عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

عصر ظهور

موسسه مجازی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

نویسند و گردآورنده مطالب : محمد رضا زارع
#نشر مطالب باذکر نشانی این وبلاگ بلامانع است!
_____________________

حدیث روز:

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ مِنَ الْخَیْرِ مَا یُعَجَّلُ
اصول کافى جلد3 صفحه: 212 روایة:4

ترجمه :
رسول خدا (ص) فرمود: همانا خدا کارهاى خیر، زود انجام شده را دوست دارد.

__________________________
*دوستان مارا در لینک زیر حتما دنبال کنید.*

دوستانی که بنده را دنبال میکنند، در صورتی که آدرس سایتشان نیز در فهرست دنبال کنندگانمون ثبت باشه و لینک دنبال کردن هم داشته باشند دنبال خواهند شد


#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند..  /\   /\

 

104-  و من خطبة له (علیه السلام)
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه وآله) وَ لَیْسَ أَحَدٌ مِنَ الْعَرَبِ یَقْرَأُ کِتَاباً وَ لَا یَدَّعِی نُبُوَّةً وَ لَا وَحْیاً فَقَاتَلَ بِمَنْ أَطَاعَهُ مَنْ عَصَاهُ یَسُوقُهُمْ إِلَی مَنْجَاتِهِمْ وَ یُبَادِرُ بِهِمُ السَّاعَةَ أَنْ تَنْزِلَ بِهِمْ یَحْسِرُ الْحَسِیرُ وَ یَقِفُ الْکَسِیرُ فَیُقِیمُ عَلَیْهِ حَتَّی یُلْحِقَهُ غَایَتَهُ إِلَّا هَالِکاً لَا خَیْرَ فِیهِ حَتَّی أَرَاهُمْ مَنْجَاتَهُمْ وَ بَوَّأَهُمْ مَحَلَّتَهُمْ فَاسْتَدَارَتْ رَحَاهُمْ وَ اسْتَقَامَتْ قَنَاتُهُمْ وَ ایْمُ اللَّهِ لَقَدْ کُنْتُ مِنْ سَاقَتِهَا حَتَّی تَوَلَّتْ بِحَذَافِیرِهَا وَ اسْتَوْسَقَتْ فِی قِیَادِهَا مَا ضَعُفْتُ وَ لَا جَبُنْتُ وَ لَا خُنْتُ وَ لَا وَهَنْتُ وَ ایْمُ اللَّهِ لَأَبْقُرَنَّ الْبَاطِلَ حَتَّی أُخْرِجَ الْحَقَّ مِنْ خَاصِرَتِهِ.
#قال السید الشریف الرضی : و قد تقدم مختار هذه الخطبة إلا أننی وجدتها فی هذه الروایة علی خلاف ما سبق من زیادة و نقصان فأوجبت الحال إثباتها ثانیة.#

خطبه 104-پیامبر و فضیلت خویش 
ره آورد بعثت پیامبر (ص) 
پس از ستایش پروردگار، 
همانا خداوند سبحان، حضرت محمد (ص) را مبعوث فرمود، در روزگارانی که عرب کتابی نخوانده و ادعای وحی و پیامبری نداشت پیامبر اسلام (ص) با یارانش به مبارزه با مخالفان پرداخت تا آنان را به سرمنزل نجات کشاند، و پیش از آنکه مرگشان فرا رسد آنان را به رستگاری رساند، با خستگان مدارا کرد، و شکسته حالان را زیر بال گرفت تا همه را به راه راست هدایت کرد، جز آنان که راه گمراهی پیمودند، و در آنها خیری نبود همه را نجات داد، و در جایگاه مناسب رستگاری، استقرارشان بخشید، تا آنکه آسیاب زندگی آنان به چرخش درآمد، و نیزه شان تیز شد. به خدا سوگند! من در دنباله آن سپاه بودم، تا باطل شکست خورد و عقب نشست، و همه رهبری اسلام را فرمانبردار شدند، در این راه هرگز ناتوان نشدم، و نترسیدم، و خیانت نکردم، و سستی در من راه نیافت به خدا سوگند! درون باطل را می شکافم تا حق را از پهلویش بیرون کشم.

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۸ ، ۱۳:۴۴
محمدرضا زارع

#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند..  /\   /\

 

«١٥٦»اَلَّذِینَ‌ إِذا أَصابَتْهُمْ‌ مُصِیبَةٌ‌ قالُوا إِنّا لِلّهِ‌ وَ إِنّا إِلَیْهِ‌ راجِعُونَ‌ 
(صابران)کسانى هستند که هرگاه مصیبتى به آنها رسد،مى‌گویند:ما از آنِ‌ خدا هستیم و به‌سوى او بازمى‌گردیم . 
نکته‌ها: 
صابران،به جاى خودباختگى و پناهندگى به دیگران،تنها به خدا پناه مى‌برند.زیرا از دید آنها،تمام جهان کلاس درس و میدان آزمایش است که باید در آن رشد کنیم.دنیا جاى ماندن نیست،خوابگاه و عشرتکده نیست و شداید و سختى‌هاى آن نیز نشانه‌ى بى‌مهرى خداوند نیست.ناگوارى‌ها براى آن است که زیر پاى ما داغ شود تا تندتر و سریع‌تر حرکت کنیم،بنابراین در تلخى‌ها نیز شیرینى است.زیرا شکوفا شدن استعدادها،کامیابى از پاداش‌هاى الهى را بدنبال دارد. 
مصیبت‌هایى که از طرف اوست،تصرف مالک حقیقى و خداوند در مملوک خود است.اگر انسان بداند که خداوند حکیم و رحیم است و او نیز بنده‌اى بوده که قبلاً هیچ نبوده؛ «لَمْ‌ یَکُ‌ شَیْئاً» ١و حتّى بعد از مراحلى هم چیز قابل ذکرى نبوده است؛ «لَمْ‌ یَکُنْ‌ شَیْئاً مَذْکُوراً» ٢خواهد پذیرفت که من باید در اختیار او باشم.او مرا از جماد به نبات،و از نبات به حیوان و از مرتبه‌ى حیوانیّت به انسانیّت سوق داده و این حوادث را براى رشد و ارتقاى من قرار داده است.همان گونه که ما دانه‌ى گندم را زیر فشار،آرد مى‌کنیم و بعد نیز در آتش تنور،تبدیل به نان مى‌کنیم تا مراحل وجودى او را بالا بریم. 
شعار صابران «إِنّا لِلّهِ‌ وَ إِنّا إِلَیْهِ‌ راجِعُونَ‌» است.در حدیث مى‌خوانیم:هرگاه با مصیبتى مواجه شدید،جمله‌ى «إِنّا لِلّهِ‌ وَ إِنّا إِلَیْهِ‌ راجِعُونَ‌» را بگویید. ١گفتن «إِنّا لِلّهِ‌» و یاد خدا به هنگام ناگوارى‌ها،آثار فراوان دارد: 
الف:انسان را از کلام کفرآمیز و شکایت بازمى‌دارد . 
ب:موجب تسلیت و دلدارى و تلقین به انسان است. 
ج:مانع وسوسه‌هاى شیطانى است. 
د:اظهار عقاید حقّ‌ است. 
ه‍‌:براى دیگران درس و الگو شدن است. 
مردم در برابر مشکلات و مصائب چند دسته‌اند: 
الف:گروهى جیغ و داد مى‌کنند. «إِذا مَسَّهُ‌ الشَّرُّ جَزُوعاً» ٢
ب:گروهى بردبار و صبور هستند. «وَ بَشِّرِ الصّابِرِینَ‌» 
ج:گروهى علاوه بر صبر،شکرگزارند.«اللهم لک الحمد حمد الشاکرین لک على مصابهم» ٣
این برخوردها،نشانه‌ى معرفت هرکس نسبت به فلسفه‌ى مصائب و سختى‌هاست.همان گونه که کودک،از خوردن پیاز تند،بى‌تابى مى‌کند و نوجوان تحمّل مى‌کند،ولى بزرگسال پول مى‌دهد تا پیاز خریده و بخورد. 
پیام‌ها: 
١-ریشه‌ى صبر،ایمان به خداوند،معاد و امید به دریافت پاداش است. «اَلصّابِرِینَ‌ اَلَّذِینَ‌... قالُوا إِنّا لِلّهِ‌ وَ إِنّا إِلَیْهِ‌ راجِعُونَ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۸ ، ۱۶:۰۴
محمدرضا زارع

#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند..  /\   /\

#حدیث_مهدوی
 

امام جواد(ع)

 

«امیة بن علی قیسی می گوید: به خدمت امام جواد علیه السلام عرض کردم: جانشین بعد از شما کیست؟ فرمود:«ابنی علی، ابنی علی، ثم اطرق ملیا ثم رفع رأسه، ثم قال: انها ستکون حیرة».«پسرم علی، پسرم علی (امام هادی علیه السلام) سپس سر مبارکش را پایین انداخت و مدتی در اندیشه فرو رفت. آنگاه سر مبارکش را بلند کرد و فرمود: آنگاه حیرت و سرگردانی خواهد بود».گفتم: هنگامی که حیرت و سرگردانی پیش آید به کجا برویم؟! فرمود: جایی نیست، جایی نیست، جایی نیست. باز تکرار کردم: کجا برویم؟! فرمود: به سوی مدینه. گفتم: کدام مدینه؟ فرمود: همین مدینه مگر جز این مدینه، مدینه ی دیگری نیز وجود دارد؟!».

بحار الانوار/ ج51/ ص156

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۸ ، ۱۵:۲۵
محمدرضا زارع

#دوستان عزیزی که نماز و روزه و ختم قرآن قضای اموات(ره) برگردنشان میباشد می توانند با مراجعه به منوهای بالای صفحه وبلاگ وارد گزینه نماز و روزه استیجاری شوند واین دین بزرگ را از خود ساقط کنند..  /\   /\

 

103-  و من خطبة له (علیه السلام)
>فی التزهید فی الدنیا<
أَیُّهَا النَّاسُ انْظُرُوا إِلَی الدُّنْیَا نَظَرَ الزَّاهِدِینَ فِیهَا الصَّادِفِینَ عَنْهَا فَإِنَّهَا وَ اللَّهِ عَمَّا قَلِیلٍ تُزِیلُ الثَّاوِیَ السَّاکِنَ وَ تَفْجَعُ الْمُتْرَفَ الآْمِنَ لَا یَرْجِعُ مَا تَوَلَّی مِنْهَا فَأَدْبَرَ وَ لَا یُدْرَی مَا هُوَ آتٍ مِنْهَا فَیُنْتَظَرَ سُرُورُهَا مَشُوبٌ بِالْحُزْنِ وَ جَلَدُ الرِّجَالِ فِیهَا إِلَی الضَّعْفِ وَ الْوَهْنِ فَلَا یَغُرَّنَّکُمْ کَثْرَةُ مَا یُعْجِبُکُمْ فِیهَا لِقِلَّةِ مَا یَصْحَبُکُمْ مِنْهَا رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً تَفَکَّرَ فَاعْتَبَرَ وَ اعْتَبَرَ فَأَبْصَرَ فَکَأَنَّ مَا هُوَ کَائِنٌ مِنَ الدُّنْیَا عَنْ قَلِیلٍ لَمْ یَکُنْ وَ کَأَنَّ مَا هُوَ کَائِنٌ مِنَ الْآخِرَةِ عَمَّا قَلِیلٍ لَمْ یَزَلْ وَ کُلُّ مَعْدُودٍ مُنْقَضٍ وَ کُلُّ مُتَوَقَّعٍ آتٍ وَ کُلُّ آتٍ قَرِیبٌ دَانٍ.
>صفة العالم<
و منها : الْعَالِمُ مَنْ عَرَفَ قَدْرَهُ وَ کَفَی بِالْمَرْءِ جَهْلًا أَلَّا یَعْرِفَ قَدْرَهُ وَ إِنَّ مِنْ أَبْغَضِ الرِّجَالِ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی لَعَبْداً وَکَلَهُ اللَّهُ إِلَی نَفْسِهِ جَائِراً عَنْ قَصْدِ السَّبِیلِ سَائِراً بِغَیْرِ دَلِیلٍ إِنْ دُعِیَ إِلَی حَرْثِ الدُّنْیَا عَمِلَ وَ إِنْ دُعِیَ إِلَی حَرْثِ الْآخِرَةِ کَسِلَ کَأَنَّ مَا عَمِلَ لَهُ وَاجِبٌ عَلَیْهِ وَ کَأَنَّ مَا وَنَی فِیهِ سَاقِطٌ عَنْهُ.
>آخر الزمان<
و منها : وَ ذَلِکَ زَمَانٌ لَا یَنْجُو فِیهِ إِلَّا کُلُّ مُؤْمِنٍ نُوَمَةٍ إِنْ شَهِدَ لَمْ یُعْرَفْ وَ إِنْ غَابَ لَمْ یُفْتَقَدْ أُولَئِکَ مَصَابِیحُ الْهُدَی وَ أَعْلَامُ السُّرَی لَیْسُوا بِالْمَسَایِیحِ وَ لَا الْمَذَایِیعِ الْبُذُرِ أُولَئِکَ یَفْتَحُ اللَّهُ لَهُمْ أَبْوَابَ رَحْمَتِهِ وَ یَکْشِفُ عَنْهُمْ ضَرَّاءَ نِقْمَتِهِ.
أَیُّهَا النَّاسُ سَیَأْتِی عَلَیْکُمْ زَمَانٌ یُکْفَأُ فِیهِ الْإِسْلَامُ کَمَا یُکْفَأُ الْإِنَاءُ بِمَا فِیهِ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَعَاذَکُمْ مِنْ أَنْ یَجُورَ عَلَیْکُمْ وَ لَمْ یُعِذْکُمْ مِنْ أَنْ یَبْتَلِیَکُمْ وَ قَدْ قَالَ جَلَّ مِنْ قَائِلٍ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ وَ إِنْ کُنَّا لَمُبْتَلِینَ.
# قال السید الشریف الرضی : أما قوله (علیه السلام) کل مؤمن نومة فإنما أراد به الخامل الذکر القلیل الشر و المساییح جمع مسیاح و هو الذی یسیح بین الناس بالفساد و النمائم و المذاییع جمع مذیاع و هو الذی إذا سمع لغیره بفاحشة أذاعها و نوه بها و البذر جمع بذور و هو الذی یکثر سفهه و یلغو منطقه.#

خطبه 103-در تشویق به زهد 
روش برخورد با دنیا 
ای مردم! به دنیا چونان زاهدان رویگردان از آن، بنگرید، به خدا سوگند! دنیا به زودی ساکنان خود را از میان می برد، و رفاه زدگان ایمن را به درد می آورد، آنچه از دست رفت و پشت کرده هیچگاه برنمی گردد، و آینده به روشنی معلوم نیست تا در انتظارش باشند. شادی و سرور دنیا با غم و اندوه آمیخته، و توانایی انسان به ضعف و سستی می گراید، زیباییها و شگفتیهای دنیا شما را مغرور نسازد، زیرا زمان کوتاهی دوام ندارد. 
خدا بیامرزد کسی را که به درستی فکر کند، و پند گیرد، و آگاهی یابد، و بینا شود، پس به زودی خواهید دانست که آنچه از دنیا وجود داشت از آن چیزی نمانده، و آنچه از آخرت است جاویدان خواهد ماند، هر چیز که به شمارش آید پایان پذیرد، و هر چه انتظارش می کشیدید خواهد آمد، و آن چه آمدنی است نزدیک باشد 
ارزش عالم و بی ارزشی جاهل دانا کسی است که قدر خود را بشناسد، و در نادانی انسان این بس که ارزش خویش نداند. دشمن رویترین افراد نزد خدا کسی که خدا او را به حال خود واگذاشته تا از راه راست منحرف گردد، و بدون راهنما برود، اگر به محصولات دنیا دعوت شود تا مرز جان تلاش کند اما چون به آخرت و نعمتهای گوناگونش دعوت شود، سستی ورزد، گویا آنچه برای آن کار می کند بر او واجب و آنچه نسبت به آن کوتاهی و تنبلی می کند، لزومی ندارد. 
سخنی از آینده و این روزگاری است که جز مومن بی نام و نشان از آن رهایی نیابد، در میان مردم است او را نشناسند، و در میان جمعیت که نباشد کسی سراغ او را نگیرد، آنها چراغهای هدایت، و نشانه های رستگاریند، نه فتنه انگیزند و اهل فساد، و نه سخنان دیگران و زشتی این و آن را به مردم رسانند، خدا درهای رحمت را به روی آنان باز کرده و سختی عذاب خویش را از آنان گرفته است. ای مردم! به زودی زمانی بر شما خواهد رسید که اسلام چونان ظرف واژگون شده، آنچه در آن بود ریخته می شود 
ای مردم! خداوند به شما ظلم نخواهد کرد و از این جهت تامین داده است اما هرگز شما را ایمن نساخت که آزمایش نفرماید، چه این سخن از آن ذات برتر است که فرمود: در جریان نوح پیامبر نشانه هائی است و ما مردم را می آزماییم (مومنون، آیه 30((هدف امام از جمله (کل مومن نوبه) یعنی گمنام و ناشناخته می باشند و جمله (المساییح) که جمع مسایح می باشد کسی است که در میان مردم و غیبت کردن و گناه و فساد سرگرم است و کلمه (المذاییع) که جمع مذیاع است کسی است که چون حرف زشتی را بشنود رواج می دهد و (البذر) جمع بذور کسی است که بسیار نادان و بیهوده گو می باشد)

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۸ ، ۱۲:۱۹
محمدرضا زارع

«١٥٥»وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ‌ بِشَیْ‌ءٍ مِنَ‌ الْخَوْفِ‌ وَ الْجُوعِ‌ وَ نَقْصٍ‌ مِنَ‌ الْأَمْوالِ‌ وَ الْأَنْفُسِ‌ وَ الثَّمَراتِ‌ وَ بَشِّرِ الصّابِرِینَ‌ 
و قطعاً شما را با چیزى از ترس،گرسنگى،زیان مالى و جانى و کمبود محصولات، آزمایش مى‌کنیم و صابران(در این حوادث و بلاها را)بشارت بده. 
نکته‌ها: 
خداوند متعال،همه‌ى انسان‌ها را آزمایش مى‌کند،امّا آزمایش و امتحان همه یکسان نیست.تمام جهان،صحنه آزمایش و تمام مردم حتّى پیامبران نیز مورد امتحان قرار مى‌گیرند.باید بدانیم که آزمایش‌هاى خداوند براى رفع ابهام نیست،بلکه براى شکوفایى استعدادها و پرورش انسان‌ها است. 
وسایل آزمایش الهى نیز تمام حوادث تلخ و شیرین و از جمله ترس و گرسنگى،زیان مالى و جانى و کمبود محصولات است.ترس از دشمن،محاصره‌ى اقتصادى،جنگ و جهاد و اعزام فرزندان و عزیزان به میدان‌هاى نبرد،از جمله امتحانات است. 
براى پیروزى در آزمایشِ‌ خوف از دشمن،نیاز به توکّل و یاد خداوند است و براى مبارزه با کمبودها،نیاز به صبر و پایدارى است که در دو آیه‌ى قبل راه نشان داده شده است. «وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ‌» 
لازم نیست همه‌ى مردم با همه‌ى مسائل آزمایش شوند،بلکه ممکن است: 
الف:هرکس با چیزى آزمایش شود. 
ب:فردى در آزمایشى روسفید باشد،ولى در امتحان دیگرى رسوایى به بار آورد. 
ج:ممکن است آزمایش فردى،وسیله‌ى آزمایش دیگران نیز باشد. 
گاهى کم شدن مال و محصولات یا پیدا شدن خوف و ترس و سایر مشکلات،به خاطر آزمایش الهى است،ولى در بعضى اوقات،این امور کیفر اعمال خود انسان‌هاست. 
انسان‌ها گاهى مرتکب بعضى گناهان مى‌شوند که خداوند آنها را به برخى گرفتارى‌ها مبتلا مى‌کند.حضرت على علیه السلام مى‌فرماید:«ان الله یبتلى عباده عند الاعمال السیئة بنقص الثمرات و حبس البرکات و اغلاق خزائن الخیرات لیتوب تائب و یتذکّر متذکّر» ١همانا خداوند، بندگان خود را به خاطر اعمال فاسدشان،به کمبود محصول و حبس برکت و بسته شدن منابع خیر،گرفتار مى‌کند تا شاید متذکّر شوند و توبه نمایند. 
البتّه همین تنبّه نیز آزمایش است،همان گونه که براثر ایمان نعمتى مى‌دهد که وسیله آزمایشى است؛ «لَأَسْقَیْناهُمْ‌ ماءً غَدَقاً لِنَفْتِنَهُمْ‌ فِیهِ‌» ٢همانا آبى گوارا به آنان نوشاندیم تا ایشان را آزمایش کنیم. 
خداوند چندین عنایت به صابران نموده است از جمله: 
١-محبّت. «وَ اللّهُ‌ یُحِبُّ‌ الصّابِرِینَ‌» ٣
٢-نصرت. «إِنَّ‌ اللّهَ‌ مَعَ‌ الصّابِرِینَ‌» ٤
٣-بهشت. «یُجْزَوْنَ‌ الْغُرْفَةَ‌ بِما صَبَرُوا» ٥
٤-پاداش بى‌حساب. «إِنَّما یُوَفَّى الصّابِرُونَ‌ أَجْرَهُمْ‌ بِغَیْرِ حِسابٍ‌» ٦
٥-بشارت. «بَشِّرِ الصّابِرِینَ‌» 
راه پیروزى در آزمایش‌هاى الهى چند چیز است: 
الف:صبر و مقاومت. 
ب:توجّه به گذرا بودن حوادث و مشکلات. 
ج:توجّه به تاریخ گذشتگان که چگونه مشکلات را پشت سر گذارده‌اند. 
د:توجّه به اینکه همه مشکلات ما در منظر و دید خداست و همه چیز حساب دارد.امام حسین علیه السلام وقتى فرزندش روى دستانش تیر خورد و شهید شد،فرمود:«هون على ما نزل بى انه بعین الله» ٧این حادثه سخت،چون خدا مى‌بیند برایم آسان مى‌نماید. پیام‌ها: 
١-آزمایش و امتحان یک برنامه و سنّت حتمى الهى است. «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ‌» 
٢-ناگوارى‌ها،سبب مقاومت و رشد است.بسیارى از صفات انسان از قبیل صبر، رضا،تسلیم،قناعت،زهد،تقوا،حلم و ایثار،در سایه‌ى برخورد با تنگدستى‌ها است. «وَ بَشِّرِ الصّابِرِینَ‌» 
٣-مورد بشارت،در آیه بیان نشده است به خاطر همین شامل انواع بشارت‌هاى الهى مى‌باشد. «بَشِّرِ الصّابِرِینَ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۸ ، ۱۶:۵۰
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی
 

امام صادق(ع)

«اذا اجتمعت ثلاثة اسماء متوالیة: محمد و علی و الحسن فالرابع القائم (علیه‌السلام)».

-«هنگامی که سه نام: محمد و علی و حسن (علیه‌السلام)، پشت سر هم قرار گرفت، چهارمی آنها قائم (ارواحنا فداه) می باشد».

کمال الدین صدوق/ ص333

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۸ ، ۱۳:۰۹
محمدرضا زارع

102-  و من خطبة له (علیه السلام)
> تجری هذا المجری و فیها ذکر یوم القیامة و أحوال الناس المقبلة <
>یوم القیامة<
وَ ذَلِکَ یَوْمٌ یَجْمَعُ اللَّهُ فِیهِ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ لِنِقَاشِ الْحِسَابِ وَ جَزَاءِ الْأَعْمَالِ خُضُوعاً قِیَاماً قَدْ أَلْجَمَهُمُ الْعَرَقُ وَ رَجَفَتْ بِهِمُ الْأَرْضُ فَأَحْسَنُهُمْ حَالًا مَنْ وَجَدَ لِقَدَمَیْهِ مَوْضِعاً وَ لِنَفْسِهِ مُتَّسَعاً.
>حال مقبلة علی الناس<
و منها : فِتَنٌ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ لَا تَقُومُ لَهَا قَائِمَةٌ وَ لَا تُرَدُّ لَهَا رَایَةٌ تَأْتِیکُمْ مَزْمُومَةً مَرْحُولَةً یَحْفِزُهَا قَائِدُهَا وَ یَجْهَدُهَا رَاکِبُهَا أَهْلُهَا قَوْمٌ شَدِیدٌ کَلَبُهُمْ قَلِیلٌ سَلَبُهُمْ یُجَاهِدُهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ قَوْمٌ أَذِلَّةٌ عِنْدَ الْمُتَکَبِّرِینَ فِی الْأَرْضِ مَجْهُولُونَ وَ فِی السَّمَاءِ مَعْرُوفُونَ فَوَیْلٌ لَکِ یَا بَصْرَةُ عِنْدَ ذَلِکِ مِنْ جَیْشٍ مِنْ نِقَمِ اللَّهِ لَا رَهَجَ لَهُ وَ لَا حَسَّ وَ سَیُبْتَلَی أَهْلُکِ بِالْمَوْتِ الْأَحْمَرِ وَ الْجُوعِ الْأَغْبَرِ.

خطبه 102-در زمینه سختیها 
وصف روز قیامت 
قیامت روزی است که خداوند همه انسانهای گذشته و آینده را برای رسیدگی دقیق حساب و رسیدن به پاداش اعمال، گرد آورد، همه فروتنانه به پاخیزند، عرق از سر و رویشان و کنار دهانشان جاری است، و زمین زیر پایشان لرزان است، نیکوحالترین آنان کسی است که جای گذاشتن دو پایش را پیدا کند یا جایی برای آسوده ماندن بیابد. 
خبر از آینده خونین بصره و رزم مجاهدانی پیروز فتنه هایی چون تاریکی شب که هیچ نیرویی نمی تواند برابر آنان بایستد، و هیچ کس نتواند پرچمهای آن را پایین کشد، به سوی شما می آیند چونان شتری که مهارشده، و جهاز بر پشت آن نهاده، و ساربان آن را کشانده و به سرعت می راند فتنه جویان کسانی هستند که ضربات آنها شدید و غارتگری آنان اندک است. مردمی با آنان جهاد می کنند که در چشم متکبران خوار، و در روی زمین گمنام، و در آسمانها معروفند، در این هنگام، وای بر تو ای بصره! از سپاهی که نشانه خشم و انتقام الهی است، بی گرد و غبار و صدایی به تو حمله خواهند کرد، و چه زود ساکنانت به مرگ سرخ و گرسنگی غبارآلود دچار می گردند.

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۸ ، ۰۹:۴۴
محمدرضا زارع

«١٥٤»وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ‌ یُقْتَلُ‌ فِی سَبِیلِ‌ اللّهِ‌ أَمْواتٌ‌ بَلْ‌ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ‌ لا تَشْعُرُونَ‌ و به آنها که در راه خدا کشته مى‌شوند مرده نگوئید،بلکه آنان زنده‌اند، ولى شما نمى‌فهمید. 
نکته‌ها: 
در جنگ بدر،چهارده نفر از مسلمانان به شهادت رسیدند که شش نفر آنها از مهاجران و هشت نفر از انصار بودند.برخى از مردم مى‌گفتند:فلانى مُرد.این آیه نازل شد و آنان را از این تفکّر نهى کرد. ١
شهدا،نه تنها نامشان یا آثار کارهایشان زنده و باقى است،بلکه یک زندگى واقعى برزخى دارند.زندگى‌اى که در آن رزق و شادى و بشارت است،زندگى در جوار رحمت خدا که در آن حزن و ترس وجود ندارد.مشخّصات این زندگى،در تفسیر آیات ١٦٨ تا ١٧٠ سوره آل عمران خواهد آمد.ان‌شاءاللّه. 
شهادت در راه خدا،شامل کشته شدن در میدان نبرد،ترور و سوءقصد دشمنان،کشته شدن مؤمنان در دفاع از جان و ناموس و مال،در هر مکان و زمان مى‌شود. 
پیام‌ها: 
١-نگرشهاى محدود مادّى را باید با ایمان به خدا و گفته‌هاى او تکمیل و تصحیح کرد. «لا تَقُولُوا» 
٢-تکالیف سخت،نیاز به پشتوانه اعتقادى و جبران خسارت‌ها دارد.آرى،کسى که بداند زنده است،به شهادت رو مى‌کند. «لا تَقُولُوا... أَمْواتٌ‌ بَلْ‌ أَحْیاءٌ» 
٣-شهادت،زمانى ارزش دارد که در راه خدا باشد. «فِی سَبِیلِ‌ اللّهِ‌» 
٤-پیکار در راه دین،از ارزشهاى والا در پیشگاه خداوند است. «یُقْتَلُ‌ فِی سَبِیلِ‌ اللّهِ‌» 
٥-روح،بعد از مرگ باقى است،هرچند جسم و بدن متلاشى شود. «أَحْیاءٌ» 
٦-سرچشمه بسیارى از تحلیل‌ها،ناآگاهى از واقعیّات است. «لا تَقُولُوا، لا تَشْعُرُونَ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۸ ، ۱۷:۵۶
محمدرضا زارع

 

#حدیث_مهدوی

امیر المومنین(ع)

نْتَظِرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ

منتظر فرج [آل محمد] باشید و از رحمت خدا ناامید نگردید به راستی که محبوبترین کارها نزد خداوند بزرگ، انتظار فرج است.

بحارالانوار/ ج52/ ص123

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۸ ، ۱۶:۱۸
محمدرضا زارع

101-  و من خطبة له (علیه السلام)
>و هی إحدی الخطب المشتملة علی الملاحم <
الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ قَبْلَ کُلِّ أَوَّلٍ وَ الْآخِرِ بَعْدَ کُلِّ آخِرٍ وَ بِأَوَّلِیَّتِهِ وَجَبَ أَنْ لَا أَوَّلَ لَهُ وَ بِآخِرِیَّتِهِ وَجَبَ أَنْ لَا آخِرَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ شَهَادَةً یُوَافِقُ فِیهَا السِّرُّ الْإِعْلَانَ وَ الْقَلْبُ اللِّسَانَ أَیُّهَا النَّاسُ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شِقاقِی وَ لَا یَسْتَهْوِیَنَّکُمْ عِصْیَانِی وَ لَا تَتَرَامَوْا بِالْأَبْصَارِ عِنْدَ مَا تَسْمَعُونَهُ مِنِّی فَوَالَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ إِنَّ الَّذِی أُنَبِّئُکُمْ بِهِ عَنِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ (صلی الله علیه وآله) مَا کَذَبَ الْمُبَلِّغُ وَ لَا جَهِلَ السَّامِعُ لَکَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَی ضِلِّیلٍ قَدْ نَعَقَ بِالشَّامِ وَ فَحَصَ بِرَایَاتِهِ فِی ضَوَاحِی کُوفَانَ فَإِذَا فَغَرَتْ فَاغِرَتُهُ وَ اشْتَدَّتْ شَکِیمَتُهُ وَ ثَقُلَتْ فِی الْأَرْضِ وَطْأَتُهُ عَضَّتِ الْفِتْنَةُ أَبْنَاءَهَا بِأَنْیَابِهَا وَ مَاجَتِ الْحَرْبُ بِأَمْوَاجِهَا وَ بَدَا مِنَ الْأَیَّامِ کُلُوحُهَا وَ مِنَ اللَّیَالِی کُدُوحُهَا فَإِذَا أَیْنَعَ زَرْعُهُ وَ قَامَ عَلَی یَنْعِهِ وَ هَدَرَتْ شَقَاشِقُهُ وَ بَرَقَتْ بَوَارِقُهُ عُقِدَتْ رَایَاتُ الْفِتَنِ الْمُعْضِلَةِ وَ أَقْبَلْنَ کَاللَّیْلِ الْمُظْلِمِ وَ الْبَحْرِ الْمُلْتَطِمِ هَذَا وَ کَمْ یَخْرِقُ الْکُوفَةَ مِنْ قَاصِفٍ وَ یَمُرُّ عَلَیْهَا مِنْ عَاصِفٍ وَ عَنْ قَلِیلٍ تَلْتَفُّ الْقُرُونُ بِالْقُرُونِ وَ یُحْصَدُ الْقَائِمُ وَ یُحْطَمُ الْمَحْصُودُ.

خطبه 101-خبر از حوادث ناگوار 
ستایش و اندرز 
ستایش خداوندی را که اول هر نخستین است و آخر هر گونه آخری، چون پیش از او چیزی نیست باید که ابتدایی نداشته باشد، و چون پس از او چیزی نیست پس پایانی نخواهد داشت، و گواهی می دهم که جز او خدایی نیست، و خدا یکی است، آن گواهی که با درون و برون قلب و زبان، هماهنگ باشد. 
ای مردم! دشمنی و مخالفت با من شما را تا مرز گناه نراند، و نافرمانی از من شما را به پیروی از هوای نفس نکشاند، و به هنگام شنیدن سخن من، به گوشه چشم، یکدیگر را ننگرید. خبر از حوادث خونین آینده سوگند به آنکس که دانه را شکافت، و جانداران را آفرید، آنچه به شما خبر می دهم از پیامبر امین (ص) است نه گوینده دروغ گفت و نه شنونده ناآگاه بود گویا می بینم شخص سخت گمراهی را که از شام فریاد زند و بتازد و پرچمهای خود را در اطراف کوفه بپراکند، و چون دهان گشاید، و سرکشی کند، و جای پایش بر زمین محکم گردد، فتنه فرزند خویش را به دندان گیرد، و آتش جنگ شعله ور شود، روزها با چهره عبوس و گرفته ظاهر شوند و شب و روز با رنج و اندوه بگذرند. و آنگاه که کشتزار او به بار نشست، و میوه او آبدار شد، و چون شتر مست خروشید، و چون برق درخشید، پرچمهای سپاه فتنه از هر سو به اهتزاز درآید، و چونان شب تار و دریای متلاطم به مردم روی آورند. از آن بیشتر، چه طوفانهای سختی که شهر کوفه را بشکافد، و چه تندبادهایی که بر آن وزیدن گیرد، و به زودی دستجات مختلف به جان یکدیگر یورش آوردند، آنها که بر سر پا ایستاده اند درو شوند، و آنها که بر زمین افتادن 
د لگدمال گردند.

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۸ ، ۱۵:۱۱
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی


کلام امام زمان(عج)




ای شیعه ما 

خداوند جز در حسن و حسین علیهما السلام، امامت را در هیچ دو برادری قرار نداده است.


توقیع به احمد ابن اسحاق

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۸ ، ۱۶:۱۱
محمدرضا زارع

«١٥٣»یا أَیُّهَا الَّذِینَ‌ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ‌ إِنَّ‌ اللّهَ‌ مَعَ‌ الصّابِرِینَ‌ 

اى کسانى که ایمان آورده‌اید!(در برابر حوادث سخت زندگى،)از صبر و نماز کمک بگیرید،همانا خداوند با صابران است. 

نکته‌ها: 

مشابه این کلام الهى را در همین سوره ١خواندیم که خداوند به بنى اسرائیل مى‌فرمود:در برابر ناملایمات و سختى‌ها،از صبر و نماز کمک بگیرید.در این آیه نیز به مسلمانان دستور داده مى‌شود تا در برابر حوادث سخت زندگى،از صبر و نماز یارى بجویند.آرى،دردهاى یکسان،داروى یکسان لازم دارد. 

اصولاً انسانِ‌ محدود،در میان مشکلات متعدّد و حوادث ناگوار،اگر متصل به قدرت نامحدود الهى نباشد،متلاشى و منکوب مى‌شود.و انسانِ‌ مرتبط‍‌ با خداوند،در حوادث و سختى‌ها،خود را نمى‌بازد و براى او حوادث،بزرگ نمى‌نماید.کسى که نماز را با حضور قلب و با توجّه مى‌خواند،به معراج مى‌رود.هرچه پرواز معنوى او بیشتر باشد و بالاتر رود،دنیا و مشکلات آن و حتّى خوشى‌هاى آن کوچکتر مى‌شود. 

انسان،یا در نعمت به‌سرمى‌برد که باید به آیه قبل عمل کند؛ «فَاذْکُرُونِی، اُشْکُرُوا لِی» و یا در سختى به‌سرمى‌برد که باید به این آیه عمل کند؛ «اِسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ» 

خداوند مى‌فرماید:خدا با صابران است و نمى‌فرماید:با نمازگزاران است.زیرا نماز نیز نیاز به صبر و پایدارى دارد. ١

در روایات مى‌خوانیم:هرگاه کار سختى براى حضرت على علیه السلام پیش مى‌آمد حضرت دو رکعت نماز مى‌خواند. ٢این سیره را بو على سینا نیز عمل مى‌کرد. 

صبر،مادر همه کمالات است؛ 

*صبر در جنگ،مایه شجاعت است. 

*صبر در برابر گناه،وسیله تقواست. 

*صبر از دنیا،نشانه زهد است. 

*صبر در شهوت،سبب عفّت است. 

*صبر در عبادت،موجب طاعت،و صبر در شبهات،مایه‌ى وَرع است. ٣

پیام‌ها: 

١-ایمان اگر همراه با عمل و توکّل و صبر و عبادت باشد،کاربرد بیشترى خواهد داشت. ٤«اَلَّذِینَ‌ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ...» 

٢-نماز اهرم است،بار نیست. «اِسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ‌» 

٣-صبر و نماز،وسیله جلب حمایت‌هاى الهى هستند. «اِسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ‌ إِنَّ‌ اللّهَ‌ مَعَ‌ الصّابِرِینَ‌» 

٤-اگرچه خداوند با هرکس و در هرجایى حضور دارد؛ «هُوَ مَعَکُمْ‌ أَیْنَ‌ ما کُنْتُمْ‌» ٥و لکن همراهى خدا با صابران،معناى خاصّى دارد و آن لطف،محبّت و یارى‌رسانى خداوند به صابران است. «إِنَّ‌ اللّهَ‌ مَعَ‌ الصّابِرِینَ‌» 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۸ ، ۱۶:۰۳
محمدرضا زارع

100-  و من خطبة له (علیه السلام)

> فی رسول اللّه و أهل بیته <

الْحَمْدُ لِلَّهِ النَّاشِرِ فِی الْخَلْقِ فَضْلَهُ وَ الْبَاسِطِ فِیهِمْ بِالْجُودِ یَدَهُ نَحْمَدُهُ فِی جَمِیعِ أُمُورِهِ وَ نَسْتَعِینُهُ عَلَی رِعَایَةِ حُقُوقِهِ وَ نَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ غَیْرُهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَرْسَلَهُ بِأَمْرِهِ صَادِعاً وَ بِذِکْرِهِ نَاطِقاً فَأَدَّی أَمِیناً وَ مَضَی رَشِیداً وَ خَلَّفَ فِینَا رَایَةَ الْحَقِّ مَنْ تَقَدَّمَهَا مَرَقَ وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا زَهَقَ وَ مَنْ لَزِمَهَا لَحِقَ دَلِیلُهَا مَکِیثُ الْکَلَامِ بَطِی‏ءُ الْقِیَامِ سَرِیعٌ إِذَا قَامَ فَإِذَا أَنْتُمْ أَلَنْتُمْ لَهُ رِقَابَکُمْ وَ أَشَرْتُمْ إِلَیْهِ بِأَصَابِعِکُمْ جَاءَهُ الْمَوْتُ فَذَهَبَ بِهِ فَلَبِثْتُمْ بَعْدَهُ مَا شَاءَ اللَّهُ حَتَّی یُطْلِعَ اللَّهُ لَکُمْ مَنْ یَجْمَعُکُمْ وَ یَضُمُّ نَشْرَکُمْ فَلَا تَطْمَعُوا فِی غَیْرِ مُقْبِلٍ وَ لَا تَیْأَسُوا مِنْ مُدْبِرٍ فَإِنَّ الْمُدْبِرَ عَسَی أَنْ تَزِلَّ بِهِ إِحْدَی قَائِمَتَیْهِ وَ تَثْبُتَ الْأُخْرَی فَتَرْجِعَا حَتَّی تَثْبُتَا جَمِیعاً أَلَا إِنَّ مَثَلَ آلِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) کَمَثَلِ نُجُومِ السَّمَاءِ إِذَا خَوَی نَجْمٌ طَلَعَ نَجْمٌ فَکَأَنَّکُمْ قَدْ تَکَامَلَتْ مِنَ اللَّهِ فِیکُمُ الصَّنَائِعُ وَ أَرَاکُمْ مَا کُنْتُمْ تَأْمُلُونَ.

خطبه 100-درباره پیامبر و خاندان او
(نوشته‏اند که این سخنرانی را در جمعه سوّم ایّام خلافت خود در سال 35 هجری در روز جمعه ایراد فرمود) 
شناخت خدا 
ستایش خداوندی را سزاست که احسان فراوانش بر آفریده ها گسترده، و دست کرم او را برای بخشش گشوده است، او را بر همه کارهایش می ستاییم، و برای نگهداری حق الهی از او یاری می طلبیم، و گواهی می دهیم جز او خدایی نیست 
ویژگیهای پیامبر (ص) 
و گواهی می دهیم که محمد (ص) بنده و فرستاده اوست. او را فرستاد تا فرمان وی را آشکار و نام خدا را بر زبان راند. پس با امانت، رسالت خویش را به انجام رساند، و با راستی و درستی به راه خود رفت، و پرچم حق را در میان ما به یادگار گذاشت، هر کس از آن پیشی گیرد از دین خارج و آن کس که از آن عقب ماند هلاک گردد و هر کس همراهش باشد رستگار شود راهنمای این پرچم، با درنگ و آرامش سخن گوید، و دیر بپا خیزد، و آنگاه که برخاست سخت و چالاک، به پیش رود، پس چون در اطاعت او درآمدید، و او را بزرگ داشتید، مرگ فرا رسید و او را از میان شما برد، پس از او چندان که خدا خواهد زندگانی می گذرانید تا آنکه خدا شخصی را برانگیزاند که شما را متحد سازد، و پراکندگی شما را جبران نماید. مردم! به چیزی که نیامده دل نبندید، و از آنکه درگذشت مایوس نباشید، که آن پشت کرده اگر یکی از پاهایش بلغزد، و دیگری برقرار باشد شاید هر دو پا به جای خود برگشته و استوار ماند. 
تدوام امامت تا ظهور امام زمان (ع) 
آگاه باشید، مثل آل محمد (ص) چونان ستارگان آسمان است، اگر ستاره ای غروب کند، ستاره دیگری طلوع خواهد کرد (تا ظهور صاحب الزمان (ع)). گویا می بینم در پرتو خاندان پیامبر (ع) نعمتهای خدا بر شما تمام شده و شما به آنچه آرزو دارید رسیده اید.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۸ ، ۱۵:۳۸
محمدرضا زارع

اولین روز ذی الحجه سالروز پیوند آسمانی حضرت زهرا (س) و امام علی (ع)، فرخنده ترین پیوند تاریخ بشریت از آن جهت حائز اهمیت است که ازدواج را در آرمانی ترین صورت خود به ما می‌شناساند. 

دقت و ریز بینی در پایه‌های این پیوند و اساس زندگی این دو بزرگوار که هر دو نمادی از انسان کامل هستند، به جوانانی که در پی یافتن همسر مناسب می‌باشند کمک می‌کند تا اهداف عالی ازدواج را شناخته و بر اساس آن دست به انتخاب بزنند. 

این پیوند آسمانی برای زوج‌های جوانی که در ابتدای راه زندگی هستند، به مثابه نقشه‌ای کامل از مسیر ازدواج است که رضایت از زندگی زناشویی و رشد فردی زوجین در زندگی مشترک را تضمین می‌کند. 


انتخاب صحیح بر اساس کفویت، اهداف مشترک و رضایت زوجین، اولین نکته قابل سرمشق گیری در خواستگاری امیرالمومنین (ع) از فاطمه (س) است. 

پیغمبر اسلام (س) با وجود اینکه علی را در دامان خود پرورش داده بود و به صفای وجود او اطمینان تام داشت و او را تنها مرد شایسته برای پاره‌‌ی تنش می‌دانست، قبل از هر جوابی به خواستگاری وی، نظر فاطمه(س) را جویا شد و فرمود: «علی پسر ابوطالب، کسی است که به مراتب خویشاوندی و فضل و اسلام او به نیکی آگاهی. من از پروردگارم خواسته ‏ام که تو را به همسری بهترین و محبوب ترین مخلوقش درآورد. اینک او ازدواج با تو را پیشنهاد داده است. تو خود در این باره چه نظری داری؟» [1] و فاطمه با سکوتش رضا داد. 


فاطمه (س) از برجسته ترین دوشیزگان عصر خود بود و خواستگاران فراوان داشت.بسیاری از زنان مدینه بعد از باخبر شدن از جواب مثبت فاطمه(س) به حضرت علی(ع)، در پی نکوهش وی برآمدند که چرا با وجود خواستگاران فراوانی که تمکن مالی داشتند،علی را انتخاب کرد؟ 

از پیامبر خدا نقل شده است که در جواب خواستگارانی که زبان به گله گشودند ایشان فرموده اند: به خدا قسم، من فاطمه را از شما رد نکردم و او را تزویج ننمودم، بلکه خدا خواستگاری شما را نپذیرفت و فاطمه را برای علی تزویج کرد؛ زیرا جبرئیل بر من نازل شد و گفت، خدای تعالی می‌فرماید: اگر من علی را خلق نمی‌کردم از حضرت آدم به بعد شوهری که شایسته‌‌ی فاطمه باشد در روی زمین نبود.[2] 

از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است که خطاب به علی علیه السلام فرمود: «لولاک یا على لما کان لفاطمه کفو على وجه الارض: یا على اگر تو نبودى، فاطمه را بر روى زمین کفوی نبود. »[3] 

از این روایت چنین برداشت می‌شود که اساس ازدواج بر کفویت است. زن و مردی که به تکامل روحی رسیده و یا در راه رسیدن به آن هستند، با انتخاب بر اساس ظواهر و مادیات به رشد فردی خود لطمه زده و به جای آن که از ازدواج نردبانی برای پیشرفت فردی بسازند، سدی قوی در برابر پیشرفت روحی و معنوی خود خواهند ساخت. 

فراهم آوردن اسباب و اثاث منزل با توجه به توان مالی زوجین و دوری از تجمل گرایی، بارزترین نکته این ازدواج است.جشن ازدواج فاطمه (س) برجسته ترین دختر مدینه و کل تاریخ بشریت، فرزند یگانه مروارید عالم بشریت، بدون هر گونه تجمل و فخر فروشی برگزار شد. 

علی(ع) زره خود را مهریه فاطمه ‏(س) قرار داد و بهای آن را صرف خرید اسباب و اثاثیه منزل کرد.

فاطمه (س) به خانه على‏ (ع)، که تنها یک اتاق داشت و متعلق به ام سلمه همسر پیامبر (ص) بود، نقل مکان کرد. 


این زوج به عنوان الگویی کامل که سرآمد جوانان زمان خود و البته تاریخ بوده و هستند، با برگزاری مراسمی بر اساس عرف متوسط آن روزگار و شروع زندگی با حداقل ها، تبرج و تجمل براساس رتبه، مقام و منزلت را رد کرده و حتی منفور دانستند. 


تقسیم کارهای بیرون و داخل منزل با اختیار و رضایت طرفین، در جامعه عربستان آن روزگار، نشانگر تاکید آن بزرگواران بر احترام و توافق آن‌ها در ازدواج، در مقابل کنترلگری و فشار‌های جامعه می‌باشد. 


امید است با وجود دسترسی به چنین الگوی کاملی برای جوان شیعی و تحقیق و شناخت در ابعاد شخصیتی این بزرگواران شاهد افزایش ازدواج‌های موفق و کاهش طلاق هایی که به علت عدم شناخت و فشار جامعه به زوجین تحمیل می‌شوند، باشیم. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۸ ، ۰۰:۵۶
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی


امام جواد(ع)




«ابوهاشم جعفری می گوید: در محضر امام جواد علیه السلام بودیم، صحبت از سفیانی شد و این جمله بازگو شد که: «امر سفیانی از حتمیات است»، به خدمت امام جواد علیه السلام گفتم: «آیا ممکن است در مورد یک امر حتمی نیز برای خدای تبارک و تعالی بدا حاصل شود؟ فرمود: آری. گفتم: می ترسیم در مورد قائم (علیه السلام) نیز برای خداوند بدا حاصل شود! فرمود:«القائم من المیعاد و الله لا یخلف المیعاد».«ظهور قائم (عجل الله فرجه) میعاد است (یعنی: خداوند توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به آن وعده داده است) و خداوند هرگز در وعده های خود خلف نمی کند».


اثباة الهدی/ ج3/ ص544

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۸ ، ۱۳:۳۶
محمدرضا زارع

99-  و من خطبة له (علیه السلام)

> فی التزهید من الدنیا <

نَحْمَدُهُ عَلَی مَا کَانَ وَ نَسْتَعِینُهُ مِنْ أَمْرِنَا عَلَی مَا یَکُونُ وَ نَسْأَلُهُ الْمُعَافَاةَ فِی الْأَدْیَانِ کَمَا نَسْأَلُهُ الْمُعَافَاةَ فِی الْأَبْدَانِ عِبَادَ اللَّهِ أُوصِیکُمْ بِالرَّفْضِ لِهَذِهِ الدُّنْیَا التَّارِکَةِ لَکُمْ وَ إِنْ لَمْ تُحِبُّوا تَرْکَهَا وَ الْمُبْلِیَةِ لِأَجْسَامِکُمْ وَ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ تَجْدِیدَهَا فَإِنَّمَا مَثَلُکُمْ وَ مَثَلُهَا کَسَفْرٍ سَلَکُوا سَبِیلًا فَکَأَنَّهُمْ قَدْ قَطَعُوهُ وَ أَمُّوا عَلَماً فَکَأَنَّهُمْ قَدْ بَلَغُوهُ وَ کَمْ عَسَی الْمُجْرِی إِلَی الْغَایَةِ أَنْ یَجْرِیَ إِلَیْهَا حَتَّی یَبْلُغَهَا وَ مَا عَسَی أَنْ یَکُونَ بَقَاءُ مَنْ لَهُ یَوْمٌ لَا یَعْدُوهُ وَ طَالِبٌ حَثِیثٌ مِنَ الْمَوْتِ یَحْدُوهُ وَ مُزْعِجٌ فِی الدُّنْیَا حَتَّی یُفَارِقَهَا رَغْماً فَلَا تَنَافَسُوا فِی عِزِّ الدُّنْیَا وَ فَخْرِهَا وَ لَا تَعْجَبُوا بِزِینَتِهَا وَ نَعِیمِهَا وَ لَا تَجْزَعُوا مِنْ ضَرَّائِهَا وَ بُؤْسِهَا فَإِنَّ عِزَّهَا وَ فَخْرَهَا إِلَی انْقِطَاعٍ وَ إِنَّ زِینَتَهَا وَ نَعِیمَهَا إِلَی زَوَالٍ وَ ضَرَّاءَهَا وَ بُؤْسَهَا إِلَی نَفَادٍ وَ کُلُّ مُدَّةٍ فِیهَا إِلَی انْتِهَاءٍ وَ کُلُّ حَیٍّ فِیهَا إِلَی فَنَاءٍ أَ وَ لَیْسَ لَکُمْ فِی آثَارِ الْأَوَّلِینَ مُزْدَجَرٌ وَ فِی آبَائِکُمُ الْمَاضِینَ تَبْصِرَةٌ وَ مُعْتَبَرٌ إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ أَ وَ لَمْ تَرَوْا إِلَی الْمَاضِینَ مِنْکُمْ لَا یَرْجِعُونَ وَ إِلَی الْخَلَفِ الْبَاقِینَ لَا یَبْقَوْنَ أَ وَ لَسْتُمْ تَرَوْنَ أَهْلَ الدُّنْیَا یُصْبِحُونَ وَ یُمْسُونَ عَلَی أَحْوَالٍ شَتَّی فَمَیِّتٌ یُبْکَی وَ آخَرُ یُعَزَّی وَ صَرِیعٌ مُبْتَلًی وَ عَائِدٌ یَعُودُ وَ آخَرُ بِنَفْسِهِ یَجُودُ وَ طَالِبٌ لِلدُّنْیَا وَ الْمَوْتُ یَطْلُبُهُ وَ غَافِلٌ وَ لَیْسَ بِمَغْفُولٍ عَنْهُ وَ عَلَی أَثَرِ الْمَاضِی مَا یَمْضِی الْبَاقِی أَلَا فَاذْکُرُوا هَاذِمَ اللَّذَّاتِ وَ مُنَغِّصَ الشَّهَوَاتِ وَ قَاطِعَ الْأُمْنِیَاتِ عِنْدَ الْمُسَاوَرَةِ لِلْأَعْمَالِ الْقَبِیحَةِ وَ اسْتَعِینُوا اللَّهَ عَلَی أَدَاءِ وَاجِبِ حَقِّهِ وَ مَا لَا یُحْصَی مِنْ أَعْدَادِ نِعَمِهِ وَ إِحْسَانِهِ.

خطبه 099-در گریز از دنیا 
(زید بن وهب، از اصحاب امام است، نقل می‏کند که این خطبه در روز جمعه در شهر کوفه ایراد شد)
خدا را بر نعمتهایی که عطا فرمود ستایش می کنیم و در کارهای خود از او یاری می جوییم، از او سلامت در دین را خواهانیم آنگونه که تندرستی بدن را از او درخواست داریم 
پرهیز از دنیاپرستی 
ای بندگان خدا، شما را به ترک دنیایی سفارش می کنم که شما را رها می سازد، گرچه شما جدایی از آن را دوست ندارید، دنیایی که بدنهای شما را کهنه و فرسوده می کند با اینکه دوست دارید همواره تازه و پاکیزه بمانید. شما و دنیا به مسافرانی مانید که تا گام در آن نهاده، احساس دارند به پایان راه رسیدند، و تا قصد رسیدن به نشانی کرده اند، گویا بدان دست یافتند، در حالی که تا رسیدن به هدف نهایی هنوز فاصله های زیادی است. چگونه می تواند به مقصد رسد کسی که روز معینی در پیش دارد؟ و از آن تجاوز نخواهد کرد! مرگ به سرعت او را می راند، و عوامل مختلف او را برخلاف خواسته خود از دنیا جدا می سازند. 
روش برخورد با دنیا 
پس در عزت و ناز دنیا بر یکدیگر پیشی نگیرید، و فریب زینتها و نعمتها را نخورید و مغرور نشوید، و از رنج و سختی آن ننالید، و ناشکیبا نباشید، زیرا عزت و افتخارات دنیا پایان می پذیرد، و زینت و نعمتهایش نابود می گردد، و رنج و سختی آن تمام می شود، و هر مدتی و مهلتی در آن به پایان می رسد، و هر موجود زنده ای به سوی مرگ می رود آیا نشانه هایی از زندگی گذشتگان که برجا مانده شما را از دنیاپرستی باز نمی دارد؟ 
اگر خردمندید!! آیا در زندگانی پدران شما آگاهی و عبرت آموزی نیست؟ مگر نمی بینید که گذشتگان شما باز نمی گردند؟ و فرزندان شما باقی نمی مانند؟ مگر مردم دنیا را نمی نگرید که در گذشت شب و روز حالات گوناگونی دارند؟ یکی می میرد و بر او می گریند، و دیگری باقیمانده به او تسلیت می گویند، یکی دیگر بر بستر بیماری افتاده دیگری به عیادت او می آید، و دیگری در حال جان کندن است، و دنیاطلبی در جستجوی دنیاست که مرگ او را درمی یابد، و غفلت زده ای که مرگ او را فراموش نکرده است، و آیندگان نیز راه گذشتگان را می پویند. به هوش باشید، مرگ را که نابودکننده لذتها و شکننده شهوتها و قطع کننده آرزوهاست، به هنگام تصمیم بر کارهای زشت، به یاد آورید، و برای انجام واجبات، و شکر در برابر نعمتها و احسان بی شمار الهی، از خدا یاری خواهید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۸ ، ۱۱:۵۷
محمدرضا زارع

#حدیث_مهدوی


امام کاظم(ع)


«کأنی برایات من مضر مقبلاات خضر مصبغات، حتی تأتی الشامات، فتهدی الی ابن صاحب الوصیات».


«گویی پرچم‌های مضر را با چشم خود می بینم که به رنگ سبز سیر به حرکت در آمده، تا وارد شامات می شود و در آنجا به فرزند صاحب وصیت‌ها تسلیم می شود».


بشارة الاسلام/ ص152منظور از صاحب وصیت‌ها، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است که همه ی اوصیاء با وصیت او وصی شده اند. و در نتیجه معنی حدیث چنین خواهد بود: در دمشق به فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تسلیم می شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۸ ، ۱۳:۱۵
محمدرضا زارع

98-  و من کلام له (علیه السلام)

> یشیر فیه إلی ظلم بنی أمیة <

وَ اللَّهِ لَا یَزَالُونَ حَتَّی لَا یَدَعُوا لِلَّهِ مُحَرَّماً إِلَّا اسْتَحَلُّوهُ وَ لَا عَقْداً إِلَّا حَلُّوهُ وَ حَتَّی لَا یَبْقَی بَیْتُ مَدَرٍ وَ لَا وَبَرٍ إِلَّا دَخَلَهُ ظُلْمُهُمْ وَ نَبَا بِهِ سُوءُ رَعْیِهِمْ وَ حَتَّی یَقُومَ الْبَاکِیَانِ یَبْکِیَانِ بَاکٍ یَبْکِی لِدِینِهِ وَ بَاکٍ یَبْکِی لِدُنْیَاهُ وَ حَتَّی تَکُونَ نُصْرَةُ أَحَدِکُمْ مِنْ أَحَدِهِمْ کَنُصْرَةِ الْعَبْدِ مِنْ سَیِّدِهِ إِذَا شَهِدَ أَطَاعَهُ وَ إِذَا غَابَ اغْتَابَهُ وَ حَتَّی یَکُونَ أَعْظَمَکُمْ فِیهَا عَنَاءً أَحْسَنُکُمْ بِاللَّهِ ظَنّاً فَإِنْ أَتَاکُمُ اللَّهُ بِعَافِیَةٍ فَاقْبَلُوا وَ إِنِ ابْتُلِیتُمْ فَاصْبِرُوا فَإِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِینَ.

خطبه 098-در ستم بنی امیه 
خبر از ستمگری و فساد بنی امیه 
سوگند به خدا! بنی امیه چنان به ستمگری و حکومت ادامه دهند که حرامی باقی نماند جز آنکه حلال شمارند، و پیمانی نمی ماند جز آنکه همه را بشکنند، و هیچ خیمه و خانه ای وجود ندارد جز آنکه ستمگاری آنان در آنجا راه یابد، و ظلم و فسادشان مردم را از خانه ها کوچ دهد، تا آنکه در حکومتشان دو دسته بگریند. دسته ای برای دین خود که آن را از دست داده اند، و دسته ای برای دنیای خود که به آن نرسیده اند، و یاری خواستن یکی از دیگری، چون یاری خواستن برده از ارباب خویش است که در حضور ارباب اطاعت دارد و در غیبت او بدگویی می کند. در حکومت بنی امیه هر کس به خدا امیدوارتر باشد بیش از همه رنج و مصیبت ببیند، پس اگر خداوند عافیت و سلامتی بخشید، قدرشناس باشید و اگر به بلا و گرفتاری مبتلا گشتید، شکیبا باشید که سرانجام، پیروزی با پرهیزکاران است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۸ ، ۰۷:۳۹
محمدرضا زارع


به مناسبت شهادت امام محمد تقی علیه السلام



شهادت امام محمد تقی علیه السلام,امام محمد تقی سلام الله علیه

 به مناسبت شهادت امام محمد تقی علیه السلام
شناسنامه امام محمد تقی علیه السلام
مقام:امام نهم
نام: محمّد
لقب: جواد، التقی
کنیه: ابو جعفر
نام پدر: علی
نام مادر: خیزران
روز ولادت(ه ق): 10 رجب سال 195 ه ق
مکان ولادت:مدینه-عربستان سعودی
سلاطین زمان تولّد: محمّد امین
مدت امامت(ه ق): 17 سال
مدت عمر(ه ق): 25 سال
روز شهادت(ه ق):  30 ذیقعده سال 220 ه ق
فرمانروایان زمان:معتصم
قاتل: معتصم
محل دفن: کاظمین-عراق
فرزند پسر: 4
فرزند دختر:7
نگاهی به زندگانی امام جواد علیه السلام
آگاهیهای تاریخی درباره زندگی امام جواد علیه السلام چندان گسترده نیست؛ زیرا افزون بر آن که محدودیتهای سیاسی همواره مانع از انتشار اخبار مربوط به امامان معصوم علیه السلام می گردید، تقیه و شیوه های پنهانی مبارزه که برای " حفظ امام و شیعیان از فشار حاکمیت" بود، عامل مؤثری در عدم نقل اخبار در منابع تاریخی است. افزون بر آن، زندگی امام جواد علیه السلام چندان طولانی نبوده است که اخبار فراوانی هم از آن در دسترس ما قرار گیرد.
و نیز گفتنی است، زمانی که امام رضا علیه السلام به خراسان برده شد، هیچ یک از اعضای خانواده خود را به همراه نبرد و در آنجا تنها زندگی می کرد. و از اخبار مربوط به شهادت امام رضا علیه السلام چنین بر می آید که امام جواد علیه السلام آن هنگام در مدینه اقامت داشت و تنها برای غسل پدر و اقامه نماز به آن حضرت در طوس حضور یافت.
هنگامی که مأمون بعد از شهادت امام رضا علیه السلام در سال 204 به بغداد بازگشت، از ناحیه حضرتش اطمینان خاطر پیدا کرده بود، ولی این را می دانست که شیعیان پس از امام رضا علیه السلام فرزند او را به امامت خواهند پذیرفت و در این صورت خطر همچنان بر جای خود خواهد ماند.

او سیاست کنترل امام کاظم علیه السلام توسط پدرش را- که او را به بغداد آورده و زندانی کرده بود- به یادداشت و با الهام از این سیاست، همین رفتار را با امام رضا علیه السلام در پیش گرفت، ولی با ظاهری آراسته و فریبکارانه، به گونه ای که می کوشید نه تنها در ظاهر امر مسأله زندان و مانند آن در کار نباشد، بلکه با برخورد دوستانه، چنین تبلیغ شود که او علاقه و محبت ویژه نیز به ایشان دارد.

اینک نوبت امام جواد علیه السلام فرا رسیده بود تا به نحوی کنترل شود. مأمون برای انجام این هدف، دختر خود را به عقد وی درآورد و او را داماد خود کرد. از همین رهگذر بود که مأمون به راحتی می توانست از طرفی امام را در کنترل خود داشته باشد و از طرف دیگر آمد و شد شیعیان و تماس های آنان را با آن حضرت زیر نظر بگیرد.
بر اساس برخی نقلها، مأمون پس از ورود به بغداد- در سال204- بلافاصله امام جواد علیه السلام را از مدینه به بغداد فراخواند.(1) افزون بر این، مأمون متهم بود که امام رضا علیه السلام را به شهادت رسانده است. اکنون می بایست با فرزند وی به گونه ای رفتار کند که از آن اتهام نیز مبرّی شود.
از روایتی که شیخ مفید از ریان بن شبیب نقل کرده، چنین بر می آید: موقعی که مأمون تصمیم به ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام گرفت، عباسیان برآشفتند؛ زیرا ترس آن داشتند که پس از مأمون، خلافت به خاندان علوی برگردد، چنانکه درباره امام رضا علیه السلام هم به سختی دچار همین نگرانی شده بودند.(2) ولی به طوری که از دو روایت فوق برمی آید، آنان مخالفت خود را به گونه دیگری وانمود کرده و گفتند: دختر خود را به ازدواج کودکی درمی آورد که :" لَم یتَفَقَّهُ فی دینِ الله ولا یعرف حلاله من حرامه ولا فرضاً من سنّته"؛کودکی که تفقه در دین خدا ندارد، حلال را از حرام تشخیص نمی دهد و واجب را از مستحب باز نمی شناسد.
مأمون در مقابل این برخورد، مجلسی برپا کرد و امام جواد علیه السلام را به مناظره علمی با یحیی بن اکثم، بزرگترین دانشمند و فقیه سنی آن عصر، فراخواند تا بدین وسیله مخالفان و اعتراض کنندگان عباسی را به اشتباه خود آگاه کند.(3) این در حالی بود که بنا به این دو روایت، هنگام عقد ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام هنوز به آن حضرت " صبی" اطلاق می شده است.


مکتب علمى امام جواد علیه السلام
می‏دانیم که یکى از ابعاد بزرگ زندگى ائمه ما، بعد فرهنگى آنها است. این پیشوایان بزرگ هرکدام درعصر خود فعالیت فرهنگى داشته در مکتب خویش شاگردانى تربیت مى‏کردند و علوم و دانشهاى خود را توسط آنان در جامعه منتشر مى‏کردند، اما شرائط اجتماعى و سیاسى زمان آنان یکسان نبوده است، مثلا در زمان امام باقرعلیه السلام و امام صادق علیه السلام شرائط اجتماعى مساعد بود و به همین جهت دیدیم که تعداد شاگردان و راویان حضرت صادق علیه السلام بالغ برچهار هزار نفر مى‏ شد، ولى از دوره امام جواد تا امام عسکرى علیه السلام به دلیل فشارهاى سیاسى و کنترل شدید فعالیت آنان از طرف دربار خلافت، شعاع فعالیت آنان بسیار محدود بود و ازاین‏ نظر تعداد راویان و پرورش یافتگان مکتب آنان نسبت ‏به زمان حضرت صادق علیه السلام کاهش بسیار چشمگیرى را نشان می‏دهد.
بنابراین اگر مى‏خوانیم که تعداد راویان و اصحاب حضرت جوادعلیه السلام قریب صد و ده نفر بوده‏اند (4) و جمعا 250 حدیث از آن حضرت نقل شده (5) ، نباید تعجب کنیم، زیرا از یک سو، آن حضرت شدیدا تحت مراقبت و کنترل سیاسى بود و از طرف دیگر، زود به شهادت رسید و به اتفاق نظر دانشمندان بیش از بیست و پنج‏ سال عمر نکرد!
درعین حال، باید توجه داشت که در میان همین تعداد محدود اصحاب و راویان آن حضرت، چهره‏هاى درخشان و شخصیتهاى برجسته‏اى مانند: على بن مهزیار، احمد بن محمد بن ابى نصر بزنطى، زکریا بن آدم، محمد بن اسماعیل بن بزیع، حسین بن سعید اهوازى، احمد بن محمد بن خالد برقى بودند که هر کدام در صحنه علمى و فقهى وزنه خاصى به شمار مى‏رفتند، و برخى داراى تالیفات متعدد بودند.
از طرف دیگر، روایان احادیث امام جوادعلیه السلام تنها در محدثان شیعه خلاصه نمى‏شوند، بلکه محدثان و دانشمندان اهل تسنن نیز معارف و حقایقى از اسلام را از آن حضرت نقل کرده‏اند. به عنوان نمونه «خطیب بغدادى‏» احادیثى با سند خود ازآن حضرت نقل کرده است. (6) هم چنین حافظ «عبد العزیز بن اخضر جنابذى‏» در کتاب «معالم العترة الطاهرة‏» (7) و مؤلفانى نیز مانند: ابو بکر احمد بن ثابت، ابواسحاق ثعلبى، و محمد بن مندة بن مهربذ در کتب تاریخ و تفسیر خویش روایاتى از آن حضرت نقل کرده‏اند. (8)


نحوه شهادت حضرت
درباره آمد و شد امام در مدینه و احترام مردم نسبت به آن حضرت، اطلاعات مختصری در پاره ای از روایات آمده است.(9)
فراخوانی آن حضرت به بغداد، در سال 220، توسط معتصم عباسی، آن هم درست در همان اولین سال حکومت خود، نمی توانست بی ارتباط با جنبه های سیاسی قضیه باشد. به ویژه که درست همان سال که حضرت جواد علیه السلام به بغداد آمد، رحلت کرد؛ این در حالی بود که تنها 25 سال از عمر شریفش می گذشت. عناد عباسیان با آل علی علیه السلام به ویژه با امام شیعیان که در آن زمان جمعیت متنابهی تابعیت مستقل آنها را پذیرفته بودند، شاهدی است بر توطئه حکومت در شهادت امام جواد علیه السلام. همچنین خواستن آن حضرت به بغداد و درگذشت وی در همان سال در بغداد، همگی شواهد غیرقابل انکاری بر شهادت آن بزرگوار به دست عوامل عباسی می باشد.
مرحوم شیخ مفید، با اشاره به روایتی درباره مسمومیت و شهادت امام جواد علیه السلام، رحلت آن حضرت را مشکوک دانسته است.(10) بنا به روایت مستوفی، عقیده شیعه بر این است که معتصم آن حضرت را مسموم نموده است.(11)
پاره ای از منابع اهل تسنن، اشاره بر این دارند که امام جواد علیه السلام به میل خود و برای دیداری از معتصم عازم بغداد شده است.(12) در حالی که منابع دیگر، حاکی از آنند که معتصم به ابن زیات مأموریت داد تا کسی را برای آوردن امام به بغداد بفرستد.(13) ابن صبّاغ نیز با عبارت" اِشخاص المعتصم له من المدینة"(14) این مطلب را تأیید کرده است.
مسعودی روایتی نقل کرده که بنابر آن، شهادت آن حضرت به دست ام فضل، در زمانی رخ داده که امام از مدینه به بغداد نزد معتصم آمده بود.(15) ام فضل پس از شهادت امام، به پاس این عمل خود به حرم خلیفه پیوست.(16) این نکته را نباید از نظر دور داشت که ام فضل در زندگی مشترک خود با امام جواد علیه السلام از دو جهت ناکام مانده بود:
نخست آن که از آن حضرت دارای فرزندی نشد.
دوم آن که امام نیز چندان توجهی به وی نداشت .
 ام فضل یک بار (گویا از مدینه) نامه ای نگاشت و از امام نزد مأمون شکایت کرد و از این که امام چند کنیز دارد گله نمود، ولی مأمون در جواب او نوشت:
ما تو را به عقد ابوجعفر درنیاوردیم که حلالی را بر او حرام کنیم، دیگر از این شکایتها نکن.(17) به هر حال، ام فضل پس از مرگ پدر، امام را در بغداد مسموم کرد و راه یافتن او به حرم خلیفه و برخورداری از مواهب موجود در آن، نشانی از آن است که این عمل به دستور معتصم انجام شده است.(18) و بالاخره امام جواد علیه السلام به شهادت رسید و حرم مطهر ایشان در کاظمین عراق قرار دارد که ملجا و پناهگاه عاشقان ایشان است .
 پی نوشت ها
1- الحیاة السیاسیة للامام الجوادعلیه السلام، ص 65.
2- الارشاد، ص 319.
3- همان، صص319-320.
4- شیخ طوسى، رجال، الطبعة الاولى، نجف، منشورات المکتبة الحیدریة، 1381 ه. ق، ص 397-409. مؤلف «مسند الامام الجواد» تعداد یاران و شاگردان امام جواد را 121 نفر مى‏داند (عطاردی، شیخ عزیز الله، مسند الامام الجواد، مشهد، المؤتمر العالمی للامام الرضاعلیه السلام، 1410 ه. ق) و قزوینى آنها را جمعا 257 نفر مى‏داند (قزوینی، سید محمد کاظم، الامام الجواد من المهد الى اللحد، الطبعة الاولى، بیروت، مؤسسة البلاغ، 1408 ه. ق)
 5- آقاى عطاردى در مسند الامام الجواد با احصائى که کرده مجموع احادیث منقول از پیشواى نهم را در زمینه ‏هاى مختلف فقهى، عقیدتى، اخلاقى، و... ، تعداد مذکور در فوق ضبط کرده است.
6- تاریخ بغداد، بیروت، دارالکتاب العربی،ج3، صص54 و55.
7- امین، سید محسن، اعیان الشیعة، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات،1403 ه. ق،ج2، ص 35.
8- ابن شهرآشوب،قم،المطبعة العلمیة،ج 4، ص384.
9- الکافی، ج1، صص492-493.
10- الارشاد، ص 326.
11- تاریخ گزیده ، صص 205-206.
12- الائمه الاثنی عشر، ابن طولون، ص 103؛ شذرات الذهب، ج2، ص 48.
 13- بحارالانوار، ج50، ص8.
 14- الفصول المهمه، ص 275.
 15- مروج الذهب، ج3، ص 464.
16- الائمة الاثنی عشر، ابن طولون ص 104، الفصول المهمه، ص 276. ام فضل، خواهرزاده معتصم بود.
17- الارشاد، ص 323.
18- الکافی، ج 1، ص 323.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۸ ، ۲۲:۵۹
محمدرضا زارع

بسم الله الرحمن الرحیم



إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ 

خدایا! گرفتارى بزرگ شد، و پوشیده بر ملا گشت، و پرده کنار رفت، و امید بریده گشت،

وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَى

و زمین تنگ  شد، و خیرات آسمان دریغ شد، و پشتیبان تویى، و شکایت تنها به جانب تو است،

 وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 

در سختى و آسانى  تنها بر تو اعتماد است، خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست

أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ

آن صاحبان فرمانى که اطاعتشان را بر ما فرض نمودى، و به این سبب مقامشان را به ما شناساندى،

 فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ

پس به حق ایشان به ما گشایش ده، گشایشى زود و نزدیک  همچون چشم بر هم نهادن یا زودتر، اى محمّد و اى على!

 یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَانِ

اى على و اى محمّد! مرا کفایت کنید که تنها شما کفایت کنندگان من هستد،

 وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَانِ یَا مَوْلانَا یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ

و یارى ام دهید که تنها شما یارى کنندگان من هستید، اى مولاى ما! اى صاحب زمان! فریادرس، فریادرس، فریادرس،

 أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ 

مرا دریاب، مرا دریاب، مرا دریاب، اکنون، اکنون، اکنون، با شتاب، با شتاب، با شتاب،

یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ

 اى مهربان ترین مهربانان، به حق محمّد و خاندان پاک او.

دعای فرج

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۸ ، ۲۲:۰۴
محمدرضا زارع