#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند.. /\ /\
#حدیث_مهدوی
امام حسین(ع)
«فی التاسع من ولدی سنة من یوسف، و سنة من موسی بن عمران، و هو قائمنا اهل البیت، یصلح الله امره فی لیلة واحدة».
«نهمین فرزند من نشانی از حضرت یوسف و نشانی از حضرت موسی بن عمران دارد، او قائم ما اهل بیت است که خداوند امر ظهورش را در یک شب فراهم می کند».
#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند.. /\ /\
خطبه 128-فتنه های بصره پیشگویی امام (ع) نسبت به حوادث مهم شهر بصره ای احنف! گویا من او را می بینم که با لشگری بدون غبار و سر و صدا، و بدون حرکات لگامها، و شیهه اسبان، به راه افتاده، زمین را زیر قدمهای خود چون گام شترمرغان درمی نوردند، پس وای بر کوچه های آباد و خانه های زینت شده بصره که بالهایی چونان بال کرکسان و ناودانهایی چون خرطومهای پیلان دارد. وای بر اهل بصره که بر کشتگان آنان نمی گریند، و از گمشدگانشان کسی جستجو نمی کند، من دنیا را برو، بر زمین کوبیده و چهره اش را به خاک مالیدم، و بیش از آنچه ارزش دارد، بهایش نداده ام، و با دیده ای که سزاوارست به آن نگریسته ام. وصف ترکهای مغول. گویا آنان را می بینم با رخساری چونان سپرهای چکش خورده، لباسهایی از دیباج و حریر پوشیده، که اسبهای اصیل را یدک می کشند و آنچنان کشتار و خونریزی دارند که مجروحان از روی بدن کشتگان حرکت می کنند و فراریان از اسیرشدگان کمترند. (یکی از اصحاب گفت: ای امیرمومنان تو را علم غیب دادند؟ امام (ع) خندید و به آن مرد که از طایفه بنی کلب بود فرمود) جایگاه علم غیب. ای برادر کلبی! این اخباری که اطلاع می دهم غیب نیست، علمی است که از دارنده علم غیب (پیامبر (ص)) آموخته ام، همانا علم غیب علم قیامت است، و آنچه خدا در گفته خود آورده که: (علم قیامت در نزد خداست، خدا باران را نازل کرده و آنچه در شکم مادران است می داند، و کسی نمی داند که فردا چه خواهد کرد؟ و در کدام سرزمین خواهد مرد؟) پس خداوند سبحان! از آنچه در رحم مادران است، از پسر یا دختر، از زشت یا زیبا، سخاوتمند یا بخیل، سعادتمند یا شقی آگاه است، و آن کسی که آتشگیره آتش جهنم است یا در بهشت همسایه و دوست پیامبر (ص) است، از همه اینها آگاهی دارد، این است آن علم غیبی (ذاتی) که غیر از خدا کسی نمی داند. جز اینها، علومی است که خداوند به پیامبرش تعلیم داده (علم غیب اکتسابی) و او به من آموخته است، پیامبر (ص) برای من دعا کرد که خدا این دسته از علوم و اخبار را در سینه ام جای دهد و اعضا و جوارح بدن من از آن پر گردد.
#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند.. /\ /\
اعمال شب و روز اول ماه محرم
ماه محرم آغاز شد، ماهی که در آن انسانها بهواسطه یاد امام حسین(ع) بهشدت رشد میکنند و با انجام اعمال این ماه بیشتر میتوانند در حالوهوای محرم قرار بگیرند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، یکشنبه دهم شهریور مصادف با اولین روز ماه محرم سال 1441 است. از حضرت رضا علیه السّلام روایت شده: چون ماه محرم فرا میرسید، کسى پدرم را خندان نمیدید، و پیوسته تا روز دهم اندوه و حزن بر او غالب بود، چون روز عاشورا میشد روز مصیبت و حزن و گریه ایشان بود، و میفرمود: امروز روزى است که حسین علیه السّلام شهید شد.
در همین راستا به اعمال توصیهشده در کتاب مفاتیح الجنان برای شب و روز اول این ماه اشاره میشود؛
شب اول محرم: سیّدبن طاووس در کتاب «اقبال» براى این شب، چند نماز ذکر کرده است؛ اول: صد رکعت که در هر رکعت سورههاى «حمد» و «توحید» خوانده میشود.
دوم: دو رکعت که در رکعت اول سورههاى «حمد» و «انعام»، و در رکعت دوم سورههاى «حمد» و «یس» خوانده میشود.
سوم: دو رکعت که در هر رکعت سوره «حمد» و یازده بار سوره «توحید» خوانده مىشود. از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله روایت شده: هرکه این دو رکعت نماز را در این شب بهجا آورد، و فردایش را که اول سال است روزه بدارد، مانند کسى است که همه طول سال را همواره کار خیر کرده، و در آن سال محفوظ باشد، و اگر بمیرد به بهشت میرود.
روز اول محرم: بدان که روز اول محرم، اول سال قمرى است، و در آن دو عمل وارد شده: اول: روزه گرفتن، در روایت ریّانبن شبیب از حضرت رضا علیه السّلام روایت شده: هرکه در این روز روزه بدارد، و خدا را بخواند خدا دعاى او را مستجاب کند، چنانکه دعاى زکرّیا را اجابت فرمود.
دوم: از حضرت رضا علیه السّلام روایت شده: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله روز اول محرّم دو رکعت نماز بهجا میآورد، و چون فارغ میشد، دستها را به آسمان برمیداشت و این دعا را سه مرتبه میخواند:
خدایا تویى معبود ازلى، و این است سال نو، در این سال از تو درخواست میکنم حفظ شدنم را از شیطان، و قدرت و غلبه و بر نفس فرمانده به گناه، و مشغول بودن به آنچه مرا به تو نزدیک میکند، ای صاحب بزرگى و بزرگوارى، اى تکیهگاه کسی که تکیهگاهى ندارد، اى اندوخته کسى که اندوختهاى ندارد، اى پناهگاه کسی که پناهگاهی ندارد، اى فریادرس کسى که فریادرسى ندارد، اى پشتوانه کسى که پشتوانهاى ندارد، اى گنجینه کسى که گنجى ندارد، اى نیکوآزمایش، اى بزرگامید، اى عزّت ناتوان، اى نجاتبخش غرقشدگان، اى رهاننده هلاکشدگان، اى نعمتدهنده، ای زیباکار، اى فزونبخش، اى نیکوکار
تویى که برایت سجده کرد سیاهى شب، و روشنى روز، و تابش ماه، و شعاع خورشید، و خروش آب و صداى برگ درختان، اى خدا شرکى براى تو نیست. خدایا، ما را بهتر از آنچه گمان میکنند قرار ده، و از ما آنچه را نمیدانند بیامرز، و به آنچه از ما میگویند سرزنشمان مکن، خدا مرا بس است، معبودى جز او نیست، بر او تکیه کردم، و او پروردگار عرش بزرگ است، به او ایمان آوردیم. همه چیزها از جانب پروردگار ماست، و یادآور نشوند مگر صاحبان خرد، پروردگارا، دلهاى ما را بعد از آنکه هدایتمان فرمودى منحرف مکن، و از نزد خود رحمتی به ما ببخش، همانا تو بخشندهاى.
شیخ طوسى فرموده: که روزه دهه اول محرم مستحب است ولى روز عاشورا تا بعد از عصر از خوراکى و آشامیدنى خوددارى کند، آنگاه کمى تربت بخورد، و سیّد روایت کرده که روزه تمام این ماه فضیلت دارد، و روزه آن روز روزهدار را از هر گناهى حفظ میکند
#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند.. /\ /\
«١٧٩»وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ اى صاحبان خرد! براى شما در قصاص،حیات(و زندگى نهفته)است. باشد که شما تقوا پیشه کنید. نکتهها: گویا آیه در مقام پاسخ به یک سرى ایرادهایى است که به حکم قصاص،به خصوص از سوى روشنفکر نمایان مطرح مىشود.قرآن مىفرماید:حکم قصاص براى جامعه انسانى تأمینکننده حیات و زندگى است.قصاص یک برخورد و انتقام شخصى نیست،بلکه تأمینکننده امنیّت اجتماعى است.در جامعهاى که متجاوز قصاص نشود،عدالت و امنیّت از بین مىرود و آن جامعه گویا حیاتى ندارد و مرده است.چنانکه در پزشکى و کشاورزى و دامدارى،لازمه حیات و سلامت انسان،گیاه و حیوان،از بین بردن میکروبها و آفات است. اگر به بهانه اینکه قاتل هیجان روانى پیدا کرده،بگوییم او رها شود،هیچ ضمانتى نیست که در دیگر جنایتها این بهانه مطرح نشود،چون تمام جنایتکاران در حال سلامت و آرامش روحى و فکرى دست به جنایت نمىزنند.با این حساب تمام خلافکاران باید آزاد باشند و جامعه سالم نیز تبدیل به جنگل شود که هرکس براثر هیجان و دگرگونىهاى روحى و روانى،هر کارى را بتواند انجام دهد.گمان نشود که دنیاى امروز،دنیاى عاطفه و نوع دوستى است و قانون قصاص،قانونى خشن و ناسازگار با فرهنگ حقوق بشر دنیاست.اسلام در کنار حکم قصاص،اجازه عفو و اخذ خونبها داده تا به مصلحت اقدام شود. توجیهاتى از قبیل اینکه از مجرمان و قاتلان در زندان با کار اجبارى به نفع پیشرفت اقتصادى بهرهگیرى مىکنیم،قابل قبول نیست.چون این برنامهها، تضمینکننده امنیّت عمومى نیستند.اصل،مقام انسانیّت و جامعه عدالتپرور است،نه دنیاى پرخطر همراه با تولید بیشتر،آن هم به دست جنایتکاران و قاتلان! از آنجا که قانون قصاص،ضامن عدالت و امنیّت و رمز حیات جامعه است،در پایان این آیه مىفرماید: «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» یعنى اجراى این قانون،موجب خوددارى و جلوگیرى از بروز قتلهاى دیگر است. حیات،داراى انواعى است: ١-حیات طبیعى.مثل زنده شدن زمین در بهار و بعد از باران. «یُحْیِ الْأَرْضَ» ١ ٢-حیات معنوى.مثل دعوت پیامبر که عامل زنده شدن مردم است. «دَعاکُمْ لِما یُحْیِیکُمْ» ٢ ٣-حیات برزخى که شهدا دارند. «لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ» ٣ ٤-حیات اخروى که براى همه است. «یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ» ٤ ٥-حیات اجتماعى در سایه امنیّت و عدالت.نظیر همین آیه «لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ» پیامها: ١-اجراى عدالت، تضمینکننده حیات جامعه است. «لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ» ٢-تعادل میان رأفت و خشونت،لازم است.خدایى که رحمان و رحیم است، قصاص را رمز حیات مىداند. «لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ» ٣-حذف عنصر خطرناک،یک اصل عقلانى است. «یا أُولِی الْأَلْبابِ» ٤-زود قضاوت نکنید.ممکن است در برخورد سطحى،قصاص را خوب ندانید ولى با خرد و اندیشه درمىیابید که قصاص رمز حیات است. «یا أُولِی الْأَلْبابِ» ٥-تقوا و دورى از گناه،فلسفه احکام دین است.چه احکام عبادى و چه قضایى. ١«لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» ٦-قصاص،سبب بازدارى مردم از تکرار قتل است. «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»
#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند.. /\ /\
#حدیث_مهدوی
کلام امام زمان(عج)
فاتقوا الله وسلّموا لنا وردوا الأمر إلینا فعلینا الاصدار کما کان منّا الإیراد ولا تحاولوا کشف ما غطی عنکم وَ لا تَمیلوا عَنِ الْیمِینِ وَ تَعْدِلوا إِلَى الْیسَار واجعلوا قصدکم إلینا بالمودة علی السنة الواضحة
ای شیعه ما پس شما هم از خدا بترسید و تسلیم ما شوید و کارها را به ما واگذارید؛ زیرا بر ماست که شما را سیراب از سرچشمه بیرون آوریم همچنانکه ما شما را به سرچشمه بردیم. آنچه بر شما پوشیده است، براى اطلاع از آن اصرار نورزید، و به چپ و راست میل نکنید. مقصد خود را با دوستى ما بر اساس راهى که روشن است به طرف ما قرار دهید.
منابع:الغیبة (للطوسی)/ کتاب الغیبة للحجة / النص / 286 / 4 - فصل بعض معجزات الإمام المهدی ع و ما ظهر من جهته ع من التوقیعات على یدی سفرائهالإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی) / ج 2 / 467 / احتجاج الحجة القائم المنتظر المهدی صاحب الزمان صلوات الله علیه و على آبائه الطاهرین ..... ص : 461الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی) / ترجمه و شرح غفارى / ج 4 / 286 / جواب امام مهدى ع از نامه شیعیان بحضرتش در امر خلف امام حسن عسکرى ع ..... ص : 284بحار الأنوار (ط - بیروت) / ج 53 / 179 / باب 31 ما خرج من توقیعاته ع ..... ص : 150
#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند.. /\ /\
خطبه 127-در خطاب به خوارج (خوارج عقیده داشتند: کسی که گناه کبیره انجام دهد کافر و از اسلام خارج شده است، مگر توبه کند و دوباره مسلمان گردد) افشاء گمراهی خوارج پس اگر چنین می پندارید که من خطا کرده و گمراه شدم، پس چرا همه امت محمد (ص) را به گمراهی من گمراه می دانید؟ و خطای مرا بحساب آنان می گذراید؟ و آنان را برای خطای من کافر می شمارید؟ شمشیرها را بر گردن نهاده، کورکورانه فرود می آورید و گناهکار و بیگناه را به هم مخلوط کرده همه را یکی می پندارید؟ در حالی که شما می دانید، همانا رسول خدا (ص) زناکاری را که همسر داشت سنگسار کرد، سپس بر او نماز گزارد، و میراثش را به خانواده اش سپرد و قاتل را کشت و میراث او را به خانواده اش باز گرداند، دست دزد را برید و زنا کاری را که همسر نداشت تازیانه زد، و سهم آنان را از غنائم می داد تا با زنان مسلمان ازدواج کنند، پس پیامبر (ص) آنها را برای گناهانشان کیفر می داد، و حدود الهی را بر آنان جاری می ساخت، اما سهم اسلامی آنها را از بین نمی برد، و نام آنها را از دفتر مسلمین خارج نمی ساخت (پس با انجام گناهان کبیره کافر نشدند) شما خوارج، بدترین مردم و آلت دست شیطان، و عامل گمراهی این و آن می باشید. پ رهیز از افراط و تفریط نسبت به امام علی (ع) به زودی دو گروه نسبت به من هلاک می گردند، دوستی که افراط کند و به غیر حق کشانده شود، و دشمنی که در کینه توزی با من زیاده وری کرده به راه باطل درآید، بهترین مردم نسبت به من گروه میانه رو هستند، از آنها جدا نشوید، همواره با بزرگترین جمعیتها باشید که دست خدا با جماعت است، از پراکندگی بپرهیزید، که انسان تنها بهره شیطان است آنگونه که گوسفند تنها طعمه گرگ خواهد بود، آگاه باشید هر کس که مردم را به تفرقه و جدایی دعوت کند او را بکشید هر چند که زیر عمامه من باشد. علل پذیرش (حکمیت) اگر به آن دو نفر (ابوموسی و عمروعاص) رای به داوری داده شد، تنها برای این بود که آنچه را قرآن زنده کرد زنده سازند، و آنچه را قرآن مرده خوانده، بمیرانند، زنده کردن قرآن این است که دست وحدت به هم دهند و به آن عمل نمایند، و میراندن، از بین بردن پراکندگی و جدایی است، پس اگر قرآن ما را به سوی آنان بکشاند آنان را پیروی می کنیم، و اگر آنان را به سوی ما سوق داد باید اطاعت کنند، پدر مباد شما را! من شری براه نیانداخته، و شما را نسبت به سرنوشت شما نفریفته، و چیزی را بر شما مشتبه نساخته ام، همانا رای مردم شما بر این قرار گرفت که دو نفر را برای داوری انتخاب کنند، ما هم از آنها پیمان گرفتیم که از قرآن تجاوز نکنند، اما افسوس که آنها عقل خویش را از دست دادند، حق را ترک کردند در حالی که آن را بخوبی می دیدند، چون ستمگری با هواپرستی آنها سازگار بود با ستم همراه شدند، ما پیش از داوری ظالمانه شان با آنها شرط کردیم که به عدالت داوری کنند و بر اساس حق حکم نمایند، اما به آن پایبند نماندند.
#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند.. /\ /\
«١٧٨»یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسانٍ ذلِکَ تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ رَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِکَ فَلَهُ عَذابٌ أَلِیمٌ اى کسانى که ایمان آوردهاید!(قانون)قصاص در مورد کشتگان،بر شما (چنین)مقرّر گردیده است:آزاد در برابر آزاد و برده در برابر برده و زن در برابر زن،پس اگر کسى از ناحیه برادر(دینى)خود(یعنى صاحب خون و ولىّ مقتول)مورد عفو قرار گیرد.(یا قصاص او به خونبها تبدیل شود) باید شیوهاى پسندیده پیش گیرد و به نیکى(دیه را به ولى مقتول)بپردازد، این حکم تخفیف و رحمتى است از ناحیه پروردگارتان،پس براى کسى که بعد از این(از حکم خدا)تجاوز کند،عذاب دردناکى دارد. نکتهها: «قصاص»از ریشه«قصّ»به معناى پیگیرى است.لذا به داستان دنبالهدار و پىدرپى «قصّه»مىگویند.پیگیرى قتل تا مجازات قاتل را«قصاص»گویند. در هر اجتماعى گاهوبىگاه قتلى صورت مىگیرد،یک دین جامع و کامل همانند اسلام،در قبال چنین حوادثى باید طرح و برنامهى عادلانه و منطقى ارائه دهد که بتواند جلوى ازدیاد و تکرار چنین حوادث و همچنین جلوى انتقامهاى نابجا و احیاناً سوءاستفادهها را بگیرد،تا قاتلان،جسور نشوند و خون مظلوم به هدر نرود. در جاهلیّت قبل از اسلام،گاه به خاطر کشته شدن یک نفر،قبیلهاى به خاک و خون کشیده مىشد و جنگهاى طولانى به راه مىافتاد.اسلام با طرحى که در این آیه مطرح شده،هم حفاظت خون مردم و هم رضایت طرفین و رعایت حدود و اندازه را در نظر گرفته است.البتّه قانون قصاص،حکم الهى که قابل عفو و اغماض نباشد،نیست،بلکه حقّى است براى صاحبان خون که مىتوانند با گرفتن دیه و یا بدون آن،از حقّ خود صرفنظر کنند. سؤال:چرا در قانون قصاص،جنسیّت مطرح است؟اگر قاتل مرد و مقتول زن باشد،مرد را قصاص نمىکنند؟ پاسخ:قتل زن و مرد،از نظر الهى و انسانى و کیفر اخروى یکسان است،لکن در کیفر دنیوى فرق دارد و این به خاطر آن است که معمولا مرد نانآور خانه و قتل او سبب ضربه اقتصادى به خانواده است و قانون براساس نوع است،نه موارد نادر که ممکن است زنى نانآور باشد. البته مرد در برابر زن با پرداخت ما به التفاوت دیه،قصاص مىشود. پیامها: ١-در قانون قصاص،اصول تساوى و عدالت مورد توجّه است. «اَلْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى...» ٢-قاطعیّت و عطوفت در کنار هم لازم است. «فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ» گویا اولیاى مقتول،برادر قاتل هستند و قاتل،از مرز اسلام و اخوت بیرون نمىرود. ٣-حقوق اسلامى،آمیخته با اخلاق اسلامى است. «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ... فَمَنْ عُفِیَ» ٤-اسلام،نه مانند یهود تنها راه را قصاص مىداند و نه همچون مسیحیّت بهترین راه را عفو مىشناسد،بلکه راههاى مختلفى مثل قصاص،خونبها و عفو را مطرح مىکند. «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ... فَمَنْ عُفِیَ» ٥-جواز عفو قاتل و تبدیل قصاص به گرفتن خونبها،شاید براى تربیت شماست. «تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ» ٦-تجاوز از حدود الهى و سوءاستفاده از آن ممنوع است.«فمن اعتدى علیه... فَلَهُ عَذابٌ أَلِیمٌ» ٧-اگر در قانونى تخفیف قرار دادید،به آن پابند بایستید. «ذلِکَ تَخْفِیفٌ... فَمَنِ اعْتَدى»
#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند.. /\ /\
#حدیث_مهدوی
پیامبر اکرم(ص)
الا انه مدرک کل ثار لاولیاء الله عزوجل .
آگاه باشید که مهدی (عج) خونخواه خون همه ی بندگان صالح خداست .
#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند.. /\ /\
126- و من کلام له (علیه السلام) > لما عوتب علی التسویة فی العطاء < أَ تَأْمُرُونِّی أَنْ أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ فِیمَنْ وُلِّیتُ عَلَیْهِ وَ اللَّهِ لَا أَطُورُ بِهِ مَا سَمَرَ سَمِیرٌ وَ مَا أَمَّ نَجْمٌ فِی السَّمَاءِ نَجْماً لَوْ کَانَ الْمَالُ لِی لَسَوَّیْتُ بَیْنَهُمْ فَکَیْفَ وَ إِنَّمَا الْمَالُ مَالُ اللَّهِ أَلَا وَ إِنَّ إِعْطَاءَ الْمَالِ فِی غَیْرِ حَقِّهِ تَبْذِیرٌ وَ إِسْرَافٌ وَ هُوَ یَرْفَعُ صَاحِبَهُ فِی الدُّنْیَا وَ یَضَعُهُ فِی الْآخِرَةِ وَ یُکْرِمُهُ فِی النَّاسِ وَ یُهِینُهُ عِنْدَ اللَّهِ وَ لَمْ یَضَعِ امْرُؤٌ مَالَهُ فِی غَیْرِ حَقِّهِ وَ لَا عِنْدَ غَیْرِ أَهْلِهِ إِلَّا حَرَمَهُ اللَّهُ شُکْرَهُمْ وَ کَانَ لِغَیْرِهِ وُدُّهُمْ فَإِنْ زَلَّتْ بِهِ النَّعْلُ یَوْماً فَاحْتَاجَ إِلَی مَعُونَتِهِمْ فَشَرُّ خَلِیلٍ وَ أَلْأَمُ خَدِینٍ. خطبه 126-درباره تقسیم بیت المال عدالت اقتصادی امام (ع) آیا به من دستور می دهید برای پیروزی خود، از جور و ستم درباره امت اسلامی که بر آنها ولایت دارم، استفاده کنم؟ به خدا سوگند! تا عمر دارم، و شب و روز برقرار است، و ستارگان از پی هم طلوع و غروب می کنند، هرگز چنین کاری نخواهم کرد! اگر این اموال از خودم بود به گونه ای مساوی در میان مردم تقسیم می کردم تا چه رسد که جزو اموال خداست، آگاه باشید! بخشیدن مال به آنها که استحقاق ندارند، زیاده روی و اسراف است، ممکن است در دنیا ارزش دهنده آن را بالا برد اما در آخرت پست خواهد کرد، در میان مردم ممکن است گرامیش بدارند اما در پیشگاه خدا خوار و ذلیل است. هیچ کس مالش در راهی که خدا اجازه نفرمود مصرف نکرد و به غیر اهل آن نپرداخت جز آنکه خدا او را از سپاس آنان محروم فرمود، و دوستی آنها را متوجه دیگری ساخت، پس اگر روزی بلغزد و محتاج کمک آنان گردد، بدترین رفیق و سرزنش کننده ترین دوست خواهند بود.
«١٧٧»لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ السّائِلِینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّکاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصّابِرِینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ وَ حِینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ نیکى(تنها)این نیست که(به هنگام نماز)روى خود را بهسوى مشرق یا مغرب بگردانید،بلکه نیکوکار کسى است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانى و پیامبران ایمان آورده و مال(خود)را با علاقهاى که به آن دارد به خویشاوندان و یتیمان و بیچارگان و در راهماندگان و سائلان و در(راه آزادى)بردگان بدهد،و نماز را برپاىدارد و زکات را بپردازد،و آنان که چون پیمان بندند،به عهد خود وفا کنند و آنان که در(برابر)سختىها،محرومیّتها،بیمارىها و در میدان جنگ، استقامت به خرج مىدهند،اینها کسانى هستند که راست گفتند(و گفتار و رفتار و اعتقادشان هماهنگ است)و اینان همان پرهیزکارانند. نکتهها: کلمه«برّ»به معناى نیکى است،ولى به هرکس که خیلى نیکوکار باشد،مىگویند او«برّ» است.یعنى وجودش یکپارچه نیکى است. «بأساء»از«بؤس»به معناى فقر و سختى است که از خارج به انسان تحمیل مىشود. «ضرّاء»،درد و بیمارى است که از درون به انسان فشار مىآورد.و« حِینَ الْبَأْسِ »زمان جنگ و جهاد است. بعد از ماجراى تغییر قبله که در آیهى ١٤٤ خواندیم،سخنِ روز،پیرامون قبله و تغییر آن بود که این آیه مىفرماید:چرا به جاى محتواى دین که ایمان به خدا و قیامت و انجام کارهاى نیک است،به سراغ بحثهاى جدلى رفتهاید. این آیه جامعترین آیه قرآن است.زیرا اصول مهم اعتقادى،عملى و اخلاقى در آن مطرح گردیده است. در تفسیر المیزان از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند: هرکس به این آیه عمل کند، ایمانش کامل است. این آیه پانزده صفت نیک را در سه بخشِ ایمان،عمل و اخلاق بیان نموده است.در بخش ایمان،به مسئله ایمان به خدا،فرشتگان،انبیا،قیامت و کتب آسمانى اشاره شده و در بخش عمل،به مسائل عبادى مانند نماز و اقتصادى مانند زکات و اجتماعى مانند آزاد نمودن بردگان و نظامى مانند صبر در جبهه و جنگ،و روحى و روانى مثل صبر در برابر مشکلات، اشاره گردیده است.و در بخش اخلاقى به وفاى به عهد و دل کندن از مادّیات و ترحّم به فقرا اشاره شده است. ایمان به خدا،سبب خضوع انسان در برابر حقّ و عدم تسلیم در برابر طاغوتهاست.ایمان به قیامت،موجب وسعت دید و بلندى همّت مىگردد.ایمان به وجود ملائکه،نشانهى ایمان به تشکیلات ماوراى طبیعت است.ایمان به انبیا،ایمان به وحى و جریان هدایت در طول تاریخ است و دلیل بر اینکه انسان در این جهان رها و بىبرنامه نبوده است. انفاق،بیانگر روح تعاون و نوع دوستى،و نماز،پیوند مستقیم با خدا،و زکات برنامهریزى و اقدام براى حل مشکل محرومان،و وفاى به عهد،موجب تحکیم ارتباطات،و صبر،عامل آبدیده شدن انسانهاست. ١ جمله «آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ» را سه نوع معنا نمودهاند: الف:پرداخت مال به دیگران با وجود علاقهاى که به آن هست. ب:پرداخت مال براساس حبّ خداوند. ج:پرداخت مال براساس علاقهاى که به فقیر است. صبر،مادر همه کمالات است و قرآن راه رسیدن به بهشت را صبر مىداند؛ «أُوْلئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا» ١به آنان جایگاه بلند داده مىشود،به پاس بردبارى که کردند. چنانکه فرشتگان به بهشتیان مىگویند: «سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ» ٢درود بر شما که پایدارى کردید. همچنین درباره رهبران الهى مىفرماید: «جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا» ٣آنان را بخاطر صبرشان،پیشوایانى قرار دادیم که به امر ما هدایت مىنمودند. مشابه این آیه،در روایات نیز براى معرفى معارف دینى چنین آمده است: *«لیس العاقل من یعرف الخیر من الشرّ و لکن العاقل من یعرف خیر الشّرین» ٤عاقل آن نیست که خیر را از شرّ بشناسد،عاقل آن است که میان دو شرّ،خیرش را برگزیند. *«لیس العلم بکثرة التعلّم انّما هو نور یقذفه اللّه فى قلب من یرید» ٥دانش،به آموختن بسیار حاصل نمىشود.دانش واقعى،نورى الهى است که به دلها مىتابد. *«لیس البرّ فى حُسن الزّى و لکن فى السکینة و الوقار» ٦بزرگى،در ظاهرِ آراسته نیست، بلکه در آرامش و وقار است. *«لیس السخى...الذى ینفق ماله فى غیر حقّه و لکنه الّذى یؤدّى الى اللّه ما فرض علیه» ٧سخاوتمند کسى نیست که در هرجا و لو بىجا انفاق کند،بلکه کسى است که در هرجا خشنودى خداست،انفاق کند. *«لیس العبادة کثرة الصیام و الصلاة و انّما العبادة کثرة التفکّر فى امر اللّه» ٨عبادت به نماز و روزه بسیار نیست،به تفکّر درباره خدا و آثار اوست. *«اشدّ من یَتم الیتیم یتیمٌ انقطع عن امامه» ٩آنکه از سرپرستى پیشواى حقّ محروم گشته، یتیمتر از کسى است که پدر و مادرش را از دست داده است. براى رسیدن به کمالِ تقوا،انفاقِ واجب و غیر واجب،هر دو لازم است. بعضى از مردم به مستمندان کمک مىکنند،ولى حقوق واجب خود را نمىپردازند و برخى دیگر به پرداخت خمس و زکات اکتفا مىکنند و نسبت به فقرا و محرومان در بخششهاى مستحبّى بىتفاوت مىشوند.این آیه،مؤمن واقعى را کسى مىداند که هم حقوق
واجب را بپردازد و هم انفاق مستحبّ را انجام دهد. به همین دلیل در روایات مىخوانیم:در اموال ثروتمندان،غیر از زکات نیز حقّى براى محرومان است. ١و کسى که سیر بخوابد در حالى که همسایه او گرسنه باشد،ایمان کامل به خدا و قیامت ندارد. ٢ پیامها: ١-به جاى محتواى دین،به سراغ ظاهر نرویم و از اهداف اصلى بازنمانیم . «لَیْسَ الْبِرَّ... وَ لکِنَّ الْبِرَّ» ٢-یکى از وظایف انبیا و کتب آسمانى،تغییر فرهنگ مردم است. «لَیْسَ الْبِرَّ... وَ لکِنَّ الْبِرَّ» ٣-ایمان،مقدّم بر عمل است. «مَنْ آمَنَ بِاللّهِ... آتَى الْمالَ» ٤-ایمان به خدا و روز قیامت همراه با ایمان به همهى انبیا و ملائکه لازم است. «آمَنَ بِاللّهِ... وَ الْمَلائِکَةِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ» ٥-ارتباط با خدا در کنار ارتباط با مردم و تعاون اجتماعى در حوادث و گرفتارىها مطرح است. «آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ... وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ» ٦-تمام کارهاى نیک،در سایه ایمان به خدا شکل مىگیرد. «آمَنَ بِاللّهِ... آتَى الْمالَ» ٧-هدف اسلام از انفاق،تنها سیر کردن گرسنگان نیست،بلکه دل کندن صاحب مال از مال نیز هست. «عَلى حُبِّهِ» ٨-نیکوکاران،مال و دارایى خود را با رغبت و علاقه در راه خدا انفاق مىکنند. «آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ» ٩-در انفاق،بستگان نیازمند بر سایر گروههاى مستمند،اولویّت دارند. «ذَوِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى...» ١٠-سائل را ردّ نکنید،گرچه فقیر،مسکین،در راه مانده و فامیل نباشد.کلمهى «السائلین»به صورت مستقل مطرح شده است. «وَ الْمَساکِینَ وَ... اَلسّائِلِینَ» ١١-ایمان و نماز و زکات،بدون شرکت در جهاد کامل نمىشود. «وَ حِینَ الْبَأْسِ... أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا» ١٢-مدّعیان ایمان بسیارند،ولى مؤمنان واقعى که به تمام محتواى دین عمل کنند،گروهى اندک هستند. «أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا» ١٣-نشانهى صداقت،عمل به وظایف دینى و تعهّدات اجتماعى است. «أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا» ١٤-متّقى کسى است که عملش،عقایدش را تأیید کند. «آتَى الْمالَ... أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ»
#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند.. /\ /\
#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند.. /\ /\
خطبه 125-در رابطه با خوارج علل پذیرش حکمیت در صفین. ما افراد را داور قرار ندادیم، تنها قرآن را به حکمیت (داوری) انتخاب کردیم (که آنها بر سر نیزه کرده و داوری آن را می خواستند) این قرآن، خطی نوشته شده که میان دو جلد پنهان است، زبان ندارد تا سخن گوید، و نیازمند به کسی است که آن را ترجمه کند، و همانا انسانها می توانند از آن سخن گویند، و هنگامی که شامیان ما را دعوت کردند تا قرآن را میان خویش داور گردانیم، ما گروهی نبودیم که به کتاب خدای سبحان پشت کنیم، در حالی که خدای بزرگ فرمود: (اگر در چیزی خصومت کردید آن را به خدا و رسول باز گردانید) باز گرداندن آن به خدا این است که سنت او را انتخاب کنیم، و باز گرداندن به پیامبر (ص) این است که سنت او را انتخاب کنیم، پس اگر از روی راستی به کتاب خدا داوری شود، ما از دیگر مردمان به آن سزاوارتریم، و اگر در برابر سنت پیامبر (ص) تسلیم باشند ما بدان اولی و برتریم، اما سخن شما که چرا میان خود و آنان برای حکمیت (داوری) مدت تعیین کردی؟ من این کار را کردم تا نادان خطای خود را بشناسد، و دانا بر عقیده خود استوار بماند، و اینکه شاید در این مدت آشتی و صلح، خدا کار امت را اصلاح کند و راه تحقیق و شناخت حق ب از باشد، تا در جستجوی حق شتاب نورزند، و تسلیم اولین فکر گمراه کننده نگردند. سرزنش کوفیان و خوارج گمراه همانا برترین مردم در پیشگاه خدا کسی است که عمل به حق در نزد او دوست داشتنی تر از باطل باشد، هر چند از قدر او بکاهد و به او زیان رساند، و باطل به او سود رساند و بر قدر او بیفزاید، مردم! چرا حیران و سرگردانید؟ و از کجا به اینجا آورده شدید؟ آماده شوید برای حرکت به سوی شامیانی که از حق روی گرداندند و آن را نمی بینند، و به ستمگری روی آورده حاضر به پذیرفتن عدالت نیستند، از کتاب خدا فاصله گرفتند، و از راه راست منحرف گشتند. افسوس ای کوفیان! شما وسیله ای نیستید که بشود به آن اعتماد کرد، و نه یاوران عزیزی که بتوان به دام آنها چنگ زد، شما بد نیروهایی در افروختن آتش جنگ هستید، نفرین بر شما. چقدر از دست شما ناراحتی کشیدم، یک روز آشکارا با آواز بلند شما را به جنگ می خوانم و روز دیگر آهسته در گوش شما زمزمه دارم، نه آزادمردان راستگویی به هنگام فرا خواندن و نه برادران مطمئنی هستید که رازدار باشید.
#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند.. /\ /\
«١٧٦»ذلِکَ بِأَنَّ اللّهَ نَزَّلَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِی الْکِتابِ لَفِی شِقاقٍ بَعِیدٍ آن(عذاب)به جهت آن است که خداوند کتاب(آسمانى)را به حقّ نازل کرده است و البتّه کسانى که در کتاب(خدا با کتمان و تحریف)اختلاف (ایجاد)کردند،همواره در ستیزهاى عمیق هستند. نکتهها: اینهمه تهدید و وعدهى عذاب که براى کتمانکنندگان حقایق دینى بیان شد، ازآنجهت است که خداوند کتاب آسمانى را چنان روشن و واضح و همراه با دلایل و استدلال نازل کرده است که جاى هیچگونه شبهه و ابهام براى کسى باقى نمىماند،امّا با این حال گروهى از مردم براى حفظ منافع شخصى خود،دست به توجیه و تحریف زده و در فهم کتاب آسمانى اختلاف به وجود مىآورند تا به اصطلاح آب را گلآلود نموده و از آن ماهى بگیرند.خداوند در وصف اینان مىفرماید:این گروه در شقاق و جدایى به سر مىبرند. یکى از راههاى کتمان حقیقت،ایجاد اختلاف است.در سه آیهى گذشته،تمام تهدیدات متوجّه کتمانکنندگان بود.در این آیه به جاى اینکه بفرماید: کتمانکنندگان در شقاقند، فرمود: اختلافکنندگان در کتاب،در شقاقند.این نشاندهندۀ آن است که کتمانکنندگان،همان اختلافکنندگان هستند.زیرا در محیط آلوده به اختلاف است که مىتوان مردم را سردرگم و حقایق را پنهان کرد. پیامها: ١-منشأ اختلافات دینى و مذهبى،دانشمندان هستند،نه کتب آسمانى. «نَزَّلَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ... اِخْتَلَفُوا فِی الْکِتابِ» ٢-کتمان حقایق،موجب شقاق و شکاف و جدایى و پراکندگى است. «شِقاقٍ بَعِیدٍ»
#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند.. /\ /\
#حدیث_مهدوی
پیامبر اکرم(ص)
المهدی من عترتی من ولد فاطمة .
مهدی (علیهالسلام) از عترت من، از اولاد حضرت فاطمه (سلام الله علیها) است.
غیبة شیخ طوسی/ ص115 و روزگار رهایی/ ج1/ ص29/ به نقل از البیان ص63
#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند.. /\ /\
خطبه 124-تعلیم یاران در کار جنگ آموزش نظامی (تاکتیکهای رزم انفرادی) زره پوشیده ها را در پیشاپیش لشگر قرار دهید، و آنها که کلاه خود ندارند، در پشت سر قرار گیرند، دندانها را در نبرد روی هم بفشارید، که تاثیر ضربت شمشیر را بر سر کمتر می کند، در برابر نیزه های دشمن، پیچ و خم به خود دهید که نیزه ها را می لغزاند و کمتر به هدف اصابت می کند، چشمها را فرو خوابانید، که بر دلیری شما می افزاید، و دل را آرام می کند، صداها را آهسته و خاموش سازید که سستی را می زداید. پرچم لشگر را بالا دارید و پیرامون آن را خالی مگذارید و جز به دست دلاوران و مدافعان سرسخت خود نسپارید، زیرا آنان که در حوادث سخت ایستادگی می کنند، از پرچمهای خود بهتر پاسداری می نمایند و آن را در دل لشگر نگاه می دارند، و از هر سو، از پیش و پس و اطراف، مراقب آن می باشند، نه از آن عقب می مانند که تسلیم دشمن کنند و نه از آن پیشی می گیرند که تنها رهایش سازند. هر کس باید برابر حریف خود بایستد و کار او را بسازد و به یاری برادر خود نیز بشتابد، و مبارزه با حریف خود را به برادر مسلمان خود وامگذارد که او در برابر دو حریف، قرار گیرد، حریف خود، و حریف برادرش آموزش معنوی سربازان بخدا سوگند! ا گر از شمشیر دنیا فرار کنید از شمشیر آخرت سالم نمی مانید، شما بزرگان عرب و شرافتمندان برجسته اید، در فرار از جنگ، خشم و غضب الهی و ذلت همیشگی و ننگ جاویدان قرار دارد، فرارکننده بر عمر خود نمی افزاید. و بین خود و روز مرگش مانعی نخواهد کرد، کیست که شتابان و با نشاط با جهاد خویش به سوی خدا حرکت کند؟ چونان تشنه کامی که به سوی آب می دود؟ بهشت در سایه نیزه های دلاوران است، امروز در هنگامه نبرد آنچه در دلها و سر زبانهاست آشکار می شود، به خدا سوگند! که من به دیدار شامیان در میدان نبرد شیفته ترم تا آنان به بازگشت به خانه هاشان! که انتظار می کشند. بار خدایا! اگر شامیان از حق روی گرداندند جمعشان را پراکنده، و در میانشان اختلاف و تفرقه بیفکن، و آنان را برای خطاکاریشان به هلاکت رسان. ضرورت جنگ بی امان برای شکست شامیان. همانا شامیان، بدون ضربت نیزه های پیاپی هرگز از جای خود خارج نشوند، ضرباتی که بدنهایشان را سوراخ نماید، چنانکه وزش باد از این سو فرو شده بدان سو درآید، ضربتی که کاسه سر را بپراکند، و استخوانهای بدن را خرد، و بازوها و پاها را قطع و به اطراف پخش کند، آنان دست برنمی دارند تا آنگاه که دسته های لشگر پیاپی بر آن ان حمله کنند و آنها را تیرباران نمایند، و سواران ما هجوم آورند، و صفهایشان را در هم شکنند، و لشگرهای عظیم، پشت سر لشگرهای انبوه، آنها را تا شهرهایشان عقب برانند، و تا اسبها سرزمینشان را که روی در روی یکدیگر قرار دارد، و اطراف چراگاهایشان، و راههای آنان را، زیر سم بکوبند. (در پاسخ خوارج که ماجرای حکمیت را نمی پذیرفتند فرمود)
#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند.. /\ /\
«١٧٥»أُولئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَى النّارِ آنها( کتمانکنندگان حقّ)کسانى هستند که گمراهى را به بهاى از دست دادن هدایت و عذاب را به جاى آمرزش خریدند.پس به راستى چقدر در برابر عذاب خداوند تحمّل دارند؟ نکتهها: براى گناه کتمان،هشت تهدید پىدرپى آمده است؛پنج تهدید در آیه قبل،دو تهدید در این آیه و یک تهدید در آیه بعد.شاید در مورد هیچ گناه دیگر اینهمه تهدید پشت سر هم نیامده باشد. انگیزههاى کتمان حقیقت،زیاد است.از آن جمله مىتوان به غرور،تعصّب نابجاى دینى، حفظ موقعیّت،ضعف نفس،عدم شهامت،تنگ نظرى،سفارش بیگانگان،حفظ مقام و مال اشاره کرد. توبهى گناه کتمان،تنها استغفار و گریه نیست،بلکه علاوه برآن ،بیان حقایق است.البتّه در مواردى کتمان لازم است مانند آنکه جان کسى در خطر است و یا فساد و خطرى مطرح است.مانند کتمان گناهان خود یا مردم. پیامها: ١-کتمان حقایق،از گناهان ویژۀ دانشمندان است. «أُولئِکَ الَّذِینَ» ٢-در بیان کتب آسمانى،هدایت و مغفرت الهى است و در کتمان آنها ضلالت و عذاب. «اِشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَةِ» ٣- دینفروشى و کتمان حقیقت،سختترین کیفرها را بدنبال دارد.جملهى «فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَى النّارِ» در قرآن تنها در مورد این گروه به کار رفته است.
#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند.. /\ /\
#حدیث_مهدوی
کلام امام زمان(عج)
«و لیعلموا أن الحق معنا و فینا، لا یقول ذلک سوانا الا کذاب مفتر، و لا یدعیه غیرنا الا ضال غوی، فلیقتصروا منا علی هذه الجملة دون التفسیر، و یقنعوا من ذلک بالتعریض دون التصریح، ان شاء الله».
ای شیعه ما همگان باید بدانند حق با ما و نزد ماست؛ جز ما، کسی این سخن را بر زبان نمی راند مگر دروغگوی تهمت زن. و غیر از ما، احدی این ادعا را نمی کند مگر آنکه گمراه و گمراه کننده است. به همین جمله از ما اکتفا کنند و تفسیرش را نخواهند، و به همین کنایه قناعت کنند، و دنبال تصریح آن نروند که به خواست خدا کنایه آنها را بس است.
منابع:کمال الدین و تمام النعمة/ ص511بحارالانوار/ ج53/ ص191
#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند.. /\ /\
خطبه 123-هنگام نبرد صفین آموزش روانی در جنگ. هر کدام از شما در صحنه نبرد با دشمن، در خود شجاعت و دلاوری احساس کرد، برادرش را سست و ترسو یافت، به شکرانه این برتری باید از او دفاع کند، آنگونه که از خود دفاع می کند، زیرا اگر خدا خواست او را چون شما دلاور و شجاع گرداند، همانا مرگ به سرعت در جستجوی شماست، آنها که در نبرد مقاومت دارند، و آنها که فرار می کنند، هیچ کدام را از چنگال مرگ رهایی نیست و همانا گرامیترین مرگها کشته شدن در راه خداست، سوگند به آن کس که جان پسر ابوطالب در دست اوست، هزار ضربت شمشیر بر من آسانتر از مرگ در بستر استراحت، در مخالفت با خداست. هشدار از کوتاهی در نبرد گویی شما را در برخی از حمله ها، در حال فرار، ناله کنان چون گله ای از سوسمار می نگرم که نه حقی را بازپس می گیرید، و نه ستمی را باز می دارید، اینک این شما و این راه گشوده، نجات برای کسی است که خود را به میدان افکنده به مبارزه ادامه دهد، و هلاکت از آن کسی است که سستی ورزد.
#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند.. /\ /\
«١٧٤»إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللّهُ مِنَ الْکِتابِ وَ یَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً أُولئِکَ ما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلاَّ النّارَ وَ لا یُکَلِّمُهُمُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ کسانى که آنچه را خداوند از کتاب نازل کرده،کتمان مىکنند و بدان بهایى اندک مىستانند،آنها جز آتش در شکمهاى خود فرونمىبرند ،و خداوند روز قیامت با آنها سخن نمىگوید و پاکشان نمىکند و براى آنها عذاب دردناکى است. نکتهها: دانشمندانِ یهود و نصارى تا قبل از آمدن پیامبر اسلام،به مردم وعدهى آمدن آن حضرت را مىدادند و نشانههایى را که در تورات و انجیل آمده بود براى مردم مىگفتند،ولى همینکه پیامبر اسلام مبعوث شد و آنها اقرار به رسالت آن حضرت را مساوى با از دست دادن مقام،مال و...خود دیدند،حقیقت را کتمان نمودند،تا چند روزى بیشتر در مسند خود بمانند و تحفه و هدایایى بخورند،ولى این بهاى اندکى است که در برابر گناه بزرگ خود دریافت مىدارند و این درآمدها نیز چیزى جز آتش نیست که مىخورند.همچنان که در آیهاى دیگر،از خوردن اموال یتیمان به خوردن آتش تعبیر شده است. ١ خداوند در روز قیامت با این کتمانکنندگان،سخنى از روى محبّت نخواهد گفت،با آنکه در آن روز،مؤمنان با خدا هم سخن خواهند شد.البتّه این گفتگو یا از راه ایجاد موج در فضا و یا از طریق الهام و با زبان دل است و همه خوبان در آن روز کلیمالله مىشوند. در آیه قبل،به دنبال تحریم گوشت خوک و مردار،سخنى از مغفرت آمده است،ولى در این آیه که سخن از تحریم کتمان حقّ و گناهان مربوط به مسائل فکرى و فرهنگى است، لحن آیه بسیار تندتر شده و سخنى از مغفرت نیامده است.بگذریم که در آیه بعد این تهدیدات شدیدتر مىشود. کتمان حقیقت،تنها درباره رسالت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نبوده است.کسانى که درباره جانشین واقعى پیامبر نیز کتمان حقیقت کنند،دچار این عقوبت خواهند شد.آنان که ماجراى غدیر خم را در کتب تفسیر و تاریخ خود محو و مسیر آیات را تحریف و توجیه مىکنند و مردم را به جاى امام معصوم به سراغ دیگران مىفرستند،دچار کتمان حقیقت شدهاند. پیامها: ١-دنیاگرایى،بزرگترین خطر براى علما و دانشمندان است. «یَکْتُمُونَ، یَشْتَرُونَ» ٢- دینفروشى،به هر قیمتى که باشد خسارت است،زیرا حقایق و معارف کتب آسمانى ارزشمندتر از همه منافع است. «ثَمَناً قَلِیلاً» ٣-خوردنىهاى حرام،به صورت آتش تجسّم مىیابند. «ما یَأْکُلُونَ... إِلاَّ النّارَ» ٤-اشیا داراى یک وجهه باطنى و ملکوتى هستند که در قیامت به آن شکل تجسّم مىیابند. «فِی بُطُونِهِمْ إِلاَّ النّارَ» ٥-کیفر،باید متناسب با جرم باشد.آنان که در دنیا راه شنیدن کلام خدا را بر مردم بستهاند،در قیامت از لذّت استماع کلام خدا محروم مىشوند. «لا یُکَلِّمُهُمُ اللّهُ» ٦-عذابهاى قیامت،هم جسمى و هم روحى است. «لا یُکَلِّمُهُمُ اللّهُ»
#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند.. /\ /\
#حدیث_مهدوی
امام مهدی از دیدگاه پیامبر اکرم(ص)
الذی یأخذ بحق الله و بکل حق هولنا
مهدی (علیهالسلام) کسی است کلمه حق خدا را باز می ستاند و همه ی حقوق ما را باز می ستاند.