حدیث ثقلین
یکى از احادیث معروف و مشهور میان علماى سنّت و شیعه«حدیث ثقلین »است. این حدیث را گروه عظیمى از صحابه، لواسطه از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل کرده ،اند وبعضى از علماى بزرگ راویان حدیث رابالغ بر سى تن از صحابه مى دانند.(1) گروه کثیرى از مفسران و محدثان و مورّخان آن را در کتب خود آورده ،اند وروى هم رفته در تواتر این حدیث نمى توان تردید کرد. عالم بزرگوار سید هاشم بحرانى در کتاب«غایة المرام » این حدیث را با34 سند از دانشمندان اهل سنّت و با 81 سند از علماى شیعه نقل کرده است، و میرحامد حسین هندى عالم بزرگوار دیگر تحقیق و تتبّع بیشترى در این زمینه به عمل آورده، و از حدود211 نفر از علماى اهل سنّت این حدیث را نقل کرده و تحقیقات خود را پیرامون این حدیث در6 جلد کتاب بزرگ جمع آورى کرده است! از جمله افراد مشهورى که آن را نقل کرده اند :ابوسعید ،خدرى ابوذر ،غفارى، زید بن ارقم، زید بن ثابت ابورافع، جبیر بن مطعم، خدیفه، ضمره اسلمى، جابر بن عبدالله انصارى و ام سلمه رامى توان نام برد. :اصل حدیث به گفته ابوذر غفّارى چنین است« او در حالى که در خانه کعبه را گرفته بود رو به سوى مردم کرده چنین مى گفت من ازپیامبر مى شنیدم که مى فرمود: انى تارک فیکم الثقلین کتاب هلل و عترتى و انهما لن تفترقا حتّى یردّا على الحوض! ،«من در میان شما دو یادگار گرانبها مى گذارم :قرآن وخاندانم و این دو هرگز از هم جدا نمى ،شوند تاهنگامى که در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند، پس بنگرید و ببینید چگونه سفارش مرا درباره این دو رعایت مى کنید؟»(2) این روایت در معتبرترین منابع اهل سنّت از قبیل«صحیح ترمذى » و«نسائى » و«مسند احمد » و« کنزل العمال » و«مستدرک حاکم »و غیر آن نقل شده است. در بسیارى از متون روایت تعبیر به«ثقلین » (دو چیز گرانمایه) و در بعضى تعبیر به«خلیفتین» ( دو جانشین) آمده است. که از نظر مفهوم چندان تفاوتى با هم ندارد. جالب توجّه این که : ازاحادیث مختلف اس لمى استفاده مى شود که این روایت راپیامبر(صلى الله علیه وآله) در موارد مختلف به مردم گوشزد کرده است: در حدیث«جابر بن عبدا الله انصارى »مى خوانیم که در سفر «حج» روز عرفه فرمود.
در حدیث«عبدالله بن حنطب »مى خوانیم که در سرزمین «جحفه» (محلى است میان مکّه و مدینه که بعضى از حاجیان از آن جا احرام مى بندند )بیان کرد. در حدیث« امسلمه» مى خوانیم که آن را در غدیر خم فرمود. در پاره اى ازاحادیث آمده که در آخرین روزهاى عمر مبارکش در بستر بیمارى بیان کرد. و در حدیثى دارد روى منبر، در مدینه بیان فرموده(3). حتى طبق روایتى که دانشمند معروف اهل سنّت«ابن حجر» در کتاب «صواعق المحرقه» ازپیامبر نقل مى کند مى خوانیم :پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) بعد از بیان این حدیث دست على را گرفت و :بلند کرد و فرمود«این على با قرآن است و قرآن با على، از هم جدا نمى شوند تادر کنار کوثر بر من وارد گردند».(4) و به این ترتیب روشن مى شود که پیامبر(صلى الله علیه وآله) به عنوان یک اصل اساسى روى این مسئله بارها تکیه و تأکید داشته است، و از هر فرصتى براى بیان این حقیقت سرنوشت ساز استفاده مى کرده تا هرگز بهدست فراموشى سپرده نشود. * * * محتواى حدیث ثقلین در این جا چند نکته قابلم لحظه است: 1- معرّفى قرآن و عترت به عنوان«دو خلیفه » یا«دو چیز گرانمایه »دلیل روشنى است بر این که مسلمانان باید هرگز دست ازاین دو ،برندارند ًمخصوصا با این قید که در بسیارى از روایات آمده که مى فرماید :«اگر این دو رارها .نکنید هرگز گمراه نخواهید شد »این حقیقت به صورت مؤکّدترى ثابت مى شود. 2- قرار گرفتن قرآن در کنار عترت و عترت در کنار قرآن دلیل بر این است که همان گونه که قرآن هرگز دستخوش انحراف نخواهد شد، و از هر گونه خطا مصون و محفوظ است عترت و خاندان پیامبر نیز داراى مقام عصمت مى باشد. 3- در بعضى از این روایات تصریح شده که من در روز قیامت از شما درباره طرز رفتارتان با این دو یادگار بزرگ بازخواست مى کنم که ببینم عملکرد شما چگونه بوده است؟
4- بدون شک«عترت و اهل بیت» را هر گونه تفسیر کنیم على(علیه السلام) از بارزترین مصداق هاى آن ،است به وحکم روایات متعددى اوهرگز ازقرآن جدا نشد وقرآن نیز او ازجدا نگردید. لوه بر این، در روایات متعدّدى مى خوانیم که بههنگام نزول آیه «مباهله» پیامبر اکرم( صلى الله علیه وآله)على و فاطمه و حسن و حسین(علیهم السلام) :را صدا زد و فرمود«اینها اهل بیت منند».(5) 5- گرچه ،مسائل مربوط به قیامت براى ما که در چهار دیوار این جهان محصور هستیم دقیقاً روشن نیست ولى به گونه اى که ازروایات استفاده مى شود منظور از«حوض کوثر » نهر مخصوصى است در بهشت با مزایاى بسیار، که ویژه مؤمنان راستین و مخصوص پیامبر و ائمه اهل بیت و پیروان مکتب آنهاست. از مجموع آنچه گفتیم روشن مى شود که مرجع امت ورهبر مسلمین بعد ازپیامبر على(علیه السلام) و بعد از او نیز امامانى از این خاندان است. * * * حدیث سفینه نوح از تعبیرات جالبى که از پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) در کتاب هاى اهل سنّت وشیعه نقل شده چیزى است که در حدیث معروف «سفینه نوح» آمده است. در این حدیث ابوذر مى گوید :پیامبر(صلى هلل علیه وآله) چنین فرمود: « ال ان مثل اهل بیتى فیکم مثل سفینة نوح، من رکبها نجى و من تخلف عنها غرق!; خاندان و اهل بیت من همچون کشتى نوحند که هر کس از آن استفاده کرد نجات یافت، و هر کس از آن جدا شد غرق شد».(6) این حدیث که از احادیث مشهور است لزوم پیروى مردم را از على(علیه السلام)و خاندان پیامبر( صلى الله علیه وآله) بعد از رحلت آن حضرت نیز مؤکّداً بیان مى دارد. باتوجه بهاین که کشتى نوح تنها پناهگاه و وسیله نجات به هنگام وقوع آن طوفان عظیم و عالم گیر ،بود این حقیقت مسلم مى شود که امت اس لم در طوفان هایى که بعد ازپیامبر( ِصلى الله علیه وآله) وزیدن گرفت، تنها راهشان تمسک جستن به ذیل لء اهل بیت پیامبر(صلى الله علیه وآله) بوده و هست. * * *
1. سیره حلى، ج55 ، ص591. 2. نقل از جامع ترمذى، طبق نقل ینابیع الموده، ص56. 5. المراجعات، ص42. 4. الصواعق المحرقه، ص66. 6. مشکوة المصابیح، ص651 (چاپ دهلى) و ریاض النفره، ج2 ، ص241 (به نقل از مسلم و ترمذى). 5. مستدرک حاکم، ج5 ، ص161.