58- و من کتاب له (علیه السلام)
>کتبه إلی أهل الأمصار یقص فیه ما جری بینه و بین أهل صفین <
وَ کَانَ بَدْءُ أَمْرِنَا أَنَّا الْتَقَیْنَا وَ الْقَوْمُ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ وَ الظَّاهِرُ أَنَّ رَبَّنَا وَاحِدٌ وَ
58- و من کتاب له (علیه السلام)
>کتبه إلی أهل الأمصار یقص فیه ما جری بینه و بین أهل صفین <
وَ کَانَ بَدْءُ أَمْرِنَا أَنَّا الْتَقَیْنَا وَ الْقَوْمُ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ وَ الظَّاهِرُ أَنَّ رَبَّنَا وَاحِدٌ وَ
«٥١»إِنَّ اللّهَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ
به راستى که خداوند،پروردگار من و پروردگار شماست،پس او را بپرستید که این راه مستقیم است.
نکتهها:
برخلاف انجیلهاى تحریف شده کنونى که از خداوند به عنوان پدر عیسى علیه السلام نام مىبرند، قرآن جملهى
57- و من کتاب له (علیه السلام)
> إلی أهل الکوفة عند مسیره من المدینة إلی البصرة <
أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّی خَرَجْتُ مِنْ حَیِّی هَذَا إِمَّا
#حدیث_مهدوی
امام کاظم(ع)
«اذا رکزت رایات قیس بمصر و رایات کندة بخراسان».
«از خدمت حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام در مورد فرج سوال شد، کوتاه بگویم، یا به تفصیل؟ سائل گفت: کوتاه بفرمائید. فرمود:«فرج هنگامی است که پرچمهای قیس در مصر متمرکز شود و پرچمهای کنده در خراسان».
بشارة الاسلام/ ص152
«ولادت امّ ابیها»
فرمان الهى ، بر خلقتى مبارک
روزى رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم در «ابطح» نشسته بودند ، جبرئیل امین نازل شد و عرض کرد: خداوند بزرگ ، بر تو سلام فرستاده و مى فرماید: چهل شبانه روز از خدیجه کناره گیرى کن و به عبادت و تهجد مشغول باش. پیغمبر اکرم بر طبق دستور خداوند حکیم، چهل روز به خانه ى خدیجه نرفت و در آن مدت، شب ها به نماز و عبادت مى پرداخت و روزها روزه دار بودند.
رسول اکرم (ص) توسط عمار براى خدیجه (س) پیغام فرستاد که اى بانوى عزیز، کناره گیرى من از تو بدان جهت نیست که کدورتى داشته باشم ، تو همچنان عزیز و گرامى هستى. بلکه در این کار از دستور پروردگار جهان اطاعت مى کنم و خدا به مصالح آگاه تر است. اى خدیجه ، تو بانوى بزرگوار هستى که خداوند ، در هر روز چندین مرتبه به وجود تو بر فرشتگان خویش مباهات مى کند. شب ها درب خانه را ببند و در بستر استراحت کن و منتظر دستور پروردگار عالم باش. من در این مدت در خانه ى فاطمه دختر اسد خواهم ماند .
خدیجه (س) بر طبق دستور رسول خدا (ص) رفتار کرد و در آن مدت از مفارقت همسر محبوب خویش و اندوه تنهایى مى گریست. چون چهل روز بدین منوال سپرى شد، فرشته ى خدا فرود آمد. غذائى از بهشت آورد و عرض کرد: امشب از این غذاهاى بهشتى تناول کن.
رسول خدا با آن غذاهاى روحانى و بهشتى افطار کرد. هنگامی که برخاست تا آمادهى نماز و عبادت شود، جبرئیل نازل شد و عرض کرد: اى رسول گرامى خدا ، امشب از نماز مستحبى بگذر و به سوى خانه ى خدیجه(س) حرکت کن زیرا خدا اراده نموده که از صلب تو فرزند پاکیزه اى بیافریند. پیغمبر اکرم با شتاب رهسپار خانه ى خدیجه (س) شد.
خدیجه (س) مى فرماید : در آن شب طبق معمول ، درب خانه را بسته و در بستر استراحت کرده بودم . ناگهان صداى کوبیدن درب بلند شد . گفتم : کیست؟ که جز محمد کسى سزاوار نیست درب این خانه را بکوبد. آهنگ دلنشین پیغمبر بگوشم رسید که فرمود : باز کن ، محمد هستم . شتابان در را باز کردم . با روى گشاده وارد خانه شد .
مطلب دیگر آنکه : اعتکاف چهل روزه حضرت در خانه فاطمه بنت اسد ، و شب زنده دارى و روزه هاى مکرر و کناره گیرى از مردم و از همسر بزرگوارش خدیجه(س)، شباهتى به دوران آغازین نزول وحى و روزهاى نخستین قبل از بعثت داشت .
خلقت نورانى حضرت زهرا (س)
حضرت فاطمه زهرا (س) براى پدر و دیگر مردمان گلى بود که رایحه خوشش حیات آفرین دل ها بود و خداوند او را خیر کثیر نامید.
پس جاى شگفتى نیست که او بار غم ابتر بودن را از چهره ى پدرش ، حضرت محمد صلى اللَّه علیه و آله بزداید ، چرا که فرزندان پسر پیامبر صلى اللَّه علیه و آله چندى نمى پایید که رخت برمى بستند و این خود بهانه اى به دست دشمنان پیامبر صلى اللَّه علیه و آله داده بود تا نغمه ساز این سخن شوند که بعد از محمد صلى اللَّه علیه و آله نامى از او نمى ماند.
«بسم الله الرحمن الرحیم، انا اعطیناک الکوثر، فصل لربک وانحر، ان شانئک هوالابتر»
به نام خداوند بخشنده و مهربان، ما کوثر به تو ارزانى داشتیم. پس پروردگار خود را به نماز گرامى دار و قربانى کن. همانا که بدخواه تو ابتر است.
تاریخ و مکان تولد حضرت زهرا (س)
در تاریخ تولد فاطمه علیهاالسلام در بین علماى اسلام اختلاف است. لکین در بین علماى امامیه مشهور است که آن حضرت در روز جمعه بیستم ماه جمادى الثانى سال پنجم بعثت تولد یافته است.
مکان تولد حضرت زهرا (علیهاالسلام) در شهر مکه و در خانه خدیجه (س) اتفاق افتاد. این خانه در محله اى است که در گذشته به آن «زقاق العطارین» یعنى کوچه عطارها مى گفتند . رسول خدا (صلى اللَّه علیه و آله) تا هنگام هجرت، در آن خانه ساکن بود. خانه مبارکى که بارها در آن فرشته وحى بر پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) نازل گردید. این خانه بعدها به صورت مسجد درآمد.
تولد حضرت زهرا(س) و بشارت جبرئیل به رسول خدا (ص)
هنگامى که فاطمه زهرا علیهاالسلام به دنیا آمد. فرشته وحى بر وجود مبارک رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم نازل گشت و از جانب پروردگار مهربان بر وى پیام آورد که «اللَّه یقرؤک السلام و یقرى مولودک السلام.»
خداوند تبارک و تعالى بر تو و فرزند نو رسیده ات درود مى فرستد. رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم با شنیدن خبر تولد فاطمه علیهاالسلام در مقابل پروردگار سر به سجده ى شکر گذارد و خداى عزوجل را بر عطاى این نعمت مبارک و خجسته سپاس گفت.
اسامی حضرت زهرا (س)
نامگذارى زهرا علیهالسلام است از طرف خداوند متعال مى باشد.
قال الصادق علیهالسلام:
«لفاطمة تسعة أسماء عند اللَّه عزّ و جل: فاطمة والصدیقة والمبارکة والطاهرة والزکیة والراضیة والمرضیة والمحدثة والزهراء ثم قال:...»؛
حضرت فاطمه ى زهراء علیهاالسلام در پیشگاه خداوند نه اسم مخصوص دارد : فاطمه ، صدیقه ، مبارکه ، طاهره ، زکیه ، راضیه ، مرضیه ، محدثه و زهراء
حضرت فاطمه ى زهرا علیهاالسلام یک نام رسمى داشت که همان فاطمه مى باشد. این نام را پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله و سلم هنگام تولد به امر خداوند براى دخترش برگزید؛ لکن به تصریح امام صادق علیهالسلام، فاطمه ى زهرا علیهاالسلام نه اسم مخصوص، در پیشگاه خداوند متعال دارد، لذا یکى از کنیه هاى آن حضرت «اُمّ الأسماء» است؛ یعنى بانویى که اسامى فراوان دارد.
کنیه هاى حضرت زهرا (س)
کنیه، براى تعظیم و تکریم اشخاص به کار مى رود. حضرت فاطمه ى زهرا علیهاالسلام کنیه هاى زیادى دارند، ما در اینجا بعضى از کنیه هاى آن حضرت را متذکر مى شویم.
البته رسالت این مجموعه، معرفى آن دسته از اسامى و القاب حضرت فاطمه ى زهرا علیهاالسلام مى باشد که براى نامگذارى مناسب است، اما به مناسبت ذکر اسامى و القاب آن حضرت، ذکر کنیه هاى ایشان نه تنها خالى از لطف نخواهد بود، بلکه عین لطف است. کنیه هاى حضرت عبارتند از :
1) اُمّالحسن 2) اُمّ الحسین 3) اُمّ المحسن 4) اُمّ الأئمة 5) اُمّ أبیها 6) اُمّ الخیرة 7) اُمّ المؤمنین 8) اُمّ الأخیار 9) اُمّ الفضایل10) اُمّ الأزهار 11) اُمّ العلوم 12) اُمّ الکتاب 13) اُمّ الأسماء
کنیه ى اُم ّابیها:
مهمترین کنیه ى فاطمه ى زهراء علیهاالسلام «اُمّ ابیها» مى باشد. براى این کنیه معانى متفاوتى شده است.
بعضى این کنیه را صِرف محبت پدر به فرزند دانسته اند و مى گویند انسان هرگاه فرزند خود را زیاد دوست بدارد و بخواهد این محبت را ابراز کند، به فرزندش مى گوید: «بابا»، «مادر» و این در تکلم عموم مردم رایج است.
بنابراین، کنیه ى «ام ابیها» نوعى ابراز محبت شدید از طرف پیامبر صلى اللَّه علیه و آله به فاطمه ى زهرا علیهاالسلام بوده است.
و شاید اینکه پیامبر صلى اللَّه علیه و آله به او مى گوید: «اى مادر پدر» به این علت باشد که فاطمه ى زهراء علیهاالسلام، مانند مادرى مهربان، براى پدر خود زحمت مى کشید. خاکستر از سر و رویش پاک مى کرد، جراحات او را پانسمان مى کرد و کارهایى را که یک مادر در حق فرزند خود انجام مى دهد، ایشان براى پدر انجام مى داد.
و معناى دیگر آنکه، پیامبر صلى اللَّه علیه و آله مانند فرزند، با دخترش برخورد مى کرد، دستش را مى بوسید، همانگونه که فرزند در مقابل مادر باید چنین باشد، در برابر حضرت زهراء علیهاالسلام، تمام قد برمى خاست، در هنگام سفر از او خداحافظى مى کرد و هنگام بازگشت از سفر اولین دیدارش از زهراى مرضیه علیهاالسلام بود.
#حدیث_مهدوی
امام محمد باقر(ع)
«حکم بن عتبه می گوید: به خدمت امام باقر علیهالسلام گفتم: شنیده ایم که مردی از شما ظهور کرده، عدالت را در میان این امت پیاده خواهد کرد؟ فرمود:«انا نرجو ما یرجو الناس، و انا نرجو لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد سیطول ذلک الیوم حتی یکون ما ترجو هذه الامة. و قبل ذلک فتنة شر فتنة یمسی الرجل مومنا و یصبح کافرا، و یصبح مومنا و یمسی کافرا، فمن ادرک ذلک منکم فلیتق الله تعالی و لیکن من احلاس بیته».«ما نیز چون دیگران انتظار آن روز را می کشیم و امیدوار هستیم که اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نباشد خداوند آن را به قدری طولانی سازد که آرزوی این امت برآورده شود. ولی پیش از آن روز فتنه ای هست که بسیار فتنه ی جانکاهی است. انسان، شب با ایمان می خوابد و صبح بی ایمان برمی خیزد. صبح با ایمان از خانه بیرون می رود و شب بی ایمان برمی گردد. هر کس چنین روزگاری را درک کند، از خدا تقوی کند و چون یکی از گلیم های خانه اش باشد».
عقد الدرر/ ص61
«٥٠»وَ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ لِأُحِلَّ لَکُمْ بَعْضَ الَّذِی حُرِّمَ عَلَیْکُمْ وَ جِئْتُکُمْ بِآیَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ فَاتَّقُوا اللّهَ وَ أَطِیعُونِ
(عیسى فرمود:)من تصدیقکننده توراتى هستم که پیشروى من است و (آمدهام)تا برخى از چیزهایى که بر شما(به عنوان تنبیه)حرام شده بود برایتان حلال کنم.و از جانب پروردگارتان براى شما نشانهاى آورم.پس، از خداوند پروا و از من اطاعت کنید.
نکتهها:
در این آیه،احترام به قوانین گذشته الهى،بشارت به تخفیف تکلیف،تأکید به تقواى الهى و اطاعت از رهبرى،مطرح شده است.
در آیهى ١٤٦ سورهى انعام،خداوند مىفرماید:به خاطر ستم یهودیان،آنان را
56- و من وصیة له (علیه السلام)
> وصی بها شریح بن هانئ لما جعله علی مقدمته إلی الشام <
اتَّقِ اللَّهَ فِی کُلِّ صَبَاحٍ وَ مَسَاءٍ وَ
«٤٩»وَ رَسُولاً إِلى بَنِی إِسْرائِیلَ أَنِّی قَدْ جِئْتُکُمْ بِآیَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْراً بِإِذْنِ اللّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْیِ الْمَوْتى بِإِذْنِ اللّهِ وَ أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ
و(عیسى را به)پیامبرى بهسوى بنى اسرائیل(فرستاد تا بگوید)که همانا من از سوى پروردگارتان براى شما نشانهاى آوردهام.من از گل براى شما(چیزى)به شکل پرنده مىسازم،پس در آن مىدمم،پس به اراده و اذن خداوند پرندهاى مىگردد.و همچنین با اذن خدا کور مادرزاد و مبتلایان به پیسى را بهبود مىبخشم و مردگان را زنده مىکنم و ازآنچه مىخورید و آنچه در خانههایتان ذخیره مىکنید به شما خبر مىدهم،براستى اگر ایمان داشته باشید در این معجزات براى شما نشانه و عبرتى است.
نکتهها:
هرجا احساس خطر مىشود باید توجّه بیشترى باشد.در زنده کردن مردگان،شفا دادن کوران و سایر بیماران،خطر انحراف عقیده و غلوّ وجود دارد،لذا در
55- و من کتاب له (علیه السلام)
> إلی معاویة <
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ قَدْ جَعَلَ الدُّنْیَا لِمَا بَعْدَهَا وَ ابْتَلَی فِیهَا أَهْلَهَا لِیَعْلَمَ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَ لَسْنَا لِلدُّنْیَا خُلِقْنَا وَ لَا بِالسَّعْیِ فِیهَا أُمِرْنَا وَ
#داستان_مهدوی
داستانهای حدیثی
امام حسن عسگری صلوات الله علیه متوجّه من شد و فرمود: ای سعد بن عبداللّه! برای چه از قم به این جا آمدهای؟ عرضه داشتم: یا ابن رسول الله! چون عشق زیارت و دیدار شما را داشتم، بدین جا آمدهام. حضرت فرمود: پس بقیهی سؤالهایی را که تهیه و تنظیم نموده بودی، چه شد؟ پاسخ دادم: آماده و موجود میباشد. فرمود: از فرزندم و نور چشمم مهدی موعود علیهالسلام آنچه میخواهی سؤال کن. و من بعضی از سؤالهای باقی مانده را مطرح کردم، از آن جمله عرضه داشتم: یا ابن رسول الله! تأویل و تفسیر کهیعص چیست؟ کودک در حالی که روی زانوی پدر نشسته بود، فرمود: این حروف، رموز و اخبار غیبی الهی است که خداوند متعال در رابطه با حضرت زکریای پیغمبر علیهالسلام بیان نموده است؛ چون زکریا از خداوند متعال درخواست نمود تا اسامی خمسهی طیبه - پنج تن آل عبا علیهم السلام - را تعلیم او نماید. لذا جبرئیل علیهالسلام نازل شد و آن اسامی مقدّس را به او تعلیم داد؛ و هر زمان حضرت زکریا علیهالسلام یادی از آن اسامی: «محمّد، علی، فاطمه، حسن، حسین علیهم السلام» میکرد، هر نوع مشکل و ناراحتی که داشت، حلّ و بر طرف میگردید. امّا هرگاه نام حسین علیهالسلام بر زبان جاری مینمود و به یاد آن حضرت میافتاد، غم و اندوه فراوانی بر او عارض میشد؛ و افسرده خاطر میگردید. پس روزی اظهار داشت: خداوندا! علّت چیست که هر موقع چهار نفر اوّل را یادآور میشوم، دلم آرام میگیرد؛ و چون پنجمین نفر را یاد میکنم محزون گردیده و در چشمانم اشک حلقه میزند؟! خداوند متعال «کهیعص» را در جواب حضرت زکریا علیهالسلام برایش فرستاد؛ و تمامی اخبار و جریاناتی را که بر امام حسین علیهالسلام مقدّر شده بود، به وسیلهی آن رموز کلّی برایش بیان نمود:«کاف» یعنی؛ کربلاء و حوادث آن، «هاء» اشاره به هلاکت و شهادت اهل بیت سلام اللّه علیهم، «یاء» یزید - بن معاویه است - که بر امام حسین علیهالسلام ظلم نمود، «عین» اشاره به عطش و تشنگی آن حضرت و اصحاب میباشد؛ و «صاد» صبر و استقامت آن حضرت خواهد بود.سپس آن کودک در ادامهی فرمایشات گهربارش فرمود: چون حضرت زکریا علیهالسلام این خبر را - از فرشتهی الهی یعنی جبرئیل امین علیهالسلام - دریافت نمود، وارد مسجد شد و به مدّت چند روز در مسجد ماند و مرتّب گریه و زاری میکرد. و در پایان افزود: حضرت یحیی پیغمبر و امام حسین علیهماالسلام، هر دو به مدّت شش ماه در رحم مادر بودند؛ و در شش ماهگی به دنیا آمدند.
منبع:کمال الدین/ ح21/ ص452ارشاد القلوب دیلمی/ص422احتجاج طبرسی/ ج2/ ص423/ ح341بحارالانوار/ ج52/ ص87-88
#حدیث_مهدوی
امام حسن عسگری(ع)
«قد وضع بنو امیة و بنو العباس سیوفهم لعلتین: احدهما انهم کانوا یعلمون لیس لهم فی الخلافة حق، فیخافون من
«٤٨»وَ یُعَلِّمُهُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِیلَ
و خداوند به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل را مىآموزد.
نکتهها:
در تفاسیر شیعه و سنّى مىخوانیم که مراد از تعلیم کتاب،آموزش خط و نوشتن است و مراد از حکمت،آگاهى بر مصالح و مفاسد اشیا و افعال و اخلاق و عقاید است،خواه آثار دنیوى باشد،خواه اخروى.
پیامها:
١-یکى از اصول و شرایط رهبرى الهى،داشتن آگاهىهاى لازم است.آگاهى براساس علم و حکمت و کتب آسمانى. «یُعَلِّمُهُ الْکِتابَ وَ...»
٢-رهبر باید به حوادث و قوانین گذشته نیز آگاه باشد.خداوند به عیسى علیه السلام، تورات موسى علیه السلام را آموخت. «وَ التَّوْراةَ»
54- و من کتاب له (علیه السلام)
> إلی طلحة و الزبیر (مع عمران بن الحصین الخزاعی) ذکره أبو جعفر الإسکافی فی کتاب المقامات فی
#حدیث_مهدوی
امام حسین(ع)
«انفاق و احسان کنید، سوگند به خدایی که دانه را شکافت و انسان را آفرید، روزی فرا خواهد رسید که دیگر برای انفاق یک درهم و یا یک دینار محلی پیدا نشود (اشاره به بی نیازی مردم در دوران حضرت صاحب الامر)».
عقد الدرر/ ص171
۱۳ جمادی الثانی
۱۳ جمادی الثانی سالروز وفات حضرت ام البنین به روز تکریم مادران و همسران شهدا نامگذاری شده است.
امالبنین (س) زنی باکمال، ادیب و باوقار بود و از روزی که به خانه امیرمؤمنان علی (ع) آمد هر روز بر درخشش و بزرگی او افزوده شد.
وی تا پیش از این ازدواج زنی بینشان، اما از خاندانی بزرگ بود، ولی تشرف او به همسری امام، از او چهرهای تابناک در تاریخ اسلام ساخت.
امالبنین (س) از امام علی(ع) صاحب چهار فرزند شد که عباس (ع) بزرگترین و درخشندهترین آنها به شمار میرفت.
فرزندان او در دامان مادری تربیت یافته بودند که آنان را خدمت گزار فرزندان فاطمه (س) میدانست و چون پروانه گرد حسنین و زینبین میگشت.
نوشته اند هنگام تولد عباس (ع)، امام علی (ع) نوزاد خود را در آغوش کشید و نوازش کرد، سپس اشک او جاری شد و دستان عباس (ع) را بوسید و او را در آغوش خود فشرد.
امّالبنین (س) با دیدن این منظره، از او پرسید: «چرا دستان او را میبوسید؟ آیا عیبی در آن هست؟» امام علی (ع) فرمود: «اگر خویشتندار باشی، خواهم گفت.
این دستها در پی یاری فرزندم حسین (ع) در کربلا قطع میشوند و ...» اشک در چشمان این مادر حلقه زد، ولی فرو نچکید؛ زیرا عشق و علاقهی او نسبت به این خانواده به اندازهای بود که خود و فرزندانش را به دست فراموشی سپرده بود.
او به جای زاری، عزم خود را جزم کرد تا ثمرهی زندگی اش را برای فداکاری در آن روز بزرگ آماده سازد.
ثمرهی پیوند وی با امام علی (ع) چهار پسر بود: ابوالفضل العباس (ع)،عبداللّه که در ۲۵ سالگی به دست «هانی بن ثُبیث حضرمی» در کربلا به شهادت رسید، عثمان که در ۲۱ یا ۲۳ سالگی به دست «خولی بن یزید اصبحی» در کربلا به سختی مجروح و شهید شد و جعفر که او نیز در سن ۱۹ یا ۲۱ سالگی روز عاشورا، شهد شهادت نوشید.
همهی اعضای این خانواده، از مادر خویش آموخته بودند که چگونه در خط ولایت و امامت فرزندان فاطمه (س) جان خویش را بر کف اخلاص نهند و در این راه، شهد شیرین وصال بنوشند.
در هنگام شهادت مولای متقیان حضرت علی بن ابی طالب (ع) فرزند بزرگ امّ البنین، عباس بن علی (ع) در حدود چهارده سال سن داشت و برادرانش از او کم سنتر بودند.
این زن فداکار و ایثارگر، جوانی و نیروی خویش را با تمام وجود، صرف تربیت و حفظ فرزندان مولای متقیان کرد و بسان مادری مهربان و دلسوز در خدمت آنها بود.
همه فرزندان امّ البنین به شایستهترین وجه تربیت شدند و در نهایت با کمال عشق و علاقه در راه اعتلای کلمه حق و در رکاب امام به حق، هستی خود را تقدیم کردند.
نقل میکنند که جمله معروف او هنگام شنیدن خبر شهادت ۴ فرزند خویش مقام صبر و تحمل این مادر را آشکار کرده و زینت بخش صفحات تاریخ کربلا شده است.
با آنکه بشیر خبر شهادت حضرت ابو الفضل علیه السلام ۳۴ ساله، عبد اللّه ۲۴ ساله، عثمان ۲۱ ساله و جعفر ۱۹ ساله را به مادرشان میدهد، وی صبر و بردباری میکند و فقط از حال امام خود میپرسد.
امام باقر علیه السلام میفرماید: جناب امّ البنین علیهاالسلام بعد از واقعه عاشورا و دریافت خبر شهادت فرزندان رشیدش، و به ویژه خبر شهادت امام حسین علیه السلام همواره در مدینه، کنار قبرستان بقیع میآمد و برای آن رادمردان الهی با سوز و گداز خاصی عزاداری میکرد و یاد و نام آن گرامیان را زنده نگه میداشت.
در آنجا مردم مدینه حضور مییافتند و افزون بر حزن و اندوه در مصیبت حماسه سازان عاشورا، پیامها و سخنان آن بانوی با فضیلت را میشنیدند تا آنجا که مروان، از دشمنان اهل بیت علیهم السلام هم از اشعار و ندبههای جانسوز امّ البنین علیهاالسلام، متأثر میشد و گریه میکرد.
از ویژگیهای بسیار مهم اشعار امّ البنین، توجه به رویدادهای سیاسی زمان و مسائل مربوط به آن است.
وی پس از واقعه عاشورا با استفاده از هنر مرثیه خوانی و نوحه سرایی، توانست ندای مظلومیت و حق طلبی حماسه آفرینان کربلا را به گوش نسلهای آینده برساند و مردمان غفلت زده را بیدا سازد.
سرانجام، زندگی سراسر فضیلت، مهر، عاطفه و مبارزه حضرت امّ البنین علیهاالسلام، حدود ۱۰ سال بعد از حادثه کربلا به پایان رسید.
آن بانوی بزرگوار، در سال ۶۹ هجری قمری دارفانی را وداع گفت و در قبرستان بقیع در کنار عمههای پیامبر (صفیه و عاتکه) و ۴ امام معصوم علیهم السلام و دیگر چهرههای درخشان شریعت محمدی صلی الله علیه و آله به خاک سپرده شد.
#حدیث مهدوی
پیامبر اکرم(ص)
الا انه ناصر دین الله عزوجل .
آگاه باشید که مهدی (عج) یاور دین خدای تبارک و تعالی است .
بحارالانوار/ ج37/ ص213