لقتال أهل البصرة، و فیها حکمة مبعث الرسل، ثم یذکر فضله و یذم الخارجین <

قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبَّاسِ دَخَلْتُ عَلَی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) بِذِی قَارٍ وَ هُوَ یَخْصِفُ نَعْلَهُ فَقَالَ لِی مَا قِیمَةُ هَذَا النَّعْلِ فَقُلْتُ لَا قِیمَةَ لَهَا فَقَالَ (علیه السلام) وَ اللَّهِ لَهِیَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ إِمْرَتِکُمْ إِلَّا أَنْ أُقِیمَ حَقّاً أَوْ أَدْفَعَ بَاطِلًا ثُمَّ خَرَجَ فَخَطَبَ النَّاسَ فَقَالَ :

>حکمة بعثة النبی<

إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه وآله) وَ لَیْسَ أَحَدٌ مِنَ الْعَرَبِ یَقْرَأُ کِتَاباً وَ لَا یَدَّعِی نُبُوَّةً فَسَاقَ النَّاسَ حَتَّی بَوَّأَهُمْ مَحَلَّتَهُمْ وَ بَلَّغَهُمْ مَنْجَاتَهُمْ فَاسْتَقَامَتْ قَنَاتُهُمْ وَ اطْمَأَنَّتْ صَفَاتُهُمْ.

>فضل علی<

أَمَا وَ اللَّهِ إِنْ کُنْتُ لَفِی سَاقَتِهَا حَتَّی تَوَلَّتْ بِحَذَافِیرِهَا مَا عَجَزْتُ وَ لَا جَبُنْتُ وَ إِنَّ مَسِیرِی هَذَا لِمِثْلِهَا فَلَأَنْقُبَنَّ الْبَاطِلَ حَتَّی یَخْرُجَ الْحَقُّ مِنْ جَنْبِهِ.

>توبیخ الخارجین علیه<

مَا لِی وَ لِقُرَیْشٍ وَ اللَّهِ لَقَدْ قَاتَلْتُهُمْ کَافِرِینَ وَ لَأُقَاتِلَنَّهُمْ مَفْتُونِینَ وَ إِنِّی لَصَاحِبُهُمْ بِالْأَمْسِ کَمَا أَنَا صَاحِبُهُمُ الْیَوْمَ وَ اللَّهِ مَا تَنْقِمُ مِنَّا قُرَیْشٌ إِلَّا أَنَّ اللَّهَ اخْتَارَنَا عَلَیْهِمْ فَأَدْخَلْنَاهُمْ فِی حَیِّزِنَا فَکَانُوا کَمَا قَالَ الْأَوَّلُ :

أَدَمْتَ لَعَمْرِی شُرْبَکَ الْمَحْضَ صَابِحاً * وَ أَکْلَکَ بِالزُّبْدِ الْمُقَشَّرَةَ الْبُجْرَا

وَ نَحْنُ وَهَبْنَاکَ الْعَلَاءَ وَ لَمْ تَکُنْ * عَلِیّاً وَ حُطْنَا حَوْلَکَ الْجُرْدَ وَ السُّمْرَا

خطبه 033-در راه جنگ اهل بصره 
(به هنگام عزیمت به شهر بصره، جهت جنگ با ناکثین فرمود)
(ابن عباس می گوید در (سرزمین ذی قار) خدمت امام رفتم که داشت کفش خود را پینه می زد، تا مرا دید، فرمود: قیمت این کفش چقدر است؟ گفتم بهایی ندارد. فرمود: به خدا سوگند، همین کفش بی ارزش نزد من از حکومت بر شما محبوب تر است مگر اینکه حقی را با آن بپا دارم، یا باطلی را دفع نمایم. آنگاه از خیمه بیرون آمد و برای مردم خطبه خواند)
 آثار بعثت پیامبر اسلام 
همانا خداوند هنگامی محمد (ص) را مبعوث فرمود که هیچ کس از عرب، کتاب آسمانی نداشت، و ادعای پیامبری نمی کرد، پیامبر (ص) مردم جاهلی را به جایگاه کرامت انسانی پیش برد و به رستگاری رساند، که سرنیزه هایشان کندی نپذیرفت و پیروز شدند و جامعه آنان استحکام گرفت. 
ویژگیهای نظامی و اخلاقی امام علی (ع)
 به خدا سوگند! من از پیشتازان لشگر اسلام بودم تا آنجا که صفوف کفر و شرک تار و مار شد، هرگز ناتوان نشدم، و نترسیدم، هم اکنون نیز همان راه را می روم، پرده باطل را می شکافم تا حق را از پهلوی آن بیرون آورم.
 شکوه از فتنه گری قریش 
مرا با قریش چه کار، به خدا سوگند، آن روز که کافر بودند با آنها جنگیدم، و هم اکنون که فریب خورد 
ه اند، با آنها مبارزه می کنم، دیروز با آنها زندگی می کردم و امروز نیز گرفتار آنها می باشم. به خدا سوگند! قریش از ما انتقام نمی گیرد جز به آن علت که خداوند ما را از میان آنان برگزیده و گرامی داشت، ما هم آنان را در زندگی خود پذیرفتیم، پس چنان بودند که شاعر گفته است. (به جان خودم سوگند، هر صبح از شیر صاف نوشیدی. و سرشیر و خرمای بی هسته خوردی. ما این مقام و عظمت را به تو بخشیدیم در حالی که بلند مرتبت نبودی و در اطراف تو با سواران خود تا صبح نگهبانی دادیم و تو را حفظ کردیم)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۵:۰۷
محمدرضا زارع

«١٠٧»أَ لَمْ‌ تَعْلَمْ‌ أَنَّ‌ اللّهَ‌ لَهُ‌ مُلْکُ‌ السَّماواتِ‌ وَ الْأَرْضِ‌ وَ ما لَکُمْ‌ مِنْ‌ دُونِ‌ اللّهِ‌ مِنْ‌ وَلِیٍّ‌ وَ لا نَصِیرٍ 

آیا ندانستى که حکومت آسمان‌ها و زمین از آن خداست‌؟(و او حقّ‌ دارد هرگونه تغییر و تبدیلى را به مقتضاى حکمت و حاکمیّت خود،در قوانین و احکام بوجود آورد.)و جز خدا براى شما هیچ یاور و سرپرستى نیست. 

نکته‌ها: 

آنان که درباره‌ى تغییر بعضى احکام و دستورات اعتراض و ایراد مى‌کنند،توجّه به حاکمیّت مطلق خداوند ندارند.حاکمیّت خداوند دایمى و ذاتى و عمومى است،ولى غیر خدا،حاکمیّت و حکومتشان محدود،موقّتى،قراردادى و غیر ذاتى است.بنى اسرائیل از حاکمیّت الهى چنین تصوّر نادرستى داشته و خدا را نسبت به اعمال حاکمیّت، دست‌بسته مى‌دانسته و مى‌گفتند: 

«یَدُ اللّهِ‌ مَغْلُولَةٌ‌» ١،در حالى که دست خداوند در آفرینش و خلقت و همچنین در وضع و جعل قوانین و تغییر و تحول آنها باز است. ٢«بَلْ‌ یَداهُ‌ مَبْسُوطَتانِ‌» پیام‌ها: 

١-حقّ‌ حاکمیتِ‌ همیشگى و مطلقِ‌ آسمان‌ها و زمین،مخصوص خداوند است. 

«لَهُ‌ مُلْکُ‌ السَّماواتِ‌ وَ الْأَرْضِ‌» 

٢-تغییر قوانین،مخصوص خداوندى است که حاکمیّت آسمان‌ها و زمین را دارد.لذا شائبه‌ى هیچ هوس یا ترسى در این تغییرها نیست. «ما نَنْسَخْ‌... لَهُ‌ مُلْکُ‌ السَّماواتِ‌...» 

٣-راضى کردن کسانى که بهانه‌گیر و لجوج هستند،براى شما ارزش نباشد،چون غیر از خداوند کسى شما را یارى و سرپرستى نخواهد کرد. «ما لَکُمْ‌ مِنْ‌ دُونِ‌ اللّهِ‌...» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۵:۰۶
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی


امام جواد(ع)




«جناب عبدالعظیم حسنی می فرماید: به خدمت امام جواد علیه السلام عرض کردم: امیدوارم شما آن «قائم اهل بیت» باشید که زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود، چنانکه پر از جور و ستم شده است. فرمود: ای ابوالقاسم!«ما منا الا و هو قائم بامر الله عزوجل، و هاد الی دین الله، و لکن القائم الذی یظهر الله عزوجل به الأرض من اهل الکفر و الجحود و یملأها عدلا و قسطا هو الذی تخفی علی الناس ولادته، و یغیب عنهم شخصه، و یحرم علیهم تسمیته، و هو سمی رسول الله و کنیه، و هو الذی تطوی له الأرض، و یذل، له کل صعب و یجتمع الیه من اصحابه عدة اهل بدر: ثلاثمأة و ثلاثة عشر رجلا من اقاصی الأرض».«هیچ کدام از ما نیست جز اینکه قائم به امر خدا، و هادی به سوی دین خدا می باشد. ولکن آن قائم که خدای تبارک و تعالی روی زمین را به وسیله ی او از اهل کفر و الحاد پاکیزه می سازد، و آن را پر از عدل و داد می نماید، آن چنان که پر از جور و ستم شده باشد، او امامی است که تولدش بر مردم پوشیده باشد و خودش از دیدگان آنها غایب باشد و بردن نام مبارکش بر آنها روا نباشد. و او هم‌نام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و هم کنیه ی اوست. که زمین زیر پاهایش طی می شود و هر مشکلی برای او آسان می گردد و به تعداد اصحاب بدر: 313 نفر از یاران، از دورترین نقاط دنیا، در اطراف او گرد آیند. و این است معنای گفتار خداوند، که می فرماید:«اینما تکونوا، یأت بکم الله جمیعا، ان الله علی کل شی قدیر».«هر کجا باشید، خداوند همه ی شما را گرد می آورد، که به راستی خداوند بر هر چیزی قادر است».«فاذا اجتمعت له هذه العدة من اهل الاخصلاص، اظهر الله امره، فاذا کمل له العقد و هو عشرة آلاف رجل، خرج باذن الله عزوجل، فلا یزال یقتل اعداء الله حتی یرضی الله عزوجل».«هنگامی که این تعداد از یاران با اخلاص گرد آمدند، خداوند امر او را ظاهر سازد. تا هنگامی که ده هزار نفر از یاران جمع شدند، به اذن خداوند ظاهر می شود و دشمنان خدا را می کشد تا خداوند راضی شود».جناب عبدالعظیم می فرماید: عرض کردم: سید و سرور من! چگونه می داند که خداوند راضی شده است؟ فرمود:- «یلقی فی قلبه الرحمة، فاذا دخل المدینة اخرج اللات و العزی فاحرقهما».- «خداوند رأفت و مرحمت در دل او می افکند. چون خارج شد به مدینه می رود و لات و عزی را از قبر در می آورد و طعمه ی حریق می سازد».


کمال الدین/ ص377

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۳:۴۵
محمدرضا زارع

32-  و من خطبة له (علیه السلام)

> و فیها یصف زمانه بالجور، و یقسم الناس فیه خمسة أصناف، ثم یزهد فی الدنیا <

>معنی جور الزمان<

أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا قَدْ أَصْبَحْنَا فِی دَهْرٍ عَنُودٍ وَ زَمَنٍ کَنُودٍ یُعَدُّ فِیهِ الْمُحْسِنُ مُسِیئاً وَ یَزْدَادُ الظَّالِمُ فِیهِ عُتُوّاً لَا نَنْتَفِعُ بِمَا عَلِمْنَا وَ لَا نَسْأَلُ عَمَّا جَهِلْنَا وَ لَا نَتَخَوَّفُ قَارِعَةً حَتَّی تَحُلَّ بِنَا.

>أصناف المسیئین<

وَ النَّاسُ عَلَی أَرْبَعَةِ أَصْنَافٍ مِنْهُمْ مَنْ لَا یَمْنَعُهُ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَهَانَةُ نَفْسِهِ وَ کَلَالَةُ حَدِّهِ وَ نَضِیضُ وَفْرِهِ وَ مِنْهُمْ الْمُصْلِتُ

لِسَیْفِهِ وَ الْمُعْلِنُ بِشَرِّهِ وَ الْمُجْلِبُ بِخَیْلِهِ وَ رَجِلِهِ قَدْ أَشْرَطَ نَفْسَهُ وَ أَوْبَقَ دِینَهُ لِحُطَامٍ یَنْتَهِزُهُ أَوْ مِقْنَبٍ یَقُودُهُ أَوْ مِنْبَرٍ یَفْرَعُهُ وَ لَبِئْسَ الْمَتْجَرُ أَنْ تَرَی الدُّنْیَا لِنَفْسِکَ ثَمَناً وَ مِمَّا لَکَ عِنْدَ اللَّهِ عِوَضاً وَ مِنْهُمْ مَنْ یَطْلُبُ الدُّنْیَا بِعَمَلِ الْآخِرَةِ وَ لَا یَطْلُبُ الْآخِرَةَ بِعَمَلِ الدُّنْیَا قَدْ طَامَنَ مِنْ شَخْصِهِ وَ قَارَبَ مِنْ خَطْوِهِ وَ شَمَّرَ مِنْ ثَوْبِهِ وَ زَخْرَفَ مِنْ نَفْسِهِ لِلْأَمَانَةِ وَ اتَّخَذَ سِتْرَ اللَّهِ ذَرِیعَةً إِلَی الْمَعْصِیَةِ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَبْعَدَهُ عَنْ طَلَبِ الْمُلْکِ ضُئُولَةُ نَفْسِهِ وَ انْقِطَاعُ سَبَبِهِ فَقَصَرَتْهُ الْحَالُ عَلَی حَالِهِ فَتَحَلَّی بِاسْمِ الْقَنَاعَةِ وَ تَزَیَّنَ بِلِبَاسِ أَهْلِ الزَّهَادَةِ وَ لَیْسَ مِنْ ذَلِکَ فِی مَرَاحٍ وَ لَا مَغْدًی.

>الراغبون فی اللّه<

وَ بَقِیَ رِجَالٌ غَضَّ أَبْصَارَهُمْ ذِکْرُ الْمَرْجِعِ وَ أَرَاقَ دُمُوعَهُمْ خَوْفُ الْمَحْشَرِ فَهُمْ بَیْنَ شَرِیدٍ نَادٍّ وَ خَائِفٍ مَقْمُوعٍ وَ سَاکِتٍ مَکْعُومٍ وَ دَاعٍ مُخْلِصٍ وَ ثَکْلَانَ مُوجَعٍ قَدْ أَخْمَلَتْهُمُ التَّقِیَّةُ وَ شَمِلَتْهُمُ الذِّلَّةُ فَهُمْ فِی بَحْرٍ أُجَاجٍ أَفْوَاهُهُمْ ضَامِزَةٌ وَ قُلُوبُهُمْ قَرِحَةٌ قَدْ وَعَظُوا حَتَّی مَلُّوا وَ قُهِرُوا حَتَّی ذَلُّوا وَ قُتِلُوا حَتَّی قَلُّوا.

>التزهید فی الدنیا<

فَلْتَکُنِ الدُّنْیَا فِی أَعْیُنِکُمْ أَصْغَرَ مِنْ حُثَالَةِ الْقَرَظِ وَ قُرَاضَةِ الْجَلَمِ وَ اتَّعِظُوا بِمَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ قَبْلَ أَنْ یَتَّعِظَ بِکُمْ مَنْ بَعْدَکُمْ وَ ارْفُضُوهَا ذَمِیمَةً فَإِنَّهَا قَدْ رَفَضَتْ مَنْ کَانَ أَشْغَفَ بِهَا مِنْکُمْ.

# قال الشریف رضی الله عنه : أقول و هذه الخطبة ربما نسبها من لا علم له إلی معاویة و هی من کلام أمیر المؤمنین (علیه السلام) الذی لا یشک فیه ، و أین الذهب من الرغام ، و أین العذب من الأجاج ، و قد دل علی ذلک الدلیل الخریت ، و نقده الناقد البصیر عمرو بن بحر الجاحظ ، فإنه ذکر هذه الخطبة فی کتاب البیان و التبیین ، و ذکر من نسبها إلی معاویة ، ثم تکلم من بعدها بکلام فی معناها جملته أنه قال ، و هذا الکلام بکلام علی (علیه السلام) أشبه ، و بمذهبه فی تصنیف الناس و فی الإخبار عما هم علیه من القهر و الإذلال و من التقیة و الخوف ألیق ، قال : و متی وجدنا معاویة فی حال من الأحوال یسلک فی کلامه مسلک الزهاد و مذاهب العباد.#

خطبه 032-روزگار و مردمان 
سیر ارتجاعی امت اسلامی 
ای مردم، در روزگاری کینه توز، و پر از ناسپاسی و کفران نعمتها، صبح کرده ایم، که نیکوکار، بدکار به شمار می آید، و ستمگر بر تجاوز و سرکشی خود می افزاید، نه از آنچه می دانیم بهره می گیریم، و نه از آنچه نمی دانیم، می پرسیم، و نه از هیچ حادثه مهمی تا به ما فرود نیاید، می ترسیم. اقسام مردم (روانشناسی اجتماعی مسلمین، پس از پیامبر(ص)) در این روزگاران، مردم چهار گروهند، گروهی اگر دست به فساد نمی زنند، برای این است که، روحشان ناتوان، و شمشیرشان کند، و امکانات مالی، در اختیار ندارند، گروه دیگر، آنان که شمشیر کشیده، و شر و فسادشان را آشکار کرده اند. لشگرهای پیاده و سواره خود را گرد آورده، و خود آماده کشتار دیگرانند، دین را برای به دست آوردن مال دنیا تباه کردند که یا رئیس و فرمانده گروهی شوند، یا به منبری فرا رفته، خطبه بخوانند، چه بد تجارتی، که دنیا را بهای جان خود بدانی، و با آنچه که در نزد خداست معاوضه نمایی. گروهی دیگر، با اعمال آخرت، دنیا می طلبند، و با اعمال دنیا در پی کسب مقامهای معنوی آخرت نیستند، خود را کوچک و متواضع جلوه می دهند، گامها را ریاکارانه کوتاه برمی دارند، دامن خود 
را جمع کرده، خود را همانند مومنان واقعی می آرایند، و پوششی الهی را وسیله نفاق و دورویی و دنیاطلبی خود قرار می دهند. و برخی دیگر، با پستی و ذلت و فقدان امکانات، از به دست آوردن قدرت محروم مانده اند، که خود را به زیور قناعت آراسته، و لباس زاهدان را پوشیده اند. اینان هرگز، در هیچ زمانی از شب و روز، از زاهدان راستین نبوده اند. وصف پاکان در جامعه مسخ شده در این میان گروه اندکی باقی مانده اند که یاد قیامت، چشمهایشان را بر همه چیز فرو بسته، و ترس رستاخیز، اشکهایشان را جاری ساخته است، برخی از آنها از جامعه رانده شده، و تنها زندگی می کنند، و برخی دیگر ترسان و سرکوب شده یا لب فرو بسته و سکوت اختیار کرده اند، بعضی مخلصانه همچنان مردم را به سوی خدا دعوت می کنند، و بعضی دیگر گریان و دردناکند که تقیه و خویشتن داری، آنان را از چشم مردم انداخته است، و ناتوانی وجودشان را فرا گرفته گویا در دریای نمک فرو رفته اند، دهنهایشان بسته، و قلبهایشان مجروح است، آنقدر نصیحت کردند که خسته شدند، از بس سرکوب شدند، ناتوانند و چندان که کشته دادند، انگشت شمارند. روش برخورد با دنیا ای مردم باید دنیای حرام در چشمانتان از پر کاه خشکیده، و تفا 
له های قیچی شده دامداران، بی ارزشتر باشد، از پیشینیان خود پند گیرید، پیش از آنکه آیندگان از شما پند گیرند، این دنیای فاسد نکوهش شده را رها کنید، زیرا مشتاقان شیفته تر از شما را رها کرد. (برخی از افراد ناآگاه این خطبه را به معاویه نسبت دادند و در صورتی که بی تردید از سخنان امیرالمومنین (ع) است طلا کجا، خاک کجا؟ آب گوارا و شیرین کجا، آب شور کجا؟ دلیل ما سخن جاهز است که در ادبیات عرب مهارت تمام داشت و با آگاهی سخن می گفت او می گوید این خطبه به سخنان امام علی (ع) و روش مردم شناسی او نزدیک است تنها علی است که مردم در حالات گوناگون می شناسد و معرفی می کند تاکنون در کجا دیده اید که معاویه در یکی از سخنانش راه زهد و تقوا پیشه کند و راه رسم بندگان خدا را انتخاب نماید؟!)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۵:۰۴
محمدرضا زارع

«١٠٦»ما نَنْسَخْ‌ مِنْ‌ آیَةٍ‌ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ‌ بِخَیْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ‌ تَعْلَمْ‌ أَنَّ‌ اللّهَ‌ عَلى‌ کُلِّ‌ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ 

هر(حکم و)آیه‌اى را نسخ کنیم و یا(نزول)آن را به تأخیر اندازیم،بهتر از آن،یا همانند آن را مى‌آوریم،آیا نمى‌دانى که خدا بر هر چیزى قادر است‌؟ 

نکته‌ها: 

کلمه«ننسها»از مصدر«انساء»به معناى تأخیر انداختن یا حذف کردن است.بدین معنا که نزول وحى به تأخیر افتد و پس از مدّتى نازل شود. 

این آیه در مقام پاسخ به تبلیغات سوء یهود است.آنان سؤال مى‌کردند چرا در اسلام برخى قوانین تغییر پیدا مى‌کند؟چرا قبله از بیت‌المقدّس به کعبه تغییر یافت‌؟اگر اوّلى درست بود پس دستور دوّم چیست‌؟و اگر دستور دوّم درست است پس اعمال قبلى شما باطل است. 

قرآن به این ایرادها پاسخ مى‌گوید:ما هیچ حکمى را نسخ نمى‌کنیم یا آن را به تأخیر نمى‌اندازیم مگر بهتر از آن یا همانندش را جانشین آن مى‌سازیم. 

آنان از اهداف و آثار تربیتى،اجتماعى و سیاسى احکام غافل هستند.همان گونه که پزشک براى بیمار در یک مرحله دارویى تجویز مى‌کند،ولى وقتى حال مریض کمى بهبود یافت، برنامه دارویى و درمان او را تغییر مى‌دهد.یا معلّم با پیشرفت درس دانش‌آموز،برنامه درسى او را تغییر مى‌دهد،خداوند نیز در زمان‌ها و شرایط‍‌ مختلف و متفاوت،برنامه‌هاى تکاملى بشر را تغییر مى‌دهد. 

یکى از مصادیق آیه،استمرار امامت در جامعه و جانشینى هر امام به جاى امام قبلى است، چنانکه در حدیثى ذیل این آیه مى‌خوانیم:هر امامى از دنیا مى‌رود،امام دیگر جانشین او مى‌شود. ١

پیام‌ها: 

١-انسان همراه با نیازهاى فطرى و ثابت خویش،گاهى در شرایط‍‌ خاصّ‌ اجتماعى،اقتصادى،سیاسى و نظامى نیز قرار مى‌گیرد.در این موارد در کنار قوانین و مقررات و احکام ثابت،باید دستورالعمل‌هاى متغیر داشته باشد که از طریق نسخ یا فرمان پیامبر و جانشینان او به مردم ابلاغ شود. «ما نَنْسَخْ‌ مِنْ‌ آیَةٍ‌» 

٢-تغییر احکام،دلیل بر شکست طرح قبلى نیست،بلکه نشانه‌ى توجّه به مسائل جدید و تغییرى حکیمانه است.همانند تغییر کتاب و معلّم. «ما نَنْسَخْ‌ مِنْ‌ آیَةٍ‌... 

نَأْتِ‌ بِخَیْرٍ مِنْها...» 

٣-گرچه در ظاهر دستورها متغیر و انبیا متعدّدند،ولى لطف خدا همواره یکسان است. «مِثْلِها» 

٤-جعل احکام و همچنین تغییر و تأخیر آنها،بدست خداست. «نَنْسَخْ‌، نُنْسِها» ٥-همواره باید بهتر یا همانند جایگزین شود،نه پست‌تر. «نَأْتِ‌ بِخَیْرٍ مِنْها» 

٦-اسلام هرگز بن‌بست ندارد.بعضى از قوانین،قابل تغییر است. «نَنْسَخْ‌، نُنْسِها» 

٧-تغییر قانون،علاوه بر زمینه‌هاى گوناگون و پیدا شدن مصالح جدید،نیاز به قدرت دارد. «نَنْسَخْ‌... أَنَّ‌ اللّهَ‌ عَلى‌ کُلِّ‌ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۵:۰۲
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی


کلام امام زمان(عج)




ای شیعه ما 

ما از لغزش‌هایی که از شما سر می زند از وقتی که بسیاری از شما میل به بعضی از کارهای ناشایسته ای نموده اند که نیکان گذشته از آنها احتراز می نمودند و پیمانی که از آنها برای توجه به خداوند و دوری از زشتی ها گرفته شده و آنها آن را پشت سر انداخته اند اطلاع داریم.


توقیع به شیخ مفید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۳:۳۳
محمدرضا زارع

31-  و من کلام له (علیه السلام)

> لما أنفذ عبد الله بن عباس إلی الزبیر یستفیئه إلی طاعته قبل حرب الجمل <

لَا تَلْقَیَنَّ طَلْحَةَ فَإِنَّکَ إِنْ تَلْقَهُ تَجِدْهُ کَالثَّوْرِ عَاقِصاً قَرْنَهُ یَرْکَبُ الصَّعْبَ وَ یَقُولُ هُوَ الذَّلُولُ وَ لَکِنِ الْقَ الزُّبَیْرَ فَإِنَّهُ أَلْیَنُ عَرِیکَةً فَقُلْ لَهُ یَقُولُ لَکَ ابْنُ خَالِکَ عَرَفْتَنِی بِالْحِجَازِ وَ أَنْکَرْتَنِی بِالْعِرَاقِ فَمَا عَدَا مِمَّا بَدَا.

# قال السید الشریف : و هو (علیه السلام) أول من سُمعت منه هذه الکلمة ، أعنی "فما عدا مما بدا".#

خطبه 031-دستوری به ابن عباس 
روانشناسی طلحه و زبیر 
با طلحه، دیدار مکن، زیرا در برخورد با طلحه، او را چون گاو وحشی یابی که شاخش را تابیده و آماده نبرد است، سوار بر مرکب سرکش می شود و می گوید، رام است، بلکه با زبیر! دیدار کن که نرمتر است، به او بگو، پسردایی تو می گوید. در حجاز مرا شناختی، و در عراق مرا نمی شناسی؟! چه شد که از پیمان خود باز گشتی؟! (جمله کوتاه (فما عدا مما بدا) برای نخستین بار از امام علی (ع) شنیده شد و پیش از امام از کسی نقل نگردید)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۵:۰۷
محمدرضا زارع

«١٠٥»ما یَوَدُّ الَّذِینَ‌ کَفَرُوا مِنْ‌ أَهْلِ‌ الْکِتابِ‌ وَ لاَ الْمُشْرِکِینَ‌ أَنْ‌ یُنَزَّلَ‌ عَلَیْکُمْ‌ مِنْ‌ خَیْرٍ مِنْ‌ رَبِّکُمْ‌ وَ اللّهُ‌ یَخْتَصُّ‌ بِرَحْمَتِهِ‌ مَنْ‌ یَشاءُ وَ اللّهُ‌ ذُو الْفَضْلِ‌ الْعَظِیمِ‌ 

کافران از اهل کتاب و مشرکان،دوست ندارند که هیچ خیر و نیکى از طرف پروردگارتان بر شما نازل شود.در حالى که خداوند،رحمت خود را به هرکه بخواهد اختصاص مى‌دهد،و خداوند صاحب فضل بزرگ است. 

نکته‌ها: 

این آیه،از کینه‌توزى و عداوت مشرکان و کفّار از اهل کتاب،نسبت به مؤمنان برمى‌دارد. 

آنان حاضر نیستند،ببینند که مسلمانان صاحب پیامبرى بزرگ و کتابى آسمانى هستند و مى‌خواهند نداى توحید را به تمام جهان رسانده و با تمام تبعیضات نژادى و اقلیمى و با تمام خرافاتِ‌ مشرکان و تحریفاتِ‌ اهل کتاب مبارزه کنند و مانع عوام‌فریبى بزرگان آنان شوند. 

خداوند در این آیه مى‌فرماید:لطف و رحمت خداوند طبق اراده‌ى او به هرکسى که بخواهد اختصاص مى‌یابد و کارى به میل این و آن ندارد که آنها دوست داشته باشند یا نه! پیام‌ها: 

١-اراده‌ى قلبى و روحیّه باطنى دشمن را بشناسید و هرگز به آنان تمایل پیدا نکنید. ١«ما یَوَدُّ...» 

٢-خیررسانى،از شئون ربوبیّت است. «خَیْرٍ مِنْ‌ رَبِّکُمْ‌» 

٣-توکّل به خدا کنید و از کینه و حسادت دشمن نهراسید. «وَ اللّهُ‌ یَخْتَصُّ‌» 

٤-حسادت حسود،هیچ اثرى در اراده‌ى لطف خداوند ندارد. «مَنْ‌ یَشاءُ» 

٥-فضل و رحمت و هدایت خداوند،شامل همه‌ى اقوام و ملل مى‌شود و اختصاصى به بنى اسرائیل و گروه خاصّى ندارد. «مَنْ‌ یَشاءُ وَ اللّهُ‌ ذُو الْفَضْلِ‌ الْعَظِیمِ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۵:۰۵
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی


امام مهدی از دیدگاه امام صادق(ع)


«اقرب ما یکون العباد من الله عزوجل و ارضی ما یکون عنهم، اذا افتقدوا حجة الله عزوجل، فلم یظهر لهم و لم یعلموا بمکانه، و هم فی ذلک یعلمون انه لم تبطل حجج الله عنهم و بیناته. فعندها فتوقعوا الفرج صباحا و مساءا، و ان اشد ما یکون غضب الله تعالی علی اعدائه اذا افتقدوا حجة الله فلم یظهر لهم، و قد علم ان اولیائه لا یرتابون. و لو علم انهم یرتابون لما غیب عنهم حجته طرفة عین، و لا یکون ذلک الا علی رأس شرار الناس».


«نزدیکترین موقع مردم به خداوند، بیشترین موقع خشنودی خدا از مردم، هنگامی است که حجت خدا در میان مردم نباشد و بر آنها آشکار نشود و جای حجت خدا را ندانند. ولی باور دارند که حجت خدا و نشانه های او باطل نشده است. در چنین مقطعی هر صبح و شام منتظر فرج باشید. و شدیدترین موقع خشم خدا بر دشمنان خود هنگامی است که حجت خدا در میان آنها نباشد و بر آنها ظاهر نشود. خداوند می دانست که دوستان او در مورد حجت خدا دچار شک و تردید نمی شوند. و اگر می دانست که آنها دچار شک و تردید می شوند حتی به مقدار یک چشم به هم زدن حجت خود را پنهان نمی کرد. غیبت حجت خدا در زمانی خواهد بود که بدترین مردم بر آنها حکومت کند».


کمال الدین/ ص337

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۳:۲۶
محمدرضا زارع

30-  و من کلام له (علیه السلام)

> فی معنی قتل عثمان و هو حکم له علی عثمان و علیه و علی الناس بما فعلوا و براءة له من دمه <

لَوْ أَمَرْتُ بِهِ لَکُنْتُ قَاتِلًا أَوْ نَهَیْتُ عَنْهُ لَکُنْتُ نَاصِراً غَیْرَ أَنَّ مَنْ نَصَرَهُ لَا یَسْتَطِیعُ أَنْ یَقُولَ خَذَلَهُ مَنْ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ وَ مَنْ خَذَلَهُ لَا یَسْتَطِیعُ أَنْ یَقُولَ نَصَرَهُ مَنْ هُوَ خَیْرٌ مِنِّی وَ أَنَا جَامِعٌ لَکُمْ أَمْرَهُ اسْتَأْثَرَ فَأَسَاءَ الْأَثَرَةَ وَ جَزِعْتُمْ فَأَسَأْتُمُ الْجَزَعَ وَ لِلَّهِ حُکْمٌ وَاقِعٌ فِی الْمُسْتَأْثِرِ وَ الْجَازِعِ.

خطبه 030-درباره قتل عثمان 
پاسخ به شایعات دشمن 
اگر به کشتن او (عثمان) فرمان داده بودم، قاتل بودم، و اگر از آن باز می داشتم از یاوران او به شمار می آمدم، با این همه، کسی که او را یاری کرد، نمی تواند بگوید، از کسانی که دست از یاریش برداشتند بهترم، و کسانی که دست از یاریش برداشتند نمی توانند بگویند. یاورانش از ما بهترند، من جریان عثمان را برایتان خلاصه می کنم، عثمان استبداد و خودکامگی پیشه کرد، و شما بی تابی کردید و از حد گذراندید، و خدا در خودکامگی و ستمکاری، و در بی تابی و تندروی، حکمی دارد که تحقق خواهد یافت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۴:۳۲
محمدرضا زارع

«١٠٣»وَ لَوْ أَنَّهُمْ‌ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ‌ مِنْ‌ عِنْدِ اللّهِ‌ خَیْرٌ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ‌ 

و اگر آنها ایمان آورده و پرهیزکار شده بودند،قطعاً پاداشى که نزد خداست براى آنان بهتر بود،اگر آگاهى داشتند. 

نکته‌ها: 

«تقوى»تنها به معناى پرهیز از بدى‌ها نیست،بلکه به معناى مراقبت و تحفّظ‍‌ درباره‌ى خوبى‌ها نیز هست.مثلاً در جمله‌ى «فَاتَّقُوا النّارَ» به معنى حفاظت و خودنگهدارى از آتش، و در جمله‌ى «اِتَّقُوا اللّهَ‌» به معنى مراقبت درباره‌ى اوامر و نواهى الهى است.چنانکه در آیه«اتقوا الله و...الارحام»یعنى نسبت به فامیل و خویشان تحفّظ‍‌ داشته باش. 

امام صادق علیه السلام در جواب سؤال از تقوا فرمودند:تقوا همچون مراقبت هنگام عبور از منطقه تیغ‌زار و پرخار و خاشاک است. پیام‌ها: 

١-ایمان به تنهایى کافى نیست،تقوا و مراقبت لازم است. «آمَنُوا وَ اتَّقَوْا» 

٢-پاداش‌هاى الهى،قطعى است.حرف«ل»در «لَمَثُوبَةٌ‌» 

٣-پاداش‌هاى الهى،از هر چیز بهتر است.به دنبال کلمه«خیر»چیزى نیامده که این نشانه‌ى برترى مطلق است،نه نسبى. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۴:۳۱
محمدرضا زارع

«١٠٤»یا أَیُّهَا الَّذِینَ‌ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْکافِرِینَ‌ عَذابٌ‌ أَلِیمٌ‌ 

اى کسانى که ایمان آورده‌اید!(به پیامبر)نگویید:«راعِنا»مراعاتمان کن، بلکه بگویید:«اُنظرنا»ما را در نظر بگیر،و(این توصیه را)بشنوید و براى کافران عذاب دردناکى است. 

نکته‌ها: 

برخى از مسلمانان براى اینکه سخنان پیامبر را خوب درک کنند،درخواست مى‌کردند که آن حضرت با تأنّى و رعایت حال آنان سخن بگوید.این تقاضا را با کلمه «راعِنا» مى‌گفتند. 

یعنى مراعاتمان کن.ولى چون این تعبیر در عرف یهود،نوعى دشنام تلقى مى‌شد، ١آیه نازل شد که بجاى «راعِنا» بگویید: «اُنْظُرْنا» تا دشمن سوءاستفاده نکند. 

این اوّلین آیه از آغاز قرآن است که با خطاب: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ‌ آمَنُوا» شروع مى‌شود.و از این به بعد بیش از هشتاد مورد وجود دارد که با همین خطاب آمده است. 

پیام‌ها: 

١-توجّه به انعکاس حرف‌ها داشته باشید. «لا تَقُولُوا راعِنا...» ممکن است افرادى با حسن نیّت سخن بگویند،ولى باید بازتاب آن را نیز در نظر داشته باشند. ٢-دشمن،تمام حرکات و حتّى کلمات ما را زیر نظر دارد و از هر فرصتى که بتواند مى‌خواهد بهره برده و ضربه بزند. «لا تَقُولُوا راعِنا...» 

٣-اسلام،به انتخاب واژه‌هاى مناسب،بیان سنجیده و نحوۀ طرح و ارائه مطلب توجّه دارد. «وَ قُولُوا انْظُرْنا» 

٤-باید در سخن گفتن با بزرگان و معلّم،ادب در گفتار رعایت شود. «لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا...» 

٥-اگر دیگران را سفارش به مراعات ادب مى‌کنیم،باید ابتدا خودمان در سخن با مردم،رعایت ادب را بکنیم. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ‌ آمَنُوا» خطاب محترمانه است. 

٦-اگر از چیزى نهى مى‌شود،بهتر است جایگزین مناسب آن معرّفى شود. 

«لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۴:۲۹
محمدرضا زارع

#حدیث مهدوی


امام حسن عسگری(ع)




8«امام حسن عسکری علیه‌السلام کنیزی داشت، چون حامله شد، امام علیه‌السلام به او فرمود:«ستحملین ذکرا، اسمه محمد و هو القائم من بعدی».«به زودی پسری به دنیا می آوری که نام او «م. ح. م. د» است، و او بعد از من قائم به امر است».


کمال الدین/ ص408

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۳:۰۵
محمدرضا زارع

29-  و من خطبة له (علیه السلام)

> بعد غارة الضحاک بن قیس صاحب معاویة علی الحاجّ بعد قصة الحکمین و فیها یستنهض أصحابه لما حدث فی الأطراف <

أَیُّهَا النَّاسُ الْمُجْتَمِعَةُ أَبْدَانُهُمْ الْمُخْتَلِفَةُ أَهْوَاؤُهُمْ کَلَامُکُمْ یُوهِی الصُّمَّ الصِّلَابَ وَ فِعْلُکُمْ یُطْمِعُ فِیکُمُ الْأَعْدَاءَ تَقُولُونَ فِی الْمَجَالِسِ کَیْتَ وَ کَیْتَ فَإِذَا جَاءَ الْقِتَالُ قُلْتُمْ حِیدِی حَیَادِ مَا عَزَّتْ دَعْوَةُ مَنْ دَعَاکُمْ وَ لَا اسْتَرَاحَ قَلْبُ مَنْ قَاسَاکُمْ أَعَالِیلُ بِأَضَالِیلَ وَ سَأَلْتُمُونِی التَّطْوِیلَ دِفَاعَ ذِی الدَّیْنِ الْمَطُولِ لَا یَمْنَعُ الضَّیْمَ الذَّلِیلُ وَ لَا یُدْرَکُ الْحَقُّ إِلَّا بِالْجِدِّ أَیَّ دَارٍ بَعْدَ دَارِکُمْ تَمْنَعُونَ وَ مَعَ أَیِّ إِمَامٍ بَعْدِی تُقَاتِلُونَ الْمَغْرُورُ وَ اللَّهِ مَنْ غَرَرْتُمُوهُ وَ مَنْ فَازَ بِکُمْ فَقَدْ فَازَ وَ اللَّهِ بِالسَّهْمِ الْأَخْیَبِ وَ مَنْ رَمَی بِکُمْ فَقَدْ رَمَی بِأَفْوَقَ نَاصِلٍ أَصْبَحْتُ وَ اللَّهِ لَا أُصَدِّقُ قَوْلَکُمْ وَ لَا أَطْمَعُ فِی نَصْرِکُمْ وَ لَا أُوعِدُ الْعَدُوَّ بِکُمْ مَا بَالُکُمْ مَا دَوَاؤُکُمْ مَا طِبُّکُمْ الْقَوْمُ رِجَالٌ أَمْثَالُکُمْ أَ قَوْلًا بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ غَفْلةً مِنْ غَیْرِ وَرَعٍ وَ طَمَعاً فِی غَیْرِ حَقٍّ.

خطبه 029-در نکوهش اهل کوفه 
علل شکست کوفیان 
ای مردم کوفه! بدنهای شما در کنار هم، اما افکار و خواسته های شما پراکنده است، سخنان ادعایی شما، سنگهای سخت را می شکند، ولی رفتار سست شما دشمنان را امیدوار می سازد، در خانه هایتان که نشستید، ادعاها و شعارهای تند سر می دهید، اما در روز نبرد، می گویید ای جنگ، از ما دور شو، و فرار می کنید. آن کس که از شما یاری خواهد، ذلیل و خوار است، و قلب رهاکننده شما آسایش ندارد، بهانه های نابخردانه می آورید، چون بدهکاران خواهان مهلت، از من مهلت می طلبید و برای مبارزه سستی می کنید، بدانید که افراد ضعیف و ناتوان هرگز نمی توانند ظلم و ستم را دور کنند، و حق جز با تلاش و کوشش به دست نمی آید، شما که از خانه خود دفاع نمی کنید چگونه از خانه دیگران دفاع می نمایید؟ و با کدام امام پس از من به مبارزه خواهید رفت؟ به خدا سوگند فریب خورده آن کس که به گفتار شما مغرور شود، کسی که به امید شما به سوی پیروزی رود، با کندترین پیکان به میدان آمده است، و کسی که بخواهد دشمن شما را با شما هدف قرار دهد، با تیری شکسته، تیراندازی کرده است به خدا سوگند! صبح کردم در حالی که گفتار شما را باور ندارم، و به یاری شما امیدوار نیستم، و 
دشمنان را به وسیله شما تهدید نمی کنم. راستی شما را چه می شود؟ دارویتان چیست؟ و روش درمانتان کدام است؟ مردم شام نیز همانند شمایند؟ آیا سزاوارست شعار دهید و عمل نکنید؟ و فراموشکاری بدون پرهیزگاری داشته، به غیر خدا امیدوار باشید؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۴:۱۴
محمدرضا زارع

«١٠٢»وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطِینُ‌ عَلى‌ مُلْکِ‌ سُلَیْمانَ‌ وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ‌ وَ لکِنَّ‌ الشَّیاطِینَ‌ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ‌ النّاسَ‌ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ‌ عَلَى الْمَلَکَیْنِ‌ بِبابِلَ‌ هارُوتَ‌ وَ مارُوتَ‌ وَ ما یُعَلِّمانِ‌ مِنْ‌ أَحَدٍ حَتّى یَقُولا إِنَّما نَحْنُ‌ فِتْنَةٌ‌ فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ‌ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ‌ بِهِ‌ بَیْنَ‌ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ‌ وَ ما هُمْ‌ بِضارِّینَ‌ بِهِ‌ مِنْ‌ أَحَدٍ إِلاّ بِإِذْنِ‌ اللّهِ‌ وَ یَتَعَلَّمُونَ‌ ما یَضُرُّهُمْ‌ وَ لا یَنْفَعُهُمْ‌ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ‌ اشْتَراهُ‌ ما لَهُ‌ فِی الْآخِرَةِ‌ مِنْ‌ خَلاقٍ‌ وَ لَبِئْسَ‌ ما شَرَوْا بِهِ‌ أَنْفُسَهُمْ‌ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ‌ 

و(یهود)آنچه(از افسون و سحر که)شیاطین(از جنّ‌ و انس)در عصر سلیمان مى‌خواندند،پیروى مى‌کردند و سلیمان هرگز(دست به سحر نیالود و)کافر نشد و لکن شیاطین،کفر ورزیدند که به مردم سحر و جادو مى‌آموختند و(نیز)از آنچه بر دو فرشته،هاروت و ماروت،در شهر بابل نازل شده بود(پیروى نمودند.آنها سحر را(براى آشنایى به طرز ابطال آن) به مردم مى‌آموختند.)و به هیچ‌کس چیزى نمى‌آموختند،مگر اینکه قبلاً به او مى‌گفتند ما وسیله آزمایش شما هستیم،(با به کار بستن سحر)کافر نشوید(و از این تعلیمات سوءاستفاده نکنید،)ولى آنها از آن دو فرشته مطالبى را مى‌آموختند که بتوانند به‌وسیله آن میان مرد و همسرش جدایى بیفکنند(نه اینکه از آن براى ابطال سحر استفاده کنند).ولى هیچگاه بدون خواست خدا،نمى‌توانند به کسى ضرر برسانند.آنها قسمت‌هایى را فرامى‌گرفتند که براى آنان زیان داشت و نفعى نداشت،و مسلّماً مى‌دانستند هرکس خریدار این‌گونه متاع باشد،بهره‌اى در آخرت نخواهد داشت و به راستى خود را به بد چیزى فروختند،اگر مى‌فهمیدند. نکته‌ها: 

آنچه از روایات استفاده مى‌شود آن است که حضرت سلیمان علیه السلام براى جلوگیرى از انحراف یا سوءاستفاده،دستور داد اوراق ساحران را جمع‌آورى و نگهدارى کنند.ولى گروهى به آن نوشته‌ها دست یافته و مشغول تعلیم و اشاعه سحر ١در میان مردم شدند.آنان حتّى معجزات حضرت سلیمان را سحر معرّفى کرده و پیامبرى او را منکر شدند.و برخى از بنى اسرائیل نیز به جاى پیروى از تورات به سراغ سحر و جادو رفتند.این کار چنان شهرت و گسترش یافت که یهود زمان پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله نیز سلیمان را ساحرى زبردست مى‌دانستند و او را به عنوان پیامبر نمى‌شناختند! 

این آیه،گناه و انحراف رها کردن تورات و پیروى از شیاطین سحرآموز را بیان مى‌کند که یهود به جاى تورات از آنچه شیاطین در زمان سلیمان بر مردم مى‌خواندند،پیروى مى‌کردند.آنان براى توجیه کار خویش،نسبت سحر به سلیمان نیز مى‌دادند،در حالى که سلیمان مرد خدا بود و کارش معجزه،و شیاطین در جهت مخالف او و کارشان سحر بود. 

علاوه بر آنچه گذشت،یهود از منبع دیگرى نیز به سحر دست یافتند.بدین‌طریق که خداوند دو فرشته را به نام«هاروت»و«ماروت»به صورت انسان در شهر«بابل» ٢در میان مردم قرار داد که روش ابطال و خنثى‌سازى سحر و جادو را به آنان بیاموزند.امّا براى این کار لازم بود ابتدا آنان را با سحر آشنا سازند.چون انسان تا فرمول ترکیبى چیزى را نداند،نمى‌تواند آن را خنثى نماید.لذا فرشته‌ها،ابتدا طریق سحر و سپس طریقه ابطال آن را مى‌آموختند و قبل از آموزش با شاگردان خود شرط‍‌ مى‌کردند که از آن سوءاستفاده نکنند و مى‌گفتند:این کار مایه‌ى فتنه و آزمایش است،مبادا در مسیر خلاف به کار گیرید.امّا یهود از آن آموزش سوءاستفاده نموده و از آن براى مقاصد ناشایست بهره بردند و حتّى براى جدایى میان مرد و همسرش به کار گرفتند. قرآن در اینجا نکته‌اى را یادآور مى‌شود که جاى دقت و تأمل است.مى‌فرماید:ساحر با داشتن علمِ‌ سحر،از دایره‌ى قدرت الهى خارج نیست و بدون اراده‌ى خدا قادر به انجام کارى نیست و به کسى نمى‌تواند ضررى برساند،ولى از آنجایى که خداوند براى هر چیز اثرى قرار داده است،سحر و جادو نیز مى‌تواند اثرات سویى داشته باشد که از آن جمله تأثیر آن بر روابط‍‌ زناشویى و خانوادگى است. 

پیام‌ها: 

١-در حکومت حقّ‌ و زمامدارى حاکم الهى نیز همه‌ى مردم اصلاح نمى‌شوند، گروهى کج‌روى مى‌کنند. «وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطِینُ‌ عَلى‌ مُلْکِ‌ سُلَیْمانَ‌» 

٢-شیاطین،در حکومت سلیمان نیز بیکار نمى‌نشینند و پى در پى القاى سوء مى‌کنند. «ما تَتْلُوا الشَّیاطِینُ‌ عَلى‌ مُلْکِ‌ سُلَیْمانَ‌» 

٣-حکومت،با نبوّت منافات ندارد.برخى انبیا حکومت داشته‌اند. «مُلْکِ‌ سُلَیْمانَ‌» 

٤-ساحران براى مقدّس جلوه دادن و توجیه کار خود،سلیمان را نیز ساحر معرّفى مى‌کردند. «وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ‌» 

٥-خداوند،از مقام انبیا در برابر تهمت دیگران دفاع مى‌کند. «وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ‌» 

٦-تعلیم و تعلّم و اعمال سحر،در ردیف کفر است. ١«کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ‌ النّاسَ‌ السِّحْرَ» 

٧-براى مقابله با علوم مضرّ و عقاید انحرافى،آگاهى صالحان از آنها لازم است. 

«ما أُنْزِلَ‌ عَلَى الْمَلَکَیْنِ‌» 

٨-در مقام تعلیم،معلّم باید نسبت به کاربردهاى منفى علوم هشدار دهد. «وَ ما یُعَلِّمانِ‌... حَتّى یَقُولا... فَلا تَکْفُرْ» 

٩-انسان در بین دو آموزش قرار داد:هم وساوس شیطانى؛ «یُعَلِّمُونَ‌ النّاسَ‌ السِّحْرَ» و هم الهامات الهى. «وَ ما یُعَلِّمانِ‌» 

١٠-فرشتگان نیز مى‌توانند معلّم انسان‌ها شوند. «ما یُعَلِّمانِ‌... حَتّى یَقُولا» ١١-گاهى علم و دانش،وسیله آزمایش است. «إِنَّما نَحْنُ‌ فِتْنَةٌ‌» 

١٢-تفرقه انداختن میان زن و شوهر،کارى شیاطینى و در حدّ کفر است. «فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ‌ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ‌ بِهِ‌ بَیْنَ‌ الْمَرْءِ...» 

١٣-دانش و آموزش همیشه مفید نیست،گاهى مضرّ و زیان‌آور نیز مى‌باشد. 

«یَتَعَلَّمُونَ‌ ما یَضُرُّهُمْ‌ وَ لا یَنْفَعُهُمْ‌»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۴:۱۳
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی


امام محمد باقر(ص)




امام باقر علیه‌السلام فرمود: زمانی بر مردم می آید که امامشان غایب شود. پس خوشا به حال آن ها که در آن زمان بر امر [ولایت] ما ثابت بمانند...


کمال الدین/ ج1/ باب32/ ح15/ ص602

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۳:۳۶
محمدرضا زارع