برگزیده تفاسیر:سوره حمد ( 1 )
سْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ (۱)
[به نام خداوند رحمتگر مهربان]
1) از عبد الله بن سنان روایت شده است که وی گفت: از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام در باره تفسیر «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» پرسیدم. ایشان فرمود: باء، بهاء و روشنایی خداوند و سین، سناء و شکوه خداوند و میم، مجد و بزرگواری خداوند است؛ و برخی روایت کرده اند که میم، ملک و فرمانروایی خداوند است، و الله، خدای همه چیزهاست که بر تمامی آفریدگان خود رحمان و بخشنده و بر مؤمنان به طور خاص رحیم و بخشایشگر است.#1#
2) از هشام بن حکم روایت شده است که وی گفت از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام در باره اسمهای خداوند و ریشه های آنها پرسیدم: «الله از چه مشتق شده است»؟ حضرت فرمود: ای هشام! الله از اله مشتق شده است و اله، معبود بودن را اقتضا می کند و نام، غیر از صاحب نام است. پس هر کس نام را بدون معنا بپرستد، کفر ورزیده است؛ و هر کس نام و معنا را بپرستد، شرک ورزیده و دو چیز را پرستیده است؛ و هر که معنا را و نه اسم را بپرستد، این توحید است. ای هشام! فهمیدی؟ عرض کردم: برایم بیشتر گویید. فرمود: خداوند نود و نه اسم دارد، اگر هر نامی، همان صاحب نام باشد، باید هر کدام از اسم ها، معبودی باشد. ولی خداوند، خود، معناست که این نام ها بر او دلالت کنند و همه غیر از خود او باشند. ای هشام! نان، اسمی است برای خوردنی و آب، اسمی است برای آشامیدنی و لباس، اسمی است برای پوشیدنی و آتش، اسمی است برای سوزانندگی؛ ای هشام! آیا چنان فهمیدی که با آن به دفاع بپردازی و در مبارزه با دشمنان خداوند که همراه خداوند چیز دیگری می پرستند، پیروز شوی؟ عرض کردم: بله. فرمود: ای هشام! خداوند تو را به این جهت سود بخشد و استوار دارد. هشام گوید: به خدا سوگند از زمانی که از آن مجلس برخاستم تاکنون هیچ کس در مبحث توحید بر من چیره نشده است. #2#
3) از حضرت امام موسی کاظم علیه السلام روایت شده است که وقتی از حضرت در باره معنی الله پرسیدند، ایشان فرمود: بر تمام امور کوچک و بزرگ هیمنه و غلبه یافت.#3#
4) از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت شده است که از حضرت در باره «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» پرسیدند. ایشان فرمود: باء، بهاء و روشنی خداوند و سین، سناء و شکوه خداوند و میم، ملک و فرمانروایی خداوند است. عرض شد: الله چه؟ فرمود: الف، آلاء و نعمتهای خداوند بر آفریدگان خود با بهره مندی از ولایت ماست و لام، الزامی است که خداوند در ولایت ما بر آفریدگانش نهاده است. عرض شد: و هاء چه؟ فرمود: هوان و خواری است برای هر کس که با محمّد و خاندان محمّد صلی الله علیه و آله مخالفت کند. عرض شد: و رحمان چه؟ فرمود: برای همه عالم. عرض شد: و رحیم چه؟ فرمود: خاصّ مؤمنان.#4#
5) از حضرت امام حسن عسکری علیه السلام روایت شده است که ایشان در باره کلام خداوند عز و جل «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» فرمود: او خداوندی است که هر آفریده ای به هنگام نیازها و سختی ها، وقتی امیدش از همه کس جز او بریده شود و دستش از همه ی اسباب جز او گسسته گردد، به بندگی او روی آورده و می گوید: «بِسْمِ اللَّهِ»؛ یعنی در همه کارهایم از خداوندی یاری می جویم که هیچ کس جز او سزاوار پرستش نیست. هر گاه از او کمک خواهند به فریاد می رسد و چون خوانده شود، پاسخ می دهد. این همان سخنی است که در گفتگوی مردی با امام صادق علیه السلام گذشت. او به حضرت عرض کرد: ای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله، مرا راهنمایی کن که «خدا چیست»؟ اهل جدل با من بسیار سخن گفته اند و سرگردانم کرده اند. حضرت به او فرمود: ای بنده ی خدا، تاکنون سوار کشتی شده ای؟ عرض کرد: بله. فرمود: آیا پیش آمده که کشتی تو بشکند، به گونه ای که هیچ کشتی نباشد تا نجاتت دهد و هیچ شناگری نباشد تا نیازت برطرف کند؟ عرض کرد: بله. فرمود: آیا در آن جا دلت به چیزی از چیزها امید داشت تا تو را از آن ورطه نجات بخشد؟ عرض کرد: بله. فرمود: آن چیز، همان خداوند تواناست که می تواند نجات دهد؛ جایی که هیچ نجات بخشی نیست و به فریاد رسد، جایی که هیچ فریادرسی نیست. سپس امام صادق علیه السلام فرمود: گاه می شود که کسی از شیعیان ما در آغاز کار خود «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را وا می گذارد. پس خداوند عز و جل او را به حادثه ای ناگوار می آزماید تا شکر گزاری و ستودن خداوند تبارک و تعالی را به یادش آورد و ننگ کوتاهی او را برای واگذاشتن کلام «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» از وی بزداید. راوی می گوید: مردی به خدمت حضرت علی بن حسین امام سجاد علیه السلام رسید و عرض کرد: مرا آگاه ساز که معنای «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» چیست؟ حضرت علیه السلام فرمود: پدرم ، از برادرش امام حسن علیه السلام، از پدرش امیر مؤمنان علیه السلام برایم نقل کرد و فرمود: مردی نزد امیر مؤمنان علیه السلام رسید و عرض کرد: ای امیر مؤمنان، مرا آگاه ساز که «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» «چه معنا دارد»؟ حضرت فرمود: همانا سخنت، الله، برترین اسم در میان اسمهای خداوند عز و جل است؛ و آن اسمی است که سزاوار نیست کسی جز الله بدان نامیده شود و هیچ آفریده ای این اسم را نگیرد. آن مرد عرض کرد: تفسیر کلمه الله چیست؟ فرمود: او کسی است که هر آفریده ای به هنگام نیازها و سختی ها وقتی امیدش از همه چیز جز او بریده شود و دستش از همه اسباب جز او گسسته گردد، به بندگی او روی می آورد. هر مهتر و بزرگی در این دنیا، هر چند بسیار بی نیاز و چیره باشد و نیاز دیگران به او بسیار باشد، نیازمند چیزهایی خواهد شد که از عهده اش برنیاید و دیگران نیز نیازمند چیزهایی شوند که در توان او نباشد، پس به هنگام ضرورت و تنگنا از همه چیز به سوی خدا دست می کشد. اما چون نگرانی اش برطرف شود، به شرک خود باز می گردد. آیا نشنیده ای که خداوند عز و جل می فرماید «قُلْ أَرَأَیْتُکُم اِنْ أَتَاکُمْ عَذَابُ اللّهِ أَوْ أَتَتْکُمُ السَّاعَةُ أَغَیْرَ اللّهِ تَدْعُونَ اِن کُنتُمْ صَادِقِینَ، بَلْ اِیَّاهُ تَدْعُونَ فَیَکْشِفُ مَا تَدْعُونَ اِلَیْهِ اِنْ شَاء وَتَنسَوْنَ مَا تُشْرِکُونَ» [بگو: به نظر شما اگر عذاب خدا شما را در رسد یا رستاخیز شما را دریابد اگر راستگویید کسی غیر از خدا را میخوانید، (نه) بلکه تنها او را میخوانید و اگر او بخواهد رنج و بلا را از شما دور میگرداند و آن چه را شریک (او) میگردانید فراموش میکنید].#5# خداوند عز و جل به بندگان خود فرمود: ای نیازمندان رحمت من! همانا بر شما واجب کرده ام که در همه حال نیازمند من باشید و در همه وقت، در عبادت من خاکساری کنید؛ پس در هر امری که به دست می گیرید و امید دارید به پایانش رسانید و به نهایتش برسید، به سوی من پناه جوئید. اگر بخواهم به شما عطا کنم، دیگری نتواند از شما دریغ دارد؛ و اگر بخواهم از شما دریغ دارم، دیگری نتواند به شما عطا کند. من سزاوارترین کسی هستم که از او درخواست شود و شایسته ترین کسی هستم که به سویش زاری شود؛ پس در آغاز هر کار کوچک یا بزرگی بگویید: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»؛ یعنی در این کار از کسی یاری می جویم که هیچ کس جز او سزاوار پرستش نیست. هر گاه از او کمک خواهند به فریاد می رسد و چون خوانده شود، پاسخ می دهد. بخشنده ای که با فراخی روزی بر ما رحمت می آورد و در دین و دنیا و آخرتمان بر ما مهربان است؛ کسی که دین را بر ما آسان کرد و سهل و راحتش نمود و با جدا کردن ما از دشمنانمان به ما مرحمت فرمود. سپس حضرت فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هر که امری که بدان مشغول است، او را غمگین کند و او در حالی که به خداوند خلوص دارد و با قلب خویش به سویش رو کرده بگوید: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»، از یکی از این دو جدا نخواهد بود، یا خواسته اش در دنیا به او رسد و یا نزد پروردگارش برایش فراهم آید و ذخیره شود؛ و آن چه نزد خداست برای مؤمنان بهتر و پایدارتر است.#6#
6) امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: گاه می شود که کسی از شیعیان ما در آغاز کار خود «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را وا می گذارد. پس خداوند عز و جل او را به حادثه ای ناگوار دچار سازد تا شکرگزاری و ستودن خدا را به یادش آورد و گناه کوتاهی او را برای واگذاشتن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» از وی بزداید. عبد الله بن یحیی خدمت امیر مؤمنان علی علیه السلام رسید، کنار حضرت تختی بود. عبد الله را فرمان داد تا بر آن بنشیند، عبد الله نشست. ناگهان تخت واژگون شد و او را بر زمین زد و تخت بر سرش افتاد. استخوان سر عبد الله، بیرون زد و سرش خون افتاد. امیر مؤمنان علیه السلام امر فرمود تا آب بیاورند و خون را از سر او بشست. سپس فرمود: نزدیک من بیا. عبد الله نزدیک ایشان شد. حضرت بر زخم او دست کشید، حال آن که درد، صبر از کف عبد الله بیرون کرده بود. حضرت بر زخم، دست کشید و آب دهان خویش بر آن گذاشت. زخم التیام یافت و چنان شد که گویی هیچ آسیبی ندیده بود. سپس امیر مؤمنان علیه السلام فرمود: ای عبد الله، سپاس و ستایش خدایی را که پاک کردن گناهان شیعیان ما را در سختی های ایشان در دنیا قرار داد تا طاعات آنها سالم بماند و این چنین بر آن عبادات، سزاوار پاداش شوند. عبد الله بن یحیی عرض کرد: ای امیر مؤمنان، یعنی ما فقط در دنیا به خاطر گناهانمان مجازات می شویم؟ فرمود: بله، آیا نشنیدی که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: دنیا زندان مؤمن است و بهشت کافر؟ همانا خداوند متعال شیعیان ما را در دنیا با دچار کردن به سختی هایی که مایه آمرزش آنان می شود از گناه پاک می کند. خداوند متعال می فرماید: «وَمَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَن کَثِیرٍ» [و هر (گونه) مصیبتی به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و (خدا) از بسیاری درمیگذرد] تا عبادات و طاعات آنها به هنگام ورود به روز قیامت، نزدشان فراهم آید و پاداش عبادت دشمنان ما را، هر چند از آن جا که اخلاصی در آن نیست، بی مقدار است، در دنیا به آنها می دهد تا چون به روز قیامت در آمدند، بار گناهان و دشمنی آنها با محمّد و خاندانش صلی الله علیه و آله و برگزیدگان اصحابش بر آنان حاضر آید و در آتش دوزخ افکنده شوند. عبد الله بن یحیی عرض کرد: ای امیر مؤمنان! به راستی که مرا سود رساندی و آموختی. اگر ممکن است، مرا از گناهی که در این مجلس به آن در بلا افتادم آگاه ساز تا آن را تکرار نکنم. حضرت فرمود: هنگامی که نشستی «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» نگفتی. پس خداوند این بلا را که به آن ناخوش شدی به خاطر غفلتی که کردی قرار داد تا گناهی که از تو سر زد، پاک شود. آیا نمی دانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله از خداوند عز و جل برایم روایت کرد و فرمود: هر کاری بدون نام خدا آغاز شود، بی سرانجام است؟ عرض کردم: بله- پدر و مادرم به فدایت - بعد از این آن را ترک نمی کنم. فرمود: در این حال، بهره مند و سعادتمند خواهی شد. عبد الله بن یحیی گفت: ای امیر مؤمنان! تفسیر «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» چیست؟ فرمود: همانا بنده هر گاه بخواهد چیزی بخواند یا کاری انجام دهد می گوید «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» یعنی با این اسم این کار را انجام می دهم. پس هر کاری را که انجام می دهد، اگر با «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» آغازش کند، کاری پر برکت خواهد بود.#7#
1 - کافی، ج 1، ص 89، باب معانی الاسماء، ح 3
2 - کافی، ج 1، ص 89، باب معانی الاسماء، ح 2
3 - کافی، ج 1، ص 89، باب معانی الاسماء، ح3
4 - معانی الاخبار صدوق، ص 3، باب معنی بسم الله
5 - انعام/ 40 - 41
6 - توحید صدوق، ص 230، ح 5
7 - تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (ع)، ص 22، ح 7
«الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ (۲) الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ (۳) مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ (۴) اِیَّاکَ نَعْبُدُ واِیَّاکَ نَسْتَعِینُ (۵) اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ (۶) صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ (۷)»
[ستایش خدایی را که پروردگار جهانیان * رحمتگر مهربان * (و) خداوند روز جزاست * (بار الها) تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم* ما را به راه راست هدایت فرما * راه آنان که گرامیشان داشتهای نه (راه) مغضوبان و نه (راه) گمراهان].
1) امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: شکر نعمت پرهیز از کارهای حرام است و شکر کامل، گفتن «الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» می باشد. #1#
2) امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: چهارپای پدرم گم شد. ایشان فرمود: اگر خداوند آن را به من بازگرداند آن چنان او را می ستایم که خشنود شود. طولی نکشید که آن را با زین و افسارش خدمت ایشان آوردند. چون امام سوار چهارپا شد و لباس خود را برچید، سر به سوی آسمان برآورد و فرمود: «الْحَمْدُ للّهِ»، و چیز دیگری نگفت، سپس فرمود: هیچ چیز را جا نیانداختم و وانگذاشتم و همه گونه های ستایش را برای خداوند عز و جل به جای آوردم و هیچ ستایشی نیست مگر آن که آن را در گفته خویش داخل کردم. سپس علی بن عیسی گفت: راست فرمود و نیک گفت، الف و لام در کلام او «الْحَمْدُ للّهِ» جنس ستایش را در بر می گیرد و آن را بر خداوند متعال یگانه می دارد. #2#
3) امام جعفر صادق علیه السلام در باره کلام خداوند: «الْحَمْدُ للّهِ» فرمود: تمامی شکر مخصوص خداوند است و در باره کلام خداوند: «رَبِّ الْعَالَمِینَ» فرمود: آفریننده همه آفریدگان. «الرَّحْمنِ» به تمامی مخلوقات خود، «الرَّحِیمِ» به طور خاص بر مؤمنان است.درباره «مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» فرمود: یعنی روز جزا؛ و دلیل این سخن کلام حق تعالی است «وَقَالُوا یَا وَیْلَنَا هَذَا یَوْمُ الدِّینِ» [ و میگویند: ای وای بر ما، این است روز جزا]، یعنی در روز جزا؛ «ایاک نعبد» خطاب به خداوند عز و جل است؛ «واِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» نیز همین طور؛ «اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ» راه همان امیر مؤمنان علی علیه السلام و شناخت امام است. #3#
4) امام جعفر صادق علیه السلام در باره کلام خداوند: «الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ» فرمود: آن امیر مؤمنان علی علیه السلام و شناخت اوست و دلیل این که آن امیر مؤمنان است کلام خداوند متعال می باشد: «وَاِنَّهُ فِی ام الْکِتَابِ لَدَیْنَا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ» [و همانا که آن در کتاب اصلی به نزد ما سخت والا و پر حکمت است]#4# و آن در ام الکتاب و در کلام خداوند متعال «صراط مستقیم»، امیر مؤمنان علی علیه السلام است. #5#
5) از سعدان بن مسلم روایت شده است که او گفت: از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام در باره صراط پرسیدم، ایشان فرمود: آن از مو نازک تر و از شمشیر برّان تر است. برخی همانند برق از آن می گذرند و برخی همانند تاختن اسب و برخی قدم زنان و برخی بر دست و سینه می خزند و چنگ زنان از آن می گذرند. پس آتش بعضی از اندام هایشان را می سوزاند و بعضی دگر را رها می کند. #6#
6) از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت شده است که ایشان قرائت فرمود: «اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ، صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ» و فرمود: کسانی که بر آنان غضب شده، ناصبی ها «جنگ برافروزان با امام» هستند و گمراهان، یهودی ها و نصرانی ها می باشند. #7#
7) از عجلان ابی صالح روایت شده است که او گفت: از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام در باره قبّه آدم علیه السلام پرسیدم: آیا این «جهان» قبّه آدم است؟ فرمود: بله و خداوند عز و جل قبّه های بسیاری دارد و اما در مغرب این زمین شما، نود و نه سرزمین سفید وجود دارد آکنده از آفریدگانی که از نور آن سرزمین ها تابناک شده اند. آنها به اندازه چشم برهم زدنی خدا را نافرمانی نمی کنند و نمی دانند خداوند عز و جل آدم را آفریده یا نه ولی از فلان کس و فلان کس بیزاری می جویند. از ایشان پرسیدند: چگونه این ممکن است و چطور آنها از فلان کس و فلان کس و فلان کس بیزاری می جویند، حال آن که نمی دانند آیا خداوند آدم را آفریده یا نیافریده است؟ حضرت به سوال کننده فرمود: آیا شیطان را می شناسی؟ عرض کرد: فقط از راه خبر. فرمود: آیا به لعنت کردن او و بیزاری جستن از او فرمان داده شده ای؟ عرض کرد: بله. فرمود: امر آنان نیز این چنین است.
8) از محمّد بن مسلم روایت شده است که او گفت: از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام در باره میراث دانش پرسیدم که «آن چه مقدار است»؟ آیا دربرگیرنده جوامع#8# است یا تفسیر همه اموری را که از آنها سخن به میان آمده در بر دارد؟ حضرت فرمود: خداوند دو شهر دارد: یکی در مشرق و دیگری در مغرب. در آن دو شهر مردمی زندگی می کنند که نه شیطان را می شناسند و نه از آفرینش او خبر دارند. ما همیشه با آنها دیدار می کنیم و آنها هر چه نیاز دارند از ما می پرسند و از ما در باره دعا سوال می کنند و ما به آنها می آموزیم. و در باره حضرت قائم ما علیه السلام و زمان ظهور ایشان می پرسند و بسیار در عبادت و تلاش هستند. شهرشان دو دروازه دارد که هر یک از دیگری هزار فرسخ فاصله دارد. آنها پیوسته در حال بزرگ داشتن و ستودن خدا و در دعا و تلاش هستند. اگر آنها را ببینید، عمل خود را ناچیز خواهید یافت. هر یک از آنها به سجده می رود و یک ماه سر از سجده بر نمی آورد. غذایشان تسبیح گفتن، جامه هایشان پارسایی و چهره هایشان نور افروز است. هر گاه یکی از ما را می بینند او را در میان می گیرند و به دورش حلقه می زنند و از جای پایش بر زمین تبرک می جویند. هر وقت به نماز بایستند غریوی همانند وزش باد توفنده دارند. در میان آنها کسانی در انتظار قائم ما علیه السلام سلاح بر زمین نمی گذارند و به درگاه خداوند عز و جل دعا می کنند که او را به ایشان بنمایاند و هر یک هزار سال عمر کنند. اگر آنها را ببینید، فروتنی و خاکساری و درخواست آن چه به خداوند نزدیکشان می سازد را دیده اید. اگر نزدشان نرویم گمان می کنند از آنها ناخشنودیم و اوقاتی که در کنارشان هستیم هم پیمان شده اند تا نزد ما باشند و خسته نمی شوند و از پا نمی نشینند و کتاب خداوند عز و جل را چنان که ما به آنان آموخته ایم تلاوت می کنند. در آن چه به ایشان می آموزیم چیزهایی باشد که اگر بر مردم خوانده شود باور نمی کنند و به آن کفر می ورزند. هر گاه در قرآن به چیزی برخورند که آن را نمی دانند از ما می پرسند و چون آنان را آگاه سازیم سینه هایشان برای آن چه از ما می شنوند فراخ گردد و از ما می خواهند نزدشان بمانیم تا ما را از دست ندهند و می دانند آن چه به آنها می آموزیم منّتی بزرگ از سوی خداوند بر آنهاست. برای نبرد همراه امام آماده اند و هر گاه امام برخیزد سلاح داران آنها به نبرد می شتابند و از خداوند عزّ و جل می خواهند ایشان را از جمله کسانی قرار دهد که به دست آنها دینش را یاری می کنند. آنان پیران و جوانانی هستند که هر گاه جوانی از آنها پیری را ببیند به خدمتش همچون بنده ای می نشیند و تا پیر فرمانش ندهد بر نمی خیزد. راه خواسته امام را نیک تر از هر آفریده ای می شناسند و هر گاه امام فرمان انجام کاری را به آنها دهد، برای انجام آن کار تا ابد به پا می خیزند تا این که امام و فرمانده آنها به کاری دگر دستور دهد. اگر آنان بر همه ی آفریدگان از مشرق گرفته تا مغرب وارد شوند، در ساعتی آنها را نابود می کنند و هیچ شمشیری در برابرشان کارساز نمی افتد. آنان شمشیرهایی آهنین دارند ولی نه از جنس این آهن ها، اگر یک تن از آنها شمشیر خود بر کوهی فرود آورد هر آینه آن را می شکافد و تکّه تکّه می کند. امام علیه السلام در ساعتی آنان را از هند و دیلم و روم و بربر و فارس و سرزمین های بین جابرس و جابلق که یکی در مشرق است و دیگری در مغرب، عبور می دهد و آنان بر اهل هیچ دینی وارد نمی شوند مگر این که آنان را به سوی خداوند عز و جل و اسلام دعوت کنند و آنها را به اقرار کردن به محمّد صلی الله علیه و آله و یگانگی خدا و ولایت ما اهل بیت فرا خوانند. پس هر کس از آنها بپذیرد و به اسلام بپیوندد رهایش کنند و بر آن قوم از سوی خود امیری بنشانند و هر کس نپذیرد و به محمّد صلی الله علیه و آله و اسلام اقرار نکند و اسلام نیاورد او را بکشند؛ آن چنان که در شرق و غرب و بین آن دو و پشت کوه ها هیچ کس باقی نمی ماند مگر این که ایمان آورده باشد. #9#
9) از ابان بن تغلب روایت شده است که وی گفت: خدمت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام بودم. یکی از اهالی یمن بر ایشان وارد شد. حضرت به او فرمود: ای برادر یمنی، آیا شما عالمانی دارید؟ عرض کرد: بله. فرمود: عالمان شما از علم خود چه عرضه می دارند؟ عرض کرد: در یک شب راه دو ماه را طی می کنند و با پرندگان فال می گیرند و آثار تاریخی را دنبال می کنند. حضرت به او فرمود: عالم مدینه داناتر از عالم شماست. عرض کرد: عالم مدینه از علم خود چه عرضه می دارد؟ فرمود: در ساعتی از روز راه یک سال خورشید را طی می کند آنچنان که هزار جهان مثل جهان شما را که کسی در آنها نمی داند خداوند آدم و یا شیطان را آفریده، پشت سر می گذارد. عرض کرد: آیا «اهالی آنها» شما را می شناسند؟ فرمود: بله، خداوند هیچ چیز به جز ولایت ما و بیزاری از دشمنان ما را بر آنها واجب نکرده است.
10) مردی به خدمت امام رضا علیه السلام رسید و عرض کرد: ای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله، مرا از کلام خداوند سبحانه: «الْحَمْدُ للّهِ» با خبرساز، تفسیر آن چیست؟ ایشان فرمود: پدرم، از جدّم، از امام باقر (علیهم السلام)، از امام زین العابدین، از پدر بزرگوارشان (علیهم السلام) برایم نقل کرد که مردی خدمت امیر مؤمنان علی علیه السلام رسید و عرض کرد: مرا از کلام خداوند متعال: «الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» با خبرساز، تفسیر آن چیست؟ ایشان فرمود: «الْحَمْدُ للّهِ» به این معناست که خداوند برخی از نعمت های خود را به نحو اجمال به بندگانش شناسانده است؛ چرا که آنان قادر نیستند همه آن نعمت ها را به تفصیل بشناسند و نعمت های خداوند بیش از آن است که شمرده یا شناخته شود. از این رو به آنان فرمود: بگویید: سپاس و ستایش خدایی را که به ما نعمتها عطا فرمود، او که پروردگار جهانیان است و جهانیان مجموعه همه آفریدگان از جمادات و حیوانات هستند. اما حیوانات، خداوند آن ها را در ید قدرت خود گردانندگی می کند و از روزی خود آنان را غذا می دهد و همگی را در پناه حمایت خویش گرفته است و هر یک را بنا بر مصلحت خود اداره می کند؛ و اما جمادات، خداوند آنها را به قدرت خویش نگاه می دارد و آنهایی را که به هم پیوسته اند نمی گذارد از یکدیگر پراکنده شوند و آن ها را که از هم جدایند نمی گذارد به هم بپیوندند و آسمان را از این که بر زمین فروافتد نگاه می دارد، مگر این که خود رخصت دهد و زمین را از این که فرو رود نگاه می دارد مگر این که خود فرمان دهد. به درستی که او بر بندگان خویش بسیار بخشنده و بخشایشگر است.
حضرت فرمود: «رَبِّ الْعَالَمِینَ» فرمانروا و آفریننده آنها که روزیشان را از جایی که می دانند و از جایی که نمی دانند می رساند؛ زیرا روزی قسمت شده است و آدمی هر شیوه ای را در دنیا بپیماید روزی اش به او می رسد، نه تقوای انسان پارسا روزی او را می افزاید و نه بدکاری انسان نابکار روزی او را می کاهد و بین آدمی و روزیش پرده ای کشیده شده؛ حال آن که او جوینده ی آن است. پس اگر فردی از شما از روزی خود بگریزد، روزیش در پی او برآید همچنان که مرگ او را بجوید. خداوند جلّ جلاله فرمود: بگوئید: سپاس و ستایش خداوند را که به ما نعمتها عطا فرمود و پیش از آن که ما هست شویم در کتابهای پیامبران پیشین از ما به نیکی یاد کرد و این گونه بر محمّد صلی الله علیه و آله و آل محمّد علیهم السلام و شیعیان او واجب فرمود که چون ایشان را بر دیگران برتری بخشیده است ،او را شکر گذارند. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: چون خداوند عز و جل موسی بن عمران علیه السلام را به پیامبری برانگیخت و با او نجوا کرد و دریا را برایش شکافت و بنی اسرائیل را نجات داد و تورات و الواح را به وی عطا فرمود و موسی مقام و منزلت خود را نزد پروردگارش دید عرض کرد: پروردگارا، تو مرا چنان گرامی داشتی که پیش از من هیچ کس را بدان ارجمند نساخته ای. پس خداوند جل و جلاله فرمود: ای موسی، مگر نمی دانی که محمّد صلی الله علیه و آله در نزد من برتر و گرامی تر از همه ی فرشتگان و تمامی آفریدگان من است؟ موسی عرض کرد: پروردگارا! اگر محمّد صلی الله علیه و آله در نزد تو از همه آفریدگانت گرامی تر است، آیا در بین خاندان پیامبرانت ارجمندتر از خاندان من هست؟ خداوند جلّ جلاله فرمود: ای موسی، مگر نمی دانی که برتری خاندان محمّد صلی الله علیه و آله بر خاندان همه پیامبران همچون برتری محمّد صلی الله علیه و آله بر تمامی پیغمبران است؟ موسی عرض کرد: پروردگارا، اگر خاندان محمّد چنینند، آیا در میان امتهای پیامبران، گرامی تر از امت من در نزد تو وجود دارد، چندان که ابرها را بر سر ایشان سایبان کردی و برای آنان انگبین و بلدرچین فرو فرستادی و دریا را برایشان شکافتی؟ خداوند جلّ جلاله فرمود: ای موسی، مگر نمی دانی که برتری امّت محمد صلی الله علیه و آله بر دیگر امت ها همچون برتری خود محمّد صلی الله علیه و آله بر دیگر آفریدگان من است؟ موسی عرض کرد: پروردگارا، کاش آنها را می دیدم. خداوند عز و جل به او وحی فرمود: ای موسی، تو آنان را نخواهی دید؛ زیرا اکنون زمان پیدایش آنها نیست، اما به زودی آنان را در باغ های عدن و فردوس در حضور محمّد خواهی دید که در نعمت های آن جا غوطه ورند و در خیرات و برکاتش آرمیده اند. ای موسی! آیا دوست داری کلام آنها را به گوش تو برسانم؟ موسی عرض کرد: بله ای معبود من. خداوند جل جلاله فرمود: پس همچون بنده ای ذلیل که در بارگاه پادشاهی توانمند می ایستد، در برابر من بایست و کمر خود را محکم ببند. موسی چنین کرد. از جانب پروردگارمان عز و جل ندایی برخاست که: ای امت محمد صلی الله علیه و آله! آن گاه همه آنها که هنوز در پشت پدرانشان و رحم های مادرشان بودند پاسخ دادند: لبیک اللّهم لبیک، لبیک لا شریک لک لبیک، انّ الحمد و النعمة لک و الملک، لا شریک لک، حضرت فرمود: پس خداوند این پاسخ را شعار حجّ قرار داد. سپس پروردگارمان عز و جل ندا داد: ای امت محمّد! حکم و قضای من برای شما این چنین است که مهرم بر خشمم پیشی گیرد و بخششم بر کیفرم. پیش از آن که مرا بخوانید شما را پاسخ می دهم و پیش از آن که از من چیزی بخواهید به شما ارزانی می دارم. هر یک از شما مرا دیدار کند و شهادت دهد که هیچ خدایی جز الله نیست، یگانه است و هیچ همتایی ندارد و محمّد صلی الله علیه و آله بنده و فرستاده اوست که در گفتارش راستگو و در کردارش بر حق است و علی بن ابی طالب، برادر او و وصی و جانشین اوست که پیروی از او همچون پیروی از محمّد صلی الله علیه و آله واجب است و اولیای برگزیده و پاک او که آورنده نشانه های شگفت خداوند و دلایل حجت های خداوند می باشند پس از آن دو، اولیای او هستند، من او را به بهشت خود درآورم هر چند گناهانش به اندازه کف های روی دریا باشد. سپس امیر مؤمنان علیه السلام فرمود: چون خداوند عز و جل پیامبر ما محمد صلی الله علیه و آله را به پیامبری برانگیخت، فرمود: ای محمّد! «وَمَا کُنتَ بِجَانِبِ الطُّورِ اِذْ نَادَیْنَا» [و تو در جانب طور نبودی آن دم که ندا دردادیم]#10# امت تو را به این ارجمندی؛ سپس خداوند عز و جل به محمّد صلی الله علیه و آله فرمود: بگو: «الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» که مرا در این برتری یگانه ساخت و به امت او فرمود: شما نیز بگویید: «الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» که این فضیلت ها را به ما اختصاص داد. #11#
11) امام رضا علیه السلام فرمود: مردم در نماز، به خواندن قرآن فرمان داده شدند تا قرآن دور افتاده و ضایع نشود و نگه داشته شود و درس داده شود تا از میان نرود و ناشناخته نماند. همانا نماز با سوره حمد آغاز شد و نه با دیگر سوره ها؛ چرا که آن چه از خیر و حکمت در سوره حمد جمع آمده است در هیچ یک از سوره های قرآن و در هیچ کلام دیگری جمع نشده است؛ زیرا خداوند متعال فرمود: «الْحَمْدُ للّهِ» این سخن به جا آوردن شکری است که خداوند بر آفریدگان خود واجب کرده؛ شکر برای خوبی هایی که بندگانش را به آن ها کامیاب کرده است. «رَبِّ الْعَالَمِینَ» یگانه شمردن و ستایش خداوند است و اقرار به این که او آفریدگار فرمانرواست و نه کس دیگر. «الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» مهرورزی او و ذکر نعمت ها و بخشش های او بر تمامی آفریدگان است. «مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» اقرار به برانگیختن در روز قیامت و حساب و جزاست و تأییدی است بر این که او فرمانروای آخرت است همان گونه که فرمانروای دنیاست. «اِیَّاکَ نَعْبُدُ» رغبت و نزدیکی جویی به خدای متعال است و اخلاص داشتن در عمل برای او و نه دیگری. «اِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» طلب افزونی توفیق و عبادت و طلب استمرار یافتن نعمت ها و یاری های خداوند است. «اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ» طلب هدایت شدن به سوی دین خدا و چنگ زدن به ریسمان اوست و طلب افزونی شناخت پروردگار عز و جل و شناخت بزرگی و بزرگواری اوست. «صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ» تأکید بر درخواست و رغبت است و ذکر کردن نعمت هایی است که خداوند به اولیا خود داده و نشان دادن رغبت برای داشتن چنین نعمت هایی. «غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ» پناه بردن به خداست، تا از کافران ستیزه جویی نباشید که او را و امر و نهی او را کوچک می شمارند. «وَلاَ الضَّالِّینَ» تکیه کردن به خداست تا از کسانی نباشید که بدون شناخت از راه او گمراه شده اند و گمان می کنند کار نیک انجام می دهند. پس در سوره حمد خیر و حکمتی از امر آخرت و دنیا جمع شده است که هیچ چیز دیگری آن ها را در بر نمی گیرد. #12#
12) از مفضل بن عمر روایت شده است که او گفت: از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام در باره صراط پرسیدم، ایشان فرمود: صراط، راهی است به سوی شناخت خداوند عز و جل و دو صراط وجود دارد: صراطی در دنیا و صراطی در آخرت؛ صراط دنیا، امامی است که پیروی از او واجب است. هر کس در دنیا او را بشناسد و به هدایت او اقتدا کند، از صراط آخرت که پل جهنم است عبور می کند و هر کس در دنیا او را نشناسد، در آخرت قدمش بر صراط بلغزد و در آتش جهنم افتاده و هلاک شود. #13#
13) امام صادق علیه السلام در باره کلام خداوند عز و جل: «اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ» فرمود: می گوید: ما را به راه راست رهنمون باش و ما را به پیمودن راهی هدایت فرما که به محبت تو می انجامد و به دین تو می رساند و مانع از آن می شود که با پیروی از هواهای نفسانی و آراء شخصی خود به هلاکت در افتیم. #14#
14) امام سجاد علیه السلام فرمود: بین خداوند و حجّت او هیچ حجابی نیست و خداوند در برابر حجتش هیچ پوششی ندارد. ما دروازه های خدا و صراط مستقیم و مخزن علم او، و ترجمان وحی او و پایه های یگانگی او، و جایگاه اسرار او هستیم.#15#
15) امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: کلام خداوند عز و جل در سوره حمد: «صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ» یعنی محمّد صلی الله علیه و آله و خاندان او علیهم السلام. #16#
16) رسول خدا صلی الله علیه و آله در باره کلام خداوند عز و جل: «صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ» فرمود: یعنی شیعیان علی علیه السلام کسانی که به ایشان نعمت ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام را عطا فرمودی، هم آنان که بر ایشان خشم نگرفتی و گمراه نشدند. #17#
17) از حضرت امام حسن بن علی بن محمّد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمّد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب (علیهم السلام) روایت شده است که ایشان در باره کلام خداوند عز و جل: «صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ» فرمود: یعنی بگویید: ما را به راه کسانی هدایت فرما که به ایشان توفیق دادی پیرو دین تو باشند و تو را فرمان برند؛ آنان کسانی اند که خداوند عز و جل فرمود: «وَمَن یُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقًا» [و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمره کسانی خواهند بود که خدا ایشان را گرامی داشته (یعنی) با پیامبران و راستان و شهیدان و شایستگانند و آنان چه نیکو همدمانند]#18# و همین حدیث از امیر مؤمنان علی علیه السلام نیز روایت شده است. راوی می گوید: سپس حضرت صلی الله علیه و آله فرمود: به آنان نعمت مال و سلامتی بدن داده نشده است، اگر چه اینها نیز نعمت های آشکار خداوند می باشد. آیا کافران و بدکاران را نمی بینید؟ خداوند شما را فرا نخواند تا دعا کنید به راه آنان هدایت شوید؛ بلکه به شما فرمان داد تا دعا کنید به راه کسانی هدایت شوید که به آنان نعمت ایمان به خداوند و تأیید رسول او صلی الله علیه و آله و ولایت محمّد صلی الله علیه و آله و خاندان پاکش و یاران نیک و والا تبارش داده شده است؛ و نیز نعمت تقیه نیکی که با آن از شر بندگان خدا امان می یابند و باعث نمی شوند که گناهان و کفر دشمنان خدا افزون شود؛ بلکه با آنها مدارا می کنند و آنان را تحریک نمی کنند تا به ایشان و دیگر مؤمنان آزار رسانند و نیز نعمت شناخت حقوق برادرانشان. #19#
18) محمّد بن مسلم گفت: از حضرت ابی عبد الله امام جعفر صادق علیه السلام در باره کلام خداوند متعال: «وَلَقَدْ آتَیْنَاکَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِی وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ» [و به راستی به تو سبع المثانی و قرآن بزرگ را عطا کردیم]#20# پرسیدم، ایشان فرمود: فاتحة الکتاب از گنج های عرش است، و در آن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» می باشد، آیه ای که خداوند متعال در باره اش فرمود: «وَاِذَا ذَکَرْتَ رَبَّکَ فِی الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْاْ عَلَی أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا» [و چون در قرآن پروردگار خود را به یگانگی یاد کنی، با نفرت پشت میکنند]؛#21# و «الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» سخن بهشتیان است در آن هنگام که خداوند را به خاطر پاداش های نیک شکر می گزارند؛ و «مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» جبرئیل گفت: هیچ مسلمانی آن را نگفت، مگر این که خداوند و اهالی آسمانهایش وی را تأیید کردند. «اِیَّاکَ نَعْبُدُ» اخلاص پرستش است. «واِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» بهترین سخنی است که بندگان خدا با آن نیازهای خود را طلب می کنند. «اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ» راه پیامبران و آنان که خداوند ایشان را نعمت داد. «غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ» یعنی یهودیان. «وَلاَ الضَّالِّینَ» یعنی نصرانی ها. #22#
19) امام جعفر صادق علیه السلام در باره کلام خداوند متعال: «غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ» فرمود: این چنین نازل شده است و فرمود: المغضوب علیهم: فلان کس و فلان کس و فلان کس و ناصبی ها هستند. و الضالین: شک کنندگانی هستند که امام علیه السلام را نمی شناسند. #23#
1 - کافی، ج 2، ص 59 باب الشکر، ح 10
2 - کشف الغمة، ج 2، ص 118
3 - تفسیر قمی، ج 1، ص 41
4 - زخرف/ 4
5 - تفسیر قمی، ج 1، ص 42
6 - تفسیر قمی، ج 1، ص 42
7 - تفسیر قمی، ج 1، ص 42
8 - جوامع الکلم: سخنانی که لفظ آنها اندک است و دارای معانی بسیار می باشند
9 - بصائر الدرجات، ص 448، ح 4 باب 14
10 - قصص/ 46
11 - عیون اخبار الرضا (ع)، ج 1، ص 254 باب 28، ح 30
12 - من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 219، ح 926
13 - معانی الاخبار، ص 32، ح 1
14 - معانی الاخبار صدوق، 33 - 36، ح 5
15 - معانی الاخبار صدوق، 33 - 36، ح 7
16 - معانی الاخبار صدوق، 33 - 36، ح 8
17 - معانی الاخبار صدوق، ص 36، ح 8 ؛ شواهد التنزیل: ج 1، ص 66، ح 105
18 - نساء/ 69
19 - معانی الاخبار، ص 36، ح 9
20 - حجر/ 87
21 - اسراء/ 46
22 - تفسیر عیاشی، ج 1، ص 36، ح 17
23 - تفسیر عیاشی، ج 1، ص 38، ح 27 - 28