مهدویت:قران واتمام تاریخ1(مقدمه)
بشر به مقتضای حُب ذات و طبیعت جست وجوگر خود همواره به سرانجام دنیا می اندیشد و اکنون که فقر و فساد، ظلم و ستم، تبعیض و ناجوانمردی، استعمار و استثمار، انحصارطلبی قطب سلطه گر و صدها و هزاران پدیده نا میمون فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و اجتماعی به صورت وحشتناکی بر جوامع بشری چنگ انداخته و عرصه را بر انسان های آزادیخواه و طالب حداقل حقوق انسانی تنگ نموده، این سؤال که آینده جهان و پایان تاریخ چگونه خواهد بود از اهمیت ویژه برخوردار است.
و اهمیت بیشتر آن زمانی روشن تر می گردد که به این نکته توجه داشته باشیم که بشر در دوران اوج شکوفایی علمی، صنعتی و تکنولوژی است و این همه رشد و ترقی نه تنها مشکلی از بشر خسته از جنگ ها و خونریزی ها، اضطراب ها و تشویش ها، نامردمی ها و تبعیض ها برطرف نساخته، که مایه تورّم مشکلات و تشدید دردهای او گردیده است.
اکنون باید بگوییم این حق آدمی است که بداند بشر در سیر قهقرایی به گرداب فلاکت و بدبختی افکنده خواهد شد یا با آینده ای روشن و عصری طلایی که آدمی به حقوق انسانی خود می رسد و به سعادت و فلاح دست می یابد مواجه می شود. دانستن هر یک از این دو پاسخ فقط رفع یکی از مشکلات فکری او نیست بلکه نوع جهت گیری او را در زندگی معین خواهد کرد و او را از خمودگی و سستی، یأس و افسردگی، اضطراب و پریشانی، انحطاط و سقوط خارج ساخته به انسانی پرتکاپو و فعال، امیدوار به آینده، صبور، مقاوم و ترقی خواه تبدیل خواهد کرد.
همه ادیان الهی و بیشتر مکاتب بشری، درباره پایان تاریخ، اظهار نظر کرده اند. در همه پیش گویی های [1] مربوط به آخرالزمان، خبرهای وحشتناک و نگران کننده ای وجود دارد؛ ولی اغلب بر این امر اتّفاق نظر [2] است که پایان کار بشر، روشن و سعادت آمیز است. در تمام فرقه ها و [3] مذاهب اسلامی، کم و بیش سرانجام سعادت مند بشر پیش بینی شده است. [4] در متون زرتشتی (از آیین های باستان) به صراحت از دوره طلایی بشر در پایان جهان یاد شده که به آشوب ها و بلاهای بسیار مسبوق خواهد بود و با ظهور واپسین منجی (سوشیانس) محقّق می شود. در آیین هندوان نیز هر [5] دوره انسانی به چهار قسمت تقسیم شده که قسمت چهارم آن، مظهر غروب و افول تدریجی معنویت اوّلیه است و از آن، به عصر ظلمت (Kali Yuga) تعبیر می شود؛ سپس منجی بشر ظاهر شده و با فروپاشی جوامع انسانی و ازبین رفتن شرارت ها، دوره ای نو آغاز می گردد. در متون بودایی نیز از این [6] دوره، سخن به میان آمده است. در [7] ادیان ابراهیمی، بیش از آیین ها و مکاتب دیگر بر دوره طلایی بشر در پایان تاریخ، تأکید شده است. در عهد عتیق، برقراری سعادت و عدالت در سرتاسر جهان پیش بینی شده که به وسیله «مشیح» محقّق می شود. در [8] عهد جدید نیز به این مطلب پرداخته شده و مکاشفه یوحنا به طور کامل به [9] حوادث ناگوار آخرالزمان، اختصاص یافته و در پایان آن، به برقراری صلح و آرامش جهان تحت حاکمیت مؤمنان اشاره شده است. در میان مکاتب [10] بشری، پیش بینی «مارکس» از مدینه کمونیستی همراه با کمون نهایی ایجاد شده، تصویری از جامعه بی طبقه و بی