6- :بستن راه استدلال
این مغالطه که خود اقسامی دارد تلاش می ،کند تا از طرق مختلفی مانند تحقیر تمسخر، برچسب زدن و مانند آن جلوی استدلال و بحث علمی را بگیرد و به جای پراختن و بررسی دلیل .آن را تحت تاثیر امور مذکور قرار دهد نمونه اول: تحقیر فرد یا رای؛ ابن تیمیّه به راحتی تمام احادیث ومناقب امیرالمؤمنین (ع)را انکار کرده و مرتب از عباراتی چون «دروغ است» ، «به اتفاق علما دروغ است» « وبی خردان آن ها رانقل می کنند» استفاده می کند. همچنین در مورد موضوعی که بین محدّثان به حدیث «یوم الدار» مشهور است و در ذیل آیه «ْوَأَنْذِر َعَشیرَتَک َاْ لَقْرَبین »/(شعراء214) بحث می شود می گوید: این حدیث نزد حدیث شناسان دروغی بیش نیست وهیچ عالم حدیث شناسی نیست مگر این که می داند که آن دروغ وجعلی است. ،(ابن تیمیه 1382ق، ج9 :229) ،بنابراین یاتمام علمای اهل سنّت که می دانسته اند این حدیث دروغ وجعلی است ودر عین حال آن رادر کتاب های خود نقل کرده اند فاسق می باشند یا و این که تمامی آنان عالم وحدیث شناس نبوده اند و دروغگو و بیخرد!هستند نمونه دوم: مسموم کردن سرچشمه(با برچسب زدن)؛ ابن تیمیه محدثانی را که حدیثی لف نظر او نقل می کنند برچسب کفر و انحراف می زند. وی حاکم نیشابورى محدث سنی بزرگ تاریخ حدیث را بخاطر نقل «حدیث طیر »به تشیّع و راویان «حدیث مدینة العلم» رابه عوامل زندقه ا وثبات زندقه و اوپیروانش متهم می کند. ،(کنتوری1386:ش ج13: 35 ج ؛15 :224 ) آن چنان که پیدایش شیعه را به عبدا اللُّهِ بن سبا یهودی نسبت می دهد و اعتقاد به امامت اهل بیت را از آموزه های یهود معرفی می ،کند.( ابن تیمیه1382ق: ج1 : 2و9 ) نمونه سوم: تله گذاری(مدح موافقان) مغالطه بار ارزشی کلمه؛ ابن تیمیه بر لف مورد قبلی نسبت به طرفداران مطالب مورد نظرش به جای دروغگو یا جاهل از تعابیر مثبتی همچون موثق و عالم بهره می :گیرد تعدادی از اهل علم صحت جمله « وعترتى وانهما لن یفترقا حتى یردا على الحوض» را انکار کرده .اند ،(کنتوری1386:ش ج16: 616) نمونه چهارم: توهین و تمسخر؛ ابن تیمیه در نقد بر کتاب لمه ابن مطهّر حلّی- عالم معاصر شیعی زمان خود- ضمن اینکه او را به تمسخر و توهین«ابن منجّس »خطاب می کند به شخصیت وی چنین توهین روا می :دارد«وی اهل جبت وطاغوت ونفاق ونجاست و .کدورت است( ،ابن تیمیه1382ق: ج1 ،154)