عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

نویسند و گردآورنده مطالب : محمد رضا زارع
#نشر مطالب باذکر نشانی این وبلاگ بلامانع است!
_____________________

حدیث روز:

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ مِنَ الْخَیْرِ مَا یُعَجَّلُ
اصول کافى جلد3 صفحه: 212 روایة:4

ترجمه :
رسول خدا (ص) فرمود: همانا خدا کارهاى خیر، زود انجام شده را دوست دارد.

__________________________
*دوستان مارا در لینک زیر حتما دنبال کنید.*

دوستانی که بنده را دنبال میکنند، در صورتی که آدرس سایتشان نیز در فهرست دنبال کنندگانمون ثبت باشه و لینک دنبال کردن هم داشته باشند دنبال خواهند شد


#حدیث_مهدوی
 

امام رضا(ع)

«لایری جسمه و لا یسمی اسمه».

ریان بن صلت می گوید: از امام رضا علیه‌السلام در مورد حضرت قائم ارواحنا فداه سوال شد، فرمود: «شخص او از دیده ها ناپدید می شود و نام او برده نمی شود.»

اثباة الهداة/ ج3/ ص477

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۳:۴۹
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

کلام امام زمان(عج)

اللهم ارزقنا توفیق الطاعة وبُعد المعصیة وصدق النیة وعرفان الحرمة وأکرمنا بالهدی والاستقامة

خدایا ما را توفیق طاعت و دوری از معصیت روزی گردان و راستی نیت و معرفت به آنچه نزد تو محترم است عطا کن و ما را هدایت و استقامت کرامت فرما.

منابع:البلد الأمین و الدرع الحصین / النص / 349 / دعاء آخر مروی عن المهدی ع أیضا ..... ص : 349المصباح للکفعمی (جنة الأمان الواقیة) / 280 / دعاء مروی عن المهدی ع ..... ص : 280

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۸:۱۱
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

پیامبر اکرم(ص)

یخرج المهدی و علی رأسه غمامة فیها ملک ینادی هذا خلیفة الله المهدی، فاتبعوه .

مهدی (علیه‌السلام) ظاهر می شود، در بالای سر او ابری خواهد بود که فرشته ای از میان آن بانگ برمی آورد: این خلیفه ی خدا  مهدی  است، از او پیروی کنید .

الزام الناصب/ ج1/ ص163

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۴:۳۵
محمدرضا زارع

میلاد امام حسن مجتبی (ع)

 
 


 

ولادت امام حسن,امام حسن مجتبی

امام حسن (ع) در سال سوم هجرت و در شب نیمه ماه رمضان متولد شد

 

در سال سوم هجرت و در شب نیمه ماه رمضان ـ که بهترین ماه های خداست ـ خانه امیرالمؤمنین و فاطمه علیهماالسلام میزبان قدوم مولود مبارکی شد که شادی را با خود به خانه وحی آورد. در این شب فرخنده، سبط اکبر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم ، حضرت امام حسن علیه السلام چشم به جهان گشود و شهر مدینه را غرق نور کرد.


مژده میلاد
هنگامی که امام حسن علیه السلام به دنیا آمد رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در سفر بودند و امیرالمؤمنین و فاطمه علیه السلام چشم به راه بازگشت. ایشان پیامبر پس از مراجعت از سفر، طبق معمول ابتدا به خانه فاطمه علیهاالسلام وارد شد. هنگامی که خبر تولد نوزاد را به ایشان دادند، شادمانی وجود حضرت را فرا گرفت.


نام گذاری کودک
هنگامی که کودک را نزد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم آوردند، حضرت رو به علی علیه السلام کرده، فرمود: «آیا او را نام گذاری کرده ای؟» عرض کرد: «من در نام گذاری وی بر شما پیشی نمی گیرم». رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «من هم در نام گذاری بر خداوند سبقت نمی جویم». در این هنگام جبرئیل از آسمان فرود آمد و از سوی خدای متعال به وی تهنیت گفت و سپس اظهار داشت: «خداوند تو را فرمان داده که نام پسر هارون، «شبر» را بر او بگذاری». حضرت فرمود: «زبان من عربی است». جبرئیل عرض کرد: نامش را «حسن» بگذار و پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم او را «حسن» نامید.


شرافت نسب
حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام اولین مولودی است که از نظر شرافت نسب هیچ کسی به پای او نمی رسد. جد بزرگوارش پیامبر و خاتم الانبیا، پدر گرامی اش اولین امام و سیدالاوصیا، و مادر مکرمش، صدیقه اطهر سیدة النساست. هیچ کس قبل از امام حسن علیه السلام دارای چنین شرافت نسب و خاندانی نبوده است. او در مکتب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و امیرالمؤمنین علیه السلام رشد یافت و در دامان برترین زنان عالم، حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام ، بزرگ شد.


کنیه و القاب حضرت
کنیه آن حضرت «ابومحمد» بوده است. جد بزرگوارش او را «ابومحمد» خطاب می نمود و کنیه دیگری برای آن حضرت ذکر نشده است.

اما برخی از القاب آن حضرت بدین شرح است: زکیّ، مجتبی، سیّد، تقی، نقی، طیّب، ولی و برّ مشهورترین این القاب، مجتبی و تقی است و نیز سیّد، که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم امام حسن علیه السلام را بدان ملقب فرموده اند.


ریحانه رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم
می توان گفت بهترین و شادترین دوران زندگانی امام حسن علیه السلام همان دورانی است که با رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم گذشت. امام حسن علیه السلام حدود هفت سال و شش ماه از عمر شریفش را در کنار جد بزرگوارش سپری نمود و از محبت های بی دریغ و بسیار ایشان بهره برد. علاقه و محبت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به حسن و حسین علیه السلام به جایی رسیده بود که آن دو کودک را «ریحانه» می خواند و در جواب یکی از صحابه که عرض کرد: «ای رسول خدا، آیا ایشان را دوست داری؟»، فرمود: «چگونه ایشان را دوست ندارم این دو تن گل های خوش بوی من از دنیا هستند و من آن دو را می بویم»، و همین مضمون را درباره امام حسن علیه السلام فرمودند: «به راستی که او گل خوش بوی من در دنیاست و به راستی که این پسر من سیّد و آقاست».


شأن و مقام امام حسن علیه السلام در کودکی
بزرگی منش و سترگی روح آن امام، چندان بود که پیامبر ارجمند اسلام صلی الله علیه و آله وسلم او را با کمی سن، در برخی از عهدنامه ها گواه می گرفت. آن گاه که پیامبر به امر خدا، با اهل نجران، به مباهله برخاست، امام حسن و امام حسین و حضرت علی و فاطمه علیهاالسلام را نیز به فرمان خدای، همراه خویش برد و آیه تطهیر در پاک دامنی آن گرامیان فرود آمد.


شباهت به رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم
حضرت امام حسن علیه السلام از نظر صورت و سیرت در بین ائمه اطهار علیه السلام شبیه ترین آنان به رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم است. وقتی امام حسن علیه السلام به دنیا آمد شباهت بسیاری به جد بزرگوارش داشت و این شباهت بعدها در چهره، رفتار و گفتار آن حضرت بیشتر نمایان شد. علاوه بر چهره جذاب و نورانی، راه رفتن و صحبت کردن حضرت نیز مانند پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بود. حُسنِ خلق، کرامت، جوان مردی، یتیم نوازی و دیگر سجایای اخلاقی را نیز آن حضرت از جدّ گرامی اش به ارث برده بود. شیخ مفید در کتاب معروف خود، ارشاد، آورده است: «و حسن علیه السلام چنان بود که از نظر خلقت و سیرت و سیادت شبیه ترین مردم به رسول خدا بود».


آقای جوانان اهل بهشت
در روایات بسیاری نقل شده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به امام حسن و امام حسین علیه السلام محبت فراوان داشت و می فرمود که آن دو سید جوانان اهل بهشت هستند. هم چنین در روایتی آمده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «هرکس دوست دارد به آقای جوانان اهل بهشت بنگرد، به حسن بنگرد». و این گفتار پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نیز مشهور است که فرمود: «اهل بهشت همگی جوان هستند» و این تذکر پیامبر به این دلیل است که عده ای فکر نکنند که برای پیران اهل بهشت نیز سیّد و آقایی خواهد بود. چنان که امام جواد علیه السلام فرمود: «به خدا سوگند، در بهشت پیری وجود ندارد؛ بلکه همگی جوان هستند».


فضایل امام حسن علیه السلام در کلام امام سجاد علیه السلام
امام سجاد علیه السلام می فرمایند: حسن بن علی بن ابی طالب علیه السلام در زمان خود از همه عابدتر، زاهدتر و با فضیلت تر بود و هرگاه حج می رفت، پیاده، و چه بسا پابرهنه می رفت و هرگاه مرگ را به خاطر می آورد می گریست، و هرگاه رستاخیز و زنده شدن را از نظر می گذراند، اشک از دیده می ریخت و هرگاه گذر از صراط را در اندیشه می آورد، گریان می شد... و هرگاه به نماز بر می خاست، تنش در برابر خداوند عزوجل به لرزه می افتاد و هرگاه بهشت و دوزخ را به یاد می آورد چونان مار گزیده بی تابی می کرد و از خداوند، بهشت را طلب می کرد و از آتش دوزخ به او پناه می برد. او هرگاه عبارت «یا ایّهاالذین امنوا» را از قرآن می خواند، می گفت: «لبیک اللهم لبیک». 

ولادت امام حسن,امام حسن مجتبی

حضرت امام حسن مجتبی (ع)  اولین مولودی است که از نظر شرافت نسب هیچ کسی به پای او نمی رسد

  
پرهیزگاری امام حسن علیه السلام
امام حسن علیه السلام توجهی ویژه به خداوند داشت. آثار این توجه را گاه از چهره او به هنگام وضو درمی یافتند: چون وضو می گرفت رنگ می باخت و به لرزه می افتاد. می پرسیدند که چرا چنین می شوی؟ می فرمود: «آن را که در پیشگاه خدا می ایستد جز این سزاوار نیست». از امام ششم علیه السلام نقل می کنند که فرمود: «امام حسن علیه السلام هم عابدترین مردمان زمان خویش بود و هم با فضیلت ترین. چون به یاد مرگ و... رستاخیز می افتاد. آن قدر می گریست تا بی حال می شد. پیاده و گاه پابرهنه، 25 بار به خانه خدا رفت».


شجاعت امام حسن علیه السلام
در بیان شجاعت امام حسن علیه السلام همین بس که او تربیت یافته شیر خدا، علی علیه السلام است که در جنگ ها به دشمن پشت نمی کرد و تا دشمن را به هلاکت نمی رساند، از پای نمی نشست. امام حسن علیه السلام نیز که از کودکی همراه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم جنگ ها دیده بود و از پدر جنگاوری آموخته بود، در پیکار بسیار دلاور بود.


بردباری امام علیه السلام
امام حسن علیه السلام بسیار بردبار و شکیبا بودند. این صفت حضرت در برخورد با مشکلات و مصائب و نیز در روبه رو شدن با جاهلان و دشمنان بسیار آشکار بود. مردی از اهل شام به تحریک معاویه امام علیه السلام را به باد دشنام گرفت. پس از این که آن مرد ساکت شد، امام علیه السلام او را سلام گفته، فرمودند: «به گمانم در این شهر غریب هستی. اگر نیازمند خانه هستی به تو منزل دهیم، و اگر نیاز به مالی داری آن را در اختیارت می کنیم. اگر گرسنه ای سیرت سازیم و اگر نیاز دیگری داری کمکت کنیم». مرد شامی از عمل زشت خود پشیمان شد و در حالی که می گریست گفت: «تو و پدرت نزد من مبغوض ترین مردم بودید و اینک محبوب ترین آنها هستید». و این گونه مردی جاهل و فریب خورده با برخورد حلیمانه امام حسن علیه السلام هدایت یافت و در جمع دوستان اهل بیت علیه السلام درآمد.


کرامت و بخشندگی امام علیه السلام
کرم و سخاوت امام حسن مجتبی علیه السلام به حدی بود که در روایت آمده است که هیچ گاه سائلی را رد نکرد و در برابر درخواست او «نه» نگفت. به همین دلیل است که او را «کریم آل طه» می خوانند.

هنگامی که به ایشان عرض شد: «چرا هیچ سائلی را رد نمی کنید؟» فرمود: «من سائل درگاه خدا و راغبِ پیشگاه اویم و شرم دارم که خود درخواست کننده باشم و سائلی را رد کنم». و نیز می فرمود: «بهترین روزهای جوانمرد روزی است که از او چیزی درخواست شود».


فروتنی همراه با سخاوت
روایت شده است که حسن بن علی علیه السلام بر گروهی از فقرا گذشت که تکه نان های بر زمین نهاده و گرد یکدیگر نشسته بودند و از آن برمی داشتند و می خوردند. این جماعت به امام علیه السلام گفتند: ای پسر دختر رسول خدا، بفرمایید. حضرت فرود آمد و فرمود: «خداوند مستکبران را دوست ندارد» و همراه آنان به خوردن نشست تا از خوردن دست کشیدند. سپس امام علیه السلام آنها را به مهمانی دعوت کرد و اطعامشان نمود و جامه شان بخشید. امام علیه السلام چون از این کار فراغت یافت، فرمود: «فضیلت و برتری از آنهاست؛ زیرا آنها جز آنچه ما را بدان اطعام کردند، نداشتند ولی ما بیش از آن چه دادیم، داریم». این مطلب فروتنی فراوان امام علیه السلام را نشان می دهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۰:۰۷
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

کلام امام زمان(عج)

إذا أذن الله لنا فی القول ظهر الحق واضمحل الباطل وانحسر عنکم إلی الله ارغبُ فی الکافیة وجمیل الصُنعِ والولایة

ای شیعه ما 
هر گاه خداوند به ما اجازه دهد که سخن بگوییم، آن وقت حق آشکار و باطل از میان می‌رود، و حق بر شما معلوم گردد. امیدوارم خداوند ما را مشمول لطف و عنایت و ولایت خویش قرار دهد.

منابع:الغیبة (للطوسی)/ کتاب الغیبة للحجة / النص / 289 / 4 - فصل بعض معجزات الإمام المهدی ع و ما ظهر من جهته ع من التوقیعات على یدی سفرائهالإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی) / ترجمه و شرح غفارى / ج 4 / 289 / جواب امام مهدى ع از نامه احمد بن اسحاق و جعفر کذاب ..... ص : 286بحار الأنوار (ط - بیروت) / ج 25 / 183 / باب 5 آخر فی دلالة الإمامة و ما یفرق به بین دعوى المحق و المبطل و فیه قصة حبابة الوالبیة و بعض الغرائب ..... ص : 175بحار الأنوار (ط - بیروت) / ج 50 / 230 / باب 6 أحوال جعفر و سائر أولاده صلوات الله علیه ..... ص : 227بحار الأنوار (ط - بیروت) / ج 53 / 196 / باب 31 ما خرج من توقیعاته ع ..... ص : 150

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۳:۴۴
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام هادی(ع)

«اذا رفع علمکم من بین اظهرکم، فتوقعوا الفرج من تحت ارجلکم».

«هنگامی که نشانه ی شما از میان شما برود، منتظر فرج باشید از زیر پای خود».

کمال الدین/ ص381 و  بحار الانوار/ ج51/ ص159علامه ی مجلسی در توضیح این حدیث فرموده اند: مراد از «علم» امام معصوم است که حجت خدا و آیت خداست و نشانه ایست که مردم به وسیله ی آن از شاهراه هدایت گم نمی شوند. و منظور از زیر پا، نزدکی آن است، یعنی اگر امام از میان شما برود و از دیدگان شما غایب باشد، دیگر میان شما و فرج فاصله ای نمانده است، دیگر فرج زیر پا افتاده است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۳:۴۶
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

کلام امام زمان(عج)

ای شیعه ما 
هر کس بدون اجازه، چیزی از اموال ما را تصرف کند (بخورد)، مثل این است که آتش می خورد و به زودی به آتش جهنم خواهد افتاد.

توقیع ابوالحسین محمد بن جعفر اسدی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۳:۲۵
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

پیامبر اکرم(ص)

رسول خدا فرمود:  خداوند من و اهل بیتم را از یک نور آفریده هفت هزار قبل از آدم، سپس به صلب آدم منتقل شدیم، آنگاه از نهاد او پیوسته در پشت های پاک و رحم های پاکیزه قرار گرفتیم. پرسیدیم شما در کجا و به چه صورت بودید؟ فرمود:  ما شبح هایی از نور بودیم در زیر عرش، تسبیح و تمجید خدا را می نمودیم . سپس فرمود:  وقتی مرا به معراج صعود دادند و رسیدم به سدرة المنتهی جبرئیل ازمن جدا شد. گفتم: جبرئیل دوست من! در چنین موقعی از من جدا می شوی؟ گفت: من از این بالاتر نمی روم زیرا بال و پرم می سوزد.آنگاه قدم در عالمی از نور، آنقدر که خدا می خواست نهادم. خداوند وحی کرد: یا محمد! من توجهی به زمین نمودم، تو را از میان مردم انتخاب کرده پیغمبر قرار دادم. توجه دیگری کردم و از میان آنها علی را برگزیدم او را وصی و وارث علم تو و پیشوای بعد از تو قرار دادم. از نهاد شما خارج خواهم کرد فرزندان پاک و ائمه معصومین و خزائن علم خود را. فلو لاکم لما خلقت الدنیا و الاخرة اگر شما نبودید دنیا و آخرت را نمی آفریدم و نه بهشت و جهنم را. فرمود: یا محمد! میل داری آنها را ببینی؟ عرض کردم: آری.خطاب رسید: سر بلند کن. سر بلند نمودم چشمم به نورهای علی و حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و حجت افتاد. حجت در بین آنها چنان می درخشید چون ستاره ای درخشان. پرسیدم: خدایا اینها کیانند و این کیست؟ فرمود: اینها پیشوایان بعد از تو هستند که از نژاد تو می باشند، و آن یکی حجتی است که زمین را پر از عدل و داد می کند و عقده دلهای مومنین را شفا می بخشد .عرض کردیم: پدر و مادرمان فدایت یا رسول الله! مطلب عجیبی فرمودید. در جواب ما فرمود:  از این عجیب تر آن است که گروهی این سخنان مرا می شنوند پس از اینکه هدایت می یابند باز به گمراهی سابق خود بر می گردند و مرا درباره خانواده ام می آزارند، خداوند شفاعت مرا نصیب آنان نگرداند .

منتخب الاثر/ ص104

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۹:۴۷
محمدرضا زارع

خَدیجه دختر خویلد (۶۸ قبل از هجرت، ۳ قمری) نخستینهمسر محمد، مادر فاطمه و اولین زن ایمان آورنده به اسلام است. خدیجه در سال ۶۸ قبل از هجرت در مکه متولد شد. از القاب او در زمان جاهلیت «الطاهره» و «سیده قریش» بود.

خَدیجه دختر خویلد
Khadija al-Kubra.jpg
زادروز ۵۵۵ میلادی
حجاز
درگذشت ۶۱۹ میلادی (۶۴ سال)
مکه
آرامگاه جنت المعلی
محل زندگی مکه و مدینه
ملیت عربستانی
تبار عرب
لقب خدیجه کبری، ام‌المؤمنین
دوره صدر اسلام
دین اسلام
فرزندان هند ابن ابی هاله قاسم بن محمد
عبدالله بن محمد
زینب بنت محمد
رقیه بنت محمد
ام‌کلثوم بنت محمد
فاطمه زهرا
والدین خویلد بن اسد
فاطمه بنت زائده بن الاصم
خویشاوندان هاله بنت خویلد (خواهر)
ورقة بن نوفل (پسر عمو)

طبق عقاید شیعه و برخی دیگر از مسلمانان و تاریخ‌نویسان اسلامی، خدیجه عزیزترین زن پیامبر بود. عایشه نیز از محمد نقل کرده که او خدیجه را بهترین زنان خود می‌دانست.[۱] برخی مذهب خدیجه را قبل از اسلام، مسیحیت می‌دانند و برخی او را پیرو دین حنیف ابراهیم می‌دانند.[۲] اما در هر دو صورت باید گفت خدیجه قبل از بعثت نشانه‌های محمد را در کتب ادیان پیشین دیده بود. بیش از همه پسر عموی او ورقة بن نوفل که کشیشی پیر و نابینا بود، در این آگاهی او نقش داشت.[۳]

 

نام کامل

نام کامل وی: خدیجه بنت خویلد بن اسد بن عبدالعزی بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب بن لؤی بن غالب به فهر بن مالک بن نضر بن کنانه؛ و نام مادرش: فاطمه بنت زایده بن الأصم بن الهرم بن رواحه بن حجر بن عبد بن معیص بن عامر بن لؤی بن غالب بن فهر بن مالک.

 

ازدواج خدیجه با محمد

خدیجه زنی بازرگان و دارا بود که به اِمرأةالقریش (یعنی شاهزاده خانم قریش) شهرت داشت. طبق برخی نقل‌های ضغیف خدیجه پیش از محمد، دو بار ازدواج کرده بود (ابی هاله هند بن زراره تمیمی و عتیق بن عائد مخزومی). اما تعدادی از محققین شیعه از جمله جعفر مرتضی عاملی بر این عقیده‌اند که خدیجه قبلاً با کسی ازدواج نکرده بود و اولین و تنها ازدواج او، ازدواج با محمد بود.[۴]

خدیجه بیشتر در خرید و فروش ابریشم بود.[۵]

داستان ازدواج او با محمد چنین است که محمد ابتدا در کاروان‌های تجاری او کار می‌کرد و او از امانتداری و کاردانی او خوشش آمده بود و گفته می‌شود این خدیجه بوده‌است که از محمد خواستگاری کرده‌است.

و در برخی روایات آمده‌است که مراسم خواستگاری با حضور عموی محمد، ابوطالب و ورقة بن نوفل پسر عموی خدیجه، که مردی دانشمند و گریزان از پرستش بت‌ها بود، انجام شد. پس از خواندن خطبه عقد توسط ابوطالب، محمد از جای برخاست و آماده رفتن شد. در این هنگام خدیجه به او گفت: «إلی بیتک فبیتی بیتک و أنا جاریتک ' به سوی خانه خود بیایید که خانه من خانه شما و خودم خدمتکار شمایم. به گفته محمد هیچ‌کدام از زنان او به اندازه خدیجه نزد او گرامی نبوده‌اند. او تا زمان حیات خدیجه با زن دیگری ازدواج نکرد.[۶]

محمد در ۲۵ سالگی با خدیجه ازدواج کرد. گفته می‌شود که خدیجه در آن موقع ۴۰ سال داشت ولی با توجه به حمل فاطمه و تاریخ تولد او که در سال پنجم بعثت می‌باشد خدیجه می‌بایست در شصت سالگی وضع حمل کرده باشد و اینکار در این سن بعید بنظر می‌رسد، ازین رو اقوال دیگر همچون ۲۵ یا ۲۸ سال، که در برخی کتابها[۷] ذکر شده، معقولتر است. با استناد به منابعی همچون بیهقی (از علمای بزرگ اهل سنت)، ابن عماد حنبلی، حاکم نیشابوری، ابن اسحاق، بلاذری و تعداد زیادی از علما و مورخین، سن خدیجه به هنگام ازدواج را حدود ۲۵ تا ۲۸ سال دانسته‌اند.

خدیجه پس از ازدواج با محمد تمام ثروتش را برای دیناسلام خرج کرد. او سه پسر برای محمد آورد، قاسم و عبدالله و طاهر که همگی در کودکی مردند؛ چهار دختر هم داشت به نام‌های زینب، رقیه، ام کلثوم و فاطمه زهرا.[۸]

در مورد ازدواج محمد با خدیجه گفته شده‌است که محمد پیش از ازدواج با خدیجه برای خدیجه کار می‌کرد و خدیجه از زنان ثروتمند قریش بوده‌است. ثروت خدیجه و کارفرما بودن او نشان می‌دهد که پیش از محمد نیز زنان حق داشتن ثروت و حق کارفرما بودن را داشته‌اند و مردان از کار کردن برای زنان شرمسار نبوده‌اند.

 

فرزندان محمد از خدیجه

فرزندان محمد به جز ابراهیم که از ماریه قبطیه کنیز مصری بود و او را مقوقس حاکم مصر اهدا کرده بود، همه از خدیجه بودند که در عدد و نام آنان اختلاف است ولی مشهور آن است که شش تن بودند: دو پسر و چهار دختر.

  1. قاسم نخستین فرزند محمد که قبل از بعثت در مکهمتولد شد و محمد بدین جهت کنیه ابوالقاسم گرفت. او در سن دو سالگی در مکه درگذشت.
  2. زینب بزرگترین دختر محمد که در سن سی سالگی او متولد شد و قبل از اسلام به ازدواج پسرخاله خودابوالعاص بن ربیع درآمد و در سال هشتم هجرت در مدینه درگذشت.
  3. رقیه که قبل از اسلام و بعد از زینب متولد شد، قبل از اسلام به عقد عتبه بن ابی لهب درآمد و پس از نزول سوره مسد قبل از عروسی به دستور ابولهب وام جمیل از شوهر خود جدا شد. سپس به عقدعثمان بن عفان درآمد که در اولین هجرت مسلمانان به حبشه با او همراه بود. آنگاه به مکه بازگشت و به مدینه هجرت نمود و سه روز بعد از جنگ بدر، روز رسیدن خبر فتح، در مدینه درگذشت.
  4. ام کلثوم که در مکه متولد شد، قبل از اسلام به عقدعتبه بن ابی الهب درآمد و مانند خواهر خود قبل از عروسی از او جدا شد. در سال سوم هجرت به ازدواج عثمان درآمد و در سال نهم هجرت درگذشت.
  5. فاطمه که بنا به نقل صحیح و مشهور، پنج سال بعد از بعثت محمد در مکه تولد یافت، در مدینه به ازدواج علی بن ابیطالب درآمد و بعد از کشته شدن محمد در فاصله چهل روز تا هشت ماه (بنا به اختلاف روایات) کشته شد. سوره کوثر در شان وی نازل گردید.[۹]

به نظر می‌آید این نظریه درست است که برخی از اسامی اعلام شده در این صفحه دختران حقیقی محمد نبوده‌اند و ضمن هم‌نام بودن با دختران محمد، او آن‌ها را به فرزندخواندگی قبول کرده‌است. [نیازمند منبع]

 

حضور در زایمان ام رومان

وقتی ام عمرو (قابله) از زنده ماندن ام رومان (همسر ابوبکر) پس از زاییدن عایشه ناامید شد. به درخواستابوبکر، خدیجه را بر بالین ام رومان می‌آورند تا حضور و قدم خدیجه باعث راحتی و سلامت زایمان گردد. پس از حضور خدیجه بر بالین ام رومان، نوزاد و مادر هر دو پس از زایمان، سالم ماندند.[۱۰]

 

ویژگی‌ها

خدیجه زنی بود بسیار مهربان و بیشتر اوقات لباس زرد رنگ می‌پوشید زیرا می‌دانست همسرش محمد بن عبدالله رنگ زرد را در لباس او دوست دارد.[۱۱] او زنی مؤمن و فداکار بود و محمد به شدت او را دوست می‌داشت چنان‌که پس از مرگش بسیار محزون شد و در فراغ او بسیار گریست. خدیجه یکی از محترم‌ترین بانوان نزد تمامی مسلمانان است.

 

جستارهای وابسته

 

پانویس

  1.  مسند احمد بن حنبل، ج۶، ص ۱۱۷ [۱]
  2.  «خبرگزاری فارس - جزئیاتی دربارهٔ مذهب خدیجه (س) و زندگی آن حضرت با پیامبر (ص)». خبرگزاری فارس. ۲۰۱۳-۰۱-۳۰. دریافت‌شده در۲۰۱۸-۰۴-۲۴.
  3.  «مسلمان شدن ورقهٔ بن نوفل پسر عموی خدیجه (س) | ام‌الکتاب، پایگاه اختصاصی حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها».khadijeh.ommolketab.ir. دریافت‌شده در۲۰۱۸-۰۴-۲۴.
  4.  بنات النبی ام ربائبه[۲]
  5.  عایشه بعد از پیغمبر نوشته کورت فریشلر انتشارات امیرکبیر ۱۳۴۳بخش زن زیبا و جوان ابوبکر در آستانه مرگ و زایمان صفحه 6.
  6.  [سفینة البحار، ج 16 ص 279]
  7.  الصحیح من السیره ج۱ ص ۱۲۶
  8.  عایشه بعد از پیغمبر نوشته کورت فریشلر انتشارات امیرکبیر ۱۳۴۳بخش زن زیبا و جوان ابوبکر در آستانه مرگ و زایمان صفحه 6
  9.  رسولی محلاتی، سید هاشم (۱۳۷۹). تاریخ اسلام جلد اول از پیدایش عرب تا پایان خلافت عثمان. دفتر نشر فرهنگ اسلامی. صص. ۵۶.شابک ۹۶۴-۴۳۰-۲۰۰-۱.
  10.  عایشه بعد از پیغمبر نوشته کورت فریشلر انتشارات امیرکبیر ۱۳۴۳بخش زن زیبا و جوان ابوبکر در آستانه مرگ و زایمان صفحه 6 تا 13.
  11.  عایشه بعد از پیغمبر نوشته کورت فریشلر انتشارات امیرکبیر ۱۳۴۳بخش زن زیبا و جوان ابوبکر در آستانه مرگ و زایمان صفحه 6

 

منابع

  • زوجات النبی صلی الله علیه وآله وسلم نوشته: امیر مهنا الخیامی.
  • هذا الحبیب یا محب نوشته: ابوبکر جابر الجزایری.
  • السیرة النبویه نوشته: ابوالحسن علی الحسینی الندوی.
  • بنات النبی ام ربائبه نوشته: جعفر مرتضی عاملی
  • وب‌سایت خدیجه
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۰:۴۷
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام زین العابدین(ع)

«ابو خالد کابلی می گوید: به خدمت امام زین‌العابدین علیه‌السلام وارد شدم و عرض کردم: ای فرزند پیامبر! به من خبر ده از کسانی که خداوند اطاعت آنها را بر من واجب کرده و محبت آنها را بر من فرض نموده، و بر همگان واجب است که بعد از رسول اکرم صلی الله علیه و آله از آنها پیروی کنند. فرمود:«ای کنگر! «اولی الأمر» که خدای تبارک و تعالی آنها را بر مردم، امام واجب الاطاعه قرار داده، امیر مومنان علی بن ابی طالب علیه‌السلام، سپس امام حسن، آنگاه امام حسین است و بعد از او امر به ما منتهی شده است».ابو خالد می گوید: امام علیه‌السلام دیگر ساکت شد و من پرسیدم:ای سرور من، از امیر مومنان به ما روایت شده که خداوند هرگز زمین را خالی از حجت نمی گذارد، بعد از شما امام و حجت کیست؟ فرمود:«بعد از من پسرم محمد، که نامش در تورات «باقر» است؛ زیرا علم را می شکافد چه شکافتنی، بعد از او پسرش جعفر، که نامش در آسمان‌ها «صادق» است».ابو خالد می گوید: عرض کردم: چگونه است که او را «صادق» می گویند، در حالیکه همه ی شما صادق (راستگو) هستید؟! فرمود:«پدرم از پدرش، از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل کرد که هرگاه پسرم: جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب متولد شود او را «صادق» بنامید، زیرا پنجمین پسرش نیز نامش جعفر خواهد بود و به دروغ ادعای امامت خواهد کرد و نام او در پیش خدای تبارک و تعالی «جعفر کذاب» است که ادعای دروغ می کند، با پدرش مخالفت می کند و بر برادرش حسد می ورزد. و به هنگام غیبت او تلاش فراوان می کند که او را لو دهد».آنگاه امام سجاد علیه‌السلام به شدت گریست و فرمود:«کأنی بجعفر الکذاب و قد حمل طاغیة زمانه علی تفتیش امر ولی الله، والمغیب فی حفظ الله و التوکیل بحرم ابیه، جهلا منه بولادته، و حرصا منه علی قتله ان ظفر به و طمعا فی میراثه حتی یأخذه بغیر حقه».«گویی جعفر کذاب را با چشم خود می بینم که طاغوت زمانش را وادار می کند که اقامتگاه ولی الله اعظم را تفتیش کند و به حرم پدرش سپاه بریزد، در حالیکه آن امام غائب از نظر در حفظ و حراست خداست».«این همه تلاش جعفر برای این است که او از داستان تولد اطلاعی ندارد و بسیار حریص است که اگر او را بیابد به قتل برساند و چشم طمع به  میراث او دوخته است که به ناحق آن را بخورد».

کمال الدین/ ص320

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۵:۴۰
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

کلام امام زمان(عج)

قلوبُنا أوعیةٌ لمشیة الله فإذا شاء شئنا

ای شیعه ما 
قلب‌های ما ظرف‌هایی است برای مشیّت خداوند، پس زمانی که او بخواهد ما نیز می‌خواهیم.

منابع:الغیبة (للطوسی)/ کتاب الغیبة للحجة / النص / 247 / 2 - فصل الکلام فی ولادة صاحب الزمان و إثباتها بالدلیل و الأخباربحار الأنوار (ط - بیروت) / ج 25 / 337 / فصل فی بیان التفویض و معانیه ..... ص : 328بحار الأنوار (ط - بیروت) / ج 52 / 51 / باب 18 ذکر من رآه صلوات الله علیه ..... ص : 1

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۴:۳۸
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام جواد(ع)

مطابق این حدیث شریف، ظهور حضرت بقیة الله ارواحنا لتراب مقدمه الفدا، از وعده های قطعی حق تعالی است که توسط همه ی پیامبران عظیم الشأن علیهم السلام نوید ظهور او داده شده است. هنگامی که ظهور آن حضرت از «میعاد» باشد، دیگر در آن «بدا» ممکن نیست، که در این صورت «خلف وعده» به شمار می آید، چنانکه قرآن کریم فرموده است:- «فلا تحسبن الله مخلف وعده رسله».- «هرگز گمان مبر که خداوند وعده ای را که به وسیله ی پیامبرانش ابلاغ نموده، خلف کند».

سوره ابراهیم/ آیه47

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۳:۴۶
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام صادق(ع)

«یزجر الناس قبل قیام القائم عن معاصیهم بنار یظهر فی السماء و حمره تجلل السماء، و خسف ببغداد و خسف ببلد البصرة، و دماء تسفک بها، و خراب دورها، و فناء یقع فی اهلها، و شمول اهل العراق خوف لا یکون معه قرار».

 

- «پیش از قیام قائم (ارواحنا فداه) مردم به وسائلی از گناه ترسانیده می شوند:1- به وسیله ی آتشی که در آسمان ظاهر می شود.2- به وسیله ی سرخی فراگیری که آسمان را فرامی گیرد.3- به وسیله ی خسفی در بغداد.4- به وسیله ی خسفی در شهر بصره.5- به وسیله ی خون‌هایی که در بصره ریخته می شود.6 به وسیله ی ترس و اضطرابی که همه ی عراق را فرامی گیرد و آرامش را از همه ی آنها سلب می کند».

اعلام الوری/ ص429

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۳:۴۴
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام محمد باقر(ع)

«ام هانی می گوید از خدمت امام باقر علیه‌السلام در مورد آیه ی شریفه ی «فلا اقسم بالخنس»: «سوگند به ناپدید شونده ها» [1] پرسیدم، فرمود:-«امام یخنس سنته ستین و مأتین، ثم یظهر کالشهاب یتوقد فی اللیلة الظلماء، فان ادرکت زمانه قرت عینک».- «او امامی است که در سال 260 (سال رحلت امام حسن عسگری) از دیده ها مخفی می شود و سپس چون ستاره ای فروزان ظاهر شود که در شب تاریک می درخشد. اگر زمان او را درک کنی دیدگانت روشن می شود». [2]

1- تکویر/ 152- اصول کافی/ ج1/ ص276

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۵:۳۰
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

پیامبر اکرم(ص)

الا و نحن بنو عبدالمطلب سادة اهل الجنة انا و علی و جعفر و حمزة و الحسن و الحسین و فاطمة و المهدی (علیه‌السلام) .

آگاه باشید که ما فرزندان عبدالمطلب: من و علی و جعفر و حمزه و حسن و حسین و فاطمه و مهدی (سلام الله علیهم)، سروران اهل بهشتیم .

سلیم بن قیس/ ص245

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۴:۱۵
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام صادق(ع)

«یفقد الناس امامهم، یشهد الموسم فیراهم و لا یرونه».

«امام و پیشوای مردم غایب می شود، در موسم حج شرکت می کند و مردم را می بیند ولی مردم او را نمی بینند».

اثباة الهدة/ ج3/ ص443

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۳:۳۳
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام رضا(ع)

«لایری جسمه و لا یسمی اسمه».

ریان بن صلت می گوید: از امام رضا علیه‌السلام در مورد حضرت قائم ارواحنا فداه سوال شد، فرمود: «شخص او از دیده ها ناپدید می شود و نام او برده نمی شود.»

اثباة الهداة/ ج3/ ص477

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۶:۵۰
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام حسن عسگری(ع)

یَعْقُوبُ  بْنُ  مَنْقُوشٍ  قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی ع وَ هُوَ جَالِسٌ عَلَى دُکَّانٍ فِی الدَّارِ وَ عَنْ یمِینِهِ بَیتٌ عَلَیهِ سِتْرٌ مُسَبَّلٌ فَقُلْتُ لَهُ یا سَیدِی مَنْ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ فَقَالَ ارْفَعِ السِّتْرَ فَرَفَعْتُهُ فَخَرَجَ إِلَینَا غُلَامٌ خُمَاسِی  

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۷:۰۰
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

پیامبر اکرم(ص)

یلتفت المهدی و قد نزل عیسی بن مریم (علیه‌السلام) کانما یقطر من شعره الماء، فیقول المهدی: تقدم صل بالناس، فیقول: انما اقیمت الصلاة لک، فیصلی خلف رجل من ولدی .

 

حضرت مهدی (علیه‌السلام) متوجه می شود و می بیند که حضرت عیسی (علیه‌السلام) فرود آمده است، گویی از موی مبارکش قطرات آب فرو می ریزد. حضرت مهدی (علیه‌السلام) می فرماید: جلو بیا و با مردم نماز بخوان. حضرت عیسی (علیه‌السلام) می فرماید: نماز برای تو اقامه شده است. آنگاه حضرت عیسی (علیه‌السلام) پشت سر مردی از فرزندان من نماز می خواند .

 

الصواعق المحرقة/ ص98 و عقد الدرر/ ص17

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۷:۰۰
محمدرضا زارع

20- وَ قَالَ (علیه السلام): أَقِیلُوا ذَوِی الْمُرُوءَاتِ عَثَرَاتِهِمْ فَمَا یَعْثُرُ مِنْهُمْ عَاثِرٌ

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۹:۲۰
محمدرضا زارع