تفسیرقران:سوره بقره؛ایه 95
«٩٥»وَ لَنْ یَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ وَ اللّهُ عَلِیمٌ بِالظّالِمِینَ
ولى آنها هرگز به سبب آنچه از پیش فرستادهاند،آرزوى مرگ نکنند و خداوند به حال ستمگران،آگاه است.
نکتهها:
نترسیدن از مرگ،نشانهى صدق و یقین است.وقتى مرگ از راه مىرسد شوخىها، تعارفات و خیالات مىگریزند،تنها انسان مىماند و اعمال او.در لحظهى مرگ،انسان باور مىکند که متاع دنیا کم است و آخرت بهتر و باقى است.در لحظه مرگ،انسان باور مىکند که دنیا غنچهاى است که براى هیچکس شکفته نمىشود و دوستان دنیوى مگسانند دور شیرینى.انسان اگر به مرتبه یقین برسد،هرچه به مرگ نزدیکتر مىشود،احساس قرب و وصول به لقا و دیدار الهى مىکند.به همین دلیل حضرت على علیه السلام وقتى ضربهى شمشیر را بر فرق خود احساس کرد فرمود:«فُزتُ و ربِّ الکعبة»قسم به پروردگار کعبه رستگار شدم.
امام حسین علیه السلام در کربلا هرچه به زمان شهادت نزدیک مىشد،صورتش برافروخته و شکوفاتر مىگردید،و وقتى در شب آخر از یارانش پرسیدند:مرگ نزد شما چگونه است؟ جملاتى را در جواب عرضه داشتند که نشاندهندۀ یقین آنان به حقّانیّت راهشان بود، آنها مرگ را شیرین مىدانستند و حتّى برخى از آنان در همان شب آخر با یکدیگر مزاح مىکردند.
پیامها:
١-ترس از مرگ،در واقع ترس از کیفر کارهاى خود ماست. «بِما قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ»
٢-مدّعیان دروغگو و متوقّعان نابجا،ظالمند. «وَ اللّهُ عَلِیمٌ بِالظّالِمِینَ»
٣-خودتان مىدانید که چه کردهاید،خداوند نیز که از آنها با خبر است،پس اینهمه ادّعا براى چه؟! «وَ اللّهُ عَلِیمٌ بِالظّالِمِینَ»